بانك و بانكدارى
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, شوراي نظارت
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
بانك و بانكدارى
بانك سازماني است كه جاي اندوختن پول و سرمايهي مردم است. بانكها با پول اندخته شده، به داد و ستد ميپردازند و طرحهاي اقتصادي بزرگ را پيش ميبرند. بخشي از سود به دست آمده از اين كارها به سپردهگذاران پرداخت ميشود. بانكها به سپردهگذاران وام نيز ميدهند و سپردهگذاران با داشتن سندهاي شناختهشدهاي مانند چك ميتوانند بدون جابهجايي پول به داد و ستد بپردازند. پيشينهي بانكداري دستكم به 2 هزار سال پيش از ميلاد باز ميگردد و ايرانيان در اين كار پيشتاز بودهاند.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
آسان كردن كارها
بانكها داد و ستدها را بسيار آسان ميكنند. همراه داشتن پول زياد ميتواند خطرناك باشد، زيرا اگر گم شود يا آن را بدزدند، به سختي ميتوان بار ديگر به آن دست يافت. اما اگر پول را به بانك بسپاريم، ميتوانيم از سندهاي شناخته شدهاي مانند چك بهره ببريم. براي نمونه، در نظر بگيريد كسي ميخواهد خودرويي بخرد. او به جاي همراه داشتن مقدار زيادي پول، بهاي خودرو را روي برگهاي به نام چك مينويسد و به فروشنده واگذار ميكند. فروشنده براي گرفتن پول ميتواند به بانك خريدار برود يا چك را به بانك خود بسپارد تا آن بانك پول را از بانك خريدار خودرو دريافت كند و به حسابش واريز كند.
كسي كه پول در بانك ميگذارد و سپس با چك از بانك پول ميگيرد، يك حساب جاري در بانك پيدا ميكند. به آن فرد دسته چكي داده ميشود كه ميتواند مبلغ مورد نياز را روي هر كدام از برگههاي آن بنويسد و به ديگري واگذار كند. به اين گونه حساب به طور معمول سودي داده نميشود، زيرا سپردهگذار هر زمان كه بخواهد ميتواند بخشي يا همهي پول خود را از بانك بگيرد. اين فرد ميتواند حساب پسانداز نيز داشته باشد. اين حساب براي كساني سودمند است كه ميخواهند پولشان زمان بيشتري در بانك بماند. به اين دسته از سپردهگذاران دفترچهي پسانداز داده ميشود، اما اگر سپرده گذار بخواهد از حساب خود پول برداشت كند، بايد خود به بانك برود. بانك براساس ميزان سپرده، زمان سپردهگذاري و شرايط اقتصادي كشور، به سپردهگذاران سود يا بهره ميدهد.
بانكها براي برخي از سپردهگذران شناختهشدهي خود، حساب اعتباري باز ميكنند. اين سپرهگذاران ميتوانند تا زمان محدودي بيش از آنچه در حساب خود اندوختهاند، از حسابشان برداشت كنند و پس از پايان زمان مشخص شده، بدهي خود را به بانك بپردازند. برخي از بانكها به سپردهگذران شناخته شده كارت اعتباري نيز ميدهند. با اين كارتها ميتوان هم از بانك پول دريافت كرد و هم از فروشگاههايي كه با بانك قرارداد دارند، خريد كرد. با برخي از اين كارتها نيز ميتوان بيش از پول اندوخته شده، از فروشگاهها خريد كرد و سپس بدهي را به بانك پرداخت. برخي از كارتها اعتباري نيز در بيشتر كشورهاي جهان شناخته شدهاند و با آنها ميتوان هزينهي سفر را پرداخت يا خريد كرد.
شايد دادن وام سودمندترين كاري باشد كه بانكها انجام ميدهند. فرض بگيريد كسي ميخواهد خانهاي بخرد يا كارخانهاي بسازد، اما پول كافي ندارد. او به بانك خود ميرود و اگر بانك اطمينان پيدا كند كه او ميتواند پول بانك را پس بدهد، كمبود پول را به او وام ميدهد. وامگيرنده بايد در زمانهاي مشخص، به طور معمول هر ماه، پول وام گرفته را بازپرداخت كند. او بايد مبلغي را به عنوان بهره به بانك بپردازد. بانكها با دادن وام به بنگاههاي اقتصادي بزرگ و دولتها، باعث پيشرفت آباداني كشورها ميشوند. بدون همكاري بانكها طرحهاي بزرگي مانند ساختن راهآهن و كارخانههاي بزرگ، به خوبي پيش نميرود. به علاوه، آنها در زمان ناچاري و دشواري، مانند جنگ و زمينلرزه، پشتيبان دولتها و مردم هستند.
بانكها كارهاي ديگري براي آسان كردن كارهاي مردم انجام ميدهند. بسياري از آنها صندوقهايي براي نگهداري از چيزهاي بارزشي مانند جواهر و سندهاي مهم دارند. بسياري از آنها دستگاههاي خودپرداز دارند كه سپرده گذار ميتواند با كارت ويژهاي از آنها پول دريافت كند. اين خودپردازها در جاهاي گوناگون،براي مثال خيابانهاي اصلي، فرودگاهها و ايستگاههاي مترو، كار گذاشته مي شوند. سپردهگذاران ميتوانند در هر ساعت از شبانهروز از اين دستگاهها پول دريافت كنند. چكهاي مسافرتي نيز از ديگر آسانكردهايي است كه بانكها فراهم كردهاند. اين چكها مانند پول هستند، اما مبلغ آنها بسيار بيشتر است.
بانكها كارهاي جاري دولتها را نيز سامان ميدهند. دولتها در بانكها حسابهاي گوناگوني دارند. بانكها مالياتها را دريافت و به حساب دولت واريز ميكنند. آنها حقوق كارمندان دولت را پرداخت ميكنند. همچنين، بهاي آب، برق، گاز و تلفن از راه بانكها پرداخت ميشود
بانكها داد و ستدها را بسيار آسان ميكنند. همراه داشتن پول زياد ميتواند خطرناك باشد، زيرا اگر گم شود يا آن را بدزدند، به سختي ميتوان بار ديگر به آن دست يافت. اما اگر پول را به بانك بسپاريم، ميتوانيم از سندهاي شناخته شدهاي مانند چك بهره ببريم. براي نمونه، در نظر بگيريد كسي ميخواهد خودرويي بخرد. او به جاي همراه داشتن مقدار زيادي پول، بهاي خودرو را روي برگهاي به نام چك مينويسد و به فروشنده واگذار ميكند. فروشنده براي گرفتن پول ميتواند به بانك خريدار برود يا چك را به بانك خود بسپارد تا آن بانك پول را از بانك خريدار خودرو دريافت كند و به حسابش واريز كند.
كسي كه پول در بانك ميگذارد و سپس با چك از بانك پول ميگيرد، يك حساب جاري در بانك پيدا ميكند. به آن فرد دسته چكي داده ميشود كه ميتواند مبلغ مورد نياز را روي هر كدام از برگههاي آن بنويسد و به ديگري واگذار كند. به اين گونه حساب به طور معمول سودي داده نميشود، زيرا سپردهگذار هر زمان كه بخواهد ميتواند بخشي يا همهي پول خود را از بانك بگيرد. اين فرد ميتواند حساب پسانداز نيز داشته باشد. اين حساب براي كساني سودمند است كه ميخواهند پولشان زمان بيشتري در بانك بماند. به اين دسته از سپردهگذاران دفترچهي پسانداز داده ميشود، اما اگر سپرده گذار بخواهد از حساب خود پول برداشت كند، بايد خود به بانك برود. بانك براساس ميزان سپرده، زمان سپردهگذاري و شرايط اقتصادي كشور، به سپردهگذاران سود يا بهره ميدهد.
بانكها براي برخي از سپردهگذران شناختهشدهي خود، حساب اعتباري باز ميكنند. اين سپرهگذاران ميتوانند تا زمان محدودي بيش از آنچه در حساب خود اندوختهاند، از حسابشان برداشت كنند و پس از پايان زمان مشخص شده، بدهي خود را به بانك بپردازند. برخي از بانكها به سپردهگذران شناخته شده كارت اعتباري نيز ميدهند. با اين كارتها ميتوان هم از بانك پول دريافت كرد و هم از فروشگاههايي كه با بانك قرارداد دارند، خريد كرد. با برخي از اين كارتها نيز ميتوان بيش از پول اندوخته شده، از فروشگاهها خريد كرد و سپس بدهي را به بانك پرداخت. برخي از كارتها اعتباري نيز در بيشتر كشورهاي جهان شناخته شدهاند و با آنها ميتوان هزينهي سفر را پرداخت يا خريد كرد.
شايد دادن وام سودمندترين كاري باشد كه بانكها انجام ميدهند. فرض بگيريد كسي ميخواهد خانهاي بخرد يا كارخانهاي بسازد، اما پول كافي ندارد. او به بانك خود ميرود و اگر بانك اطمينان پيدا كند كه او ميتواند پول بانك را پس بدهد، كمبود پول را به او وام ميدهد. وامگيرنده بايد در زمانهاي مشخص، به طور معمول هر ماه، پول وام گرفته را بازپرداخت كند. او بايد مبلغي را به عنوان بهره به بانك بپردازد. بانكها با دادن وام به بنگاههاي اقتصادي بزرگ و دولتها، باعث پيشرفت آباداني كشورها ميشوند. بدون همكاري بانكها طرحهاي بزرگي مانند ساختن راهآهن و كارخانههاي بزرگ، به خوبي پيش نميرود. به علاوه، آنها در زمان ناچاري و دشواري، مانند جنگ و زمينلرزه، پشتيبان دولتها و مردم هستند.
بانكها كارهاي ديگري براي آسان كردن كارهاي مردم انجام ميدهند. بسياري از آنها صندوقهايي براي نگهداري از چيزهاي بارزشي مانند جواهر و سندهاي مهم دارند. بسياري از آنها دستگاههاي خودپرداز دارند كه سپرده گذار ميتواند با كارت ويژهاي از آنها پول دريافت كند. اين خودپردازها در جاهاي گوناگون،براي مثال خيابانهاي اصلي، فرودگاهها و ايستگاههاي مترو، كار گذاشته مي شوند. سپردهگذاران ميتوانند در هر ساعت از شبانهروز از اين دستگاهها پول دريافت كنند. چكهاي مسافرتي نيز از ديگر آسانكردهايي است كه بانكها فراهم كردهاند. اين چكها مانند پول هستند، اما مبلغ آنها بسيار بيشتر است.
بانكها كارهاي جاري دولتها را نيز سامان ميدهند. دولتها در بانكها حسابهاي گوناگوني دارند. بانكها مالياتها را دريافت و به حساب دولت واريز ميكنند. آنها حقوق كارمندان دولت را پرداخت ميكنند. همچنين، بهاي آب، برق، گاز و تلفن از راه بانكها پرداخت ميشود
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
بانكهاي باستاني
پيشينهي بانكداري دستكم به 2 هزار سال پيش از ميلاد باز ميگردد. در آن زمان مردم پول و چيزهاي ارزشمند خود را در پرستشگاهها نگهداري ميكردند، زيرا باور داشتند كساني كه از پرستشگاهها دزدي ميكنند به خشم خداوند گرفتار ميشوند. آنها در برابر نگهداري از سرمايهي خود هزينهاي، حدود يك شصتم سرمايه، به گردانندگان پرستشگاه ميپرداختند. با اين همه، سرمايهي اندوخته شده در پرستشگاه كمتر به كار ميافتاد و گاهي يورشگران سرزمينهاي ديگر آن را غارت ميكردند. سندهايي كه از تمدن بابل برجاي مانده است نشان ميدهد كه در زمان حمورابي، پادشاه توانمند بابل كه قانونهايي براي وامدادن و سپردهگذاري بنيان نهاده بود، پرستشكنندگان گاهي از پرستشگاهها وام ميگرفتند. برخي از ثروتمندان نيز در برابر بهرهاي چشمگير، كه گاهي به بيش از يك سوم سرمايه افزايش مييافت، به ديگران وام ميدادند.
بانكداري را ميتوان مهمترين نوآوري ايرانيان باستان دانست. پس از اين كه امپراتوري پارسها، به كوشش داريوش بزرگ به اوج شكوفايي خود رسيد، داد و ستد رونق گرفت و پايهي زندگي مردم بهبود يافت. در همين دوران بود كه امنيت به طور گسترده در پهنهي مشرقزمين بر پا شد و راههايي مانند جادهي شاهي شرق و غرب را به هم پيوند داد. همچنين، سكههاي طلا و نقره، كه پيش از آن در سرزمينهاي كوچكي به كار ميرفت، در پهنهي بسيار گستردهي امپراتوري هخامنشي، يعني از كنارهي سند در هندوستان تا ساحل مديترانه، به كار گرفته شد. اين شكوفايي اقتصادي باعث رونق بانكداري شد و بانكهاي خصوصي مانند بانك اجيبي و پسران و بانك موراشي و پسران، در سدهي هفتم پيش از ميلاد، بنيانگذاري شدند. آن بانكها به كارهاي سپردهگذاري، دادن وام، كارهاي رهني و سرمايهگذاري در آباداني شهرها ميپرداختند. براي مثال، بانك موراشي هزينهي كندن كاريز(قنات)هاي بزرگ را ميپرداخت و آب را به كشاورزان ميفروخت.
