سلام
دختري هستم هجده ساله با مشكلات و اختلالات رواني بسيار زياد نميخوام اون ها رو اسم ببرم چون واقعا ديگه شمردنشون و دونستن اينكه وجود دارند ازاردهنده ست (فوق تحمل- جزو اون دسته افراديم كه اصلا زندگي نميكنند) و الان بعد از كلي سال كه با اين مسائل زندگي كردم (اگه واقعا بشه اسمش رو زندگي گذاشت بعضي وقت ها كه عين يه خاطره تكه تكه شده عين يه تصوير مياد تو ذهنم كه چي كشيدم موهام رو تنم سيخ ميشه) ميخوام براي درمان اقدام كنم و انگيزه ام هم خب: نميخوام دوران دانشجوييم تكرار گذشته ام باشه
و حالا از دوستان خواهشمندم لطفي كنند و مركز مشاوره ي خوبي سراغ دارند يا روانشناس توانايي (در تهران) ميشناسند معرفي كنند
مسئله اينه كه وضعيت مالي خانواده خيلي جالب نيست اگه ممكنه اين معيار رو در نظر بگيريد
من قوانين سايتو نخوندم پس اگه چنين درخواست كمكي به مثابه تبليغ انگاشته ميشه لطفا از طريق پيام شخصي بهم اطلاع بديد
باور كنيد اگر به اينجام (گلو و بالاتر!) نرسيده بود هيچ وقت نميومدم پست بزنم
بازم ممنون
كمك!
مدیران انجمن: Dr.Akhavan, mahshid-banoo, شوراي نظارت
كمك!
ماییم که ز پادشهان باج گرفتیم... زان پس که از ایشان کمر و تاج گرفتیم
دیهیم و سریر از گهر و عاج گرفتیم... اموال و ذخاریشان تاراج گرفتیم
در چین و ختن ولوله از هیبت ما بود .. در مصر و عدن غلغله از شوکت ما بود
در اندلس و روم عیان قدرت ما بود... غرناطه و اشبیلیه در طاعت ما بود
امروز گرفتار غم و محنت و رنجیم.. در داو، فره باخته اندر شش و پنجیم
با ناله و افسوس در این دیر سپنجیم ... چون زلف عروسان همه در چین و شکنجیم
هم سوخته کاشانه و هم باخته گنجیم .. ماییم که در سوگ و طرب قافیه سنجیم
افسوس که این مزرعه را آب گرفته .. دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
خون دل ما رنگ می ناب گرفته.. وز سوزش تب پیکرمان تاب گرفته
رخسار هنر گونه مهتاب گرفته... چشمان خرد پرده ز خوناب گرفته
دیهیم و سریر از گهر و عاج گرفتیم... اموال و ذخاریشان تاراج گرفتیم
در چین و ختن ولوله از هیبت ما بود .. در مصر و عدن غلغله از شوکت ما بود
در اندلس و روم عیان قدرت ما بود... غرناطه و اشبیلیه در طاعت ما بود
امروز گرفتار غم و محنت و رنجیم.. در داو، فره باخته اندر شش و پنجیم
با ناله و افسوس در این دیر سپنجیم ... چون زلف عروسان همه در چین و شکنجیم
هم سوخته کاشانه و هم باخته گنجیم .. ماییم که در سوگ و طرب قافیه سنجیم
افسوس که این مزرعه را آب گرفته .. دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
خون دل ما رنگ می ناب گرفته.. وز سوزش تب پیکرمان تاب گرفته
رخسار هنر گونه مهتاب گرفته... چشمان خرد پرده ز خوناب گرفته
Re: كمك!
