نبرد برندها در کشور عراق

در اين بخش مي‌توانيد در مورد مباحث و مطالب اقتصادی و مالی به بحث بپردازيد

مدیر انجمن: شوراي نظارت

ارسال پست
Novice Poster
Novice Poster
نمایه کاربر
پست: 56
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۰, ۱۲:۲۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 199 بار
سپاس‌های دریافتی: 149 بار

نبرد برندها در کشور عراق

پست توسط MIG-29 301 »

در روزهای نشاط بر‌انگيز نوروز و فراغت آغاز بهار، جان موجودات زنده به باران و نسيم بهاري زنده مي‌شود و بار ديگر، زندگی در مويرگ‌هاي زمستان‌زده طبيعت، جاري و ساري مي‌شود.

در اين روزها، بسياري از مردمان سرزمين ايران، قصد مي‌کنند که زنگار از روح خويش نيز بزدايند و براي تبرک و تيمن و توبه، تعطيلات عيد نوروز را در عتبات مقدسه‌اي چون حرم مطهر سلطان سرير ارتضا امام علي ابن موسي‌الرضا ـ عليه‌السلام ـ يا حرم مطهر حضرت معصومه يا شاهچراغ و ساير حرم‌هاي ملایک پاسبان بگذرانند. از زمان سقوط رژيم شيطاني صدام در عراق، تاکنون بسياري از خانواده‌هاي ايراني، راه سفر طولاني‌تري را برمي‌گزينند و براي تعطيلات نوروز، عزم زيارت شش امام معصوم در کشور همسايه عراق مي‌کنند؛ سفري که در کنار جنبه‌هاي عبادي در دل خود آبستن تحولات فرهنگي بسياري است.

بهاري براي روح و جان

سختي‌هاي سفر عراق و در پايان آن، زيارت حرم ائمه معصومين و به ویژه گريستن بر مظلوميت سيد و سالار شهيدان در این سفر، مهمترين جلوه‌اي است که عموماً با تصفيه روح و جان زایر در انجام اين سير مادي و معنوي همراه مي‌شود.

به قول يکي از زوار، بر گذرنامه هر فردي در اين سفر، مجموعاً چهار مهر ورودي و خروجي ايران و عراق مي‌زنند که براي ما کنايه از چهار مرحله‌اي است که هر زایر بايد براي رسيدن به نهايت و غايت زيارت، که شبيه شدن و اتحاد با مقصود است، پشت سر گذارد.

نخست مهر خروج از ايران، که کنايه از خروج از خود است و بعد مهر ورود به عراق که کنايه از اجازه خواستن براي ورود به درگاه زيارت‌شونده. مهر ديگر، مربوط به خروج از عراق است که کنايه‌اي است از رخصت يافتن از سوي ولي خدا براي بازگشت به سوي خود و مهر پایانی، نماد ورود به ايران، که نشانه‌اي از آغاز مسئوليت‌هاي زایر در بازگشت به خويشتن خويش است.

اين سفر که به دلیل سال‌ها اشغال و عقب‌ماندگي کشور مظلوم عراق، همراه با سختي‌ها و محروميت‌هاي عجيب و غريبي است، فرصت مناسبي براي درک رياضت معنوي در عالم برون و صيقل يافتن حقيقي روح و جسم در يک جريان عاطفي و محسوس بيروني است؛ درست مانند ماه رمضان که رياضت جسمي و روحي، رويش جوانه‌هاي بهار ايمان را رقم مي‌زند.

انتقال فرهنگي و سياحت

در کنار اين برنامه عمل که در نيت و ذهن هر زایر حقيقي ائمه اطهار نقش مي‌بندد، زيارت ائمه در عراق، ابعاد بسيار گسترده‌اي در زمينه‌هاي فرهنگي، اجتماعي و حتي سياسي و اقتصادي براي طرفين ايجاد کرده و اين تحول در ذهن افراد کشور مهمان و بسياري از مردم کشور ميزبان به خوبي درک شدنی است.

