سفر در زمان

در اين بخش مي‌توانيد در مورد تمامي مسائل مرتبط با دانش عمومي به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 341
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۵, ۳:۳۰ ب.ظ
محل اقامت: ايران-اصفهان-کوچه بعدي
سپاس‌های دریافتی: 43 بار
تماس:

سفر در زمان

پست توسط Marshal »

[External Link Removed for Guests]

تصویر

سفر در زمان چطور انجام میشود؟
یكی از جالبترین افكار بشر، ایده جابجایی در بعد زمان است.

البته اگر از یك بعد دیگر به قضیه نگاه كنیم همه ما مسافر زمان هستیم. همین الان كه شما این را میخوانید، زمان در حول و حوش و به پیش میرود و آینده به حال و حال به گذشته تبدیل میشود.
نشانه اش هم رشد موجودات است. ما بزرگ میشویم و میمیریم. پس زمان در جریان است.

آلبرت اینشتین با ارائه نظریه نسبیت خاص نشان داد كه این كار از نظر تئوری شدنی است. بر طبق این نظریه اگه شیئی به سرعت نور نزدیك شود گذشت زمان برایش آهسته تر صورت میگیرد.
بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حركت كرد، زمان به عقب برگردد. مانع اصلی این است كه اگر جسمی به سرعت نور نزدیك بشود جرم نسبی ان به بینهایت میل میكند لذا نمیشود
شتابی بیش از سرعت نور پیدا كرد. اما شاید یه روز این مشكل هم حل شود. بر خلاف نویسنده ها و خیالپردازها كه فكر میكنند سفر در زمان باید با یك ماشین انجام شور، دانشمندان بر این عقیده
هستند كه اینكار به كمك یك پدیده طبیعی صورت میگیرد. در این خصوص سه پدیده مد نظر است: سیاهچاله های دوار، كرم چاله ها و ریسمانهای كیهانی.

سیاهچاله ها: اگر یه ستاره چند برابر خورشید باشد و همه سوختش را بسوزاند، از انجا كه یك نیروی جاذبه قوی دارد لذا جرم خودش در خودش فشرده میشود و یك حفره سیاه رنگ مثل یه قیف
درست میكند كه نیروی جاذبه فوق العاده زیادی دارد طوری كه حتی نور هم نمیتواند از ان فرار كند.

تصویر

اما این حفره ها بر دو نوع هستد. یه نوعشان نمی چرخند لذا انتهای قیف یك نقطه است. در انجا هر جسمی كه به حفره مكش شده باشه نابود میشود. اما یه نوع دیگر سیاهچاله نوعی است كه
در حال دوران است و برا همین ته قیف یه قاعده داره كه به شكل حلقه اس. مثل یك قیف واقعی است كه تهش باز است. همین نوع سیاهچاله است كه میتواند سكوی پرتاب به آینده یا گذشته باشد.
انتهای قیف به یك قیف دیگر به اسم سفیدچاله میرسد كه درست عكس ان عمل میكند. یعنی هر جسمی را به شدت به بیرون پرتاب میكند. از همین جاست كه میتوانیم پا به زمانها و جهان های دیگر
بگذاریم.

تصویر

كرم چاله : یك سكوی دیگر گذر از زمان است كه میتواند در عرض چند ساعت ما را چندین سال نوری جابجا كند. فرض كنید دو نفر دو طرف یك ملافه رو گرفته اند و میكشند. اگر یك توپ تنیس بر روی
ملافه قرار دهیم یك انحنا در سطح ملافه به سمت توپ ایجاد میشود.

