زندگانی حضرت محمد ( ص )
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, شوراي نظارت
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
مهاجرت به حبشه
در سال پنجم از بعثت يک دسته از اصحاب پيغمبر که عده آنها به 80نفر
مي رسيد و تحت آزار و اذيت مشرکان بودند، بر حسب موافقت پيامبر (ص ) به حبشه
رفتند. حبشه ، جای امن و آرامی بود و نجاشی حکمروای آنجا مردی بود مهربان و
مسيحي . مسلمانان مي خواستند در آنجا ضمن کسب و کار، خدای را عبادت کنند. اما در
آنجا نيز مسلمانها از آزار مردم مکه در امان نبودند. مکي ها از نجاشی خواستند
مسلمانان را به مکه برگرداند و برای اينکه پادشاه حبشه را به سوی خود جلب کنند
هديه هايی هم برای وی فرستادند. اما پادشاه حبشه گفت : اينها از تمام سرزمينها،
سرزمين مرا برگزيده اند. من بايد تحقيق کنم ، تا بدانم چه مي گويند و شکايت آنها و
علت آن چيست ؟ سپس دستور داد مسلمانان را در دربار حاضر کردند. از آنها خواست
علت مهاجرت و پيامبر خود و دين تازه خود را معرفی کنند. جعفر بن ابيطالب به
نمايندگی مهاجرين برخاست و چنين گفت :
"ما مردمی نادان بوديم . بت مي پرستيديم . از گوشت مردار تغذيه مي کرديم .
کارهای زشت مرتکب مي شديم . حق همسايگان را رعايت نمي کرديم . زورمندان ، ناتوانان
را پايمال مي کردند. تا آن گاه که خداوند از بين ما پيامبری برانگيخت و او را به
راستگويی و امانت مي شناسيم . وی ما را به پرستش خدای يگانه دعوت کرد. از ما
خواست که از پرستش بتهای سنگی و چوبی دست برداريم . و راستگو، امانتدار،
خويشاوند دوست ، خوشرفتار و پرهيزگار باشيم . کار زشت نکنيم . مال يتيمان را
نخوريم . زنا را ترک گوئيم . نماز بخوانيم . روزه بگيريم ، زکوة بدهيم ، ما هم به
اين پيامبر ايمان آورديم و پيرو او شديم . قوم ما هم به خاطر اينکه ما چنين دينی
را پذيرفتيم به ما بسيار ستم کردند تا از اين دين دست برداريم و بت پرست شويم
و کارهای زشت را دوباره شروع کنيم . وقتی کار بر ما سخت شد و آزار آنها از حد
گذشت ، به کشور تو پناه آورديم و از پادشاهان تو را برگزيديم . اميدواريم در پناه
تو بر ما ستم نشود".
نجاشی گفت : از آياتی که پيامبر (ص ) بر شما خوانده است برای ما هم اندکی
بخوانيد.
جعفر آيات اول سوره مريم را خواند. نجاشی و اطرافيانش سخت تحت تأثير
قرار گرفتند و گريه کردند. نجاشی که مسيحی بود گفت : به خدا قسم اين سخنان از
همان جايی آمده است که سخنان حضرت عيسی سرچشمه گرفته .
سپس نجاشی به مشرکان مکه گفت : من هرگز اينها را به شما تسليم نخواهم کرد.
کفار قريش از اين شکست بی اندازه خشمگين شدند و به مکه باز گشتند.
در سال پنجم از بعثت يک دسته از اصحاب پيغمبر که عده آنها به 80نفر
مي رسيد و تحت آزار و اذيت مشرکان بودند، بر حسب موافقت پيامبر (ص ) به حبشه
رفتند. حبشه ، جای امن و آرامی بود و نجاشی حکمروای آنجا مردی بود مهربان و
مسيحي . مسلمانان مي خواستند در آنجا ضمن کسب و کار، خدای را عبادت کنند. اما در
آنجا نيز مسلمانها از آزار مردم مکه در امان نبودند. مکي ها از نجاشی خواستند
مسلمانان را به مکه برگرداند و برای اينکه پادشاه حبشه را به سوی خود جلب کنند
هديه هايی هم برای وی فرستادند. اما پادشاه حبشه گفت : اينها از تمام سرزمينها،
سرزمين مرا برگزيده اند. من بايد تحقيق کنم ، تا بدانم چه مي گويند و شکايت آنها و
علت آن چيست ؟ سپس دستور داد مسلمانان را در دربار حاضر کردند. از آنها خواست
علت مهاجرت و پيامبر خود و دين تازه خود را معرفی کنند. جعفر بن ابيطالب به
نمايندگی مهاجرين برخاست و چنين گفت :
"ما مردمی نادان بوديم . بت مي پرستيديم . از گوشت مردار تغذيه مي کرديم .
