تحریم، آب در هاون کوبیدن است
ارسال شده: پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۸۸, ۵:۲۶ ب.ظ
در حالی که احتمال میرود آمریکاییها بخواهند از ابزار نفت برای فشارهای سیاسی به ایران استفاده کنند، کارشناسان معتقدند ابزارهای قویای وجود دارد که این تحریمها را بیاثر خواهد کرد و در عین حال معتقدند این تحریمها پیش از آن که اجرا شوند، بازنده خواهند بود.
پیش از این آمریکاییها با استفاده از سلاح نفت و به منظور به زانو درآوردن ایران اقداماتی انجام داده بودند که منجر به ۲ تجربه ناموفق در این زمینه شد.
در ماجرای اول، موضوع نفت و کاهش قدرت سیاسی و اقتصادی ایران آنقدر برای آمریکا اهمیت داشت که حمله به تاسیسات نفتی، سکوهای نفتی در خلیجفارس و ویران کردن جزیره خارک به عنوان پایانه فروش نفت را راسا در دستور کار خود قرار داد. عمدهترین هدف آمریکا از این اقدامات، ناامن کردن خلیجفارس و جلوگیری از صادرات نفت خام ایران بود که البته با موفقیت روبهرو نشد و صادرات نفت ایران حتی یک روز هم در دوران پرتلاطم جنگ تحمیلی قطع نشد.
نمونه دیگری که آمریکا از آن استفاده کرد و به تجربیات ناموفق خود در بهرهگیری از ابزار نفت به عنوان ابزار فشار سیاسی در برابر ایران افزود، راهبرد بازار عادلانه(Fair market share) بود که با دنبال کردن این راهبرد سعی داشت ایران را با استفاده از شرایط نامساعد جنگ تحمیلی با فشار روبهرو سازد. بر این اساس، کشور عربستان که از تولیدکنندگان عمده نفت به شمار میرود و به دلیل فعالیت شرکت نفتی بزرگ آرامکو و انعطافپذیری این شرکت در برابر آمریکا، پیشنهاد کرد تولید نفت خام خود را افزایش دهد، به طوری که در پی این اقدام عرضه از تقاضا پیشی بگیرد و قیمت نفت کاهش یابد که در نتیجه این سیاست، قیمت نفت به کمتر از ۱۰ دلار رسید، اما این راهبرد نیز در برابر ایران و با شرایط جنگ تحمیلی کارساز واقع نشد.
در کنار این موارد، نفت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره با تحریم مواجه بوده و فعالیت صنعت بزرگ نفت هیچگاه متوقف نشده است.
کارشناسان انرژی معتقدند ایران از ابزارهای قوی و متناسب با نفت خود برخوردار است و با وجود مشتریان فراوان آمریکا نمیتواند موفقیتی کسب کنددر حال حاضر تحریم فروش نفت ایران یکی از ابزارهای آمریکا در پی بهرهگیری از آن به عنوان ابزار فشار سیاسی است و بر این اساس مذاکرات و واسطهتراشیهای زیادی میکند تا برخی کشورهای بزرگ آسیایی از جمله هند، چین و ژاپن را که بزرگترین مصرفکنندگان انرژی و همچنین خریداران نفت ایران به شمار میروند، از خرید نفت منصرف کند و از این منظر فشارهایی را بویژه به شرکتهای هندی در این زمینه وارد کرده است.
کارشناسان انرژی پیشبرد این هدف آمریکا درباره تحریم فروش نفت ایران را دارای ارزش و موفقیت نمیدانند و معتقدند ایران از ابزارهای قوی و متناسب با نفت خود برخوردار است و با وجود مشتریان فراوانی در قارههای مختلف جهان برای نفت خود، آمریکا نمیتواند موفقیتی کسب کند.
