نقد طنز فيلم « شب يلدا »

در اين بخش مي‌توانيد در مورد کليه‌ي مباحث فيلم و سينما به بحث بپردازيد

مدیر انجمن: شوراي نظارت

ارسال پست
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

نقد طنز فيلم « شب يلدا »

پست توسط Karim1504 »

نقد طنز فيلم « شب يلدا »



... با تو رفتم بي تو باز آمدم.

از سر فرودگاه، برو ديوونه!

چه بگويم با من اي خُل چها كردي!

تو مرا با پول او آشنا كردي!



بلاخره انتظار به سر آمد و پس از اختراع هنر هفتم توسط برادران لومير، فيلمي كه جد بزرگ لومير، خواب آنرا در ابتداي قرن نوزدهم ديده بود، توسط بهترين فيلمساز دنيا، ساخته شد. فيلمي به درازاي « شب يلدا ».

شب يلدا فيلمي است كه تماشاگران ابتداي آنرا با تخمه و آجيل و قاچهاي بزرگ هندوانه شروع مي كنه ولي تمام اين تنقلات به اتمام مي رسه در حاليكه فيلم هنوز ادامه داره !

واقعاً كه شاهكار است. حركت دوربين به قدري در اين فيم تمام زواياي خانه را نشون مي ده كه كه مي شه بدون ديدن خانه از نزديك، اونو قولنامه كرد!

خدا پدر اين گربه ملوس را بيامرزه كه نيم بيشتر فيلم رو پر كرد. احتمالاً مدير توليد تمام تهرون را زير پا گذاشته تا توانسته اين موجود بي شعور زي شعور! را پيدا كنه. بهر حال دست كارگردان هم درد نكنه كه در انتخاب بازيگر كمال دقت و وسواس را به خرج داده!

در فيلم، مردي (حامد) را مي بينيم كه به خاطر وجود مرد ديگر ( آقاي شريف) كه شر همسرش (مهناز) را از سرش كوتاه كرد، روزي دويست و پنجاه و چهار ميليارد بار، خدا را شكر مي كنه، چرا كه اين خونه، جون مي ده كه پريا با بي سليقگي و خيلي مصنوعي پرده هاشو كنار بزنه و در يك روز خوش آب و هواي بهاري، برفهاي تو كوچه رو ببينه! از طرف ديگه اين خونه رو بايد از اول به پريا مي دادند تا توش تدريس خصوصي كنسرت بكنه.

راستي به نظر شما، پريا مي خواست به حامد ساز دهني يادبده يا مي خواست براش نامه هاشو تو صندوق پست بندازه؟! من كه هنوز نفهميدم حامد اين همه مدت پول از كجا مي آورد كه بدون اينكه كار كنه، خرج زندگيشو در مي آورد. شايد هم اين پول از طرف سركار محترم خانم پريا فردوسي استاد بي چون و چراي موسيقي و شاگرد بلافصل موستارت، آهنگساز بزرگ آرژانتيني! بهش مي رسيد ( بين خودمون باشه، شايد هم كارگردان خرجشو تامين مي كرده، البته از جيب مبارك تهيه كننده !)

طرف ديگه، معلوم نشد چرا حامد كه تنها مي رقصه، برف شادي رو سرش مي باره؟ احتمالاً اون موقع برف مي اومده و سقف خونه هم سوراخ بوده؟ نظر شما چيه؟

بهر حال اين فيلم نكات آموزشي هم داشت. يه نكته اينكه، اگر خواستيد مسافرت بريد، يه گربه بزاريد تو خونه تون تا بتونيد كليد خونه تون رو به اونيكه دوستش داريد بديد تا به آكواريومتون آب بده كه علفهاش خشك نشه! البته اگر خواستيد مي تونيد از مسافرت منصرف بشيد و وسط راه هم برگرديد!!! يا اينكه اگه از دست زنتون خسته شديد بفرستيدش يه مسافرت خارج از كشور (البته مواظب باشيد از دسته چك شما استفاده نكنه، چو اونوقت مجبور مي شيد تمام زندگيتونو بفروشيد و بدينوسيله تمام نقشه هاتون، نقش بر آب مي شه!) و به وزارت امور خارجه سفارش كنيد كه نذارند ديگه برگرده!

چطور؟

خلاصه من اون چيزي كه تو فيلم ديدم گفتم، بي قصد و غرض!!! نقد فيلمو مي زارم واسه اهل فن، ولي راست ميگن حرف راست رو بايد از بچه شنيد.

راستي، فيلم بد نداريم، فيلم بي سروته هم نداريم! بازيگر زياد نداريم، كم هم بازيگر زيادي نداريم! گربه وحشي نداريم، گربه بازيگر هم نداريم، پول زياد واسه ساخت فيلم درست و حسابي نداريم، كم پولي هم واسه ساخت فيلمهاي سركاري نداريم! رقص و آواز و موسيقي غير مجاز نداريم، جواز برگزاري كنسرت هم نداريم! خلاصه اينكه ديگه حوصله ديدن فيلم لالايي نداريم !!!

عزت زياد « شب بو »
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “فيلم و سينما”