علامه محمد اقبال لاهوری
شاعر فارسي گوي و متفكّر پاكستاني، كه با خطاب هاي "شاعر مشرق"، "حكيم امّت" و "مصوّرپاكستان" نيز ياد مي شود. پدرش "شيخ نور محمّد" ( متوفي 1347-1348 ق /1929 م ) و مادرش "امام بي بي" بود. او در شهر "سيالكوت" واقع در "استان پنجاب پاكستان" متولّد شد. درباره ی تاريخ تولد او اختلاف روايت است. خود اقبال، در يكي از يادداشت هايش، آن را سوم ذوالقعده (1294 ق / 1876 م) نوشته است، امّا در بسياري از مقالات و منابعي كه در حين حيات اقبال منتشر شده است، تاريخ تولد او (1870 م)، ( 1872 م)، (1875 م)، (1876 م) نيز آمده است كه خود اقبال هيچ سعي در تكذيب آن ها نداشته است. اكنون دولت پاكستان سوم ذوالقعده (1294 ق / هفتم نوامبر 1877 م) را به طور رسمي تاريخ تولّد اقبال پذيرفته است. اقبال علوم ابتدايي را در سيالوكت در محضر "مولوي مير حسن شاه" ( متوفي 25 سپتامر 1929 ) و دانشكده ی "سكاچ مشن" فراگرفت و پس از گذراندن امتحان كلاس دوازدهم (ديپلم)، در (1313 ق/ 1895 م) به "لاهور" رفت و در دانشكده ی دولتي آن دوره هاي ليسانس و فوق ليسانس را با موفقيت به اتمام رسانيد. در اين دانشكده، مستشرق معروف انگليسي، سرتامس آرنولد ( 1864 – 1930 م )، استاد فلسفه بود. اقبال تا (1323 ق / 1905 م) در دانشكده خاورشناسي دانشگاه پنجاب لاهور عربي تدريس مي كرد؛ سپس، براي ادامه ی تحصيلات عالي رهسپار اروپا شد و در دانشكده ی "ترينيتي دانشگاه كيمبريج" پيش دوره هايي را گذرانيد. همان جا با ايران شناسان و دانشمندان معروف، مانند "ادوارد براون" و "رينولد آلن نيكلسون"، آشنا شد كه باعث احياي علاقه اقبال به فارسي، عربي، ايران و فيلسوفان ايراني شد. در (1325 ق / 1907 م) به "آلمان" رفت و در "دانشگاه مونيخ" به اخذ درجه دكتري در رشته فلسفه نايل آمد. در سال بعد به وطن بازگشت. رساله ی دكتري او تحت عنوان سير فلسفه مابعد الطّبيعه، در ايران از علاقه او به فلسفه اسلامي عرفاني حكايت مي كند. اقبال در لاهور به وكالت دادگستري پرداخت و تا پايان عمر شغل خود را تغيير نداد و از همين راه امرار معاش كرد. در (1341 – 1342 ق / 1923 م)، دولت بريتانيا به پاس خدمات ادبي اقبال لقب "سر" به او داد كه براي مسلمانان مبارز شبه قاره اندكي موجب تأسّف شد؛ تأسّف از اين بابت كه ممكن بود اين كار اقبال را از حق گويي بر ضدّ استعمار انگليسي باز دارد؛ امّا اقبال گفت: "اگرچه زندگي عملي من مؤمنانه نيست، امّا قلب من مؤمن است." در (1350 ق / 1931 م)، اقبال براي شركت در دومين كنفرانس ميزگرد دولت بريتانيا در موضوع آينده ی سياسي شبه قاره به لندن سفر كرد. در بازگشت از راه ايتاليا و مصر به فلسطين رسيد و به دعوت مفتي بزرگ فلسطين، "سيّد امين الحسيني"، در مؤتمر عالم اسلامي سخنراني كرد. در (1351 ق / 1932 م)، براي شركت در سومين كنفرانس ميزگرد دوباره از پاريس به لندن رفت و در راه برگشت به اسپانيا رفت و از بناهاي تاريخي دوره حكومت اسلامي ديدن كرد. در اول رجب (1325 ق / 12 اكتبر 1933 م)، به دعوت "محمد نادرشاه افغان" به افغانستان رفت. دولت افغان در تأسيس دانشگاه و تجديد نظام آموزشي كشور از نظريات اقبال استفاده كرد. اقبال در آرزوي سفر به حجاز بود و مقدمات سفر فراهم شده بود، امّا به سبب بيماريي كه در (1353 ق / 1934 م)، عارض او شد از اين سفر بازماند، و سرانجام در بيستم صفر (1357 ق / بيست و يكم آوريل 1938 م) در لاهور درگذشت؛ او را در ضلع جنوبي محوّطه ی مسجد پادشاهي لاهور به خاك سپردند. در اوايل قرن بيستم ميلادي نهضت هاي بيداري مردم و استقلال طلبي در هند ادامه داشت. اقبال در (1344 – 1345 ق / 1926 م)، در مجلس محلّي قانون گذاري پنجاب، به نمايندگي مردم لاهور انتخاب شد و در سياست علمي هند قدم نهاد. در (1347 ق / ژانويه 1929 م)، به نمايندگي مسلم ليگ در كنفرانس سراسري احزاب اسلامي هند، در دهلي، شركت كرد. مصوّبات اين كنفرانس موجبات اتّحاد حزب هاي اسلامي را فراهم آورد. در (1349 ق / دسامبر 1930 م) در "الله آباد" گردهمايي سالانه مسلم ليگ برگزار شد. رياست گردهمايي بر عهده اقبال بود. در اين جلسه او خطابه ی معروف خود را ايراد کرد كه اساس استقلال پاكستان شد. اقبال به اين نتيجه رسيده بود كه با نظريه ی ملّي گرايي نمي توان هند را متحد نگاه داشت. از لحاظ نظريات و عقايد ملّت اسلامي را ملّت مستقل و جداگانه مي شمرد و به همين سبب تحقّق احكام علمي اسلامي تشكيل دولت مستقلّ مسلمانان را ضروري مي دانست.
منبع: شورای گسترش زبان فارسی
محل تحصیل: مونیخ و کمبریج.
استادان: میک تیگارت، مولانا سید میرحسین رضوى سیالکوتى.
تحصیلات: دکتراى فلسفه، حقوق و ادبیات.
مهارتها: تسلط بر زبانهاى عربى، فارسى، سنسگریت، انگلیسى و اردو، فلسفه و معارف اسلامى.
مشاغل و مناصب: استاد دانشگاه، وکالت دادگسترى، رییس دانشکده علوم شرقى و شعبه فلسفه در دانشگاه پنجاب.
آثار قلمی:
"ناله یتیم" نخستین اثر اقبال بود و وی آن را در جلسه سالیانه انجمن حمایتالاسلام در لاهور خواند. آثار اقبال به طور کلی عبارتند از:
علمالاقتصاد: نخستین کتاب درباره اقتصاد به زبان اردو، چاپ لاهور.
توسعه حکمت در ایران (سیر فلسفه در ایران)
تاریخ هند
اسرار خودی
رموز بیخودی
پیام مشرق
بانگ درا
زبور عجم
جاویدنامه
احیای فکر دینی در اسلام
مثنوی مسافر
بال جبرئیل
ضرب کلیم
ارمغان حجاز
یادداشتهای پراکنده

