سلام دوستان : 
 این تاپیک گذاشتم تا هر کسی هر تجربه ای از دیدن جن یا چیزی مشابه اون داره در اختیار بقیه دوستان بزاره!!!!! 

   ,

جن یا چیزی مشابه اون داره در اختیار بقیه دوستان بزاره

تا آنجا که اطلاع دارم انسان شبیه ترین موجود به جن هست من این را زیاد دیدم
توصیه ای از روی تجربیات شخصی
بعید میدونم نشر تجربیات ملاقات با جن یا ... به نفع گوینده یا شنونده باشد.

کسانی که ادعا دارن که دیدن یا ندیدن یا سایه ای بوده که دیدن کسانی که جن می بینند هرگز به شخصی نمی گن این قضیه رو مگر کسی که به او اطمینان داشته باشند !

 این تاپیک گذاشتم تا هر کسی هر تجربه ای از دیدن جن یا چیزی مشابه اون داره در اختیار بقیه دوستان بزاره!!!!! 

من یبار دیدم از پشت بوم خونه یکی داره منو نگاه میکنه و خیلی ترسناکه!(من تو حیاط بودم! )

رفتم دیدم همسایه های جدیدمان دست کمی از جن ندارن!مخصوصا" اگر سر ظهر بری تو پشت بوم ببینیشون!

من خود جن رو نديدم بلكه صدايش رو شنيدم. راستش اومده بود با من شوخي كنه. داشتم جوشكاري مي‌كردم كه يكنفر از پشت سرم توي گوشم خوند: پيچيكووووووووو
بعد ناگهان ديدم كه الكترودهاي من يكي يكي به هوا پرتاب مي‌شدند و به زمين مي‌افتادند. وحشت برم داشت. كلاه جوشكاري رو برداشتم و سريعاً به اطرافم خيره شدم! نه! خبري از كسي نبود!

میگن گربه سیاه جنه ! مراقب باش اگر یه گربه سیاه دیدی سریع فرار کنی چون ممکنه در یک لحظه بخوردت

من شنیدم میگن جایی که فلز باشه جن نمیره نمیدونم راسته یا نه ولی با موضوعی که waffenss مطرح کرد معلومه که جن آهن و این چیزا براش فرقی نمیکنه

به نظرم جنها تمايلي به ايجاد رابطه با انسانها ندارند، اونها در يك عالم ديگه سير مي‌كنند اصلاً در باب چيزهايي كه براي ما ارزش داره، مثل پول، آپارتمان، ماديات و ... نيستند وگرنه روزانه خيلي دردزدي ميشد. ضمناً آنها به هر حالتي كه دوست داشته باشند ميتونن تغيير چهره بدن. ميتونن از ديوار عبور كنن، آنقدر كوچك بشن كه از سوراخ در رد بشن و آنقدر بزرگ مثل ابر. اما چون انسان دو بعدي به وجود آمده اشرف مخلوقات هست و خلقت اون، از اجنه پيشرفته تره. البته چيزهايي كه دوستان گفتند، كم و بيش در زبانها و حتي در برخي مجلات و كتابها، شايع شده. راست و دروغ آنرا نميدونم اما احتمال 80 درصد ميدم چيزهايي كه شنيديد درست باشه.
البته من سالها پيش شخصاً با يك جنگير روبرو شدم كه پيشگويي ميكرد. ايشون با جنها رابطه دوستي داشتند، جنها هم براي ايشون خبر مي‌اوردند و به اصطلاح جاسوسي انسانها رو مي‌كردند. خبري كه جنها راجع به شخص بنده به اين آقاي جنگير داده بودند، درست بود اما خود ايشون نتونسته بود معني پيامشون را خوب منتقل كنه، اما من متوجه شدم گزارش اجنه يك چيزي تو مايه هاي سخن گفتن به ايهام بود يا با زباني به جنگير گزارش داده بودند كه به اشتباه ترجمه كرده بود يا استنباط كرده بود. كه معناي اولش را جنگير دريافت كرده بود و گمان ميكرد درسته اما من به صراحت دريافتم كه معناي دوم از گزارش جنها صحيح است، و از همين رو بود كه من متوجه شدم خود اين شخص در واقع هيچكارس؛ يعني چيزي رو جادو نميكنه، بلكه خبر مي‌گيره. اين بود كه به رابطه برخي انسانها با اجنه ايمان آوردم.
خب... اميدوارم از تجربيات بنده استفاده برده باشيد.

