خطبه های حضرت علی (ع)

در اين بخش مي‌توانيد در مورد تمامي مسائل مرتبط با دانش عمومي به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, شوراي نظارت

Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 11
[1] از کوه محکمتر باش و [ گفتاری است که امام ( ع ) هنگام دادن
پرچم به فرزندش محمدحنفيه در جنگ جمل فرمود ] : [2] اگر کوهها متزلزل
شوند تو تکان مخور دندانهايت را به هم بفشار جمجمه خويش را به
خدا عاريت ده [3] قدمهايت را بر زمين ميخکوب کن [ هميشه نگاهت به
پايان لشکر دشمن باشد که تا آنجا پيشروی کنی ] کاملا [ مراقب آنها
باش و از آنچه باعث ] ترس مي شود چشم بپوش [4] و بدان نصرت و پيروزی
از جانب خدای سبحان است .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 12
[5] شرکت در هدف [ آندم که خدا امام را در جنگ پيروز ساخت يکی از
يارانش به وی گفت : چه خوب بود برادرم همراه ما بود و پيروزی شما
را بر دشمن مي ديد و در فضيلت اين جهاد شرکت مي کرد ] . [6] امام ( ع )
پرسيد : آيا قلب و فکر برادرت با ما بوده است ؟ عرض کرد آری [7] فرمود
پس او هم در اين معرکه با ما بوده [ نه تنها او بلکه ] آنان که در
صلب پدران و رحم مادران عقيده آنها با ما هماهنگ است . [8] و روش آنها
روش ما است با ما در اين جنگ شريک بوده اند همانا که بزودی متولد
مي شوند و دين و ايمان به وسيله آنان نيرو مي گيرد
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 13
[9] [ سخنی است که امام ( ع ) در مذمت جمعی از اهل بصره فرموده است ]
بصره در آب غرق خواهدشد : [10] شما سپاه زن بوديد و پيروان حيوان
شتر تا زمانی که شتر صدا مي کرد بپامی خاستيد [11] و با پی شدنش فرار کرديد
اخلاق شما پست پيمانهاي تان از هم گسسته دين شما دوروئی است [12] و آب
شهرتان شور آن کس که بين شما اقامت گزيند در دام گناه گرفتار آيد
[ زيرا يا خود در گناه شريک شماست و يا کردارتان را مي بيند و نهی
نمي کند ] [13] و اگر از شما دوری گزيند رحمت حق را دريابد گويا مي بينم
عذاب خدا از آسمان و زمين بر شما فرومي آيد [1] همه غرق شده ايد تنها قله
بلند مسجدتان همچون سينه کشتی از روی آب نمايان است . [2] و در روايتی
است : سوگند بخدا سرزمين تان را آب فراگيرد آنچنان که تنها بالاترين
نقطه مسجد همانند سينه کشتی يا شترمرغی که به رو درافتد نمايان باشد .
[3] و نيز در روايتی آمده است : همانند سينه مرغ روی آب دريا [4] و در
روايت ديگری است : خاک سرزمين شما متعفنترين خاکها است از همه جا
به آب نزديکتر [5] و از آسمان دورتريد نه دهم بديها در محيط شما است کسی
که در آنجا باشد گرفتار گناه [6] و کسی که رخت بربندد مشمول عفو خدا است .
