::::::.....:::::: حجامت ::::::.....::::::
مدیران انجمن: رونین, Dr.Akhavan, شوراي نظارت
- پست: 3051
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 351 بار
- سپاسهای دریافتی: 1579 بار
- تماس:
::::::.....:::::: حجامت ::::::.....::::::
تاريخي و علمي حجامت در تمدن
دكتر رضا منتظر
عضو هيئت علمي موسسه تحقيقات حجامت ايران
افراد زيادي در طي ساليان اخير له يا عليه حجامت سخن گفته اند . عده اي گفته اند كه حجامت يك امر اعتقادي است و چون سنت درماني اسلام است نياز به تحقيق و بررسي علمي ندارد و در سوي ديگر عده اي مخالفت را بدانجا رسانيده اند كه مي گويند چون حجامت از آن طرف مرز نيامده و جايگاهي در طب رايج ندارد ، اصلا نبايد مورد دقت و بررسي قرار گيرد . بنابراين حجامت نيز مثل برخي مباحث ديگر گرفتار دينداران متحجر كه بد دفاع مي كنند و روشنفكران بي دين كه اصلا دفاع نمي كنند شده است . به نظر مي رسد براي رسيدن به قضاوت صحيح چاره اي نداريم جز اينكه از سير تاريخي حجامت و جايگاه آن در گذشته اطلاع پيدا كرده و در قدم بعد به بررسي اثرات درماني آن بر اساس اصول علمي امروز بپردازيم .
حجامت نام يك روش درماني است كه بر اساس قديمي ترين سند موجود از 3300 سال قبل از ميلاد مسيح در مقدونيه انجام مي شده است و بعدها از مقدونيه به يونان باستان رخنه كرده و در آن زمان شاخص پزشك بودن ، حجامت كردن و داشتن ابزار آن بوده است . ( 1 )
برخي ذكر كردهاند كه اصول طب سوزني و حجامت از آنجا گرفته شد كه در عصر ما قبل تاريخ متفكران متوجه شدند كه وقتي سربازي در ميدان جنگ مورد اصابت سنگ ، چاقو يا شمشير قرار گرفته و زخمي برميدارد ، به علت همين زخم، بسياري از بيماريهاي قبلي او بهبود مييابد . اين كشف بزرگ به آنها آموخت كه با فرو بردن سوزن و تيغ زدن ميتوان برخي از امراض را شفا بخشيد و به همين علت 2600 سال قبل از ميلاد مسيح ، سوزنهاي فلزي در چين و شاخهاي حجامت در ايران وارد اصول درمان گرديده و طب سوزني و حجامت رواج پيدا كرد .
چينيها در بدن 600 نقطه اسرار آميز پيدا كرده بودند و اطباي سنتي ايران نيز نقاط متعددي از بدن را براي حجامت پيدا كرده هر ناحيه را براي معالجه يك مرض بخصوص حجامت مي كردند . (2ص 17)اوراق پاپيروس كه از عصر باستان بدست آمده نيز نشان مي دهد كه حدود 2200 سال قبل از ميلاد مسيح ، حجامت امري رايج بوده است . همچنين در كتاب آيورودا ( طب سنتي هند ) كه مربوط به متجاوز از 1500 سال قبل از ميلاد مسيح است ، در مورد حجامت و اثرات درماني آن بحث شده است . ( 1 )
و اما بقراط كه حدود 400 سال قبل از ميلاد مسيح زندگي ميكرده است ، با روشهاي مختلف حجامت كاملا آشنا بوده و در آثار خود به موارد استفاده و منع استفاده آن اشاره كرده است . جالينوس نيز 120 سال بعد از ميلاد مسيح مطالب متنوعي در مورد حجامت در آثار خود بيان كرده است . بنابراين حجامت در جهان سابقه اي ديرينه دارد .
با ظهور اسلام ، حجامت مورد تاييد و تاكيد فراوان پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله و امامان معصوم عليهم السلام قرار گرفت . ( بيش از 600 روايت در مورد حجامت جمع آوري شده است .) ( 8 )
پيامبر اكرم در روايتي كه در نهج الفصاحه آمده پنج چيز را از سنتهاي پيامبران الهي معرفي كرده اند كه عبارتند از :
حياء ، حلم ، حجامت ، مسواك و عطر زدن .
در روايت ديگري امام علي عليه السلام مي فرمايد:
(( ان الحجامه تصح البدن و تشد العقل . )) ( 2 )
(( بدرستيكه حجامت بدن را سالم و عقل را نيرومند مي گرداند . ))
در قرن 16 ميلادي ، حجامت امري رايج در كشورهاي اروپايي بود. پزشكان معروفي در اين قرن از جمله Fallopio ، Dallacroce و Vidius هر كدام ابزار خاصي براي آن ابداع كرده بودند . از اوايل قرن بيستم تا كنون نيز حجامت عمدتاً از سوي مراكز درمان طبيعي ( Heilpractiker ) در آلمان انجام مي شود و بعضي از پزشكان طب جديد هم به اين امر مبادرت مي ورزند . ( 1 )
اين در مورد جايگاه و تاريخچه حجامت در جهان . اما در ايران نيز حجامت جايگاهي ويژه در فرهنگ مردم داشته و به عنوان سنتي موكد جزء اعتقادات مردم بوده است. بزرگسالان خود حجامت كرده و در بهاران كودكان خود را ملزم به انجام حجامت مي كرده اند .
مردم بر اساس توصيه رسول خدا صلي الله عليه و آله كه فرمود : (( بهترين عيد ، عيد حجامت است )) عيد خون گرفته ، روز مشخصي از سال را براي اين كار تعيين مي كردند . ))
ابوعلي سينا در كتاب قانون ، حجامت را از اركان درمان محسوب كرده و تقريباً براي درمان تمام بيماريها حجامت و بادكش (Cupping) را تجويز كرده است وي مي گويد :
(( اگر حجامت بين دو كتف انجام گيرد، فوائد زير را در بردارد: گرانباري دو ابرو و سنگيني پلك ها را از بين مي برد و گرمي چشم را رفع مي كند، چرك كنار چشم را ازميان برمي دارد و بوي بد دهان را مي زدايد. اگر حجامت بر يكي از دو رگ پشت گردن انجام شود، در زدودن حالت لرزه در سر و براي رخسار ، گوشها و چشمها ، گلو و بيني فوائدي در بردارد . حجامت بر ساق پا خون را تصفيه مي كند و اگر خون حيض بند شده باشد ( آمنوره) آن را باز مي كند. حجامت در زير زنخ (چانه) براي دندانها ، رخسار و گلو مفيد است و دماغ و آرواره ها را تصفيه مي كند. حجامت ناحيه كمر ، براي رفع دملها و جوشهاي ران سودمند است و براي نقرس ، بواسير، پاغر ( ستبر شدن ساق پا ) ، بادهاي مثانه و رحم و خارش پشت فايده دارد. حجامت اگر در پائين زانو انجام شود، جهت دملهاي بدخيم و زخمهاي مزمن در ساق و پا فايده دارد. حجامت برقوزك پا براي حالات بند آوردن خون حيض، عرق النساء ( سياتالژي ) و نقرس مفيد است . (3ص491)
زكرياي رازي حجامت را به عنوان روش درمان زكام و آلرژي معرفي كرده مي گويد :
(( اما كساني كه رنج آنان از اين بيماري افزون باشد، يعني بدين گونه كه سوراخ هاي بيني بسته شده و خارش داشته باشد و عطسه فراوان گرديده و آب از بيني فرو ريزد ، بايد از داروهايي كه قبلاً معرفي كردم و نيز از راه رفتن و عرق كردن در حمام و حجامت از ناحيه پشت استفاده كنند )) . ( 4 ) حكيم جرجاني نيز در كتاب ذخيره خوارزمشاهي كه اولين و مهمترين كتاب طب سنتي به زبان فارسي است، فصل مشخصي را به حجامت اختصاص داده پيرامون قواعد و زمان مناسب آن سخن مي گويد.
به خاطر همين تاكيد پيامبر اكرم و ائمه معصوم عليهم السلام بر انجام حجامت و استفاده فراگير طبيبان صاحب نام سنتي از اين شيوه درماني ، مردم ايران جايگاه ويژه اي براي آن قائل بودند بطوريكه دكتر پولاك طبيب ناصرالدين شاه در كتاب خود با عنوان (( ايران و ايرانيان )) كه در سال 1865 در آلمان منتشر شده است مي گويد: ( 7 )
(( بين دو استخوان كتف تقريباُ همه ايرانيان شيارهايي به چشم مي خورد. در بدو امر خيال مي كردم اينها آثار ضربه هاي چوب باشد تا اين كه ديدم ضربه چوب را فقط بر كف پا مي زنند و از اين لحظه ديگر متوجه اثر حجامت شدم . جريان حجامت كردن در سراسر مشرق زمين يكسان است و همان است كه در مصر قديم رايج بوده است . بخصوص اغلب حجامت را در مورد كودكان به كار مي برند. ))
لازم به ذكر است كه تحقيقات اخير نشان داده است كه حجامت موجب تقويت سيستم ايمني مي شود و اين مسئله بخصوص در مورد كودكان كه مستعد ابتلا به انواع امراض عفوني هستند حائز اهميت است. زكرياي رازي نيز در كتاب خود با عنوان جدري و حصبه توصيه مي كند اطفال جهت پيشگيري از ابتلا به آبله حجامت شوند كه اين خود نشان از اعتقاد اطباي سنتي برنقش ايمني زاي حجامت است .
دكتر پولاك در ادامه مي گويد :
(( غير از بين دو كتف در ساير قسمتهاي بدن نيز حجامت مي كنند از جمله در پشت استخوان خاجي ( حجامت كمر ) ، در مفاصل ، روي طحال و ...
در اينجا ناگزير از اعتراف به اين مطلبم كه من در مدت 30 سال اقامتم در ايران جز دو مورد هيچ عاقبت زيانباري از حجامت نديدم و در اين دو مورد هم دلاك را متهم مي كردند كه ابزار كثيف به كار برده است .)) و اما حادثه مهم در مورد حجامت در ايران ، مربوط به سال 1344 هجري شمسي است . در اين سال و همزمان با وضع قانون نظارت بر درمان ، به شكل گسترده اي با حجامت مبارزه شد و ژاندارمها ، حجامها را در سراسر كشور دستگير مي كردند و بدين ترتيب اين سنت درماني پرسابقه بدون هيچ بررسي و تحقيق علمي ، از روند رفتارهاي سنتي جامعه خارج شد و تنها در مناطقي از كشور كه تحت تسلط كامل دولت نبود ، اجرا ميشد و بالاخره به تناسب فراگير شدن طب شيميايي در سراسر جهان ونفوذ فرهنگ استعماري در جوامع مختلف كه همراه با زدودن باورهاي ديني و فرهنگي جوامع بود ،حجامت منسوخ شد وروشهاي درمان ديني وسنتي از رفتارهاي اجتماعي حذف گرديد و نسل هاي جديد نيز به تدريج آن را فراموش كردند.
تا اينكه در سال 1364 در جمعي كه به انگيزه كشف يك روش درماني ساده ، ارزان و فراگير تشكيل شده بود تا از طريق آن بتوان بخش عمده اي از مشكلات درماني مردم جهان را درمان كرد سنت درماني حجامت پيشنهاد و مورد توجه قرار گرفت و عليرغم جو فرهنگي و اجرايي نامناسب پيرامون حجامت ،اطلاعات مربوط به آن ساماندهي و ابزارهاي اجرايي آن متناسب با شرايط روز طراحي گرديد و پس از طي مراحل مقدماتي پژوهشي در سال 1369 در قالب موسسه تحقيقات حجامت ايران به ثبت رسيد. به تدريج پزشكان عضو اين موسسه شده و با مباني و آثار درماني حجامت آشنا شدند . سپس تعدادي از اين پزشكان تحقيق پيرامون حجامت را موضوع پايان نامه خود قرار دادند. بعد از بدست آمدن نتايج علمي اين پايان نامه ها ، ساير پزشكان بصورت روز افزون به عضويت موسسه تحقيقات حجامت ايران درآمدند كه اين روند همچنان ادامه دارد.
بدنبال رواج انجام حجامت در مطب پزشكان و عدم وجود ديدگاه شفاف و واقع بينانه پيرامون آن در دستگاه اجرايي وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي ، بخشنامه هايي مبني بر ممنوعيت حجامت صادر و موجب برخوردها و ايجاد مشكلاتي گرديد كه منجر به تشكيل 7 پرونده قضايي عليه مجريان حجامت و محققين آن شد و تعداد زيادي از پزشكان نيز به دادگاه فراخوانده و محاكمه ولي اكثرا تبرئه شدند.
سرانجام بدنبال خلاف شرع شناخته شدن بخشنامه هاي وزارت بهداشت و ابطال آنها توسط ديوان عدالت اداري ، انجام حجامت در كشور رسميت كامل يافت و به عنوان آخرين خبر وزارت بهداشت نيز اعلام آمادگي كرده است تا براي پزشكان پروانه انجام حجامت صادر نمايد
منابع :
1- johann Abele,Daschropfen.Eine Be Wahrte Heil Methode , 1997
2 ـ جزايري غياث الدين ، زبان خوراكيها، انتشارات امير كبير ، 1354
3 ـ ابن سينا ، قانون در طب ، ترجمه عبدالرحمن شرفكندي ج اول
4 ـ محقق مهدي ، تاريخ پزشكي در اسلام و ايران ، انتشارات سروش 1374
5 ـ پايان نامه دكتر رضا منتظر با عنوان مقايسه تركيب بيوشيميايي خون وريدي با خون حجامت ، دانشگاه شهيد بهشتي شماره 7522
6 ـ جرجاني سيد اسماعيل ، ذخيره خوارزمشاهي ، انتشارات انجمن آثار ملي
7 ـ پولاك يا كوب ادوارد ، ايران و ايرانيان ، انتشارات خوارزمي، 1361
8 ـ خيرانديش حسين، حجامت از ديدگاه اسلام ، انتشارات اسلامي ، چاپ اول 1377
9 ـ طباطبائي علامه ، تفسير الميزان ترجمه سيد محمد باقر موسوي
10 ـ زكرياي رازي ، جدري و حصبه
11 –الگود سيريل ، تاريخ پزشکي ايران ، انتشارات امير کبير ، 1371
دكتر رضا منتظر
عضو هيئت علمي موسسه تحقيقات حجامت ايران
افراد زيادي در طي ساليان اخير له يا عليه حجامت سخن گفته اند . عده اي گفته اند كه حجامت يك امر اعتقادي است و چون سنت درماني اسلام است نياز به تحقيق و بررسي علمي ندارد و در سوي ديگر عده اي مخالفت را بدانجا رسانيده اند كه مي گويند چون حجامت از آن طرف مرز نيامده و جايگاهي در طب رايج ندارد ، اصلا نبايد مورد دقت و بررسي قرار گيرد . بنابراين حجامت نيز مثل برخي مباحث ديگر گرفتار دينداران متحجر كه بد دفاع مي كنند و روشنفكران بي دين كه اصلا دفاع نمي كنند شده است . به نظر مي رسد براي رسيدن به قضاوت صحيح چاره اي نداريم جز اينكه از سير تاريخي حجامت و جايگاه آن در گذشته اطلاع پيدا كرده و در قدم بعد به بررسي اثرات درماني آن بر اساس اصول علمي امروز بپردازيم .
حجامت نام يك روش درماني است كه بر اساس قديمي ترين سند موجود از 3300 سال قبل از ميلاد مسيح در مقدونيه انجام مي شده است و بعدها از مقدونيه به يونان باستان رخنه كرده و در آن زمان شاخص پزشك بودن ، حجامت كردن و داشتن ابزار آن بوده است . ( 1 )
برخي ذكر كردهاند كه اصول طب سوزني و حجامت از آنجا گرفته شد كه در عصر ما قبل تاريخ متفكران متوجه شدند كه وقتي سربازي در ميدان جنگ مورد اصابت سنگ ، چاقو يا شمشير قرار گرفته و زخمي برميدارد ، به علت همين زخم، بسياري از بيماريهاي قبلي او بهبود مييابد . اين كشف بزرگ به آنها آموخت كه با فرو بردن سوزن و تيغ زدن ميتوان برخي از امراض را شفا بخشيد و به همين علت 2600 سال قبل از ميلاد مسيح ، سوزنهاي فلزي در چين و شاخهاي حجامت در ايران وارد اصول درمان گرديده و طب سوزني و حجامت رواج پيدا كرد .
چينيها در بدن 600 نقطه اسرار آميز پيدا كرده بودند و اطباي سنتي ايران نيز نقاط متعددي از بدن را براي حجامت پيدا كرده هر ناحيه را براي معالجه يك مرض بخصوص حجامت مي كردند . (2ص 17)اوراق پاپيروس كه از عصر باستان بدست آمده نيز نشان مي دهد كه حدود 2200 سال قبل از ميلاد مسيح ، حجامت امري رايج بوده است . همچنين در كتاب آيورودا ( طب سنتي هند ) كه مربوط به متجاوز از 1500 سال قبل از ميلاد مسيح است ، در مورد حجامت و اثرات درماني آن بحث شده است . ( 1 )
و اما بقراط كه حدود 400 سال قبل از ميلاد مسيح زندگي ميكرده است ، با روشهاي مختلف حجامت كاملا آشنا بوده و در آثار خود به موارد استفاده و منع استفاده آن اشاره كرده است . جالينوس نيز 120 سال بعد از ميلاد مسيح مطالب متنوعي در مورد حجامت در آثار خود بيان كرده است . بنابراين حجامت در جهان سابقه اي ديرينه دارد .
با ظهور اسلام ، حجامت مورد تاييد و تاكيد فراوان پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله و امامان معصوم عليهم السلام قرار گرفت . ( بيش از 600 روايت در مورد حجامت جمع آوري شده است .) ( 8 )
پيامبر اكرم در روايتي كه در نهج الفصاحه آمده پنج چيز را از سنتهاي پيامبران الهي معرفي كرده اند كه عبارتند از :
حياء ، حلم ، حجامت ، مسواك و عطر زدن .
در روايت ديگري امام علي عليه السلام مي فرمايد:
(( ان الحجامه تصح البدن و تشد العقل . )) ( 2 )
(( بدرستيكه حجامت بدن را سالم و عقل را نيرومند مي گرداند . ))
در قرن 16 ميلادي ، حجامت امري رايج در كشورهاي اروپايي بود. پزشكان معروفي در اين قرن از جمله Fallopio ، Dallacroce و Vidius هر كدام ابزار خاصي براي آن ابداع كرده بودند . از اوايل قرن بيستم تا كنون نيز حجامت عمدتاً از سوي مراكز درمان طبيعي ( Heilpractiker ) در آلمان انجام مي شود و بعضي از پزشكان طب جديد هم به اين امر مبادرت مي ورزند . ( 1 )
اين در مورد جايگاه و تاريخچه حجامت در جهان . اما در ايران نيز حجامت جايگاهي ويژه در فرهنگ مردم داشته و به عنوان سنتي موكد جزء اعتقادات مردم بوده است. بزرگسالان خود حجامت كرده و در بهاران كودكان خود را ملزم به انجام حجامت مي كرده اند .