اوج بانكداري ايراني را بايد در دوران ساسانيان جست. در اين دوره نيز سكههاي طلا و نقره در همه جا به فراواني در داد و ستدها به كار ميرفت. اما در آن دوره به جاي جابهجاي پول، از برات نيز بهره ميگرفتند. برات سندي نوشتاري و شناخته شده بود كه كار چك را انجام ميداد. برات را از سدههاي پيشين ميشناختند، اما به كارگيري گستردهي آن به دوران ساساني بازميگردد. در اين دوران راهها آباد شده بودند و ساختن كاروانسرا و آبانبارها در راستاي راههاي اصلي، كه از دورهي اشكانيان آغاز شده بود، رونق گرفته بود و بازرگاني بين شرق و غرب به فراواني انجام ميشد. بانكهاي آن دوران كه ايرانيان و برخي از يهوديان آنها را اداره ميكردند، جابهجايي پول را با سندهاي نوشتاري انجام ميدادند. با اين همه، گروه اندكي ميدانند كه واژهي چك (Check) يا واژهي تضمين سند(Avaliser) از زبان پهلوي به ديگر زبانها راه يافته است.
پيشينهي بانكداري در غرب به پرستشگاههاي يونان باستان باز ميگردد كه با برداشتي از بانكهاي شرقي به كار سپردهگذاري و دادن وام ميپرداختند. روميها بانكداري را از يونانيان آموختند و قانونهايي براي سپردهگذاري و پرداختن وام برپا كردند. همچنين، آنها از سندهاي نوشتاري براي جابهجايي نامحسوس پول بهره ميگرفتند؛ شيوهاي كه بازرگانان سوريه آن را از ايران براي روميها به ارمغان برده بودند. اما پس از فروپاشي امپراتوري روم، كارهاي اقتصادي از رونق افتاد و نياز به بانكها بسيار كاهش يافت. سختگيريهاي كليساي مسيحي دربارهي بهرهي پول نيز بانكها را تا زماني دراز به فراموشي سپرد.
پيشينهي بانكداري دستكم به 2 هزار سال پيش از ميلاد باز ميگردد. در آن زمان مردم پول و چيزهاي ارزشمند خود را در پرستشگاهها نگهداري ميكردند، زيرا باور داشتند كساني كه از پرستشگاهها دزدي ميكنند به خشم خداوند گرفتار ميشوند. آنها در برابر نگهداري از سرمايهي خود هزينهاي، حدود يك شصتم سرمايه، به گردانندگان پرستشگاه ميپرداختند. با اين همه، سرمايهي اندوخته شده در پرستشگاه كمتر به كار ميافتاد و گاهي يورشگران سرزمينهاي ديگر آن را غارت ميكردند. سندهايي كه از تمدن بابل برجاي مانده است نشان ميدهد كه در زمان حمورابي، پادشاه توانمند بابل كه قانونهايي براي وامدادن و سپردهگذاري بنيان نهاده بود، پرستشكنندگان گاهي از پرستشگاهها وام ميگرفتند. برخي از ثروتمندان نيز در برابر بهرهاي چشمگير، كه گاهي به بيش از يك سوم سرمايه افزايش مييافت، به ديگران وام ميدادند.
بانكداري را ميتوان مهمترين نوآوري ايرانيان باستان دانست. پس از اين كه امپراتوري پارسها، به كوشش داريوش بزرگ به اوج شكوفايي خود رسيد، داد و ستد رونق گرفت و پايهي زندگي مردم بهبود يافت. در همين دوران بود كه امنيت به طور گسترده در پهنهي مشرقزمين بر پا شد و راههايي مانند جادهي شاهي شرق و غرب را به هم پيوند داد. همچنين، سكههاي طلا و نقره، كه پيش از آن در سرزمينهاي كوچكي به كار ميرفت، در پهنهي بسيار گستردهي امپراتوري هخامنشي، يعني از كنارهي سند در هندوستان تا ساحل مديترانه، به كار گرفته شد. اين شكوفايي اقتصادي باعث رونق بانكداري شد و بانكهاي خصوصي مانند بانك اجيبي و پسران و بانك موراشي و پسران، در سدهي هفتم پيش از ميلاد، بنيانگذاري شدند. آن بانكها به كارهاي سپردهگذاري، دادن وام، كارهاي رهني و سرمايهگذاري در آباداني شهرها ميپرداختند. براي مثال، بانك موراشي هزينهي كندن كاريز(قنات)هاي بزرگ را ميپرداخت و آب را به كشاورزان ميفروخت.
اوج بانكداري ايراني را بايد در دوران ساسانيان جست. در اين دوره نيز سكههاي طلا و نقره در همه جا به فراواني در داد و ستدها به كار ميرفت. اما در آن دوره به جاي جابهجاي پول، از برات نيز بهره ميگرفتند. برات سندي نوشتاري و شناخته شده بود كه كار چك را انجام ميداد. برات را از سدههاي پيشين ميشناختند، اما به كارگيري گستردهي آن به دوران ساساني بازميگردد. در اين دوران راهها آباد شده بودند و ساختن كاروانسرا و آبانبارها در راستاي راههاي اصلي، كه از دورهي اشكانيان آغاز شده بود، رونق گرفته بود و بازرگاني بين شرق و غرب به فراواني انجام ميشد. بانكهاي آن دوران كه ايرانيان و برخي از يهوديان آنها را اداره ميكردند، جابهجايي پول را با سندهاي نوشتاري انجام ميدادند. با اين همه، گروه اندكي ميدانند كه واژهي چك (Check) يا واژهي تضمين سند(Avaliser) از زبان پهلوي به ديگر زبانها راه يافته است.
پيشينهي بانكداري در غرب به پرستشگاههاي يونان باستان باز ميگردد كه با برداشتي از بانكهاي شرقي به كار سپردهگذاري و دادن وام ميپرداختند. روميها بانكداري را از يونانيان آموختند و قانونهايي براي سپردهگذاري و پرداختن وام برپا كردند. همچنين، آنها از سندهاي نوشتاري براي جابهجايي نامحسوس پول بهره ميگرفتند؛ شيوهاي كه بازرگانان سوريه آن را از ايران براي روميها به ارمغان برده بودند. اما پس از فروپاشي امپراتوري روم، كارهاي اقتصادي از رونق افتاد و نياز به بانكها بسيار كاهش يافت. سختگيريهاي كليساي مسيحي دربارهي بهرهي پول نيز بانكها را تا زماني دراز به فراموشي سپرد.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
بانكداري در سدههاي ميانه
سدههاي ميانه(قرون وسطي) به بخشي از تاريخ اروپا گفته ميشود كه با فروپاشي امپراتوري روم در سال 474 ميلادي آغاز شد و با آغاز دورهي نوزايي در سدهي 14 ميلادي به پايان رسيد. در آغاز اين دوره، انوشيروان(579-531 ميلادي)، يكي از بزرگترين پادشاهان ايراني، تمدن ساساني را به اوج خود رساند. سپس عربهاي مسلمان در سال 635 ميلادي بخشهاي زيادي از سرزمينهاي زير فرمان روم شرقي را به زير فرمان خود بردند و در سال 637 ميلادي به ايران يورش آوردند و تا سال 643 ميلادي، بخشهاي زيادي از ايران را به زير فرمان خود بردند. با روي آوردن ايرانيان به اسلام، دوران تمدن اسلام آغاز شد و در دوران فرمانروايي عباسيان، به كوشش وزيران ايراني به اوج خود رسيد. بنابراين، هر چند از سدههاي ميانهي اروپا به دوران تاريكي ياد ميشود، اما اوج شكوفايي مشرق زمين را در اين دروان بايد جست.
در سدههاي ميانه سختگيريهاي دين مسيح دربارهي بهره به ركود كار بانكداري در سرزمينهاي مسيحي انجاميد. با اين همه، مردمان پيرو دينهاي ديگر، بهويژه يهوديها، به كار بانكداري ميپرداختند. در همين دوران در مشرق زمين كساني به نام صراف كار بانكداري انجام ميدادند. بازرگانان با صراف شناختهشدهاي حساب جاري داشتند و صراف براي هر بازرگان دفتر ويژهاي داشت كه همهي داد و ستدهاي او را در آن بازتاب ميداد. صراف نوشتهاي به بازرگان ميداد كه همهي دريافتها در شهرهاي دور و نزديك با بهرهگيري از آن نوشته، كه برات نام داشت، انجام ميشد. ناصرخسرو در سفرنامهي خود پيرامون صرافي و چگونگي داد و ستد مردم بصره چنين نوشته است:
" ... و حال بازار آنجا، چنان بود كه آن كسي را كه چيزي بود به صراف دادي و از صراف خط بستدي و هرچه بايستي بخريدي و بهاي آن را به صراف حواله كردي و چندان كه در آن شهر بودي، بيرون از خط صراف چيزي ندادي."
و خود او نوشته است كه در آن زمان،" امير بصره پسر باكاليجار ديلمي، ملك پارس، بود. وزيرش مردي پارسي بود و او را ابونصر شهمردان ميگفتند." همچنين نوشته است كه در اصفهان در زمان پادشاهان سلجوقي بازاري به نام بازار صرافان وجود داشت كه 200 مرد صراف در آن به كار صرافي ميپرداختند.
پول كاغذي نيز از نوآوريهاي مردمان مشرقزمين در همين دوران است. اين پول نخستين بار در دوران فرمانروايي قوبيلايخان مغول در چين به كوشش وزير ايراني او، سيد اجل، گسترش يافت. سيد اجل يكي از بسيار ايرانيان دانشمند و توانمندي بود كه مغولها به پايتخت خود كوچ داده بودند. سيد اجل حدود 25 سال وزارت كرد و تا زماني كه اين جايگاه را داشت، پول كاغذي، كه چاو نام داشت، به خوبي داد و ستدها را سامان داه بود. در فلاحتنامهي غازاني بهرهگيري از چاو در چين بهخوبي توصيف شده است:
" ... و ديگر آنكه اكثر معاملات ايشان با چاو است كه چون همواره چاو دست به دست ميرود كهنه ميگردد و آن كهنه را هر كسي كه به ديوان برد عوض آن نو به وي بدهند و هيچ موقوف نميدارند و كهن را ميسوزانند ..."
پس از مرگ سيد اجل و روي كارآمدن يكي ايراني ناكارآمد، ارزش پول كاغذي به دليل نشر بيپشتوانهي آن بسيار كاهش يافت كه به شورش مردم، كشته شدن وزير ناكارآمد و برچيده شدن چاو در چين انجاميد. هر چند در چين ديگر كسي نتوانست ارزش چاو را بازگرداند، در ايران گيتوخان مغول به سفارش وزير ايراني خود كوشيد چاو را در ايران گسترش دهد. اين چاو قطعه كاغذي بود كه بر هر دو سوي آن شهادتين نوشته شده بود و از نيم درم تا ده درم ارزش داشت. چاو را به جايي به نام چاوخانه ميبردند و مبلغ آن را دريافت ميكردند. با اين همه، چاو در جامعهي ايراني چندان پذيرفته نشد و به سرنوشت چاو در چين دچار شد.
سدههاي ميانه(قرون وسطي) به بخشي از تاريخ اروپا گفته ميشود كه با فروپاشي امپراتوري روم در سال 474 ميلادي آغاز شد و با آغاز دورهي نوزايي در سدهي 14 ميلادي به پايان رسيد. در آغاز اين دوره، انوشيروان(579-531 ميلادي)، يكي از بزرگترين پادشاهان ايراني، تمدن ساساني را به اوج خود رساند. سپس عربهاي مسلمان در سال 635 ميلادي بخشهاي زيادي از سرزمينهاي زير فرمان روم شرقي را به زير فرمان خود بردند و در سال 637 ميلادي به ايران يورش آوردند و تا سال 643 ميلادي، بخشهاي زيادي از ايران را به زير فرمان خود بردند. با روي آوردن ايرانيان به اسلام، دوران تمدن اسلام آغاز شد و در دوران فرمانروايي عباسيان، به كوشش وزيران ايراني به اوج خود رسيد. بنابراين، هر چند از سدههاي ميانهي اروپا به دوران تاريكي ياد ميشود، اما اوج شكوفايي مشرق زمين را در اين دروان بايد جست.