کارهای زشت مرتکب مي شديم . حق همسايگان را رعايت نمي کرديم . زورمندان ، ناتوانان
را پايمال مي کردند. تا آن گاه که خداوند از بين ما پيامبری برانگيخت و او را به
راستگويی و امانت مي شناسيم . وی ما را به پرستش خدای يگانه دعوت کرد. از ما
خواست که از پرستش بتهای سنگی و چوبی دست برداريم . و راستگو، امانتدار،
خويشاوند دوست ، خوشرفتار و پرهيزگار باشيم . کار زشت نکنيم . مال يتيمان را
نخوريم . زنا را ترک گوئيم . نماز بخوانيم . روزه بگيريم ، زکوة بدهيم ، ما هم به
اين پيامبر ايمان آورديم و پيرو او شديم . قوم ما هم به خاطر اينکه ما چنين دينی
را پذيرفتيم به ما بسيار ستم کردند تا از اين دين دست برداريم و بت پرست شويم
و کارهای زشت را دوباره شروع کنيم . وقتی کار بر ما سخت شد و آزار آنها از حد
گذشت ، به کشور تو پناه آورديم و از پادشاهان تو را برگزيديم . اميدواريم در پناه
تو بر ما ستم نشود".
نجاشی گفت : از آياتی که پيامبر (ص ) بر شما خوانده است برای ما هم اندکی
بخوانيد.
جعفر آيات اول سوره مريم را خواند. نجاشی و اطرافيانش سخت تحت تأثير
قرار گرفتند و گريه کردند. نجاشی که مسيحی بود گفت : به خدا قسم اين سخنان از
همان جايی آمده است که سخنان حضرت عيسی سرچشمه گرفته .
سپس نجاشی به مشرکان مکه گفت : من هرگز اينها را به شما تسليم نخواهم کرد.
کفار قريش از اين شکست بی اندازه خشمگين شدند و به مکه باز گشتند.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
محاصره اقتصادي
مشرکان قريش برای اينکه پيامبر (ص ) و مسلمانان را در تنگنا قرار دهند عهد
نامه ای نوشتند و امضا کردند که بر طبق آن بايد قريش ارتباط خود را با محمد (ص )
و طرفدارانش قطع کنند. با آنها زناشويی و معامله نکنند. درهمه پيش آمدها با
دشمنان اسلام هم دست شوند. اين عهدنامه را در داخل کعبه آويختند و سوگند خوردند
متن آنرا رعايت کنند. ابو طالب حامی پيامبر (ص ) از فرزندان هاشم و مطلب
خواست تا در دره ای که به نام "شعب ابی طالب " است ساکن شوند و از بت پرستان
دور شوند. مسلمانان در آنجا در زير سايبانها زندگی تازه را آغاز کردند و برای
جلوگيری از حمله ناگهانی آنها برجهای مراقبتی ساختند. اين محاصره سخت سه سال
طول کشيد. تنها در ماههای حرام (رجب - محرم - ذيقعده - ذيحجه ) پيامبر (ص ) و
مسلمانان از "شعب " برای تبليغ دين و خريد اندکی آذوقه خارج مي شدند ولی کفار -
بخصوص ابو لهب - اجناس را مي خريدند و يا دستور مي دادند که آنها را گران کنند
تا مسلمانان نتوانند چيزی خريداری نمايند. گرسنگی و سختی به حد نهايت رسيد. اما
مسلمانان استقامت خود را از دست ندادند. روزی از طريق وحی پيامبر (ص ) خبردار
شد که عهد نامه را موريانه ها خورده اند و جز کلمه "بسمک اللهم " چيزی باقی
نمانده . اين مطلب را ابو طالب در جمع مشرکان گفت . وقتی رفتند و تحقيق کردند
به صدق گفتار پيامبر پی بردند و دست از محاصره کشيدند.
مسلمانان نيز نفسی براحت کشيدند... اما... اما پس از چند ماهی خديجه همسر با
وفا و ابو طالب حامی پيغمبر (ص ) دار دنيا را وداع کردند و اين امر بر پيامبر
گران آمد. بار ديگر اذيت و آزار مشرکان آغاز شد.