كسي نيست؟
ماییم که ز پادشهان باج گرفتیم... زان پس که از ایشان کمر و تاج گرفتیم
دیهیم و سریر از گهر و عاج گرفتیم... اموال و ذخاریشان تاراج گرفتیم
در چین و ختن ولوله از هیبت ما بود .. در مصر و عدن غلغله از شوکت ما بود
در اندلس و روم عیان قدرت ما بود... غرناطه و اشبیلیه در طاعت ما بود
امروز گرفتار غم و محنت و رنجیم.. در داو، فره باخته اندر شش و پنجیم
با ناله و افسوس در این دیر سپنجیم ... چون زلف عروسان همه در چین و شکنجیم
هم سوخته کاشانه و هم باخته گنجیم .. ماییم که در سوگ و طرب قافیه سنجیم
افسوس که این مزرعه را آب گرفته .. دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
خون دل ما رنگ می ناب گرفته.. وز سوزش تب پیکرمان تاب گرفته
رخسار هنر گونه مهتاب گرفته... چشمان خرد پرده ز خوناب گرفته
دیهیم و سریر از گهر و عاج گرفتیم... اموال و ذخاریشان تاراج گرفتیم
در چین و ختن ولوله از هیبت ما بود .. در مصر و عدن غلغله از شوکت ما بود
در اندلس و روم عیان قدرت ما بود... غرناطه و اشبیلیه در طاعت ما بود
امروز گرفتار غم و محنت و رنجیم.. در داو، فره باخته اندر شش و پنجیم
با ناله و افسوس در این دیر سپنجیم ... چون زلف عروسان همه در چین و شکنجیم
هم سوخته کاشانه و هم باخته گنجیم .. ماییم که در سوگ و طرب قافیه سنجیم
افسوس که این مزرعه را آب گرفته .. دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
خون دل ما رنگ می ناب گرفته.. وز سوزش تب پیکرمان تاب گرفته
رخسار هنر گونه مهتاب گرفته... چشمان خرد پرده ز خوناب گرفته
- پست: 3101
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۵, ۴:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 19718 بار
- سپاسهای دریافتی: 21369 بار
Re: كمك!
گذر پوچ
یک تحملی بفرمایید, دوســـــــــــتان حتما" پاسخ شما را خواهند داد. البته سن شما کمه و نباید حالا حالا فشار های روزمره زندگی اثر منفی روی شما بگذاره.
یک سری مسائلی هست که همه ماها درگیرش هستیم و مختص شخص خاص نیست! باید منطقی و با کمک یک یا چند شخص دلسوز واقعی حلشون کنید.
امیدوارم که مشکلتون حل بشه.
یک تحملی بفرمایید, دوســـــــــــتان حتما" پاسخ شما را خواهند داد. البته سن شما کمه و نباید حالا حالا فشار های روزمره زندگی اثر منفی روی شما بگذاره.
یک سری مسائلی هست که همه ماها درگیرش هستیم و مختص شخص خاص نیست! باید منطقی و با کمک یک یا چند شخص دلسوز واقعی حلشون کنید.
امیدوارم که مشکلتون حل بشه.
پیام حکم قتل خود شنفتن مرا خوشتر بود, از یک تملق به نزد مردمان سفله گفتن!
- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: كمك!
با پوزش از روانشناسان سایت!
همانطور که سامان گفت سن شما برای این حجم ناامیدی که در نوشتارتون اومده خیلی کمه! اینگونه احساس پوچی معمولا در میانه های دهه سوم زندگی برای افراد پیش می یاد...نه در 18 سالگی! که نوبهار زندگی هرکسی است و اگر ذره ای در استفاده از این مقطع طلایی تعلل شود پشیمانی از ان تا اخر عمر گریبان هر فردی را خواهد گرفت.
اینگونه مشکلاتی که ذکر کردید در زندگی خیلی از ماها هست اگر بخوایم به این سرعت وا بدیم که هیهات است. همین الان که من دارم این پست رو می زنم فکر و ذهنم 10 جا داره می چرخه! این که نباید ضعف در من ایجاد کنه و بشینم به حال خودم گریه کنم!
نه باید با مشکلات جنگید...
بچه های روانشناسی سنترال اطلاعاتشون بیشتر است و اگر بتونند کمک خواهند کرد.
همانطور که سامان گفت سن شما برای این حجم ناامیدی که در نوشتارتون اومده خیلی کمه! اینگونه احساس پوچی معمولا در میانه های دهه سوم زندگی برای افراد پیش می یاد...نه در 18 سالگی! که نوبهار زندگی هرکسی است و اگر ذره ای در استفاده از این مقطع طلایی تعلل شود پشیمانی از ان تا اخر عمر گریبان هر فردی را خواهد گرفت.
اینگونه مشکلاتی که ذکر کردید در زندگی خیلی از ماها هست اگر بخوایم به این سرعت وا بدیم که هیهات است. همین الان که من دارم این پست رو می زنم فکر و ذهنم 10 جا داره می چرخه! این که نباید ضعف در من ایجاد کنه و بشینم به حال خودم گریه کنم!
نه باید با مشکلات جنگید...
از دوستان خواهشمندم لطفي كنند و مركز مشاوره ي خوبي سراغ دارند يا روانشناس توانايي (در تهران) ميشناسند معرفي كنند
بچه های روانشناسی سنترال اطلاعاتشون بیشتر است و اگر بتونند کمک خواهند کرد.
بی
- پست: 583
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۶, ۳:۴۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3433 بار
- سپاسهای دریافتی: 3949 بار
Re: كمك!
درود بر دوستان گرامی
البته برای این پست دیر شده
اما راهنمایی جهت مراجعه به متخصص همان زمان در پست خصوصی داده شد
دیگه فرصت نشد اینجا پست بزنم برای اطلاع دوستان
امیدوارم که تا به الان دیگه مشکلشون رفع یا در حال رفع شدن باشه ....
[COLOR=#7030a0]این است پند من که ز نیک و بد جهان /// نه غره شو نه که هر چیز بگذزد
موفق و پیروز باشد
البته برای این پست دیر شده
اما راهنمایی جهت مراجعه به متخصص همان زمان در پست خصوصی داده شد
دیگه فرصت نشد اینجا پست بزنم برای اطلاع دوستان
امیدوارم که تا به الان دیگه مشکلشون رفع یا در حال رفع شدن باشه ....
[COLOR=#7030a0]این است پند من که ز نیک و بد جهان /// نه غره شو نه که هر چیز بگذزد
موفق و پیروز باشد
-
- پست: 47
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۸, ۸:۰۸ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 14 بار
Re: كمك!
من به شما این توصیه را می کنم که از این فکر و خیال ها بیرون آیید و خودتان دست به تغییر زندگی بزنید چون تا خودتان نخواهید
بهترین روانشناسان دنیا جمع شوند مشکلتان حل نمی شود . زندگیتان را هر طور دوست دارید بسازید چون شما قدرتمند هستید
و خدا شما را اشرف مخلوقات قرار داده است . پس به فکر تغییر باشید و کتابهای مفید و سودمند زیاد بخوانید .
بهترین روانشناسان دنیا جمع شوند مشکلتان حل نمی شود . زندگیتان را هر طور دوست دارید بسازید چون شما قدرتمند هستید
و خدا شما را اشرف مخلوقات قرار داده است . پس به فکر تغییر باشید و کتابهای مفید و سودمند زیاد بخوانید .
[External Link Removed for Guests]
- پست: 31
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۸, ۹:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2 بار
- سپاسهای دریافتی: 92 بار
Re: كمك!
سلام عليكم
با عرض پوزش خدمت پيشكسوتان عزيز يك موضوعي هست كه بايد مطرح بشه اونم اينه كه عزيزان اين خانم 18 ساله از شما آدرس كلينيك روانپزشكي رو خواستن نه توصيه و نظر شما راجع به وضع ايشون. البته چند پست اول بسيار بجا بودن ولي زشته از سوال ايشون استفاده كنيد و حرفهايي رو بزنيد كه خودتون هم نمي تونيد انجام بديد. از Mil@d , SAMAN تشكر مي كنم.
با عرض پوزش خدمت پيشكسوتان عزيز يك موضوعي هست كه بايد مطرح بشه اونم اينه كه عزيزان اين خانم 18 ساله از شما آدرس كلينيك روانپزشكي رو خواستن نه توصيه و نظر شما راجع به وضع ايشون. البته چند پست اول بسيار بجا بودن ولي زشته از سوال ايشون استفاده كنيد و حرفهايي رو بزنيد كه خودتون هم نمي تونيد انجام بديد. از Mil@d , SAMAN تشكر مي كنم.
عمرمان برای رسیدن به آرزوهای دور و دراز کوتاه است...
باید به فکر دنیای دیگری برای رسیدن به کمال باشیم...
باید به فکر دنیای دیگری برای رسیدن به کمال باشیم...
-
- پست: 35
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۳۰ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 72 بار
- سپاسهای دریافتی: 9 بار
Re: كمك!
سلام،
من با اجازه روانشناس محترم سايت ميخواستم مختصري از مشكلم رو اينجا بيان كنم:
بنده حدوداً 2 برابر آن خانم سن دارم و هنوز مجرد و از داوطلبين كنكور هستم، در دوره هاي فراگير پيام نور شركت كردم و بعداز اينكه فهميدم وعده هاي آنها دروغ است، لطمه بزرگي از نظر روحي به من خورده و علارغم هزينه سنگيني كه دربرداشته، ديگر سر كلاس حاضر نميشوم.
مشكل بنده بيشتر در به ياد آوري و حفظ مطالب هست. البته در تست هوشي كه گرفتم ضريب هوشي 94 را نشان ميداد.
هم اكنون چندين ماه هست كه علارغم ميلم براي كنكور درس نميخونم، وقتي چند خط مطالعه ميكنم، فكرم هزارجا ميره و اصلاً چيزي را نميتونم حفظ كنم. برخلاف دوران نوجوانيام كه دوران دبيرستان شاگرد ممتاز بودم اما الآن خيلي كندذهن شدم و مطالب را نميفهمم. ضمن اينكه از بيكاري هم رنج ميبرم، ذاتاً افسرده مزاج و كمتحرك هستم دست خودم نيست. بيشتر كار با كامپيوتر بلد هستم اما هرجا براي كار ميرم، اپراتور خانم لازم دارن . در خانه ماندن مرا ديوانه ميكنه. به علت سن بالا كار هم به من نميدن. گاهي اوقات يك كار را مثل وضو گرفتن يا نمازخواندن، همزمان چندبار انجام ميدم و به شك ميافتم. آيا راهي هست؟ چي كار كنم؟
اشكالي نداره، هركس دوست داشت نظرش را در اينجا بده ببينم چاره چيه؟
تشكر
من با اجازه روانشناس محترم سايت ميخواستم مختصري از مشكلم رو اينجا بيان كنم:
بنده حدوداً 2 برابر آن خانم سن دارم و هنوز مجرد و از داوطلبين كنكور هستم، در دوره هاي فراگير پيام نور شركت كردم و بعداز اينكه فهميدم وعده هاي آنها دروغ است، لطمه بزرگي از نظر روحي به من خورده و علارغم هزينه سنگيني كه دربرداشته، ديگر سر كلاس حاضر نميشوم.
مشكل بنده بيشتر در به ياد آوري و حفظ مطالب هست. البته در تست هوشي كه گرفتم ضريب هوشي 94 را نشان ميداد.
هم اكنون چندين ماه هست كه علارغم ميلم براي كنكور درس نميخونم، وقتي چند خط مطالعه ميكنم، فكرم هزارجا ميره و اصلاً چيزي را نميتونم حفظ كنم. برخلاف دوران نوجوانيام كه دوران دبيرستان شاگرد ممتاز بودم اما الآن خيلي كندذهن شدم و مطالب را نميفهمم. ضمن اينكه از بيكاري هم رنج ميبرم، ذاتاً افسرده مزاج و كمتحرك هستم دست خودم نيست. بيشتر كار با كامپيوتر بلد هستم اما هرجا براي كار ميرم، اپراتور خانم لازم دارن . در خانه ماندن مرا ديوانه ميكنه. به علت سن بالا كار هم به من نميدن. گاهي اوقات يك كار را مثل وضو گرفتن يا نمازخواندن، همزمان چندبار انجام ميدم و به شك ميافتم. آيا راهي هست؟ چي كار كنم؟
اشكالي نداره، هركس دوست داشت نظرش را در اينجا بده ببينم چاره چيه؟
تشكر
Re: كمك!
با سلام دوستان عزیز
میدونم خیلی وقته از این پست تاریخش گذشته !!!
ولی کاری به سوال کننده ندارم بلکه روی صحبتم با اون افرادی هست که میگن در این سن مشکلات نباید داشته باشی یا جا نزنی یا . . .
من الان 23 سالمه ولی اولین بار در سن 12 سالگی آرزوی مرگ کردم ، مشکل سطحی هم نبود واقعا دیگه نمیخواستم زندگی کنم ( البته هنوز هم به نظر خیلی ها زندگی نمیکنم ولی خب ) ، هیچ وقت دست به خودکشی نزدم ولی خیلی بهش فکر کردم.
البته نمیگم دیگه مشکل ندارم چرا زیاد هم دارم و . . . حرف زیاده برای گفتن ولی دیگه جاش نیست.
در کل این بنده خدا که 18 سالشه و بالاخره باید کمک بشه بهش.
میدونم خیلی وقته از این پست تاریخش گذشته !!!
ولی کاری به سوال کننده ندارم بلکه روی صحبتم با اون افرادی هست که میگن در این سن مشکلات نباید داشته باشی یا جا نزنی یا . . .
من الان 23 سالمه ولی اولین بار در سن 12 سالگی آرزوی مرگ کردم ، مشکل سطحی هم نبود واقعا دیگه نمیخواستم زندگی کنم ( البته هنوز هم به نظر خیلی ها زندگی نمیکنم ولی خب ) ، هیچ وقت دست به خودکشی نزدم ولی خیلی بهش فکر کردم.
البته نمیگم دیگه مشکل ندارم چرا زیاد هم دارم و . . . حرف زیاده برای گفتن ولی دیگه جاش نیست.
در کل این بنده خدا که 18 سالشه و بالاخره باید کمک بشه بهش.
-
- پست: 2
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴, ۷:۳۴ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 2 بار