امروز بخش اهرم از درس ماشين ها را بررسي مي كنيم.مي پرسم: قرار است من ودينا با هم الاكلنگ بازي كنيم. –دينا كم وزن ترين دانش اموز كلاس است.بهتر است من نزديك به تكيه گاه بنشينم يا دورتر؟
الهه كه هميشه اول از همه دستش بالا مي رود پيش از اين كه به بقيه مهلت فكر كردن بدهد بلند مي گويد: دورتر!
- از پاسخ او تعجب مي كنم و باخود ميگويم: اين بار به خودش هم مهلت نداد! اما سعي مي كنم قضاوتي نكنم و پاسخش را در چهره يا كلام رد يا تاييد نكنم.
بعضي از بچه ها هنوز ساكت هستند. بعضي ها با ترديد مي گويند: نزديك تر. انگارمخالفت با نظر الهه به نفع كسي نيست!
از بچه ها مي خواهم هر كس براي پاسخش دليل بياورد.الهه ميگويد: چون نسبت بازوي مقاوم به بازوي محرك بهتر است بيش از يك باشد.
مطمئن هستم بيشتر از 95% بچه ها معني حرفش را نمي دانند من هم مي دانم كه اين بار تناسب معكوس را فراموش كرده است! نظر بقيه را جويا مي شوم.يكباره دينا كه انگار تازه ذهنش از مسابقه ورزشي به كلاس برگشته مي گويد:شايد حرف من كامل درست نباشد، اما وقتي كلاس اول بودم يكبار با دو نفر كلاس پنجمي در حياط مدرسه مان الاكلنگ بازي مي كردم. اول بازي سخت بود. اماآنها جلوتر نشستند تا من بتوانم راحت تر بازي كنم.
بحث كلاس را پيش مي بريم . اما تا پايان زنگ نگاه الهه نشان مي دهد كه قانع نيست و مطمئن است آنچه در كلاس خارج از مدرسه خوانده، درست است. چون تا حالا همه چيز رو¬به¬راه بوده است.البته حواس دينا هم هنوز پي مسابقه فرداست!
زنگ تفريح كه الهه پيش من مي¬آيد تا بفهمد مشكل كجاست به او مي گويم سعي كند با بستن تخته وايت برد كلاس از محل لولا به كمك دور و نزديك كردن يك انگشت دستش حرف دينا را امتحان كند.اما اين آزمايش هم راحتش نمي كند.آرام به او ميگويم اين تناسب معكوس است!
من هنوز با خود فكر مي كنم چرا بعضي بچه ها به تجربه هاي خود اعتماد نمي كنند؟ من در آزمايشگاه بايد بر چه نكته اي تاكيد كنم يا چه كار ديگري انجام دهم كه اين اتفاق درست بيفتد كه الهه نفس راحتي مي كشد. تشكر مي كند و مي¬رود تا به جمع بقيه دوستانش در حياط بپيوند.
منبع :زهره دانایی
***تذکر :حال دوستان چقدر این منبع را می شناسند و چطور می توانند به ایشان دست یابند؟

