atropak نوشته شده:

Sardar نوشته شده:من یک شب خواب دیدم که همه انسان های دور وبرم دروغ می گویند و پول و ثروت هدفشان است.مرا هم به همین چیزهادعوت و یا اجبار میکنند.
آخرش تو خواب بغضم گرفت و با همان صدای بغل از منزلی بیرون آمدم و به سالن هم کف آن رفتم و شروع به گفتن اذان کردم با هر بار که اسم الله را می بردم در آن برجی که بودم ان برج ترک می خورد و قسمتی از آن می ریخت تا اینکه وقتی اذان گفتم تمام شد به سمت بیرون دویدم و درخیابان ها دیدم که همه شروع به تظاهرات کردند از یکی پرسیدم چه خبر است به من گفت که انقلاب آغاز شده است(یا انقلاب دوم شروع شده است یه چیزی تو این مایه ها!!!! دقیق یادم نیست چی گفت )

.............................

خب این ها نشانه های خل شدن که احتمالا نیست

ماشاالله چه قدر خوابتون به هم ریخته است (شوخی کردم)

آن افرادی که شما را به دروغ و پول و ثروت هدفشان دعوت می کردند برای شما گرفتاری و غصه و فساد به وجود می آورند. ( منوچهر مطیعی تهرانی - ابن سیرین)
گریه کردن در خواب خوب است و شادي و خرمي و فرح و انبساط است. چنانچه در خواب ببينيد گريه مي کنيد در روزهاي آينده خوشحال مي شويد و حادثه اي خوب براي ما اتفاق مي افتد.( منوچهر مطیعی تهرانی)

از دو متن بالا این نتیجه گرفته می شود که اشخاصی در صدد ضربه زدن و ایجاد گرفتاری برای شما هستند که این افراد در این کار موفق نمی شوند. (مواظب باشید)

در مورد اذان گفتن به زيارت خانه ي خدا مي روي و فريضه ي حج به جاي مي آوري (ابن سیرین)

برج نشانه ی شخصیت است اگر شکسته شود شخصیت شخص خرد می شود.


منظورتون را از این جمله متوجه نشدم :
همه شروع به تظاهرات کردند از یکی پرسیدم چه خبر است به من گفت که انقلاب آغاز شده است

عجب باحال هم حچ می روم هم دشمن دارم هم خوشحال می شوم هم شخصیتم یا شخصیتی خرد می شود

در مورد آخری
بعد آنکه اذان گفتم و به بیرون برج رفتم دیدم که در تمام شهر(شایدم جهان چون یادم است که گفت همه جا) انقلاب شده بود(مردم تو خیابان ریخته بودند و شعارهای اسلامی می دادند)

[quote="atropak"][quote="Sardar"][quote]
من چند بار( يعني خيلي)خواب ديدم که توي ماشين نشستم و سر پيچ ماشين منحرف ميشه و از جاده پرت ميشه بيرون و اکثرن هم ميوفته توي آب
[/quote]
من باز گاهي وقت ها خواب مي بينم که دارم مي دوم و يکبار پايم گير ميکند و مي افتم ته دره و از خواب ميپرم [/quote]

این خواب را به علت پریشانی و اضطراب دیده اید و    .

[size=18][color=red]در کل خواب هایی که باعث بیدار شدن شما شود به علت حالات های عصبی است و تعبیر ندارد.  [/quote]

من که نمیپرم از خواب
بعدش اصلا یه دفعه ماجرا عوض میشه

njmh, جان شما به اين سوالات من پاسخ ندايد:
آبی که در آن می افتید روشن و صاف است؟ کم عمق است؟ راکد است؟ آب کثیف و کدر است؟ اگر عمیق است در آب فرو رفتید؟ آیای آب دریا بود؟

Sardar, من چه کار کنم خواب شماست ديگه ، من هم از منابع معتبر تعبيرش را به شما گفتم
در مورد

بعد آنکه اذان گفتم و به بیرون برج رفتم دیدم که در تمام شهر(شایدم جهان چون یادم است که گفت همه جا) انقلاب شده بود(مردم تو خیابان ریخته بودند و شعارهای اسلامی می دادند)

بايد کمي تحقيق کنم و نتیجه ی قطعی را به شما می گویم. .

سلام
من اکثرا خواب مار می بینم که یه بار هم اون مار گازم گرفت دفعه ی بعدی من کشتمش
چه تعبیری داره؟
مرسی

آب دريا است.
وقتي تو خواب تنها هستم آب دريا تميز و آبيه
اما چند باري که با خانواده ام بودم کدر و گل آلود بود

melani نوشته شده:سلام
من اکثرا خواب مار می بینم که یه بار هم اون مار گازم گرفت دفعه ی بعدی من کشتمش
چه تعبیری داره؟
مرسی