اگر یك تیله به روی این ملافه قرار دهیم به سمت چاله ای كه ان توپ ایجاد كرده است میرود. این نظر اینشتین است كه كرات آسمانی در فضا و زمان انحنا ایجاد میكنند؛ درست مثل همان توپ روی
ملافه. حالا اگه فرض كنیم فضا به صورت یك لایه دوبعدی روی یه محور تا شده باشد و بین نیمه بالا و پایین ان خالی باشد و دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پایین مقابل هم قرار گیرد، آن وقت حفره
ای كه هر دو ایجاد میكنند میتواند به همدیگر رسیده و ایجاد یك تونل كند. مثل این كه یك میانبر در زمان و مكان ایجاد شده باشد. به این تونل میگویند كرم چاله.

این امید است كه یك كهكشانی كه ظاهرا میلیونها سال نوری دور از ماست، از راه یك همچین تونلی بیش از چند هزار كیلومتر دور از ما نباشئ. در اصل میشود گفت كرم چاله تونل ارتباطی بین یك
سیاهچاله و یه سفیدچاله است و میتواند بین جهان های موازی ارتباط برقرار كند و در نتیجه به همان ترتیب میتواند ما را در زمان جابجا كند. آخرین راه سفر در زمان ریسمانهای كیهانی است. طبق این
نظریه یك سری رشته هایی به ضخامت یه اتم در فضا وجود دارند كه كل جهان را پوشش میدهند و تحت فشار خیلی زیادی هستند. اینها هم یه نیروی جاذبه خیلی قوی دارند كه هر جسمی را سرعت
میدهند و چون مرزهای فضا زمان را مغشوش میكند لذا میشود از انها برای گذر از زمان استفاده كرد.
آخه چرا باور نمي کنيد؟! به جون خودم من همون سلطان آسمان قبلي ام.
اين هم اثر انگشتم:
تصویر
حالا باورتون شد؟!!
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1790
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۵, ۳:۴۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 8 بار
سپاس‌های دریافتی: 258 بار

پست توسط Saeid12345 »

اينها همش خيالات هست و علم سفر در زمان تنها در اختيار خداوند ميباشد و آنرا به انسان نداده است.
يک ميليارد سال هم که بگذرد باز هم انسان قادر به سفر در زمان نخواهد بود.
البته ميتوان در بعد مکان سفر کرد و در يک چشم بر هم زدن از کهکشان راه شيري به کهکشان آندرومدا سفر کرد و برگشت.

از مقاله خوبتون هم متشکرم. :D
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 1575
تاریخ عضویت: شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۵, ۱:۲۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 238 بار
تماس:

پست توسط Sardar »

مشکل اينجاست که اگر به گذشته سفر کني و به طور مثال پدربزرگت را بکشي.چنين چيزي امکان ندارد به اين دليل که فرد مذکور هيچگاه به دنيا نيامده است که قاتل پدر بزرگ شود.

دانشمندان وضعيت جهان موازي را در مورد سياه چاله و عبور از مرز 300000 هزار کيلومتر بر ثانيه را اريه داده امد که البته منطقي تر است. ولي سفر به آينده صد در صد امکان پذير است ولي امکان بازگشت نيست.
اينها همش خيالات هست و علم سفر در زمان تنها در اختيار خداوند ميباشد و آنرا به انسان نداده است.
يک ميليارد سال هم که بگذرد باز هم انسان قادر به سفر در زمان نخواهد بود.

سعيد خان خداوند وقتي انسان رو آفريد به فرشتگان گفت که انسان ياد ميگيرد.
هیهات منا الذلة
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 341
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۵, ۳:۳۰ ب.ظ
محل اقامت: ايران-اصفهان-کوچه بعدي
سپاس‌های دریافتی: 43 بار
تماس:

پست توسط Marshal »

البته ميتوان در بعد مکان سفر کرد و در يک چشم بر هم زدن از کهکشان راه شيري به کهکشان آندرومدا سفر کرد و برگشت.

