"امینزاده،معاون وزارت خارجه خاتمی"
محسن امینزاده: هدف این مقاله بررسی تحریمهای اقتصادی ایران طی سالهای پس از انقلاب اسلامی و به خصوص در دوره دولت اصلاحات و توضیح درباره دو گزاره رایج در میان مسوولان کشور درباره تحریم ایران است. دو گزاره مهمی که به کرات توسط مسوولان دولتی تکرار میشود
هدف این مقاله بررسی تحریمهای اقتصادی ایران طی سالهای پس از انقلاب اسلامی و به خصوص در دوره دولت اصلاحات و توضیح درباره دو گزاره رایج در میان مسوولان كشور درباره تحریم ایران است. دو گزاره مهمی كه به كرات توسط مسوولان دولتی تكرار میشود.
گزاره اول حكایت از آن دارد كه تحریمهای اقتصادی ایران در گذشته برای منافع ملی كشور هیچ مشكل مهمی ایجاد نكرده است، بلكه برعكس باعث شده كه متخصصان ایرانی تحریك شده و دست به تلاشهایی بزنند كه در شرایط بدون تحریم عملی نبوده است. گزاره دوم حكایت از آن دارد كه تحریم اقتصادی مساله جدیدی نیست بلكه از اولین روزهای پس از انقلاب اسلامی همواره و به رغم هرسیاستی كه تهران اتخاذ كرده وجود داشته و هنوز هم وجود دارد.
تلاش خواهد شد كه جنبههای این دو گزاره شكافته شده و همچنین توضیح داده شود كه چرا هر چند ایران در تمامی سالهای پس از انقلاب گرفتار تحریمهایی بوده اما امروز كشور در معرض تحریمهای پیچیدهتری نسبت به گذشته قرار گرفته است.
سالهای پیش در سمت معاون وزیر خارجه، در جمع مدیران شركتهای مرتبط با تكنولوژی اطلاعات و اطلاعرسانی از ناتوانی آنان برای گرفتن بازاری در جهان گلایه كردم. گفتم هند در سال 1378حدود 500 میلیون دلار صادرات نرم افزار داشت و شما گفتید كه متخصصان ایرانی میتوانند موفقتر هم باشند. ظرف سه سال سهم هند در بازار جهانی نرم افزار به 5 میلیارد دلار رسید، حالا به 10 میلیارد دلار رسیده و قرار است تا سال 1390 ( 2010) به سالی 50 میلیارد دلار برسد، یعنی بیش از همه صادرات نفت و گاز ایران، اما شما همچنان كاری نكردهاید و ایران همچنان سهمی در بازار جهانی تكنولوژی ارتباطات و نرمافزار ندارد. یكی از مدیران حاضر با تلخی پاسخ داد كه مقصر سیاست خارجی است. شما در این دولت كارهای بزرگی كردهاید و موفق شدهاید بسیاری از راه ها را به روی اقتصاد و توسعه ایران بازكنید اما همچنان درهای مهمی بسته مانده است. چرا باقی این راه را نمیروید؟ چرا مشكلات كشور با امریكا را كم نمیكنید تا تحریمهای امریكا كاهش یابد. شما اندكی دیگر از این موانع را برطرف كنید تا ما نشان دهیم كه در این زمینه چقدر تواناتر هستیم.
شما تحریمهای امریكا را كاهش دهید، ما با كمك متخصصان ایرانی و ایرانی های متخصص در كشورهای دیگر باقی راه را میرویم و بخش مهمی از بازار جهان و از جمله امریكا را میگیریم و به پیشرفتهای مهمی میرسیم. به او گفتم عملاً ما توانستهایم با تدبیرهای سیاسی نقش تحریمهای امریكا را خنثی كنیم. حداقل برای كار اقتصادی با كشورهای دیگر برخلاف گذشته هیچ مانع مهمی وجود ندارد. او گفت اشتباه میكنید. در تكنولوژیهای پیشرفته و به خصوص در تكنولوژی ارتباطات كه امریكا حرف اول را میزند و امكان ردیابی و كنترل فعالیت دیگران برای امریكا وجود دارد، تاثیر تحریمها شدید است. او گفت ما متخصصان ایرانی این حوزه عملاً برای صدور خدمات كامپیوتری تلاش میكنیم اما زندگی ما در بیرون ایران بسیار سخت و تحقیرآمیز است. ما مثل كارگران غیرقانونی عملاً به صورت پنهان كار و زندگی میكنیم. به قیمتهایی گاه كمتر از یك سوم چینیها و هندیها خدماتی بهتر از آنان را میفروشیم، اما مجبوریم كارمان را به نام یك عده بیكاره در كشورهای عربی خلیج فارس و مالزی و جاهای مشابه بفروشیم كه سود اصلی را میبرند. نه تنها نمیتوانیم تبلیغ كنیم و نام ایرانی را به شهرت جهانی برسانیم بلكه نام و ملیت خودمان را پناه كنیم. تازه هر روز هم دعا میكنیم كه همین وضع باقی بماند و كسی نفهمد كه این كارهای بزرگ را ما ایرانیها انجام میدهیم چون در این صورت همین راه سخت زندگی ما هم سد خواهد شد. جز این تنها راه دیگر ما مهاجرت از ایران است كه آن را نمیپسندیم.