مشرکان قريش برای اينکه پيامبر (ص ) و مسلمانان را در تنگنا قرار دهند عهد
نامه ای نوشتند و امضا کردند که بر طبق آن بايد قريش ارتباط خود را با محمد (ص )
و طرفدارانش قطع کنند. با آنها زناشويی و معامله نکنند. درهمه پيش آمدها با
دشمنان اسلام هم دست شوند. اين عهدنامه را در داخل کعبه آويختند و سوگند خوردند
متن آنرا رعايت کنند. ابو طالب حامی پيامبر (ص ) از فرزندان هاشم و مطلب
خواست تا در دره ای که به نام "شعب ابی طالب " است ساکن شوند و از بت پرستان
دور شوند. مسلمانان در آنجا در زير سايبانها زندگی تازه را آغاز کردند و برای
جلوگيری از حمله ناگهانی آنها برجهای مراقبتی ساختند. اين محاصره سخت سه سال
طول کشيد. تنها در ماههای حرام (رجب - محرم - ذيقعده - ذيحجه ) پيامبر (ص ) و
مسلمانان از "شعب " برای تبليغ دين و خريد اندکی آذوقه خارج مي شدند ولی کفار -
بخصوص ابو لهب - اجناس را مي خريدند و يا دستور مي دادند که آنها را گران کنند
تا مسلمانان نتوانند چيزی خريداری نمايند. گرسنگی و سختی به حد نهايت رسيد. اما
مسلمانان استقامت خود را از دست ندادند. روزی از طريق وحی پيامبر (ص ) خبردار
شد که عهد نامه را موريانه ها خورده اند و جز کلمه "بسمک اللهم " چيزی باقی
نمانده . اين مطلب را ابو طالب در جمع مشرکان گفت . وقتی رفتند و تحقيق کردند
به صدق گفتار پيامبر پی بردند و دست از محاصره کشيدند.
مسلمانان نيز نفسی براحت کشيدند... اما... اما پس از چند ماهی خديجه همسر با
وفا و ابو طالب حامی پيغمبر (ص ) دار دنيا را وداع کردند و اين امر بر پيامبر
گران آمد. بار ديگر اذيت و آزار مشرکان آغاز شد.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
انتشار اسلام در يثرب ( مدينه )
در هنگام حج عده ای در حدود شش تن از مردم يثرب با پيامبر (ص ) ملاقات
کردند و از آيين پاک اسلام آگاه گرديدند. مردم مدينه به خاطر جنگ و جدالهای دو
قبيله (اوس ) و (خزرج ) و فشارهايی که از طرف يهوديان بر آنها وارد مي شد، گويی
منتظر اين آيين مقدس بودند که پيام نجات بخش خود را بگوش آنها برساند. اين
شش تن مسلمان به مدينه رفتند و از پيغمبر و اسلام سخنها گفتند و مردم را آماده
پذيرش اسلام نمودند.
سال ديگر در هنگام حج دوازده نفر با پيامبر (ص ) و آيين مقدس اسلام آشنا
شدند. پيامبر (ص ) يکی از ياران خود را برای تعليم قرآن و احکام اسلام همراه آنها
فرستاد. در سال ديگر نيز در محلی به نام "عقبه " دوازده نفر با پيامبر بيعت کردند
و عهد نمودند که از محمد (ص ) مانند خويشان نزديک خود حمايت کنند. به دنبال اين
بيعت ، در همان محل ، 73نفر مرد و زن با محمد (ص ) پيمان وفاداری بستند و قول
دادند از پيامبر (ص ) در برابر دشمنان اسلام تا پای جان حمايت کنند. زمينه برای
هجرت به يثرب که بعدها "مدينه " ناميده شد، فراهم گرديد. پيامبر (ص ) نيز اجازه
فرمود که کم کم اصحابش به مدينه مهاجرت نمايند.
در هنگام حج عده ای در حدود شش تن از مردم يثرب با پيامبر (ص ) ملاقات
کردند و از آيين پاک اسلام آگاه گرديدند. مردم مدينه به خاطر جنگ و جدالهای دو
قبيله (اوس ) و (خزرج ) و فشارهايی که از طرف يهوديان بر آنها وارد مي شد، گويی
منتظر اين آيين مقدس بودند که پيام نجات بخش خود را بگوش آنها برساند. اين
شش تن مسلمان به مدينه رفتند و از پيغمبر و اسلام سخنها گفتند و مردم را آماده
پذيرش اسلام نمودند.
