یادتون میاد یه پاک کنایی داشتیم یه سرش غلتک داشت اشغالارو جمع میکرد؟؟؟؟بهشون میگفتیم پاک کن جارو برقی


یادتون میاد همیشه درس جمله سازی با کلماتو داشتیم؟؟؟؟

شما یادتون نمی یاد اول مهر که می شد کلی ذوق و شوق خرید وسایل مدرسه را داشتیم

شما يادتون نمياد ولي اون موقعه ها همه بغل انگشت وسطي دست راستشون يه قلمبه كوچولو بود از بس كه مشق نوشته بودن

هی شما یادتون نمی یاد اون موقع که جوون بودیم جوون بودیم

شما یادتون نمیاد چترهای رنگ و وارنگی که روزای بارونی مامانامون میدادن ببریم مدرسه که تو راه مدرسه خیس نشیم اما همیشه تو سرویس یا تو کلاس جا میموندو آخرین امیدمون این بود که تو گمشده ها ! (یعنی توی کارتنی که کنار دفتر مدرسه می ذاشتنو همه اشیای گمشده مثل کتابو مدادو خودکارای داغون توش بود) پیداش کنیم

یک هفته قبل از دهه فجر شروع میکردیم به تزئین کلاسامون، روز دوازده بهمن مدیر و ناظم میومدن کلاس نمونه رو انتخاب میکردن... ده روز دهه فجر رو هم تئاتر اجرا میکردیم، آخرش هم کلاه آمریکا رو آتیش میزدیم
از این پاک کن های 2 رنگ جوهر پاک کن که تف میزدیم بهش خودکار رو پاک کنه کاغذ دفتر رو سوراخ میکرد.

از این لیوانای حلقه ای که تا میشد تو هم. روز اول مدرسه باهاش صد بار آب خوردم

همشاگردی سلام..... عاشق این شعره بودم

شما یادتون نمیاد اولین مشقی که کلاس اول بهمون دادن این بود:
-.-.-.-.-.-.
I-I-I-I-I-I-

شما یادتون نمیاد : یه مداد‌هایی‌ بود معروف به فشنگی...نوکشو از سر
در میاوردیم از ته مداد دوباره جا میزدیم...اگه یکیش گم میشد حالمون
می‌گرفت.

شما اصلا یادتون نمیاد: یه جامدادی‌هایی‌ بود روی درشون یه پیانوی
کوچیک داشت...بهترین و اولین آهنگی که روش نواختم تولدت مبارک بود..

تبلیغ پودر وش:من که یه پودری وش ام حیف معرفی نشم,لباس میره توی ماشین خب دیگه راحت باشین.یه کمی توش وش بریز

شما یادتون میاد ولی یه زمانی سر دنده پیکانو شیشه ای مینداختن بعد میگفتن ماشین اسپرته:))

قصه باغ بزرگ
قصه گل قشنگ
قصه شیر وپلنگ
قصه موش زرنگ

شما یادتون نمیاد، اون وقتا پوست پرتقال رو روی کناره مداد تراشمون می کشیدیم، بعد بین دوتا انگشت دوستمون تار عنکبوت درست می کردیم

خیلی جالب بود.ظاهرا کودکی شما در دوران جنگ گذشته در حالیکه من سال اخر جنگ تازه به دنیا اومدم اما کودکی مان خیلی شبیه همه.
ان زمان همه چیز ساده بود اما الان همه چیز تجملاتی شده و شور و شادی مثل قبل در بچه ها نیست حداقل من اینطور فکر میکنم.
امیدوارم وضع تغییر کنه وگرنه نسل اینده مشکل دار خواهد بود.

