وحشيانه گروهک منحرف ريگي در به شهادت رساندن عده‌اي از هموطنان درمراسم دعاي کميل مسجد جامع زاهدان، سايت گويا در مقاله‌اي به قلم شخصيملبس به لباس روحانيت شيعه ليکن داراي سوابق اتهامي در ترويج افکار وهابيبا عنوان "از ماست که بر ماست" مي‌نويسد: "در سال 1381 زماني كه اولينعمليات انتحاري به اسم دفاع از مبارزات ملت فلسطين در اسرائيل به وقوعپيوست؛ عده‌اي كف زدند، آنان را شجاع و آزاده خواندند و متاسفانه برخيروحانيون نيز ضمن تقدير و تعظيم آنها، «انتحار» را «استشهاد» معرفي كردند؛........... متاسفانه بسياري از آقايان نه‌تنها به تذكرات توجهي نكردندبلكه با اين استدلال كه مردم فلسطين از ظلم اسرائيل جانشان به لب رسيده ودر مبارزات خود جز عمليات استشهادي! چاره‌اي ندارند، توجيه‌گر آن بدعتشدند. .... امروزه، همان بدعت مشمئز كننده دامن ملت خودمان را گرفته، وعده‌اي با استدلالات خودساخته بوسيله‌ي عمليات انتحاري، مردم بي‌دفاع وبي‌گناه ايران را هدف قرار داده‌اند."
مشابه همين استدلالات درسايت‌هاي بالاترين و دنباله و تعداد از وبلاگ‌ها دنبال شد که: " آنقدرفلسطین فلسطین و لبنان لبنان کردیم. آنقدر حماس حماس و جهاد اسلامی کردیم،بدون اینکه فکر کنیم چه چیزی را داریم برای ایران و ایرانی به سوغات میآوریم ..... نتایج همه آن کارها و سوغات همه آن افعال، آموزش ضمنی بود بهمخالفینی که حرفشان ناشی از فقر و تبعیض بود دادیم .... عملا به آنها یاددادیم با عملیات انتحاری به بخشی دیگر از جامعه حمله کنند." و يا "آقایجمهوری اسلامی اونروزی که داشتی واسه بچه‌ها تبلیغ شهادت طلبی میکردی بایدفکر اینروزا رو هم میکردی ... هی حسین فهمیده رو میکوبیدن تو سرمون که یادبگیرین نصف شما بود ... میگفتن نیگا کنین بچه فلسطینیا بخاطر جهاد با کفاربمب میبندن به خودشون .... فلانی تو جنگ خودشو انداخت رو مین" و يا "می‌بینید اسلام را به کجا کشانده اند؛ هم قاتل، "شهید" است هم مقتولِبیگناه! .... روزی که عملیات انتحاری را در بوق و کرنا عملیات "استشهادی"نامیدیم باید منتظر چنین روزی می بودیم"
و عجيب‌تر اينکه در جايي ديگريبا به تجاهل زدن خود مدعي شدند که ابداع و ترويج اين گونه عمليات در جهاناز سوي جمهوري اسلامي ايران بوده است! اما آيا اين گونه است؟ و آياانگيزه‌ها و اهداف عملياتي که ما "استشهادي" و آنان "انتحاري" برابر است؟
نگاهي کوتاه به تاريخ معاصر پاسخ آنرا خواهد داد.
1-در سال‌هاي پاياني جنگ جهاني دوم، کشورهاي متجاوز آلمان و ايتاليا سقوطکرده و اين بار آنها اشغال شدند؛ اما کشور سوم متحدين، همچنان مقاومتمي‌کرد. نيروي درياي ژاپن با پیشرفت ناوگان دریایی آمریکا، که دیگر توانمقابله با هواپیماهای جدیدتر و مدرن‌تر آمریکایی را نداشت، دست به تشکيلاسکادران‌هاي انتحاري به نام "کامي‌کازه" زد. جنگنده‌های هوایی تک سرنشینمملو از سوخت خود را مسلح به ۲۵۰ کیلوگرم مواد منفجره مي‌کرد تا برایانهدام رزم‌ناوهای هواپیمابر آمریکایی حاضر در سواحل ژاپن، خود را به عرشهآن کشتی‌ها بزند. البته پاسخ اين از خودگذشتگي خلبانان ميهن دوست و غيرمسلمان ژاپني "بمباران اتمي" و کشتار صدها هزار نفر و در نهايت اشغال کشورژاپن بود.
زمان جنگ ويتنام نمونه‌هاي از عمليات انتحاري ويت‌کنگ‌هاي کمونيست وحتي مذهبيون بودايي عليه نيروهاي آمريکايي گزارش شده است از جمله طيعمليات گسترده و سراسري ويت‌کنگ‌ها در سال 1968 يك كماندوي انتحاري ديوارسفارت آمريكا در سايگون را ويران كرد.