مردم بر اساس توصيه رسول خدا صلي الله عليه و آله كه فرمود : (( بهترين عيد ، عيد حجامت است )) عيد خون گرفته ، روز مشخصي از سال را براي اين كار تعيين مي كردند . ))
ابوعلي سينا در كتاب قانون ، حجامت را از اركان درمان محسوب كرده و تقريباً براي درمان تمام بيماريها حجامت و بادكش (Cupping) را تجويز كرده است وي مي گويد :
(( اگر حجامت بين دو كتف انجام گيرد، فوائد زير را در بردارد: گرانباري دو ابرو و سنگيني پلك ها را از بين مي برد و گرمي چشم را رفع مي كند، چرك كنار چشم را ازميان برمي دارد و بوي بد دهان را مي زدايد. اگر حجامت بر يكي از دو رگ پشت گردن انجام شود، در زدودن حالت لرزه در سر و براي رخسار ، گوشها و چشمها ، گلو و بيني فوائدي در بردارد . حجامت بر ساق پا خون را تصفيه مي كند و اگر خون حيض بند شده باشد ( آمنوره) آن را باز مي كند. حجامت در زير زنخ (چانه) براي دندانها ، رخسار و گلو مفيد است و دماغ و آرواره ها را تصفيه مي كند. حجامت ناحيه كمر ، براي رفع دملها و جوشهاي ران سودمند است و براي نقرس ، بواسير، پاغر ( ستبر شدن ساق پا ) ، بادهاي مثانه و رحم و خارش پشت فايده دارد. حجامت اگر در پائين زانو انجام شود، جهت دملهاي بدخيم و زخمهاي مزمن در ساق و پا فايده دارد. حجامت برقوزك پا براي حالات بند آوردن خون حيض، عرق النساء ( سياتالژي ) و نقرس مفيد است . (3ص491)
زكرياي رازي حجامت را به عنوان روش درمان زكام و آلرژي معرفي كرده مي گويد :
(( اما كساني كه رنج آنان از اين بيماري افزون باشد، يعني بدين گونه كه سوراخ هاي بيني بسته شده و خارش داشته باشد و عطسه فراوان گرديده و آب از بيني فرو ريزد ، بايد از داروهايي كه قبلاً معرفي كردم و نيز از راه رفتن و عرق كردن در حمام و حجامت از ناحيه پشت استفاده كنند )) . ( 4 ) حكيم جرجاني نيز در كتاب ذخيره خوارزمشاهي كه اولين و مهمترين كتاب طب سنتي به زبان فارسي است، فصل مشخصي را به حجامت اختصاص داده پيرامون قواعد و زمان مناسب آن سخن مي گويد.
به خاطر همين تاكيد پيامبر اكرم و ائمه معصوم عليهم السلام بر انجام حجامت و استفاده فراگير طبيبان صاحب نام سنتي از اين شيوه درماني ، مردم ايران جايگاه ويژه اي براي آن قائل بودند بطوريكه دكتر پولاك طبيب ناصرالدين شاه در كتاب خود با عنوان (( ايران و ايرانيان )) كه در سال 1865 در آلمان منتشر شده است مي گويد: ( 7 )
(( بين دو استخوان كتف تقريباُ همه ايرانيان شيارهايي به چشم مي خورد. در بدو امر خيال مي كردم اينها آثار ضربه هاي چوب باشد تا اين كه ديدم ضربه چوب را فقط بر كف پا مي زنند و از اين لحظه ديگر متوجه اثر حجامت شدم . جريان حجامت كردن در سراسر مشرق زمين يكسان است و همان است كه در مصر قديم رايج بوده است . بخصوص اغلب حجامت را در مورد كودكان به كار مي برند. ))
لازم به ذكر است كه تحقيقات اخير نشان داده است كه حجامت موجب تقويت سيستم ايمني مي شود و اين مسئله بخصوص در مورد كودكان كه مستعد ابتلا به انواع امراض عفوني هستند حائز اهميت است. زكرياي رازي نيز در كتاب خود با عنوان جدري و حصبه توصيه مي كند اطفال جهت پيشگيري از ابتلا به آبله حجامت شوند كه اين خود نشان از اعتقاد اطباي سنتي برنقش ايمني زاي حجامت است .
دكتر پولاك در ادامه مي گويد :
(( غير از بين دو كتف در ساير قسمتهاي بدن نيز حجامت مي كنند از جمله در پشت استخوان خاجي ( حجامت كمر ) ، در مفاصل ، روي طحال و ...
در اينجا ناگزير از اعتراف به اين مطلبم كه من در مدت 30 سال اقامتم در ايران جز دو مورد هيچ عاقبت زيانباري از حجامت نديدم و در اين دو مورد هم دلاك را متهم مي كردند كه ابزار كثيف به كار برده است .)) و اما حادثه مهم در مورد حجامت در ايران ، مربوط به سال 1344 هجري شمسي است . در اين سال و همزمان با وضع قانون نظارت بر درمان ، به شكل گسترده اي با حجامت مبارزه شد و ژاندارمها ، حجامها را در سراسر كشور دستگير مي كردند و بدين ترتيب اين سنت درماني پرسابقه بدون هيچ بررسي و تحقيق علمي ، از روند رفتارهاي سنتي جامعه خارج شد و تنها در مناطقي از كشور كه تحت تسلط كامل دولت نبود ، اجرا ميشد و بالاخره به تناسب فراگير شدن طب شيميايي در سراسر جهان ونفوذ فرهنگ استعماري در جوامع مختلف كه همراه با زدودن باورهاي ديني و فرهنگي جوامع بود ،حجامت منسوخ شد وروشهاي درمان ديني وسنتي از رفتارهاي اجتماعي حذف گرديد و نسل هاي جديد نيز به تدريج آن را فراموش كردند.
تا اينكه در سال 1364 در جمعي كه به انگيزه كشف يك روش درماني ساده ، ارزان و فراگير تشكيل شده بود تا از طريق آن بتوان بخش عمده اي از مشكلات درماني مردم جهان را درمان كرد سنت درماني حجامت پيشنهاد و مورد توجه قرار گرفت و عليرغم جو فرهنگي و اجرايي نامناسب پيرامون حجامت ،اطلاعات مربوط به آن ساماندهي و ابزارهاي اجرايي آن متناسب با شرايط روز طراحي گرديد و پس از طي مراحل مقدماتي پژوهشي در سال 1369 در قالب موسسه تحقيقات حجامت ايران به ثبت رسيد. به تدريج پزشكان عضو اين موسسه شده و با مباني و آثار درماني حجامت آشنا شدند . سپس تعدادي از اين پزشكان تحقيق پيرامون حجامت را موضوع پايان نامه خود قرار دادند. بعد از بدست آمدن نتايج علمي اين پايان نامه ها ، ساير پزشكان بصورت روز افزون به عضويت موسسه تحقيقات حجامت ايران درآمدند كه اين روند همچنان ادامه دارد.
بدنبال رواج انجام حجامت در مطب پزشكان و عدم وجود ديدگاه شفاف و واقع بينانه پيرامون آن در دستگاه اجرايي وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي ، بخشنامه هايي مبني بر ممنوعيت حجامت صادر و موجب برخوردها و ايجاد مشكلاتي گرديد كه منجر به تشكيل 7 پرونده قضايي عليه مجريان حجامت و محققين آن شد و تعداد زيادي از پزشكان نيز به دادگاه فراخوانده و محاكمه ولي اكثرا تبرئه شدند.
سرانجام بدنبال خلاف شرع شناخته شدن بخشنامه هاي وزارت بهداشت و ابطال آنها توسط ديوان عدالت اداري ، انجام حجامت در كشور رسميت كامل يافت و به عنوان آخرين خبر وزارت بهداشت نيز اعلام آمادگي كرده است تا براي پزشكان پروانه انجام حجامت صادر نمايد
منابع :
1- johann Abele,Daschropfen.Eine Be Wahrte Heil Methode , 1997
2 ـ جزايري غياث الدين ، زبان خوراكيها، انتشارات امير كبير ، 1354
3 ـ ابن سينا ، قانون در طب ، ترجمه عبدالرحمن شرفكندي ج اول
4 ـ محقق مهدي ، تاريخ پزشكي در اسلام و ايران ، انتشارات سروش 1374
5 ـ پايان نامه دكتر رضا منتظر با عنوان مقايسه تركيب بيوشيميايي خون وريدي با خون حجامت ، دانشگاه شهيد بهشتي شماره 7522
6 ـ جرجاني سيد اسماعيل ، ذخيره خوارزمشاهي ، انتشارات انجمن آثار ملي
7 ـ پولاك يا كوب ادوارد ، ايران و ايرانيان ، انتشارات خوارزمي، 1361
8 ـ خيرانديش حسين، حجامت از ديدگاه اسلام ، انتشارات اسلامي ، چاپ اول 1377
9 ـ طباطبائي علامه ، تفسير الميزان ترجمه سيد محمد باقر موسوي
10 ـ زكرياي رازي ، جدري و حصبه
11 –الگود سيريل ، تاريخ پزشکي ايران ، انتشارات امير کبير ، 1371
آخرین ويرايش توسط 1 on Dr.Akhavan, ويرايش شده در 0.
- پست: 3051
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 351 بار
- سپاسهای دریافتی: 1579 بار
- تماس:
تحقيقات جديد حجامت در آلمان
تحقيقات جديد حجامت در
دكتر رضا منتظر
عضو هيئت علمي موسسه تحقيقات حجامت ايران
ما از بعد علمي طي سالهاي اخير و بدنبال تجديد حيات حجامت به عنوان يك شيوه درماني ، پزشكان و متخصصان متعددي درمورد آن تحقيق و اظهار نظركرده اند كه در اينجا تنها دو مورد به عنوان نمونه ذكر مي شود :
1 - نقش حجامت در درمان عوارض جانبازان شيميايي :
آقاي دكتر كديور فوق تخصص در جراحي قلب و عروق مي گويد :
((خود من در موقع جنگ ايران و عراق در سال 1363 در مجروحين عزيز شيميايي شده با گاز خردل وادم حاد ريوي و تورم شديد نسوج اندام مختلف ، عمل حجامت را توام با انداختن زالو به اعضاء مبتلا ، در چند بيمار آلوده به سم خردل و كلر به كار بردم و نتيجه موفقيت آميز بود . در جنگ ويتنام نيز در مجروحين و مبتلايان به ادم حاد ريوي حاصل از مصرف Agent orange = Dioxins عمل حجامت و فلبوتوبي نجات بخش بوده و شخصاً درچند بيمار مبتلا به ادم حاد ريوي به كار بردم .))
2 - تحقيقات جديد حجامت در آلمان :
يوهان آبل (johann Abele ) پزشك آلماني در كتاب خود با عنوان (( حجامت شيوه درمان آزمون شده)) كه در سال 1997 چاپ شده در مورد حجامت مي گويد:
(( من اعتقاد راسخ دارم كه نه تنها امروز بلكه براي هميشه ، امر حجامت را در درمان بيماريها نبايد ناديده گرفت . حجامت پديده اي است كه دخالت در خود تنظيم كردن كار و عملكرد بدن انسان دارد. امري كه هرگز با روش هاي ديگر نمي توان آن را جايگزين كرد ... مطالعات ما نشان مي دهد كه در آلمان مي توان 75 درصد بيماريها را با شيوه هاي درمان طبيعي از جمله حجامت مداوا كرد . )) وي در كتاب خود از بيماراني نام مي برد كه تنها با يك بار حجامت بيماري چندين ساله شان بهبود يافته است و مي افزايد :
(( جان كلام اين است كه چگونه مي توان شيوه درماني كه قادراست دركوتاهترين زمان ، بدون عوارض سوء جانبي و هزينه گران و وقتگير باعث بهبود در يك مرحله شود را به اين علت كه متعلق به دوران قرون وسطي است ناديده گرفت و از كاربرد آن صرفنظر كرد ؟ )) وي ضمن مقايسه حجامت با ساير روش هاي درماني اظهار مي دارد :
(( پزشكي كه با اثرات و كاربرد بادكش و حجامت در درمان بيماريهاي گوناگون آشناست، در برخورد با هر نوع بيماري بدون ترديد ، ابتدا در انديشه انجام حجامت است و بعد درمانهاي ديگر زيرا در عمل و در شرايط امروزي و با تعدد مراجعات ثابت شده كه بادكش و حجامت آسانترين و سريع ترين روش درمان است )) .
يوهان آبل در كتاب خود به بررسي و تحقيق در مورد اثرات حجامت در مواضع مختلف بدن پرداخته است كه در اين قسمت بطور خلاصه به بيان برخي از نتايج تحقيقات وي مي پردازيم :
الف ـ حجامت در ناحيه سه گوشه شانه : از اين ناحيه تمامي آسيب و التهابات ناحيه سر را مي توان معالجه نمود . همچنين حجامت در اين نقطه موجب درمان التهاب حلق و عفونت لوزه مي شود . حجامت در اين ناحيه براي درمان Epicondilitis و درد و تورم مفاصل كلاويكولار موثر است و موجب تسريع گردش خون در غده تيروئيد مي شود... كساني كه دچار افسردگي بوده خلق و خوي مساعدي ندارند را بايد در اين ناحيه تحت ماساژ و بادكش قرار داد.
فردي كه بمدت چهار هفته دچار Tonsilitis و اكستراسيستول بود و با توجه به مصرف قابل ملاحضه اي از آنتي بيوتيك ها مداوا نگرديده بود ، يك روز بعد از حجامت در اين ناحيه ، به آرامش و بهبودي قلب خود دست يافت و يك هفته پس از آن ، عفونت وي برطرف شد.
ب ـ ناحيه صفرا و كبد :
حجامت در اين ناحيه عبور صفرا در مسير خود را تسهيل مي كند و در مورد سندروم post cholecystectomy سريعا موجب بهبودي مي شود كه كمتر روش درماني با حجامت از اين نظر قابل مقايسه است. حجامت دراين ناحيه همچنين اثرات درماني بر آب مرواريد و سينوزيت مزمن دارد .
ج ـ ناحيه ريه :
حجامت در اين ناحيه موجب تسهيل گردش خون ريوي و آسان شدن عملكرد قلب راست شده و در مواردي مثل برونشيت، آسم و نيز عفونت ريه موثر است. كسانيكه دچار عفونتهاي ريه هستند با حجامت مداوا مي شوند . تجربيات Bochmann-Hufeland حاكي از موثر بودن حجامت در مبتلايان به پنوموني با تب بالا مي باشد .
د ـ ناحيه كليه و مثانه :
بعد از حجامت ناحيه صفرا مهمترين نقطه براي پاكيزه كردن بدن از مايعات مضر ، اين ناحيه است . حجامت در اين ناحيه انسداد در لوله هاي گلومرولار و استاز عروقي را برطرف مي سازد و در نتيجه بيماريهاي كليه و بسياري از بيماريهاي مرتبط با عملكرد كليه ها درمان مي شوند. برخي ديگر از اثرات درماني حجامت در اين ناحيه عبارت است از : اكلامپسي، آسم و داغ شدن بدن هنگام يائسگي.
ه ـ ناحيه لگن خاصره كوچك و تخمدانها : برخي از اثرات حجامت در اين ناحيه عبارتست از : تنظيم سيستم مثانه و كيسه صفرا ، تقويت جريان خون در لگن كوچك و تقويت غدد جنسي ، بهبود آرتروز كمر ، باسن و زانو ، درمان ناراحتي هاي دوران يائسگي ، فشار خون بالا ، ديسمنوره و آمنوره، بيماريهاي پروستات ، هموروئيد و ...
و ـ ناحيه كنترل فشار خون بالا :
حجامت در اين نقطه براي رفع درد كمر و فشار خون بالا مطلوب است. معمولا فشار خون بين 30-10 ميليمتر جيوه كاهش مي يابد و براي ماهها بدون تغيير مي ماند لذا از ميزان داروي مصرفي بيمار ميتوان كاست. همچنين با انجام حجامت در اين ناحيه معمولاً سرگيجه ، وزوز گوش و مشاهده اجسام فنري در جلوي چشم رفع مي شوند.
دكتر يوهان آبل در كتاب خود همچنين به بيان و توضيح موارد متعددي از بيماران كه با حجامت درمان شده اند پرداخته كه توضيح همه آنها در اينجا ميسر نمي باشد و علاقمندان مي توانند به ترجمه اين كتاب مراجعه كنند.
سوال بزرگ تاريخي :
حال اين سوال مطرح است كه اگر واقعا طب سنتي روش موثري براي درمان بسياري از بيماريهاست چرا به يكباره ترك شده است ؟ آيا مردم نسبت به گنجينه علمي خود دچار فراموشكاري شده اند يا برنامه خاصي براي نابودي آن اجرا شده است ؟ مطالعه کتاب « تاريخ طب در ايران» که نوشته دکتر سيريل الگود پزشک سفارت انگليس در دربار قاجار است حقايق تلخي را بر ما روشن مي کند . با خواندن اين کتاب متوجه مي شويم که استعمار اولين بار به وسيله طب خود وارد اين مملکت شد و حذف طب سنتي بنا به اعتراف سيريل الگود و ساير مورخين و اطباي غربي حرکتي خزنده بود که طي دهها سال تلاش و برنامه ريزي بي وقفه حاصل شد و جهت اين حرکت نيز از بالا به پائين بود يعني ابتدا شاهان و شاهزادگان را متقاعد کردند ، بعد راه آموزش طب سنتي را مسدود و در نهايت مردم را مجبور به روي آوردن به طب شيميايي کردند . سيريل الگود در کتاب خود مي گويد :
« مبارزه با طب سنتي از زمان شاه عباس صفوي که مقارن با ورود کمپاني هند شرقي به ايران بود ، در دستور کار قرار گرفت ليکن به علت مقاومت مردمي هياتهايي که در زمان صفويه به ايران مي آمدند توفيقي به دست نياوردند . »
پزشک کمپاني هند شرقي در آن زمان فردي بود به نام Fryer وي در مورد اين ناكامي مي گويد :
« اينها اصلا عادت ندارند با مطالعات و تحقيقات جديد پيشرفت کنند و از اين جهت با همان تعصبي که به مقدسات متمسکند ، به اصول طب خود چسبيده اند . »
اين سخنان علاوه بر اينکه عصبانيت اين پزشک از اعتقاد مردم به طب خود را نشان ميدهد ، بيانگر شدت اعتقاد مردم آن زمان به طب سنتي در حد باورهاي مذهبي ميباشد . آيا اگر مردم که طبيعتا هميشه به سلامتي خود علاقمندند از طب سنتي خود نتيجه نمي ديدند و از آن راضي نبودند چنين به آن پايبندي نشان مي دادند ؟
بعد از دوران صفويه به دوران قاجار ميرسيم . سيريل الگود در ادامه کتاب خود مي گويد :
« ويژگي مهم دوران قاجار انتقال طب ابن سينا به طب هاروي و پاستور بود . هياتهاي نمايندگي که در اين زمان به ايران مي آمدند اغلب پزشک بودند و به اين ترتيب طب غربي به ملايمت و آهستگي در سنگرهاي طب سنتي نفوذ کرد . »
از اين سخنان خزنده بودن و اينکه اين حرکت يک حرکت جنگي و به قصد غلبه و تسلط فرهنگي بوده است روشن مي شود . واضح است که براي غلبه بر يک ملت بايد آن را نسبت به داشته هاي خود دچار خود باختگي کرد و کدام خود باختگي از اين بالاتر که يک ملت بپذيرد که براي حفظ سلامتي و درمان خود محتاج به بيگانگان است ؟ پس وقتي در اين سنگر تسليم شود ساير سنگرها را راحت تر تخليه مي کند و دقيقا به همين علت است که هياتهاي نمايندگي غربي که به ايران مي آمدند عمدتا از ميان پزشکان انتخاب مي شدند .