مار،خطر يا دشمن خانگي است. خطري که بدون اطلاع قبلي و بي آنکه انتظارش را داشته باشيد و حدس بزنيد چه مي شود و چه کسي در کمين شماست به سراغتان مي آيد و دشمني است زيبا و قشنگ و خوش نقش و نگار و دل فريب که که زير سر يا در خانه شما هست و از وجودش بي اطلاع عيد اما اين دشمن اگر فرصت بيابد نيش زهر آلود خودش را در تن شما فرو مي برد.برخي نوشته اند، مار ثروت است و دارائي نهفته و موجود که در اين مورد نيز شما از وجودش بي خبريد. اين تعبير از آنجا ريشه مي گيرد که در افسانه ها گفته اند و خوانده ايم که دفائن و خزائن گنجينه هاي نهفته در زير خاک و ويرانه هاي قصور کهن و باستاني را مارها و اژدها و افعي ها حراست و پاسداري مي کنند و چون اين باور در اعماق ذهن ما هست ديدن مار مي تواند به پول اندوخته و نهفته اشاره اي باشد که ما از وجودش بي اطلاع هستيم.گفتم که مار دشمني است زيبا و خوش نقش و نگار و دل فريب و آرام که بي صدا مي آيد و زهرش را مي ريزد و مي رود. چنين موجودي مي تواند يک زن زيبا نيز باشد. زني که در عين دولت داشتن خطرناک است و در عين خطرناک بودن دوست داشتني است. در خواب خيره نگريستن به چشم مار را ميمون ندانسته اند. چندين حيوان و جانور هستند که در خواب به چشم آنها خيره شدن خوب نيست از آن جمله است مار. اگر ديديد ماري را کشتيد بر دشمني پيروز مي شويد ولي به زودي ندامت و پشيماني به سراغ شما مي آيد. (منوچهر مطیعی تهرانی)

njmh نوشته شده:آب دريا است.
وقتي تو خواب تنها هستم آب دريا تميز و آبيه
اما چند باري که با خانواده ام بودم کدر و گل آلود بود

ديدن آب در خواب خوب است و نشان روشنايي و صفاست. آب صاف و روشن عيش و شادماني وعمر دراز است ولی اگر ببيند در آب افتاده اید رنج و غم گريبانتان را خواهد گرفت. (ابن سیرین)
تعفن آب و تاريکي آن بيماري است. (منوچهر مطیعی تهرانی)

من چند سال پيش خواب ديدم يه گوي آتشين بزرگ 10 بار خورد تو حياط خونمون رفت تو آسمون

jupiter_2xl نوشته شده:من چند سال پيش خواب ديدم يه گوي آتشين بزرگ 10 بار خورد تو حياط خونمون رفت تو آسمون

اگر آن گوی آتش به حیاط خانه ی شما خورد و صدمه ایی نزد بدین معنی است که فایده ایی نصیبتان می شود ، اگر نیازمند باشید توانمند می شوید ( ابراهیم کرمانی)

" توی کوچه با دوستم داشتم راه می رفتم که 2 نفر از پشت به طرف ما دویدند و ما هم فرار کردیم وقتی به ما رسیدند به طرف ما سنگ پرتاب کردند ما هم شروع به همین کار کردیم تا آخر که ان 2 را گرفتیم و ....."

ATROPAK

دیشب یه خواب عجیب دیدم و نمی دونم چه تعبیری داره.
من و چند نفر دیگه( هم دوست، هم فامیل) تو یه کلبه کنار دریا بودیم. بهمون گفتن که مادربزرگم( که سال 82 به رحمت خدا رفت) مریضه. منم با عجله اومدم توی اون کلبه که ببینم چه خبره. ولی نمی دونم چطور توی خواب( قبل از اینکه به اون کلبه برسم) فهمیدم که اون شخصی که مریضه مادربزرگم نیست بلکه یکی از دوستامه که دیدمش اتفاقا کدوم یکی بود. ولی این اتفاق ها در اون مدتی بود که تو راه بودم تا به اون کلبه برسم. وقتی که رسیدم دیدم من اونجا خوابیدم.( ولی از یه جای دیگه داشتم این اتفاقا رو می دیدم) خلاصه نمی دونم خوب شدم یا نه که اومدیم بریم بیرون که دیدیم همه جا رو آب گرفته.( یه حالتی مثل اینکه سیل اومده) و موج های خیلی وحشتناکی داره به طرف کلبه میاد. دو سه تا از اون موج ها هم خیلی بزرگ بودن( تا سه متر هم میرسید) و روی کلبه فرود میومدن. ما هم گیر افتاده بودیم و نمی تونستیم فرار کنیم. ولی جالب اینجا بود که توی خواب حس کردم روحم از جسمم جدا شده و این روحمه که داره این اتفاقا رو می بینه.
خوابم نصفه موند و بیدار شدم.

من يه بار خواب ديدم که بين زمين و اسمون معلق ام و از اون پايين (زمين) يه دختره داره با کلاش رگبارم ميگيره و من هم جا خالي مي دادم تا اينکه گلولش تموم شد اومد خشاب عوض کنه فوري رفتم پايين ديدم که دوستمه!
ازش پرسيدم چرا به من شليک کرده گفت اخه جليقه ي ضد گلولشو برداشتم رفتم به جاش کارت اينترنت خريدم بعد يهو يک تير نثارم کرد و من مردم ولي روحم هميشه ازارش ميداد!
فکر نکني دروغ ميگم!
البته بگم شام ميرزا قاسمي خورده بودم با نوشابه !