در سدههاي ميانه سختگيريهاي دين مسيح دربارهي بهره به ركود كار بانكداري در سرزمينهاي مسيحي انجاميد. با اين همه، مردمان پيرو دينهاي ديگر، بهويژه يهوديها، به كار بانكداري ميپرداختند. در همين دوران در مشرق زمين كساني به نام صراف كار بانكداري انجام ميدادند. بازرگانان با صراف شناختهشدهاي حساب جاري داشتند و صراف براي هر بازرگان دفتر ويژهاي داشت كه همهي داد و ستدهاي او را در آن بازتاب ميداد. صراف نوشتهاي به بازرگان ميداد كه همهي دريافتها در شهرهاي دور و نزديك با بهرهگيري از آن نوشته، كه برات نام داشت، انجام ميشد. ناصرخسرو در سفرنامهي خود پيرامون صرافي و چگونگي داد و ستد مردم بصره چنين نوشته است:
" ... و حال بازار آنجا، چنان بود كه آن كسي را كه چيزي بود به صراف دادي و از صراف خط بستدي و هرچه بايستي بخريدي و بهاي آن را به صراف حواله كردي و چندان كه در آن شهر بودي، بيرون از خط صراف چيزي ندادي."
و خود او نوشته است كه در آن زمان،" امير بصره پسر باكاليجار ديلمي، ملك پارس، بود. وزيرش مردي پارسي بود و او را ابونصر شهمردان ميگفتند." همچنين نوشته است كه در اصفهان در زمان پادشاهان سلجوقي بازاري به نام بازار صرافان وجود داشت كه 200 مرد صراف در آن به كار صرافي ميپرداختند.
پول كاغذي نيز از نوآوريهاي مردمان مشرقزمين در همين دوران است. اين پول نخستين بار در دوران فرمانروايي قوبيلايخان مغول در چين به كوشش وزير ايراني او، سيد اجل، گسترش يافت. سيد اجل يكي از بسيار ايرانيان دانشمند و توانمندي بود كه مغولها به پايتخت خود كوچ داده بودند. سيد اجل حدود 25 سال وزارت كرد و تا زماني كه اين جايگاه را داشت، پول كاغذي، كه چاو نام داشت، به خوبي داد و ستدها را سامان داه بود. در فلاحتنامهي غازاني بهرهگيري از چاو در چين بهخوبي توصيف شده است:
" ... و ديگر آنكه اكثر معاملات ايشان با چاو است كه چون همواره چاو دست به دست ميرود كهنه ميگردد و آن كهنه را هر كسي كه به ديوان برد عوض آن نو به وي بدهند و هيچ موقوف نميدارند و كهن را ميسوزانند ..."
پس از مرگ سيد اجل و روي كارآمدن يكي ايراني ناكارآمد، ارزش پول كاغذي به دليل نشر بيپشتوانهي آن بسيار كاهش يافت كه به شورش مردم، كشته شدن وزير ناكارآمد و برچيده شدن چاو در چين انجاميد. هر چند در چين ديگر كسي نتوانست ارزش چاو را بازگرداند، در ايران گيتوخان مغول به سفارش وزير ايراني خود كوشيد چاو را در ايران گسترش دهد. اين چاو قطعه كاغذي بود كه بر هر دو سوي آن شهادتين نوشته شده بود و از نيم درم تا ده درم ارزش داشت. چاو را به جايي به نام چاوخانه ميبردند و مبلغ آن را دريافت ميكردند. با اين همه، چاو در جامعهي ايراني چندان پذيرفته نشد و به سرنوشت چاو در چين دچار شد.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
نوزايي بانكداري
از سدهي 12 ميلادي، صرافي در اروپا، بهويژه در ايتاليا، رونق گرفت. بخش زيادي از كارهاي صرافي را يهوديان انجام ميدادند كه اين فن را از خاورميانه با خود به همراه برده بودند. واژهي بانك از واژهي ايتاليايي Banco گرفته شده كه به معناي نيمكت است، زيرا صرافهاي ايتاليايي نيمكتي را در گوشهاي از بازار ميگذاشتند و كار بانكي را روي آن انجام ميدادند. در 1338 ميلادي، شهر فلورانس در ايتاليا بزرگترين مركز صرافي اروپا شد كه شعبههايي در گوشه و كنار اروپا، از قبرس تا لندن، داشت. از بزرگترين خانوادههايي كه در ايتاليا به كار صرافي ميپرداختند، خاندان مديچي(Medici) بودند كه در سدههاي 14 و 15 ميلادي، از تاثيرگذران بر روند نوزايي در اروپا بودند.
شكوفايي بازرگاني اروپا، كه پيامد گسترش دريانوردي و ارتباط بازرگاني با سرزمينها شرقي بود، به رونق بانكداري انجاميد. در سال 1587 ميلادي، بانكي در ونيز به نام Banco di Rialto بنيانگذاري شد كه شيوهي كار آن اساس بانكداري نوين اروپا شد. آن بانك سپرده ميپذيرفت و جابهجايي پول را با بهرهگيري از سندهاي شناختهشدهاي مانند چك آسان كرده بود. با اين همه، اين بانك به سپرده گذاران بهره يا وام نميداد. اين بانك كارهاي بانكي را رايگان انجام ميداد و هزينههاي آن را از بودجهي شهر ميپرداختند. سپس در 1619 ميلادي، بانكي به نام Banco Giro در ونيز پايهگذاري شد كه در سال 1637 با بانك پيشين يكي شد و تا سال 1806 به نام بانك جيرو به كار بانكداري ميپرداخت. در آن سال ناپلئون آن بانك را براي هميشه بست.
گسترش دريانوردي و كشف سرزمينهاي نو، از جمله قارهي آمريكا، ثروت زيادي براي اروپاييها به ارمغان آورد و آرام آرام مركز ثقل جهان از پيرامون درياي مديترانه و شهرهايي مانند ونيز، به پيرامون اقيانوس اطلس جابهجا شد و كشورهايي مانند اسپانيا، پرتغال، انگلستان، هلند و فرانسه جربان سرمايه را به سوي خود كشيدند. به زودي هلند مركز بينالمللي كارهاي مالي شد و بانك آمستردام در سال 1609 بنيانگذاري شد.
در همين زمان در انگلستان فردي به نام گلدسميت(Goldsmith) از سرمايهي بازرگانان نگهداري ميكرد و قطعهاي كاغذ به عنوان رسيد به آنان ميداد. بازرگانان با در دست داشتن آن كاغذها مي توانستند كالاها را خريد و فروش كنند. به زودي گلدسميت دريافت كه ميتواند بخشي از سرمايهاي را كه به او سپردهاند به ديگران وام دهد و از اين راه نيز پول به دست آورد. او ميدانست كه سپردهگذران همه در يك زمان براي گرفتن سرمايهي خود به بانك نميآيند و بنابراين، او ميتواند بخشي از سرمايه را به ديگران وام بدهد. اين كار به ايمني سرمايهاي كه نزد او پسانداز شده بود، نيز كمك ميكرد. خاندان گلدسميت تا زمان بنيانگذاري بانك انگلستان، تنها بانكداران انگلستان بود
از سدهي 12 ميلادي، صرافي در اروپا، بهويژه در ايتاليا، رونق گرفت. بخش زيادي از كارهاي صرافي را يهوديان انجام ميدادند كه اين فن را از خاورميانه با خود به همراه برده بودند. واژهي بانك از واژهي ايتاليايي Banco گرفته شده كه به معناي نيمكت است، زيرا صرافهاي ايتاليايي نيمكتي را در گوشهاي از بازار ميگذاشتند و كار بانكي را روي آن انجام ميدادند. در 1338 ميلادي، شهر فلورانس در ايتاليا بزرگترين مركز صرافي اروپا شد كه شعبههايي در گوشه و كنار اروپا، از قبرس تا لندن، داشت. از بزرگترين خانوادههايي كه در ايتاليا به كار صرافي ميپرداختند، خاندان مديچي(Medici) بودند كه در سدههاي 14 و 15 ميلادي، از تاثيرگذران بر روند نوزايي در اروپا بودند.
شكوفايي بازرگاني اروپا، كه پيامد گسترش دريانوردي و ارتباط بازرگاني با سرزمينها شرقي بود، به رونق بانكداري انجاميد. در سال 1587 ميلادي، بانكي در ونيز به نام Banco di Rialto بنيانگذاري شد كه شيوهي كار آن اساس بانكداري نوين اروپا شد. آن بانك سپرده ميپذيرفت و جابهجايي پول را با بهرهگيري از سندهاي شناختهشدهاي مانند چك آسان كرده بود. با اين همه، اين بانك به سپرده گذاران بهره يا وام نميداد. اين بانك كارهاي بانكي را رايگان انجام ميداد و هزينههاي آن را از بودجهي شهر ميپرداختند. سپس در 1619 ميلادي، بانكي به نام Banco Giro در ونيز پايهگذاري شد كه در سال 1637 با بانك پيشين يكي شد و تا سال 1806 به نام بانك جيرو به كار بانكداري ميپرداخت. در آن سال ناپلئون آن بانك را براي هميشه بست.
گسترش دريانوردي و كشف سرزمينهاي نو، از جمله قارهي آمريكا، ثروت زيادي براي اروپاييها به ارمغان آورد و آرام آرام مركز ثقل جهان از پيرامون درياي مديترانه و شهرهايي مانند ونيز، به پيرامون اقيانوس اطلس جابهجا شد و كشورهايي مانند اسپانيا، پرتغال، انگلستان، هلند و فرانسه جربان سرمايه را به سوي خود كشيدند. به زودي هلند مركز بينالمللي كارهاي مالي شد و بانك آمستردام در سال 1609 بنيانگذاري شد.
در همين زمان در انگلستان فردي به نام گلدسميت(Goldsmith) از سرمايهي بازرگانان نگهداري ميكرد و قطعهاي كاغذ به عنوان رسيد به آنان ميداد. بازرگانان با در دست داشتن آن كاغذها مي توانستند كالاها را خريد و فروش كنند. به زودي گلدسميت دريافت كه ميتواند بخشي از سرمايهاي را كه به او سپردهاند به ديگران وام دهد و از اين راه نيز پول به دست آورد. او ميدانست كه سپردهگذران همه در يك زمان براي گرفتن سرمايهي خود به بانك نميآيند و بنابراين، او ميتواند بخشي از سرمايه را به ديگران وام بدهد. اين كار به ايمني سرمايهاي كه نزد او پسانداز شده بود، نيز كمك ميكرد. خاندان گلدسميت تا زمان بنيانگذاري بانك انگلستان، تنها بانكداران انگلستان بود
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
نخستين بانكهاي نوين
بانكداري نوين با به كار افتادن پول كاغذي در داد و ستدها در سدهي 17 ميلادي آغاز شد. نخستين بار بانك استكهلم، كه در سال 1656 در سوئد بازگشايي شد، به نشر اسكناس پرداخت و با بنيانگذاري بانك انگلستان در سال 1694 ميلادي، در انگلستان و سرزمينهاي زير فرمان شاهنشاهي انگلستان، گسترش يافت. بانك انگلستان را گروهي از مردم راهاندازي كردند كه ميخواستند از مردم پول قرض بگيرند و به دولت انگلستان وام بدهند، زيرا در آن زمان دولت انگلستان براي پشتيباني از جنگ در برابر فرانسه، به پول نياز داشت. اين بانك جايي براي سپردهگذاري بانكهاي ديگري شد كه در گوشه و كنار انگلستان به كار بانكداري ميپرداختند. اين بانك سرانجام بانك مركزي بريتانيا شد و از سال 1884 تنها بانكي بود كه در انگلستان ميتوانست پول چاپ كند. در سال 1946، دولت انگلستان اين بانك را خريد و آن را بانك ملي انگلستان كرد.
نخستين بانك ايالات متحدهي آمريكا را رابرت موريس(Robert Moris) در فيلادلفيا با نام بانك آمريكاي شمالي(The Bank Of North America) در سال 1782 بنيانگذاري كرد. سپس در سال 1784 بانك ماساچوست و بانك نيويورك بازگشايي شدند. تا حدود جنگ سال 1812 ميلادي، 88 بانك در ايالات متحدهي آمريكا كار ميكردند. بيشتر اين بانكها در گسترهي يك ايالات به كار بانكي ميپرداختند و بانكهاي ايالتي به شمار ميآمدند. نخستين كوششها براي برپايي يك بانك مركزي، كه با قانونهاي دولت مركزي اداره شود، به بنيانگذاري بانك ايالات متحدهي آمريكا در سال 1971 انجاميد. اساسنامهي اين بانك را الكساندر هميلتون(Alexander Hamilton)، وزير دارايي، تنظيم كرده بود و با وجود مخالفتهايي كه براي شكلگيري چنين بانكي وجود داشت، او توانست طرح خود را براي 20 سال، به تصويب نمايندگان مجلس برساند و رييس جمهور آن زمان، جرج واشنگتون، آن را امضا كرد.