واژه های مشترک بین فرانسه و ایران
واژه‌های دارای ریشه فرانسوی که در زبان فارسی معمول شده‌اند و بصورت وامواژه هایی درآمده‌اند، به فراوان یافت می‌شوند. دلیل آن شاید به دوران قاجار برگردد که عمده‌ی روابط ایران و غرب، با فرانسویان بوده‌است. برخی از این کلمات و معادل فرانسوی آن در زیر فهرست شده‌اند:
الف
ادکلن(eau de cologne)
اپل (épaule) به معنی شانه
اپیدمی (épidémie)
اتیکت (étiquette)
اشانتیون (échantillon) به معنی نمونه

اشل (échelle) به معنی نردبان
اکران (écran)
اکیپ (équipe)
املت (omelette)
اُوٍرت (ouvert) به معنی باز (open).
اورژانس (urgence)
اوریون (oreillons) بیماری اوریون یا گوشک که از oreille که به معنی گوش است آمده است.
ایده (idée)
آباژور (abat-jour)
آبسه (abcès) به معنی چرک و ورم چرکی
آژان (agent)
آژانس (agence)
آسانسور (ascenseur)
آلرژی (allergie)
آمپول (ampoule)
آناناس (ananas)
آنکادر کردن (encadrer)
آوانتاژ (avantage) به معنی فایده و منفعت است.
آوانس (avance)

ب
باکتری (bactérie)
بالکن (balcon)
بانداژ (bandage)
بلیط (billet) که در زبان فرانسه "بیه" تلفظ می‌شود
برس (brosse)
بروشور (brochure)
بلوز (blouse)
بن ساله (bon salé) به معنی خوش نمک
بوروکراسی (bureaucratie) که از ریشه bureau به معنی میز و دفتر کار ایجاد شده است.
بوفه (buffet)
بولتن (bulletin)
بیسکویت (biscuit) به معنی دوبار پخته شده bis به معنی دوباره و cuit به معنی پخته شده است!
بیگودی (bigoudis)

پ
پاپیون (papillon) به معنی پروانه
پاتیناژ (patinage)
پاساژ (passage)
پاندول (pendule)
پانسمان (pansement)
پاویون (pavillon)
پروژه (projet)
پروسه (process)
پلاک (plaque)
پلاکارد (placard) به معنی پوستر و نیز به معنی کابینت است plat به معنی بشقاب یا ظرف مسطح است.
پماد (pommade)
پنس (pinces)
پورتفوی (portefeuille) به معنی کیف اسناد وکیف پول است.
پونز (punaise)
پوئن (point) به معنای امتیاز
پیژامه (pyjama)
پیست (piste)

ت
تابلو (tableau)
تن (ماهی) (thon)
توالت (toilette)
تومور (tumeur)
تیره یا خط تیره (tiret)
تیراژ (tirage)

د
دز (dose)
دوش (douche) فعل se doucher به معنای دوش گرفتن است
دیسک (disque)
دیسکت (disquette)


ر
رادیاتور (radiateur)
رژیم (régime)
رفراندوم (référendum)
رفوزه (refusé)
روبان (ruban)
روب‌دشامبر (robe de chambre) به معنی لباس خانه.

ژ
ژامبون (jambon) از واژه jambe به معنی ساق پا گرفته شده است.
ژانر (genre)
ژست (geste)
ژله (gelée)
ژوپ (jupe) به معنی دامن و minijupe به معنی دامن کوتاه است.
ژورنال (journal) به معنی روزنامه. jour به معنی روز است.
ژیله (gilet)

گروه اينترنتي درهم | [External Link Removed for Guests]
س
ساتن (satin)
سالن (salon)
سس (sauce)
سنکوپ (Syncope)
سوتین (soutien gorge)
سوژه (sujet)

ش
شاپو (chapeau)
شارلاتان (charlatan)
شاسی (châssis)
شال (châle)
شانس (chance)
شانتاژ (chantage) ریشه آن فعل chanter به معنی آواز خواندن است
شوالیه (chevalier) به معنی اسب سوار و Cheval به معنی اسب است
شوسه (chaussée) به معنی جاده و سواره رو است و chaussure به معنی کفش است.
شوفاژ (chauffage)
شوفر (Chauffeur)
شومینه (cheminée)

ص
صابون (savon)
صندل (sandale)

ط
طلق (talc)

ف
فابریک (fabrique) به معنی کارخانه
فلش (flèche)
فویل (feuille) به معنی ورقه یا برگه.