سيريل الگود زماني اين اعترافات را مي گويد که اهداف استعمار در اين مورد کاملا پياده شده و کار از کار گذشته است وي اظهار مي دارد :
« بديهي است که اکنون دور نماي طب به نحو محسوسي تغيير يافته بود . 50 سال آموزش بوسيله اساتيد خارجي نسلي را پديد آورده بود که ديد آنها کاملا با پدرانشان متفاوت بود . اين نفوذ فرهنگ غربي به وسيله هياتهاي پزشکي در مراکز مختلف کشور تقويت شده بود و بزرگترين افتخار و اعتبار را در اين مورد بايد به اين هياتها داد. »
سيريل الگود آنگاه وضع قانون منع طبابت سنتي را به عنوان آخرين ميخ تابوت ابن سينا معرفي کرده ميگويد :
« در سال 1911 وضع قانون طبابت بر اساس ديپلم و مدرک صورت گرفت که مي گفت : هيچکس در هيچ نقطه از ايران حق اشتغال به هيچ يک از فنون طبابت را ندارد مگر اينکه از وزارت معارف اجازه نامه گرفته يا تصديق نامه از ممالک خارجه داشته باشد .
بدين ترتيب آخرين ميخ تابوتي که حاوي جسد مرده طب سنتي بود کوبيده شد . سمت معلمي طب ابن سينا نيز منسوخ شد . تمام اين اصلاحات نشان ميداد که با سپري شدن دوره مجريان طب رازي و ابن سينا ، روشهاي طبي منسوب به آنان نيز محکوم به فنا گرديده است . رسم ديرينه خدمت شاگردي نيز از بين رفت و حکيم ها ديگر نمي توانستند شاگرداني به سوي خود جلب و معلومات و تجربيات عملي خود را به آنها منتقل کنند . تمامي اين پيشرفتها به وسيله سياست اروپا به شدت کنترل مي شد . »
ملاحظه مي کنيد که اصلا صحبت از يک حرکت علمي و يک جايگزيني منطقي در کار نيست و اصلا تحقيق و بحثي در تاريخ نمي بينيم که مقايسه اي ميان طب رايج و طب سنتي انجام و راي به برتري طب رايج داده باشد .
آري اين بود مختصري از حادثه ناميموني که بر سر طب سنتي ما و مخصوصا حجامت رفته است و حجامت از آنجائيکه درماني بدون داروست و هيچ وابستگي به خارج ندارد ، بيش از ساير روشهاي درمان در طب سنتي مورد عناد و ستيزه جويي قرار گرفته و مي گيرد .
علاقمندان جهت کسب اطلاعات بيشتر مي توانند به منابعي که معرفي شد مراجعه کنند .
در پايان ، لازم به ذکر است که ما منکر پيشرفتهاي پزشکي رايج در زمينه جراحي ، ارتوپدي ، ابزارتشخيصي و خلاصه آنچه به مدد تکنولوژي و مهندسي پزشکي حاصل شده است نيستيم بلکه بحث بر سر اين است که طب رايج در درمان بيماريهاي مزمن « Chronic Disease» ناکام مانده و روز به روز اين ناکامي ها و عوارض استفاده طولاني مدت از داروهاي شيميايي بيشتر رخ مي نماياند .
در چنين شرايطي احياء طب سنتي يک ضرورت است که به قول سعدي :
کهن جامه خويش پيراستن
به از جامه عاريت خواستن
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله : در شب معراج وقتي به آسمان هفتم صعود كردم هيچ ملكي از ملائك از من گذر نكردند مگر اينكه گفتند اي محمد حجامت كن و امتت را به حجامت كردن و خوردن سياهدانه امر بفرما . تفسير الميزان سوره اسراء آيه 1
پيامبر اكرم اكرم صلي الله عليه و آله : آنقدر جبرئيل در مورد حجامت به من سفارش كرد كه فكر كردم مبادا واجب است . ( بحارالانوار ج 62 ص 126)
دكتر رضا منتظر
عضو هيئت علمي موسسه تحقيقات حجامت ايران
ما از بعد علمي طي سالهاي اخير و بدنبال تجديد حيات حجامت به عنوان يك شيوه درماني ، پزشكان و متخصصان متعددي درمورد آن تحقيق و اظهار نظركرده اند كه در اينجا تنها دو مورد به عنوان نمونه ذكر مي شود :
1 - نقش حجامت در درمان عوارض جانبازان شيميايي :
آقاي دكتر كديور فوق تخصص در جراحي قلب و عروق مي گويد :
((خود من در موقع جنگ ايران و عراق در سال 1363 در مجروحين عزيز شيميايي شده با گاز خردل وادم حاد ريوي و تورم شديد نسوج اندام مختلف ، عمل حجامت را توام با انداختن زالو به اعضاء مبتلا ، در چند بيمار آلوده به سم خردل و كلر به كار بردم و نتيجه موفقيت آميز بود . در جنگ ويتنام نيز در مجروحين و مبتلايان به ادم حاد ريوي حاصل از مصرف Agent orange = Dioxins عمل حجامت و فلبوتوبي نجات بخش بوده و شخصاً درچند بيمار مبتلا به ادم حاد ريوي به كار بردم .))
2 - تحقيقات جديد حجامت در آلمان :
يوهان آبل (johann Abele ) پزشك آلماني در كتاب خود با عنوان (( حجامت شيوه درمان آزمون شده)) كه در سال 1997 چاپ شده در مورد حجامت مي گويد:
(( من اعتقاد راسخ دارم كه نه تنها امروز بلكه براي هميشه ، امر حجامت را در درمان بيماريها نبايد ناديده گرفت . حجامت پديده اي است كه دخالت در خود تنظيم كردن كار و عملكرد بدن انسان دارد. امري كه هرگز با روش هاي ديگر نمي توان آن را جايگزين كرد ... مطالعات ما نشان مي دهد كه در آلمان مي توان 75 درصد بيماريها را با شيوه هاي درمان طبيعي از جمله حجامت مداوا كرد . )) وي در كتاب خود از بيماراني نام مي برد كه تنها با يك بار حجامت بيماري چندين ساله شان بهبود يافته است و مي افزايد :
(( جان كلام اين است كه چگونه مي توان شيوه درماني كه قادراست دركوتاهترين زمان ، بدون عوارض سوء جانبي و هزينه گران و وقتگير باعث بهبود در يك مرحله شود را به اين علت كه متعلق به دوران قرون وسطي است ناديده گرفت و از كاربرد آن صرفنظر كرد ؟ )) وي ضمن مقايسه حجامت با ساير روش هاي درماني اظهار مي دارد :
(( پزشكي كه با اثرات و كاربرد بادكش و حجامت در درمان بيماريهاي گوناگون آشناست، در برخورد با هر نوع بيماري بدون ترديد ، ابتدا در انديشه انجام حجامت است و بعد درمانهاي ديگر زيرا در عمل و در شرايط امروزي و با تعدد مراجعات ثابت شده كه بادكش و حجامت آسانترين و سريع ترين روش درمان است )) .
يوهان آبل در كتاب خود به بررسي و تحقيق در مورد اثرات حجامت در مواضع مختلف بدن پرداخته است كه در اين قسمت بطور خلاصه به بيان برخي از نتايج تحقيقات وي مي پردازيم :
الف ـ حجامت در ناحيه سه گوشه شانه : از اين ناحيه تمامي آسيب و التهابات ناحيه سر را مي توان معالجه نمود . همچنين حجامت در اين نقطه موجب درمان التهاب حلق و عفونت لوزه مي شود . حجامت در اين ناحيه براي درمان Epicondilitis و درد و تورم مفاصل كلاويكولار موثر است و موجب تسريع گردش خون در غده تيروئيد مي شود... كساني كه دچار افسردگي بوده خلق و خوي مساعدي ندارند را بايد در اين ناحيه تحت ماساژ و بادكش قرار داد.
فردي كه بمدت چهار هفته دچار Tonsilitis و اكستراسيستول بود و با توجه به مصرف قابل ملاحضه اي از آنتي بيوتيك ها مداوا نگرديده بود ، يك روز بعد از حجامت در اين ناحيه ، به آرامش و بهبودي قلب خود دست يافت و يك هفته پس از آن ، عفونت وي برطرف شد.
ب ـ ناحيه صفرا و كبد :
حجامت در اين ناحيه عبور صفرا در مسير خود را تسهيل مي كند و در مورد سندروم post cholecystectomy سريعا موجب بهبودي مي شود كه كمتر روش درماني با حجامت از اين نظر قابل مقايسه است. حجامت دراين ناحيه همچنين اثرات درماني بر آب مرواريد و سينوزيت مزمن دارد .
ج ـ ناحيه ريه :
حجامت در اين ناحيه موجب تسهيل گردش خون ريوي و آسان شدن عملكرد قلب راست شده و در مواردي مثل برونشيت، آسم و نيز عفونت ريه موثر است. كسانيكه دچار عفونتهاي ريه هستند با حجامت مداوا مي شوند . تجربيات Bochmann-Hufeland حاكي از موثر بودن حجامت در مبتلايان به پنوموني با تب بالا مي باشد .
د ـ ناحيه كليه و مثانه :
بعد از حجامت ناحيه صفرا مهمترين نقطه براي پاكيزه كردن بدن از مايعات مضر ، اين ناحيه است . حجامت در اين ناحيه انسداد در لوله هاي گلومرولار و استاز عروقي را برطرف مي سازد و در نتيجه بيماريهاي كليه و بسياري از بيماريهاي مرتبط با عملكرد كليه ها درمان مي شوند. برخي ديگر از اثرات درماني حجامت در اين ناحيه عبارت است از : اكلامپسي، آسم و داغ شدن بدن هنگام يائسگي.
ه ـ ناحيه لگن خاصره كوچك و تخمدانها : برخي از اثرات حجامت در اين ناحيه عبارتست از : تنظيم سيستم مثانه و كيسه صفرا ، تقويت جريان خون در لگن كوچك و تقويت غدد جنسي ، بهبود آرتروز كمر ، باسن و زانو ، درمان ناراحتي هاي دوران يائسگي ، فشار خون بالا ، ديسمنوره و آمنوره، بيماريهاي پروستات ، هموروئيد و ...
و ـ ناحيه كنترل فشار خون بالا :
حجامت در اين نقطه براي رفع درد كمر و فشار خون بالا مطلوب است. معمولا فشار خون بين 30-10 ميليمتر جيوه كاهش مي يابد و براي ماهها بدون تغيير مي ماند لذا از ميزان داروي مصرفي بيمار ميتوان كاست. همچنين با انجام حجامت در اين ناحيه معمولاً سرگيجه ، وزوز گوش و مشاهده اجسام فنري در جلوي چشم رفع مي شوند.
دكتر يوهان آبل در كتاب خود همچنين به بيان و توضيح موارد متعددي از بيماران كه با حجامت درمان شده اند پرداخته كه توضيح همه آنها در اينجا ميسر نمي باشد و علاقمندان مي توانند به ترجمه اين كتاب مراجعه كنند.
سوال بزرگ تاريخي :
حال اين سوال مطرح است كه اگر واقعا طب سنتي روش موثري براي درمان بسياري از بيماريهاست چرا به يكباره ترك شده است ؟ آيا مردم نسبت به گنجينه علمي خود دچار فراموشكاري شده اند يا برنامه خاصي براي نابودي آن اجرا شده است ؟ مطالعه کتاب « تاريخ طب در ايران» که نوشته دکتر سيريل الگود پزشک سفارت انگليس در دربار قاجار است حقايق تلخي را بر ما روشن مي کند . با خواندن اين کتاب متوجه مي شويم که استعمار اولين بار به وسيله طب خود وارد اين مملکت شد و حذف طب سنتي بنا به اعتراف سيريل الگود و ساير مورخين و اطباي غربي حرکتي خزنده بود که طي دهها سال تلاش و برنامه ريزي بي وقفه حاصل شد و جهت اين حرکت نيز از بالا به پائين بود يعني ابتدا شاهان و شاهزادگان را متقاعد کردند ، بعد راه آموزش طب سنتي را مسدود و در نهايت مردم را مجبور به روي آوردن به طب شيميايي کردند . سيريل الگود در کتاب خود مي گويد :
« مبارزه با طب سنتي از زمان شاه عباس صفوي که مقارن با ورود کمپاني هند شرقي به ايران بود ، در دستور کار قرار گرفت ليکن به علت مقاومت مردمي هياتهايي که در زمان صفويه به ايران مي آمدند توفيقي به دست نياوردند . »
پزشک کمپاني هند شرقي در آن زمان فردي بود به نام Fryer وي در مورد اين ناكامي مي گويد :
« اينها اصلا عادت ندارند با مطالعات و تحقيقات جديد پيشرفت کنند و از اين جهت با همان تعصبي که به مقدسات متمسکند ، به اصول طب خود چسبيده اند . »
اين سخنان علاوه بر اينکه عصبانيت اين پزشک از اعتقاد مردم به طب خود را نشان ميدهد ، بيانگر شدت اعتقاد مردم آن زمان به طب سنتي در حد باورهاي مذهبي ميباشد . آيا اگر مردم که طبيعتا هميشه به سلامتي خود علاقمندند از طب سنتي خود نتيجه نمي ديدند و از آن راضي نبودند چنين به آن پايبندي نشان مي دادند ؟
بعد از دوران صفويه به دوران قاجار ميرسيم . سيريل الگود در ادامه کتاب خود مي گويد :
« ويژگي مهم دوران قاجار انتقال طب ابن سينا به طب هاروي و پاستور بود . هياتهاي نمايندگي که در اين زمان به ايران مي آمدند اغلب پزشک بودند و به اين ترتيب طب غربي به ملايمت و آهستگي در سنگرهاي طب سنتي نفوذ کرد . »
از اين سخنان خزنده بودن و اينکه اين حرکت يک حرکت جنگي و به قصد غلبه و تسلط فرهنگي بوده است روشن مي شود . واضح است که براي غلبه بر يک ملت بايد آن را نسبت به داشته هاي خود دچار خود باختگي کرد و کدام خود باختگي از اين بالاتر که يک ملت بپذيرد که براي حفظ سلامتي و درمان خود محتاج به بيگانگان است ؟ پس وقتي در اين سنگر تسليم شود ساير سنگرها را راحت تر تخليه مي کند و دقيقا به همين علت است که هياتهاي نمايندگي غربي که به ايران مي آمدند عمدتا از ميان پزشکان انتخاب مي شدند .
سيريل الگود زماني اين اعترافات را مي گويد که اهداف استعمار در اين مورد کاملا پياده شده و کار از کار گذشته است وي اظهار مي دارد :
« بديهي است که اکنون دور نماي طب به نحو محسوسي تغيير يافته بود . 50 سال آموزش بوسيله اساتيد خارجي نسلي را پديد آورده بود که ديد آنها کاملا با پدرانشان متفاوت بود . اين نفوذ فرهنگ غربي به وسيله هياتهاي پزشکي در مراکز مختلف کشور تقويت شده بود و بزرگترين افتخار و اعتبار را در اين مورد بايد به اين هياتها داد. »
سيريل الگود آنگاه وضع قانون منع طبابت سنتي را به عنوان آخرين ميخ تابوت ابن سينا معرفي کرده ميگويد :
« در سال 1911 وضع قانون طبابت بر اساس ديپلم و مدرک صورت گرفت که مي گفت : هيچکس در هيچ نقطه از ايران حق اشتغال به هيچ يک از فنون طبابت را ندارد مگر اينکه از وزارت معارف اجازه نامه گرفته يا تصديق نامه از ممالک خارجه داشته باشد .
بدين ترتيب آخرين ميخ تابوتي که حاوي جسد مرده طب سنتي بود کوبيده شد . سمت معلمي طب ابن سينا نيز منسوخ شد . تمام اين اصلاحات نشان ميداد که با سپري شدن دوره مجريان طب رازي و ابن سينا ، روشهاي طبي منسوب به آنان نيز محکوم به فنا گرديده است . رسم ديرينه خدمت شاگردي نيز از بين رفت و حکيم ها ديگر نمي توانستند شاگرداني به سوي خود جلب و معلومات و تجربيات عملي خود را به آنها منتقل کنند . تمامي اين پيشرفتها به وسيله سياست اروپا به شدت کنترل مي شد . »
ملاحظه مي کنيد که اصلا صحبت از يک حرکت علمي و يک جايگزيني منطقي در کار نيست و اصلا تحقيق و بحثي در تاريخ نمي بينيم که مقايسه اي ميان طب رايج و طب سنتي انجام و راي به برتري طب رايج داده باشد .
آري اين بود مختصري از حادثه ناميموني که بر سر طب سنتي ما و مخصوصا حجامت رفته است و حجامت از آنجائيکه درماني بدون داروست و هيچ وابستگي به خارج ندارد ، بيش از ساير روشهاي درمان در طب سنتي مورد عناد و ستيزه جويي قرار گرفته و مي گيرد .
علاقمندان جهت کسب اطلاعات بيشتر مي توانند به منابعي که معرفي شد مراجعه کنند .
در پايان ، لازم به ذکر است که ما منکر پيشرفتهاي پزشکي رايج در زمينه جراحي ، ارتوپدي ، ابزارتشخيصي و خلاصه آنچه به مدد تکنولوژي و مهندسي پزشکي حاصل شده است نيستيم بلکه بحث بر سر اين است که طب رايج در درمان بيماريهاي مزمن « Chronic Disease» ناکام مانده و روز به روز اين ناکامي ها و عوارض استفاده طولاني مدت از داروهاي شيميايي بيشتر رخ مي نماياند .