بانك ايالات متحدهي آمريكا بنياد مالي كارآمدي بود. اين بانك ميكوشيد با جلوگيري از به گردش افتادن پول زياد، سياست پولي كارآمدي را پديد آورد. با اين همه، مخالفان اين بانك، كه بيشتر از سهامداران و ادارهكنندگان بانكها ايالتي بودند، توانستند در سال 1811 از ادامهي كار اين بانك جلوگيري كنند. اما آشفتگيهاي اقتصادي كه پس از اين زمان پيش آمد، نياز به بانك ملي را روشن ساخت و در سال 1816، بانك مركزي ديگري با نام دومين بانك ايالات متحده كار خود را آغاز كرد. اين بانك نيز با مخالفتهايي رو به رو شد و پيشرو مخالفان، جكسون، در سال 1829، به جايگاه رياست جمهوري آمريكا دست يافت.
در دورهي دوم رياست جمهوري جكسون(1837-1833) نظارت سستي از سوي دولت مركزي بر كارهاي اقتصادي وجود داشت كه برخي از آن به دورهي بانكداري آزاد ياد ميكنند. بدون يك بانك مركزي كارآمد كه بتواند بر اندازهي پول در گردش نظارت داشته باشد، ركود مالي ويرانگري در سال 1837 به وجود آمد و دوران سختي بر مردم آمريكا گذشت. سرانجام سامانهي اندوختهي دولت مركزي (Federal Reserve System) در سال 1913 بنيانگذاري شد. اين سامانه شامل 12 بانك اندوختهاي با 25 شعبه بود. اين بانكها به طور مستقيم با شهروندان آمريكايي ارتباط ندارند، بلكه بانكهاي ديگر بخشي از سپردههاي مردمي خود را در آنها سپردهگذاري ميكنند. به اين ترتيب، آمريكاييها نيز پس از سوئديها و انگليسيها داراي بانك مركزي و سامانهي نظارت بر بانكهاي ديگر شدند.
بانكداري نوين با به كار افتادن پول كاغذي در داد و ستدها در سدهي 17 ميلادي آغاز شد. نخستين بار بانك استكهلم، كه در سال 1656 در سوئد بازگشايي شد، به نشر اسكناس پرداخت و با بنيانگذاري بانك انگلستان در سال 1694 ميلادي، در انگلستان و سرزمينهاي زير فرمان شاهنشاهي انگلستان، گسترش يافت. بانك انگلستان را گروهي از مردم راهاندازي كردند كه ميخواستند از مردم پول قرض بگيرند و به دولت انگلستان وام بدهند، زيرا در آن زمان دولت انگلستان براي پشتيباني از جنگ در برابر فرانسه، به پول نياز داشت. اين بانك جايي براي سپردهگذاري بانكهاي ديگري شد كه در گوشه و كنار انگلستان به كار بانكداري ميپرداختند. اين بانك سرانجام بانك مركزي بريتانيا شد و از سال 1884 تنها بانكي بود كه در انگلستان ميتوانست پول چاپ كند. در سال 1946، دولت انگلستان اين بانك را خريد و آن را بانك ملي انگلستان كرد.
نخستين بانك ايالات متحدهي آمريكا را رابرت موريس(Robert Moris) در فيلادلفيا با نام بانك آمريكاي شمالي(The Bank Of North America) در سال 1782 بنيانگذاري كرد. سپس در سال 1784 بانك ماساچوست و بانك نيويورك بازگشايي شدند. تا حدود جنگ سال 1812 ميلادي، 88 بانك در ايالات متحدهي آمريكا كار ميكردند. بيشتر اين بانكها در گسترهي يك ايالات به كار بانكي ميپرداختند و بانكهاي ايالتي به شمار ميآمدند. نخستين كوششها براي برپايي يك بانك مركزي، كه با قانونهاي دولت مركزي اداره شود، به بنيانگذاري بانك ايالات متحدهي آمريكا در سال 1971 انجاميد. اساسنامهي اين بانك را الكساندر هميلتون(Alexander Hamilton)، وزير دارايي، تنظيم كرده بود و با وجود مخالفتهايي كه براي شكلگيري چنين بانكي وجود داشت، او توانست طرح خود را براي 20 سال، به تصويب نمايندگان مجلس برساند و رييس جمهور آن زمان، جرج واشنگتون، آن را امضا كرد.
بانك ايالات متحدهي آمريكا بنياد مالي كارآمدي بود. اين بانك ميكوشيد با جلوگيري از به گردش افتادن پول زياد، سياست پولي كارآمدي را پديد آورد. با اين همه، مخالفان اين بانك، كه بيشتر از سهامداران و ادارهكنندگان بانكها ايالتي بودند، توانستند در سال 1811 از ادامهي كار اين بانك جلوگيري كنند. اما آشفتگيهاي اقتصادي كه پس از اين زمان پيش آمد، نياز به بانك ملي را روشن ساخت و در سال 1816، بانك مركزي ديگري با نام دومين بانك ايالات متحده كار خود را آغاز كرد. اين بانك نيز با مخالفتهايي رو به رو شد و پيشرو مخالفان، جكسون، در سال 1829، به جايگاه رياست جمهوري آمريكا دست يافت.
در دورهي دوم رياست جمهوري جكسون(1837-1833) نظارت سستي از سوي دولت مركزي بر كارهاي اقتصادي وجود داشت كه برخي از آن به دورهي بانكداري آزاد ياد ميكنند. بدون يك بانك مركزي كارآمد كه بتواند بر اندازهي پول در گردش نظارت داشته باشد، ركود مالي ويرانگري در سال 1837 به وجود آمد و دوران سختي بر مردم آمريكا گذشت. سرانجام سامانهي اندوختهي دولت مركزي (Federal Reserve System) در سال 1913 بنيانگذاري شد. اين سامانه شامل 12 بانك اندوختهاي با 25 شعبه بود. اين بانكها به طور مستقيم با شهروندان آمريكايي ارتباط ندارند، بلكه بانكهاي ديگر بخشي از سپردههاي مردمي خود را در آنها سپردهگذاري ميكنند. به اين ترتيب، آمريكاييها نيز پس از سوئديها و انگليسيها داراي بانك مركزي و سامانهي نظارت بر بانكهاي ديگر شدند.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
بانكهاي نوين در ايران
پيشنهاد بنيانگذاري بانك در ايران را نخستينبار ژان ساوالان (Savalan .J) فرانسوي در سال 1864 ميلادي، هنگامي كه ميرزا محمودخان ناصرالملك براي بستن قرارداد بنيانگذاري راهآهن در لندن بود، به او داد. پس از آن، بنگاه فرانسوي ارلانگه (Erlangeh) در سال 1886 كوشيد امتياز برپايي بانك در ايران را به دست آورد كه به نتيجه نرسيد. در همين زمان، روشنفكران و سرمايهداران ايراني نيز كوشيدند نياز كشور به داشتن بانك را براي دولتمردان قاجار روشن كنند. براي مثال، ميرزا ملكمخان ناظمالدوله كتابي پيرامون نياز كشور به بانك نوشت و محمد حسين امينالضرب، از بازرگانان و صرافان سرشناس، در نامهاي به ناصرالدين شاه نياز كشور را به بانك به او گوشزد كرد. چند نفر از بازرگانان و سرشناسان ايراني مقيم عثماني(تركيه) نيز براي بنيانگذاري بانك در ايران كوشش كردند. آنان ميخواستند با همكاري سرمايهگذاران فرانسوي و بانك عثماني، بانكي به نام بانك ايران و افغانستان، برپا كنند. اما چون سرمايهگذاران فرانسوي به سودآوري آن بانك اطمينان نداشتند، همكاري نكردند و چنين بانكي بازگشايي نشد.
بانك شرق جديد. نخستين بانك نوين در سال 1267 خورشيدي/1888 ميلادي با نام بانك شرق جديد(New Oriental Banking) در تهران بازگشايي شد و درشهرهاي مشهد، اصفهان، رشت، شيراز، بوشهر و تبريز نيز شعبه داشت. آن بانك يك بنياد انگليسي بود كه در ديگر كشورهاي آسيايي نيز شعبه داشت و توانست در زمان اندكي نرخ بهره را به 12 درصد كاهش دهد. آن بانك براي سپردههاي جاري 5/2 درصد، براي سپردههاي ششماهه، 4 درصد و براي سپردههاي يكساله، 6 درصد بهره ميپرداخت. شعبهي بانك تهران حوالههاي 5 قراني صادر ميكرد كه چون حواله به بانك ميرسيد، وجه آن را به صورت سكهي نقره ميپرداختند. اين بانك در برابر وامي كه پرداخت ميكرد، 12 درصد بهره ميگرفت كه براي شاه ايران حدود 6 تا 8 درصد بود.
بانك شاهنشاهي ايران. در سال 1269 خورشيدي/1889ميلادي، ناصرالدين شاه قاجار امتياز بانكداري را براي 60 سال به ژوليوس رويتر(Julius de Reuter) ، بنيانگذار خبرگزاري رويتر، داد. در نتيجه بانك شرق جديد، كه بدون هيچ گونه امتيازي در ايران كار ميكرد، پس از دو سال بسته شد و امكانات خود را به بانك نوبنيادي به نام بانك شاهنشاهي ايران (Persia Imperial Bank of) فروخت. در سال1270 خورشيدي/1890 ميلادي، سهام بانك شاهنشاهي، كه مردم ايران آن را با نام بانك شاهي ميشناختند، در لندن به فروش رفت و سرمايهي بانك به يك ميليون ليره رسيد. به زودي شعبههاي اين بانك در شهرستانها نيز بازگشايي شد. اين بانك در سال نخست بيش از 68 ليره سود خالص به دست آورد و 8 درصد سود به سهامداران پرداخت. بانك شاهي نخستين اسكناسها را نيز در ايران عرضه كرد. ارزش اسكناسها بين يك تومان تا هزار تومان بود.
بانك شاهي 6 درصد از سود خالص ساليانهي خود را به دولت ايران ميداد. همچنين، 4 هزار ليره با بهرهي 6 درصد(براي هزينهي سفر ناصرالدينشاه به اروپا) و وامهايي ديگري با بهرهي 8 درصد به دولت پرداخت. اين بانك معاف از ماليات، نگهداري و جابهجايي حسابهاي دولتي را با نظارت بازرس دولت، نيز برعهده داشت. اين بانك، امتياز انحصاري بهرهبرداري از معدنهاي آهن، سرب، مس، زغالسنگ و ديگر كانيها، به جز فلزهاي گرانبها و سنگهاي جواهر را در اختيار داشت. اين بانك در سال 1279 خورشيدي با به دست آوردن حق نظارت بر گردآوري عوارض گمركهاي جنوب، به عنوان وثيقهي بدهيهاي دولت و سپس با دريافت درآمدهاي شركت نفتي ايران و انگليس، مهمترين بنياد مالي در ايران شد.
بانك شاهنشاهي با دادن قرض به دولتمردان ايران راه را براي دخالتهاي انگلستان در ايران هموار ميكرد. اين بانك طي جنگ جهاني اول به مثابه صندوق پولي سياست جنگي دولت بريتانيا در ايران و منطقه بود. اين بانك با دادن پول به خانهاي منطقه آنها را به جنگ عليه دشمنان انگليس وادار ميكرد. اين بانك با بيرون بردن نقره از ايران، به پول ايران آسيب سختي وارد كرد. اين بانك با كمكهاي مالي خود، به كودتاي رضاخان و پايهريزي حكومت خودكامهي او نيز ياري رساند.
دخالتهاي بانك شاهنشاهي مخالفت برخي ار روحانيان، سرمايهداران ايراني و مردم را درپي داشت و به جنبشهايي براي رويارويي با بانك شاهي انجاميد. براي مثال، در سال 1273 خورشيدي برخي از بازرگانان و سرشناسان تبريز با همكاري هم مقدار زيادي از اسكناسهاي بانك شاهي را گردآرودند و براي گرفتن وجه نقره به بانك عرضه كردند. چون بانك شاهنشاهي نقره كافي براي پرداخت نداشت، ارزش اسكناس آن تا 30 درصد پايين آمد و سبب بياعتمادي مردم به آن بانك شد.
سرانجام با بنيانگذاري بانك ملي ايران در سال 1309 خورشيدي، حق انحصاري نشر اسكناس به اين بانك واگذار شد و بخش مهمي از سپردههاي بانك شاهنشاهي نيز به اين بانك جابهجا شد. با اين همه، بانك شاهنشاهي تا پايان دورهي امتياز 60 سالهي خود در سال 1327 خورشيدي، به كار بانكداري پرداخت و از آن پس با نام بانك ايران و انگليس در خاورميانه به كار خود ادامه داد.