در این گزارش به بررسی اجمالی چگونگی فروش نفت خام ایران و مکانیسم اجرایی آن پرداختهایم تا معلوم شود که سیاست تحریم خرید نفت ایران از سوی آمریکا چقدر به هدف خواهد رسید؛ هرچند عملکرد گذشته نشان میدهد تاکنون هیچگاه نشده است قطرهای از نفت فروش نرفته باقی بماند.
از آنجا که قیمتگذاری و روش فروش نفت، یکی از پیچیدهترین عملیات اقتصادی در دنیا به شمار میرود، برخی کارشناسان براین باورند که ایران با بهرهگیری از دانش فروش نفت توانسته با وجود محدودیتهای فراوان در پیش روی خود، همچنان موفق عمل کند.
● مکانیسم فروش نفت ایران
پیش از دهه ۶۰ میلادی ۷ شرکت نفتی دنیا که به ۷ خواهران نفتی شهرت داشتند، بازار جهانی را در دست داشتند و قیمتگذاری و شیوه فروش توسط آنها تعیین میشد؛ اما پس از تشکیل اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) در عمل قدرت تعیین بازار نفت از این شرکتها ساقط و اوپک نقش تعیینکنندهای به عهده گرفت و هریک از کشورها ساختاری را برای فروش نفت خود تعریف کردند.
براین اساس، فروش نفت ایران طبق مصوبات هیات مدیره شرکت ملی نفت صورت میپذیرد و نفت بر مبنای شرایط معین در این مصوبات به مشتریان فروخته میشود.
متقاضیان نفت به ۲ دسته تقسیم شدهاند؛ به طوری که خریداران نفت ایران یا باید خود به طور مستقیم پالایشگر باشند یا با پالایشگاهها قرارداد داشته باشند و دلیل این تصمیم آن است که نفت خام در دست افرادی نباشد که مشتری نداشته باشد و سرگردان بماند یا نفت ایران را به قیمت پایین به دیگران بفروشند.
در حال حاضر ایران روزانه حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام صادر میکند و خریداران نفت ایران باید در فهرست مجموعه شرکتهایی باشند که ۳ بانک معتبر جهانی آنها را تایید کنند و همچنین طرفهای اصلی قرارداد باید وضعیت مالی شرکت خریدار را بررسی و ۳ سال اخیر وضعیت مالی خود را اعلام کند و حسابرس بینالمللی تاییدکننده آن باشد.
همچنین طبق قانون اساسی و قوانین مقررات جمهوری اسلامی، شرکتهای خریدار باید اعتبار بینالمللی داشته و علیه منافع ایران اقداماتی انجام نداده و جزو صهیونیستها نیز نباشند.
پالایشگرها معمولا تجار نفتی هستند که از نظر قدرت مالی کمتر از پالایشگاههای نفتی نیستند و صحت عملکردشان هم کمتر از آنها نیست. در حال حاضر این تجار با شرکت ملی نفت ایران در ارتباط بوده و شرکتهای متعددی در این زمینه در بخش آسیا و اروپا فعالیت دارند و در بخش آفریقا نیز طبق مصوبه هیات مدیره شرکت ملی نفت، فروش نفت به شرکت نیکو سپرده شده که مسوولیت فروش نفت ایران در آفریقا را به عهده دارد و در این بخش خریدار اصلی، آفریقای جنوبی است.
براساس این گزارش، در ۱۵ سال اخیر مبتنی بر تجربیات به دست آمده، برخی پالایشگران به طور مستقیم به تولیدکننده نفت (ایران) دسترسی پیدا کردهاند و برخی پالایشگرها نیز به دلیل مشکلاتی که برای باز کردن اعتبار اسنادی دارند از تجار نفت استفاده میکنند، چون به نفت خام ایران نیاز دارند. این واسطهها در فهرست شرکت ملی نفت ایران قرار دارند.
گفتنی است تاکنون هیچ شرکت ایرانی که بتواند شرایط تعیین شده در مصوبه هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران را برای فروش نفت داشته باشد وجود ندارد و تنها ۲ سال پیش بود که به دستور رئیسجمهور، بخشی از فروش نفت به بنیاد مستضعفان واگذار شد، اما ظاهرا به طور عملی اتفاق خاصی نیز در این زمینه نیفتاده است.