من یک خدا بیامرزی رو می شناختم که تو بوشهر که زندگی می کرد خودش دو سه مرتبه به شخصه دیده بود
این که میگن خیلی شبیه به انسانه درسته ولی بعضی قابلیت های رو داره که ما انسانها نداریم و همون بهتر که نداریم
همسن شخص وقتی زنده بود همراه با پسرش داشته راه میرفته دیده یک پیرمدی داره جلوشون راه میره (تو چهار محله قدیمی بوشهر) که یک هو میبینه که پیرمرده داره مستقیم میره تو دیوار میگه این بابا لابد جلوش رو نمیبینه که داره میره میخوره ت دیوار تا میاد بهش بگه یک دفعه میبینه که پیرمرده وارد دیوار میشه
جالبیش اینه که پسرش هم که همراهش بوده متوجه میشه که پیرمرده دیگه جلشون راه نمیره ولی نمیفهمه که چه جوری ناپدید میشه که بعدا مامانش بهش میگه وقتی که بزرگتر میشه و ترسش میریزه
دوباره همین شخص که خونشون تو محله شیخ سعدون بوشهر بوده میگه دیدم یک مشت بچه ناشناس تو حیاط دارند بازی میکنند میخواسته بره باهاشون بازی کنه چون اون موقع بچه بوده که مامانش جلوش رو میگیره میگه اینا بچه ای خوبی نیستند تو بعدا برو با دوستای خودت بازی کن ولی همون موقع طرف متوجه پاهای نا متعرف انها میشه و از مامانش میپرسه که همون موقع جواب درست بهش نمیده ولی بعدها خودش از این طرف و اون طرف میشنوه که چی بودن
ولی جای حساسش اینجاست
برادر خودم تو محله شنبدی زیر طاق قدیمی(به هر کی تو بوشهر بگی باید بشناسه البته قدیمی ها) با یکی دیگه از برادرهای دیگم داشته رد میشده
اون موقع برادرم 12 سالش بوده میبینه که یک بچه کوچیک ساعت 2 نصفه شب داره پشت یک درخت قائم میشه و سرک میکشه و بعد میدوه پشت یک ماشین به برادر بزرگترم که اون موقع 28 سالش بوده میگه من دیدم یک بچه رفت پشت اون ماشین برادر بزرگترم از زیر ماشین نگاه میکنه و پاهای نامتعارف اون جن رو میبینه دست برادر کوچکترم رو میگیره و با سرعت از ترس از اونجا دور میشند و بعدها فهمیدیم که اون اطراف خونه یک جن گیر بوده و تازه تونستیم متوجه این رابطه بشیم

و خودم هم به عنوان یک شاهد سمعی میتونم شهادت بدم که صداشون رو شنیدم
همسایه خونشون رو تحت اختیار ما گذاشته بود و رفته بود ابادان و ما تو بوشهر خونه پاشون بودیم
چون پدر و مادرم اینا تنها بون برادرم که قبلا یک فرستنده رادیویی بسیار قوی و دقیق ساخته بود اون رو تو خونه کار گذاشت این کار رو قبلا برای خونه های دیگه ای هم که خونه پا بودیم هم تنجام اده بودیم وازمایش پس داده بود و هنوز هم از کارکردش مطمئنیم
اون فرستنده اگر کسی از جلوش رد میشد صداش رو میاورد و ما تورادیو می شنیدیم
این دستگاه رو تو حال خونه کار گذاشته بودم یعنی جایی که باید هر کسی که وارد خونه میشد از جلوش رد میشد و متوجه میشدیم
یک دفعه نیمه شب به بعد دیدیم که صدای دک و دو از جلوش میاد ما هم با چوب و چماق وبدو بدو رفتیم داخل اون خونه و دیدیم هیچ کس نیست
این روند دو سه مرتبه تکرار شد و ما فکر کردیم که دستگاه خرابه و خلاصه برادرم خودش تنها رفت تو اون خونه بخوابه که ناگهان دیدیم یک ساعت بعد برگشت
گفتیم چه شد گفت هیچی و دیدیم که رفت زیر پتو تو رختخواب خودش و تا صبح پتو رو سرش کشید بعد صبح ماجرا رو تعریف کرد و گفت که اولش که رفتم این صدا تو حیاط میاد منم رفتم تو حیاط و بعد دیدم که همین صدا از بالای بوم داره میاد خلاصه دیگه دوزاریش تازه افتاده بود کهچه خبره
این تجربه شنیداری من از پشت رادیو بود و برادرم داشت سکته میزد و کلا این جنا اون شب قصد شوخی با ما رو داشتند و سر به سرمون میذاشتند
البته دو سه تا خاطره دیگه هم دارم اگر حال و حوصلش رو داشتید میشینم تایپ میکنم

مرتضی من میترسم !

حالا نمیشه راجع به موضوعات دیگه صحبت کنیم ؟ مثلا راجع به گربه ها ؟ الان ساعت سه و بیست دقیقه شبه من میترسم !

چرا بترسی ؟؟
من خودم به شخصه از شب و تنهایی هیچ باکی ندارم چون در وحشتناکترین خانه های بوشهر تنها تا صبح به سر کردم و یک جاهایی رفتم که هر کی باشه از ترس تا صبح سکته میکنه

Mohammad 1985,
ساعتت عقبه چون اگه دقت کنی ساعت ارسال پستت با ساعتی خودت گفتی 1 ساعت اختلاف داره . شاید جنا دستکاریش کردن .