بانك استقراضي روس. با آغاز كار بانك شاهنشاهي، روسها نيز در سال 1269 خورشيدي بانك اسقراضي روس را بنيانگذاري كردند و امتياز اين بانك براي 75 سال به ژاك پولياكف، سركنسول روس در ايران، واگذار شد. اين بانك نيز از پرداختن ماليات معاف بود و 7 درصد از سود خالص ساليانهي آن به خزانهي ناصرالدين شاه واريز ميشد. اين بانك پس از آغاز كار، امتياز ساختن راهآهن انزلي به قزوين، ساختن راه شوسهي تهران همدان و ساختن راه تهران قزوين را نيز به دست آورد. شعبههاي اين بانك بيشتر در شهرهاي شمالي راهاندازي شده بود و با دادن وامهاي رهني به زمينداران شمال توانست بخشي از اين زمينها را به چنگ آورد.
بانك استقراضي روس نتوانست همپايهي بانك شاهنشاهي به كار اقتصادي بپردازد و طي كار بانكداري در ايران نه تنها به سرمايهي آن افزوده نشد، بلكه سرمايهي آن همواره رو به كاهش بود. هنگام واگذاري اين بانك به دولت ايران در سال 1299 خورشيدي، از همهي دارايي سيزده ميليارد و هفتصد و نه ميليون قراني آن، تنها هفت هزار و ششصد ريال در صندوق آن برجاي مانده بود. پس از واگذاري بانك استقراضي به دولت ايران، كه در پي انقلاب روسيه و برپايي نظام اتحاد جماهير شوروري رخ داد، اين بانك به نام بانك ايران شناخته شد و سرانجام با بنيانگذاري بانك فلاحتي و صنعتي در سال 1312 خورشيدي، به اين بانك نوبنياد واگذار شد.
با اين كه بانك استقراضي در كار اقتصادي چندان كارآمد نبود، اما در گسترش نفوذ روسها در ايران بسيار كارآمد بود. اين بانك با دادن وام به دولت ايران، برخي از روحانيان، بازاريان و شخصيتهاي سرشناس، هدفهاي دولت روس را پيش ميبرد. براي نمونه، اين بانك با پرداختن بيست و دو ميليون و پانصد هزار منات وام هفت ساله با بهرهي 5 درصد، توانست درآمد گمركهاي شمال را به دست آورد و راه را براي وارد شدن كالاهاي روسي به ايران هموار كند. همچنين، هنگامي كه دولت مشروطه با بحران مالي روبهرو شد، نه تنها از پرداخت وام به آن خوددار كرد، بلكه دولتهاي ديگر را نيز از پرداخت وام بازداشت.
ديگر بانكهاي بيگانه. دولت عثماني نيز بانكي به نام بانك عثماني با شعبههايي در تهران، همدان و كرمانشاه راهاندازي كرد. آلمانيها نيز در جريان جنگ جهاني اول بانك آلمان را در شهر كرمانشاه بنيانگذاري كردند تا بتوانند براي پشتيباني از نيروهاي خود در منطقه، 4 ميليون مارك را به پول ايران تبديل كنند. اما مردم به اسكناسهاي اين بانك اعتماد كافي نداشتند و پس از اندكي دسته دسته به بانك آلمان ميرفتند و درخواست ميكردند اسكناسهاي آنان را به طلا و نقره عوض كنند. اين بانك پس از پايان يافتن جنگ جهاني اول و بيرون رفتن نيروهاي آلماني و عثماني از ايران، براي هميشه برچيده شد.
پيشنهاد بنيانگذاري بانك در ايران را نخستينبار ژان ساوالان (Savalan .J) فرانسوي در سال 1864 ميلادي، هنگامي كه ميرزا محمودخان ناصرالملك براي بستن قرارداد بنيانگذاري راهآهن در لندن بود، به او داد. پس از آن، بنگاه فرانسوي ارلانگه (Erlangeh) در سال 1886 كوشيد امتياز برپايي بانك در ايران را به دست آورد كه به نتيجه نرسيد. در همين زمان، روشنفكران و سرمايهداران ايراني نيز كوشيدند نياز كشور به داشتن بانك را براي دولتمردان قاجار روشن كنند. براي مثال، ميرزا ملكمخان ناظمالدوله كتابي پيرامون نياز كشور به بانك نوشت و محمد حسين امينالضرب، از بازرگانان و صرافان سرشناس، در نامهاي به ناصرالدين شاه نياز كشور را به بانك به او گوشزد كرد. چند نفر از بازرگانان و سرشناسان ايراني مقيم عثماني(تركيه) نيز براي بنيانگذاري بانك در ايران كوشش كردند. آنان ميخواستند با همكاري سرمايهگذاران فرانسوي و بانك عثماني، بانكي به نام بانك ايران و افغانستان، برپا كنند. اما چون سرمايهگذاران فرانسوي به سودآوري آن بانك اطمينان نداشتند، همكاري نكردند و چنين بانكي بازگشايي نشد.
بانك شرق جديد. نخستين بانك نوين در سال 1267 خورشيدي/1888 ميلادي با نام بانك شرق جديد(New Oriental Banking) در تهران بازگشايي شد و درشهرهاي مشهد، اصفهان، رشت، شيراز، بوشهر و تبريز نيز شعبه داشت. آن بانك يك بنياد انگليسي بود كه در ديگر كشورهاي آسيايي نيز شعبه داشت و توانست در زمان اندكي نرخ بهره را به 12 درصد كاهش دهد. آن بانك براي سپردههاي جاري 5/2 درصد، براي سپردههاي ششماهه، 4 درصد و براي سپردههاي يكساله، 6 درصد بهره ميپرداخت. شعبهي بانك تهران حوالههاي 5 قراني صادر ميكرد كه چون حواله به بانك ميرسيد، وجه آن را به صورت سكهي نقره ميپرداختند. اين بانك در برابر وامي كه پرداخت ميكرد، 12 درصد بهره ميگرفت كه براي شاه ايران حدود 6 تا 8 درصد بود.
بانك شاهنشاهي ايران. در سال 1269 خورشيدي/1889ميلادي، ناصرالدين شاه قاجار امتياز بانكداري را براي 60 سال به ژوليوس رويتر(Julius de Reuter) ، بنيانگذار خبرگزاري رويتر، داد. در نتيجه بانك شرق جديد، كه بدون هيچ گونه امتيازي در ايران كار ميكرد، پس از دو سال بسته شد و امكانات خود را به بانك نوبنيادي به نام بانك شاهنشاهي ايران (Persia Imperial Bank of) فروخت. در سال1270 خورشيدي/1890 ميلادي، سهام بانك شاهنشاهي، كه مردم ايران آن را با نام بانك شاهي ميشناختند، در لندن به فروش رفت و سرمايهي بانك به يك ميليون ليره رسيد. به زودي شعبههاي اين بانك در شهرستانها نيز بازگشايي شد. اين بانك در سال نخست بيش از 68 ليره سود خالص به دست آورد و 8 درصد سود به سهامداران پرداخت. بانك شاهي نخستين اسكناسها را نيز در ايران عرضه كرد. ارزش اسكناسها بين يك تومان تا هزار تومان بود.
بانك شاهي 6 درصد از سود خالص ساليانهي خود را به دولت ايران ميداد. همچنين، 4 هزار ليره با بهرهي 6 درصد(براي هزينهي سفر ناصرالدينشاه به اروپا) و وامهايي ديگري با بهرهي 8 درصد به دولت پرداخت. اين بانك معاف از ماليات، نگهداري و جابهجايي حسابهاي دولتي را با نظارت بازرس دولت، نيز برعهده داشت. اين بانك، امتياز انحصاري بهرهبرداري از معدنهاي آهن، سرب، مس، زغالسنگ و ديگر كانيها، به جز فلزهاي گرانبها و سنگهاي جواهر را در اختيار داشت. اين بانك در سال 1279 خورشيدي با به دست آوردن حق نظارت بر گردآوري عوارض گمركهاي جنوب، به عنوان وثيقهي بدهيهاي دولت و سپس با دريافت درآمدهاي شركت نفتي ايران و انگليس، مهمترين بنياد مالي در ايران شد.
بانك شاهنشاهي با دادن قرض به دولتمردان ايران راه را براي دخالتهاي انگلستان در ايران هموار ميكرد. اين بانك طي جنگ جهاني اول به مثابه صندوق پولي سياست جنگي دولت بريتانيا در ايران و منطقه بود. اين بانك با دادن پول به خانهاي منطقه آنها را به جنگ عليه دشمنان انگليس وادار ميكرد. اين بانك با بيرون بردن نقره از ايران، به پول ايران آسيب سختي وارد كرد. اين بانك با كمكهاي مالي خود، به كودتاي رضاخان و پايهريزي حكومت خودكامهي او نيز ياري رساند.
دخالتهاي بانك شاهنشاهي مخالفت برخي ار روحانيان، سرمايهداران ايراني و مردم را درپي داشت و به جنبشهايي براي رويارويي با بانك شاهي انجاميد. براي مثال، در سال 1273 خورشيدي برخي از بازرگانان و سرشناسان تبريز با همكاري هم مقدار زيادي از اسكناسهاي بانك شاهي را گردآرودند و براي گرفتن وجه نقره به بانك عرضه كردند. چون بانك شاهنشاهي نقره كافي براي پرداخت نداشت، ارزش اسكناس آن تا 30 درصد پايين آمد و سبب بياعتمادي مردم به آن بانك شد.
سرانجام با بنيانگذاري بانك ملي ايران در سال 1309 خورشيدي، حق انحصاري نشر اسكناس به اين بانك واگذار شد و بخش مهمي از سپردههاي بانك شاهنشاهي نيز به اين بانك جابهجا شد. با اين همه، بانك شاهنشاهي تا پايان دورهي امتياز 60 سالهي خود در سال 1327 خورشيدي، به كار بانكداري پرداخت و از آن پس با نام بانك ايران و انگليس در خاورميانه به كار خود ادامه داد.
بانك استقراضي روس. با آغاز كار بانك شاهنشاهي، روسها نيز در سال 1269 خورشيدي بانك اسقراضي روس را بنيانگذاري كردند و امتياز اين بانك براي 75 سال به ژاك پولياكف، سركنسول روس در ايران، واگذار شد. اين بانك نيز از پرداختن ماليات معاف بود و 7 درصد از سود خالص ساليانهي آن به خزانهي ناصرالدين شاه واريز ميشد. اين بانك پس از آغاز كار، امتياز ساختن راهآهن انزلي به قزوين، ساختن راه شوسهي تهران همدان و ساختن راه تهران قزوين را نيز به دست آورد. شعبههاي اين بانك بيشتر در شهرهاي شمالي راهاندازي شده بود و با دادن وامهاي رهني به زمينداران شمال توانست بخشي از اين زمينها را به چنگ آورد.
بانك استقراضي روس نتوانست همپايهي بانك شاهنشاهي به كار اقتصادي بپردازد و طي كار بانكداري در ايران نه تنها به سرمايهي آن افزوده نشد، بلكه سرمايهي آن همواره رو به كاهش بود. هنگام واگذاري اين بانك به دولت ايران در سال 1299 خورشيدي، از همهي دارايي سيزده ميليارد و هفتصد و نه ميليون قراني آن، تنها هفت هزار و ششصد ريال در صندوق آن برجاي مانده بود. پس از واگذاري بانك استقراضي به دولت ايران، كه در پي انقلاب روسيه و برپايي نظام اتحاد جماهير شوروري رخ داد، اين بانك به نام بانك ايران شناخته شد و سرانجام با بنيانگذاري بانك فلاحتي و صنعتي در سال 1312 خورشيدي، به اين بانك نوبنياد واگذار شد.
با اين كه بانك استقراضي در كار اقتصادي چندان كارآمد نبود، اما در گسترش نفوذ روسها در ايران بسيار كارآمد بود. اين بانك با دادن وام به دولت ايران، برخي از روحانيان، بازاريان و شخصيتهاي سرشناس، هدفهاي دولت روس را پيش ميبرد. براي نمونه، اين بانك با پرداختن بيست و دو ميليون و پانصد هزار منات وام هفت ساله با بهرهي 5 درصد، توانست درآمد گمركهاي شمال را به دست آورد و راه را براي وارد شدن كالاهاي روسي به ايران هموار كند. همچنين، هنگامي كه دولت مشروطه با بحران مالي روبهرو شد، نه تنها از پرداخت وام به آن خوددار كرد، بلكه دولتهاي ديگر را نيز از پرداخت وام بازداشت.
ديگر بانكهاي بيگانه. دولت عثماني نيز بانكي به نام بانك عثماني با شعبههايي در تهران، همدان و كرمانشاه راهاندازي كرد. آلمانيها نيز در جريان جنگ جهاني اول بانك آلمان را در شهر كرمانشاه بنيانگذاري كردند تا بتوانند براي پشتيباني از نيروهاي خود در منطقه، 4 ميليون مارك را به پول ايران تبديل كنند. اما مردم به اسكناسهاي اين بانك اعتماد كافي نداشتند و پس از اندكي دسته دسته به بانك آلمان ميرفتند و درخواست ميكردند اسكناسهاي آنان را به طلا و نقره عوض كنند. اين بانك پس از پايان يافتن جنگ جهاني اول و بيرون رفتن نيروهاي آلماني و عثماني از ايران، براي هميشه برچيده شد.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
آغازي براي بانكهاي ايراني
در همان زمان كه بانكهاي بيگانه در ايران كار ميكردند، بنيادهاي ايراني، كه با نام تجارتخانه شناخته ميشدند، نيز كار بانكي انجام ميدادند و برخي از آنها كوشش كردند به اندازهي توان خود با زيادهخواهيهاي بيگانگان رويارويي كنند. برخي از آنان حتي از رهبران مشروطه شدند و براي بنايانگذاري بانك ملي ايران نيز كوششهايي كردند.