● تحریم سال ۱۹۹۵
پیش از قطع ارتباط نفتی آمریکا با ایران، تا اواسط سال ۱۹۹۵ به طور مستقیم به آمریکا نفت فروخته میشد و شرکتهایی وجود داشتند که به مقصد پالایشگاههایی در اروپا نفت ایران را خریداری و فرآورده آن را در آمریکا به فروش میرساندند. این شرکتها عمدتا بنگاههای تجاری آمریکایی بودند که با وجود قطع روابط سیاسی میان ایران و آمریکا رابطه تجاری و نفتی با ایران داشتند و نفت ایران را به مقصد شرکتهای پالایشی در اروپا و آمریکا خریداری میکردند، در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون و قطع کامل رابطه تجاری آمریکا با ایران، خرید نفت ایران حتی به مقصدی غیر از آمریکا برای پالایشگران آمریکایی ممنوع شد، اما برخی از تجار نفتی که واسطه بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به شمار میروند، به فعالیت خود ادامه دادند.
براساس این گزارش از آنجا که اروپا همواره به انرژی نفت و گاز ایران نیازمند است سعی کرد با وجود تحریم نیز از طریق همان تجار نفتی، انرژی مورد نیاز خود را تامین کند و ایران نیز پس از تحریم آمریکا، در عمل هیچ فروش نفتیای به شرکتهای نفتی آمریکایی نداشته است.
در حال حاضر فرمول فروش نفت ایران پس از تحریمها تغییر کرده و رویکرد شرقی بر آن حاکم شده است و کشورهای هند، چین و ژاپن و برخی کشورهای اروپایی عمدهترین خریداران نفتی ایران هستند و نیاز آنها به نفت خام ایران گریزناپذیر است. در ضمن حدود ۸ درصد از نفت خام ایران نیز به آفریقا صادر میشود.
براساس فرمول فروش نفت ایران برای هر ماه میلادی حدودا تا دهم ماه میلادی ماه قبل اعلام میشود که برای بازار آسیا یک فرمول وجود دارد، بازار اروپا نیز به شمال غرب اروپا و بازار مدیترانه تقسیم شده است و در بازار مدیترانه نیز ۲ نوع فرمول قیمت اعلام میشود: مشتریانی که از جزیره خارک به مقصد پالایشگاههای مدیترانه نفت خام میخرند و دیگری پالایشگرهایی که نفتخام را از کانال سوئز و از طریق خط لولهای در مصر دریافت میکنند که هر کدام با فرمول خاص خود معامله میشوند.
در حال حاضر در تمام قراردادهای بلندمدت آسیایی، قیمت نفت خامی که به آسیا میرود براساس قیمت میانگین ماهانه نفت خام عمان و دبی است که متخصصان معتقدند این فرمول باید تغییر کند.
براساس این گزارش، برخی پالایشگران و متخصصان نفتی معتقدند قیمت نفت خام دبی که یکی از شاخصهای فرمول قیمت آسیاست، غیرواقعی و بیشتر از ارزش واقعی آن است.
این شاخص از چندین سال قبل پایه معاملات نفتی در خلیج فارس قرار گرفته که روزانه ۴۰۰ هزار بشکه در آن تولید میشد، اما هماکنون ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار بشکه نفت تولیدی دارد و اینجاست که ضرورت حضور ایران و اعلام یک شاخص نفتی از سوی ایران و تشکیل و راهاندازی بورس نفت ایران احساس میشود تا معاملات نفتی منطقه یا ایران براساس آن شاخص تعریف و صورت پذیرد.
هماکنون بسیاری از کشورهای منطقه از جمله عربستان، شیوه مشترکی برای فروش نفت خام خود در بازارهای جهانی دارند و شرکت ملی نفت ایران همچنان مشتریان زیادی برای صادرات نفت خام خود دارد و از این روی حربههای تحریم فروش نفت ایران در این زمینه چندان کارساز نخواهد بود.
