...:::سوال در برنامه نويسي:::...

[limo_torosh]

سلام
من می خوام رشته برنامه نویسی دلفی رو بخونم می خواستم بدونم
درامدش چطوره؟
اصلا برنامه نویس کارش چیه چه برنامه ای می نویسه -این شرکت ها که اگهی می دند برنامه نویس رو برای چی می خواند؟
چه مدت طول میکشه تا یه برنامه نویس بشیم؟
چه برنامه نویسی الان رو بورسه؟

[DANG3R]

سلام دوست عزیز ؛ limo_toroshجان
دلفی زبان خوبی است می تونیم بگیم پیشرفتۀ پاسکال هست، در آمدش بستگی به کارتون داره ! تا چه حد خوب و حرفه ای و بدون نقص و خطا باشه !
برنامه نویس بر اساس چیزهایی که بهش سفارش می دهند با علم خودش تطبیق میده و یک برنامه می نویسه ! شرکت ها نوعی برنامه نویسی لازم دارند مثلا نوشتن یک برنامه برای شرکتشون که مبتنی بر کارشون هست که چه کار بخواهند بکنند ! در مورد در آمدش هم بگم که باید از همون اول هدفمند و بی نقص کار بکنید . چون یادم هست که برای یکی از شرکت های بابام یک برنامه می خواستن بنویسن که این قضیه مربوط می شه به سال 81 یعنی 5سال پیش که خیلی جاها آگهی دادند بالاخره که یک گروه برنامه نویس تهرانی از پسش بر آمد و نزدیک 20میلیون پول گرفت البته این خالص دستمزد هست چون در طول کار یک سری خرج های دیگه هم بود و من میدیدم چون هر روز می رفتم و آنها را که توی شرکت مستقر بودند کارشونو می دیدم !
در مورد طول کشیدن باز هم بستگی به دقت و تلاش خودتون داره ولی حرفه ای شدن نیاز به حداقل 2 الی 3 سال و شاید بیشتر کار نیاز دارد !
به نظر من الآن برنامه نویسی که تو بورس و جدید هست C#.Net هست !
امیدوارم راهنمایی خوبی کرده باشم !
موفق باشید

[saeed_saba]

سلام به دوستان
اول شما بايد بدوني برنامه نويس به چه كسي مي گن و بعد بدوني يه برنامه نويس خوب كه سرش به تنش به چربه چه ويژگي ها و چه معلوماتي بايد داشته باشه . ( اگه بخواي از برنامه نويسي درامد داشته باشي )
براي شروع بايد فلوچارت و الگوريتم رو ياد بگيري بعد كه راه افتادي با يه زبان برنامه نويسي ( مثل پاسكال يا سي ) شروع كني به كد نويسي موقعي كه مسلط شدي مي توني يه زيان رو كاملا يا بگيري تا بتوني باهاش برنامه بنويسي
اگه بخواي برنامه نويس كار درست باشي بايد طراحي الگوريتم و معماري كامپيوتر ساختمان داده پايگاه داده و ... رو هم خوب بلد باشي
فرقي نمي كنه چه زباني رو بلد باشي مهم تشخيص الگوريتم بقيش كد نويسي به يه زبان خاصه
من پيشنهاد مي كنم تحت وب كار كني تازه بايد بعد از 3 يا 4 سال شايدم بيشتر كه خوب كار كردي و مسلط شدي انتظار داشته باشي كه سراغت بيان تا بهت كار بدن (اگه كار بلد و شناخته شده باشي)
بذاي ياد گرفتن كد نويسي بهتر تو دانشگاه كارداني كامپوتر رو بگيري ولي به صلاح كه مهندس كامپوتر باشي تا قبولت كنن.
در غير اين صورت اگه كد نويسم بشي اصلا به درد بخور نيست

[Frogfoot]

اولا کسانی که برنامه نویس میشند، نوع فعالیت هاشون با هم فرق میکنه. علومی هم که باید یاد بگیرند، به تناسب نقشی که می خوان ایفا بکنند، با هم فرق میکنه. یکی معمار نرم افزار میشه، یک تحلیل گر میشه، یکی مدیر پروژه میشه، یکی هم کدنویس میشه. در این حرفه معمولا پایین ترین و ساده ترین سطح کد نویسی است، و پیچیده ترین سطح از نظر فنی، طراحی معماری نرم افزار، و از نظر مدیریتی، مدیریت پروژه است.
کسی که مدیر پروژه میشه، بیشتر از اینکه درگیر زبان های برنامه نویسی بشه، بر روی متدی که باید تیم برنامه نویسی برای توسعه نرم افزار از آن استفاده کنه، زمان بندی پروژه، تخمین هزینه پروژه، هماهنگی بین گروههای مختلف دخیل در پروژه، تعیین جهت گیری های تیم برنامه نویسی، و فراهم کردن ملزومات پروژه تمرکز میکنه.