گويا شهر شما را مي نگرم که آب سراسرش را فراگرفته [7] و جز بلندترين
نقطه مسجدتان که همانند سينه پرنده ای که از آب دريا پديدار است چيزی
ديده نمي شود .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 14
[8] کلامی است شبيه گفتار گذشته کوته فکران صيد شيادانند :
[9] سرزمينتان به آب نزديک است و از آسمان دور عقلهايتان سبک [10] و افکار
شما سفيهانه است : پس هدف خوبی برای تيراندازانيد و لقمه چربی برای
مفتخواران [11] و صيدی برای صيادان . [ بايد توجه داشت لبه تيز تمام اين
حمله ها متوجه جمعيتی از ساکنان بصره است که در آن زمان به تشويق طلحه
و زبير و امثال آنان کانونی برای آشوب و تفرقه افکنی به وجود آورده
بودند و در زمانهای بعد نيز پايگاهی برای دودمان خيانت پيشه بني اميه
شدند و ضربه ها به اسلام زدند نه تمام ساکنان اين شهر ]
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 15
[1] اين سخن را امام هنگامی فرمود که عطايای عثمان را به بيت المال
بازگرداند ] [2] بخدا سوگند آنچه از عطايای عثمان و آنچه بيهوده از
بيت المال مسلمين به اين و آن بخشيده اگر بيابم به صاحبش بازمي گردانم
گرچه زنانی را به آن کابين بسته و يا کنيزانی را با آن خريده باشند
[3] زيرا عدالت گشايش مي آورد و آن کس که عدالت بر او گران آيد تحمل
ظلم و ستم بر او گرانتر خواهد بود
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 16
[4] [ اين سخن را امام ( ع ) هنگامی که با او در مدينه بيعت کردند
ايراد فرمود که در آن سرانجام کار مردم را خبر مي دهد و آنها را به
گروههائی تقسيم مي کند و [5] آنچه مي گويم ذمه ام در گرو آن است و خود
ضامن آنم کسی که از اعمال و کردار گذشتگان و عواقب سوء آن عبرت گيرد
[6] تقوا وی را از فرورفتن در آن گونه بدبختيها بازدارد [7] آگاه باشيد
تيره روزيها درست همانند زمان بعثت پيغمبر ( ص ) بار ديگر به شما
روي آور شده [ همان اختلاف و پراکندگی و دشمنيها که پيش از اسلام در
ميان شما رواج داشت امروز از سر گرفته شده ] [8] سوگند به کسی که پيامبر
را به حق مبعوث کرد به سختی مورد آزمايش قرار مي گيريد [9] و غربال
مي شويد و همانند محتويات ديگ هنگام جوشش زير و رو خواهيد شد آن
چنان که پايين بالا [10] و بالا پائين قرار خواهد گرفت آنان که به راستی
در اسلام سبقت داشتند و کنار رفته بودند بار ديگر سر کار خواهند آمد [11] و
کسانی که با حيله و تزوير خود را پيش انداخته بودند عقب زده خواهند
شد . بخدا سوگند هرگز حقيقتی را کتمان نکرده ام و هيچگاه دروغی
نگفته ام [12] و از نخست مرا به وضعی که امروز دارم خبر داده بودند آگاه
باشيد گناهان و خطاها همچون مرکبهای سرکش و لجام گسيخته ای هستند که
[13] گناهنکاران بر آنها سوارند و آنان را در قعر دوزخ سرنگون خواهند ساخت
[ و اين خاصيت اجتناب ناپذير گناه است که هرگز تحت کنترل در نيايد
و از گناهی گناهان ديگر مي زايد ] [14] اما تقوا همانند مرکبهای راهوار و
آرامی است که صاحبانشان بر آنها سوارند [1] و زمامشان را بدست دارند و
تا دل بهشت آنان را پيش مي برند حقی داريم و باطلی برای هر کدام
طرفدارانی است [2] اگر باطل حکومت کند جای تعجب نيست از دير زمانی
چنين بوده و اگر پيروان حق کمند چه بسا افزوده گردند [ مراقب باشيد
حق را از دست ندهيد چه اينکه ] [3] کمتر مي شود چيزی از دست برود و بار
ديگر به دست آيد . [4] سيدرضی مي گويد : در اين سخن که از نزديکترين سخنها
به فصاحت است لطائفی نهفته است که کسی از سخن سنجان به پايه آن
نمي رسد و بيش از آنچه ما از آن در شگفتی فروميرويم شگفتی از آن
به تعجب مي آيد و در اين سخن علاوه بر همه اينها ريزه کاريهائی است
از فصاحت که نه زبان قادر به شرح آن است و نه هيچ انسانی مي تواند از
دره های ژرف آن بگذرد و نه آنچه را که من مي گويم جز آنانکه در فصاحت
پيشگامند و ريشه دار مي توانند درک کنند [ و ما يعقلها الا العالمون ] .