ک
کاپوت (capot)
کارتابل (cartable) به معنی کیف مدرسه
کاسکت (Casquette)
کافه (café)
کافه گلاسه (café glacé)
کامیون (camion)
کامیونت (camionnette)
کاناپه (canapé)
کتلت (côtelette) از واژه côte به معنی دنده بوجود آمده است.
کراوات (cravate)
کرست (corset)
کریدور (corridor)
کلیه (Collier) به معنی گردن‌بند و cou به معنی گردن است.
کمدی (comédie)
کنسانتره (concentré)
کنسرو (conserve)
کنسرواتور (conservateur) به معنی نگهبان و محافظ است
کنکور (concours)
کودتا (Coup d'État)
کوران (courant) به معنی جریان بیشتر برای جریان هوا به کار می‌رود.
کورس (course)
کوسن (coussin) به معنی نازبالش

گ
گاراژ (garage) از فعل garer به معنی نگهداشتن یا پارک کردن گرفته شده است
گارسون (garçon)
گیشه (guichet)

ل
لژ (loge)
لوستر (lustre)
لیسانس (licence)

م
مامان
مانتو (manteau)
مانکن (mannequin)
مایو (maillot)
مبل (meuble)
مرسی (merci)
مزون (maison) به معنی خانه است
مغازه (magasin) خود در اصل از عربی مخزن.
موزه (musée)
موکت (moquette)
میزانسن (mise en scene)
میلیارد (milliard)

ن
نایلون (nylon)

و
وانیل (vanille)
ویتامین (vitamine)
ویترین (vitrine)
ویراژ (virage)
ویلا (villa)



دیگه چی موند که فارسی باشه
بقیه هم یا عربی هستن یا اینگلیسی تهش هم ترکی

هیچی نمونده ازمون

======================================================
شاد بودن تنها انتقامی¬است که می¬توان از زندگی گرفت
ارنستو چه¬گوارا

  [External Link Removed for Guests]
  [External Link Removed for Guests]  
 

بالایی که فکر کنم میکرو باشه.اما توی ایران یک سری کنسول بازی اومد به نام دندی DENDY
که تنها فرقش با میکرو این بود که روی دسته اش دو تا دکمه اضافه داشت به اسم توربو. Turbo A , Turbo B
بازی های میکرو هم اجرا میکرد.
هنوز دسته هاش رو دارم.
یادش بخیر.

RAHVAR نوشته شده:یادتون میاد یه پاک کنایی داشتیم یه سرش غلتک داشت اشغالارو جمع میکرد؟؟؟؟بهشون میگفتیم پاک کن جارو برقی


یادتون میاد همیشه درس جمله سازی با کلماتو داشتیم؟؟؟؟

شما یادتون نمی یاد اول مهر که می شد کلی ذوق و شوق خرید وسایل مدرسه را داشتیم

شما يادتون نمياد ولي اون موقعه ها همه بغل انگشت وسطي دست راستشون يه قلمبه كوچولو بود از بس كه مشق نوشته بودن

هی شما یادتون نمی یاد اون موقع که جوون بودیم جوون بودیم

شما یادتون نمیاد چترهای رنگ و وارنگی که روزای بارونی مامانامون میدادن ببریم مدرسه که تو راه مدرسه خیس نشیم اما همیشه تو سرویس یا تو کلاس جا میموندو آخرین امیدمون این بود که تو گمشده ها ! (یعنی توی کارتنی که کنار دفتر مدرسه می ذاشتنو همه اشیای گمشده مثل کتابو مدادو خودکارای داغون توش بود) پیداش کنیم

یک هفته قبل از دهه فجر شروع میکردیم به تزئین کلاسامون، روز دوازده بهمن مدیر و ناظم میومدن کلاس نمونه رو انتخاب میکردن... ده روز دهه فجر رو هم تئاتر اجرا میکردیم، آخرش هم کلاه آمریکا رو آتیش میزدیم
از این پاک کن های 2 رنگ جوهر پاک کن که تف میزدیم بهش خودکار رو پاک کنه کاغذ دفتر رو سوراخ میکرد.