بنا بر اعلام سازمان حج و زيارت در ايام نوروز، روزانه 110 گروه از سوي سازمان حج و زيارت و متشکل از دست کم 4400 ايراني به علاوه ده‌ها کاروان نيمه خصوصي و زایر انفرادي از مرزهاي پنج‌گانه ايران وارد عراق مي‌شوند و با اين حساب، سالانه بيش از 30 درصد به زوار نوروزي عتبات عاليات افزوده مي‌شود؛ يعني ماهانه، تا 150 هزار ايراني علاقه‌مند خاندان عصمت و طهارت از اين کشور بازديد مي‌کنند، با مردم اين کشور مرتبط مي‌شوند و فرهنگ خود را در معرض مبادله با مردمان کشور همسايه قرار مي‌دهند.

اهميت دوچندان اين ديد و بازديد دو ميليون نفري سالانه بين ما و عراقي‌ها، در اين است که بر خلاف يک توريست ـ که عمدتاً از قشر تحصيلکرده، شهري و متمول اجتماع است ـ يک زایر ايراني، ممکن است به رغم مشکلات اقتصادي شخصي، خودش با عشق، همه سرمايه‌اش را براي رسیدن به امامانش در طبق اخلاص گذاشته و خود را به عراق رسانده باشد و به همين دليل، تأثيري که ايجاد مي‌کند يا مي‌پذيرد، در زيرين‌ترين لايه‌هاي جامعه روستايي و عشايري کشور نيز ديده شود. اين رويداد که برگرفته از عشق شيعيان به خاندان پيامبر است، درباره اهالي افغانستان، پاکستان، هند، کويت، لبنان، بحرين اشغالي و دیگر سرزمین های شيعه‌نشين نيز صادق است و به همين دليل، تأثير‌گذاري در عراق، اينک به تأثير‌گذاري در زيرين‌ترين لايه‌هاي اجتماعي و فرهنگي جوامع شيعي جهان تبديل شده است.

سرباز عراقي با هيبت آمريکايي!

اهميت فرهنگي عراق براي جامعه سيصد ميليون نفري شيعيان جهان، از سويي و توجه جامعه جهاني به ايرانيان به عنوان مهمترين خبرساز خاورميانه، از سوي ديگر و سرانجام، ويراني صنايع داخلي در کشور جنگ‌زده و استبدادزده عراق، باعث شده که خصوصي‌ترين رسانه‌هاي جهان، يعني «برند‌ها» در صف مقدم تأثيرگذاران فرهنگي اين کشور زيارتي ظاهر شوند.
در عراق و به ويژه بازارهاي زيارتي، برندها و رنگ‌هايي که نشان از نفوذ و حاکميت يک تفکر يا حکومت در اين کشور باشد، از زمان سقوط صدام، رقابت خيره‌کننده‌اي را آغاز کرده‌اند.

از جمله اين نشانه‌ها، آمريکايي شدن لباس‌ها و رنگ‌ها و نشانه‌هاي مأمورين امنيتي عراق از سر مرز تا قلب شهرهاست؛ يعني وسايل و هيبت و رنگ‌هايي كه پيشتر در نظاميان خارجي و به ویژه آمريکايي‌ها ديده مي‌شد، امروز سراپاي مأمورين امنيتي و نظامي عراقي را فراگرفته و پوتين و کلاه و عينک نظامي عراقي، تداعي‌کننده همان‌هايي است که به تازگي در جاي جاي عراق پايگاه نظامي ساخته‌اند.

دیگر کشورهاي عربي نيز در اين بازار به دنبال سهم خود هستند و در کنار چين که سردمدار فروش سوغاتي‌هاي ارزان، ولی بي‌کيفيت در عراق و دیگر کشورهاي جهان است، به تازگي سهم سوغاتي‌ها، نوشابه‌ها و لبنيات عربي سوري و کويتي و اردني در کشور عراق بيشتر مي‌شود و بر خلاف سال‌هاي گذشته ـ که بیشتر خوراکی هاي مغازه‌ها ايراني و از برندهاي معروف وطني بودند، به جز لبنيات و بستني ـ بیشتر بازارهاي خرد، خالي از جنس ايراني است؛ هرچند بسياري از زایران کشور ما با ديدن بیشتر ماشين‌هاي ايراني مانند پژو و سمند و پرايد در کسوت تاکسي عراق و صف طويل کاميون‌هاي ماشين‌بر ايراني و عراقي در مرزها که مشغول تحويل گرفتن و تحويل دادن اين خودرو‌ها هستند، از موفقيت ايران در ورود ماشين‌هاي ايراني و همچنين تراکتور و بالابر و تجهيزات و ماشين‌آلات ساختماني و راهسازي شگفت‌زده و البته خوشحال مي‌شوند.

تحولات شگرف فرهنگي

عراق و به ويژه شهرهاي مستضعف شيعه‌نشين آن، در حال تحولات جدي و بسيار سريع هستند، تا جايي که زایراني که چند بار توفيق زيارت عتبات را داشته‌اند، به ساير زایران اين تفاوت‌ها را یادآور مي‌شوند و به قولي مي‌گويند: گويي شهرهاي زيارتي، هر شش ماه کاملاً عوض مي‌شوند.
البته اين تغييرات منحصر به آباداني و ساخت هتل‌هاي مجهز و تغييرات ظاهري حرم‌هاي مقدس نيست. مردمان و رفتارهاي عراقي‌ها، مرتب در حال تغيير است و از حوزه علميه گرفته تا اهالي عادي شهرها در بمباران اطلاعات گوناگون عمدتاً خارجي، در حال تغيير شکل و ورود به مرحله جديدي هستند.

در سفرهاي جديدتر، به سادگي مي‌توان رسوخ بدحجابي و ديگرگونه حجابي را در شهرهاي مقدس هم دید؛ بنابراین، کافي است در ميدان عشرين يا همان انقلاب بيست نجف که نزديکترين و مهمترين ميدان اين شهر کهن ديني است، به سمت حرم مطهر حرکت کنيم تا در روي دکه‌هاي روزنامه‌فروشي و مجله‌ها، در سر و صداي ساز و آوازهاي محل فروش اغذيه و وسايل خانه و حتي در کافي‌نتي که نزدیک 1000 متري حرم مطهر علوي قرار دارد و در آن جوان‌ها در حال چت هستند، غربي و مدرن شدن و تغيير رفتارهاي عراقي را به خوبي دید.

جوان‌هاي عراقي برگرفته از چنين بمباران تبليغاتي، طبيعتاً همان‌هايي نيستند که نزدیک پنج یا شش سال پیش، پذيراي ما بودند و بسياري از معارفشان از دنياي خارج را از زوار ايراني دريافت مي‌کردند.

مسأله عرب و عجم

مهمترين عاملي که دشمنان دوستي عراقي‌ها و ايراني‌ها روي آن حساب باز کرده‌اند و هر از گاهي در جاهايي از هر دو طرف سر باز مي‌کند، بحث بي‌حاصل عرب و عجم است.

از مرز «زرباطيه» تا شهر مرزي «بدره» و از بدره تا خود نجف، شياطين جن و انس با تابلوهاي تحريک‌کننده، درصدد تحريک ايراني‌ها هستند. بيشترين تحريک درباره نام «خليج‌فارس» است که حتي در اماکن زيارتي مانند مسجد معظم سهله نيز محل کشمکش ايراني‌ها و عراقي‌ها واقع مي‌شود.
و کار به جايي رسيده که در ميدان شرقي حرم حضرت اميرمؤمنان(ع)، يکي از بزرگترين مغازه‌هاي عکاسي، نام مجعول خليج عربي را بر خود نهاده و قاعدتاً محل اعتراض زوار نيز قرار مي‌گيرد؛ البته در مقابل، هيچ برند، کالا يا نماد ايراني که نام خليج‌فارس داشته باشد نيز وجود ندارد که پاسخ متناسبي براي چنين رخدادی باشد!