سعيد جان اين گفته شما فقط با متوقف کردن زمان ممکن است. به نظرت چنين چيزي هم مثل سفر در زمان ممکنه؟
به نظر من که در آينده اي نه چندان دور هم متوقف کردن زمان ممکن ميشود هم سفر در آن( با رسيدن به سرعت نور )
آخه چرا باور نمي کنيد؟! به جون خودم من همون سلطان آسمان قبلي ام.
اين هم اثر انگشتم:
تصویر
حالا باورتون شد؟!!
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 1575
تاریخ عضویت: شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۵, ۱:۲۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 238 بار
تماس:

پست توسط Sardar »

اين چيزيه که از نظر من مي تواند رخ دهد(با توجه به چيزي که فهميدم)[External Link Removed for Guests]
هیهات منا الذلة
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 1575
تاریخ عضویت: شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۵, ۱:۲۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 238 بار
تماس:

پست توسط Sardar »

به نظر من که در آينده اي نه چندان دور هم متوقف کردن زمان ممکن ميشود هم سفر در آن( با رسيدن به سرعت نور )

فيزيکدانان دو سه سال پيش توانستند نور را به مدت بک ميليونوم ثانيه متوقف کنند که که رابطه بسيار نزديک به زمان خواهد داشت.
هیهات منا الذلة
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 1575
تاریخ عضویت: شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۵, ۱:۲۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 238 بار
تماس:

پست توسط Sardar »

سرعتي بالاتر از سرعت نور





آيا واقعا ممكن است كه سرعت هاي بالاتر از سرعت نور وجود داشته باشد؟

بر اساس نظريه نسبيت هيچ فرآيند فيزيكي نمي تواند در سرعت هاي بالاتر از سرعت نور در خلا انجام گيرد. بدون ترديد ، قابل قبول نبودن اين سرعت ها يكي از عجيب ترين فرضيات فيزيك جديد است.

ابر نور

در كنار دنيايي با سرعت هاي كمتر از سرعت نور (جهان تارديون ، مشتق از كلمه لاتين تاردوس به معناي آهسته) دنياي ديگري وجود دارد كه سرعت نور در آن از سرعت هاي ديگر كمتر است، نه بيشتر (جهان تاكيون مشتق از لغت يوناني تاخيس به معني سريع مي باشد). دنياي دوم كشف نشده است ، زيرا هيچ نقطه مشتركي با دنياي اول ندارد.

در سالهاي اخير ، تعدادي مقاله تحقيقاتي منتشر شده كه نويسندگان آنها احتمال وجود ذرات «ابر نور» را كه تا كنون ناميده اند، مورد بررسي قرار داده اند.

واقعيت عجيبي كه در مورد فرضيه ابر نور وجود دارد، آنست كه اين فرضيه ، نظريه نسبيت خاص را نقض نمي كند ، بلكه آن را با دنيايي كه در آن سوي محدوده سرعت نور قرار دارد سازگارتر و هماهنگ تر مي سازد.

اگر تاكيون‌ها وجود داشتند؟

عقايد متفاوتي در اين مورد وجود دارد. اگر تاكيون ها واقعا وجود داشته باشند، چه مي شود؟ در اين صورت آنها نوع سوم ذراتي مي باشند كه براي ما شناخته شده اند. اولين نوع شامل ذراتي است كه هيچگاه به سرعت نور نمي رسند. (يعني تقريبا تمام ذرات بنيادي شناخته شده) ، نوع دوم فوتون‌ها (كوانتاهاي تابش الكترومغناطيسي) و احتمالا نوترينوها مي باشند كه هر دو آنها با سرعت نور منتشر مي شوند. تاكيون ها همواره داراي سرعتي مي باشند كه از سرعت نور بيشتر است.

دنياي تاكيون ها و دنياي ما

دنياي تاكيون ها هيچ نقطه مشتركي با دنياي ما كه در آن سرعت ها كمتر از سرعت نور است ندارد. سه نوع ذره‌اي كه هم اكنون ذكر آنها به ميان آمد، داراي يك خاصيت مشترك مي‌باشند. ذرات يك گروه تحت هيچ شرايطي نمي توانند به ذرات گروه ديگر تبديل شوند. از سوي ديگر ، فقط بر اساس دانش جديد مي توانيم چنين اظهار نظري را به عمل آوريم. اگر اين مسئله را از ديدگاه اطلاعات علمي كامل‌تري كه هنوز ناشناخته است مورد بررسي قرار دهيم، ممكن است كه كاملا تغيير نمايد. در آن صورت مي توانيم فرض كنيم كه دنياي تاكيون ها با دنياي ما برخورد پيدا مي كند و اين بدان معني است كه فرآيندهايي در طبيعت وجود دارند كه در جهات نامشخص پيش مي روند.

اصل عليت كه بر اساس آن علت هميشه مقدم بر معلول است يك اصل اساسي فيزيكي است. به بيان ديگر ، هيچ رويدادي نمي تواند گذشته را تحت تاثير قرار دهد و موجب تغيير آن چيزي گردد كه اتفاق افتاده است، ولي در دنياي ذراتي كه با سرعت نور و يا بيشتر از آن حركت مي كنند ، اين اصل ممكن است تغيير نمايد و علت و معلول با توجه به چارچوب مرجع جاي خود را عوض كنند.

در فرآيندهايي كه پيام ها با سرعت بيشتر از سرعت نور حركت مي نمايند، تسلسل وقايع (وقايعي كه پيش از وقايع ديگر رخ مي دهند) به انتخاب دستگاه مختصات بستگي پيدا مي كند، در عين حال ، جهت جريان اطلاعات يعني اساس بستگي علت و معلول تغيير نمي نمايد. اين مسئله موجب نقص عليت مي گردد.

بازگشت به گذشته

گمان مي‌رود چنين جرياني بتواند براي ايجاد ارتباط تلفني با گذشته كمك كند يا ممكن است شخصي خود را به ساعت 11 صبح روز قبل انتقال دهد … . چنين چيزي مادامي كه دنياي سرعتهاي كوچك‌تر از سرعت نور با دنياي سرعتهاي بزرگ‌تر از سرعت نور برخورد پيدا كند، تناقض مي‌باشد. اگر فقط محدوده سرعت‌هاي بالاتر از سرعت نور را مورد توجه قرار دهيم، چين تناقضاتي به‌وجود نمي‌آيد. تاكنون هيچ يك از اطلاعات تجربي به دست آمده وجود تاكيون‌ها را به اثبات نرسانيده‌اند.

دنياي ريز ذره‌ها

پيشرف جهان كوچك عقايد و تصورات خارق‌العاده‌اي پديد مي‌آورد كه نظريه‌هاي دانش عادي را نقض مي‌كند و آشكارا نشان مي‌دهد. چنين عقيده‌اي كه معلومات امروزي علمي مفاهيم مطلق و غير قابل تغييري هستند، پوچ مي‌باشد. به نظر نمي‌آيد كه هيچگاه پيشرفت فيزيك و اختر فيزيك به انتها برسد.

فرضيه ذرات بنيادي كه همواره وقايع عجيب‌تري را آشكار مي‌سازد. دائما با مفاهيم پيچيده رياضي و ساير مفاهيم پيچيده به‌ وجود مي‌آيد كه با دنيايي كه ما را احاطه كرده هيچ گونه مشابهتي ندراد. بايد گفت كه اين فرضيه روز به روز بيشتر با فرضيه كيهاني آميخته مي‌شود. به عبارت ديگر قوانين طبيعي حاكم بود و نقطه نهايي و متضاد ابعاد جهاني يعني دنياي ريز ذره‌ها و دنياي وقايع كيهاني هيچگاه با يكديگر متناقض نيستند.