از این لیوانای حلقه ای که تا میشد تو هم. روز اول مدرسه باهاش صد بار آب خوردم

همشاگردی سلام..... عاشق این شعره بودم

شما یادتون نمیاد اولین مشقی که کلاس اول بهمون دادن این بود:
-.-.-.-.-.-.
I-I-I-I-I-I-

شما یادتون نمیاد : یه مداد‌هایی‌ بود معروف به فشنگی...نوکشو از سر
در میاوردیم از ته مداد دوباره جا میزدیم...اگه یکیش گم میشد حالمون
می‌گرفت.

شما اصلا یادتون نمیاد: یه جامدادی‌هایی‌ بود روی درشون یه پیانوی
کوچیک داشت...بهترین و اولین آهنگی که روش نواختم تولدت مبارک بود..

تبلیغ پودر وش:من که یه پودری وش ام حیف معرفی نشم,لباس میره توی ماشین خب دیگه راحت باشین.یه کمی توش وش بریز

شما یادتون میاد ولی یه زمانی سر دنده پیکانو شیشه ای مینداختن بعد میگفتن ماشین اسپرته:))

قصه باغ بزرگ
قصه گل قشنگ
قصه شیر وپلنگ
قصه موش زرنگ

شما یادتون نمیاد، اون وقتا پوست پرتقال رو روی کناره مداد تراشمون می کشیدیم، بعد بین دوتا انگشت دوستمون تار عنکبوت درست می کردیم

تمام اینا رو یادمه مخصوصا اونایی که سبز رنگ کردم
آره واقعا همه اینها بودن واقعا یادش بخیر
هیچ وقت فکر نمی کردم به یه دوره ای برسم وچقدر زود برسم و بگم که یادش بخیر اون موقعها فلان بود و چنان بود واقعا خیلی زود رسید این دوره

یه چیزی من یادم هست که احتمالا بقیه هم باید یادشون باشه یه خط کشایی داشتیم که یه سری تصاویر روش بود که وقتی اینو تکون می دادیم تصویر حرکت کردم و به رنگای مختلف در میامد خیلی دوستشون داشتم

در مورد لیوانای تا شو یادمه اینقدر عشقی باز و بستش می کردم که همون روز اول یه حلقه اش در میامد

در مورد مداد پاکن بعضی از مداد پاکنا دقیقا مثل مداد بود با سرش پاک می کردی و با تهش که یه تیکه مویی چسبیده بود پرزای پاکنو پاک می کردیم

و یه چیزه دیگه اینکه پنج شنبه ها بعدازظهر کارتون خانواده وهوش می داد که من خیلی دوستش داشتم تا زنگ می خورد از دم در مدرسه تا خونه می دویدم که به این کارتونه برسم و خدا رو شکر همیشه هم می رسیدم


یه دفترایی اومده بود که فنری بود و جلدش شبیه به تنه درخت بود و خب گرونم بود اونم یادمه یه قهوه ای شو داشتم خیلیم دوسش داشتم

اين قدر دنياي امروزي خسته كننده شده با تمام جذابيت هاش كه ادم فقط با ياد كذشته دلش شاد ميشه ياد ترانه شادمهر عقيلي افتادم ( دهاتي‏)‏ حس قديمارو داره

یادتون میاد شبا بیشتر از ساعت 12 تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت 12 سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد.... سر زد از افق...مهر خاوران



يادتون مياد هركي بهمون فحش ميداد كف دستمونو نشونش ميداديم ميگفتيم آيينه آيينه



يادتون مياد ساعت 9.30 هر شب با این لالایی از رادیو میخوابیدیم گنجیشک لالا مهتاب لالا شب بر همه خوش تا صبح فردا...لالالالایی لالا..لالایی لالالالایی لالا ..لالایی..گل زود خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت خوابیده بیشه...جنگل لالا برکه لالا شب بر همه خوش تا صبح فردا



يادتون مياد زمستون اون وقتا تمام عشقمون این بود که رادیو بگه مدرسه ها به خاطر برف تعطیله



یادتون میاد کوچولو ها کوچولوها دستاتون بدیم به ما بریم به شهر قصه ها



یادتون میاد . گنجشگکه اشی مشی .... میفتی تو اب خیس میشی ....کی میپزه اشپز باشی ..... کی میخوره حاکـــــــــــم باشــــــــی به یاد هنرمندی که تنها خوند تنها زد و در تنهایی مرد