سال ديگر در هنگام حج دوازده نفر با پيامبر (ص ) و آيين مقدس اسلام آشنا
شدند. پيامبر (ص ) يکی از ياران خود را برای تعليم قرآن و احکام اسلام همراه آنها
فرستاد. در سال ديگر نيز در محلی به نام "عقبه " دوازده نفر با پيامبر بيعت کردند
و عهد نمودند که از محمد (ص ) مانند خويشان نزديک خود حمايت کنند. به دنبال اين
بيعت ، در همان محل ، 73نفر مرد و زن با محمد (ص ) پيمان وفاداری بستند و قول
دادند از پيامبر (ص ) در برابر دشمنان اسلام تا پای جان حمايت کنند. زمينه برای
هجرت به يثرب که بعدها "مدينه " ناميده شد، فراهم گرديد. پيامبر (ص ) نيز اجازه
فرمود که کم کم اصحابش به مدينه مهاجرت نمايند.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
معراج
پيش از هجرت به مدينه که در ماه ربيع الاول سال سيزدهم بعثت اتفاق افتاد،
دو واقعه در زندگی پيامبر مکرم (ص ) پيش آمد که به ذکر مختصری از آن مي پردازيم :
در سال دهم بعثت "معراج " پيغمبر اکرم (ص ) اتفاق افتاد و آن سفری بود که
به امر خداوند متعال و بهمراه امين وحی (جبرئيل ) و بر مرکب فضا پيمايی به نام
"براق " انجام شد. پيامبر (ص ) اين سفر با شکوه را از خانه ام هانی خواهر
امير المومنين علی (ع ) آغاز کرد و با همان مرکب به سوی بيت المقدس يا مسجد
اقصی روانه شد، و از بيت اللحم که زادگاه حضرت مسيح است و منازل انبيا (ع )
ديدن فرمود. سپس سفر آسمانی خود را آغاز نمود و از مخلوقات آسمانی و بهشت و
دوزخ بازديد به عمل آورد، و در نتيجه از رموز و اسرار هستی و وسعت عالم خلقت
و آثار قدرت بی پايان حق تعالی آگاه شد و به "سدرة المنتهي " رفت و آنرا سراپا
پوشيده از شکوه و جلال و عظمت ديد. سپس از همان راهی که آمده بود به زادگاه خود
"مکه " بازگشت و از مرکب فضا پيمای خود پيش از طلوع فجر در خانه "ام هاني "
پائين آمد. به عقيده شيعه اين سفر جسمانی بوده است نه روحانی چنانکه بعضی
گفته اند. در قرآن کريم در سوره "اسرا" از اين سفر با شکوه بدين صورت ياد شده
است :
"منزه است خدايی که شبانگاه بنده خويش را از مسجد الحرام تا مسجد اقصی که
اطراف آن را برکت داده است سير داد، تا آيتهای خويش را به او نشان دهد و خدا
شنوا و بيناست ".
در همين سال و در شب معراج خداوند دستور داده است که امت پيامبر خاتم
(ص ) هر شبانه روز پنج وعده نماز بخوانند و عبادت پروردگار جهان نمايند، که
نماز معراج روحانی مومن است .
پيش از هجرت به مدينه که در ماه ربيع الاول سال سيزدهم بعثت اتفاق افتاد،
دو واقعه در زندگی پيامبر مکرم (ص ) پيش آمد که به ذکر مختصری از آن مي پردازيم :
در سال دهم بعثت "معراج " پيغمبر اکرم (ص ) اتفاق افتاد و آن سفری بود که
به امر خداوند متعال و بهمراه امين وحی (جبرئيل ) و بر مرکب فضا پيمايی به نام
"براق " انجام شد. پيامبر (ص ) اين سفر با شکوه را از خانه ام هانی خواهر
امير المومنين علی (ع ) آغاز کرد و با همان مرکب به سوی بيت المقدس يا مسجد
اقصی روانه شد، و از بيت اللحم که زادگاه حضرت مسيح است و منازل انبيا (ع )
ديدن فرمود. سپس سفر آسمانی خود را آغاز نمود و از مخلوقات آسمانی و بهشت و
دوزخ بازديد به عمل آورد، و در نتيجه از رموز و اسرار هستی و وسعت عالم خلقت
و آثار قدرت بی پايان حق تعالی آگاه شد و به "سدرة المنتهي " رفت و آنرا سراپا
پوشيده از شکوه و جلال و عظمت ديد. سپس از همان راهی که آمده بود به زادگاه خود
"مکه " بازگشت و از مرکب فضا پيمای خود پيش از طلوع فجر در خانه "ام هاني "
پائين آمد. به عقيده شيعه اين سفر جسمانی بوده است نه روحانی چنانکه بعضی
گفته اند. در قرآن کريم در سوره "اسرا" از اين سفر با شکوه بدين صورت ياد شده
است :
"منزه است خدايی که شبانگاه بنده خويش را از مسجد الحرام تا مسجد اقصی که
اطراف آن را برکت داده است سير داد، تا آيتهای خويش را به او نشان دهد و خدا
شنوا و بيناست ".