در چنين شرايطي احياء طب سنتي يک ضرورت است که به قول سعدي :
کهن جامه خويش پيراستن
به از جامه عاريت خواستن
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله : در شب معراج وقتي به آسمان هفتم صعود كردم هيچ ملكي از ملائك از من گذر نكردند مگر اينكه گفتند اي محمد حجامت كن و امتت را به حجامت كردن و خوردن سياهدانه امر بفرما . تفسير الميزان سوره اسراء آيه 1
پيامبر اكرم اكرم صلي الله عليه و آله : آنقدر جبرئيل در مورد حجامت به من سفارش كرد كه فكر كردم مبادا واجب است . ( بحارالانوار ج 62 ص 126)
-
- پست: 130
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵, ۱۱:۳۵ ب.ظ
- محل اقامت: شيراز
- سپاسهای دریافتی: 7 بار
- تماس:
سلام
نمي دونم چطور تشکر کنم. واقعاً منونم. منم به علت نداشتن اطلاعات کافي در مورد حجامت فکر مي کردم که کار زياد خوبي نيست. اما با اين اوصاف اشتباه فکر مي کردم. هتمن مي رم انجام مي دم.
مطلب مفيدي بود. البته اخوان عزيز مطلب غير مفيد نمي زاره. شاد باشيد و ممنون.
قدمت حجامت در ايران خيلي جالب بود اما خيلي متاسفم که اينطور شده و مردم ازش رو برگردوندن.
نمي دونم چطور تشکر کنم. واقعاً منونم. منم به علت نداشتن اطلاعات کافي در مورد حجامت فکر مي کردم که کار زياد خوبي نيست. اما با اين اوصاف اشتباه فکر مي کردم. هتمن مي رم انجام مي دم.
مطلب مفيدي بود. البته اخوان عزيز مطلب غير مفيد نمي زاره. شاد باشيد و ممنون.


قدمت حجامت در ايران خيلي جالب بود اما خيلي متاسفم که اينطور شده و مردم ازش رو برگردوندن.

اندر دل بي وفا هزاران غم باد
آن را که وفا نيست زعالم کم باد
ديدي که مرا هيچ کسي ياد نکرد
جز غم که هزار آفرين بر غم باد
آن را که وفا نيست زعالم کم باد
ديدي که مرا هيچ کسي ياد نکرد
جز غم که هزار آفرين بر غم باد
- پست: 3051
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 351 بار
- سپاسهای دریافتی: 1579 بار
- تماس:
درمانى Cupping therapy
پروفسور «شارل ليشتن تلر»، استاد تاريخ پزشكى در دانشگاه لوزان و هامبورگ در كتاب تاريخ پزشكى مى نويسد: «براى اين كه بدانيم به كجا مى رويم، بايد بدانيم كه از كجا مى آييم و براى اين كه بدانيم در كجا هستيم، بايد گذشته ى خود را بجوييم و ببينيم كه از كجا مى آييم.»
نابسامانى هاى پزشكى اخير، تا حد زيادى به اين علت است كه انسان، رابطه ى خود را با گذشته قطع كرده است و اگر كسى از گذشته ى پزشكى آگاه باشد، براى پيش رفت دانش پزشكى راه هاى تازه اى پيدا خواهد كرد.
سازمان بهداشت جهانى از حدود ۳۰ سال پيش، به منظور جامه ى عمل پوشاندن به شعار خود، يعنى «بهداشت براى همه تا سال ۲۰۰۰»، توسعه ى طب سنتى را مورد توجه قرار داده است. اين تصميم، بر دو پايه استوار است: اول، عدم دسترسى بسيارى از افراد به خدمات اوليه ى بهداشتى درمانى، كه در بعضى كشورها تا ۸۰ درصد جمعيت را شامل مى شود و دوم، عدم رضايت از درمان هاى طب جديد، به خصوص در رابطه با بيمارى هاى مزمن و عوارض جانبى داروهاى شيميايى.
به اين دليل، در سال ،۱۹۷۸ سازمان بهداشت جهانى، بيانيه اى در زمينه ى توسعه ى طب سنتى منتشر نمود. در اين بيانيه طب سنتى به طور خلاصه، اين گونه تعريف شده است: «مجموعه ى تمامى علوم نظرى و عملى كه در تشخيص طبى، پيش گيرى و درمان بيمارى هاى جسمى، ذهنى يا ناهنجارهاى اجتماعى به كار مى رود و به صورت گفتارى يا نوشتارى، از نسلى به نسل ديگر انتقال يافته باشد.»
يكى از روش هاى درمانى كه داراى سابقه ى چند هزار ساله مى باشد، «بادكش درمانى» است كه پزشكان از زمان هاى دور، در درمان بيمارى ها و دردها از آن بهره مى گرفتند.
در طب سنتى چين، تلفيقى بين «بادكش درمانى» و «طب سوزنى» صورت گرفته است و طبيبان چينى، در بسيارى موارد، جهت افزايش تأثير طب سوزنى،آن را همراه بادكش به كار مى برند. در طب سنتى ايران زمين نيز درمان با بادكش (حجامت گرم و خشك)، سابقه اى طولانى دارد و توسط پزشكان بزرگى چون «ابو على سينا»، «رازى»، «جرجانى» و بقيه، بارها جهت درمان بيمارى ها و درد هاى مختلف، تجويز شده است.
در طب كلاسيك و جديد نيز مطالعات فراوانى روى تأثيرات بادكش در درمان بيمارى ها و مكانيسم اين تأثيرات انجام شده است.
در اين ميان، مى توان به مطالعات فراوان دكتر «يوهان ابلر» (پزشك آلمانى) و پروفسور Von neisser اشاره كرد.
كتاب هاى فراوانى نيز در اين زمينه در سراسر جهان به چاپ رسيده است كه به عنوان نمونه، مى توان به Cuppiny thrapy نوشته ى پروفسور Il Kay chiraliاز انگلستان و كتاب هاى متعدد در مورد بادكش درمانى يا خلاء درمانى اشاره كرد.
در شبكه هاى علمى اينترنت نيز مقالات متعدد (بيش از ۲۶۰ هزار مورد) در اين زمينه موجود است كه با كلمات كليدى Air thrapy, cupping, Dry cupping مى توان آن ها را ملاحظه نمود. ساخت دستگاه هاى Cupping therapyكه در ايران به دستگاه «دردكش» K.D معروف است، استفاده از اين شيوه ى درمانى را براى عموم مردم آسان نموده است.
انواع بادكش
به طور كلى، بادكش به دو دسته ى گرم و سرد تقسيم مى شود. طبق نظر همه ى حكيمان و پزشكان، تأثير بادكش گرم در درمان دردها و بيمارى ها بيش تر از بادكش سرد است. در طب سنتى، از بادكش با عنوان «حجامت گرم و خشك» ياد مى شود. از اين جا كه دستگاه درد كش با مكانيسم سرد و خشك عمل مى كند، براى تكميل درمان، بهتر است محل مورد نظر را با حوله ى گرم، گرم كرده، سپس با استفاده از اين دستگاه اقدام به بادكش گذارى كرد.
در تمام دنيا، از جمله جامعه ى ما، در حال حاضر، تعداد بسيار زيادى از مردم به بيمارى هاى مختلف مبتلا هستند كه دردهاى ناشى از اين بيمارى ها، پزشك را مجبور مى كند كه به بيمار، داروهاى مسكن تجويز كند. عوارض ناشى از خود اين داروها، بيمارى هاى جديد را به وجود مى آورد كه گاهى بعد از تشخيص، غير قابل جبران مى باشد.
استفاده از دستگاه دردكش به عنوان روش درمان فيزيكى، در اين ميان، بسيار حايز اهميت است.
كاربرد درمانى و مكانيسم تأثير بادكش
بادكش گذارى با مكانيسم هاى متعددى باعث رفع دردها و درمان بيمارى هاى مختلف مى شود كه در زير به تعدادى از اين مكانيسم ها اشاره مى شود:
۱. يكى از علل درد و خستگى در قسمت هاى مختلف بدن تجمع بعضى مواد نظير اسيد لاكتيك و ساير مواد زايد سلولى در مويرگ هاى سطحى بدن است كه معمولا با اختلال در خون رسانى موضعى همراه است. بادكش با ايجاد خلاء باعث انبساط عروق سطحى، تجمع خون در موضع و افزايش خون رسانى موضعى مى شود. در نتيجه اكسيژن و غذاى بيش ترى به سلول ها رسيده، درد و خستگى رفع مى شود.
۲. افزايش خون رسانى موضعى با فراخوانى سلول هاى دفاعى و فاكتور هاى ضد التهاب خونى به موضع، باعث تسريع ترميم آسيب هاى بافتى و عفونت هاى موضعى مى شود. مثلا با بادكش كردن اطراف زخم هاى بستر مى توان به ترميم و بهبود اين زخم ها كمك شايانى كرد.
۳. بادكش با ايجاد خلاء در تخليه ى سموم و عفونت هاى موضعى مثلاً در گزيدگى با مار و عقرب كمك كننده است.
۴. بادكش با ايجاد فشار منفى باعث انبساط عضلانى شده و در رفع اسپاسم عضلانى كه علت بسيارى از دردهاى موضعى است، كمك كننده مى باشد.
۵. بادكش با تحريك روده ها و دستگاه گوارش در درمان برخى از بيمارى هاى گوارشى، نظير زخم معده، تنبلى روده و يبوست كمك كننده است.
۶. بادكش متناوب با جذب خون به عضلات در رفع لاغرى هاى موضعى و افزايش بافت ماهيچه اى موضع مؤثر است.
7. اگر علت چاقى تجمع موضعى چربى باشد، بادكش گرم در سوزاندن چربى هاى موضعى مؤثر است. (با مكانيسم فراخوان خون به ناحيه ى پرچربى)
۸. از فشار منفى ايجاد شده توسط بادكش مى توان در كنترل و تنظيم بعضى از خونريزى ها در بدن بهره گرفت. مثلاً در هايپر منوره (قاعدگى با خونريزى شديد) مى توان زير سينه ها را بادكش كرد. با اين عمل فشار خون از اندام تحتانى به سمت اندام فوقانى متوجه شده و از شدت خونريزى كاسته مى شود يا در خونريزى كم (هايپو منوره) با بادكش كردن ران ها و ساق پاها مى توان فشار خون را از قسمت هاى فوقانى به سمت اندام تحتانى متوجه ساخته و ميزان خونريزى را افزايش داد. يا در خون دماغ شديد با بادكش كردن اطراف ناف (در طرف خونريزى) فشار خون به قسمت هاى تحتانى منتقل شده و خون دماغ كم كم قطع مى شود.
۹. تعدادى از دردهاى عضلانى بر اثر درگير شدن اعصاب حسى بين ماهيچه ها يا بافت پيوندى سخت شده ايجاد مى شود. بنابراين با بادكش نمودن در بسيارى از موارد اين فشار از روى عصب برداشته شده و درد تسكين مى يابد.
۱۰. در رفع خواب رفتگى ها و گزگز اندام، بادكش با تسريع خون رسانى و اكسيژناسيون بافتى مؤثر مى باشد.
۱۱. عده اى از اطباء و حكما از فشار منفى بادكش جهت كمك به خروج سنگ هاى كليوى استفاده مى كنند. به اين صورت كه بعد از روغن مالى، مسير كليه ها را از طرف كليه به سمت مثانه بادكش متحرك مى كنند.
۱۲. در افرادى كه داراى طبع سرد و تر هستند و در اصطلاح طب سنتى بلغمى مزاجند، بادكش گرم و خشك كاربرد فراوانى دارد و جايگزين مناسبى براى حجامت (تر) مى باشد.
۱۳.طبق تعريف طب سنتى گاهى دردها بر اثر غلبه ى سردى بر بافت يا عضو ايجاد مى شود و تجربه نشان داده است كه بسيارى از دردهاى موضعى با گرم كردن موضع تسكين مى يابد. بادكشى گرم در رفع اين دردها مؤثر است.
در طب سنتى بيمارى برص يا Vetiligoدر دسته ى بيمارى هاى بلغمى جاى مى گيرد. عده اى با اين استدلال كه بلغم سرد و تر و بادكش گرم و خشك است، يعنى دقيقاً ضد بلغم، بادكش متناوب دست كم ۴۰ جلسه يك روز در ميان را در از بين بردن ضايعات برص مؤثر مى دانند.
۱۴. البته اين مسأله قطعى است كه افزايش خون رسانى پوست توسط بادكش گذارى در رفع بسيارى از بيمارى هاى پوستى مؤثر است و تحقيقات پروفسور Von neisser نيز اين مسئله را تأييد مى كند.
۱۵. در زانوهايى كه دچار تورم، درد و تجمع مايع در مفصل شده اند (تجمع بلغم موضعى) با بادكش متناوب ۴۰ تا ۱۲۰ جلسه يك روز در ميان مى توان كم كم اين مايع را از محيط خارج كرد.
ياد آورى: در رفع بلغم موضعى و سيستميك بادكش گرم و خشك بهتر از بادكش سرد است.


پروفسور «شارل ليشتن تلر»، استاد تاريخ پزشكى در دانشگاه لوزان و هامبورگ در كتاب تاريخ پزشكى مى نويسد: «براى اين كه بدانيم به كجا مى رويم، بايد بدانيم كه از كجا مى آييم و براى اين كه بدانيم در كجا هستيم، بايد گذشته ى خود را بجوييم و ببينيم كه از كجا مى آييم.»
نابسامانى هاى پزشكى اخير، تا حد زيادى به اين علت است كه انسان، رابطه ى خود را با گذشته قطع كرده است و اگر كسى از گذشته ى پزشكى آگاه باشد، براى پيش رفت دانش پزشكى راه هاى تازه اى پيدا خواهد كرد.
سازمان بهداشت جهانى از حدود ۳۰ سال پيش، به منظور جامه ى عمل پوشاندن به شعار خود، يعنى «بهداشت براى همه تا سال ۲۰۰۰»، توسعه ى طب سنتى را مورد توجه قرار داده است. اين تصميم، بر دو پايه استوار است: اول، عدم دسترسى بسيارى از افراد به خدمات اوليه ى بهداشتى درمانى، كه در بعضى كشورها تا ۸۰ درصد جمعيت را شامل مى شود و دوم، عدم رضايت از درمان هاى طب جديد، به خصوص در رابطه با بيمارى هاى مزمن و عوارض جانبى داروهاى شيميايى.
به اين دليل، در سال ،۱۹۷۸ سازمان بهداشت جهانى، بيانيه اى در زمينه ى توسعه ى طب سنتى منتشر نمود. در اين بيانيه طب سنتى به طور خلاصه، اين گونه تعريف شده است: «مجموعه ى تمامى علوم نظرى و عملى كه در تشخيص طبى، پيش گيرى و درمان بيمارى هاى جسمى، ذهنى يا ناهنجارهاى اجتماعى به كار مى رود و به صورت گفتارى يا نوشتارى، از نسلى به نسل ديگر انتقال يافته باشد.»
يكى از روش هاى درمانى كه داراى سابقه ى چند هزار ساله مى باشد، «بادكش درمانى» است كه پزشكان از زمان هاى دور، در درمان بيمارى ها و دردها از آن بهره مى گرفتند.
در طب سنتى چين، تلفيقى بين «بادكش درمانى» و «طب سوزنى» صورت گرفته است و طبيبان چينى، در بسيارى موارد، جهت افزايش تأثير طب سوزنى،آن را همراه بادكش به كار مى برند. در طب سنتى ايران زمين نيز درمان با بادكش (حجامت گرم و خشك)، سابقه اى طولانى دارد و توسط پزشكان بزرگى چون «ابو على سينا»، «رازى»، «جرجانى» و بقيه، بارها جهت درمان بيمارى ها و درد هاى مختلف، تجويز شده است.
در طب كلاسيك و جديد نيز مطالعات فراوانى روى تأثيرات بادكش در درمان بيمارى ها و مكانيسم اين تأثيرات انجام شده است.
در اين ميان، مى توان به مطالعات فراوان دكتر «يوهان ابلر» (پزشك آلمانى) و پروفسور Von neisser اشاره كرد.
كتاب هاى فراوانى نيز در اين زمينه در سراسر جهان به چاپ رسيده است كه به عنوان نمونه، مى توان به Cuppiny thrapy نوشته ى پروفسور Il Kay chiraliاز انگلستان و كتاب هاى متعدد در مورد بادكش درمانى يا خلاء درمانى اشاره كرد.
در شبكه هاى علمى اينترنت نيز مقالات متعدد (بيش از ۲۶۰ هزار مورد) در اين زمينه موجود است كه با كلمات كليدى Air thrapy, cupping, Dry cupping مى توان آن ها را ملاحظه نمود. ساخت دستگاه هاى Cupping therapyكه در ايران به دستگاه «دردكش» K.D معروف است، استفاده از اين شيوه ى درمانى را براى عموم مردم آسان نموده است.
انواع بادكش
به طور كلى، بادكش به دو دسته ى گرم و سرد تقسيم مى شود. طبق نظر همه ى حكيمان و پزشكان، تأثير بادكش گرم در درمان دردها و بيمارى ها بيش تر از بادكش سرد است. در طب سنتى، از بادكش با عنوان «حجامت گرم و خشك» ياد مى شود. از اين جا كه دستگاه درد كش با مكانيسم سرد و خشك عمل مى كند، براى تكميل درمان، بهتر است محل مورد نظر را با حوله ى گرم، گرم كرده، سپس با استفاده از اين دستگاه اقدام به بادكش گذارى كرد.
در تمام دنيا، از جمله جامعه ى ما، در حال حاضر، تعداد بسيار زيادى از مردم به بيمارى هاى مختلف مبتلا هستند كه دردهاى ناشى از اين بيمارى ها، پزشك را مجبور مى كند كه به بيمار، داروهاى مسكن تجويز كند. عوارض ناشى از خود اين داروها، بيمارى هاى جديد را به وجود مى آورد كه گاهى بعد از تشخيص، غير قابل جبران مى باشد.
استفاده از دستگاه دردكش به عنوان روش درمان فيزيكى، در اين ميان، بسيار حايز اهميت است.
كاربرد درمانى و مكانيسم تأثير بادكش
بادكش گذارى با مكانيسم هاى متعددى باعث رفع دردها و درمان بيمارى هاى مختلف مى شود كه در زير به تعدادى از اين مكانيسم ها اشاره مى شود:
۱. يكى از علل درد و خستگى در قسمت هاى مختلف بدن تجمع بعضى مواد نظير اسيد لاكتيك و ساير مواد زايد سلولى در مويرگ هاى سطحى بدن است كه معمولا با اختلال در خون رسانى موضعى همراه است. بادكش با ايجاد خلاء باعث انبساط عروق سطحى، تجمع خون در موضع و افزايش خون رسانى موضعى مى شود. در نتيجه اكسيژن و غذاى بيش ترى به سلول ها رسيده، درد و خستگى رفع مى شود.
۲. افزايش خون رسانى موضعى با فراخوانى سلول هاى دفاعى و فاكتور هاى ضد التهاب خونى به موضع، باعث تسريع ترميم آسيب هاى بافتى و عفونت هاى موضعى مى شود. مثلا با بادكش كردن اطراف زخم هاى بستر مى توان به ترميم و بهبود اين زخم ها كمك شايانى كرد.
