با سلام مجدد .
*- از امروز مدل جدیدی از محدودیت های کرونایی اعمال شده که شامل تعطیل شدن تمامی مشاغل و فعالیت های غیر ضروری از ساعت 18 شب به بعد می باشد . اما براساس شنیده ها و مشاهدات میدانی همچنان بسیاری از اصناف غیر ضروری تا این لحظه (ساعت 19:30) مشغول به فعالیت می باشند و بهانه اکثر آنها هم این است که وقتی می توانند تعطیل کنند که مشتری ها از مغازه رفته باشند .
*- اما صرف نظر از نحوه اجرای محدودیت جدید ، سئوالات جدی درباره این نوع تصمیم گیری ستاد ملی کرونا به شکل آزمون و خطا وجود دارد . اولاً بسیاری از مسئولان بهداشتی و پزشکی کشور خواهان تعطیلی کامل دو هفته ایی کشور شده اند تا بتوانند موج بسیار شدید شیوع کرونا را کنترل کنند اما دولت به خاطر هزینه سنگینی که اجرای این پیشنهاد روی دوشش می گذارد ، حاضر به پذیرش آن نیست . دوماً شیوه اعمال محدودیت جدید به این معنا است که تمامی مشاغل و فعالیت های غیر ضروری که طی هفته های قبل تعطیل یا نیمه تعطیل بودند امکان فعالیت تا ساعت 18 را خواهند داشت! (البته بسیاری از فعالان این مشاغل به هر حال طی روزها و هفته های قبل هم کاری به محدودیت ها نداشتند و فعال بودند!) و این نکته عملاً به معنای کاهش محدودیت ها می باشد نه افزایش محدودیت ها!!! سوماً به فرض رعایت تعطیلی ساعت 18 توسط اصناف ، و با تجربه و شناختی که از مردم ایران وجود دارد ، تعطیلی از ساعت 18 به بعد فقط این معنا را دارد که مراجعه به مشاغل و اصناف غیر ضروری قبل از این ساعت بیشتر خواهد شد و شاهد افزایش تراکم مراجعات به این صنوف در ساعاتی خواهیم بود که پیشتر ساعات کم رونقی آنها محسوب می شد!
*- در شرایطی که موج جدید شیوع کرونا بسیار شدیدتر و خطرناک تر از قبل می باشد و همه دنبال راهی برای کاهش تردد های غیر ضروری می باشند ، اقدام نیروی انتظامی در اعلام شرایط جدید و وضع مهلت دو ماهه برای مراجعه مالکان 800 هزار موتورسیکلت توقیفی به مراکز پلیس+10 برای پرداخت با تخفیف جریمه ها و ترخیص موتورسیکلت ها ، جای سئوال دارد! بخصوص که می دانیم عملاً بیشتر این 800 هزار نفر در یکی-دو هفته پایانی مهلت به این مراکز مراجعه خواهند نمود .
*- کافی است نگاهی به تجربه کشور فرانسه در اعمال قرنطینه سراسری داشته باشیم! این کشور حدود یک هفته است که وارد دور جدیدی از قرنطینه سراسری یک ماهه شده . قبل از اعمال قرنطینه آمار مبتلایان روزانه در فرانسه به بالای 50 هزار نفر رسیده بود و سه روز قبل این رقم تا بیش از 80 هزار نفر هم رسید ، اما دو روز است که شیب ابتلای روزانه بشدت نزولی شده و به حدود 20 هزار نفر رسیده که نشان می دهد قرنطینه بعد از یک هفته در حال جواب دادن است .
*- در این دو-سه هفته گذشته تعداد دیگری از اقوام و آشنایانمان هم به کرونا مبتلا شده اند ، اما خوشبختانه همه آنها شکل خفیف بیماری را گرفته اند و بستری جدید نداشتیم . البته یکی از اقوام دورمان گفته که پیرزن همسایه شان کرونا گرفت و دخترش برای پرستاری از او پیشش آمد و هر دو در کمتر از یک هفته فوت کردند . پدر شوهر خواهرم هم که سابقه سکته و بیماری قلبی دارد کرونا خفیف گرفته و چون خانواده خواهرم درست دو روز قبل از مثبت شدن آزمایش او منزلشان میهمان بوده اند ، حدود دو هفته است که پیش ما نیامده اند تا یک وقت ناقل نباشند و ما هم مریض نشویم .
