نوشته‌ Kompressor بر روی مرسدس بنزها به چه معناست

در اين بخش مي‌توانيد در مورد مباحث فنی و تخصصی مرتبط با خودرو و وسايل نقليه بحث و تبادل نظر کنيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, Mohsen1001, RAHVAR, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain II
Captain II
پست: 530
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ق.ظ
محل اقامت: اصفهان
سپاس‌های ارسالی: 36 بار
سپاس‌های دریافتی: 140 بار
تماس:

نوشته‌ Kompressor بر روی مرسدس بنزها به چه معناست

پست توسط Danial_4139 »

Kompressor فقط مختص خودروهای مرسدس بنز نيست ، بلکه آلمانها سيستم Supercharger را Kompressor می نامند ؛ از اينرو Kompressor که لغت آلمانی همان Compressor است ، در اصل چيزی جز يک سوپرشارژر نيست.


[External Link Removed for Guests]


اما از آنجا که کمتر کسی از اختلاف بين سيستمهای سوپرشارژر و توربوشارژر ( توربوشارژر نيز در اصل "توربين-سوپرشارژر" است که نام توربوشارژر را به خود گرفته است ) ، که هر دو باعث ارتقا قدرت موتور می گردند ، اطلاع دارد ؛ لذا در اين مبحث سعی خواهد شد هر دو را به صورت مقايسه ای به طور مختصر بررسی نماييم.
هيچ يک از اين دو سيستم ، جديد محسوب نمی شوند و سالها پيش اختراع شده اند و هر يک معايب و کاستيهای خود را دارا بوده اند که آنچه هم اينک در خودروها مورد استفاده قرار ميگيرد ، اصلاح شده آن سيستم های قديمی است .
هر دو سيستم سوپرشارژر و توربوشارژر با فشرده سازی هوای ورودی به سيلندرها ؛ باعث می شوند سوخت بيشتری به داخل سيلندر کشيده شده و در نتيجه قدرت و توان بيشتری از انفجار در هر سيلندر بدست آيد و به اصطلاح ساده تر می توان از يک موتور ، بدون تغيير در اجزای آن و فقط با افزودن يکی از اين دو سيستم ، قدرت بيشتری را از خودرو گرفت . اين امر خصوصا در کشورهايی که ماليات خودرو براساس حجم موتور اخذ می گردد از استقبال بالايی برخوردار گشته ، چرا که مثلا با خريد يک مرسدس C200 Kompressor يا A200 Turbo می توان قدرتی در حد يک موتور ۲۳۰۰ سی سی بدست آورد ، در حالی که خودرو ، موتوری ۲۰۰۰ سی سی دارد .
در حاليکه فشار اتمسفر در سطح دريا برابر ۷/۱۴ Psi است ، توربو /سوپر شارژرها قابليت فشردن هوا بين ۶ تا ۹ psi بيشتر و رسيدن به عدد ۲۴ Psi را دارا هستند . از اينرو انتظار می رود افزايش تقريبا ۵۰ درصدی مقدار هوای ورودی با افزودن مقدار درستی از سوخت ، ۵۰ درصد قدرت بيشتر را بدست آورد ، که عملا بدليل کاملا بهينه نبودن اين دو سيستم افزايش قدرت۳۰ تا ۴۰ درصد بيشتر نيست .
اما اختلاف بين سوپر شارژر و توربوشارژر در تامين کننده نيروی آنهاست ، نيرويی که با به چرخش در آوردن کمپرسور مربوطه باعث چرخش و مکش سريع هوا به داخل منيفولد می گردد . در سوپرشارژر اين نيرو از طريق يک تسمه ( مانند مرسدسها ) ، زنجير و يا چرخ دنده مستقيما از موتور ( معمولا ميل لنگ ) گرفته ميشود ( سوپرشارژها بر دو گونه positive displacement و سانتریفيوژ می باشند که نوع سانتريفيوژ در خودروهای امروزی کاربرد داشته و نوع ديگر از مبحث ما خارج است ) اما در توربوشارژر اين نيرو از طريق دود خروجی اگزوز بدست می آيد و نيروی فشاری دود ، باعث چرخش توربينی که در مسير اگزوز قرار گرفته شده ، اين توربين نيروی چرخشی خود را با يک ميله بصورت مستقيم به يک توربين ديگر که در مسير هوای خارج قرار گرفته منتقل نموده و چرخش پروانه های آن باعث مکش هوا به درون سيستم احتراق می گردد .
معايب ، محاسن و سير تکاملی توربوشارژرها :
نظرات مختلفی در مورد اين دو سيستم و بهينه بودن هر يک موجود است ؛ برخی بر اين باورند که توربوشارژر بدليل استفاده از دود اگزوز که يک انرژی هدر رفته محسوب ميشود ، نسبت به سوپرشارژر که نيروی خود را از موتور خودرو می گيرد و خود باعث کاهش قدرت موتور می شود بهتر عمل می نمايد . اما از طرفی ديگر وجود يک توربين درون اگزوز خود باعث ايجاد فشار در تخليه دود موتور می گردد و از سوی ديگر نيز بدليل کم بودن فشار گازهای خروجی از اگزوز در دورهای پايين موتور ، عملا توربوشارژر در دورهای پايين کارايی نداشته و تنها در دورهای بالای موتور کارايی دارد ، اين مورد که باعث ايجاد تاخير از زمان فشردن پدال تا بکار افتادن توربوشارژر می گردد را Turbo lag يا کاستی قدرت می نامند ، البته اين مورد با استفاده از دو توربين در خودروهايی از تويوتا ، مزدا ، سوبارو ، مزراتی ، بی ام و ، آئودی و مرسدس که از اين نوع توربوشارژر استفاده می نمايند تا حد زيادی حل شده است ، مشکل ديگر در مواردی است که کمپرسور توربو دارای سايز کوچکی باشد ؛ گرمای پروانه درون اگزوز به قسمت هوای ورودی منتقل شده و باعث گرم شدن بيشتر هوا می گردد ( فشرده شدن هوا خود نيز باعث افزايش حرارت ان می گردد ) ، از آنجائيکه هوای خنک برای سوختن در خودرو مناسبتر می باشد ؛ لذا استفاده از يک Intercooler در اين سيستمها بسيار ضروری است که البته در سوپرشارژها نيز قبل از ورود هوا به سيلندرها از اينترکولر استفاده ميشود . اما درگذشته عملا توربوشارژر بيشتر برای خودروهای ديزلی استفاده می شد ، و در مورد موتورهای بنزينی تنها در خودروهايی از پورشه ، ساب و خودروهای مسابقه ای مورد استفاده قرار می گرفت اما با يشرفت علم و تغييرات جديد در اين سيستم که برخی از آن در بالا ذکر گرديد ، اکثر خودروسازان در سالهای اخير برای موتورهای بنزينی خود به اين سيستم رو آورده اند ، از آن جمله به نظر ميرسد رويکرد جديد مرسدس نيز به استفاده از توربوشارژرها باشد ؛ چرا که در ليست موتور مدلهای سری A و B جديد اين کمپانی موتورهای بنزينی 200 Turbo خودنمايی می کنند و خبری از مدلهای سوپرشارژ يا همان کمپرسور نيست .


[External Link Removed for Guests]


معايب ، محاسن و سير تکاملی سوپرشارژرها ( Kompressors ) :
اما در مقابل ، سوپرشارژر که چند سالی است در کلاسهای C ، E ، SLR و SLK مرسدس و همچنين مينی کوپرها ( بدليل مالکيت بی ام و بر کمپانی مينی ، طراحی موتورهای اين خودرو بوسيله بی ام و انجام ميگيرد ) ديده می شود ، بدليل تامين نيروی چرخنده ، از موتور ، در هر لحظه با فشردن پدال در هر دور موتوری قدرت لازم را به شما ارائه مينمايد . اما حسن بالا در انواع قديمی عيب نيز محسوب می شد ، بدين صورت که اين سيستم همواره و در هر حالتی ، حتی زمانی که خودرو سلو ، کار ميکرد يا با سرعت بسيار کمی رانندگی می شد و نيازی به فعال بودن سوپرشارژر نبود نيز ، فعال بود . که البته اين مشکل در سالهای اخير توسط مرسدس و با افزودن يک هرزگرد در پولی کمپرسور حل گرديد. مبحث کاهش قدرت موتور بخاطر تامين نيروی کمپرسور سوپرشارز نيز ( مانند کاهش قدرت موتور توسط کولر ) صحيح است ، اما قدرتی که این سيستم توليد می کند به مراتب بيشتر از نيرويی است که از موتور می گيرد ، يا به اصطلاح هدر می دهد .


[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “مباحث فنی و تخصصی خودرو”