یادتون میاد مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت سر صف می داد به ما.بعد می گفت: همه تو صفاشون از جلو نظام برید سر کلاساتون



یادتون میاد آلوچه و تمره هندی ، بستنی آلاسکا, همشون هم غیر بهداشتی



یادتون میاد تقلید کار میمونه...میمون جزو حیوونه



یادتون میاد خط کشهائی که محکم می زدیم رو مچ دستمون دستبند می شد



یادتون میاد کلی با ذوق و شوق تلویزیون تماشا می کردیم یهو یه تصویر گل و بلبل میومد: ادامه برنامه تا چند دقیقه دیگر




یادتون میاد کارت صد آفرين مي‌دادن خر کیف مي‌شديم، هزار آفرين که مي‌دادن خوده خر مي‌شدیم



یادتون میاد اما وقتی بچه بودیم گلبرگ گلها رو روی ناخنمون می چسبوندیم بعد می گفتیم لاک زدیم



یادتون میاد کارنامه هامونو میبردیم شهر بازی که بهمون بلیط بدن



یادتون میاد پسرا شیرن مثه شمشیرن...دخترا موشن مثه خرگوشن



يادتون مياد بستني ميهن رو که میگفت مامان جون بستنيش خوشمزه تره



یادتون میاد پستونک پلاستیکی مّد شده بود مینداختیم گردنمون



یادتون میاد این بازیو پی پی پینوکیو پدر ژپتو، گُ گُ گُربه نره روباه مکار



یادتون میاد هر وقت آقای نجار می رفت بیرون ووروجک خراب کاری می کرد



یادتون نمیاد... سیاهی کیستی ؟منم پار30 کولا



یادتون میاد دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟ نه نه بي سوادي نه نه پس تو....



یادتون میاد آهای، آهای، اهاااااای ، ننه،من گشنمه



یادتون میاد ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزم بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه



و خیلی‌ چیزای دیگه هست که یادتون نمیاد... ولي براي خيليا به ياد مي ياره كه:



كودكي كجائي كه يادت بخير

شما یادتون هست که وسط سال یک عالمه قلک پلاستیکی سبز و قرمز می دادند یا یک نوع پاک کن داشتیم یک سرش ابی یک سرش قرمز یا جلد اون زمان دفترها یا وقتی که به دوستمان می خواستیم بگوییم کاری را نکن میگفتیم اقا نه اقا نه من قبول ندارم یا بوی خمیر ها که برا مهدکودک داشتیم یا نقاشی هایی را که به اندازه ی یک نقشه بزرگ بودند یکی از اون ها این داستان را داشت که گربه داشت میرفت بعد تو راه یک سگ را دید بعد سگه به دنبال گربه ی افتاد و .... یا جلد کتاب فارسی که اگر مثلا کلاس چهارم بودی روی جلدش چهارتا گل داشت

من که از کودکی فقط بمباران های هواییش کامل یادم مونده من متولد58 هستم

منم همه اینا یادم میاد

ممنونم که با گفتن اینها یاد گذشته رو هرچند که در زمان خودش خیلی تلخ بود رو برای ما زنده کردید.



راستی یه چیزی رو از قلم انداختین....

یکی از برنامه های طنز رادیویی که مردم در زمان جنگ خیلی دوست داشتن برنامه صبح جمعه با شما بود که شامل قسمتهای متفاوتی بود، مثل :

- زرگنده با اجرای مرحوم منوچهر نوذری : بازم که گند زدی زرگنده ! گندت بزنن زرگنده !

- آمیز عبدالطمع

- ماجراهای آقای ملون

- آقای دست و دلباز

- لطیفه های ریزه میزه

یادمه اون موقع که گوشت گرون شده بود یه برنامه داشت با اجرای منوچهر آذری که با یک حالت ترسناک آمیخته با طنز میگفت :

گــــــــــوشتهـــــــــای 120 تومــــانــــــــی !!!





[External Link Removed for Guests]

شماها یادتون نمیاد، اونوقتها که میخواستیم نوشابهء خالی از ساندویچی ها بخریم آقای ساندویچی میگفت نوشابه فقط با ساندویچ، نوشابه خالی نداریم !