Commander
2442
چهارشنبه 15 فروردین 1386 18:23
Moderator
2647
چهارشنبه 9 خرداد 1386 19:41
Commander
2442
چهارشنبه 15 فروردین 1386 18:23
Captain I
624
جمعه 11 اسفند 1385 12:35
Captain
2756
چهارشنبه 18 بهمن 1385 12:46
شیراز
Major I
430
جمعه 14 اردیبهشت 1386 10:30
Palang mah gerefteh نوشته است:متأسفانه اين خبر اصلا خوبي نيست. خيلي متأسفم. همان پنج تا هواپيماي توپولوف اوّل هم خيلي زيادي ست. من فکر مي کنم که مسافرين ايراني عجله ندارند و راه آهن خيلي مناسبتر است. شهرها و حتي روستاهاي بزرگ ايران بايد به شبکه هاي راه آهن دست پيدا کنند.
سرمايه گذاري در راه آهن از خيلي جهات بر ناوگان هوايي ارجحيت و برتري دارد. در هر صورت من در اينجا در پي توجيه نظرياتم در اين زمينه نيستم. فقط اعلام مي کنم که من قويا با خريد اين تعداد توپولوف مخالفم تازه آن پنج تاي اولي هم خيلي زياد بود.
Moderator
2647
چهارشنبه 9 خرداد 1386 19:41
Captain I
624
جمعه 11 اسفند 1385 12:35
Super Moderator
2653
دوشنبه 8 آبان 1385 15:26
Captain I
624
جمعه 11 اسفند 1385 12:35
Major I
430
جمعه 14 اردیبهشت 1386 10:30
Palang mah gerefteh نوشته است:ببينيد دوستان اولا اجازه بدهيد که در يک نکته حداقل با هم بتوافق برسيم و آنهم تقريبي بودن و نسبي بودن حرفهايم در اينجاست.
ما اگر بخواهيم دربارۀ هر موضوعي به يقين برسيم و حداقل چشم انداز روشني از آن داشته باشيم الزاما به ابزارکارهاي پژوهشي نيازمند هستيم. برخي از پژوهشها در کادر گروه يا گروهاي پژوهشي انجام مي گيرد و برخي ديگر توسط پژوهشگران منفرد که پس از سالها در باب موضوع خاصي کتاب منتشر مي کنند. مثل پژوهشگر فرانسوي پل ويريليو که دربارۀ موضوع سرعت و روابط آن با جامعه کتابهاي متعددي چاپ کرده است و مصاحباتش را هم بشکل کتاب درآورده و بفروش مي رساند و آخرين مصاحبات او ، تا جايي که من مي دانم دربارۀ انترنت است.
در ثاني يک نکتۀ اساسي ديگر هست و آنهم هدفمند بودن نقد و گفتگوهاست. نقد (از هر نوع و در هر زمينه اي که تصور کنيم) علت وجوديش در تأثيري ست که مي تواند احتمالا بر واقعيات بگذارد. نقد موتور پيشرفت است. متأسفانه از اين زاويه که به مسائل نگاه کنيم مي بينيم که دوران ما چه در غرب و چه در شرق، بقول معروف ديگر گوشش به اين حرفها بدهکار نيست، يعني نقد ديگر آن جايگاهي را که بايد داشته باشد از دست داده است و روندهاي ديگري حاکم شده اند که بيشتر در ساحل منافع اقتصادي سرمايه دارها پهلو مي گيرد.
در اين گفتگوها در اين سايت من متوجه شدم که برخي از دوستان چه در زمينۀ تسليحات نظامي و چه غير نظامي نمي توانند مشاهده کنند که خريد 130 فروند توپولوف روسي تا چه اندازه مي تواند ايران را حتي در زمينۀ صنعت هوايي دچار تأخير کند و تا چه اندازه مي تواند موجب تأخير مسافرين و نقل و انتقالات کشور شود. و تا چه اندازه مي تواند موجب بيکاري و هزار و يک مشکل ديگر براي جامعه ما باشد. اين موضوع را نبايد در محدودۀ يک نشست و برخاست سادۀ هواپيما در نظر بگيريم که صد يا دويست نفر را ظرف فلان دقيقه از گرگان به تهران منتقل مي کند. اين موضوع را بايد در چشم انداز کلي زندگي اجتماعي در نظر بگيريم. با آگاهي به اين واقعيت انکار ناپذير که ايران هنوز يک کشور صنعتي نيست و هنوز اقتصاد کشور تا حدود بسيار زيادي به فروش نفت و گاز يعني منابع طبيعي وابسته، فرش و پسته هم مي فروشد که اين آخريها درآمدهايش هيچگاه به ايران باز نمي گردد يا تقريبا هيچگاه.
اين موضوعي نيست که من بتوانم در اينجا بخوبي جزئيات آنرا باز کنم و نشان دهم. يک مثال ساده شايد بتواند درک موضوع را ساده تر کند، الان در همين سايت تاپيکي هست دربارۀ ناو موج ، يکي از امراي ارتش در مورد ساخت اين ناو اطلاعاتي دربارۀ تعداد افرادي که روي اين ماو اشتغال دارند آمار و ارقامي مي دهد.
يک مثال تخيلي : شما بيست ميليون دلار پول داريد و با آن مي توانيد يک لوکوموتيو بخريد که مي تواند سيصد کيلومتر در ساعت روي ريل مسافرين شما را جا بجا کند و فورا هم مي توانيد آنرا در اختيار بگيرد و روي ريل بياندازيد و عملياتيش کنيد.
ولي با همين بيست ميليون دلار بعلاوۀ بيست ميليارد ديگر (...)، مي توانيد لوکوموتيوي بسازيد که هشتاد کيلومتر در ساعت حرکت مي کند و ساختنش دهسال هم وقت مي برد. کدام يک شما را زودتر بمقصد مي رساند؟ ( بايد دانست که به کجا مي خواهيم برويم و براي چه کاري؟)
من فعلا شما را با اين پرسش تنها مي گذارم
Commander
2442
چهارشنبه 15 فروردین 1386 18:23
کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان