بحران مالي جهان و دويدن در برابر باد

[ganjineh]

مدتي است كه مطلب تازه اي براي نوشتن نداشتم.

اما مدام در كنكاش به جهت يافتن سوالات بي پاسخ خود هستم .براستي سكان اين اقتصاد افسار گسيخته و مستاصل و خارج از سيستم نظام مالي بين المللي كه بواقع كمترين تاثيري در بازارهاي جهاني نداشته،ليكن بسرعت ومستقيم تاثير پذير بوده و اثرات منفي آن بوضوح در كاهش قيمت نفت و طلاو افت بهاي سهام و آثار منفي رواني اثر گذار در بورس داخلي را مي توان ديد،در دست چه متفكراني است.

نكته قابل تاسف بار تر اينكه متوليان دولتي ،كوچك و بزرگ و بمانند آنكه در يك همايش ،قطعنامه اي صادر شده باشد،متفق القول يادآور شده اند كه بحران مالي بين المللي كه تا كنون كشورهاي پراكنده در تمام ۵ قاره را با ركود اقتصادي مواجه نموده،هيچگونه تاثيري در اقتصاد آشوب زده ما ندارد.

شايد استدلال دولتمردان اين باشد كه با توجه به اينكه در بازار بورس ايران سهام شركتهاي خارجي معامله نمي شود، بنا براين شاخصهاي جهاني اثر گزار نمي باشد،و يا توجيه اينكه ما با شركتهاي امريكايي داراي معامله تهاتر و كارگزاري و مستقيم نمي باشيم،و يااينكه بدليل نظام سلطه در امريكا اين بحران زاييده قدرت استكباري مي باشد و يا دلايل غير فني ديگر.

براستي هنوز فرصت آن نرسيده تا از عقايد و نظرات كارشناسان خبره و اهل فن كمك گرفت ويا اصولا فرصتها ديگر به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد.

[padeshah]

با درود
من هم مي خواستم در رابطه با بحران مالي جهاني مطلبي بنويسم كه شما دوست عزيز پيش دستي كرديد گرچه نگراني شما بيشتر داخلي است
اما چيزي كه ما اين روزها مرتب از رسانه ملي( ) مي شنويم اين است كه بحران مالي جهاني روز به روز بحراني تر مي شود و اين آغاز فرو پاشي نظام سرمايه داري غرب و دليل نا كارآمدي ليبرال دموكراسي است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا شما بگيد من چي بگم كه به كسي بر نخوره اعتقادات كسي زير سوال نره و با قوانين سايت همخواني داشته باشه اگه بخوام همه اين ها رو با هم رعايت كنم مجبورم فقط بزنم
اما با اندكي تخطي از خط قرمز ها بالا و با دعا براي حذف نشدن تاپيك چيزي كه اين چند روزه مرتب داره سره تاپيك هاي من مي ياد بايد بگم بوجود آمدن بحران در هر سيستم و نظامي چه مالي چه نظامي و چه سياسي و غيره امري طبيعي است درسته كه با پيشرفت علم و تكنولوژي بشر در راستاي هرچه كمتر كردن اين بحران ها تلاش مي كند اما هيچ وقت به صفر نخواهد رسيد مانند حد در رياضي كه هرچه به عددي ميل كند اما هيچ وقت به خود آن نمي رسد به بيان ساده تر علم بشر كامل نيست و بايد به مرور زمان به سمت كمال حركت كنه البته به دوستان مذهبي توصيه مي كنم از اين اصل سو استفاده نكنند بنابر اين از بحران نمي توان فرار كرد اما مهم توانايي حل بحران است اگر نظام يا سيستمي بتواند بحران ها ي ايجاد شده را مديريت و حل نمايد آن نظام و سيستم زنده ، پويا و كار آمد است اما نكته ديگر كه مطرح مي شود و حائز اهميت است زماني است كه طول خواهد كشيد تا بحران فرو كش كند و آثار پيامد هاي آن است . همه مي دانند كه زمان رابطه مستقيم با وسعت و عمق بحران دارد و هرچه بحران وسيعتر و عميق تر باشد حل آن نيز زمان و هزينه بيشتري به دنبال خواهد داشت اما پيامد هاي بحران نيز ممكن است كه پايدار عميق و بسيار پر هزينه باشد با اين وجود هر بحران اگر حل شود وفرو كش يابد مانند تجربه گرانبهايي باعث رفع نقاط ضعف نظام و سيستم مي گردد اگر گردانندگان نظام وسيستم انسان ها عاقلي باشند!!! اما نكته اصلي اين است كه نمي توان به خاطر طولاني شدن پروسه حل و مهار بحران يا آثار زيان بار آن حكم به ناكار آمدي كل سيستم يا نظام داد كاري كه متاسفانه رسانه ملي با شتاب انجام ميدهد به آن اميد كه ...
بايد صبر كرد و ديد كه آيا غرب مي تواند اين بحران را ولو با هزينه گزاف حل كند يا اين بحران زنجير وار باعث ايجاد بحران هاي ديگر در حوزه هاي مختلف اجتماعي غرب گشته و سقوط نظام ليبرال دموكراسي را در پي خواهد داشت كه من شخصا با توجه به بحران هاي مالي گذشته غرب از جمله ركود بزرگ وغيره، تكنولوژي بالا توان مالي گسترده ( فراموش نكنيم كه آمريكا بيشترين توليد ناخالص دنيا را دارد) و از همه مهم تر پشتوانه دانشگاهي و علمي عظيم و نظريه پردازان و مديران ممتاز توان عبور از اين بحران را دارد هر چند در بدبينانه ترين حالت زخم ها و طبعات آن سال ها در اقتصاد آن كشور قابل مشاهده باشد اما مهم آن است كه كشتيبان را توان عبور از اين طوفان هست

[hedayat.m]

من هم متاسفم که بعضی ها از این مسئله به عنوان نابودی اقتصاد آزاد تعبیر می کنن.

مانند همین بحران در دهه 90 برای ژاپن هم بوجود آمد که با صرف تقربیا 250 میلیارد دلار و ورشکستگی چندین بانک و موسسه اعتباری بزرگ به پایان رسید.

نتیجه ای که از این بحران برای کشور ما مهمه عدم تکیه صرف به مبانی اقتصاد لیبراله.
یعنی ترکیبی از اقتصاد آزاد و سوسیالیستی. تقربیا همون چیزی که اقتصاد اسلامی در نظر داره.

چون این بحران بر اساس سوداگری بانک ها و موسسات اعتباری ایجاد شد و دولت هم به واسطه اقتصاد لبیرال و طبق قانون نمی تواست مداخله کند.

این رو بدونید که مسولان آمریکایی از 2-3 سال قبل وجود این مسئله رو می دونستند ولی فکر می کردند که قوانین اقتصاد ازاد مشکل رو حل می کنه و نیازی به مداخله دولت نیست.
قطعا بعد از این بحران قوانینی در جهت کنترل و محدود کردن اقتصاد آزاد وضع خواهد شد. تا دیگر شاهد وقوع اینگونه بحران ها نباشیم.

نکته مهم اینه که ما به عنوان شخص ناظر داریم پله پله محدود شدن اقتصاد ازاد و فاصله گرفتن از اون رو می بینیم.
ولی این به معنی فروپاشیدن اقتصاد ازاد نیست. بلکه حرکت اون به سمت اقتصادیه که ترکیبی از اقتصاد ازاد و سوسبالیستی.