[5] و قسمتی از اين خطبه است که مردم را به سه گروه تقسيم مي کند : [6] آن کس
که به بهشت و دوزخ کاملا ايمان دارد از اعمالی که در آنجا نفعی نبخشد
روي گردان است [ مردم در اين راه سه گروهند ] : يا به سرعت به سوی حق
پيش مي روند اينها اهل نجاتند و يا به کندی گام برمي دارند باز اميد
نجات درباره آنها مي رود [7] اما آنان که کوتاهی مي کنند [ نه جزء دسته اول
و نه دومند ] در آتش سقوط مي کنند انحراف به راست و چپ گمراهی و
ضلالت است راه مستقيم و ميانه جاده وسيع حق است [8] قرآن و آثار نبوت
همين طريق را توصيه مي کند و سنت پيامبر نيز به همين راه اشاره
مي نمايد [9] و سرانجام همين جاده مقياس کردار همگان است راه همه بايد به
آن منتهی گردد . آن کس که به ناحق ادعا کند هلاک گردد و هر آنکس که
با دروغ و افتراء پيش رود بيچاره و بدبخت شود [10] و آن کس که [ در بين
مردم نادان ] حق را اظهار کند از نظر بيفتد در نادانی انسان همين بس
که قدر خويش را نشناسد [ و به ارزش خود پی نبرد ] [11] آنچه براساس
تقوا بنا گردد نابودی نپذيرد و بذری که در سرزمين تقوا پاشيده شود
هرگز تشنگی احساس نکند [12] در خانه ها پنهان شويد [ و در دسته بنديهای
منافقون و تفرقه اندازان شرکت نجوئيد ] دلهای پراکنده را به هم نزديک
کنيد و با هم آشتی دهيد و به دنبال لغزش ها و گناهان توبه کنيد [ در
برابر نعمتها ] [13] غير از خدا را نبايد ستايش کنيد و [ در مقابل مشکلات
و ناراحتي ها ] تنها بايد خويش را سرزنش نمائيد .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 17
[1] از جاهلان به خدا شکايت مي برم يکی از گفتارهای امام ( ع ) است
درباره کسی که بدون لياقت و استحقاق متصدی مقام قضاوت در ميان مردم
مي شود : [2] دو نفر در پيشگاه خداوند مبغوضترين مردمند : [ جاهل
بدعت گذار و عالم قلابی ] 1 کسی که خداوند او را به خود واگذارده
است [3] و از راه راست منحرف گشته به سخنان ساختگی و دور از حق و
حقيقت خويش سخت دل بسته [4] و به سرعت در راه گمراه ساختن مردم گام
برمي دارد و برای افرادی که فريبش را بخورند فتنه است [5] وی از طريق
هدايت پيشينيان گمراه گشته و گمراه سازنده کسانی است که در زندگی و
پس از مرگش تابع او شوند او بار گناهان کسانی را که گمراه ساخته [6] به
دوش مي کشد و همواره در گرو گناهان خويش نيز هست [7] 2 کسيکه
مجهولاتی به هم بافته و به سرعت با حيله و تزوير در ميان مردم نادان
پيش مي رود [8] در تاريکيهای فتنه و فساد به تندی قدم برمي دارد منافع صلح
و مسالمت را نمي بيند [9] انسان نماها وی را عالم و دانشمند مي خوانند ولی
عالم نيست . از سپيده دم تا به شب همچنان به جمع آوری چيزهائی
مي پردازد [10] که کم آن از زيادش بهتر است تا آنجا که خود را از آب های
گنديده ی جهل [ که نامش را علم مي گذارد ] سير سازد و به خيال خويش
گنجی [ از دانش ] فراهم ساخته در صورتی که فائده ای در آن يافت
نمي شود [11] او در بين مردم به مسند قضاوت تکيه زده و بر عهده گرفته است
که آنچه بر ديگران مشتبه شده روشن سازد [ و حق را به صاحبش برساند ]
[12] او چنانچه با مشکلی روبرو شود يک سلسله حرفهای پوچ و توخالی را پيش
خود جمع و جور مي کند [13] و به نتيجه آن قاطع مي گردد در برابر شبهات
فراوان همچون تارهای عنکبوت مي باشد [14] حتی خودش هم نمي داند درست حکم
کرده يا به خطا اگر صحيح گفته باشد مي ترسد خطا رفته باشد [15] و اگر اشتباه
نموده اميد دارد صحيح از آب در آيد نادانی است که در تاريکيهای
جهالت سرگردان است [16] همچون نابينائی که درظلمات پر خطر به راه خود
ادامه مي دهد علوم و دانشهائی که فراگرفته برايش قطع آور نيست 000
[1] همانند بادهای تندی که گياهان خشک را به هم مي شکند او نيز احاديث و
روايات را در هم مي ريزد تا به خيال خود از آن نتيجه ای به دست آورد .
[2] بخداسوگند نه آن قدر مايه علمی دارد که در دعاوی مردم حق را از باطل
جدا سازد و نه برای مقامی که به او تفويض شده اهليت دارد [3] باور
نمي کند ماورای آنچه انکار کرده دانشی وجود دارد و غير از آنچه او
فهميده نظريه ديگری . [4] اگر مطلبی بر او مبهم شد کتمان مي کند زيرا او
خود به جهالت خويش آگاه است . [5] خونهائی که از داوری ستمگرانه اش
ريخته شده صيحه مي کشند و ميراثهائی که به ناحق به ديگران داده فرياد
مي زنند . [6] شکايت بخدا مي برم از گروهی که در جهل و نادانی زندگی مي کنند
و در گمراهی جان مي دهند [ و حيات و مرگشان همه در نادانی و جهل است ]
در ميان آنها متاعی کسادتر از قرآن نيست [7] اگر آن را آن چنان که بايد
تلاوت کنند و متاعی نزد آنان رائج تر از آن نتوان يافت [8] اگر آن را
تحريف سازند و طبق دلخواهشان تفسير کنند . و در نظر آنان چيزی زشت تر
از معروف [9] و نيکوتر از منکر وجود ندارد
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 19
[10] هنگامی که امام ( ع ) در مسجد کوفه بر منبر بود سخنی فرمود که
اشعث بن قيس به امام اعتراض کرد که ای اميرمؤمنان اين مطلب به
زيان تو است نه به سود تو امام ( ع ) با بي اعتنائی نگاهی به او کرد
و فرمود : [11] تو چه مي دانی چه چيز به سود من است يا به زيان من ؟
نفرين خدا و نفرين کنندگان بر تو باد [12] ای حائک پسر حائک و ای منافق
فرزند کافر بخدا سوگند تو يک بار در کفر و بار ديگر در اسلام اسير
گشتی 000 [1] مال و حسبت نتوانست تو را از يکی از اين دو اسارت آزاد
سازد تو همانی که شمشيرها را به سوی قبيله ات راهنمائی کردی [2] و
مرگ را به جانب آنان سوق دادی [ چنين کسی ] سزاوار است بستگانش به
او خشم ورزند [3] و بيگانگان به او اطمينان نکنند . [4] مرحوم سيدرضی ميگويد :
مقصود امام ( ع ) از جمله : کفر يک بار تو را اسير کرده و اسلام بار
ديگر اين است اشعث يک بار در حالت کفر و بار ديگر در حالتی که
مسلمان بود اسير شده است و نيز جمله دل علی قومه السيف [ شمشير
را به يمامه داشتند اشعث قبيله خويش را فريب داد و به آنان خدعه
نمود تا خالد آنان را غافلگير ساخت لذا قبيله او وی را عرف النار
ناميدند اين لقب را به کسی مي گفتند که غدر و مکر به کار مي برد . [
عرف النار به معنی چيزی است که آتش را بپوشاند و اين تعبير کنايه
از آن است که اشعث با خدعه و نيرنگ آتشهائی را که در نزديک قومش
بود مخفی مي داشت و آنها را غافلگير مي ساخت ] .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 20
[5] سخنی است از امام ( ع ) که از غفلت برحذر مي دارد [6] اگر آنچه
مردگان پس از مرگ مشاهده کرده اند شما هم مي ديديد وحشت مي کرديد و
مي ترسيديد [7] [ و سخنان حق را ] مي شنيديد و اطاعت مي کرديد ولی آنچه آنها
ديدند از شما مستور است اما بزودی پرده ها کنار مي رود [ و شما نيز
مشاهده خواهيد کرد ] [8] وسائل بينائی شما فراهم است اگر چشم بگشائيد و
ببينيد و سخنان حق را در گوش شما گفته اند اگر بشنويد [9] و هدايت شده ايد
اگر هدايت را بپذيريد . به راستی به شما مي گويم مطالب عبرت آميز را
آشکارا ديده [10] و از آنچه حرام است نهی شده ايد و هيچ کس بعداز
فرستادگان آسمانی [ فرشتگان ] جز بشر عهده دار تبليغ از طرف پروردگار
نخواهد بود .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 21
[11] سبکبار شويد تا به قافله برسيد [12] رستاخيز و قيامت در برابر شما
است و مرگ همچنان شما را مي راند سبکبار شويد تا به قافله برسيد
[1] پيشينيان شما در انتظار عقب ماندگان هستند . [2] مرحوم سيدرضی مي گويد :
اين سخن امام پس از سخن خدا و پيغمبر ( ص ) با هر سخنی سنجيده شود
بر آن برتری خواهد داشت و از آن پيشی خواهد گرفت و اما جمله
تخففوا تلحقوا : [ سبکبار شويد تا به قافله برسيد ] کلامی کوتاهتر و
پر معني تر از آن شنيده نشده چه کلمه ژرف و عميقی ؟ چه جمله پر معنی
و حکمت آميزی است که تشنگی دانش را برطرف مي کند ؟ ما عظمت و
شرافت اين جمله را در کتاب خود به نام الخصائص بيان کرده ايم .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 22
[3] آنگاه که خبر پيمان شکنان به او رسيد اين خطبه را ايراد فرمود :
[4] آگاه باشيد شيطان حزب و طرفداران خويش را بسيج کرده و سپاه خود را
گرد آورده است [5] تا بار ديگر ستم را به جايش برگرداند و باطل را به
جايگاه نخستينش بازفرستد . [6] بخدا سوگند آنها هيچ منکری از من سراغ
ندارند انصاف را بين من و خود حاکم نساختند . [7] آنها حقی را مطالبه
مي کنند که خود آن را ترک گفته اند انتقام خونی را مي خواهند که خود
ريخته اند [8] اگر [ در ريختن اين خون ] شريکشان بوده ام پس آنها نيز
سهيمند و اگر تنها خودشان مرتکب شده اند [9] کيفر مخصوص آنها است .
مهمترين دليل آنان به زيان خودشان تمام مي شود از پستانی شير مي خواهند
که مدتها است خشکيده [10] بدعتی را زنده مي کنند که زمانها است از بين
رفته . چه دعوت کننده ای ؟ [11] و چه اجابت کنندگانی ؟ من به کتاب خدا
و فرمانش درباره آنها راضيم . [1] اما اگر از آن سر باززنند لبه شمشير
تيز را در اختيار آنها قرار مي دهم و اين کار برای درمان باطل و ياری
حق کفايت مي کند [2] شگفتا از من خواسته اند که در برابر نيزه هاشان
حاضر گردم و در مقابل شمشير آنان شکيبائی ورزم [3] سوگواران در سوگشان
بگريند من کسی نبودم که به نبرد تهديد شوم و يا از ضرب شمشير بهراسم
[4] من به پروردگار خويش يقين دارم و در دين و آئين خود گرفتار شک و
ترديد نيستم
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

پست توسط ganjineh »

خطبه 23
[5] از سخنانی است که امام ايراد فرموده است در آن فقرا را به زهد و
ثروتمندان را به محبت سفارش مي کند . مواهب الهی متناسب با
استعدادها است : [6] مواهب الهی همچون قطره های باران از آسمان به زمين
مي بارد [7] و به هر کس سهمی زياد يا کم مي رسد [8] بنابراين هنگامی که يکی از
شما برای برادر خود برتری در مال و همسر و فرزند ببيند نبايد موجب
فتنه گردد [ و بر او حسد و رشک برد ] [9] زيرا مسلمان تا وقتی که دست
به عمل پستی نزده که از آشکارشدنش شرمنده باشد و مردم پست آن را
وسيله هتک حرمتش قرار دهند [10] به مسابقه دهنده ماهری مي ماند که منتظر
است در همان دور اول ببرد و ضرری نبيند [11] همچنين مسلمانی که از خيانت
به دور باشد انتظار دارد يکی از دو خوبی نصيبش گردد : [12] يا عمر او
پايان يافته و دعوت الهی فرارسد و آنچه خداوند در آخرت برايش مهيا
کرده بهتر است و يا خداوند او را روزی دهد و صاحب همسر و فرزند و
ثروت گردد در عين اينکه دين و شخصيت خود را نگاهداشته است . [13] [ اما
بدانيد ] ثروت و فرزندان کشته های اين جهانند و عمل صالح و نيک
زراعت آخرت است [14] و گاهی خداوند اين هر دو را به افرادی مي بخشد .
آنچه خداوند اعلام خطر کرده است برحذر باشيد 000 [1] و از خداوند بترسيد
بطوری که به گناهی که نياز به عذرخواهی دارد آلوده نشويد و در کارها
ريا و تظاهر و خودنمائی به خرج ندهيد [2] چون هر کس کاری برای غير خدا
انجام دهد خداوند او را به همان کس وامي گذارد . [3] از خدا ميخواهيم
که درجات شهيدان ، و زندگی سعادتمندان ، و همنشينی پيامبران را به ما
عنايت کند [4] هيچکس از بستگانش بي نياز نيست :
[5] ای مردم انسان هر اندازه که ثروتمند باشد از
بستگان و اقوام خود بي نياز نيست [6] که از وی با زبان و دست دفاع کنند
خويشاوندان بزرگترين گروهی هستند که از انسان پشتيبانی مي کنند [7] و
پراکندگی و ناراحتی او را از بين مي برند در آن هنگام که حادثه ای پيش
آيد آنها نسبت به او پرعاطفه ترين مردمند 000 [8] نام نيک و معروفيت به
پاکی را که خداوند عطا فرمايد بهتر از ثروتی است که کسی برای ديگران
به ارث مي گذارد . [9] و قسمتی ديگر از اين خطبه است : آگاه باشيد نبايد
از بستگان بينوای خود روبرگردانيد [10] و از آنان چيزی را دريغ کنيد که
نگاهداشتنش زيادی نمي آورد و از بين رفتنش کمبودی ايجاد نمي نمايد
[11] آنکس که دست دهنده خويش را از بستگانش بازدارد تنها يک دست از
آنها باز داشته [12] اما از خويشتن دستهای فراوانی برگرفته است ولی آن کس
که بال محبت را بگستراند دوستی اقوامش ادامه خواهد يافت . [13] سيدرضی
رحمه الله عليه مي فرمايد : الغفيره در اينجا به معنی کثرت و
فراوانی است چنانکه جمعيت زياد را عفوه من اهل او مال بوده است و
عفوه به معنی نمونه خوب است از ميان يک جنس که انتخاب شود
چنانکه گفته مي شود : اکلت عفوه الطعام يعنی قسمتهای خوب غذا را
خوردم . و چه عالی است مطلبی که امام ( ع ) در جمله : و من يقبض
يده عن عشيرته 000 تا آخر سخن ايراد کرده است 000 زيرا کسی که
يکيهای خود را از بستگانش قطع کند تنها يک ياور از آنها گرفته است
ولی هنگامی که نياز و احتياج شديد به ياری آنان داشت آنها به ندای او
پاسخ نمي گويند پس خود را از ياوران بسياری محروم ساخته است .
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “دانش عمومی”