او اضافه كرد كه البته تنها نتیجه تحریم این نیست كه متخصصان این صنعت قادر نیستند كالای خود را در بازارهای جهان خوب بفروشند و به درآمد متناسب برسند و در نتیجه كارهایشان را توسعه بیشتر بدهند، بلكه واقعیت این است كه متقابلاً محدودیتهای تحریم مانع دسترسی متخصصان ایرانی به بسیاری از پیشرفتهای علمی و صنعتی با درجه اهمیت بالاتر میشود. این وضع باعث میشود متخصصان ایرانی كه از هندیها و چینیها تواناترند در حوزه محدودی درجا بزنند و به حوزههای درجه یك راه پیدا نكنند.
در پاسخ اظهار امیدواری كردم با كارهای موفقی كه در این دوره انجام شده همه درك كرده باشند كه میتوان ضمن حفظ اصول و ارزشها، منافع ملی خیلی بیشتری با اعتماد سازی با دیگر كشورهای جهان برای كشورمان تامین كرد و حتی خیلی وقت ها كشورهای قدرتمند را به انعطاف و سازگاری با منافع ملی كشور واداشت. هرچند هرگز سخنان او فراموش نشد اما كار بیشتری نیز برای حل این مشكل تا پایان دوره ممكن نشد.
گفتههای او به روشنی نشان میداد كه تحریمهای دیگران علیه ایران تا چه حد روزنههای مشكل آفرین پیدا و پنهان دارد و چگونه هرچه ایران به سمت قلههای توسعه و پیشرفت گامهای بلندتری برمیدارد، ضرورت حل مشكلاتش با جهان افزایش بیشتری مییابد.
پیشرفتهای كنونی علمی و صنعتی كشور مدیون اعتمادسازی با جهان
پیشرفتهای ایران در حد تكنولوژیهای حساس كنونی كه البته فاصله زیادی با تكنولوژیهای روزآمد و پیشرفته در جهان صنعتی دارد، تنها به قیمت اعتمادسازی های نسبی دولت آقای خاتمی و در فضای گسترش همكاریهای جهانی محقق شده است. سادهلوحانه است اگر تصور شود كه متخصصان و دانشمندان ایرانی در شرایط تحریم عزم شان جزمتر شده و ناگهان تصمیم گرفتهاند كه همه چیز را دوباره در كشور اختراع و تولید كنند و این عزم جزم به طرز معجزهآسایی به پیشرفتهای صنایع هستهای و نظامی و صنایع دیگر منجر شده است.
تمامی پیشرفتهای نسبی ایران حتی در حوزههایی كه از سوی امریكا تحریم بوده صرفاً به دلیل موفقیت ایران در كاهش حساسیت ها نسبت به ایران و نسبت به پیشرفتهای ایران در سطح جهان در دوره دولت آقای خاتمی بوده است.
در این دوره كشور توانست با خنثی كردن تحریمهایی كه از قبل اعمال شده بود تا حد زیادی موانع دسترسی متخصصان كشور را به علوم و ابزارهای پیشرفته در بازارهای رسمی و غیررسمی كاهش دهد. پیش از این به خاطر فضای تند علیه ایران نه تنها ایران در معرض تحریمهای بیشتر بود بلكه پیشرفتهای علمی و صنعتی به دلیل عدم امكان دسترسی به نیازهای اولیه آن پیشرفت ها ناممكن به نظر می رسید. (در این مورد به خصوص در زمینه هستهای قبلاً به تفصیل نوشته ام و در فرصتهای بعدی نیز بیشتر خواهم نوشت.)