تجارتخانهي تومانيانس. اين بنياد بازرگاني را هارطون تومانيانس در سال 1257 قمري/1841 ميلادي، پيش از برپايي بانكهاي بيگانه در ايران، در شهر تبريز بنيانگذاري كرده بود. او در آغاز به جابهجايي كالا بين ايران و روس ميپرداخت، اما پس از آشنايي با بانكداري نوين در روسيه، در سال 1309 قمري/ 1892 ميلادي، به صرافي روي آورد و پس از چندي، يكي از رقيبهاي بانك شاهنشاهي شد. اين بانك با پرداختن وام شش درصدي و بازگشايي حساب جاري به سرمايهي چشمگيري دست يافت. اما در جريان انقلاب روسيه ورشكست شد و اموالش، كه بيشتر آن در روسيه بود، از سوي دولت شوروي مصادره شد.
تجارتخانهي جمشديان. اين بنياد بازرگاني را ارباب جمشيد، بازرگانان زرتشتي، در سال 1304 قمري/1886 ميلادي، براي تجارت پارچه بنيانگذاري كرد. اين بنياد پس از چندي يك صرافي كارآمد شد و شعبههاي آن در يزد، شيراز، كرمان، بغداد، بمبئي، كلكته و پاريس بازگشايي شد. اين بنياد در زمان شكوفايي خود به خريد زمين روي آورد و براي خريدن زمين بيشتر، از بانك استقراضي وام گرفت، اما نتوانست وام خود را بپردازد و زمينهاي آن در سال 1334 قمري، از سوي بانك استقراضي مصادره شد.
تجارتخانهي جهانيان. اين بنياد بازرگاني را خسرو شاهجهان و برادرانش، كه از زمينداران زرتشتي بودند، در سال 1312 قمري/1894 ميلادي، در يزد بنيانگذاري كردند. آنان در آغاز به صادر كردن پنبه ميپرداختند، اما به بانكداري روي آوردند و به زودي شعبههايي در تهران، اصفهان، شيراز، كرمان، بندرعباس، رفسنجان و نمايندگيهايي در لندن و بمبئي برپا كردند. اين بنياد در سال 1331 قمري، به دليل كمك مالي به مشروطهخواهان به فرمان محمدعليشاه بسته شد و خسرو شاهجهان را به لندن تبعيد كردند.
كمپاني فارس. اين بنياد را عبدالرحيم شيرازي در سال 1315 قمري بنيانگذاري كرد. اين بنياد در بازارهاي جنوب اعتبار زيادي پيدا كرد، اما با فشار بانك شاهنشاهي ورشكست شد.
شركت اتحاديه. اين بنياد را بازرگانان ايراني براي رويارويي با زيادهخواهيهاي بانك شاهنشاهي در سال 1315 قمري در تبريز بنيانگذاري كردند. اين بنياد در سال نخست با همكاري گروهي از صرافان بزرگ مقدار زيادي از اسكناسهاي بانك شاهنشاهي را گردآوري كرد و براي گرفتن قران نقره به بانك شاهنشاهي برد. چون بانك شاهنشاهي نقره را از ايران بيرون ميفرستاد، نتوانست قران نقرهي را در برابر اسكناس گردآوري شده، بپردازد. با اين راهكار، ايرانيان توانستند ارزش اسكناس آن بانك را تا 30 درصد كاهش دهند و اعتماد مردم را از آن بانك به سوي بنيادهاي ايراني بازگردانند. با اين همه، شركت اتحاديه در سال 131 قمري ورشكست شد.
شركت عمومي ايران. اين بنياد در سال 1317 قمري با همكاري 17 صراف پايتخت و به كوشش محمد كاظم ملك التجار بنيانگذاري شد. اين بنياد به راهسازي نيز روي آورد، اما پس از 5 سال كار، به دليل بدي مديريت ورشكست شد.
شركت اسلاميه. اين بنياد را حاج سليمان ركن الملك شيرازي، پيشكار ظلالسلطان، در سال 1316 قمري در اصفهان بنيانگذاري كرد. اين بنياد چند سالي به كار صرافي پرداخت، اما كار بانكي آن چندان چشمگير نبود
در همان زمان كه بانكهاي بيگانه در ايران كار ميكردند، بنيادهاي ايراني، كه با نام تجارتخانه شناخته ميشدند، نيز كار بانكي انجام ميدادند و برخي از آنها كوشش كردند به اندازهي توان خود با زيادهخواهيهاي بيگانگان رويارويي كنند. برخي از آنان حتي از رهبران مشروطه شدند و براي بنايانگذاري بانك ملي ايران نيز كوششهايي كردند.
تجارتخانهي تومانيانس. اين بنياد بازرگاني را هارطون تومانيانس در سال 1257 قمري/1841 ميلادي، پيش از برپايي بانكهاي بيگانه در ايران، در شهر تبريز بنيانگذاري كرده بود. او در آغاز به جابهجايي كالا بين ايران و روس ميپرداخت، اما پس از آشنايي با بانكداري نوين در روسيه، در سال 1309 قمري/ 1892 ميلادي، به صرافي روي آورد و پس از چندي، يكي از رقيبهاي بانك شاهنشاهي شد. اين بانك با پرداختن وام شش درصدي و بازگشايي حساب جاري به سرمايهي چشمگيري دست يافت. اما در جريان انقلاب روسيه ورشكست شد و اموالش، كه بيشتر آن در روسيه بود، از سوي دولت شوروي مصادره شد.
تجارتخانهي جمشديان. اين بنياد بازرگاني را ارباب جمشيد، بازرگانان زرتشتي، در سال 1304 قمري/1886 ميلادي، براي تجارت پارچه بنيانگذاري كرد. اين بنياد پس از چندي يك صرافي كارآمد شد و شعبههاي آن در يزد، شيراز، كرمان، بغداد، بمبئي، كلكته و پاريس بازگشايي شد. اين بنياد در زمان شكوفايي خود به خريد زمين روي آورد و براي خريدن زمين بيشتر، از بانك استقراضي وام گرفت، اما نتوانست وام خود را بپردازد و زمينهاي آن در سال 1334 قمري، از سوي بانك استقراضي مصادره شد.
تجارتخانهي جهانيان. اين بنياد بازرگاني را خسرو شاهجهان و برادرانش، كه از زمينداران زرتشتي بودند، در سال 1312 قمري/1894 ميلادي، در يزد بنيانگذاري كردند. آنان در آغاز به صادر كردن پنبه ميپرداختند، اما به بانكداري روي آوردند و به زودي شعبههايي در تهران، اصفهان، شيراز، كرمان، بندرعباس، رفسنجان و نمايندگيهايي در لندن و بمبئي برپا كردند. اين بنياد در سال 1331 قمري، به دليل كمك مالي به مشروطهخواهان به فرمان محمدعليشاه بسته شد و خسرو شاهجهان را به لندن تبعيد كردند.
كمپاني فارس. اين بنياد را عبدالرحيم شيرازي در سال 1315 قمري بنيانگذاري كرد. اين بنياد در بازارهاي جنوب اعتبار زيادي پيدا كرد، اما با فشار بانك شاهنشاهي ورشكست شد.
شركت اتحاديه. اين بنياد را بازرگانان ايراني براي رويارويي با زيادهخواهيهاي بانك شاهنشاهي در سال 1315 قمري در تبريز بنيانگذاري كردند. اين بنياد در سال نخست با همكاري گروهي از صرافان بزرگ مقدار زيادي از اسكناسهاي بانك شاهنشاهي را گردآوري كرد و براي گرفتن قران نقره به بانك شاهنشاهي برد. چون بانك شاهنشاهي نقره را از ايران بيرون ميفرستاد، نتوانست قران نقرهي را در برابر اسكناس گردآوري شده، بپردازد. با اين راهكار، ايرانيان توانستند ارزش اسكناس آن بانك را تا 30 درصد كاهش دهند و اعتماد مردم را از آن بانك به سوي بنيادهاي ايراني بازگردانند. با اين همه، شركت اتحاديه در سال 131 قمري ورشكست شد.
شركت عمومي ايران. اين بنياد در سال 1317 قمري با همكاري 17 صراف پايتخت و به كوشش محمد كاظم ملك التجار بنيانگذاري شد. اين بنياد به راهسازي نيز روي آورد، اما پس از 5 سال كار، به دليل بدي مديريت ورشكست شد.
شركت اسلاميه. اين بنياد را حاج سليمان ركن الملك شيرازي، پيشكار ظلالسلطان، در سال 1316 قمري در اصفهان بنيانگذاري كرد. اين بنياد چند سالي به كار صرافي پرداخت، اما كار بانكي آن چندان چشمگير نبود
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
از بانك سپه تا بانك ملي
پس از برپايي نظام مشروطه و آغاز به كار نخستين دورهي مجلس شواري ملي، كوششهاي ايرانيان براي بنيانگذاري بانك ايراني جان تازهاي گرفت. در شوال سال 1323 قمري/1905 ميلادي، طرح بانك ملي ايران در مجلس پيگيري شد. بر اساس آن طرح، بانك ملي ايران يك شركت سهامي عام بود كه همگان ميتوانستند در آن سهم داشته باشند. همچنين، در آن طرح حق نشر اسكناس به بانك ملي واگذار شده بود و درآمد دولت بايد به اين بانك سپرده ميشد. سرمايهگذاري در راهسازي، بهرهبرداري از معدنها، خريد و فروش نقره و نظارت بر درآمدهاي گمركها و بندرها، نيز از كارهاي اين بانك برشمرده شده بود. اما با همهي سودمنديهايي كه اين طرح داشت، نبود امنيت كافي، كشمكشهاي سياسي و دشواريهاي ديگري كه نظام مشروطه پيش رو داشت، از بنيانگذاري چنين بانكي جلوگيري كرد.
پس از كودتاي رضاخان در سال 1299 خورشيدي، امنيتي كه با سركوب هر گونه جنبش سياسي و مردمي برقرار شد و افزايش درآمدهاي نفتي، راه را براي بنيانگذاري بانك ايراني هموار كرد. نخستين بانك ايراني در سال 1304 خورشيدي به نام بانك پهلوي قشون با سرمايهي يك ميليون تومان بازگشايي شد. بخشي از سرمايهي اين بانك را دولت فراهم كرد و بخشي از آن از صندوق بازنشستگي افسران و درجهداران ارتش به دست آمد. اين بانك، كه براي كمك به رفاه نظاميان بنيانگذاري شده بود، از سال 1324 خورشيدي با نام بانك سپه شناخته شد و از سال 1350 خورشيدي به صورت شركت سهامي اداره شد و اكنون نيز يكي از بانكها مهم ايران است.
دو سال پس از برپايي نخستين بانك نوين ايران، قانون بنيانگذاري بانك ملي ايران در سال 1306 خورشيدي در دولت مستوفيالممالك تنظيم شد و در همان سال به تصويب نمايندگان مجلس رسيد. سرمايهي آغازين اين بانك 2 ميليون تومان بود. اين بانك نقش بانك مركزي ايران را نيز داشت و همهي كارهاي مالي دولت در آن انجام ميشد. همچنين، پس از بازخريد امتياز نشر اسكناس از بانك شاهنشاهي، امتياز نشر اسكناس نيز از سال 1311 خورشيدي تا زمان بنيانگذاري بانك مركزي در سال 1339 خورشيدي، به اين بانك واگذار شد. بهزودي اين بانك داراي سرمايهي چشمگيري شد و توانست سرمايهي طرحهاي مهمي مانند ساختن راهآهن را فراهم كند.
پس از برپايي نظام مشروطه و آغاز به كار نخستين دورهي مجلس شواري ملي، كوششهاي ايرانيان براي بنيانگذاري بانك ايراني جان تازهاي گرفت. در شوال سال 1323 قمري/1905 ميلادي، طرح بانك ملي ايران در مجلس پيگيري شد. بر اساس آن طرح، بانك ملي ايران يك شركت سهامي عام بود كه همگان ميتوانستند در آن سهم داشته باشند. همچنين، در آن طرح حق نشر اسكناس به بانك ملي واگذار شده بود و درآمد دولت بايد به اين بانك سپرده ميشد. سرمايهگذاري در راهسازي، بهرهبرداري از معدنها، خريد و فروش نقره و نظارت بر درآمدهاي گمركها و بندرها، نيز از كارهاي اين بانك برشمرده شده بود. اما با همهي سودمنديهايي كه اين طرح داشت، نبود امنيت كافي، كشمكشهاي سياسي و دشواريهاي ديگري كه نظام مشروطه پيش رو داشت، از بنيانگذاري چنين بانكي جلوگيري كرد.