همچنین از ۴ سال پیش که احمدینژاد، ریاست دولت را به عهده گرفت، دولت، شرکت ملی نفت و بانک مرکزی تصمیم گرفتند به دنبال کاهش ارزش نرخ دلار در بازارهای جهانی، ارز دیگری را جایگزین دلار در معاملات نفتی کنند، از این روی از ۲سال پیش کمکم ارزهای یورو و ین در معاملات نفتی مورد داد و ستد قرار گرفت و در حال حاضر نیز به گفته سیفالله جشنساز مدیرعامل شرکت ملی نفت بخش عمده فروش نفت ایران به یورو معامله میشود و سهم دلار در سبد ارزی نفت بسیار ناچیز است.
به گفته جشنساز، سهم دلار در معاملات نفتی دنیا نیز کاهش یافته است و از سوی دیگر هوگو چاوز، رئیسجمهوری ونزوئلا از پیشنهاد مشترک ایران و کشورش مبنی بر حذف کامل دلار از معاملات نفتی اوپک خبر داد و گفت: این پیشنهاد در اجلاس اوپک مورد بررسی قرار گرفته و این موضوع به طور جدی دنبال خواهد شد و بحث جایگزینی دلار نیز از ابزارهایی است که میتواند قدرت آمریکا را در عرصه نفت کاهش دهد.
در مجموع باید گفت شرایط بازار نفت و تعدد بازیگران حوزه اعم از خریداران، فروشندگان و واسطهها به گونهای است که مثلا تحریم آمریکا علیه نفت ایران عملا امکان تحقق نداشته و دولت این کشور در صورت دست زدن به چنین اقدامی صرفا هزینه سیاسی برخورد با ایران را افزایش داده است. تحریم خرید نفت ایران در سال ۱۹۹۵ نمونه بارزی از شکست سنگین آمریکا در برابر ایران در بازارهای نفتی بود و به یقین اقدامات احتمالی بعدی نیز به همین سرنوشت دچار خواهد شد.
روزنامه جامجم ( [External Link Removed for Guests] )
پیش از این آمریکاییها با استفاده از سلاح نفت و به منظور به زانو درآوردن ایران اقداماتی انجام داده بودند که منجر به ۲ تجربه ناموفق در این زمینه شد.
در ماجرای اول، موضوع نفت و کاهش قدرت سیاسی و اقتصادی ایران آنقدر برای آمریکا اهمیت داشت که حمله به تاسیسات نفتی، سکوهای نفتی در خلیجفارس و ویران کردن جزیره خارک به عنوان پایانه فروش نفت را راسا در دستور کار خود قرار داد. عمدهترین هدف آمریکا از این اقدامات، ناامن کردن خلیجفارس و جلوگیری از صادرات نفت خام ایران بود که البته با موفقیت روبهرو نشد و صادرات نفت ایران حتی یک روز هم در دوران پرتلاطم جنگ تحمیلی قطع نشد.
نمونه دیگری که آمریکا از آن استفاده کرد و به تجربیات ناموفق خود در بهرهگیری از ابزار نفت به عنوان ابزار فشار سیاسی در برابر ایران افزود، راهبرد بازار عادلانه(Fair market share) بود که با دنبال کردن این راهبرد سعی داشت ایران را با استفاده از شرایط نامساعد جنگ تحمیلی با فشار روبهرو سازد. بر این اساس، کشور عربستان که از تولیدکنندگان عمده نفت به شمار میرود و به دلیل فعالیت شرکت نفتی بزرگ آرامکو و انعطافپذیری این شرکت در برابر آمریکا، پیشنهاد کرد تولید نفت خام خود را افزایش دهد، به طوری که در پی این اقدام عرضه از تقاضا پیشی بگیرد و قیمت نفت کاهش یابد که در نتیجه این سیاست، قیمت نفت به کمتر از ۱۰ دلار رسید، اما این راهبرد نیز در برابر ایران و با شرایط جنگ تحمیلی کارساز واقع نشد.