بيان ريز ذره‌ها بوسيله پديده گرانشي

با نفوذ بيشتر در دنياي ريز ذره‌ها ، اثرات گرانشي بطور قابل توجهي كمتر مي‌شوند. ولي اين مساله تا نقطه معيني صادق است و نقش آنها بطور مشخصي افزايش مي‌يابد. و آنها مانند وضعيتي كه در جهان بزرگ وجود دارد به صورت پديده‌هاي فيزيكي غالب در مي‌آيند. در دنياي ريز ذره‌ها كه وجه مشخصه آن فواصل كوچك است، مقادير انرژي و در نتيجه جرم به اندازه‌اي افزايش مي‌يابد كه از اين نظر دنياي ريز ذره‌ها مشابه پديده‌هاي دنياي بزرگ و فوق‌العاده بزرگ مي‌گردد و دو جهان مانند گذشته يكي مي‌شوند و به همين دليل آنها برخي از قوانين طبيعت مشترك هستند.

سياهچاله‌ها كه نشان‌دهنده چگالي فوق‌العاده زياد ماده هستند، ناحيه ديگري مي‌باشند كه در آن وقايع جهاني و ميكروسكوپيك باهم يكي مي‌شوند. در اينجا پديده گرانشي در هر دو حالت عظيم است كه در حالت اول بصورت هندسه تغيير يافته فضا و در حالت دوم به صورت اثرات مكانيك كوانتومي بيان مي‌شود
[External Link Removed for Guests]
هیهات منا الذلة
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 341
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۵, ۳:۳۰ ب.ظ
محل اقامت: ايران-اصفهان-کوچه بعدي
سپاس‌های دریافتی: 43 بار
تماس:

پست توسط Marshal »

sardar, ممنون.

در كنار دنيايي با سرعت هاي كمتر از سرعت نور (جهان تارديون ، مشتق از كلمه لاتين تاردوس به معناي آهسته) دنياي ديگري وجود دارد كه سرعت نور در آن از سرعت هاي ديگر كمتر است، نه بيشتر (جهان تاكيون مشتق از لغت يوناني تاخيس به معني سريع مي باشد). دنياي دوم كشف نشده است ، زيرا هيچ نقطه مشتركي با دنياي اول ندارد.


اما من شنيده بودم که دنياي دوم، سرعت نور در آن اين سرعت نور در اين دنيا بيشتر است و به طور موازي با اين دنيا در جريان است. شايد همين دليلي باشد که دنياي دومي هم وجود دارد که در آن موجودات از ما بساير جلوترند :? :-(
آخه چرا باور نمي کنيد؟! به جون خودم من همون سلطان آسمان قبلي ام.
اين هم اثر انگشتم:
تصویر
حالا باورتون شد؟!!
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1790
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۵, ۳:۴۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 8 بار
سپاس‌های دریافتی: 258 بار

پست توسط Saeid12345 »

قانون نسبيت اينشتين اثبات ميکند و ادعا دارد که هيچ ماده اي نميتواند سريعتر از نور حرکت کند بنده خدا هم حق دارد چون راست ميگويد.
اما يک نظريه ديگري هم هست که به نوعي نظريه اينشتين را دور ميزند و تاکنون بر روي کاغذ اثبات شده است.
اسمش يادم نيست؟
اين نظريه ميگويد که فضا با ماده فرق دارد و فضا ميتواند سريعتر از نور حرکت کند.
بدين صورت که ميتوان با انبساط يا انقباض فضاي اطراف به سرعتهاي بالاتر از نور رسيد.
يعني فضاي جلوي سفينه منقبض شود و فضاي پشت سر منبسط که در اين صورت هم مسافت تا مقصد کمتر ميشود و هم اينکه به علت انبساط فضاي پشت سر ، سفينه با سرعت و شتابي فوق العاده به جلو پرتاب خواهد شد.