3- طي سال‌هاي 1954 تا 1962 مردممسلمان الجزاير با هشت سال مبارزه و اهداي يک ميليون شهيد به 132 سالاشغالگري فرانسويان پايان دادند. البته شهداي الجزايري در اوائل قرننوزدهم در دفاع از کشورشان و در طول اين 132 سال را نيز بايد به اين يکميليون شهيد افزود. اما ارتش فرانسه با متهم نمودن دختران الجزایری به"عملیات انتحاری" آنها را بعنوان تروریست و بمب گذار دستگير و درزندان‌هاي خود مورد تعرض قرار مي‌داد. مشهورترين آنها "جميله بوپاشا" بودکه در فرانسه، زنداني، مورد شکنجه و با بطري مورد تجاوز قرار گرفت.
بالا که فقط نمونه‌اي از حافظه تاريخ در عمليات‌هاي انتحاري بود، کهپيش از تأسيس نظام جمهوري اسلامي ايران رخ داده‌اند، موارد بعدي که درلبنان و فلسطين اشغالي انجام گرفته نيز در انگيزهاي مشترک و مشابه مواردقبلي يعني دفاع از کشور و با هدف مبارزه با اشغالگران نظامي است و جالبآنکه همه آنها سربازان کشورهاي غربي هستند نه مردم عادي. و ديگر آنکه برخلاف حافظه تاريخي نويسنده سايت گويا اولين آنها در آبان سال 1364 بود نه1381! در طول جنگ داخلی لبنان، در 23 اکتبر 1983 دو کامیون بمب‌گذاري شده،مقر تفنگداران آمريکايي و چتربازان فرانسوي عضو نیروهای چند ملیتی درلبنان را مورد حمله قراردادند که بنا بر آمار منابع غربي نتيجه آن کشتهشدن 241 نظامي آمريکايي و 58 نظامي فرانسوي بود. علاوه بر آن تعدادي ازنيروهاي شبه نظامي مزدور رژيم صهيونيستي موسوم به فالانژيست‌ها و زنانروسپي هم کشته شدند که هيچگاه آمار آن اعلام نشد! اين واقعه باعث گريه"رونالد ريگان" و خروج سريع نيروهاي غربي از لبنان شد.
با تحقيق بيشتر مي‌توان هزاران عمليات انتحاري با انگيزهاي متفاوت رايافت. از جمله گروه مخالف دولت مرکزي سريلانکا - ببرهای تامیل- که ظاهراًهمين اواخر برچيده شدند. زنان عضو این گروه بارها دست به عملیات انتحاریزدند حتي دولت هند که از حامیان اصلی دولت سریلانکا بود را بي نصيبنگذاشتند. در مشهورترين اين عمليات‌ها در سال 1991 یکي از آنها طي انفجاريانتحاري راجیو گاندی نخست وزیر اسبق هند را ترور کرد.
اما معلوم نيست چرا اين سايت‌ها تنهامبارزه مردم مظلوم فلسطين و حمايت معقول نظام و مردم مسلمان ايران راالگوي ترورهاي انتحاري در استان سيستان و بلوچستان قلمداد مي‌کند و آنرا"از ماست که برماست" مي‌دانند! کجاي اينها با هم شباهت دارد؟ آياکامي‌کازه‌ها که بسيار مورد احترام مردم ژاپن هم هستند خود را به شهرهايکشور خود مي‌کوبيدند؟ آيا زنان و کودکان را هدف قرار مي‌دادند؟ آياويت‌کنگ‌ها خود را در مراسمات مذهبي منفجر مي‌کردند؟ آيا زنان الجزايريهمکيشان، بزرگان طوايف خود و مساجد را هدف قرار مي‌دادند؟
حرکات انتحاري گروهک رجوي بخصوص در ترور شهداي محراب آيت الله دستغيب وآيت الله مدني و همراهان‌شان در مسير اقامه نماز، با چه هدف و الگويي بود؟
اگر مبارزه مردم مسلمان لبنان وفلسطين و فداکاري حسين فهميده، انتحار است پس نويسنده گويانيوز که خود راروحاني شيعه مي‌داند، رفتار سيدالشهدا و يارانش در روز عاشورا را چگونهتوجيه مي‌کند؟
اگر بپذيريم فقر و محروميت در نقطه‌اي از کشور باعثنارضايتي است. آيا نتيجه آن قتل اهالي همان منطقه محروم است؟ و آيامحروميت و تبيعض مختص يک گوشه از کشور و يا يک قوم و مذهب است؟
چرا ريشه واقعي را نمي‌بينند؟ بمب‌گذاري مکرر خصوصاً عليه شعيان در عراق وپاکستان نتيجه کدام حمايت قبلي آنها بوده‌است؟ اگر در طول تاريخ حکاممستبد با رافضي ناميدن شيعيان، زمينه قتل آنها را فراهم مي‌کردند، امروزههم پيروان نادان و تنگ نظر فرقه دست ساخته انگليس با کافر ناميدن شيعه،قتل پيروان اهل بيت را واجب مي‌دانند.
و اگر "از ماست که برماست" شما را قبول کنيم؛ بايد حملات مشکوک 11 سپتامبر و حمله به برجهايدوقلو نيويورک را با توجيه آقايان پاسخ دهيم.
منبع:
[External Link Removed for Guests]