abbas_majidi نوشته شده: ↑پنجشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۴, ۱۰:۴۵ ق.ظ به این سادگی هام نمیشه گفت که زمان به معنای تغییر است, حتی قوی ترین نظریات هم قادر به تعریف دقیق زمان نیستند.
اصلا ممکنه چیزی به اسم زمان وجود خارجی نداشته باشه
مدیر انجمن: شوراي نظارت
abbas_majidi نوشته شده: ↑پنجشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۴, ۱۰:۴۵ ق.ظ به این سادگی هام نمیشه گفت که زمان به معنای تغییر است, حتی قوی ترین نظریات هم قادر به تعریف دقیق زمان نیستند.
Mohammad 1985 نوشته شده: ↑سهشنبه ۱ مهر ۱۳۹۹, ۸:۰۰ ب.ظabbas_majidi نوشته شده: ↑پنجشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۴, ۱۰:۴۵ ق.ظ به این سادگی هام نمیشه گفت که زمان به معنای تغییر است, حتی قوی ترین نظریات هم قادر به تعریف دقیق زمان نیستند.
اصلا ممکنه چیزی به اسم زمان وجود خارجی نداشته باشه
Solver نوشته شده: ↑یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹, ۱۱:۳۲ ق.ظ جالب است که شما همچون اکثر مباحث نقطه نظر مخالف بنده دارید. حتی با نظرات سال ها قبل تر بنده هم اگر بهش به هر دلیل برخورد کنید مخالف هستید.
من یک رویکرد منطقی و علمی به مسئله طرح شده داشته ام که همچنان با گذر سال ها از پست آخرم وقتی مرورش کردم در آن منطق کافی برای قانع شدن خودم مجدد یافتم و با وجودی که این سال ها تجربیات متفاوتی کسب کردم و کم و بیش دنیا دیده تر شده اما در خصوص این موضوع اگر بخواهم نظری بدهم مجدد تفاوت خاصی با پست اخرم نخواهد داشت.
در خصوص مثال های شما، مشخصا شما اصلاً مطلب بنده را متوجه نشده اید و احتمالا تجربه ای از مسئله ای که من طرح کردم نداشتید به همین دلیل غفلت یا سرگرمی را با تمرکز یکی دانستید.
این که فرد حواسش سرگرم چیزی باشد معناش اصلا تمرکز نیست.
در حالت تمرکز فرد فاقد حواس است نه اینکه حواسش معطوف یک چیز خاص باشد.
بین این دو حالت تفاوت زیادی است که همانطور که قبل تر هم اشاره کردم این دست مباحث را جز با تجربه و تمرین نمی توان درک کرد و تنها با مطالعه به دست نخواهد آمد.
سلام دوست عزیزJohn rider نوشته شده: ↑دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱, ۱:۲۱ ب.ظ سه حالت کلی وجود دارد:
1 هویت انسان موجودی مادی است
2 هویت انسان موجودی غیر مادی است
3 هویت انسان موجودی مادی وهم غیر مادی است
اگر حالت اول را در نظر بگیرم، تا کنون روشی علمی برای سفر به زمان کشف نگشته است.
اگر حالت دوم و یا سوم را در نظر بگیرم، با راه ها و روشهای غیر مادی و یا سوپرنچرال چنین سفری امکان پذیر است.
و در صورتی که حالت دوم و یا سوم را به عنوان حقیقت هویت انسانی در نظر بگیریم؛ قطعاً راه حل معما در راههای علمی نیست.
سلام آقا محمد. مرسیMOHAMMAD_ASEMOONI نوشته شده: ↑چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱, ۱:۰۳ ق.ظ
۳- اما گذشته در حقیقت تغییرات ماده هست که انجام شده و تمام شده پس قابل دسترسی نیست مگر در چیزی مثل فیلم . که در اینصورت هم فقط میتونیم نظارهگر و شنونده باشیم بدون اینکه بتونیم چیزی رو تغییر بدیم . درست مثل تماشا کردنِ یک فیلم .
سلام علیکمJohn rider نوشته شده: ↑چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱, ۲:۲۵ ق.ظ
سلام آقا محمد. مرسیMOHAMMAD_ASEMOONI نوشته شده: ↑چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱, ۱:۰۳ ق.ظ
۳- اما گذشته در حقیقت تغییرات ماده هست که انجام شده و تمام شده پس قابل دسترسی نیست مگر در چیزی مثل فیلم . که در اینصورت هم فقط میتونیم نظارهگر و شنونده باشیم بدون اینکه بتونیم چیزی رو تغییر بدیم . درست مثل تماشا کردنِ یک فیلم .
وقتی صحبت از علم متافیزیک می شود. ما سراسر مرزهای شناخت علمی کنونی را می توانیم نادیده بگیریم. که شما بر اساس شناخت علمی کنونی از ماده (که با گذر زمان تغییراتش برگشت ناپذیر است) به موضوع علم متافیزیک نگاه نموده اید؛ که به نظر من خطاست.
و براین اساس، یعنی بر اساس قدرت سوپرنچرال حاصل از علم متافیزیک، می توانیم گذشته را هم تغییر دهیم.
و در خصوص اعمال تغییر در آینده نیز، شما شرط اصلی بر تغییردر آینده را داشتن اطلاعات از زمان آینده و اخذ تصمیمی درست در زمان حال برای رفع خطر در آینده دانسته اید.
که در مثال دندانپزشکی که زدید ... این واضح است.
یعنی شما می گویید که من می دانم که در آینده دندانم خراب میشود... و در نتیجه اکنون تصمیمی درست را اخذ می نمایم و آن را درمان می نمایم.
درحالی که در علم متافیزیک ...
می توانیم بر روی چنین منطق علمی ای نیز خط بطلان بکشیم.
یعنی بر این منطق علمی که برای رفع خطر در آینده، بایستی اطلاعات را از زمان آینده دید و دانست و درک نمود و سپس بر آن اساس در زمان حال تصمیمی مناسب اخذ نمود.
یعنی از دیدگاه من می توان از هر خطری درزمان حال در پناه بود ... حتی اگر آینده را ندانست... و یا حتی اگر آینده را نیز دانست ولی تصمیمی مناسب اخذ ننمود.
چون بحث و دایره فکری ما روی علم متافیزیک و قدرت سوپرنچرالی علم متافیزیک است.
اگر چنین ماشینی ساخته شود. قطعا ساز و کار آن به صورتی است که برای فرستادن جسمی از زمان A به زمان B بایستی در طی این مسیر، هیچ برآیند نیرویی با محیط اطراف خود نداشته باشد. و در صورت وجودهر نوع ارتباط نیرویی میان این جسم و محیط اطراف آن، چنین سفری امکان ناپذیر است. و برای ایجاد چنین تونلی میان نقطه ی A و B . بایستی به گرانش بی نهایت رسید. یعنی دایره ای را در نظر بگیرید که سراسر اطراف آن گرانش بی نهایت است. و در نتیجه آنچه که در مرکز دایره ایجاد می شود، در حالت خنثی گرانشی با محیط اطراف قرار می گیرد. در واقع ما در این وضعیت تونلی ساخته ایم که گرانش اطراف بر آن نیرویی ندارد.