به گزارش واحد مركزی خبر به نقل از دادستانی تهران، نخستین محكوم علیه، محمد حیدری نام داشت كه اطلاعاتی در زمینه مسایل مختلف امنیتی و اسرار كشور را تهیه و در ملاقات های مكرر خود با عوامل موساد در خارج از كشور، در اختیار آنان قرار داده و در این زمینه مبالغی نیز بعنوان دستمزد دریافت كرده بود.
[External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests]
محكوم علیه دیگر به نام كوروش احمدی، ضمن ارتباط گیری با عوامل سازمان اطلاعات مركزی آمریكا (سیا) اطلاعات كشور در زمینه های مختلف را جمع آوری و در اختیار آنان قرار داده بود.
در پی تكمیل تحقیقات، پرونده اتهامی نامبردگان با صدور كیفرخواست به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارسال و دادگاه پس از تشكیل جلسه با حضور نماینده دادستان و وكلای مدافع متهمان، اتهام آنان را در حد محارب تشخیص و نامبردگان را به اعدام محكوم كرد.
دیوان عالی كشور احكام صادر شده را تایید كرده بود.
[External Link Removed for Guests]
عدام 2 جاسوس سرویس های اطلاعاتی بیگانه
مدیران انجمن: MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت
- پست: 1453
- تاریخ عضویت: چهارشنبه 26 اسفند 1388, 11:17 am
- سپاسهای ارسالی: 8689 بار
- سپاسهای دریافتی: 13236 بار
عدام 2 جاسوس سرویس های اطلاعاتی بیگانه
آخرین ويرايش توسط 1 on Java, ويرايش شده در 0.
تا در طلب گوهر کانی کانی تا در هوس لقمهٔ نانی نانی
این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی هر چیزی که در جستن آنی آنی
https://www.instagram.com/javad.molaiee/
این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی هر چیزی که در جستن آنی آنی
https://www.instagram.com/javad.molaiee/
- پست: 1212
- تاریخ عضویت: یکشنبه 2 اسفند 1388, 10:53 am
- سپاسهای ارسالی: 2116 بار
- سپاسهای دریافتی: 5462 بار
Re: عدام 2 جاسوس سرویس های اطلاعاتی بیگانه
باز فردا اینا میشن مبارز و فعال سیاسی !!!
خواب دیدم قیامت شده است .
هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله ایرانیان.
خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگماردهاند؟»
گفت:«میدانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.»
خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...»
نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یادهندوستان کند خود بهتر از هرنگهبانی لنگش کشیم و به تهِ چاله بازگردانیم!
هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله ایرانیان.
خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگماردهاند؟»
گفت:«میدانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.»
خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...»
نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یادهندوستان کند خود بهتر از هرنگهبانی لنگش کشیم و به تهِ چاله بازگردانیم!