پس از كودتاي رضاخان در سال 1299 خورشيدي، امنيتي كه با سركوب هر گونه جنبش سياسي و مردمي برقرار شد و افزايش درآمدهاي نفتي، راه را براي بنيانگذاري بانك ايراني هموار كرد. نخستين بانك ايراني در سال 1304 خورشيدي به نام بانك پهلوي قشون با سرمايهي يك ميليون تومان بازگشايي شد. بخشي از سرمايهي اين بانك را دولت فراهم كرد و بخشي از آن از صندوق بازنشستگي افسران و درجهداران ارتش به دست آمد. اين بانك، كه براي كمك به رفاه نظاميان بنيانگذاري شده بود، از سال 1324 خورشيدي با نام بانك سپه شناخته شد و از سال 1350 خورشيدي به صورت شركت سهامي اداره شد و اكنون نيز يكي از بانكها مهم ايران است.
دو سال پس از برپايي نخستين بانك نوين ايران، قانون بنيانگذاري بانك ملي ايران در سال 1306 خورشيدي در دولت مستوفيالممالك تنظيم شد و در همان سال به تصويب نمايندگان مجلس رسيد. سرمايهي آغازين اين بانك 2 ميليون تومان بود. اين بانك نقش بانك مركزي ايران را نيز داشت و همهي كارهاي مالي دولت در آن انجام ميشد. همچنين، پس از بازخريد امتياز نشر اسكناس از بانك شاهنشاهي، امتياز نشر اسكناس نيز از سال 1311 خورشيدي تا زمان بنيانگذاري بانك مركزي در سال 1339 خورشيدي، به اين بانك واگذار شد. بهزودي اين بانك داراي سرمايهي چشمگيري شد و توانست سرمايهي طرحهاي مهمي مانند ساختن راهآهن را فراهم كند.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
كارشكنيها و كارسازيها
در جريان جنگ جهاني دوم، نيروهاي انگليس و شوروي به اشغال بخشهاي زيادي از ايران پرداختند كه پيامدهاي اقتصادي ناگواري براي مردم ايران داشت. تحريم نفتي ايران، كه پس از به نتيجه رسيدن مبارزهي ملت ايران براي مليشدن نفت از سوي دولت انگلستان آغاز شد، به كاهش چشمگير درآمد ارزي انجاميد. دولت شوروي با خودداري از بازپرداخت بدهيهاي خود به ايران و دولت ايالات متحدهي آمريكا با پرهيز از كمك مالي به دولت مردمي دكتر محمد مصدق، بر اين بحران اقتصادي دامن زدند. همهي اين كارشكنيها براي جلوگيري از پيشرفت دولت برخاسته از ارادهي ملتي بود كه براي آباداني ايران بهپا خواسته بود.
با همهي گرفتارهايي كه براي دولت دكتر مصدق به وجود آوردند، آن دولت مردمي براي بهبود نظام بانكي ايران گامهاي سازندهاي برداشت. دولت ايران براي نظارت بر بانكهاي بيگانه، از همهي بانكها خواست 51 درصد سپردههاي خود را نزد بانك ملي ايران سپردهگذاري كنند. همچنين، نخستين قانون بانكداري ايران، كه كارهاي بانكداري را بهروشني تعريف و حدود فعاليت بانكهاي بيگانه را مشخص كرد، به صورت لايحهي قانوني به امضاي دكتر مصدق رسيد. در آن قانون آمده بود كه بانكهاي بيگانه نبايد در كارهاي بانكي ايران دخالت كنند و كارهاي بانكي آنها بايد براساس قانونهايي انجام شود كه دولت ايران مشخص ميكند. همچنين، سرمايهگذاران بيگانه، كه سرمايهي خود را به صورت ارز به ايران وارد ميكنند، بايد آن را در بانك ملي ايران به ريال تبديل كند. بنيانگذاري هيات نظارت بر بانكها، شامل وزير دارايي، وزير اقتصاد و نمايندهي بانك ملي ايران، از ديگر كوششهاي سازندهي دولت دكتر مصدق بود
در جريان جنگ جهاني دوم، نيروهاي انگليس و شوروي به اشغال بخشهاي زيادي از ايران پرداختند كه پيامدهاي اقتصادي ناگواري براي مردم ايران داشت. تحريم نفتي ايران، كه پس از به نتيجه رسيدن مبارزهي ملت ايران براي مليشدن نفت از سوي دولت انگلستان آغاز شد، به كاهش چشمگير درآمد ارزي انجاميد. دولت شوروي با خودداري از بازپرداخت بدهيهاي خود به ايران و دولت ايالات متحدهي آمريكا با پرهيز از كمك مالي به دولت مردمي دكتر محمد مصدق، بر اين بحران اقتصادي دامن زدند. همهي اين كارشكنيها براي جلوگيري از پيشرفت دولت برخاسته از ارادهي ملتي بود كه براي آباداني ايران بهپا خواسته بود.
با همهي گرفتارهايي كه براي دولت دكتر مصدق به وجود آوردند، آن دولت مردمي براي بهبود نظام بانكي ايران گامهاي سازندهاي برداشت. دولت ايران براي نظارت بر بانكهاي بيگانه، از همهي بانكها خواست 51 درصد سپردههاي خود را نزد بانك ملي ايران سپردهگذاري كنند. همچنين، نخستين قانون بانكداري ايران، كه كارهاي بانكداري را بهروشني تعريف و حدود فعاليت بانكهاي بيگانه را مشخص كرد، به صورت لايحهي قانوني به امضاي دكتر مصدق رسيد. در آن قانون آمده بود كه بانكهاي بيگانه نبايد در كارهاي بانكي ايران دخالت كنند و كارهاي بانكي آنها بايد براساس قانونهايي انجام شود كه دولت ايران مشخص ميكند. همچنين، سرمايهگذاران بيگانه، كه سرمايهي خود را به صورت ارز به ايران وارد ميكنند، بايد آن را در بانك ملي ايران به ريال تبديل كند. بنيانگذاري هيات نظارت بر بانكها، شامل وزير دارايي، وزير اقتصاد و نمايندهي بانك ملي ايران، از ديگر كوششهاي سازندهي دولت دكتر مصدق بود
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
درآمدهاي نفتي و بانكهاي گوناگون
پس از كودتاي 28 مرداد 1332 خورشيدي دولت شوروي به بازپرداخت بدهيهاي خود پرداخت، دولت آمريكا كمكهاي مالي خود را آغاز كرد و تحريم نفتي نيز برداشته شد. به اين ترتيب، درآمدهاي نفتي افزايش يافت و اين افزايش همچنان ادامه پيدا كرد. رشد اقتصادي ناشي از پول نفت به رشد بانكداري پس از كودتاي آمريكايي انجاميد و بانكها گوناگوني در ايران بازگشايي شدند. از سال 1324 تا 1304، 27 بانك خصوصي و دولتي بنيانگذاري شد و از سال 1351 تا 1357، كه درآمدهاي نفتي افزايش چشمگيري يافت، 10 بانك ديگر نيز به بانكهاي ايران افزوده شد.
بانكهاي بازرگاني. اين بانكها براي فراهم كردن سرمايهي كارهاي بازرگاني كوشش ميكنند. نخستين بانك بازرگاني ايران، كه يك بانك خصوصي بود، در سال 1328 خورشيدي بازگشايي شد. سپس تعداد زيادي بانك بازرگاني دولتي و خصوصي و چند بانك با سرمايهي مشترك ايرانيان يا دولت ايران و دولتهاي بيگانه يا بيگانگان، به كار بانكي پرداختند: بانك بيمهي بازرگان(خصوصي،1331)، بانك تهران(خصوصي،1331)، بانك پارس(خصوصي،1331)، بانك صادرات و معادن ايران(خصوصي، 1331)، بانك اصناف(خصوصي،1336)، بانك كار(خصوصي،1337)، بانك اعتبارات ايران(ايران و فرانسه، 1337)، بانك ايران و انگليس(1337)، بانك تجارتي ايران و هلند(1337)، بانك بينالمللي ايران و ژاپن(1338)، بانك اقتصادي ايران(خصوصي،1338)، بانك ايران و خاورميانه(ايران و انگليس، 1338)، بانك ايرانيان(ايران و آمريكا، 1338)، بانك تجارت خارجي ايرانيان(ايران، آمريكا، آلمان و ايتاليا، 1339)، بانك بينالمللي ايران(ايران و چند كشور بيگانه،1353)، بانك توسعه و سرمايهگذاري ايران(ايرانيان و بيگانگان، 1352)، بانك داريوش(خصوصي، 1352)، بانك شهريار(خصوصي، 1352)، بانك ايران و عرب(1354)
بانكهاي كشاورزي. اين بانكها با هدف پيشرفت كشاورزي و آباداني روستاها بنيانگذاري شدند. نخستين بانك كشاورزي، بانك فلاحتي و صنعتي ايران بود كه در سال 1309 به عنوان شعبهي فلاحتي بانك ملي كار خود را آغاز كرده بود و از سال 1312 به طور مستقل كار ميكرد. سپس چند بانك خصوصي و دولتي نيز بازگشايي شد: بانك عمران املاك انتقالي پهلوي(خصوصي،1329)، بانك عمران و تعاون روستايي(خصوصي،1329)، بانك توسعهي كشاورزي(دولتي،1347)، بانك تعاون كشاورزي(خصوصي،1348)
بانكهاي ساختماني. اين بانكها پيامد مهاجرت روزافزون به شهرهاي بزرگ بودند و با هدف گسترش ساخت و ساز مسكن بنيانگذاري شدند. نخستين آنها، بانك رهني ايران بود كه در سال 1317 خورشيدي با مشاركت وزارت دارايي و بانك ملي بنيانگذاري شد. سپس دو بانك دولتي ديگر، بانك ساختماني(1331) و بانك ساختمان(1353) راهاندازي شد.
بانكهاي عمران منطقهاي. اين بانكها را دولت براي گسترش آباداني در منطقههاي ويژهاي كه توان توليدي زيادي دارند، در سال 1354 خورشيدي بنيانگذاري كرد. بانك گسترش خوزستان در خوزستان، كهكوليه و بويراحمد و شهرهاي پيرامون، بانك گسترش خزر در گيلان، مازندران و گرگان و بانك گسترش آذربايجان در آذربايجان شرقي و غربي و زنجان به شخصيتهاي حقيقي و حقوقي وام پرداخت ميكردند.
بانكهاي صنعتي. اين بانكها با هدف نوسازي صنعت و گسترش آن پايهگذاري شدند. نخستين آنها، بانك صنعتي و معدني بود كه در سال 1324 خورشيدي با هدف ادارهي كارخانهها و مركزهاي صنعتي و معدني بنيانگذاري شد. سپس در سال 1328 خورشيدي، بانك برنامه براي كمك به كارهاي توليدي در راستاي برنامهي هفت سالهي دولت راهاندازي شد. در سال 1335 خورشيدي، بانك اعتبارات صنعتي جانشين اين بانك شد. سپس، بخش خصوصي نيز در اين ميدان فعال شد و بانك توسعهي صنعتي در سال 1338 با سرمايهي بخش خصوصي ايراني و بيگانه و بانك صنايع ايران در سال 1352 با سرمايهي بازرگانان و فعالان بخش صنعت بنيانگذاري شد.
بانكهاي اختصاصي. اين بانكها براي هدفهاي خاص يا براي گروه خاصي از مردم بنيانگذاري شدند. بانك بيمهي ايران(1337) براي گسترش صنعت بيمه، بانك اعتبارات تعاوني توزيع(1338) براي گسترش شركتهاي تعاوني توزيع، بانك رفاه كارگران(1339) براي پاسخ به نيازهاي كارگران، بانك فرهنگيان(1356) براي جذب پساندازهاي كوچك فرهنگيان در راستاي فراهم كردن مسكن مناسب براي آنان، راهاندازي شدند
پس از كودتاي 28 مرداد 1332 خورشيدي دولت شوروي به بازپرداخت بدهيهاي خود پرداخت، دولت آمريكا كمكهاي مالي خود را آغاز كرد و تحريم نفتي نيز برداشته شد. به اين ترتيب، درآمدهاي نفتي افزايش يافت و اين افزايش همچنان ادامه پيدا كرد. رشد اقتصادي ناشي از پول نفت به رشد بانكداري پس از كودتاي آمريكايي انجاميد و بانكها گوناگوني در ايران بازگشايي شدند. از سال 1324 تا 1304، 27 بانك خصوصي و دولتي بنيانگذاري شد و از سال 1351 تا 1357، كه درآمدهاي نفتي افزايش چشمگيري يافت، 10 بانك ديگر نيز به بانكهاي ايران افزوده شد.
بانكهاي بازرگاني. اين بانكها براي فراهم كردن سرمايهي كارهاي بازرگاني كوشش ميكنند. نخستين بانك بازرگاني ايران، كه يك بانك خصوصي بود، در سال 1328 خورشيدي بازگشايي شد. سپس تعداد زيادي بانك بازرگاني دولتي و خصوصي و چند بانك با سرمايهي مشترك ايرانيان يا دولت ايران و دولتهاي بيگانه يا بيگانگان، به كار بانكي پرداختند: بانك بيمهي بازرگان(خصوصي،1331)، بانك تهران(خصوصي،1331)، بانك پارس(خصوصي،1331)، بانك صادرات و معادن ايران(خصوصي، 1331)، بانك اصناف(خصوصي،1336)، بانك كار(خصوصي،1337)، بانك اعتبارات ايران(ايران و فرانسه، 1337)، بانك ايران و انگليس(1337)، بانك تجارتي ايران و هلند(1337)، بانك بينالمللي ايران و ژاپن(1338)، بانك اقتصادي ايران(خصوصي،1338)، بانك ايران و خاورميانه(ايران و انگليس، 1338)، بانك ايرانيان(ايران و آمريكا، 1338)، بانك تجارت خارجي ايرانيان(ايران، آمريكا، آلمان و ايتاليا، 1339)، بانك بينالمللي ايران(ايران و چند كشور بيگانه،1353)، بانك توسعه و سرمايهگذاري ايران(ايرانيان و بيگانگان، 1352)، بانك داريوش(خصوصي، 1352)، بانك شهريار(خصوصي، 1352)، بانك ايران و عرب(1354)
بانكهاي كشاورزي. اين بانكها با هدف پيشرفت كشاورزي و آباداني روستاها بنيانگذاري شدند. نخستين بانك كشاورزي، بانك فلاحتي و صنعتي ايران بود كه در سال 1309 به عنوان شعبهي فلاحتي بانك ملي كار خود را آغاز كرده بود و از سال 1312 به طور مستقل كار ميكرد. سپس چند بانك خصوصي و دولتي نيز بازگشايي شد: بانك عمران املاك انتقالي پهلوي(خصوصي،1329)، بانك عمران و تعاون روستايي(خصوصي،1329)، بانك توسعهي كشاورزي(دولتي،1347)، بانك تعاون كشاورزي(خصوصي،1348)
بانكهاي ساختماني. اين بانكها پيامد مهاجرت روزافزون به شهرهاي بزرگ بودند و با هدف گسترش ساخت و ساز مسكن بنيانگذاري شدند. نخستين آنها، بانك رهني ايران بود كه در سال 1317 خورشيدي با مشاركت وزارت دارايي و بانك ملي بنيانگذاري شد. سپس دو بانك دولتي ديگر، بانك ساختماني(1331) و بانك ساختمان(1353) راهاندازي شد.
بانكهاي عمران منطقهاي. اين بانكها را دولت براي گسترش آباداني در منطقههاي ويژهاي كه توان توليدي زيادي دارند، در سال 1354 خورشيدي بنيانگذاري كرد. بانك گسترش خوزستان در خوزستان، كهكوليه و بويراحمد و شهرهاي پيرامون، بانك گسترش خزر در گيلان، مازندران و گرگان و بانك گسترش آذربايجان در آذربايجان شرقي و غربي و زنجان به شخصيتهاي حقيقي و حقوقي وام پرداخت ميكردند.
بانكهاي صنعتي. اين بانكها با هدف نوسازي صنعت و گسترش آن پايهگذاري شدند. نخستين آنها، بانك صنعتي و معدني بود كه در سال 1324 خورشيدي با هدف ادارهي كارخانهها و مركزهاي صنعتي و معدني بنيانگذاري شد. سپس در سال 1328 خورشيدي، بانك برنامه براي كمك به كارهاي توليدي در راستاي برنامهي هفت سالهي دولت راهاندازي شد. در سال 1335 خورشيدي، بانك اعتبارات صنعتي جانشين اين بانك شد. سپس، بخش خصوصي نيز در اين ميدان فعال شد و بانك توسعهي صنعتي در سال 1338 با سرمايهي بخش خصوصي ايراني و بيگانه و بانك صنايع ايران در سال 1352 با سرمايهي بازرگانان و فعالان بخش صنعت بنيانگذاري شد.
بانكهاي اختصاصي. اين بانكها براي هدفهاي خاص يا براي گروه خاصي از مردم بنيانگذاري شدند. بانك بيمهي ايران(1337) براي گسترش صنعت بيمه، بانك اعتبارات تعاوني توزيع(1338) براي گسترش شركتهاي تعاوني توزيع، بانك رفاه كارگران(1339) براي پاسخ به نيازهاي كارگران، بانك فرهنگيان(1356) براي جذب پساندازهاي كوچك فرهنگيان در راستاي فراهم كردن مسكن مناسب براي آنان، راهاندازي شدند
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
بانكداري در جمهوري اسلامي
بانكداري در نظام جمهوري اسلامي بر اساس قانونهاي برخاسته از چند اصل پايهاي دين اسلام دربارهي سرمايه انجام ميگيرد: 1) حرام بودن بهره؛ 2) تقدم مالكيت عمومي؛ 3) سفارش به تعاون؛ 4) اجراي سياستهاي اعتباري به سود كمدرآمدان. بر اين اساس، پس از پيروزي انقلاب اسلامي، همهي بانكها، چه بانكهاي خصوصي و چه بانكهاي بيگانگان، ملي در نظر گرفته شدند و بانكداري بدون ربا، اساس كار آنها شد. همچنين، هر چند بانك مانند هم، يكي شدند و همهي بانكها اجرا كنندهي سياستهاي واحدي شدند.
بانك ملي ايران. اين بانك كه در 20 شهريورماه 1307 خورشيدي بازگشايي شد، پس از انقلاب كار خود را بر اساس قانون بانكداري بدون ربا ادامه داد.
بانك مركزي. اين بانك كه در 18 مرداد 1339 خورشيدي بازگشايي شد، پس از انقلاب اسلامي با عنوان بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران براي سامان دادن به نظام بانكي بر اساس بانكداري اسلامي به كار خود ادامه داد.
بانك سپه. اين بانك كه در سال 1304 خورشيدي براي رسيدگي به نيازهاي نيروهاي نظامي بنيانگذاري شد، پس از انقلاب با همين نام به كار خود ادامه داد و انجام كارهاي بانكي مربوط به نيروي انتظامي بخشي از برنامهي كاري آن شد.
بانك تجارت. اين بانك از درهمآميختن بانكهاي ايران و انگليس، اعتبارات ايران، ايران و خاورميانه، ايران و هلند، بازرگاني ايران، ايرانشهر، صنايع ايران، شهريار، ايرانيان، كار، ايران و ژاپن و بانك ايران و روس به وجود آمد.
بانك مسكن. اين بانك از درهمآميختن بانكهاي رهني، ساختمان و فرهنگيان و شركتهاي سرمايهگذاري ساختماني بانكها ايران، پسانداز و وام مسكن كوروش بزرگ، اكباتان، پاسارگاد و شركتهاي پسانداز مسكن شهرستانها به وجود آمد.
بانك ملت. اين بانك از درهمآميختن بانكهاي تهران، داريوش، پارس، اعتبارات تعاوني توزيع، ايران و عرب، بينالمللي ايران، عمران، بيمهي ايران و بانك تجارت خارجي ايران به وجود آمد.
بانك كشاورزي. اين بانك از درهمآميختن بانك تعاون كشاورزي، بانك توسعهي كشاورزي و بنيادهاي وابسته به وزارت كشاورزي و عمران روستايي به وجود آمد.
بانك صنعت و معدن. اين بانك از درهمآميختن بانك توسعه و سرمايهگذاري ايران، شركت سرمايهگذاري بانكهاي ايران، صندوق ضمانت صنعتي و صندوق معادن به وجود آمد.
بانك صادرات و بانكهاي استان. اين بانك از درهمآميختن بانكهاي گسترش خوزستان، خزر و آذربايجان به وجود آمد.
بانك توسعهي صادرات ايران. اين بانك، كه در سال 1331 خورشيدي با نام بانك توسعهي صادرات براي گسترش بازرگاني جهاني بنيانگذاري شد، از سال 1371 با نام بانك توسعهي صادرات ايران كار خود را آغاز كرد.
بانك رفاه. اين بانك كه در سال 1339 خورشيدي با نام بانك رفاه كارگران بنيانگذاري شد، از سال 1376 خورشيدي با نام بانك رفاه به عنوان يك بانك بازرگاني به كار خود ادامه داد و رسيدگي به كارهاي بانكي سازمان تامين اجتماعي بخشي از برنامهي كاري آن شد.
پست بانك. كار اين بانك در سال 1366 به صورت پست مالي آغاز شد و از سال 1374 با تصويب مجلس شوراي اسلامي به صورت شركت پست بانك درآمد
بانكداري در نظام جمهوري اسلامي بر اساس قانونهاي برخاسته از چند اصل پايهاي دين اسلام دربارهي سرمايه انجام ميگيرد: 1) حرام بودن بهره؛ 2) تقدم مالكيت عمومي؛ 3) سفارش به تعاون؛ 4) اجراي سياستهاي اعتباري به سود كمدرآمدان. بر اين اساس، پس از پيروزي انقلاب اسلامي، همهي بانكها، چه بانكهاي خصوصي و چه بانكهاي بيگانگان، ملي در نظر گرفته شدند و بانكداري بدون ربا، اساس كار آنها شد. همچنين، هر چند بانك مانند هم، يكي شدند و همهي بانكها اجرا كنندهي سياستهاي واحدي شدند.
بانك ملي ايران. اين بانك كه در 20 شهريورماه 1307 خورشيدي بازگشايي شد، پس از انقلاب كار خود را بر اساس قانون بانكداري بدون ربا ادامه داد.
بانك مركزي. اين بانك كه در 18 مرداد 1339 خورشيدي بازگشايي شد، پس از انقلاب اسلامي با عنوان بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران براي سامان دادن به نظام بانكي بر اساس بانكداري اسلامي به كار خود ادامه داد.
بانك سپه. اين بانك كه در سال 1304 خورشيدي براي رسيدگي به نيازهاي نيروهاي نظامي بنيانگذاري شد، پس از انقلاب با همين نام به كار خود ادامه داد و انجام كارهاي بانكي مربوط به نيروي انتظامي بخشي از برنامهي كاري آن شد.
بانك تجارت. اين بانك از درهمآميختن بانكهاي ايران و انگليس، اعتبارات ايران، ايران و خاورميانه، ايران و هلند، بازرگاني ايران، ايرانشهر، صنايع ايران، شهريار، ايرانيان، كار، ايران و ژاپن و بانك ايران و روس به وجود آمد.
بانك مسكن. اين بانك از درهمآميختن بانكهاي رهني، ساختمان و فرهنگيان و شركتهاي سرمايهگذاري ساختماني بانكها ايران، پسانداز و وام مسكن كوروش بزرگ، اكباتان، پاسارگاد و شركتهاي پسانداز مسكن شهرستانها به وجود آمد.
بانك ملت. اين بانك از درهمآميختن بانكهاي تهران، داريوش، پارس، اعتبارات تعاوني توزيع، ايران و عرب، بينالمللي ايران، عمران، بيمهي ايران و بانك تجارت خارجي ايران به وجود آمد.
بانك كشاورزي. اين بانك از درهمآميختن بانك تعاون كشاورزي، بانك توسعهي كشاورزي و بنيادهاي وابسته به وزارت كشاورزي و عمران روستايي به وجود آمد.
بانك صنعت و معدن. اين بانك از درهمآميختن بانك توسعه و سرمايهگذاري ايران، شركت سرمايهگذاري بانكهاي ايران، صندوق ضمانت صنعتي و صندوق معادن به وجود آمد.
بانك صادرات و بانكهاي استان. اين بانك از درهمآميختن بانكهاي گسترش خوزستان، خزر و آذربايجان به وجود آمد.
بانك توسعهي صادرات ايران. اين بانك، كه در سال 1331 خورشيدي با نام بانك توسعهي صادرات براي گسترش بازرگاني جهاني بنيانگذاري شد، از سال 1371 با نام بانك توسعهي صادرات ايران كار خود را آغاز كرد.
بانك رفاه. اين بانك كه در سال 1339 خورشيدي با نام بانك رفاه كارگران بنيانگذاري شد، از سال 1376 خورشيدي با نام بانك رفاه به عنوان يك بانك بازرگاني به كار خود ادامه داد و رسيدگي به كارهاي بانكي سازمان تامين اجتماعي بخشي از برنامهي كاري آن شد.
پست بانك. كار اين بانك در سال 1366 به صورت پست مالي آغاز شد و از سال 1374 با تصويب مجلس شوراي اسلامي به صورت شركت پست بانك درآمد
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]