در کنار این موارد، نفت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره با تحریم مواجه بوده و فعالیت صنعت بزرگ نفت هیچگاه متوقف نشده است.
کارشناسان انرژی معتقدند ایران از ابزارهای قوی و متناسب با نفت خود برخوردار است و با وجود مشتریان فراوان آمریکا نمیتواند موفقیتی کسب کنددر حال حاضر تحریم فروش نفت ایران یکی از ابزارهای آمریکا در پی بهرهگیری از آن به عنوان ابزار فشار سیاسی است و بر این اساس مذاکرات و واسطهتراشیهای زیادی میکند تا برخی کشورهای بزرگ آسیایی از جمله هند، چین و ژاپن را که بزرگترین مصرفکنندگان انرژی و همچنین خریداران نفت ایران به شمار میروند، از خرید نفت منصرف کند و از این منظر فشارهایی را بویژه به شرکتهای هندی در این زمینه وارد کرده است.
کارشناسان انرژی پیشبرد این هدف آمریکا درباره تحریم فروش نفت ایران را دارای ارزش و موفقیت نمیدانند و معتقدند ایران از ابزارهای قوی و متناسب با نفت خود برخوردار است و با وجود مشتریان فراوانی در قارههای مختلف جهان برای نفت خود، آمریکا نمیتواند موفقیتی کسب کند.
در این گزارش به بررسی اجمالی چگونگی فروش نفت خام ایران و مکانیسم اجرایی آن پرداختهایم تا معلوم شود که سیاست تحریم خرید نفت ایران از سوی آمریکا چقدر به هدف خواهد رسید؛ هرچند عملکرد گذشته نشان میدهد تاکنون هیچگاه نشده است قطرهای از نفت فروش نرفته باقی بماند.
از آنجا که قیمتگذاری و روش فروش نفت، یکی از پیچیدهترین عملیات اقتصادی در دنیا به شمار میرود، برخی کارشناسان براین باورند که ایران با بهرهگیری از دانش فروش نفت توانسته با وجود محدودیتهای فراوان در پیش روی خود، همچنان موفق عمل کند.
● مکانیسم فروش نفت ایران
پیش از دهه ۶۰ میلادی ۷ شرکت نفتی دنیا که به ۷ خواهران نفتی شهرت داشتند، بازار جهانی را در دست داشتند و قیمتگذاری و شیوه فروش توسط آنها تعیین میشد؛ اما پس از تشکیل اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) در عمل قدرت تعیین بازار نفت از این شرکتها ساقط و اوپک نقش تعیینکنندهای به عهده گرفت و هریک از کشورها ساختاری را برای فروش نفت خود تعریف کردند.
براین اساس، فروش نفت ایران طبق مصوبات هیات مدیره شرکت ملی نفت صورت میپذیرد و نفت بر مبنای شرایط معین در این مصوبات به مشتریان فروخته میشود.
متقاضیان نفت به ۲ دسته تقسیم شدهاند؛ به طوری که خریداران نفت ایران یا باید خود به طور مستقیم پالایشگر باشند یا با پالایشگاهها قرارداد داشته باشند و دلیل این تصمیم آن است که نفت خام در دست افرادی نباشد که مشتری نداشته باشد و سرگردان بماند یا نفت ایران را به قیمت پایین به دیگران بفروشند.
در حال حاضر ایران روزانه حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام صادر میکند و خریداران نفت ایران باید در فهرست مجموعه شرکتهایی باشند که ۳ بانک معتبر جهانی آنها را تایید کنند و همچنین طرفهای اصلی قرارداد باید وضعیت مالی شرکت خریدار را بررسی و ۳ سال اخیر وضعیت مالی خود را اعلام کند و حسابرس بینالمللی تاییدکننده آن باشد.
همچنین طبق قانون اساسی و قوانین مقررات جمهوری اسلامی، شرکتهای خریدار باید اعتبار بینالمللی داشته و علیه منافع ایران اقداماتی انجام نداده و جزو صهیونیستها نیز نباشند.
پالایشگرها معمولا تجار نفتی هستند که از نظر قدرت مالی کمتر از پالایشگاههای نفتی نیستند و صحت عملکردشان هم کمتر از آنها نیست. در حال حاضر این تجار با شرکت ملی نفت ایران در ارتباط بوده و شرکتهای متعددی در این زمینه در بخش آسیا و اروپا فعالیت دارند و در بخش آفریقا نیز طبق مصوبه هیات مدیره شرکت ملی نفت، فروش نفت به شرکت نیکو سپرده شده که مسوولیت فروش نفت ایران در آفریقا را به عهده دارد و در این بخش خریدار اصلی، آفریقای جنوبی است.
براساس این گزارش، در ۱۵ سال اخیر مبتنی بر تجربیات به دست آمده، برخی پالایشگران به طور مستقیم به تولیدکننده نفت (ایران) دسترسی پیدا کردهاند و برخی پالایشگرها نیز به دلیل مشکلاتی که برای باز کردن اعتبار اسنادی دارند از تجار نفت استفاده میکنند، چون به نفت خام ایران نیاز دارند. این واسطهها در فهرست شرکت ملی نفت ایران قرار دارند.
گفتنی است تاکنون هیچ شرکت ایرانی که بتواند شرایط تعیین شده در مصوبه هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران را برای فروش نفت داشته باشد وجود ندارد و تنها ۲ سال پیش بود که به دستور رئیسجمهور، بخشی از فروش نفت به بنیاد مستضعفان واگذار شد، اما ظاهرا به طور عملی اتفاق خاصی نیز در این زمینه نیفتاده است.
● تحریم سال ۱۹۹۵
پیش از قطع ارتباط نفتی آمریکا با ایران، تا اواسط سال ۱۹۹۵ به طور مستقیم به آمریکا نفت فروخته میشد و شرکتهایی وجود داشتند که به مقصد پالایشگاههایی در اروپا نفت ایران را خریداری و فرآورده آن را در آمریکا به فروش میرساندند. این شرکتها عمدتا بنگاههای تجاری آمریکایی بودند که با وجود قطع روابط سیاسی میان ایران و آمریکا رابطه تجاری و نفتی با ایران داشتند و نفت ایران را به مقصد شرکتهای پالایشی در اروپا و آمریکا خریداری میکردند، در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون و قطع کامل رابطه تجاری آمریکا با ایران، خرید نفت ایران حتی به مقصدی غیر از آمریکا برای پالایشگران آمریکایی ممنوع شد، اما برخی از تجار نفتی که واسطه بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به شمار میروند، به فعالیت خود ادامه دادند.
براساس این گزارش از آنجا که اروپا همواره به انرژی نفت و گاز ایران نیازمند است سعی کرد با وجود تحریم نیز از طریق همان تجار نفتی، انرژی مورد نیاز خود را تامین کند و ایران نیز پس از تحریم آمریکا، در عمل هیچ فروش نفتیای به شرکتهای نفتی آمریکایی نداشته است.
در حال حاضر فرمول فروش نفت ایران پس از تحریمها تغییر کرده و رویکرد شرقی بر آن حاکم شده است و کشورهای هند، چین و ژاپن و برخی کشورهای اروپایی عمدهترین خریداران نفتی ایران هستند و نیاز آنها به نفت خام ایران گریزناپذیر است. در ضمن حدود ۸ درصد از نفت خام ایران نیز به آفریقا صادر میشود.
براساس فرمول فروش نفت ایران برای هر ماه میلادی حدودا تا دهم ماه میلادی ماه قبل اعلام میشود که برای بازار آسیا یک فرمول وجود دارد، بازار اروپا نیز به شمال غرب اروپا و بازار مدیترانه تقسیم شده است و در بازار مدیترانه نیز ۲ نوع فرمول قیمت اعلام میشود: مشتریانی که از جزیره خارک به مقصد پالایشگاههای مدیترانه نفت خام میخرند و دیگری پالایشگرهایی که نفتخام را از کانال سوئز و از طریق خط لولهای در مصر دریافت میکنند که هر کدام با فرمول خاص خود معامله میشوند.
در حال حاضر در تمام قراردادهای بلندمدت آسیایی، قیمت نفت خامی که به آسیا میرود براساس قیمت میانگین ماهانه نفت خام عمان و دبی است که متخصصان معتقدند این فرمول باید تغییر کند.
براساس این گزارش، برخی پالایشگران و متخصصان نفتی معتقدند قیمت نفت خام دبی که یکی از شاخصهای فرمول قیمت آسیاست، غیرواقعی و بیشتر از ارزش واقعی آن است.
این شاخص از چندین سال قبل پایه معاملات نفتی در خلیج فارس قرار گرفته که روزانه ۴۰۰ هزار بشکه در آن تولید میشد، اما هماکنون ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار بشکه نفت تولیدی دارد و اینجاست که ضرورت حضور ایران و اعلام یک شاخص نفتی از سوی ایران و تشکیل و راهاندازی بورس نفت ایران احساس میشود تا معاملات نفتی منطقه یا ایران براساس آن شاخص تعریف و صورت پذیرد.
هماکنون بسیاری از کشورهای منطقه از جمله عربستان، شیوه مشترکی برای فروش نفت خام خود در بازارهای جهانی دارند و شرکت ملی نفت ایران همچنان مشتریان زیادی برای صادرات نفت خام خود دارد و از این روی حربههای تحریم فروش نفت ایران در این زمینه چندان کارساز نخواهد بود.
همچنین از ۴ سال پیش که احمدینژاد، ریاست دولت را به عهده گرفت، دولت، شرکت ملی نفت و بانک مرکزی تصمیم گرفتند به دنبال کاهش ارزش نرخ دلار در بازارهای جهانی، ارز دیگری را جایگزین دلار در معاملات نفتی کنند، از این روی از ۲سال پیش کمکم ارزهای یورو و ین در معاملات نفتی مورد داد و ستد قرار گرفت و در حال حاضر نیز به گفته سیفالله جشنساز مدیرعامل شرکت ملی نفت بخش عمده فروش نفت ایران به یورو معامله میشود و سهم دلار در سبد ارزی نفت بسیار ناچیز است.
به گفته جشنساز، سهم دلار در معاملات نفتی دنیا نیز کاهش یافته است و از سوی دیگر هوگو چاوز، رئیسجمهوری ونزوئلا از پیشنهاد مشترک ایران و کشورش مبنی بر حذف کامل دلار از معاملات نفتی اوپک خبر داد و گفت: این پیشنهاد در اجلاس اوپک مورد بررسی قرار گرفته و این موضوع به طور جدی دنبال خواهد شد و بحث جایگزینی دلار نیز از ابزارهایی است که میتواند قدرت آمریکا را در عرصه نفت کاهش دهد.
در مجموع باید گفت شرایط بازار نفت و تعدد بازیگران حوزه اعم از خریداران، فروشندگان و واسطهها به گونهای است که مثلا تحریم آمریکا علیه نفت ایران عملا امکان تحقق نداشته و دولت این کشور در صورت دست زدن به چنین اقدامی صرفا هزینه سیاسی برخورد با ایران را افزایش داده است. تحریم خرید نفت ایران در سال ۱۹۹۵ نمونه بارزی از شکست سنگین آمریکا در برابر ایران در بازارهای نفتی بود و به یقین اقدامات احتمالی بعدی نیز به همین سرنوشت دچار خواهد شد.
روزنامه جامجم ( [External Link Removed for Guests] )