تحلیل گر معمولا کسی است که باید درباره نحوه اجرای فرایند ها و چگونگی بهینه کردن آنها، اطلاعات خوبی داشته باشه. این فرد سعی میکنه جنبه های مختلف پروژه را بررسی کنه و نیازمندی ها را بدست بیاره و به راهکاری برای رفع آنها برسه. برای این راهکارها، این فرد باید دانش خوبی درباره نرم افزار و قابلیت های سکوی که برای نرم افزار تعریف شده، داشته باشه، تا راهکارها را متناسب با آنها طراحی کنه. این راهکارها بعدا به معمار نرم افزار داده میشه تا بر اساس آن نرم افزاری طراحی کند که بر اساس راهکارهای ارائه شده، نیازمندی های مشخص شده را برطرف کند.

کسی که معمار نرم افزار میشه هم چندان درگیر زبان برنامه نویسی نمیشه. البته می تونه متناسب با نوع پروژه، گروه را ملزم به استفاده از زبان برنامه نویسی خاصی بکنه. معمار نرم افزار با توجه به تحلیل های صورت گرفته بر روی پروژه و نیازمندی های آن، راهکاری برای برآورده کردن نیازمندی ها طراحی میکنه. به این صورت که ساختار نرم افزار، بخش های مختلف آن، نحوه ارتباط بخش های مختلف با هم، اجزاء تشکیل دهنده هر بخش، و الگوریتم هایی که باید برای رفع هر مسئله استفاده بشند را طراحی میکنه. معمولا معمار نرم افزار با تجربه ترین و حرفه ایی ترین برنامه نویس گروه است که وظیفه هدایت فنی پروژه را بر عهده داره. نرم افزارهای بزرگ ممکنه چندین معمار نرم افزار وجود داشته باشند که زیر نظر یک معمار ارشد فعالیت می کنند. مثلا برای تولید همین نرم افزار دلفی، اندرس هلزبرگ، ابداع کننده توربو پاسکال، معمار ارشد پروژه بود. همین فرد بعدها، بعد از نسخه 3 دلفی، به مایکروسافت رفت و در پروژه های ++Visual J و #C و LINQ به عنوان معمار ارشد و در طراحی کلاس های دات نت فریم ورک، به عنوان یکی از معماران کلیدی، فعالیت کرد.

کد نویس، بیشترین سطح درگیری با زبان برنامه نویسی را دارد. این فرد باید براساس متدی که توسط مدیر پروژه برای گروه انتخاب شده، و تحت نظارت او، بر اساس طرحی که معمار نرم افزار آماده کرده، طرح را به کد برنامه نویسی تبدیل کند. در پروژه های بزرگ ممکن است چندین گروه کدنویس در گروههای مختلف مشغول به کار باشند و در هر گروه یک نفر مسئول گروه باشد. معمولا در این شرایط، مسئول گروه حرفه ایی تر از سایر اعضای گروه است و کلیات کد را مشخص می کند تا اعضای گروهش جزئیات کد را بنویسند. در واقع این گروه نقش کارگرهای ساختمانی را دارند که نقشه آن توسط یک مهندس کشیده شده، و این افراد تحت سرپرستی یک بنا، مشغول به آجر چینی بر اساس طرح نقشه می شوند.

در پروژه های کوچکتر، یک فرد می تونه همزمان چندین نقش را قبول کنه. از طرفی هر یک از این بخش ها خود می تونند از چندین بخش تخصصی دیگه تشکیل شده باشند، مثلا معماری نرم افزار می تونه بخش هایی مثل طراحی زیرساخت ها، طراح رابط کاربر، طراحی بانک اطلاعاتی و... تشکیل شده باشه. تمام این نقش ها برای توسعه یک نرم افزار لازم هستند و نمیشه انتظار داشت که همه معمار نرم افزار یا مدیر پروژه بشند!

این مطلب برای این بود که با نقش برنامه نویس بیشتر آشنا بشید.
اما اینکه به چه چیزهایی نیاز دارید...
قبل از اینکه زبان برنامه نویسی برای شما اهمیت داشته باشه، باید اطلاعات ابتدایی درباره روش های حل مسئله (الگوریتم ها)، ساختار کلی کامپیوتر ها ، روش های توسعه نرم افزار، و پلت فرمی که می خواید برای اون برنامه بنویسید داشته باشید، مثلا کسی که می خواید برای ویندوز برنامه بنویسه، باید با رابط های برنامه نویسی ویندوز و تا حدودی تحوه عملکرد سیستم های داخلی ویندوز آشنا باشه، یا کسی که می خواید بر Web برنامه بنویسه، باید با پروتکل های اینترنت، مبانی شبکه های کامپیوتری، و مرورگرهای اینترنت آشنایی داشته باشه. علاوه بر اینها، باید با ساختارهای تخصصی متناسب با نوع کار خود هم آشنا باشه، مثلا کسی می خواد برنامه بانک اطلاعاتی بنویسه، باید با بانک های اطلاعاتی آشنایی داشته باشه، یا کسی که بازی می نویسه، باید با بازی های کامپیوتری و تکنولوژی هامربوط به آنها آشنا باشه.
وقتی فرد با این مفاهیم آشنا شد، می تونه زبان برنامه نویسی مناسبی برای پیاده سازی این مفاهیم، یا توسعه آنها انتخاب کنه. اینگونه افراد معمولا مشکلی در یادگیری چندی زبان برنامه نویسی بصورت همرمان ندارند، چون مفاهیم پایه معمولا در تمام زبان ها ثابت هستند، فقط ساختار نحوی و نحوه پیاده سازی این مفاهیم از یک زبان با زبان دیگه فرق میکنه. کسی که با مفاهیم شی گرا آشنا باشه، یک کلاس را چه در دلفی، چه در سی شارپ، یا جاوا به راحتی تشخیص میده.

وقتی فرد در زمینه خاصی فعالیت میکنه و تجربه کسب میکنه، کم کم در اون زمینه حرفه ایی میشه و علمش در آن زمینه عمق پیدا میکنه. در پروژه هاش هم روی اون مفاهیم بیشتر کار میکنه. مثلا کسی که با مفاهیم امنیت در نرم افزار بیشتر کار میکنه و در این زمینه بیشتر کار و مطالعه میکنه، کم کم در این زمینه حرفه ایی میشه، پروژه هایی هم که بهش پیشنهاد میشند، بیشتر روی نقاط قوت آن فرد تاکید می کنند، مثلا ازش می خوان که امنیت نرم افزارشون رو طراحی کنه، نه اینکه براشون رابط کاربر بسازه! پس بعد از آشنایی عمومی با این مفاهیم، یک برنامه نویس حرفه ایی در یک یا چند زمینه تخصص پیدا میکنه و فعالیت هاش را در همون راستا تنظیم میکنه.

در آمد یک برنامه نویس هم بر اساس نقشی که در پروژه ایفا میکنه، وقتی که میزاره و میزان تخصصش در نظر گرفته میشه. مثلا یک فرد کاملا حرفه ایی ممکن است برای چند ساعت بر روی بهینه سازی ساختار بانک اطلاعاتی یک پروژه بزرگ، چندین میلیون تومن دست مزد درخواست کنه و کارفرما هم، با توجه به تخصص آن فرد، با کمال میل این پول رو پرداخت کنه.

درباره دلفی...
دلفی در حال حاضر بهترین انتخاب ممکن برای توسعه نرم افزارهای تحت سکوی Win32 است. دلفی از یک فریم ورک قوی (VCL)، و زبانی کارا بهره می بره. مفاهیم شی گرایی را بخوبی پیاده سازی میکنه. در زمینه برنامه نویسی مبتنی بر پایگاه داده فوق العاده قوی عمل میکنه (بیشترین کاربرد دلفی در همین زمینه است). به کاربر امکان دسترسی راحت و کامل به امکانات ارائه شده در ویندوز را می دهد. معماری مبتنی بر کامپوننت آن به شما امکان توسعه راحتتر آن را می دهد. کامپوننت های زیادی برای آن موجود است. کامپایلری فوق العاده سریع و البته هوشمند دارد. بطور کلی، در سکوی Win32، هیچ کاربردی نیست که بشه با ++VC انجام داد، و نشه همان کار را با دلفی کرد، به غیر از برنامه نویسی Kernel Mode که بطور خاص برای موارد ویژه (مثل نوشتن درایورهای سخت افزاری) استفاده میشود.
برای سکوی Linux، دلفی کامپایلر Kylix را در نسخه 6 ارائه کرده که با کمک آن می توان کد دلفی را برای لیونکس کامپایل کرد و در لینکوس از برنامه نوشته شده استفاده کرد.
برای دات نت، دلفی Delphi.Net را معرفی کرده که برخلاف VB که برای حرکت به سمت دات نت باید تمام اطلاعات قبلی خود در کار با VB را دور می ریختید، دلفی با معرفی VCL.NET به برنامه نویسان خود امکان انتقال کدهای قبلی خود به دات نت و نوشتن برنامه های دات نت به سبک سابق را ارائه می دهد. در آخرین ورژن دلفی از دات نت نسخه 2.0 پشتیبانی می شود. البته در زمینه دات با توجه به وجود زبانی مثل #C که زبان Native دات نت هم محسوب می شود، بهتر است که فرد به غیر از شرایط خاص، به #C تسلط پیدا کند. محیط برنامه نویسی دلفی که اسم رسمی آن CodeGear RAD Studio است، به برنامه نویس امکان کدنویسی به زبان های Delphi و #C و ++C را می دهد.
در زمینه برنامه های تحت وب، دلفی برای دات نت از ASP.NET و IntraWeb پشتیبانی می کند. در سکوی Win32 هم از IntraWeb، WebSnap و WebBroker پشتیبانی می کند.