در همين سال و در شب معراج خداوند دستور داده است که امت پيامبر خاتم
(ص ) هر شبانه روز پنج وعده نماز بخوانند و عبادت پروردگار جهان نمايند، که
نماز معراج روحانی مومن است .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
سفر به طائف
حادثه ديگر سفر حضرت محمد (ص ) است به طائف . در سال يازدهم بعثت بر اثر
خفقان محيط مکه و آزار بت پرستان و کينه توزی مکيان ، پيامبر (ص ) خواست به
محيط ديگری برود. يکه و تنها راه طائف را در پيش گرفت تا با سران قبايل ثقيف
تماس بگيرد، و آيين اسلام را به آنها بشناساند. اما آن مردم سخت دل به سخنان
رسول مکرم (ص ) گوش ندادند و حتی بنای اذيت و آزار حضرت محمد (ص ) را گذاشتند.
رسول اکرم (ص ) چند روز در "نخله " بين راه طائف و مکه ماند و چون از کينه توزی
و دشمنی بت پرستان بيمناک بود، مي خواست کسی را بجويد - که بنا به رسم آن
زمان - او را در بازگشت به مکه امان دهد. از اين رو شخصی را به مکه فرستاد و از
"مطعم بن عدي " امان خواست . مطعم حفظ جان رسول مکرم (ص ) را به عهده گرفت و در
حق پيامبر خدا (ص ) نيکی کرد. بعدها حضرت محمد (ص ) بارها از نيکی و محبت او
در حق خود ياد مي فرمو
حادثه ديگر سفر حضرت محمد (ص ) است به طائف . در سال يازدهم بعثت بر اثر
خفقان محيط مکه و آزار بت پرستان و کينه توزی مکيان ، پيامبر (ص ) خواست به
محيط ديگری برود. يکه و تنها راه طائف را در پيش گرفت تا با سران قبايل ثقيف
تماس بگيرد، و آيين اسلام را به آنها بشناساند. اما آن مردم سخت دل به سخنان
رسول مکرم (ص ) گوش ندادند و حتی بنای اذيت و آزار حضرت محمد (ص ) را گذاشتند.
رسول اکرم (ص ) چند روز در "نخله " بين راه طائف و مکه ماند و چون از کينه توزی
و دشمنی بت پرستان بيمناک بود، مي خواست کسی را بجويد - که بنا به رسم آن
زمان - او را در بازگشت به مکه امان دهد. از اين رو شخصی را به مکه فرستاد و از
"مطعم بن عدي " امان خواست . مطعم حفظ جان رسول مکرم (ص ) را به عهده گرفت و در
حق پيامبر خدا (ص ) نيکی کرد. بعدها حضرت محمد (ص ) بارها از نيکی و محبت او
در حق خود ياد مي فرمو
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
هجرت به مدينه
مسلمانان با اجازه پيامبر مکرم (ص ) به مدينه رفتند و در مکه جز پيامبر و
علی (ع ) و چند تن که يا بيمار بودند و يا در زندان مشرکان بودند کسی باقی نماند.
وقتی بت پرستان از هجرت پيامبر (ص ) با خبر شدند، در پی نشست ها و
مشورت ها قرار گذاشتند چهل نفر از قبايل را تعيين کنند، تا شب هجرت به خانه
پيامبر بريزند و آن حضرت را به قتل رسانند، تا خون وی در بين تمام قبايل پخش
گردد و بنی هاشم نتوانند انتقام بگيرند، و درنتيجه خون آن حضرت پايمال شود.
اما فرشته وحی رسول مکرم (ص ) را از نقشه شوم آنها با خبر کرد.
آن شب که آدمکشان قريش مي خواستند اين خيال شوم و نقشه پليد را عملی کنند،
علی بن ابيطالب (ع ) بجای پيغمبر خوابيد، و آن حضرت مخفيانه از خانه بيرون رفت .
ابتدا به غار ثور (در جنوب مکه ) پناه برد و از آنجا به همراه ابوبکر به سوی
"يثرب " يا "مدينة النبي " که بعدها به "مدينه " شهرت يافت ، هجرت فرمود.
مسلمانان با اجازه پيامبر مکرم (ص ) به مدينه رفتند و در مکه جز پيامبر و
علی (ع ) و چند تن که يا بيمار بودند و يا در زندان مشرکان بودند کسی باقی نماند.
وقتی بت پرستان از هجرت پيامبر (ص ) با خبر شدند، در پی نشست ها و
مشورت ها قرار گذاشتند چهل نفر از قبايل را تعيين کنند، تا شب هجرت به خانه
پيامبر بريزند و آن حضرت را به قتل رسانند، تا خون وی در بين تمام قبايل پخش
گردد و بنی هاشم نتوانند انتقام بگيرند، و درنتيجه خون آن حضرت پايمال شود.
اما فرشته وحی رسول مکرم (ص ) را از نقشه شوم آنها با خبر کرد.
آن شب که آدمکشان قريش مي خواستند اين خيال شوم و نقشه پليد را عملی کنند،
علی بن ابيطالب (ع ) بجای پيغمبر خوابيد، و آن حضرت مخفيانه از خانه بيرون رفت .
ابتدا به غار ثور (در جنوب مکه ) پناه برد و از آنجا به همراه ابوبکر به سوی
"يثرب " يا "مدينة النبي " که بعدها به "مدينه " شهرت يافت ، هجرت فرمود.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
ورود به مدينه
رسول اکرم (ص ) و همراهان روز دوشنبه 12ماه ربيع الاول به "قبا" در دو
فرسخی مدينه رسيدند. پيامبر (ص ) تا آخر هفته در آنجا توقف فرمود تا علی (ع ) و
همراهان برسند. مسجد قبا در اين محل ، يادگار آن روز بزرگ است .
علی (ع ) پس از هجرت محمد (ص )، مامور بود امانتهای مردم را به آنها
برگرداند و زنان هاشمی از آن جمله : فاطمه دختر پيامبر (ص ) و مادر خود فاطمه
دختر اسد و مسلمانانی که تا آن روز موفق به هجرت نشده بودند همراه ببرد. علی
(ع ) با همراهان به راه افتاد. راهی پر خطر و سخت .
علی (ع ) با پاهای خون آلود و ورم کرده ، پس از سه روز به پيامبر اکرم (ص )
پيوست و مورد لطف خاص نبی اکرم (ص ) قرار گرفت . مردم مدينه با غريو و هلهله
شادی - پس از سه سال انتظار - از پيامبر خود استقبال کردند.
رسول اکرم (ص ) و همراهان روز دوشنبه 12ماه ربيع الاول به "قبا" در دو
فرسخی مدينه رسيدند. پيامبر (ص ) تا آخر هفته در آنجا توقف فرمود تا علی (ع ) و
همراهان برسند. مسجد قبا در اين محل ، يادگار آن روز بزرگ است .
علی (ع ) پس از هجرت محمد (ص )، مامور بود امانتهای مردم را به آنها
برگرداند و زنان هاشمی از آن جمله : فاطمه دختر پيامبر (ص ) و مادر خود فاطمه
دختر اسد و مسلمانانی که تا آن روز موفق به هجرت نشده بودند همراه ببرد. علی
(ع ) با همراهان به راه افتاد. راهی پر خطر و سخت .
علی (ع ) با پاهای خون آلود و ورم کرده ، پس از سه روز به پيامبر اکرم (ص )
پيوست و مورد لطف خاص نبی اکرم (ص ) قرار گرفت . مردم مدينه با غريو و هلهله
شادی - پس از سه سال انتظار - از پيامبر خود استقبال کردند.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
اهميت هجرت
ورود پيامبر و مسلمانان به مدينه ، فصل تازه ای در زندگی پيغمبر اکرم (ص ) و
اسلام گشود. مانند کسی که از يک محيط آلوده و خفقان آور به هوای آزاد و سالم
پناه برد. بی جهت نيست که هجرت در راه خدا و برای گسترش دين خدا برابر با
جهاد است و اين همه عظمت دارد.
هجرت ، يعنی دست از همه علاقه های قبلی کشيدن و پا بر روی عادات و آداب
کهنه نهادن و به سوی زندگی نوين رفتن . رفتن شخص از جهل به سوی نور و دانايي ،
هجرت است . رفتن از ناپاکی به سوی پاکی هجرت است . هجرت پيامبر (ص ) و
مسلمانان ازمکه (محيط اختناق و آلودگی و کينه ) به سوی مدينه (شهر صفا و نصرت و
برادري ) و به سوی پي ريزی زندگی اجتماعی اسلامي ، نخستين گام بلند در پيروزی و
گسترش اسلام و جهانی شدن آن بود. نظر به اهميت هجرت بود که بعدها در زمان
خليفه دوم به پيشنهاد علی (ع )، اين سال مبدا تاريخ اسلام يعنی (هجري ) شد.