۳. بادكش با ايجاد خلاء در تخليه ى سموم و عفونت هاى موضعى مثلاً در گزيدگى با مار و عقرب كمك كننده است.
۴. بادكش با ايجاد فشار منفى باعث انبساط عضلانى شده و در رفع اسپاسم عضلانى كه علت بسيارى از دردهاى موضعى است، كمك كننده مى باشد.
۵. بادكش با تحريك روده ها و دستگاه گوارش در درمان برخى از بيمارى هاى گوارشى، نظير زخم معده، تنبلى روده و يبوست كمك كننده است.
۶. بادكش متناوب با جذب خون به عضلات در رفع لاغرى هاى موضعى و افزايش بافت ماهيچه اى موضع مؤثر است.
7. اگر علت چاقى تجمع موضعى چربى باشد، بادكش گرم در سوزاندن چربى هاى موضعى مؤثر است. (با مكانيسم فراخوان خون به ناحيه ى پرچربى)
۸. از فشار منفى ايجاد شده توسط بادكش مى توان در كنترل و تنظيم بعضى از خونريزى ها در بدن بهره گرفت. مثلاً در هايپر منوره (قاعدگى با خونريزى شديد) مى توان زير سينه ها را بادكش كرد. با اين عمل فشار خون از اندام تحتانى به سمت اندام فوقانى متوجه شده و از شدت خونريزى كاسته مى شود يا در خونريزى كم (هايپو منوره) با بادكش كردن ران ها و ساق پاها مى توان فشار خون را از قسمت هاى فوقانى به سمت اندام تحتانى متوجه ساخته و ميزان خونريزى را افزايش داد. يا در خون دماغ شديد با بادكش كردن اطراف ناف (در طرف خونريزى) فشار خون به قسمت هاى تحتانى منتقل شده و خون دماغ كم كم قطع مى شود.
۹. تعدادى از دردهاى عضلانى بر اثر درگير شدن اعصاب حسى بين ماهيچه ها يا بافت پيوندى سخت شده ايجاد مى شود. بنابراين با بادكش نمودن در بسيارى از موارد اين فشار از روى عصب برداشته شده و درد تسكين مى يابد.
۱۰. در رفع خواب رفتگى ها و گزگز اندام، بادكش با تسريع خون رسانى و اكسيژناسيون بافتى مؤثر مى باشد.
۱۱. عده اى از اطباء و حكما از فشار منفى بادكش جهت كمك به خروج سنگ هاى كليوى استفاده مى كنند. به اين صورت كه بعد از روغن مالى، مسير كليه ها را از طرف كليه به سمت مثانه بادكش متحرك مى كنند.
۱۲. در افرادى كه داراى طبع سرد و تر هستند و در اصطلاح طب سنتى بلغمى مزاجند، بادكش گرم و خشك كاربرد فراوانى دارد و جايگزين مناسبى براى حجامت (تر) مى باشد.
۱۳.طبق تعريف طب سنتى گاهى دردها بر اثر غلبه ى سردى بر بافت يا عضو ايجاد مى شود و تجربه نشان داده است كه بسيارى از دردهاى موضعى با گرم كردن موضع تسكين مى يابد. بادكشى گرم در رفع اين دردها مؤثر است.
در طب سنتى بيمارى برص يا Vetiligoدر دسته ى بيمارى هاى بلغمى جاى مى گيرد. عده اى با اين استدلال كه بلغم سرد و تر و بادكش گرم و خشك است، يعنى دقيقاً ضد بلغم، بادكش متناوب دست كم ۴۰ جلسه يك روز در ميان را در از بين بردن ضايعات برص مؤثر مى دانند.
۱۴. البته اين مسأله قطعى است كه افزايش خون رسانى پوست توسط بادكش گذارى در رفع بسيارى از بيمارى هاى پوستى مؤثر است و تحقيقات پروفسور Von neisser نيز اين مسئله را تأييد مى كند.
۱۵. در زانوهايى كه دچار تورم، درد و تجمع مايع در مفصل شده اند (تجمع بلغم موضعى) با بادكش متناوب ۴۰ تا ۱۲۰ جلسه يك روز در ميان مى توان كم كم اين مايع را از محيط خارج كرد.
ياد آورى: در رفع بلغم موضعى و سيستميك بادكش گرم و خشك بهتر از بادكش سرد است.
- پست: 3051
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 351 بار
- سپاسهای دریافتی: 1579 بار
- تماس:
بادكش درمانى Cupping therapy در روايات
در بيش تر كشورهاى توسعه يافته، طب سنتى و مكمل را تعداد زيادى از افراد اين جوامع پذيرفته اند. به طورى كه ۴۸درصد مردم استراليا، ۷۰درصد جمعيت كانادا، ۴۲درصد مردم آمريكا، ۳۸درصد مردم بلژيك و ۷۵ درصد جامعه ى فرانسه، دست كم يك مرتبه در سال از خدمات طب مكمل بهره مى برند.
در آلمان ۷۷درصد كلينيك هاى ضد درد از طب سوزنى يا بادكش سرد استفاده مى كنند و امروزه وسايل پيشرفته در خصوص حجامت و بادكش و طب سوزنى و ... ساخته شده است كه جزو صنايع پزشكى محسوب شده و درصد قابل توجهى را به خود اختصاص داده اند.
در حقيقت اگر تاريخ تحولات پزشكى با وضع كنونى آن درهم آميخته شود، براى پيشرفت پزشكى راه هايى تازه پيدا مى شود.چ
به عقيده ى ابن سينا، بهترين مكتب پزشكى آن است كه به دارو نياز نداشته باشد.
در روايات مختلف نيز پرهيز از دارو تا زمانى كه بدن بتواند درد را تحمل كند، از اولويت برخوردار است.
رسول گرامى اسلام(ص) در اين باره مى فرمايد: «تَجَنَّبِ الدَّواءُ مَا احتَمَلَ بَدَنُكَ الدّاء فَاذا لَم يَحتَمِل الدّاء فالدّواء.»
(تا زمانى كه بدن تو تحمل درد را دارد، از دارو بپرهيز و زمانى كه ديگر تحمل آن را نداشت، از دارو استفاده كن.)
از حضرت امام على(ع) نقل شده كه فرمودند: «إمشِ بِدائكَ ما مَشى بِك.» (تا زمانى كه بيمارى با تو مى سازد، تو نيز با آن بساز.)
حضرت امام كاظم(ع) در باره ى زود پناه بردن به دارو مى فرمايد: «لَيسَ مِن دواء الاّ و هو يهيّج داء و لَيسَ شى فى البَدَن انفع من إمساك اليَه الاّ عمّا يَحتاج اليَه.»
(هيچ دارويى نيست، مگر آن كه خود بيمارى تازه اى را دامن مى زند. براى بدن چيزى سودمندتر از پرهيز و خوردن غذا در حد نياز بدن نيست.)
در روايت ديگر از حضرت امام كاظم(ع) آمده است كه: «إدفَعوا مُعالِجَة الأطِباء ما اندفَع الداء عَنكُم، فَاِنَّه بِمَنزلَة البِناء، قليلُه يَجُرُّ الى كثيره.»
(تا زمانى كه بيمارى خود به خود از شما برطرف مى شود به معالجه پزشكان روى نياوريد، زيرا كار طبيب مانند بنّاست كه اندك كار او به كار بسيار منجر مى شود.)
در روايت ديگر از امام على(ع) آمده است: «يا اَيهاالناس تَداوَوا، فَان الله تعالى لَم يَخلُق داء الاّ خَلَقَ لَه شَفا. الاّ السّام و السّامُ الموت.»
(اى مردم! خود را درمان كنيد، زيرا خداى تعالى هيچ دردى نيافريده. مگر آن كه برايش شفا نيز آفريد به جز مرگ.)
نتيجه اى كه از روايات مختلف گرفته مى شود، اين است كه (بسته به نوع بيمارى ها) قبل از مصرف دارو به تحمل بدن بايد نگاه شود و از مصرف سريع دارو پرهيز شود تا دچار بيمارى هايى كه از داروها به وجود مى آيد، نشويم. و زمانى كه بيمارى بر سلامتى غلبه نمود، از روش هاى مختلف و مناسب و با احتياط لازم، براى بهبودى بدن بهره بجوييم.
در روايات، جهت درمان بيمارى ها، شيوه هاى مختلفى بيان شده است. برخى از راه هاى درمانى، استفاده از درمان فيزيكى، بدون استفاده از دارو توصيه مى شود. مانند: پرهيز، حجامت گرم و تر و حجامت گرم و خشك و ماساژ درمانى.
در برخى از راه هاى درمانى استفاده از داروهاى گياهى سفارش شده است و مسلماً احتياط در استفاده از هركدام از آن ها، شرط اساسى در درمان بيمارى مى باشد.
از آن جا كه بادكش درمانى (Cupping therapy)، يكى از راه هاى مقابله و پيش گيرى از بيمارى ها مى باشد، از جمله مواردى است كه به صورت فيزيكى بدون استفاده از دارو، يكى از راه هاى درمان بيمارى هاست.
انواع بادكش گذارى
بادكش ثابت:
در اين روش، ليوان يا ليوان ها در طول مدت زمان مشخصى به طور ثابت روى پوست بدن بيمار قرار مى گيرند و پس از تمام شدن زمان بادكش از بدن جدا مى شوند. مثلاً باكش وسيع كتف و كمر كه در درمان كمردردها و رفع خستگى مزمن كاربرد دارد.
بادكش متناوب (منقطع):
گاهى براى جلوگيرى از كبودى موضع يا براى جلوگيرى از عوارض بادكش هاى خاص، مثلاً روى پوست صورت و گونه، از بادكش متناوب استفاده مى شود، به اين صورت كه پس از ايجاد خلاء و ثابت شدن ليوان روى پوست پس از ۳ تا ۵ ثانيه، ليوان از روى پوست جدا شده، دوباره هواگيرى مى شود و روى پوست گذاشته مى شود، عمل تثبيت و جدا كردن ليوان بين ۲۰ تا ۴۰ مرحله تكرار مى شود.
از اين روش بادكش مى توان در آماده كردن موضع حجامت تر و بادكش نقاط مختلف صورت استفاده كرد.
بادكش متحرك يا لغزان:
در بادكش متحرك، قبل از بادكش گذارى، موضع را روغن مالى مى كنيم (جهت روغن مالى مى توان از روغن هاى طبيعى، نظير روغن زيتون، روغن كنجد، روغن بادام تلخ يا روغن سياه دانه استفاده كرد.) پس از روغن مالى، بادكش را روى بدن ثابت مى كنيم و سپس به آرامى آن را با دست روى بدن به حركت درمى آوريم. اين عمل باعث گرمى (سرخى) موضعى مى شود و در رفع اسپاسم هاى عضلانى و خستگى مفرط بسيار مؤثر است.
تذكر۱: در بادكش متحرك افرادى كه داراى جوش هاى متعدد پوستى هستند احتياط كنيد.
تذكر۲: در تمام بادكش ها حتماً از ليوان هاى سالم و بدون ترك استفاده كنيد. زيرا لبه هاى ترك خورده و شكسته ى ليوان ممكن است بريدگى هاى شديد ايجاد كند.
تذكر۳: كبودى هاى ناشى از بادكش واكنش طبيعى بدن است و جاى نگرانى ندارد و در ۵ تا ۱۰ روز كاملاً رفع مى شود. براى رفع سريع تر اين كبودى ها مى شود از ماساژ موضع بادكش بلافاصله پس از بادكش گذارى بهره گرفت.
«با كنترل پوست بيمار و تنظيم مدت بادكش از كبودى شديد پوست جلوگيرى كنيد.»
تذكر۴: در صورتى كه بيمار در موقع بادكش گذارى دچار حالات تهوع و سرگيجه و عرق سرد شد، بلافاصله بادكش را از بدن جدا كنيد و بيمار را به پهلوى راست بخوابانيد و پاهاى او را به داخل شكم خم كنيد. علايم نام برده در چند دقيقه كاملاً رفع خواهند شد.
براى رفع سريع تر علايم مى توانيد از يك قاشق عسل خوراكى به صورت مكيدن يا يك ليوان شربت عسل استفاده كنيد.
تذكر۵: ايجاد تاول روى پوست بيمار پس از بادكش گذارى چند علت عمده دارد:
ـ ضعف و سستى پوست بيمار؛
ـ زياد بودن فشار منفى ايجاد شده؛
ـ طولانى بودن مدت زمان بادكش؛
بنابراين با كنترل وضعيت پوست در مدت زمان بادكش و تنظيم مدت زمان بادكش و ميزان خلاى ايجاد شده، مى شود تا حد زيادى از اين مسأله جلو گيرى كرد.
تذكر۶: ميزان بادكش در افراد لاغر و ضعيف، كم تر از افراد چاق بايد باشد، زيرا بادكش شديد پوست افراد لاغر باعث تورم بافتى (التهاب) و اسپاسم (گرفتگى) عضلانى اين افراد مى شود.
امروزه جهت بادكش درمانى، دستگاه هاى Cupping therapy(درد كش) ساخته شده است كه طرز استفاده از اين دستگاه به اين صورت مى باشد:
جهت استفاده از دستگاه دردكش، ابتدا موضع بادكش را با روغن هايى مثل: روغن زيتون، روغن سياهدانه يا روغن بادام تلخ به مدت ۵ دقيقه ماساژ دهيد. سپس دستگاه مكنده را به پشت ليوان متصل كرده و با چند بار مكش با ايجاد خلاء ليوان را روى بدن ثابت كنيد.
سپس دستگاه مكنده را از ليوان جدا كرده و جهت اطمينان دريچه ى ليوان را كمى به داخل فشار دهيد. مدت زمان لازم براى بادكش گذارى به طور متوسط ۱۰ دقيقه است و البته اين زمان براى كودكان و بعضى از بيماران كه داراى پوستى سست و نازك هستند تا ۵ دقيقه كاهش مى يابد.
ـ مدت زمان بادكش تيروئيد و كبد كم تر از ۱۰ دقيقه است؛
ـ در صورت مشاهده ى كبودى زياد يا تاول هاى پوستى كوچك، بادكش را خاتمه دهيد؛
ـ در صورت ايجاد تاول به هيچ وجه آن ها را دستكارى نكنيد و با عسل روى آن ها را پانسمان نماييد؛
ـ جهت ايجاد خلاء مناسب در افرادى كه بدنى پر مو دارند، بهتر است موهاى موضع بادكش، قبل از بادكش گذارى تراشيده شود؛
ـ بعد از اتمام مدت زمان لازم، با كشيدن سوپاپ انتهاى ليوان، آن را از بدن جدا مى كنيم. جهت رفع كبودى احتمالى مى شود موضع را كمى ماساژ داد، جهت جلوگيرى از انتقال بيمارى هاى قارچى و پوستى بهتر است هر فرد از ليوان مخصوص خود براى بادكش استفاده كند و در صورت در دسترس نبودن ليوان ها را قبل از استفاده ى مجدد ضد عفونى كنيد.
جهت افزايش عمر مفيد دستگاه هر چند وقت يك بار قطعات دستگاه را باز كنيد، تميز و روغن كارى كنيد و دوباره مورد استفاده قرار دهيد.
ـ دوره ى درمان با بادكش به طور متوسط ۷ تا ۱۴ جلسه ى يك روز در ميان است و در بعضى بيمارى هاى مزمن تا ۴۰ جلسه نيز بايد ادامه يابد.
منابع:
ارقام و آمار اين نوشتار، برگرفته از سايت سازمان بهداشت جهانى و كتابخانه ى ملى آمريكاست.
«ميزان الحكمة» نوشته ى «محمد رى شهرى» صفحه ى ۱۷۸۶
«موسوعة الاحاديث الطبية» نوشته ى «محمد رى شهرى» صفحه ى ۶۶ و۶۷
«آشنايى با بادكش درمانى» تأليف دكتر «روزگارى»
در بيش تر كشورهاى توسعه يافته، طب سنتى و مكمل را تعداد زيادى از افراد اين جوامع پذيرفته اند. به طورى كه ۴۸درصد مردم استراليا، ۷۰درصد جمعيت كانادا، ۴۲درصد مردم آمريكا، ۳۸درصد مردم بلژيك و ۷۵ درصد جامعه ى فرانسه، دست كم يك مرتبه در سال از خدمات طب مكمل بهره مى برند.
در آلمان ۷۷درصد كلينيك هاى ضد درد از طب سوزنى يا بادكش سرد استفاده مى كنند و امروزه وسايل پيشرفته در خصوص حجامت و بادكش و طب سوزنى و ... ساخته شده است كه جزو صنايع پزشكى محسوب شده و درصد قابل توجهى را به خود اختصاص داده اند.
در حقيقت اگر تاريخ تحولات پزشكى با وضع كنونى آن درهم آميخته شود، براى پيشرفت پزشكى راه هايى تازه پيدا مى شود.چ
به عقيده ى ابن سينا، بهترين مكتب پزشكى آن است كه به دارو نياز نداشته باشد.
در روايات مختلف نيز پرهيز از دارو تا زمانى كه بدن بتواند درد را تحمل كند، از اولويت برخوردار است.
رسول گرامى اسلام(ص) در اين باره مى فرمايد: «تَجَنَّبِ الدَّواءُ مَا احتَمَلَ بَدَنُكَ الدّاء فَاذا لَم يَحتَمِل الدّاء فالدّواء.»
(تا زمانى كه بدن تو تحمل درد را دارد، از دارو بپرهيز و زمانى كه ديگر تحمل آن را نداشت، از دارو استفاده كن.)
از حضرت امام على(ع) نقل شده كه فرمودند: «إمشِ بِدائكَ ما مَشى بِك.» (تا زمانى كه بيمارى با تو مى سازد، تو نيز با آن بساز.)
حضرت امام كاظم(ع) در باره ى زود پناه بردن به دارو مى فرمايد: «لَيسَ مِن دواء الاّ و هو يهيّج داء و لَيسَ شى فى البَدَن انفع من إمساك اليَه الاّ عمّا يَحتاج اليَه.»
(هيچ دارويى نيست، مگر آن كه خود بيمارى تازه اى را دامن مى زند. براى بدن چيزى سودمندتر از پرهيز و خوردن غذا در حد نياز بدن نيست.)
در روايت ديگر از حضرت امام كاظم(ع) آمده است كه: «إدفَعوا مُعالِجَة الأطِباء ما اندفَع الداء عَنكُم، فَاِنَّه بِمَنزلَة البِناء، قليلُه يَجُرُّ الى كثيره.»
(تا زمانى كه بيمارى خود به خود از شما برطرف مى شود به معالجه پزشكان روى نياوريد، زيرا كار طبيب مانند بنّاست كه اندك كار او به كار بسيار منجر مى شود.)
در روايت ديگر از امام على(ع) آمده است: «يا اَيهاالناس تَداوَوا، فَان الله تعالى لَم يَخلُق داء الاّ خَلَقَ لَه شَفا. الاّ السّام و السّامُ الموت.»
(اى مردم! خود را درمان كنيد، زيرا خداى تعالى هيچ دردى نيافريده. مگر آن كه برايش شفا نيز آفريد به جز مرگ.)
نتيجه اى كه از روايات مختلف گرفته مى شود، اين است كه (بسته به نوع بيمارى ها) قبل از مصرف دارو به تحمل بدن بايد نگاه شود و از مصرف سريع دارو پرهيز شود تا دچار بيمارى هايى كه از داروها به وجود مى آيد، نشويم. و زمانى كه بيمارى بر سلامتى غلبه نمود، از روش هاى مختلف و مناسب و با احتياط لازم، براى بهبودى بدن بهره بجوييم.
در روايات، جهت درمان بيمارى ها، شيوه هاى مختلفى بيان شده است. برخى از راه هاى درمانى، استفاده از درمان فيزيكى، بدون استفاده از دارو توصيه مى شود. مانند: پرهيز، حجامت گرم و تر و حجامت گرم و خشك و ماساژ درمانى.
در برخى از راه هاى درمانى استفاده از داروهاى گياهى سفارش شده است و مسلماً احتياط در استفاده از هركدام از آن ها، شرط اساسى در درمان بيمارى مى باشد.
از آن جا كه بادكش درمانى (Cupping therapy)، يكى از راه هاى مقابله و پيش گيرى از بيمارى ها مى باشد، از جمله مواردى است كه به صورت فيزيكى بدون استفاده از دارو، يكى از راه هاى درمان بيمارى هاست.
انواع بادكش گذارى
بادكش ثابت:
در اين روش، ليوان يا ليوان ها در طول مدت زمان مشخصى به طور ثابت روى پوست بدن بيمار قرار مى گيرند و پس از تمام شدن زمان بادكش از بدن جدا مى شوند. مثلاً باكش وسيع كتف و كمر كه در درمان كمردردها و رفع خستگى مزمن كاربرد دارد.
بادكش متناوب (منقطع):
گاهى براى جلوگيرى از كبودى موضع يا براى جلوگيرى از عوارض بادكش هاى خاص، مثلاً روى پوست صورت و گونه، از بادكش متناوب استفاده مى شود، به اين صورت كه پس از ايجاد خلاء و ثابت شدن ليوان روى پوست پس از ۳ تا ۵ ثانيه، ليوان از روى پوست جدا شده، دوباره هواگيرى مى شود و روى پوست گذاشته مى شود، عمل تثبيت و جدا كردن ليوان بين ۲۰ تا ۴۰ مرحله تكرار مى شود.
از اين روش بادكش مى توان در آماده كردن موضع حجامت تر و بادكش نقاط مختلف صورت استفاده كرد.
بادكش متحرك يا لغزان:
در بادكش متحرك، قبل از بادكش گذارى، موضع را روغن مالى مى كنيم (جهت روغن مالى مى توان از روغن هاى طبيعى، نظير روغن زيتون، روغن كنجد، روغن بادام تلخ يا روغن سياه دانه استفاده كرد.) پس از روغن مالى، بادكش را روى بدن ثابت مى كنيم و سپس به آرامى آن را با دست روى بدن به حركت درمى آوريم. اين عمل باعث گرمى (سرخى) موضعى مى شود و در رفع اسپاسم هاى عضلانى و خستگى مفرط بسيار مؤثر است.
تذكر۱: در بادكش متحرك افرادى كه داراى جوش هاى متعدد پوستى هستند احتياط كنيد.
تذكر۲: در تمام بادكش ها حتماً از ليوان هاى سالم و بدون ترك استفاده كنيد. زيرا لبه هاى ترك خورده و شكسته ى ليوان ممكن است بريدگى هاى شديد ايجاد كند.
تذكر۳: كبودى هاى ناشى از بادكش واكنش طبيعى بدن است و جاى نگرانى ندارد و در ۵ تا ۱۰ روز كاملاً رفع مى شود. براى رفع سريع تر اين كبودى ها مى شود از ماساژ موضع بادكش بلافاصله پس از بادكش گذارى بهره گرفت.
«با كنترل پوست بيمار و تنظيم مدت بادكش از كبودى شديد پوست جلوگيرى كنيد.»
تذكر۴: در صورتى كه بيمار در موقع بادكش گذارى دچار حالات تهوع و سرگيجه و عرق سرد شد، بلافاصله بادكش را از بدن جدا كنيد و بيمار را به پهلوى راست بخوابانيد و پاهاى او را به داخل شكم خم كنيد. علايم نام برده در چند دقيقه كاملاً رفع خواهند شد.
براى رفع سريع تر علايم مى توانيد از يك قاشق عسل خوراكى به صورت مكيدن يا يك ليوان شربت عسل استفاده كنيد.
تذكر۵: ايجاد تاول روى پوست بيمار پس از بادكش گذارى چند علت عمده دارد:
ـ ضعف و سستى پوست بيمار؛
ـ زياد بودن فشار منفى ايجاد شده؛
ـ طولانى بودن مدت زمان بادكش؛
بنابراين با كنترل وضعيت پوست در مدت زمان بادكش و تنظيم مدت زمان بادكش و ميزان خلاى ايجاد شده، مى شود تا حد زيادى از اين مسأله جلو گيرى كرد.
تذكر۶: ميزان بادكش در افراد لاغر و ضعيف، كم تر از افراد چاق بايد باشد، زيرا بادكش شديد پوست افراد لاغر باعث تورم بافتى (التهاب) و اسپاسم (گرفتگى) عضلانى اين افراد مى شود.
امروزه جهت بادكش درمانى، دستگاه هاى Cupping therapy(درد كش) ساخته شده است كه طرز استفاده از اين دستگاه به اين صورت مى باشد:
جهت استفاده از دستگاه دردكش، ابتدا موضع بادكش را با روغن هايى مثل: روغن زيتون، روغن سياهدانه يا روغن بادام تلخ به مدت ۵ دقيقه ماساژ دهيد. سپس دستگاه مكنده را به پشت ليوان متصل كرده و با چند بار مكش با ايجاد خلاء ليوان را روى بدن ثابت كنيد.
سپس دستگاه مكنده را از ليوان جدا كرده و جهت اطمينان دريچه ى ليوان را كمى به داخل فشار دهيد. مدت زمان لازم براى بادكش گذارى به طور متوسط ۱۰ دقيقه است و البته اين زمان براى كودكان و بعضى از بيماران كه داراى پوستى سست و نازك هستند تا ۵ دقيقه كاهش مى يابد.
ـ مدت زمان بادكش تيروئيد و كبد كم تر از ۱۰ دقيقه است؛
ـ در صورت مشاهده ى كبودى زياد يا تاول هاى پوستى كوچك، بادكش را خاتمه دهيد؛
ـ در صورت ايجاد تاول به هيچ وجه آن ها را دستكارى نكنيد و با عسل روى آن ها را پانسمان نماييد؛
ـ جهت ايجاد خلاء مناسب در افرادى كه بدنى پر مو دارند، بهتر است موهاى موضع بادكش، قبل از بادكش گذارى تراشيده شود؛
ـ بعد از اتمام مدت زمان لازم، با كشيدن سوپاپ انتهاى ليوان، آن را از بدن جدا مى كنيم. جهت رفع كبودى احتمالى مى شود موضع را كمى ماساژ داد، جهت جلوگيرى از انتقال بيمارى هاى قارچى و پوستى بهتر است هر فرد از ليوان مخصوص خود براى بادكش استفاده كند و در صورت در دسترس نبودن ليوان ها را قبل از استفاده ى مجدد ضد عفونى كنيد.
جهت افزايش عمر مفيد دستگاه هر چند وقت يك بار قطعات دستگاه را باز كنيد، تميز و روغن كارى كنيد و دوباره مورد استفاده قرار دهيد.
ـ دوره ى درمان با بادكش به طور متوسط ۷ تا ۱۴ جلسه ى يك روز در ميان است و در بعضى بيمارى هاى مزمن تا ۴۰ جلسه نيز بايد ادامه يابد.
منابع:
ارقام و آمار اين نوشتار، برگرفته از سايت سازمان بهداشت جهانى و كتابخانه ى ملى آمريكاست.
«ميزان الحكمة» نوشته ى «محمد رى شهرى» صفحه ى ۱۷۸۶
«موسوعة الاحاديث الطبية» نوشته ى «محمد رى شهرى» صفحه ى ۶۶ و۶۷
«آشنايى با بادكش درمانى» تأليف دكتر «روزگارى»
-
- پست: 807
- تاریخ عضویت: شنبه ۶ اسفند ۱۳۸۴, ۱:۲۳ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 66 بار
- تماس:
- پست: 3051
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 351 بار
- سپاسهای دریافتی: 1579 بار
- تماس:
در فضيلت و آداب حجامت
فضيلت و آداب حجامت
برگرفته از كتاب حليه
ه سند صحيح از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه دوا چهار چيز است، حجامت و دوا در بينى چكانيدن و حقنه كردن و قى كردن.
در حديث ديگر منقول است كه آنحضرت گذشتند بر جماعتى كه حجامت مى كردند، فرمودند كه چه مى شد شما را اگر تأخير مى كرديد تا پسين روز يكشنبه كه درد را بيشتر از بدن مى كشد.
در حديث ديگر فرمود كه حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) در روز دوشنبه بعد از عصر حجامت كردند، باجرت حجام گندم دادند.
در حديث ديگر فرمود كه: حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) روز دوشنبه بعد از عصر حجامت مى كردند، و فرمود كه حجامت كردن در آخر روز دوشنبه درد را از بدن مى كشد كشيدنى.
در روايت ديگر منقول است كه: شخصى ديد كه حضرت امام موسى (عليه السلام)در روز جمعه حجامت مى كردند، گفت فداى تو شوم در روز جمعه حجامت مى كنى؟ حضرت فرمود كه هرگاه خون زيادتى كند بر تو خواه در شب و خواه در روز آية الكرسى بخوان و حجامت بكن.
از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) منقول است كه: هر كه حجامت كند در روز سه شنبه هفدهم يا چهاردهم يا بيست و يكم ماه او را شفا دهد از دردهاى همه سال، شفا بخشد او را از دردسر و درد دندان و ديوانگى و خوره و پيسى.
در روايت ديگر منقول است كه: شخصى ديد كه حضرت امام على نقى (عليه السلام)در روز چهارشنبه حجامت مى كردند، گفت كه اهل مكه و مدينه از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) روايت مى كنند كه هر كه در روز چهارشنبه حجامت كند، پيس شود ملامت نكند مگر خود را فرمود كه دروغ مى گويند، كسى پيس مى شود كه مادرش در حيض به او حامله شده باشد.
از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه: هر كه خواهد حجامت كند بايد كه در روز پنجشنبه حجامت كند، بدرستى كه در هر پسين جمعه خون از جاى خود حركت مى كند، از ترس قيامت و بجاى خود بر نمى گردد تا صبح روز پنجشنبه، فرمود كه هر كه حجامت كند در روز پنجشنبه از آخر ماه در اول روز دردها را از بدنش مى كشد.
در حديث ديگر فرمود كه چون حجامت كنى و خون از محل حجامت بيرون آيد، پس بگو پيش از آنكه حجمه را بريزند بِسْم اللّهِ اَعُوذُ بِاللّهِ الْكَريمِ فى حَجامَتى هذِهِ مَنَ الْعَيْنِ فى الدَّمِ وَ مِنْ كُلّ سُوء.
در حديث ديگر فرمود كه: حضرت رسول حجامت در سر و در ميان هر دو كتف و در پشت گردن مى كردند، يكى را نافعه مى ناميدند، ديگرى را مغيثه يعنى به فرياد رسنده و سيم را منقذه يعنى خلاص كننده از بلاها.
در روايت ديگر فرمود كه: منقذه آنستكه از سر بينى شبر كنى به جانب بالا و به هر جاى سر كه برسد در آنجا حجامت كنى.
در روايت معتبر منقول است كه: حضرت امام موسى (عليه السلام) در روز چهارشنبه حجامت مى كردند، تب برطرف نشد، پس در روز جمعه حجامت كردند و تب برطرف شد.
از حضرت امام رضا (عليه السلام) منقول است كه: هر كه در چهارشنبه آخر ماه حجامت بكند، براى رد بر اهل طيره عافيت يابد از هر بلائى و محفوظ ماند از هر دردى و محل حجامتش سبز نشود.
در روايت ديگر منقول است كه: حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) بعد از عصر حجامت كردند، از حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) منقول است كه: حجامت كردن بدن را صحيح مى كند، عقل را محكم مى كند، فرمود كه حجامت مكنيد در روز چهارشنبه كه روز جمعه ساعتى هست كه هر كه در آن ساعت حجامت كند، بميرد.
در حديث ديگر فرمود كه: روز سه شنبه روز خون گرفتن است.
در روايت ديگر از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) نهى وارد شده است از حجامت كردن در روز چهارشنبه و از حضرت امام موسى منقول است كه: در روز پنجشنبه حجامت بكند.
به سند معتبر از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) منقول است كه اگر در چيزى شفا هست در شيشه حجام و در خوردن عسل است، فرمود كه نيكو عادتى است حجامت ديده را جلا مى دهد و دردها را مى برد.
منقول است كه حضرت صادق (عليه السلام) فرمود كه: جبرئيل براى حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) مسواك و حجامت را آورد. در فقه الرضا مذكور است، كه چون اراده حجامت كنى چهار زانو در پيش حجام بنشين و بگو بِسْمِ اللّهِ الَّحْمنِ الرَّحيمِ اَعُوذُ بِاللّهِ الْكَريمِ فى حَجامَتى مِنَ الْعَيْنِ فى الدَّمِ وَ مِنْ كُلّ سُوء وَ اَعْلال وَ اَمْراض وَ اَسْقام وَ اَوُجاع وَ اَسْألُكَ الْعافِيَةَ وَ الْمُعافاةَ وَ الشَّفاءَ مِنْ كُلِّ داء.
در حديث ديگر منقول است: به حضرت صادق عرض كردند، كه مردم بد مى دانند حجامت را در روز شنبه و چهارشنبه فرمود كه حضرت رسول فرمود، كه هرگاه كسى زيادتى خون در خود يابد البته حجامت كند كه مبادا او را بكشد، فرمود، هر كه اول سه شنبه ايكه آدرماه رومى است كه اول بهار است، حجامت كند باعث صحت بدن او مى شود.
حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام) فرمود كه: حضرت رسول را هيچ آزارى بهم نمى رسيد مگر آنكه پناه به حجامت مى بردند.
در حديث ديگر فرمود كه: حجامت سر شفاى همه دردهاست بغير از مرگ.
در حديث ديگر فرمود كه: هر كه نظر كند به اول حجمه كه از خون او بريزند امان مى يابد از درد چشم تا حجامت ديگر.
در روايتى از حضرت صادق منقول است كه: چون حضرت رسول حجامت مى كردند، بآب سرد غسل مى كردند تا حرارت خون را فرو نشاند.
در حديث ديگر فرمود كه حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) اول در پشت گردن حجامت مى كردند، پس جبرئيل آمد و امر كرد آنحضرت را به حجامت ميان دو كتف.
در حديث ديگر مروى است كه: حضرت صادق (عليه السلام) حجامت كردند و بعد از حجامت سه پارچه قند با نبات طلبيدند و تناول نمودند، فرمودند كه خون صافى را متولد مى كند، حرارت را قطع مى كند.
از حضرت امام على نقى (عليه السلام) منقول است كه: انار شيرين بعد از حجامت خون را ساكن مى كند، خون اندرون را صاف مى كند.
از حضرت صادق منقول است كه: حجامت روز شنبه باعث ضعف مى شود.
در روايت ديگر منقول است كه: بسيار بود حضرت امام رضا (عليه السلام) در ميان شب زيادتى خون مى يافتند، در آنوقت حجامت مى كردند.
از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه: در ماه مبارك رمضان بهتر آن است كه حجامت را در شب بكنند، فرمود كه حجامت ما در روز يكشنبه است، حجامت شيعيان ما در روز دوشنبه است، فرمود كه زينهار كه ناشتا حجامت مكن تا اندك چيزى بخورى كه بيشتر باعث بيرون آمدن خون و قوت بدن مى شود، فرمود كه چون بعد از اكل حجامت كنند خون جمع مى شود و خون فاسد را بيرون مى كند، اگر پيش از اكل باشد خون صالح بيرون مى رود و خون فاسد در بدن مى ماند. زيد شحام مى گويد كه به خدمت حضرت صادق (عليه السلام)بودم، كه حجام را طلبيدند و فرمودند كه محجمه خود را بشو و بند كن پس انارى طلبيدند و تناول فرمودند، چون از حجامت فارغ شدند انار ديگر طلبيدند و تناول فرمودند، گفتند كه خوردن انار در اين وقت صفرا را فرو مى نشاند.
حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام) از ابوبصير پرسيدند، كه مردم بعد از حجامت چه چيز مى خورند؟ گفت برگ كاسنى و سركه، فرمود كه باكى نيست.
از حضرت امام موسى (عليه السلام) منقول است كه: كسى خواهد حجامت كند در روز شنبه حجامت بكند، فرمود كه حجامت كردن در روز يكشنبه شفاى هر درد است.
در روايتى وارد شده كه نبايد حجامت كرد، در روز چهارشنبه هرگاه قمر در عقرب باشد.
از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه: روز پنجشنبه خون در موضع حجامت جمع مى شود. پس چون ظهر شد در بدن متفرق مى شود، پس حجامت را پيش از ظهر بكنيد.
در حديث ديگر نهى فرموده از حجامت كردن در وقت ظهر روز جمعه.
از حضرت امام موسى (عليه السلام) منقول است كه: در هفتم ماه حزيران رومى كه در اوايل تابستان است، حجامت بكن، اگر نشود در چهاردهم بكن.
حضرت صادق (عليه السلام) فرمود كه حجامت را در آخر روز بجا آوريد.
از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) منقول اس كه حجامت در گودى پشت سر موجب غلبه فراموشى است.
حضرت صادق فرمود كه: حجامت سر به فرياد رسنده است و براى هر دردى نافع است، غير از مرگ پس از هر دو طرف ابرو شبر كردند بجانب پشت و باآنجا كه انگشتها مى رسيد نشان داد، كه آنجا حجامت مى بايد كرد.
در روايت ديگر منقول است كه: در روز سه شنبه ساعتى هست كه اگر حجامت در آن ساعت اتفاق افتد، خون بند نمى شود تا بميرد، فرمود كه هر كه در وقت ظهر روز جمعه حجامت كند و بلائى به او برسد ملامت نكند مگر خود را.
در حديث ديگر فرمود كه آية الكرسى بخوان و در هر روز كه خواهى حجامت كن و فرمود كه حجامت سر نافع است، براى ديوانگى و خوره و پيسى و درد دندان.