هرچند در شهر مقدس کربلا کتاب‌هاي ايراني به زبان عربي در معرض فروش قرار گرفته‌اند و حتي در مقابل حرم حضرت امام حسين (ع) يک کتاب جانبدارانه با عنوان عربي (الاسلام بين الفرس و العرب) سعي در تکريم مقام ايراني‌ها در تاريخ اسلام و تاريخ معاصر جهان داشته است، گویا موضوعات مرتبط با چنين شيطنت‌هايي به همين جا پايان نمي‌پذيرد.

در مقابل، البته هستند ايراني‌هايي که به محض ورود به کشور عراق، به لحاظ لباس، قيافه عربي به خود مي‌گيرند و در پايان سفر، ته لهجه‌اي عربي هم پيدا مي‌کنند! و هستند ايراني‌هايي که به اشتباه هر گونه پيشرفت و عمران در عتبات را به خود نسبت مي‌دهند و همت، سرعت و مديريت بعضاً اعجاب‌انگيز عراقي‌ها در امر بازسازي عتبات را زير سؤال مي‌برند و اين تحريک منفي تا جايي ادامه دارد که موقوفاتي که نشاني از ايراني بودن دارند، کم‌کم از ميان اماکن اصلي زيارتي در حال جمع‌آوري هستند.

اقتصاد همان فرهنگ است...

با اين همه ارتباط اقتصادي زيارت و معيشت بسياري از عراقي‌ها تضمين مناسبي براي توسعه جاي پاي فرهنگ ايراني در عراق است. همان گونه که گاه عملکرد و سياست‌گذاري اشتباه شرکت عامل زيارت عتبات عاليات (شمسا) ضربه‌هاي متعددي به اين تعامل سازنده وارد مي‌کند.

در عراق، بخش‌هايي که مستقيم به زوار ايراني خدمات مي‌دهند و درگير تعامل با ايراني‌ها مي‌شوند، به مبلغين فرهنگ ايراني تبديل شده و حتي زبان فارسي را در اين کشور گسترش مي‌دهند.
امروز کمتر کودک دستفروش عراقي است که در شهرهاي مقدس عراق، فارسي نداند و دست و پا شکسته يا فصيح با زایران ايراني سخن نگويد.
اين در حالي است که مثلاً در يک سياست‌گذاري نادرست، به جاي آموزش آشپزهاي عراقي، پرسنل پخت و پز غذاي زوار هم از سوي شرکت عامل از ايران آورده شده و جاي نفوذ فرهنگي ما در تعامل با يک صنف عراقي بسته شده است.

در مقابل، غيبت نشان‌هاي اقتصادي ايراني در عراق و بي‌رغبتي رواني زایران در خريد و تبرک کالاهاي ايراني به عنوان سوغات (با توجه به اين که خود عراق هيچ سوغاتي ندارد) ارتباط و نياز بازار عراق را از صنعت و بازرگاني ايران کم و کمتر کرده و جای را براي جولان بخش‌هاي غير ايراني و بعضاً متخاصم ايران در بخش بهره‌کشي از سرمايه زایران ايراني باز‌تر کرده است.

در این باره باید گفت، تعامل اقتصادي، دريچه‌هايي از تبادل فرهنگي و مقايسه فرهنگي، حس غرور ملي و حتي سرخوردگي را بين ملت‌هاي عراق و ايران باز کرده است و بيم آن مي‌رود که بدون رصد اين تحولات، حواشي زيارت از عتبات عاليات به زودي به يکي از گذرگاه‌هاي خطير فرهنگي جامعه تبديل شود.

\ محمدصادق دهنادي
ارسال پست

بازگشت به “بخش اقتصادی و مالی”