ورود پيامبر و مسلمانان به مدينه ، فصل تازه ای در زندگی پيغمبر اکرم (ص ) و
اسلام گشود. مانند کسی که از يک محيط آلوده و خفقان آور به هوای آزاد و سالم
پناه برد. بی جهت نيست که هجرت در راه خدا و برای گسترش دين خدا برابر با
جهاد است و اين همه عظمت دارد.
هجرت ، يعنی دست از همه علاقه های قبلی کشيدن و پا بر روی عادات و آداب
کهنه نهادن و به سوی زندگی نوين رفتن . رفتن شخص از جهل به سوی نور و دانايي ،
هجرت است . رفتن از ناپاکی به سوی پاکی هجرت است . هجرت پيامبر (ص ) و
مسلمانان ازمکه (محيط اختناق و آلودگی و کينه ) به سوی مدينه (شهر صفا و نصرت و
برادري ) و به سوی پي ريزی زندگی اجتماعی اسلامي ، نخستين گام بلند در پيروزی و
گسترش اسلام و جهانی شدن آن بود. نظر به اهميت هجرت بود که بعدها در زمان
خليفه دوم به پيشنهاد علی (ع )، اين سال مبدا تاريخ اسلام يعنی (هجري ) شد.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
نخستين گام
وقتی پيامبر اکرم (ص ) آن همه استقبال و شادی و شادمانی را از مردم مدينه
ديد، اولين کاری که کرد اين بود که ، طرح ساختن مسجدی را برای مسلمانان پی افکند.
مسجد تنها محلی برای خواندن نماز نبود. در مسجد تمام کارهای قضائی و اجتماعی
مربوط به مسلمانان انجام مي شد.
مسجد مرکز تعليم و تربيت و اجتماعات اسلامی از هر قبيل بود. شعرا اشعار
خود را در مسجد مي خواندند. مسلمانان در کنار هم و پيامبر اکرم (ص ) در کنار آنها
با عشق و علاقه به ساختن مسجد پرداختند. پيامبر اکرم (ص ) خود سنگ بر دوش
مي کشيد و مانند کارگر ساده ای کار مي کرد. اين مسجد همان است که اکنون با عظمت
برجاست و بعد از مسجد الحرام ، دومين مسجد جهان است .
پيامبر بين دو قبيله "اوس " و "خزرج " که سالها جنگ بود، صلح و آشتی برقرار
کرد. بين "مهاجران " و مردم مدينه که مهاجران را در خانه های خود پذيرفته بودند
يعنی "انصار"، پيمان برادری برقرار کرد. پيامبر (ص )، توحيد اسلامی و پيوند
اعتقادی و برادری را جايگزين روابط قبيلگی کرد. با منشوری که صادر فرمود، در
حقيقت "قانون اساسي " جامعه اسلامی را در مدينه تدوين کرد و مردم مسلمان را در
حقوق و حدود برابر اعلام فرمود. طوايف يهود را که در داخل و خارج مدينه بسر
مي بردند امان داد.
بطور خلاصه ، پيامبر (ص ) از مردمی کينه توز، بی خبر از قانون و نظام اجتماعی
و گمراه ، جامعه ای متحد، برادر، بلند نظر و فداکار بوجود آورد. بتدريج از سال دوم
برابر حملات دشمنان اسلام ، اقدامات رزمی و دفاعی صورت گرفت .
وقتی پيامبر اکرم (ص ) آن همه استقبال و شادی و شادمانی را از مردم مدينه
ديد، اولين کاری که کرد اين بود که ، طرح ساختن مسجدی را برای مسلمانان پی افکند.
مسجد تنها محلی برای خواندن نماز نبود. در مسجد تمام کارهای قضائی و اجتماعی
مربوط به مسلمانان انجام مي شد.
مسجد مرکز تعليم و تربيت و اجتماعات اسلامی از هر قبيل بود. شعرا اشعار
خود را در مسجد مي خواندند. مسلمانان در کنار هم و پيامبر اکرم (ص ) در کنار آنها
با عشق و علاقه به ساختن مسجد پرداختند. پيامبر اکرم (ص ) خود سنگ بر دوش
مي کشيد و مانند کارگر ساده ای کار مي کرد. اين مسجد همان است که اکنون با عظمت
برجاست و بعد از مسجد الحرام ، دومين مسجد جهان است .
پيامبر بين دو قبيله "اوس " و "خزرج " که سالها جنگ بود، صلح و آشتی برقرار
کرد. بين "مهاجران " و مردم مدينه که مهاجران را در خانه های خود پذيرفته بودند
يعنی "انصار"، پيمان برادری برقرار کرد. پيامبر (ص )، توحيد اسلامی و پيوند
اعتقادی و برادری را جايگزين روابط قبيلگی کرد. با منشوری که صادر فرمود، در
حقيقت "قانون اساسي " جامعه اسلامی را در مدينه تدوين کرد و مردم مسلمان را در
حقوق و حدود برابر اعلام فرمود. طوايف يهود را که در داخل و خارج مدينه بسر
مي بردند امان داد.
بطور خلاصه ، پيامبر (ص ) از مردمی کينه توز، بی خبر از قانون و نظام اجتماعی
و گمراه ، جامعه ای متحد، برادر، بلند نظر و فداکار بوجود آورد. بتدريج از سال دوم
برابر حملات دشمنان اسلام ، اقدامات رزمی و دفاعی صورت گرفت .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
جنگها يا غزوه های پيغمبر ( ص )
دشمن کينه توز ديرين اسلام يعنی کفار مکه ، در صدد بودند، به هر صورتی امکان
دارد - جامعه نو پای اسلامی را با شکست مواجه کنند - بدين جهت به جنگهايی دست
زدند. پيامبر اکرم (ص ) نيز برای دفاع دستور آمادگی مسلمانان را صادر فرمود.
بنابراين در مدينه از آغاز گسترش اسلام جنگهايی اتفاق افتاده است که به اختصار
از آنها ياد مي کنيم . اين نکته را هم بايد بياد داشت که : جنگهايی که رسول اکرم
(ص ) شخصا در آن شرکت فرموده است ، "غزوه " و بقيه جنگهايی را که در زمان پيامبر
(ص ) واقع شده ، "سريه " مي نامند.
دشمن کينه توز ديرين اسلام يعنی کفار مکه ، در صدد بودند، به هر صورتی امکان
دارد - جامعه نو پای اسلامی را با شکست مواجه کنند - بدين جهت به جنگهايی دست
زدند. پيامبر اکرم (ص ) نيز برای دفاع دستور آمادگی مسلمانان را صادر فرمود.
بنابراين در مدينه از آغاز گسترش اسلام جنگهايی اتفاق افتاده است که به اختصار
از آنها ياد مي کنيم . اين نکته را هم بايد بياد داشت که : جنگهايی که رسول اکرم
(ص ) شخصا در آن شرکت فرموده است ، "غزوه " و بقيه جنگهايی را که در زمان پيامبر
(ص ) واقع شده ، "سريه " مي نامند.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
غزوه بدر
در سال دوم هجرت جنگ بدر پيش آمد. در اين جنگ نابرابر تعداد لشکر دشمن
950نفر بود، با آمادگی رزمي ، اما عده مسلمانان فقط 313نفر بود.
مسلمانان با نيروی ايمان و با فداکاری کامل جنگيدند و در مدتی کوتاه دشمنان
خود را شکست دادند. کفار با 70کشته و 70اسير و بر جای گذاشتن غنائم جنگی بسيار
فرار کردند. و دشمن سرسخت اسلام ابو جهل نيز در جنگ کشته شد. اين پيروزی سر فصل
پيروزيهای ديگر شد.
در سال دوم هجرت جنگ بدر پيش آمد. در اين جنگ نابرابر تعداد لشکر دشمن
950نفر بود، با آمادگی رزمي ، اما عده مسلمانان فقط 313نفر بود.
مسلمانان با نيروی ايمان و با فداکاری کامل جنگيدند و در مدتی کوتاه دشمنان
خود را شکست دادند. کفار با 70کشته و 70اسير و بر جای گذاشتن غنائم جنگی بسيار
فرار کردند. و دشمن سرسخت اسلام ابو جهل نيز در جنگ کشته شد. اين پيروزی سر فصل
پيروزيهای ديگر شد.
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 5234
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1747 بار
- سپاسهای دریافتی: 4179 بار
- تماس:
تغيير قبله
در همين سال از سوی خداوند متعال ، دستور آمد مسلمانان از سوی "بيت المقدس "
بسوی "کعبه " نماز بگزارند. علت اين امر آن بود که ، يهوديان نداشتن قبله ديگری را
برای اسلام دين کامل ، نقص شمردند و به جهانی بودن اسلام باور نداشتند. مسجد
ذو قبلتين (دارای دو قبله ) يادگار آن واقعه مهم است .
در همين سال از سوی خداوند متعال ، دستور آمد مسلمانان از سوی "بيت المقدس "
بسوی "کعبه " نماز بگزارند. علت اين امر آن بود که ، يهوديان نداشتن قبله ديگری را
برای اسلام دين کامل ، نقص شمردند و به جهانی بودن اسلام باور نداشتند. مسجد
ذو قبلتين (دارای دو قبله ) يادگار آن واقعه مهم است .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]