سیاست خارجی ماجراجو و تحریمهای بینظیر اقتصادی در نتیجه آن
هرچند از فردای روز انقلاب اسلامی، موانعی مانند عدم همكاریهای گذشته با ایران در زمینههای صنعتی و دفاعی شكل گرفت و مشكلات بزرگی مانند جنگ تحمیلی نیز در قیاس باعظمت انقلاب اسلامی دور از انتظار نبود؛ اما ایران هرگز پس از انقلاب اسلامی، به اندازه امروز در معرض موانع بیشمار تحریمی قرار نگرفته است و آنچه امروز به عنوان تحریمهای تهدید كننده منافع ملی و توسعه ایران مطرح میشود پدیده بیسابقهای است كه در اینجا برای روشن شدن موضوع، ویژگی های تحریم كنونی، تفاوتهای آن با دو دوره شاخص دیگر تحریمها علیه ایران، علل بروز تحریمها و نتایج تحریمها در این سه دوره مرور میشود.
دوره اول تحریمهای اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی؛ مداوم ولی كماثر
پس از انقلاب اسلامی ایران امریكا و متحدان امریكا بعضی همكاریهای اقتصادی مهم همچنین فروش تسلیحات به ایران را متوقف كردند. جالب آنكه توقف بسیاری از این همكاریها ازجمله توقف خرید تسلیحات امریكایی ابتدا به ابتكار رهبران انقلابی ایران از جمله دولت موقت آغاز شد. جنگ تحمیلی عراق نیز بخشهای زیادی از همكاریهای اقتصادی زیربنایی كشورهای دیگر در ایران را به دلیل عدم امنیت متوقف كرد.
در سالهای جنگ برای اولین بار ایران با عدم فروش لوازم یدكی و سلاح های امریكایی مواجه شد اما در عین حال توانست از طرق غیر رسمی بخش قابل توجهی از نیازهای خود را تامین كند و بخشی از نیازهای خود را نیز با كمك متخصصان ایرانی كپیبرداری و تولید كند.
هرچند ایران در زمینه تولیدهای دفاعی به موفقیت زیادی دست یافت و به خصوص در طول جنگ توانست بخشی از نیازهای خود را تامین كند اما به هر حال این تحریمها باعث شد كه روند پیشرفت علمی و صنعتی ایران بسیار كند شود و در زمینههایی مانند توسعه صنعت نفت و گاز و پتروشیمی یا ساخت نیروگاه هستهای فعالیتها كاملاً متوقف شود.
اشغال سفارت امریكا در تهران نیز در بروز تحریمها بیتاثیر نبود اما عملاً با پایان گرفتن بحران گروگانگیری روند ارتباطات اقتصادی امریكا با ایران تقریباً به سمت عادی شدن رفت و اقدامات دولت ریگان از جمله مذاكرات پنهان مك فارلین با ایران، خرید نفت از سوی امریكا از ایران و فعال شدن بخشهایی از ارتباطات اقتصادی دیگر میان ایران و امریكا حكایت از آن داشت كه امریكا بعد از بحران گروگانگیری نه تنها درصدد تشدید بحران نیست، بلكه چنین واكنش تندی از سوی ایرانیهای انقلابی را قابل توجیه و قابل هضم تلقی كرده است.
دوران جنگ تحمیلی باعث توقف سرمایه گذاریها و همكاریهای اقتصادی گسترده با ایران بود. بهخصوص كه تمامی كشورها از جمله اتحاد شوروی به طور كامل با عراق و علیه ایران همكاری میكردند. با پایان گرفتن جنگ تحمیلی شرایط رو به بهبود نهاد و سیاستهای جدید دولت ایران زمینههای بهبود رابطه با كشورهای خارجی را فراهمتر كرد. در چنین وضعیتی امكان كار با جامعه بینالملل در همه زمینهها به جز حوزههای حساس نظامی و صنعتی فراهم شده بود، اما در همین زمان در صحنه اقتصاد نیاز ایران به ارتباط بیشتر با جامعه جهانی نیز محسوستر از قبل شده بود.
بعضی از اقدامات اولیه ایران برای تغییر روند روابط اقتصادی با جهان از دوره پس از جنگ آغاز شد. تحریمهای امریكا و اروپای غربی در مورد صنایع نظامی و تكنولوژیهای برتر تقریباً در تمام سالهای پس از انقلاب اسلامی تاكنون ادامه داشته است.
ایران در این ایام توانسته بخشی از نیازهای خود را از كشورهای دیگر به عنوان تكنولوژی دست دوم تامین كند؛ نوع شرقی بخشی از تكنولوژیها را از كشورهای چین و شوروی بخرد و بخشی را نیز با مهندسی معكوس خود تولید كند. این تحریمها به طور اصولی تاثیرات محدودی بر توسعه و پیشرفت متعارف ایران داشته است اما هزینههای دفاعی و صنایع دفاعی ایران را افزایش داده است.
دوره شاخص دوم تحریمهای اقتصادی ایران؛ خطرناك ولی كوتاهمدت
دومین دوره شاخص تحریمهای امریكا علیه ایران متعلق به دوره اول ریاست جمهوری كلینتون است. این دوره آغاز فراغت امریكاییان از تحولات پس از جنگ سرد است و در استراتژی جدید برخورد و مهار ایران، با مطرح شدن مباحثی مانند اتهام كمك به عوامل انفجار مركز امریكاییان در عربستان سعودی و همچنین اتهامات دیگر اقامه شده علیه ایران در زمینه تروریسم، امریكا تصمیم به تحریم توسعه صنایع نفتی ایران گرفت.
چنین تصمیمی در نوع خود جدید بود و برای اولین بار تاثیر آن از قلمروی قضایی امریكا خارج شده و با تصویب مجازات كشورهای دیگری كه تمایل به همكاری با ایران داشتند به كشورهای دیگر تعمیم پیدا میكرد. این شیوه تحریم مورد موافقت كمپانیهای امریكایی نیز بود زیرا امكان جانشین شدن كمپانیهای كشورهای دیگر با كمپانیهای امریكایی در صنعت نفت و گاز ایران را برای مدتی از بین میبرد.
تحریم اعلام شده از سوی امریكا به سرعت به یك معضل بزرگ برای ایران بدل شد. روند اندكی امیدبخش بهبود روابط اقتصادی ایران با سایر كشورها، با این مصوبه كنگره امریكا متوقف شد و عملاً هزینههای هر نوع همكاری اقتصادی با ایران برای همه كشورها بسیار بالا رفت. آثار این تحریمها به حوزه نفت و گاز ایران محدود نشد و تقریباً تمامی حوزههای اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار داد. هرچند در این دوره هیچ بانكی تحریم نشده بود اما اعطای اعتبار به ایران بسیار مشكل بود و شركتهای بیمه از هر نوع همكاری برای كار اقتصادی در ایران خودداری میكردند.
هنگامی كه دولت آقای خاتمی شروع به كار كرد، نه تنها این تحریمها باعث فاصله گرفتن همه كشورها از همكاری اقتصادی با ایران شده بود بلكه باعث بالا رفتن نرخ ریسك همكاری اقتصادی با ایران شده بود. ایران در دستهبندی هفتگانه كشورهای صنعتی برای ریسك كار اقتصادی با سایر كشورها در دسته ششم قرار گرفته بود و زمزمه جابه جایی در جدول و رفتن به گروه 7 یعنی بدترین وضعیت جهانی نیز مطرح بود.
جذب سرمایه گذاری از خارج از كشور در حد یك آرزو بود و بانك مركزی به دست آوردن اعتبار مناسبی در حد 200 میلیون دلار را نیز در حد معجزه تلقی میكرد. واكنشهای ناشی از تصمیمات امریكا میرفت كه اقتصاد ایران را فلج كند.
تحریمهای ایران در این دوره به اوج خود رسید اما در بحرانیترین شرایط دیری نپایید و با پیروزی خاتمی در سال 1376 به سرعت در مسیر عكس قرار گرفت و به زودی برخلاف این وضع خطرناك، مطلوبترین شرایط بعد از انقلاب اسلامی برای توسعه ایران فراهم شد. دولت آقای خاتمی موفق شد با كمك كشورهای دیگر تحریم اقتصادی تحمیل شده از سوی امریكا را خنثی كند.
این تدبیر كه با مشاركت فعال كشورهای اروپایی به نتیجه رسیده بود موفقیت بزرگی برای ایران در برابر امریكا محسوب میشد. ایران اولین قرارداد خود علیه این تحریم را با توتال فرانسه، پتروناس مالزی و گازپروم روسیه، برای اجرای دو فاز مهم استخراج گاز منطقه پارس جنوبی به امضا رساند و با عملیاتی شدن این قرارداد مرحله اول توسعه بزرگ ترین مجتمع صنعتی ایران در عسلویه آغاز شد و ظرف مدت 7سال بیابانهای خالی منطقه ناشناخته عسلویه با بیش از 30 میلیارد دلار اعتبارات خارجی و همكاری بهترین شركتهای جهان به یكی از بزرگترین مناطق صنعتی ساحلی خلیج فارس بدل شد و تقریباً همه شركتهای مهم نفتی و گازی غیرامریكایی دنیا سهمی در توسعه این منطقه مهم اقتصادی گازی جهان به دست آوردند.
مرحله بعدی این تلاش سرمایه گذاریهای خارجی در صنایع پتروشیمی ایران بود كه آرزوی دیرینه توسعه این صنعت در ایران را تا حد چشمگیری محقق ساخت. ایران با كشیدن خط لوله سراسری گاز برای صنایع پتروشیمی فرصت توسعه این صنعت را محدود به عسلویه و جنوب كشور نكرد و كلید مراحل آغازین چندین مجموعه پتروشیمی را در تمامی نقاط غرب كشور با هم زد. متقاضیان خارجی سرمایه گذاری در این پروژهها مشتاقانه به ایران روی آوردند و تنها با اوضاع جدید ایران از آن دل كندند. بسیاری هنوز هم به سرمایه گذاری در این پروژههای سودآور در شرایط بهتری در آینده امید دارند.
با روی كار آمدن دولت بوش و شرایط پس از یازده سپتامبر نه تنها فشار به توسعه ایران افزایش نیافت، بلكه بهبود چهره بینالمللی ایران در فضای پس از یازده سپتامبر باعث شد كشورهای بیشتری به كار اقتصادی با ایران روی بیاورند.
در یك فرآیند مشكل، رهبران محتاط ژاپنی هم موفق شدند موافقت ضمنی امریكاییها را جلب كرده و وارد سرمایهگذاری در پروژه عظیم توسعه منطقه نفتی آزادگان شوند. آنان كه به دلیل نیاز به نفت و علاقه به كار با ایران كشور ما را شریك استراتژیك خود میخواندند اعلام كردند كه مصمم هستند با ایران همكاری كنند و برای اثبات حسن نیت خود همزمان با انعقاد قرارداد منطقه نفتی آزادگان، اولین وام نقدی غیرمشروط بعد از انقلاب اسلامی را به ایران به مبلغ 3 میلیارد دلار پرداخت كردند. طی سالهای بعد این مبلغ عملاً تا 7 میلیارد دلار افزایش یافت.
ژاپنیها ظاهراً به امریكاییها قول داده بودند كه وقتی كارشان را در ایران عملیاتی خواهند كرد كه مطمئن شوند ایران مجدداً به سمت روابط بحرانی با جامعه جهانی نخواهد رفت. ژاپنیها كه خود نیز یك بار به خاطر بحران ناشی از جنگ ایران و عراق پروژه بزرگ پتروشیمی امام خمینی را رها كرده و با دادن خسارت از ایران رفته بودند، مصمم بودند كه این بار ریسك نكنند. آنان تا سال گذشته هم گفت وگوهای خود را ادامه دادند اما نهایتاً سال گذشته رسماً از پروژه آزادگان خارج شدند و سرنوشت این پروژه مهم را مبهم گذاشتند.
اما تجربه قرارداد با ژاپنیها در همان سال انعقاد قرارداد، باعث شد كه متقاضیان سرمایه گذاری در حوزههای نفتی ایران یعنی همان حوزه مورد تحریم امریكا، متعدد شوند و بعد از این تحول برای اولین و آخرین دوره پس از انقلاب اسلامی تاكنون، وزارت نفت ایران نه تنها به دنبال یافتن سرمایهگذار برای پروژههای نفتی نمیرفت بلكه برای مذاكره شرایط تعیین كرده و گفتوگوی جدی خود را با شركتهای خارجی منوط به دریافت بهترین و بیشترین امتیاز های اولیه میكرد.
شركتهای امریكایی كه تصور می كردند فرصتهای اقتصادی خود در ایران را از دست دادهاند مكرراً به دولت امریكا فشار میآوردند و تلاش میكردند كه حداقل موافقت ضمنی دولت امریكا برای كار با ایران در آینده را به دست آورند و براساس آن توافقی ضمنی با ایران امضا كنند. آنان تصور میكردند كه به زودی تمامی مشكلات ایران حل خواهد شد و آنها باید جای پایی در ایران داشته باشند.
تلاشهای شركتهایی مانند هالیبرتون، شل، شورون و غیره برای توافق مستقیم یا غیرمستقیم با ایران برای پروژههای بزرگ نفتی از جمله این موارد بود. بانكهای اروپایی و آسیایی و شركتهای بیمه بزرگ بینالمللی كلیه موانع كار با ایران را به كناری نهاده و عملاً برای اعطای اعتبار به ایران وارد رقابت شدند. چنین رقابتی هزینه سرمایه را برای ایران به حداقل ممكن رساند.
با كاهش ریسك كار اقتصادی در ایران، ایران از گروه بسیار پرریسك 6 در دستهبندی هفتگانه كشورهای صنعتی، به گروه متوسط و مناسب 4 ارتقا پیدا كرده و زمزمه ارتقای رتبه ایران به گروه مطلوب 3 نیز مطرح شد. برای اهل اقتصاد از باورنكردنی بودن دریافت 200 میلیون دلار اعتبار در سال 1376 تنها خاطره طنز اما تلخی باقی مانده بود و آنان اعلام میكردند كه ایران هیچ مشكلی با بازار سرمایه جهانی ندارد و اصلاً نیازی به جستوجو برای یافتن فرصت اعتبارات ارزی وجود ندارد. بازارهای سرمایه خود برای ارائه پیشنهادهای بهتر مراجعه میكنند.
شركت ملی نفت و شركتهای وابسته به آن و تدریجاً سایر شركتهای دولتی بزرگ برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی توانستند بدون ضمانت دولت و بانك مركزی ایران متكی به اعتبارات و تولیدات خود برای پروژههایشان وام بگیرند. این وضع نشان اقتدار اقتصاد كشور بود.
تولیدات ایران در زمینه صنایع مختلف بسیار گسترش یافت. صنایع اتومبیلسازی و سایر صنایع بزرگ ایران به ركوردهای جدیدی از تولید و صادرات دست یافتند. رقابت برای مشاركت در صنایع ایران میان كشورهای اروپایی و آسیایی شكل گرفته بود. اخیراً زمزمههایی از خروج شركای سنتی صنایع بزرگ اتومبیلسازی ایران نیز به گوش میرسد.
تولید انرژی برق در ایران با سرعتی شگرف توسعه یافت و از كمتر از 20 هزار مگاوات به بیش از 35هزار مگاوات رسید و ایران در روند كارش به خاطر ساخت مشترك نیروگاه و پالایشگاه با شركتهای خارجی و فعال شدن پیمانكاریهای عمومی به مهمترین سازنده نیروگاه و پالایشگاه در منطقه بدل شد؛ سازندگانی كه حالا قادر به پیشنهاد شریك فاینانسكننده پروژههایش نیز بودند.
ایران با به دست آوردن نیازهای صنعت هستهای از بازارهای جهانی بدون اینكه حساسیتی ایجاد شود و تحریمی در كار باشد، به یك كشور دارای توان هستهای صلح آمیز بدل شد. امریكا تنها برای جلوگیری از همكاری چین با ایران در سال 1376 هزینه بسیار گزافی پرداخت كرد اما با وجود اصرار دائمی بر مشكوك بودن اقدامات هستهای ایران، هرگز قادر نشد تحریم علیه ایران را حتی در زمینه هستهای به پیش برد و نتوانست كشورهای دیگر را برای تحریم ایران قانع كند. ایران توانست پروژه اصفهان را بدون كمك چین عملی كند و پروژههای بزرگ دیگری را نیز با تلاش متخصصان داخلی تا مرحله تكمیل چرخه سوخت به اجرا گذارد. تا پایان كار دولت آقای خاتمی هیچ تحریم جدیدی به ایران به خاطر توسعه هستهای حتی از سوی امریكا تحمیل نشد و نشانه های خیلی بیشتری از نتایج آزاد شدن اقتصاد و صنایع ایران از بند عمده تحریم های علیه ایران در دوره اصلاحات كه در این مقاله نم گنجد و بیش از من باید اهل اقتصاد و صنعت دربارهاش بنویسند و سخن بگویند.
تنها مساله باقیمانده در این دوره سرمایه گذاری های بزرگ درازمدتتر در ایران بود. هنوز سرمایه گذاران بزرگ حوزههای غیرنفتی ابهامات زیادی نسبت به قابل اعتماد بودن تداوم امنیت در بازار ایران داشتند و لذا با احتیاط بیشتری وارد حوزههای دیگر می شدند. آنان منتظر ماندند كه دولت بعد از دولت اصلاحات را تجربه كنند
بررسی تحریمهای اقتصادی ایران
مدیر انجمن: شوراي نظارت
-
- پست: 577
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۵ دی ۱۳۸۵, ۷:۲۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 502 بار
- سپاسهای دریافتی: 231 بار
با تشکر از renger
من فقط یه مطلب کوتاه در مورد آقای امین زاده معاون آسیای مرکزی آقایی خرازی عرض می کنم.
ایشون عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت هستند و نسبت به دولت فعلی بسیار منتقد.
این آقا زمانی که ایران 3000 تا سانتریفیوژ رو راه اندازی کرد بسیار شاکی شد و معتقد بود فرقی بین 160 تا و 3000 تا سانتریفیوژ نیست. مطلبی که آقای البرادعی هم بزرگ بودن اونو تایید کرد.
تمام افتخار این آقا در دوران ریاستشون بر معاونت آسیای مرکزی وزارت خارجه مذاکره با آمریکا در مورد افغانستان بود. مذاکراتی که نهایتا منجر به استقرار دولت فعلی در افغانستان و کنار گذاشتن دوستان ایران در افغانستان شد و دست ایران رو هم از مبادلات اقتصادی در افغانستان کوتاه کرد.
نفس مذاکره بد نبود و منجر به ایجاد آرامش شد ولی در ادامه به علت ناپختگی و سطحی نگری تیم ایشان اتفاقاتی که در بالا ذکر شد رخ داد.
من فقط یه مطلب کوتاه در مورد آقای امین زاده معاون آسیای مرکزی آقایی خرازی عرض می کنم.
ایشون عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت هستند و نسبت به دولت فعلی بسیار منتقد.
این آقا زمانی که ایران 3000 تا سانتریفیوژ رو راه اندازی کرد بسیار شاکی شد و معتقد بود فرقی بین 160 تا و 3000 تا سانتریفیوژ نیست. مطلبی که آقای البرادعی هم بزرگ بودن اونو تایید کرد.
تمام افتخار این آقا در دوران ریاستشون بر معاونت آسیای مرکزی وزارت خارجه مذاکره با آمریکا در مورد افغانستان بود. مذاکراتی که نهایتا منجر به استقرار دولت فعلی در افغانستان و کنار گذاشتن دوستان ایران در افغانستان شد و دست ایران رو هم از مبادلات اقتصادی در افغانستان کوتاه کرد.
نفس مذاکره بد نبود و منجر به ایجاد آرامش شد ولی در ادامه به علت ناپختگی و سطحی نگری تیم ایشان اتفاقاتی که در بالا ذکر شد رخ داد.
-
- پست: 247
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۷, ۵:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4 بار
- سپاسهای دریافتی: 78 بار
Re: بررسی تحریمهای اقتصادی ایران
دوست بزرگوار، اینکه یه شخص طرفدار دولت باشه یا منتقد اون در افزایش یا کاهش تاثیر تحریم ها
اثری نداره. اگر واقعا به گفته دولت مردان در بی تاثیر بودن تحریم ها اعتقاد دارین لطفا هزینه بلیت
قطار و هواپیما رو در 6 ماه گذشته( قبل و بعد از تحریم) بررسی کنید.
اثری نداره. اگر واقعا به گفته دولت مردان در بی تاثیر بودن تحریم ها اعتقاد دارین لطفا هزینه بلیت
قطار و هواپیما رو در 6 ماه گذشته( قبل و بعد از تحریم) بررسی کنید.
زنده باد ايران. درود بر همه ي دانشمندان ايراني
دوستان علافه مند به ریاضیات در تکمیل سایت زیر کمک کنند
[External Link Removed for Guests]
دوستان علافه مند به ریاضیات در تکمیل سایت زیر کمک کنند
[External Link Removed for Guests]
- پست: 837
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۶:۱۰ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 231 بار
- سپاسهای دریافتی: 1917 بار
Re: بررسی تحریمهای اقتصادی ایران
خوب دوستان ایشون گفتن در زمان روی کار اومدن اقای بوش در زمان اقای خاتمی تنشی بین ایران و امریکا نبود به خاطر اعتماد سازی اقای خاتمی.دوستان مگه همون موقع نبود که بوش ایران رو محور شرارت خطاب کرد.شایدم من اشتباه میکنم.
یا بعد از یازده سپتامبر امریکا بار ها ایران رو تهدید کرد و اگر همکاری گسترده اطلاعاتی ایران با امریکا نبود معلوم نبود چی میشد پس اینکه ایشون میگن بعد اون حادثه امریکا با ایران کاری نداشت مزخرفی بیشتر نیست.البته همون موقع در تهران عده ای شمع روشن کردن و با بازماندگان حادثه همدردی کردن.که معلوم بود از کجا اب میخورد.
دوستان کسی منکر خدمات دولت اصلاحات نیست اما گویا این اقا به طرز عجیبی بی سواد و یا کم حافظه هستن.در اون زمان تا اونجایی که یادمه ایران فعالیت های هسته ایش رو تعلیق کرد و در کاخ سعد اباد قرار داد ننگین پلمپ و تعلیق تاسیسات هسته ای امضا شد و کار به جایی رسیده بود که روی رشته مکانیک در مقطع فوق لیسانس هم غربی ها نظر منفی داشتن چون میتونست در ساخت سانتریفیوژ موثر باشه.
نمیدونم امار این اقا چقدر درست هست اما چیزایی که ما میدیدیم یا گفته های ایشون خیلی متفاوت هست.هممون میدونیم در اون زمان غربی ها حتی از صنایع نظامی ما هم بازدید کردن و حتما همه واقفند این چقدر خجالت اوره.
اصلا سرمایه گذاری خارجی در ایران خیلی ربطی به تخریم نداره.هر شرکتی که ببینه منافعش در ایران تامین میشه مطمئن باشید کاری با تحریم نخواهد داشت.البته نمونه هایی مثل توتال هست که اونم میبینید چه وضعی شده و در فرانسه اشوب به پا شده و تمام پالایشگاه هاشون تعطیل شده.چون به دلیل عدم همکاری با ایران هزاران کارگر رو اخراج کرده بود.
و یک نکته دیگه ایشون گفتن اشغال سفارت امریکا.دوستان تعریفی که از سفارت هست رو همه میدونید و مطمئنا بر کسی پوشیده نیست که تلاش برای جاسوسی و یا اقدام برای کودتا که قبلا در 28 مرداد امریکا تجربش رو داشت جزو وظایف سفارت نیست.پس باید به ایشون یاد اوری کرد کلمه سفارت در این مورد بی معنیست و واژه لانه جاسوسی بهتر هست.
در اخر چه بسیارند این تحلیل های ابکی که از هر دو گروه چپ و راست میشنویم.اما شما جدی نگیرید و به عقل خودتون رجوع کنید.چون هیچ بقالی نمیگه ماستم ترشه.و در اخر خواهشا از این تایپیک ها نزنید هی میخوایم بحث سیاسی نکنیم نمیشه
بزارید سیاست تو تاکسی و یا قهوه خونه بررسی شه. 
یا بعد از یازده سپتامبر امریکا بار ها ایران رو تهدید کرد و اگر همکاری گسترده اطلاعاتی ایران با امریکا نبود معلوم نبود چی میشد پس اینکه ایشون میگن بعد اون حادثه امریکا با ایران کاری نداشت مزخرفی بیشتر نیست.البته همون موقع در تهران عده ای شمع روشن کردن و با بازماندگان حادثه همدردی کردن.که معلوم بود از کجا اب میخورد.
دوستان کسی منکر خدمات دولت اصلاحات نیست اما گویا این اقا به طرز عجیبی بی سواد و یا کم حافظه هستن.در اون زمان تا اونجایی که یادمه ایران فعالیت های هسته ایش رو تعلیق کرد و در کاخ سعد اباد قرار داد ننگین پلمپ و تعلیق تاسیسات هسته ای امضا شد و کار به جایی رسیده بود که روی رشته مکانیک در مقطع فوق لیسانس هم غربی ها نظر منفی داشتن چون میتونست در ساخت سانتریفیوژ موثر باشه.
نمیدونم امار این اقا چقدر درست هست اما چیزایی که ما میدیدیم یا گفته های ایشون خیلی متفاوت هست.هممون میدونیم در اون زمان غربی ها حتی از صنایع نظامی ما هم بازدید کردن و حتما همه واقفند این چقدر خجالت اوره.
اصلا سرمایه گذاری خارجی در ایران خیلی ربطی به تخریم نداره.هر شرکتی که ببینه منافعش در ایران تامین میشه مطمئن باشید کاری با تحریم نخواهد داشت.البته نمونه هایی مثل توتال هست که اونم میبینید چه وضعی شده و در فرانسه اشوب به پا شده و تمام پالایشگاه هاشون تعطیل شده.چون به دلیل عدم همکاری با ایران هزاران کارگر رو اخراج کرده بود.
و یک نکته دیگه ایشون گفتن اشغال سفارت امریکا.دوستان تعریفی که از سفارت هست رو همه میدونید و مطمئنا بر کسی پوشیده نیست که تلاش برای جاسوسی و یا اقدام برای کودتا که قبلا در 28 مرداد امریکا تجربش رو داشت جزو وظایف سفارت نیست.پس باید به ایشون یاد اوری کرد کلمه سفارت در این مورد بی معنیست و واژه لانه جاسوسی بهتر هست.

در اخر چه بسیارند این تحلیل های ابکی که از هر دو گروه چپ و راست میشنویم.اما شما جدی نگیرید و به عقل خودتون رجوع کنید.چون هیچ بقالی نمیگه ماستم ترشه.و در اخر خواهشا از این تایپیک ها نزنید هی میخوایم بحث سیاسی نکنیم نمیشه


شاید سالهای سال باشد که اتش امپراطوری پارس خاکستر شده باشد.اما روزی فرا خواهد رسید که ز خاکستر ها ققنوس برخیزد و ان هنگام اتش سالهای سال سکوت مردم ایران زبانه خواهد کشید و بار دیگر مردمی از سرزمین پارس از شرق تا چین واز غرب تا دروازه های روم حکمرانی میکنند و تمام دشمنان این مرز وبوم در اتش قهر ایران خواهند سوخت.ان روز نزدیک است...