*- البته ما هم همچین خانه نشین نبودیم! هفته قبل دنبال یکسری کارهای انحصار وراثت پدرم رفتیم چون با اینکه چیز زیادی به نام پدرم نیست ، اما بخاطر مادر بزرگم که سن زیادی هم دارد باید زودتر این کارها را انجام بدهیم که بعداً دردسرش چند برابر نشود! متاسفانه شهرستان اصفهان با جمعیت دو ملیون نفری اش ، فقط یک شعبه شورای حل اختلاف مخصوص انحصار وراثت دارد که با اینکه جدید التاسیس است اما در جانمایی بسیار بد عمل شده و در مجاورت یکی از شلوغ ترین و آلوده ترین خیابان های شهر قرار گرفته است! حالا ما که فعلاً داخلش را ندیده ایم و در مرحله اول مراجعه دم دربش کارمان راه افتاد اما شنیده ام با وجود نوساز بودن ، داخل مجموعه اصلاً ظرفیت این حجم از مراجعه را بخصوص در این شرایط کرونایی ندارد! تازه ما در مرحله بعدی به یک دفتر قضایی مراجعه کردیم که از شدت شلوغی و ازدحام روز اول از خیرش گذشتیم و روز بعد با نوبت اینترنتی مراجعه کردیم که آن هم حدود دو ساعت معطلی کشید!
*- حالا به همه اینها اضافه کنید اوضاع و احوال خراب دندان هایم را که دیگر چاره ایی جز مراجعه به دندانپزشکی نداشتم و دیشب یک عمل بسیار سخت دو ساعت و نیمه را روی لثه سه دندانم پشت سر گذاشتم تا اگر عمری بود چند ماه بعد ایمپلنت کنم! شانس آوردم مطب خصوصی بود و دکتر و دستیارش خیلی روی بهداشت و نظافت حساس هستند و روزی یکی-دو بیمار بیشتر نمی بینند (البته از نظر هزینه خوش شانسی محسوب نمی شود!) . بنده خدا آقای دکتر که تقریباً همسن و سال خودم است در آخر کار دیگر نمی توانست جلوی لرزش دستهایش را بگیرد!
*- از امروز مدل جدیدی از محدودیت های کرونایی اعمال شده که شامل تعطیل شدن تمامی مشاغل و فعالیت های غیر ضروری از ساعت 18 شب به بعد می باشد . اما براساس شنیده ها و مشاهدات میدانی همچنان بسیاری از اصناف غیر ضروری تا این لحظه (ساعت 19:30) مشغول به فعالیت می باشند و بهانه اکثر آنها هم این است که وقتی می توانند تعطیل کنند که مشتری ها از مغازه رفته باشند .
*- اما صرف نظر از نحوه اجرای محدودیت جدید ، سئوالات جدی درباره این نوع تصمیم گیری ستاد ملی کرونا به شکل آزمون و خطا وجود دارد . اولاً بسیاری از مسئولان بهداشتی و پزشکی کشور خواهان تعطیلی کامل دو هفته ایی کشور شده اند تا بتوانند موج بسیار شدید شیوع کرونا را کنترل کنند اما دولت به خاطر هزینه سنگینی که اجرای این پیشنهاد روی دوشش می گذارد ، حاضر به پذیرش آن نیست . دوماً شیوه اعمال محدودیت جدید به این معنا است که تمامی مشاغل و فعالیت های غیر ضروری که طی هفته های قبل تعطیل یا نیمه تعطیل بودند امکان فعالیت تا ساعت 18 را خواهند داشت! (البته بسیاری از فعالان این مشاغل به هر حال طی روزها و هفته های قبل هم کاری به محدودیت ها نداشتند و فعال بودند!) و این نکته عملاً به معنای کاهش محدودیت ها می باشد نه افزایش محدودیت ها!!! سوماً به فرض رعایت تعطیلی ساعت 18 توسط اصناف ، و با تجربه و شناختی که از مردم ایران وجود دارد ، تعطیلی از ساعت 18 به بعد فقط این معنا را دارد که مراجعه به مشاغل و اصناف غیر ضروری قبل از این ساعت بیشتر خواهد شد و شاهد افزایش تراکم مراجعات به این صنوف در ساعاتی خواهیم بود که پیشتر ساعات کم رونقی آنها محسوب می شد!
*- در شرایطی که موج جدید شیوع کرونا بسیار شدیدتر و خطرناک تر از قبل می باشد و همه دنبال راهی برای کاهش تردد های غیر ضروری می باشند ، اقدام نیروی انتظامی در اعلام شرایط جدید و وضع مهلت دو ماهه برای مراجعه مالکان 800 هزار موتورسیکلت توقیفی به مراکز پلیس+10 برای پرداخت با تخفیف جریمه ها و ترخیص موتورسیکلت ها ، جای سئوال دارد! بخصوص که می دانیم عملاً بیشتر این 800 هزار نفر در یکی-دو هفته پایانی مهلت به این مراکز مراجعه خواهند نمود .
*- کافی است نگاهی به تجربه کشور فرانسه در اعمال قرنطینه سراسری داشته باشیم! این کشور حدود یک هفته است که وارد دور جدیدی از قرنطینه سراسری یک ماهه شده . قبل از اعمال قرنطینه آمار مبتلایان روزانه در فرانسه به بالای 50 هزار نفر رسیده بود و سه روز قبل این رقم تا بیش از 80 هزار نفر هم رسید ، اما دو روز است که شیب ابتلای روزانه بشدت نزولی شده و به حدود 20 هزار نفر رسیده که نشان می دهد قرنطینه بعد از یک هفته در حال جواب دادن است .
*- در این دو-سه هفته گذشته تعداد دیگری از اقوام و آشنایانمان هم به کرونا مبتلا شده اند ، اما خوشبختانه همه آنها شکل خفیف بیماری را گرفته اند و بستری جدید نداشتیم . البته یکی از اقوام دورمان گفته که پیرزن همسایه شان کرونا گرفت و دخترش برای پرستاری از او پیشش آمد و هر دو در کمتر از یک هفته فوت کردند . پدر شوهر خواهرم هم که سابقه سکته و بیماری قلبی دارد کرونا خفیف گرفته و چون خانواده خواهرم درست دو روز قبل از مثبت شدن آزمایش او منزلشان میهمان بوده اند ، حدود دو هفته است که پیش ما نیامده اند تا یک وقت ناقل نباشند و ما هم مریض نشویم .
*- البته ما هم همچین خانه نشین نبودیم! هفته قبل دنبال یکسری کارهای انحصار وراثت پدرم رفتیم چون با اینکه چیز زیادی به نام پدرم نیست ، اما بخاطر مادر بزرگم که سن زیادی هم دارد باید زودتر این کارها را انجام بدهیم که بعداً دردسرش چند برابر نشود! متاسفانه شهرستان اصفهان با جمعیت دو ملیون نفری اش ، فقط یک شعبه شورای حل اختلاف مخصوص انحصار وراثت دارد که با اینکه جدید التاسیس است اما در جانمایی بسیار بد عمل شده و در مجاورت یکی از شلوغ ترین و آلوده ترین خیابان های شهر قرار گرفته است! حالا ما که فعلاً داخلش را ندیده ایم و در مرحله اول مراجعه دم دربش کارمان راه افتاد اما شنیده ام با وجود نوساز بودن ، داخل مجموعه اصلاً ظرفیت این حجم از مراجعه را بخصوص در این شرایط کرونایی ندارد! تازه ما در مرحله بعدی به یک دفتر قضایی مراجعه کردیم که از شدت شلوغی و ازدحام روز اول از خیرش گذشتیم و روز بعد با نوبت اینترنتی مراجعه کردیم که آن هم حدود دو ساعت معطلی کشید!
*- حالا به همه اینها اضافه کنید اوضاع و احوال خراب دندان هایم را که دیگر چاره ایی جز مراجعه به دندانپزشکی نداشتم و دیشب یک عمل بسیار سخت دو ساعت و نیمه را روی لثه سه دندانم پشت سر گذاشتم تا اگر عمری بود چند ماه بعد ایمپلنت کنم! شانس آوردم مطب خصوصی بود و دکتر و دستیارش خیلی روی بهداشت و نظافت حساس هستند و روزی یکی-دو بیمار بیشتر نمی بینند (البته از نظر هزینه خوش شانسی محسوب نمی شود!) . بنده خدا آقای دکتر که تقریباً همسن و سال خودم است در آخر کار دیگر نمی توانست جلوی لرزش دستهایش را بگیرد!