در مورد سفر در بعد مکان احتياجي به متوقف کردن زمان نيست و اصلا علم زمان در اختيار بشر که قرار باشد انسان چيزي ياد بگيرد. پس نه ميتوان زمان را متوقف کرد و نه ميتوان در زمان سفر کرد.
اما اگر جسمي با سرعت نور حرکت کند زمان برايش متوقف خواهد شد. البته اين کار طبيعت است و ربطي به انسان ندارد.
براي سفر در بعد مکان راههاي زيادي وجود دارد که يکيش دست يابي به سرعتهاي زياد و نيز سرعتهاي منفي است!
همچنين با سرعت بيش از سرعت نور هم ميتوان به يک مکان ديگري پرتاب شد.
روش ديگر استفاده از همان سوراخ کرمي است که دوستمون در پست اول ذکر کردند و اصل کارکرد سوراخ کرمي سفر در مکان هست نه زمان.
دانشمندان اثبات کرده اند که فضا 13 بعدي است و بصورت بسيار پيچيده اي نامنظم و در هم بر هم است که در نتيجه مثلا ما با کهکشان آندرومدا 2 ميليون سال نوري فاصله داريم ولي از يک بعد ديگر که خارج از اين 3 بعد ما انسانها است شايد تنها يک قدم با کهکشان مذکور فاصله مکاني داشته باشيم.

اين بحثها خيلي خوب و مفيد و سازنده هستند و من دوست دارم که چنين بحثهايي ادامه يابد. :smile:
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 1575
تاریخ عضویت: شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۵, ۱:۲۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 238 بار
تماس:

پست توسط Sardar »

اما من شنيده بودم که دنياي دوم، سرعت نور در آن اين سرعت نور در اين دنيا بيشتر است و به طور موازي با اين دنيا در جريان است. شايد همين دليلي باشد که دنياي دومي هم وجود دارد که در آن موجودات از ما بساير جلوترند

به نظر من ما سه جهان داريم.

جهان اول همان جهاني که ذرات سرعت هاي كمتر از سرعت نور (جهان تارديون ، مشتق از كلمه لاتين تاردوس به معناي آهسته) (در حال لمس آن هستيم.)

جهان دوم همان جهان موازي که ذرات اندازه سرعت نور است.

جهان سوم كه سرعت نور در آن از سرعت هاي ديگر كمتر است، نه بيشتر (جهان تاكيون مشتق از لغت يوناني تاخيس به معني سريع مي باشد)

شايد اين جهان ها با گذشته و حال و آينده در ارتباط تنگنا هستند و همان زمان را تشکيل ميدهند. نظرتون چيه سعید و سلطان آسمان؟ :-(
هیهات منا الذلة
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 1575
تاریخ عضویت: شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۵, ۱:۲۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 238 بار
تماس:

پست توسط Sardar »

اما اگر جسمي با سرعت نور حرکت کند زمان برايش متوقف خواهد شد. البته اين کار طبيعت است و ربطي به انسان ندارد.

در علم فيزيک گفته ميشه اگر انسان سوار ماشين باشه اين انسان است که با سرعت 60 کيلومتر در حرکت است. و انسان سرعت را تنظيم ميکند پس شايد زمان در دست انسان است. :-(
هیهات منا الذلة
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1790
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۵, ۳:۴۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 8 بار
سپاس‌های دریافتی: 258 بار

پست توسط Saeid12345 »

sardar,

شما برو و از علماي بزرگ مسلمانان و مراجع تقليد شيعه هم بپرس که من مطمئنم و بايد هم همشون بگويند که علم زمان در دست انسان نيست.

در مورد ماشين هم که مثال زديد ، پس انسان ثابت ايستاده است؟ هم ماشين و هم انسان و تمام قسمتهاي ماشين يک جسم سيال را تشکيل ميدهند که با هم و با سرعتي تقريبا ثابت در حال حرکت هستند.
انسان هم سرعت را تنيم ميکند ولي اگر ترمز نباشد و ماشين در سرازيري بيفتد چه؟

پس

علم انسان در دست انسان نيست ولي شايد انسان بتواند در زمان تاثيرات اندکي بگذارد.

:D
ارسال پست

بازگشت به “دانش عمومی”