در حديث ديگر تاريكى چشم و دردسر و غلبه خواب. و فرمود كه چون طفل چهارماهه شود هر ماه يك مرتبه او را حجامت كنيد در گودى پشت سر كه لعابش را خشك مى كند، حرارت را از سر و بدنش مى كشد. منقول است كه حضرت امام محمّد تقى (عليه السلام) طبيبى طلبيدند، فرمودند كه رگ كف دست را بگشايد.
منقول است كه: شخصى به حضرت صادق (عليه السلام) شكايت كرد از درد جگر حضرت او را فصد پا فرمود، شخصى ديگر شكايت كرد از خارش بدن فرمود كه سه مرتبه هر دو پا را حجامت كن در پشت پا يا در ميان كعب و بند پا.
شخصى به حضرت موسى (عليه السلام) شكايت كرد از جرب فرمود كه فصد پاى راست بكن و بقدر دو درهم روغن بادام شيرين بر روى آب كشك بريز و بخور و ماهى و سركه مخور، شخصى ديگر به حضرت صادق شكايت كرد از جرب فرمود كه رگ اكحل را بگشا.
برگرفته از كتاب حليه
ه سند صحيح از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه دوا چهار چيز است، حجامت و دوا در بينى چكانيدن و حقنه كردن و قى كردن.
در حديث ديگر منقول است كه آنحضرت گذشتند بر جماعتى كه حجامت مى كردند، فرمودند كه چه مى شد شما را اگر تأخير مى كرديد تا پسين روز يكشنبه كه درد را بيشتر از بدن مى كشد.
در حديث ديگر فرمود كه حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) در روز دوشنبه بعد از عصر حجامت كردند، باجرت حجام گندم دادند.
در حديث ديگر فرمود كه: حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) روز دوشنبه بعد از عصر حجامت مى كردند، و فرمود كه حجامت كردن در آخر روز دوشنبه درد را از بدن مى كشد كشيدنى.
در روايت ديگر منقول است كه: شخصى ديد كه حضرت امام موسى (عليه السلام)در روز جمعه حجامت مى كردند، گفت فداى تو شوم در روز جمعه حجامت مى كنى؟ حضرت فرمود كه هرگاه خون زيادتى كند بر تو خواه در شب و خواه در روز آية الكرسى بخوان و حجامت بكن.
از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) منقول است كه: هر كه حجامت كند در روز سه شنبه هفدهم يا چهاردهم يا بيست و يكم ماه او را شفا دهد از دردهاى همه سال، شفا بخشد او را از دردسر و درد دندان و ديوانگى و خوره و پيسى.
در روايت ديگر منقول است كه: شخصى ديد كه حضرت امام على نقى (عليه السلام)در روز چهارشنبه حجامت مى كردند، گفت كه اهل مكه و مدينه از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) روايت مى كنند كه هر كه در روز چهارشنبه حجامت كند، پيس شود ملامت نكند مگر خود را فرمود كه دروغ مى گويند، كسى پيس مى شود كه مادرش در حيض به او حامله شده باشد.
از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه: هر كه خواهد حجامت كند بايد كه در روز پنجشنبه حجامت كند، بدرستى كه در هر پسين جمعه خون از جاى خود حركت مى كند، از ترس قيامت و بجاى خود بر نمى گردد تا صبح روز پنجشنبه، فرمود كه هر كه حجامت كند در روز پنجشنبه از آخر ماه در اول روز دردها را از بدنش مى كشد.
در حديث ديگر فرمود كه چون حجامت كنى و خون از محل حجامت بيرون آيد، پس بگو پيش از آنكه حجمه را بريزند بِسْم اللّهِ اَعُوذُ بِاللّهِ الْكَريمِ فى حَجامَتى هذِهِ مَنَ الْعَيْنِ فى الدَّمِ وَ مِنْ كُلّ سُوء.
در حديث ديگر فرمود كه: حضرت رسول حجامت در سر و در ميان هر دو كتف و در پشت گردن مى كردند، يكى را نافعه مى ناميدند، ديگرى را مغيثه يعنى به فرياد رسنده و سيم را منقذه يعنى خلاص كننده از بلاها.
در روايت ديگر فرمود كه: منقذه آنستكه از سر بينى شبر كنى به جانب بالا و به هر جاى سر كه برسد در آنجا حجامت كنى.
در روايت معتبر منقول است كه: حضرت امام موسى (عليه السلام) در روز چهارشنبه حجامت مى كردند، تب برطرف نشد، پس در روز جمعه حجامت كردند و تب برطرف شد.
از حضرت امام رضا (عليه السلام) منقول است كه: هر كه در چهارشنبه آخر ماه حجامت بكند، براى رد بر اهل طيره عافيت يابد از هر بلائى و محفوظ ماند از هر دردى و محل حجامتش سبز نشود.
در روايت ديگر منقول است كه: حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) بعد از عصر حجامت كردند، از حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) منقول است كه: حجامت كردن بدن را صحيح مى كند، عقل را محكم مى كند، فرمود كه حجامت مكنيد در روز چهارشنبه كه روز جمعه ساعتى هست كه هر كه در آن ساعت حجامت كند، بميرد.
در حديث ديگر فرمود كه: روز سه شنبه روز خون گرفتن است.
در روايت ديگر از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) نهى وارد شده است از حجامت كردن در روز چهارشنبه و از حضرت امام موسى منقول است كه: در روز پنجشنبه حجامت بكند.
به سند معتبر از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) منقول است كه اگر در چيزى شفا هست در شيشه حجام و در خوردن عسل است، فرمود كه نيكو عادتى است حجامت ديده را جلا مى دهد و دردها را مى برد.
منقول است كه حضرت صادق (عليه السلام) فرمود كه: جبرئيل براى حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) مسواك و حجامت را آورد. در فقه الرضا مذكور است، كه چون اراده حجامت كنى چهار زانو در پيش حجام بنشين و بگو بِسْمِ اللّهِ الَّحْمنِ الرَّحيمِ اَعُوذُ بِاللّهِ الْكَريمِ فى حَجامَتى مِنَ الْعَيْنِ فى الدَّمِ وَ مِنْ كُلّ سُوء وَ اَعْلال وَ اَمْراض وَ اَسْقام وَ اَوُجاع وَ اَسْألُكَ الْعافِيَةَ وَ الْمُعافاةَ وَ الشَّفاءَ مِنْ كُلِّ داء.
در حديث ديگر منقول است: به حضرت صادق عرض كردند، كه مردم بد مى دانند حجامت را در روز شنبه و چهارشنبه فرمود كه حضرت رسول فرمود، كه هرگاه كسى زيادتى خون در خود يابد البته حجامت كند كه مبادا او را بكشد، فرمود، هر كه اول سه شنبه ايكه آدرماه رومى است كه اول بهار است، حجامت كند باعث صحت بدن او مى شود.
حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام) فرمود كه: حضرت رسول را هيچ آزارى بهم نمى رسيد مگر آنكه پناه به حجامت مى بردند.
در حديث ديگر فرمود كه: حجامت سر شفاى همه دردهاست بغير از مرگ.
در حديث ديگر فرمود كه: هر كه نظر كند به اول حجمه كه از خون او بريزند امان مى يابد از درد چشم تا حجامت ديگر.
در روايتى از حضرت صادق منقول است كه: چون حضرت رسول حجامت مى كردند، بآب سرد غسل مى كردند تا حرارت خون را فرو نشاند.
در حديث ديگر فرمود كه حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) اول در پشت گردن حجامت مى كردند، پس جبرئيل آمد و امر كرد آنحضرت را به حجامت ميان دو كتف.
در حديث ديگر مروى است كه: حضرت صادق (عليه السلام) حجامت كردند و بعد از حجامت سه پارچه قند با نبات طلبيدند و تناول نمودند، فرمودند كه خون صافى را متولد مى كند، حرارت را قطع مى كند.
از حضرت امام على نقى (عليه السلام) منقول است كه: انار شيرين بعد از حجامت خون را ساكن مى كند، خون اندرون را صاف مى كند.
از حضرت صادق منقول است كه: حجامت روز شنبه باعث ضعف مى شود.
در روايت ديگر منقول است كه: بسيار بود حضرت امام رضا (عليه السلام) در ميان شب زيادتى خون مى يافتند، در آنوقت حجامت مى كردند.
از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه: در ماه مبارك رمضان بهتر آن است كه حجامت را در شب بكنند، فرمود كه حجامت ما در روز يكشنبه است، حجامت شيعيان ما در روز دوشنبه است، فرمود كه زينهار كه ناشتا حجامت مكن تا اندك چيزى بخورى كه بيشتر باعث بيرون آمدن خون و قوت بدن مى شود، فرمود كه چون بعد از اكل حجامت كنند خون جمع مى شود و خون فاسد را بيرون مى كند، اگر پيش از اكل باشد خون صالح بيرون مى رود و خون فاسد در بدن مى ماند. زيد شحام مى گويد كه به خدمت حضرت صادق (عليه السلام)بودم، كه حجام را طلبيدند و فرمودند كه محجمه خود را بشو و بند كن پس انارى طلبيدند و تناول فرمودند، چون از حجامت فارغ شدند انار ديگر طلبيدند و تناول فرمودند، گفتند كه خوردن انار در اين وقت صفرا را فرو مى نشاند.
حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام) از ابوبصير پرسيدند، كه مردم بعد از حجامت چه چيز مى خورند؟ گفت برگ كاسنى و سركه، فرمود كه باكى نيست.
از حضرت امام موسى (عليه السلام) منقول است كه: كسى خواهد حجامت كند در روز شنبه حجامت بكند، فرمود كه حجامت كردن در روز يكشنبه شفاى هر درد است.
در روايتى وارد شده كه نبايد حجامت كرد، در روز چهارشنبه هرگاه قمر در عقرب باشد.
از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه: روز پنجشنبه خون در موضع حجامت جمع مى شود. پس چون ظهر شد در بدن متفرق مى شود، پس حجامت را پيش از ظهر بكنيد.
در حديث ديگر نهى فرموده از حجامت كردن در وقت ظهر روز جمعه.
از حضرت امام موسى (عليه السلام) منقول است كه: در هفتم ماه حزيران رومى كه در اوايل تابستان است، حجامت بكن، اگر نشود در چهاردهم بكن.
حضرت صادق (عليه السلام) فرمود كه حجامت را در آخر روز بجا آوريد.
از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) منقول اس كه حجامت در گودى پشت سر موجب غلبه فراموشى است.
حضرت صادق فرمود كه: حجامت سر به فرياد رسنده است و براى هر دردى نافع است، غير از مرگ پس از هر دو طرف ابرو شبر كردند بجانب پشت و باآنجا كه انگشتها مى رسيد نشان داد، كه آنجا حجامت مى بايد كرد.
در روايت ديگر منقول است كه: در روز سه شنبه ساعتى هست كه اگر حجامت در آن ساعت اتفاق افتد، خون بند نمى شود تا بميرد، فرمود كه هر كه در وقت ظهر روز جمعه حجامت كند و بلائى به او برسد ملامت نكند مگر خود را.
در حديث ديگر فرمود كه آية الكرسى بخوان و در هر روز كه خواهى حجامت كن و فرمود كه حجامت سر نافع است، براى ديوانگى و خوره و پيسى و درد دندان.
در حديث ديگر تاريكى چشم و دردسر و غلبه خواب. و فرمود كه چون طفل چهارماهه شود هر ماه يك مرتبه او را حجامت كنيد در گودى پشت سر كه لعابش را خشك مى كند، حرارت را از سر و بدنش مى كشد. منقول است كه حضرت امام محمّد تقى (عليه السلام) طبيبى طلبيدند، فرمودند كه رگ كف دست را بگشايد.
منقول است كه: شخصى به حضرت صادق (عليه السلام) شكايت كرد از درد جگر حضرت او را فصد پا فرمود، شخصى ديگر شكايت كرد از خارش بدن فرمود كه سه مرتبه هر دو پا را حجامت كن در پشت پا يا در ميان كعب و بند پا.
شخصى به حضرت موسى (عليه السلام) شكايت كرد از جرب فرمود كه فصد پاى راست بكن و بقدر دو درهم روغن بادام شيرين بر روى آب كشك بريز و بخور و ماهى و سركه مخور، شخصى ديگر به حضرت صادق شكايت كرد از جرب فرمود كه رگ اكحل را بگشا.
-
- پست: 807
- تاریخ عضویت: شنبه ۶ اسفند ۱۳۸۴, ۱:۲۳ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 66 بار
- تماس:
عليرضا آشوري
اگر بخواهيم علوم را به لحاظ تاريخي بررسي كنيم مي توان به دو گروه علوم قديم و جديد اشاره كرد. علوم قديمي علومي بودند كه همواره بر مبناي تجربه حركت كرده اند و تا همين الان هم دليلي براي موفقيت اين علوم و علي الخصوص درمان هاي سنتي پزشكي ارايه نشده است. اين علوم در برخي موارد به دلايلي نامشخص بيماران را درمان كرده و مي كنند.
علوم جديد هم گرچه از تجربه آغاز شدند، ولي خيلي زود پايه و اساس ثابت و قانونمند يافتند. به عبارت ديگر موفقيت علوم جديد تصادفي نيست، بلكه بر مبناي اصولي ثابت و روشن حركت مي كند. بنابراين وقتي در علم پزشكي، فردي به يك بيماري خاص (مثلا فارنژيت) مبتلا مي شود تجويز آنتي بيوتيك (مثلا پني سيلين بنزاتين) در بيش از ۹۰ درصد موارد بيماري را درمان مي كند و اين موفقيت به هيچ وجه تصادفي تلقي نمي شود، اما اگر همين بيمار مثلا بخواهد با انرژي درماني يا
بودرماني يا حجامت يا مصرف داروهاي گياهي خود را درمان كند و درمان هم شود اين موفقيت درماني قابل استناد و قابل تعميم نخواهد بود، چون پايه و اساس قابل استنادي براي آن وجود ندارد.
حال مي توان اين سوال را مطرح كرد كه پس كاربرد علوم سنتي در كجاست؟ به واقع اين علوم (طب سوزني، حجامت و ...)به اضافه مثلا انرژي درماني، بودرماني، موسيقي درماني، هوميوپاتي جايگزين هايي براي علم پزشكي هستند كه در برخي موارد در بيماران خاصي پاسخ درماني مناسبي ايجاد مي كنند. اين موارد خاص مي توانند شامل شرايط مالي، بدني يا رواني باشند.
اين روش هاي درماني سنتي بنا بر شنيده ها، ديده ها، اغراق ها و بعضا خرافات، مردم را به سوي خود جلب مي كند تا مثلا جواني كه از جوش هاي چركي دوران بلوغ رنج مي برد به خاطر گران بودن فلان داروي خاص تصميم بگيرد با داروهاي ارزان گياهي يا حجامت مشكل خود را حل كند. از سوي ديگر يك پيرزن يا پيرمرد كه از جواني تحت درمان هاي حجامت قرار
مي گرفته وهنوز جاي زخم هاي آن روي پشتش وجود دارد حاضر نمي شود در يك موقعيت درماني مشابه داروي جديدي را مصرف كند ولو آنكه تاثير دارو براي درمان آن بيماري ثابت شده باشد ويا فرض كنيد فردي كه اصولا از پزشك مي ترسد ترجيح مي دهد با داروهاي گياهي تجويز مادربزرگش مداوا شود. بنابراين به نوعي مي توان گفت تاثير رواني اين روش ها بر تاثير درماني آنها پيشي مي گيرد ولي به هر حال درست يا غلط، قابل استناد يا غيرقابل استناد، قابل پيش بيني يا غيرقابل
پيش بيني اين روش هاي درماني شايد قرن هاست كه وجود دارند و استفاده مي شوند و يك گرايش پست مدرنيستي همچنان آنها را در عرصه درماني حفظ كرده است. شايد با يك نگرش علمي صرف، حجامت يا هوميوپاتي و امثالهم اصلا قابل دفاع نباشند، ولي نمي توان وجود آنها را انكار كرد. اين روش ها وجود دارند انگار چون بايد وجود داشته باشند تا كساني نظير آنچه ذكرشان رفت بتوانند به آنها متوسل شوند.
حجامت يكي از درمان هاي سنتي است كه اخيرا مقبوليتي مضاعف بين مردم و حتي صاحبنظران يافته است. در اين روش با كمك بادكش و ايجاد زخم بر روي بدن، خون تيره و غليظ گرفته شده و عمل بادكش كردن و خون گرفتن آنقدر تكرار مي شود تا خون شفاف شده، سيلان مناسبي پيدا كند. اين روش درماني شايد به نوعي قابل مقايسه با همان خون دادن چند ماه يكبار باشد. توصيه مي شود كه مردم هر چند ماه يك بار مقداري خون بدهند تا غلظت خون كاهش پيدا كند و رنگي روشن
وشفاف به خود بگيرد. منتها تفاوت اين دو روش - حالا اگر بحث امكانات و كيفيت را كنار بگذاريم - در اين است كه سازمان انتقال خون، اين خون ها را جمع كرده براي بيماران نيازمند خون و فرآورده هاي خوني مصرف مي كند ولي در حجامت خون عمدتا به هدر مي رود.
بنابراين به لحاظ عملكرد، حجامت روش مذموم ومكروهي نيست بلكه فوايدي هم براي بيماران در پي دارد، اما بحث اصلي اينجاست كه حجامت تا چه حد روش درماني قابل اعتمادي است؟
در بيماري هايي كه با غلظت خون و موارد مشابه سر و كار دارند حجامت قطعا مي تواند مفيد باشد ولي آيا اين دليل مي شود كه از حجامت براي درمان مثلا سرماخوردگي يا دندان درد استفاده كرد؟ منظور از اين سوالات مخالفت با حجامت نيست، بلكه اشكال در به كارگيري صحيح آن وجود دارد. شما نمي توانيد روش هاي درماني مربوط به گرفتگي عضلاني را در ناراحتي هاي ريوي به كار ببريد، چون قطعا پاسخ مناسبي نخواهيد گرفت. در حالي كه روش هاي درماني به مراتب بهتر و
مطمئن تري براي درمان آن موارد خاص وجود دارد. تاكنون مشخص نشده است كه بين تحقيقاتي كه بر روي حجامت انجام گرفته، چند تحقيق در ژورنال هاي بين المللي معتبر ايندكس شده است و فوايدي كه در برخي پايان نامه ها براي حجامت برشمرده شده، تكه يا تكه هايي از دانش بشري به شمار مي آيند؟ و نيز اين نكته كه آيا همان فوايد حجامت، بر خون دادن وريدي متعارف (همان روشي كه در سازمان ملي انتقال خون به آن عمل مي شود) مترتب نيست؟ حتي اگر حجامت به صورت رسمي و از طرف نهادهاي ثبت شده صورت نمي گرفت باز تا زماني كه مردم به سراغ آن بروند و صحبت كردن درباره آن نتيجه اي در تغيير رفتار آنان ايجاد نكند، موضع گيري درباره آن عمل، لغو محسوب مي شود و تصميم گيري و قضاوت كردن
درباره فوايد و مضار احتمالي اين روش، اصولا هيچ دخلي به موضوع اين گزارش ندارد و اين مساله اي است كه در مورد تمام روش هاي طب سنتي در تمام ملل جهان صادق است.
در سايت خبري بازتاب مطلبي نقل شده بود كه بنابرادعاي مركز حجامت كرمان، در اين مركز موفق شده اند يك بيمار مبتلا به ايدز را درمان كنند. در ادامه مطلب عنوان شده كه ۱۵ سال قبل هم توانسته اند يك بيمار ايدزي ديگر را با حجامت و داروهاي گياهي درمان كنند. در ادامه اين مطلب اينطور عنوان شده كه قرار است ۱۰ بيمار ايدزي ديگر هم به زودي در اين مركز تحت درمان قرار گيرند.
در مورد بيماري ايدز بايد گفت علم پزشكي مدتهاست كه به استيصال محض دچار شده است. نتيجه چيزي بيش از ۲۰ سال تحقيق ومطالعه در مجهزترين مراكز تحقيقاتي سراسر دنيا حاصلي داشته است نزديك به هيچ. ويروس مرگبار ايدز با ساختار ژنتيكي خاص خود به تمام داروهاي ضد ويروس متعارف مقاوم است و با تضعيف مكانيسم دفاع سلولي بيمار را در معرض خطرناك ترين عفونت هاي قارچي قرار مي دهد و درنهايت همين عفونت ها بيمار را از پاي در مي آورند. حال ادعاي مركز
حجامت كرمان وجود دارد كه توانسته اند يك بيمار ايدزي را با اين روش مداوا كنند. اين نكته از چندين جنبه قابل بررسي و تعمق است؛ نخست اينكه روش درماني حجامت مبتني بر كم كردن غلظت خون و خون گيري سنخيتي با عملكرد بيماري ايدز ندارد حتي اگر تمام خون بدن بيمار هم تخليه شود ويروس باز به كار خود ادامه مي دهد. بنابراين روش درماني حجامت در مورد بيماري ايدز منطقا محلي از اعراب نمي يابد و به نظر مي رسد جز تعضيف بدن ضعيف بيمار ايدزي نتيجه ديگري در بر
ندارد. نكته ديگر از دل همان خبر بازتاب مي آيد؛ در خبر ادعا شده كه بيمار ايدزي درمان شده است. سوال اينجاست كه اين مساله چطور قابل اثبات است و چطور براي محققان آن مركز به اثبات رسيده است؟ در حال حاضر مطمئن ترين روش تشخيص بيماري ايدز تست الايزا است كه بنابر نوشته كتب مرجع پزشكي امكان جواب مثبت كاذب و منفي كاذب هم در نتايج آن وجود دارد.
حال بايد گفت آيا از بيمار مربوطه تست الايزا به عمل آمده است؟ و حتي اگر هم اين تست صورت گرفته باشد تا به حال هيچ نمونه اي از درمان يك بيمار ايدزي وجود ندارد كه بتوان پاسخ پس از درمان با تست الايزا را با نتيجه احتمالي اين تست در آن بيمار مقايسه كرد. به واقع قضيه آنچنان غريب است كه نمي توان آن را با هيچ محكي سنجيد. همين غير قابل استناد بودن، وجه سوم اين مساله را تشكيل مي دهد.
همانطور كه درابتداي بحث هم به آن اشاره شد حجامت جزو روش هاي طب سنتي به حساب مي آيد و بنابراين مثل تمام آنها تجربي وبدون پايه علمي قابل اثبات و در نتيجه غير قابل استناد و غير قابل پيش بيني است. حال چطور مي توان انتظارداشت كه اين روش در درمان يك بيماري كه هيچ ربطي به مكانيسم درماني حجامت ندارد مفيد باشد و به فرض كه در يك مورد مفيد هم واقع شده باشد كه در صحت آن هنوز جاي شك وجود دارد، چه تضميني وجود دارد كه درموارد بعدي هم مثمرثمر واقع شود با علم به اينكه اين روش مثل تمام هم خانواده هايش غير قابل استناد و غير قابل پيش بيني است؟
از سوي ديگر بايد گفت شايد اين روش درماني صرفا علايم ظاهري بيماري را حذف كرده است ولي اصل جريان هنوز به قوت خود باقيست، چون واقعا نمونه مشابهي براي مقايسه وجود ندارد نمي توان اين فرض را كنار گذاشت كه شايد بيماري چند
سال بعد با حدت و شدتي حتي بيشتر دوباره عود كند كه چندان هم دور از ذهن نمي نمايد. چون همانطور كه اشاره شد هيچ آزمايش قطعي اي براي اثبات آن در دست نيست. تاكنون تنها يكبار دكتر ديويد هو در سال ۱۹۹۸ روشي را براي درمان ايدز پيشنهاد كرد كه مي توان آن را يك روش درماني دانست ولي اين روش به حدي دشوار و پر مخاطره است كه عملا كاربردي عملي نيافته است.
مبناي اين روش انحراف ويروس از سوي سلول هاي ايمني است ولي مشكل اينجاست كه بايد قبل از يك ماه نخست بعد از آلودگي، درمان آغاز شود و تشخيص بيماري در آن برهه زماني بسيار مشكل است چون فرد آلوده عمدتا به آلودگي خود مشكوك نيست تا چه رسد به اينكه آزمايش دهد و درماني بسيار مشكل و پر از عوارض جانبي را به جان بخرد. بنابراين بايد گفت ايدز همچنان يك بيماري لاعلاج به حساب مي آيد كه هيچ راهي جز پيشگيري برايش وجود ندارد. شايد بخاطر همين لاعلاج بودن است كه وزارت علوم و خود بيماران براي آزمايش چنين روش هاي درماني از خود آمادگي و رضايت نشان مي دهند در حالي كه به نظر مي رسد اگر مراكز آموزشي پزشكي زير نظر وزارت علوم فعاليت مي كردند، نظارت محققان و مسوولان خبره درزمينه علوم پزشكي مانع از انتشار چنين اخباري در رسانه هاي جمعي مي شد كه درلحاظ علمي به هيچ وجه قابل استناد و قابل دفاع نيستند.
منبع : همشهري

اگر بخواهيم علوم را به لحاظ تاريخي بررسي كنيم مي توان به دو گروه علوم قديم و جديد اشاره كرد. علوم قديمي علومي بودند كه همواره بر مبناي تجربه حركت كرده اند و تا همين الان هم دليلي براي موفقيت اين علوم و علي الخصوص درمان هاي سنتي پزشكي ارايه نشده است. اين علوم در برخي موارد به دلايلي نامشخص بيماران را درمان كرده و مي كنند.
علوم جديد هم گرچه از تجربه آغاز شدند، ولي خيلي زود پايه و اساس ثابت و قانونمند يافتند. به عبارت ديگر موفقيت علوم جديد تصادفي نيست، بلكه بر مبناي اصولي ثابت و روشن حركت مي كند. بنابراين وقتي در علم پزشكي، فردي به يك بيماري خاص (مثلا فارنژيت) مبتلا مي شود تجويز آنتي بيوتيك (مثلا پني سيلين بنزاتين) در بيش از ۹۰ درصد موارد بيماري را درمان مي كند و اين موفقيت به هيچ وجه تصادفي تلقي نمي شود، اما اگر همين بيمار مثلا بخواهد با انرژي درماني يا
بودرماني يا حجامت يا مصرف داروهاي گياهي خود را درمان كند و درمان هم شود اين موفقيت درماني قابل استناد و قابل تعميم نخواهد بود، چون پايه و اساس قابل استنادي براي آن وجود ندارد.
حال مي توان اين سوال را مطرح كرد كه پس كاربرد علوم سنتي در كجاست؟ به واقع اين علوم (طب سوزني، حجامت و ...)به اضافه مثلا انرژي درماني، بودرماني، موسيقي درماني، هوميوپاتي جايگزين هايي براي علم پزشكي هستند كه در برخي موارد در بيماران خاصي پاسخ درماني مناسبي ايجاد مي كنند. اين موارد خاص مي توانند شامل شرايط مالي، بدني يا رواني باشند.
اين روش هاي درماني سنتي بنا بر شنيده ها، ديده ها، اغراق ها و بعضا خرافات، مردم را به سوي خود جلب مي كند تا مثلا جواني كه از جوش هاي چركي دوران بلوغ رنج مي برد به خاطر گران بودن فلان داروي خاص تصميم بگيرد با داروهاي ارزان گياهي يا حجامت مشكل خود را حل كند. از سوي ديگر يك پيرزن يا پيرمرد كه از جواني تحت درمان هاي حجامت قرار
مي گرفته وهنوز جاي زخم هاي آن روي پشتش وجود دارد حاضر نمي شود در يك موقعيت درماني مشابه داروي جديدي را مصرف كند ولو آنكه تاثير دارو براي درمان آن بيماري ثابت شده باشد ويا فرض كنيد فردي كه اصولا از پزشك مي ترسد ترجيح مي دهد با داروهاي گياهي تجويز مادربزرگش مداوا شود. بنابراين به نوعي مي توان گفت تاثير رواني اين روش ها بر تاثير درماني آنها پيشي مي گيرد ولي به هر حال درست يا غلط، قابل استناد يا غيرقابل استناد، قابل پيش بيني يا غيرقابل
پيش بيني اين روش هاي درماني شايد قرن هاست كه وجود دارند و استفاده مي شوند و يك گرايش پست مدرنيستي همچنان آنها را در عرصه درماني حفظ كرده است. شايد با يك نگرش علمي صرف، حجامت يا هوميوپاتي و امثالهم اصلا قابل دفاع نباشند، ولي نمي توان وجود آنها را انكار كرد. اين روش ها وجود دارند انگار چون بايد وجود داشته باشند تا كساني نظير آنچه ذكرشان رفت بتوانند به آنها متوسل شوند.
حجامت يكي از درمان هاي سنتي است كه اخيرا مقبوليتي مضاعف بين مردم و حتي صاحبنظران يافته است. در اين روش با كمك بادكش و ايجاد زخم بر روي بدن، خون تيره و غليظ گرفته شده و عمل بادكش كردن و خون گرفتن آنقدر تكرار مي شود تا خون شفاف شده، سيلان مناسبي پيدا كند. اين روش درماني شايد به نوعي قابل مقايسه با همان خون دادن چند ماه يكبار باشد. توصيه مي شود كه مردم هر چند ماه يك بار مقداري خون بدهند تا غلظت خون كاهش پيدا كند و رنگي روشن
وشفاف به خود بگيرد. منتها تفاوت اين دو روش - حالا اگر بحث امكانات و كيفيت را كنار بگذاريم - در اين است كه سازمان انتقال خون، اين خون ها را جمع كرده براي بيماران نيازمند خون و فرآورده هاي خوني مصرف مي كند ولي در حجامت خون عمدتا به هدر مي رود.
بنابراين به لحاظ عملكرد، حجامت روش مذموم ومكروهي نيست بلكه فوايدي هم براي بيماران در پي دارد، اما بحث اصلي اينجاست كه حجامت تا چه حد روش درماني قابل اعتمادي است؟
در بيماري هايي كه با غلظت خون و موارد مشابه سر و كار دارند حجامت قطعا مي تواند مفيد باشد ولي آيا اين دليل مي شود كه از حجامت براي درمان مثلا سرماخوردگي يا دندان درد استفاده كرد؟ منظور از اين سوالات مخالفت با حجامت نيست، بلكه اشكال در به كارگيري صحيح آن وجود دارد. شما نمي توانيد روش هاي درماني مربوط به گرفتگي عضلاني را در ناراحتي هاي ريوي به كار ببريد، چون قطعا پاسخ مناسبي نخواهيد گرفت. در حالي كه روش هاي درماني به مراتب بهتر و
مطمئن تري براي درمان آن موارد خاص وجود دارد. تاكنون مشخص نشده است كه بين تحقيقاتي كه بر روي حجامت انجام گرفته، چند تحقيق در ژورنال هاي بين المللي معتبر ايندكس شده است و فوايدي كه در برخي پايان نامه ها براي حجامت برشمرده شده، تكه يا تكه هايي از دانش بشري به شمار مي آيند؟ و نيز اين نكته كه آيا همان فوايد حجامت، بر خون دادن وريدي متعارف (همان روشي كه در سازمان ملي انتقال خون به آن عمل مي شود) مترتب نيست؟ حتي اگر حجامت به صورت رسمي و از طرف نهادهاي ثبت شده صورت نمي گرفت باز تا زماني كه مردم به سراغ آن بروند و صحبت كردن درباره آن نتيجه اي در تغيير رفتار آنان ايجاد نكند، موضع گيري درباره آن عمل، لغو محسوب مي شود و تصميم گيري و قضاوت كردن
درباره فوايد و مضار احتمالي اين روش، اصولا هيچ دخلي به موضوع اين گزارش ندارد و اين مساله اي است كه در مورد تمام روش هاي طب سنتي در تمام ملل جهان صادق است.
در سايت خبري بازتاب مطلبي نقل شده بود كه بنابرادعاي مركز حجامت كرمان، در اين مركز موفق شده اند يك بيمار مبتلا به ايدز را درمان كنند. در ادامه مطلب عنوان شده كه ۱۵ سال قبل هم توانسته اند يك بيمار ايدزي ديگر را با حجامت و داروهاي گياهي درمان كنند. در ادامه اين مطلب اينطور عنوان شده كه قرار است ۱۰ بيمار ايدزي ديگر هم به زودي در اين مركز تحت درمان قرار گيرند.
در مورد بيماري ايدز بايد گفت علم پزشكي مدتهاست كه به استيصال محض دچار شده است. نتيجه چيزي بيش از ۲۰ سال تحقيق ومطالعه در مجهزترين مراكز تحقيقاتي سراسر دنيا حاصلي داشته است نزديك به هيچ. ويروس مرگبار ايدز با ساختار ژنتيكي خاص خود به تمام داروهاي ضد ويروس متعارف مقاوم است و با تضعيف مكانيسم دفاع سلولي بيمار را در معرض خطرناك ترين عفونت هاي قارچي قرار مي دهد و درنهايت همين عفونت ها بيمار را از پاي در مي آورند. حال ادعاي مركز
حجامت كرمان وجود دارد كه توانسته اند يك بيمار ايدزي را با اين روش مداوا كنند. اين نكته از چندين جنبه قابل بررسي و تعمق است؛ نخست اينكه روش درماني حجامت مبتني بر كم كردن غلظت خون و خون گيري سنخيتي با عملكرد بيماري ايدز ندارد حتي اگر تمام خون بدن بيمار هم تخليه شود ويروس باز به كار خود ادامه مي دهد. بنابراين روش درماني حجامت در مورد بيماري ايدز منطقا محلي از اعراب نمي يابد و به نظر مي رسد جز تعضيف بدن ضعيف بيمار ايدزي نتيجه ديگري در بر
ندارد. نكته ديگر از دل همان خبر بازتاب مي آيد؛ در خبر ادعا شده كه بيمار ايدزي درمان شده است. سوال اينجاست كه اين مساله چطور قابل اثبات است و چطور براي محققان آن مركز به اثبات رسيده است؟ در حال حاضر مطمئن ترين روش تشخيص بيماري ايدز تست الايزا است كه بنابر نوشته كتب مرجع پزشكي امكان جواب مثبت كاذب و منفي كاذب هم در نتايج آن وجود دارد.
حال بايد گفت آيا از بيمار مربوطه تست الايزا به عمل آمده است؟ و حتي اگر هم اين تست صورت گرفته باشد تا به حال هيچ نمونه اي از درمان يك بيمار ايدزي وجود ندارد كه بتوان پاسخ پس از درمان با تست الايزا را با نتيجه احتمالي اين تست در آن بيمار مقايسه كرد. به واقع قضيه آنچنان غريب است كه نمي توان آن را با هيچ محكي سنجيد. همين غير قابل استناد بودن، وجه سوم اين مساله را تشكيل مي دهد.
همانطور كه درابتداي بحث هم به آن اشاره شد حجامت جزو روش هاي طب سنتي به حساب مي آيد و بنابراين مثل تمام آنها تجربي وبدون پايه علمي قابل اثبات و در نتيجه غير قابل استناد و غير قابل پيش بيني است. حال چطور مي توان انتظارداشت كه اين روش در درمان يك بيماري كه هيچ ربطي به مكانيسم درماني حجامت ندارد مفيد باشد و به فرض كه در يك مورد مفيد هم واقع شده باشد كه در صحت آن هنوز جاي شك وجود دارد، چه تضميني وجود دارد كه درموارد بعدي هم مثمرثمر واقع شود با علم به اينكه اين روش مثل تمام هم خانواده هايش غير قابل استناد و غير قابل پيش بيني است؟
از سوي ديگر بايد گفت شايد اين روش درماني صرفا علايم ظاهري بيماري را حذف كرده است ولي اصل جريان هنوز به قوت خود باقيست، چون واقعا نمونه مشابهي براي مقايسه وجود ندارد نمي توان اين فرض را كنار گذاشت كه شايد بيماري چند
سال بعد با حدت و شدتي حتي بيشتر دوباره عود كند كه چندان هم دور از ذهن نمي نمايد. چون همانطور كه اشاره شد هيچ آزمايش قطعي اي براي اثبات آن در دست نيست. تاكنون تنها يكبار دكتر ديويد هو در سال ۱۹۹۸ روشي را براي درمان ايدز پيشنهاد كرد كه مي توان آن را يك روش درماني دانست ولي اين روش به حدي دشوار و پر مخاطره است كه عملا كاربردي عملي نيافته است.
مبناي اين روش انحراف ويروس از سوي سلول هاي ايمني است ولي مشكل اينجاست كه بايد قبل از يك ماه نخست بعد از آلودگي، درمان آغاز شود و تشخيص بيماري در آن برهه زماني بسيار مشكل است چون فرد آلوده عمدتا به آلودگي خود مشكوك نيست تا چه رسد به اينكه آزمايش دهد و درماني بسيار مشكل و پر از عوارض جانبي را به جان بخرد. بنابراين بايد گفت ايدز همچنان يك بيماري لاعلاج به حساب مي آيد كه هيچ راهي جز پيشگيري برايش وجود ندارد. شايد بخاطر همين لاعلاج بودن است كه وزارت علوم و خود بيماران براي آزمايش چنين روش هاي درماني از خود آمادگي و رضايت نشان مي دهند در حالي كه به نظر مي رسد اگر مراكز آموزشي پزشكي زير نظر وزارت علوم فعاليت مي كردند، نظارت محققان و مسوولان خبره درزمينه علوم پزشكي مانع از انتشار چنين اخباري در رسانه هاي جمعي مي شد كه درلحاظ علمي به هيچ وجه قابل استناد و قابل دفاع نيستند.
منبع : همشهري




به زودي در اين مكان امضا اضافه خواهد شد .
- پست: 28
- تاریخ عضویت: شنبه ۱ مهر ۱۳۸۵, ۱:۴۵ ق.ظ
- محل اقامت: j.milad@gmail.com
- سپاسهای دریافتی: 2 بار
- تماس: