مرکز انجمنهای تخصصی

سلام من دنبال یک فیلم هستم که بازیگر نقش اصلیش یک زن هست که میتونه ذهن دیگران رو بخونه و این قضیه باعث دردسرش شده و دیونش کرده چون صدای افکار و ذهن تمام دوربریاش میاد تو ذهن اینزن و باعث شده تحت مراقبت پزشک روانشناس باشه و با کمک این روانشناس شرایط طبیعی خودش رو پیدا میکنه و با پیشنهاد دکتر روانشانس وارد گارد پلیس میشه تا بتونه به اونا کمک کنه و در اولین همکاری وارد یک اتاق بازجویی میشه و در زمان بازجویی ذهن طرف رو میخونه و....
 

bamn نوشته شده: ↑پنج‌شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۷, ۱۰:۰۶ ق.ظ

ali-dj2002 نوشته شده: ↑چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۷, ۹:۵۹ ب.ظ

mojtababodaghi نوشته شده: ↑دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۷, ۳:۱۵ ب.ظسلام دونبال یک فیلم میگردم که خیلی قدیمیه و سیاه و سفیده( خارجی ) ابتدای فیلم نشون میده یک مرد وارد ی شهر میشه با یک چمدون دیالوگهای ابتدای فیلم یادم نیست ولی در ابتدا به نظر میرسه این مرد ی مقدار شیرین عقل هست و بسیار ساده ولی در اثر اتفاقاتی که دقیقا یادم نیست فکر کنم شهردار یا ی مقام بلند پایه شهر میشه و برای اینکه شهر رو از گنگسترها پاک کنه یک روز همشون رو صدا میکنه به یک مکان و شروع میکنه سر همشون رو زدن که بعد مشخص میشه فقط میزده تو سرشون و میزاشته توی یک تابوت بطوری که به نظر بیاد سرشون رو بریده اینطوری تمام خلافکارها و گنگسترهای شهر دستو پاشون رو جمع میکنن ممنون میشم اسم این فیلم رو برام پیدا کنید

سلام دوست عزیز این فیلمی که شما می خواهید یکی از فیلم های هارولد لوید است با نام پنجه گربه (The Cat's-Paw). فیلم در سال 1934 ساخته شد و به نظر بنده یکی از فیلم هایی است که با وجود گذشت 80 سال هنوز هم طنز زیبا و قابل لمسی دارد. تقریبا می شود گفت که این نوع فیلم ها بدلیل کمدی خالصی که در اونها وجود داره از قید و بند زمان و فرهنگ ها خارج هستند و این مسئله با کپی برداری از روش های بکار رفته در این فیلم ها توسط بسیاری از فیلم های دیگه ثابت می شه.

در مورد حرفی که دوستمون آقای Bamn در مورد فیلم هایی که دوستان نگاه می کنند گفتند، موافقم. سعی کنید فیلم هایی که ارزش نگاه کردن را دارند ببینید.  

خیلی ممنون . اتفاقاً بنده هم اولش گفتم نقش اول فیلم هارولد لوید بود اما لیست فیلم های لوید را که دیدم چیزی به ذهنم نرسید ، گفتم حتماً اشتباه می کنم و شبیه لوید بوده! 

آقا واقعا ممنون از راهنمای تون
 

اغا سلام یه فیلم بود حدود یه شیش هفت سال ییش شبکه سه گذاشت اسمی ک شبکه سه براش گذاشته بود بازی بود داستانشم این بودکه چندتا جوان تو مسابقه ی بازی های کامبیوتری اول میشن برنده سی دی بازی میشن پقتی سی دی رو روی کامبیوتر میزارن یه صفحه میاد بالا و کامبیوتر میسوزه و اونا بیهوش میشن وقتی ب هوش میان توانایی تیراندازی مصل بازی رو بدست میارن ولی من هرچی تو گوگل میچرخم ک این فیلم بیدا کنم با همچین اسمی یدا نمیشه اگه اسمی لینکی دارین بهم بدین خیلییی ممنون

يه فيلم بود كه سياه پوست مو بلند بى خانمانى بود كه ميخواست خودكشى كنه اما مردى اونو نجات ميده و بهش وعده ى زندگى خوبو ميده و ميبرتش به يه جنگل ولى همراه يک گروه دنبال اون ميكنن و ميخان بكشننش انگار اين كار هميشگى و تفريحشون بودكه اون سياه باشون مقابله ميكنه اسم فيلم چيه

سلام، چند وقت پیش یه فیلم سینمایی از mmovie24 پخش شد که فیلم دوتا شخصیت داشت فقط که بعد از بیست سال همو دیدن و عاشق هم بودن فیلم هم سیاه سفید بود اسم مرد هم جک هندرسون بود و به خانومه هم میگف خانوم هندرسون
کسی اسمشو میدونه؟ ممنون از کمکتون

تابستان نوشته شده: ↑چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۷, ۳:۱۴ ب.ظ سلام
فیلم راجع به یه شخصیه که میره فضا . اونجا بخاطر نبود جاذبه خیلی به هوا میپره و بعد عاشق یه موجود فضایی میشه . فضایی ها دو دسته ان که با هم درگیری دارن و اون شخص به یک دسته کمک میکنه و یه موجود فضایی شبیه سگ با اون دوست میشه و ...
اسم فیلمش رو نمیدونم

فک کنم اسم فیلم جان کارتر هست

سلام چند سال پیش یه فیلم دیدم فک کنم تولید سال ۲۰۰۰ امریکا باشه...یه چندتا دوست دانشگاهی باهم عکس میگیرن و شیطانی بیشتر افراد تو اون عکس رو میکشه و نقش اصلی اون فیلم یه دختره و این شیطان نابود نمیشه مگر با شمشیری که از اسمون به سمت دختر نازل میشه ولی نامزد دختره شمشیر رو بدست میگیره و پسره قدرتمندتر میشه و در اخر با همون شمشیر شیطان رو میکشه...درضمن اون شیطان استاد دانشگاهی رو که به دختره درس میده رو میکشه و صورتشو میبره و میزاره رو خودش و شبیه استاد میشه و با همکلاسی دختره دوست میشه که استاد اون دختر رو جلوی چشم دختر نقش اصلی در کلیسا با قدرت جادوییش میکشه(اینقدر استفراغ میکنه)تا بمیره...اگه کسی اسم فیلم و تاریخشو دقیق بگه ممنون میشم.

سلام.خواهر و برادر یتیمی بودن که هر جا طلا بود طلا را بو می کردند و آن را می یافتند.تا اینکه شخص ستمگری به این خصوصیت آنها پی برد.و از پسر برای پیدا کردن طلا استفاده کرد.خواهر و برادر از هم جدا شده و تا سالها از همدیگر خبر نداشتند.ان برادر هم زیر نظر این شخص ستمگر،نیز تبدیل به یک زورگوی قدرتمند می شود.تا اینکه روزی اتفاقی خواهر خود را می بیند.او را نشناخت.به سگان خود دستور داد که به دختر حمله کنند.اما ناگهان با یک نیروی درونی خواهر خود را می شناسد.لطفا اگر نام این فیلم را میدانید برایم بفرستید.خیلی علاقه دارم دوباره آن را ببینم.با تشکر.

سلام دوستان من دنبال یک فیلم سینمایی هستم که یک پسره مدرسه‌ای میره یک مغازه یک گوشی میخره صاحب مغازه اول سرشو کلا می‌ذاره بعد گوشیه روشن میشه که صاحب مغازه اول تعجب می‌کنه پسره فرار می‌کنه بعد ادامه داستان از آنجا شروع میشه که هر کی پسررو اذیت می‌کنه موبایل خودکار به طرف زنگ میزد بعد یک حرفی پشت تلفن به طاق میزد بعد طرف یه بلایی سر خودش میاورد

سلام.یه فیلمی هم دیده بودم که چندسال پیش از شبکه سه نشون داد که خیلی باحال بود...یه شرکت تراکتور سازی بود که چندتا شعبه در کل کشور داره وشرکت در خطر ورشکستگی قرار میگیره و چندتا از کارمنداشو میفرسته به شعبه های مختلفش تا تو شعبه ها تعدیل نیرو کنن.کارمند خوشتیپ داستان میره به یه شهر دورافتاده که نزدیک شهر ماشینش تو برف گیر میکنه و یه زنی اون کارمنده رو نجات میده وبهم علاقمند میشن. کارمنده خودشو خریدار عمده تراکتور از اون شعبه جا میزنه و قتی مردم این شهر میشنون که خریداره تراکتوره خیلی تحویلش میگیرن چون اون کارخونه منبع درامد شهره.ولی اخرش دروغش معلوم میشه که واسه اخراج کارگرا اومده ...دست اخر کارمنده از شهر با ناراحتی میره...ولی یه طرح خوب به رییس میده که بجای اخراج کارگرا تراکتور ارزون بسازن تا مشکل حل بشه...اگه کسی اسم این فیلمو میدونه لطفا بگه

سلام. فیلمی که دنبالش میگردم در مورد یه پزشک خانم بود که می‌ره تو کما بعد یه مردی که کارش باغبانیه میاد خونه زنه رو میخره بعد روح زنه رو میبینم تا اینکه زنه بهش خبر میده که خواهرش راضی شده که به زندگیش خاتمه بدن بعد مرده سعی می‌کنه نجاتش بده.

سلام لطفا به من کمک کنید تا اسم این فیلمو پیدا کنم. فیلم سبک تاریخی داشت خیلی وقت پیش دیدم که توی اون فکر میکنم پادشاه مجبور میشه به یه سفر دریایی بره ولی بعد از رفتنش عده ایی حالا نمیدونم به صورت حمله یا اینکه به روشی وارد قصر میشن زن این مرد شروع به بافتن کفنی میکنه و تا اتمام آن منتظر برگشت شوهرش میشه اونا بهش میگن با یکی از ما بابد ازدواج کنی . ولی در نهایت زن بهشون میگه باید ذبح یه کمان رو بکشین هر کس که بتونه دبح این کمان رو بکشه و سر جاش بزاره من زن اون میشم مرد به وسیله یه طلسم و پیر به قصر بر میگرده میتونه اون ذبح رو بکشه و طلسمش که اونو پیر نشون میده از بین میره و با همون کمان همهشونو میکشه نمیدونم چقدر نزدیکه اگر میتونید خواهش میکنم کمکم کنید اسمشو پیدا کنم ق