صفحه 1 از 1

مطلبي در رابطه با طنزهاي تلوزيوني ايران

ارسال شده: یک‌شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۵, ۱۱:۰۹ ب.ظ
توسط Leila
طنز پردازان نوروز امسال بعد از مدت ها بار دیگر همگی دور هم جمع شده اند تا به برگه خاطرات ما دست نوشته های دیگری بیافزایند . همین اتفاق بهانه ای شد برای نوشتن این مطلب... .

نزدیک به ۱۵ سالی میشه که با چهره های شاد و سرزنده ای که هر از گاهی به تلوزیون سرک میکشند آشنا ییم. چهره هایی که از اوایل دهه هفتاد به مرور زمان به جمع سایرین اضافه شده اند تا مجموعه ای از دوست داشتنی ترین ها را بوجود بیاورند با این که مدت زمان زیادی از اون روزها میگذره ولی هنوز هم این افراد طناز در میان مردم جایگاه ویژه ای دارند . خیلی از این چهره ها از همان ابتدا و با انگیزه های فراوانی کار خود را آغاز کردند . به امید اینکه بتوانند انقلابی عظیم در روند تولید برنامه های تلوزیونی بوجود بیاورند و با این نگاه پا به زمینی خاکی گذاشتند تا با کمک هم کاخی عظیم را برای پناه دادن دل های رنج دیده وقلب های زخم خورده بنا کنند.شاید امروز که تقریباً نیمی از پله های ترقی طنز سازی را طی کرده ایم و هر روز شاهد پیشرفت هایی در این زمینه بوده ایم ،اگر به گذشته و روزهای تولد این مجموعه ها نگاه کنیم متوجه این نکته بشویم که بدون این برنامه ها اتفاقی ناگوار برای قشر زیادی از مردم می افتاد که پس از تحمل درد و رنج های بی شمار نیاز فراوانی به گذراندن روزهایی شاد و پرامید داشتند.دیگر نشریاتی که زبان طنز را دست مایه کار خود قرار داده بودند به تنهایی کار ساز نبودند و نیاز به یک یار کمکی چون تلوزیون داشتند.تلوزیونی که زبان طنزش تا آن زمان فقط به برنامه های قبل از انقلاب که عموماً هجو و بی محتوا بودند خلاصه میشد یا برنامه هایی که بعد از انقلاب و با برچسب برنامه های شاد و مفرح به مردم چسبانده شد بود . در حالی که این برنامه ها هم دسته کمی از سایر برنامه های آن سال های تلوزیون نداشتند که به سطحی ترین شکل ممکن ساخته می شدند.حالا زمان برداشتن یکی از حساس ترین قدم های بعد از انقلاب و جنگ تحمیلی برای تلوزیون و بینندگان آن رسیده بود.اوایل سال ۷۱ بود که کلید پیش تولید یکی از کارهای نو و دیدنی آن سال ها توسط داریوش کاردان زده شد.جنگ ۷۲ یا نوروز ۷۲ که با حضور افراد جوانی که تا آن زمان در تلوزیون دیده نشده بودند شروع شد و با استقبال بی نظیری از سوی مردم رو به رو شد که از آن جمع تنها سه یا چهار نفر تا به امروز دوام آورده اند که مطرح ترین آن ها مهران مدیری می باشد . حالا این برنامه نه تنها سنگ بنای تولید کارهای طنز شده بود بلکه باعث بوجود آمدن شرایطی برای ساخت کارهایی با ته مایه طنز برای ایام نوروز سال های بعد از آن شد.از این سال به بعد بود که گرو های سازنده برنامه های طنز شکل گرفت و همان افرادی که در تولید اولین کار رسمی طنز دست داشتند سرپرستی این گروه ها را به عهده گرفتند که از بین همه آن ها تأثیرگذارترین گروه متعلق به مهران مدیری جوان بود که با کارهایی که طی آن سال ها ساخت در صدر بهترین ها قرار گرفت .کارهایی مثل پرواز۵۷ و ساعت خوش.کارگردانی که طی آن سال ها چهره های دوست داشتنی زیادی همچون رضا عطاران ، نادر سلیمانی ، سعید آقاخانی ، یوسف صیادی ، نصرالله رادش ، رضا شفیعی جم ، حمید لولایی ، داوود اسدی ،ارژنگ امیرفضلی و... را به دوستداران این نوع برنامه ها معرفی کرد. به جرأت این دوره از طنزسازی را می توان طلائی ترین دوران طنزتلوزیونی ایران تا به امروز دانست که منجر به معرفی چهره های سرشناسی به این وادی شد. مدیری برای اکثر آن ها حکم استادی را داشت که باعث پیشرفت آن ها در این زمینه شده بود ، به گونه ای که حالا بعضی از آن ها خود به جمع کارگردانان سازند طنز تلوزیونی پیوسته اند و موفقیت های قابل توجهی را نیز کسب کرده اند که بارزترین آن ها رضا عطاران جوان پر شور و حرارت است . سال ها یکی پس از دیگری گذشت و به مرور زمان همین کارگردانان جوان خود حکم استادی را برای شاگردان خود پیدا کردند و باعث معرفی چهره هایی جوانتر به این عرصه شدند.افرادی مثل بیژن بنفشه خواه ، مجید صالحی ، یوسف تیموری ، سید جواد رضویان ، حسین رفیعی ، سیامک انصاری و... . با گذشت نزدیک به پنج سال از تولید برنامه های طنز تلوزیونی سازندگان این نوع کارها که تا آن زمان همچنان مهران مدیری به عنوان یکه تاز این عرصه شناخته میشد به کمبود هایی در این قطب فراگیر تلوزیونی پی بردند. کارهای آیتم دیگر به تنهایی پاسخگوی خواسته های مردم نبود و همه زحمات چندین و چند ساله گروه های تولید کننده برنامه های طنز در حال نابودی بود.ولی خلاقیت های مهران مدیری و رامین ناصرنصیر باعث شد تا بار دیگر امیدهایی برای احیاء شدن طنز تلوزیونی بوجود بیاید . ترکیب کردن داستان های شبانه با کارهای آیتمی و مرتبط کردن آن ها با یکدیگر باعث ورق خوردن برگ دیگری از دنیای طنز تلوزیونی ایران شد که حیاتی ترین تأثیرات را بر پیکره طنز ایران گذاشت.این دوره از جهاتی باعث دیدن شدن خانم ها نیز در برنامه های طنز تلوزیونی شد که از میان آن ها می توان به لاله صبوری ، فلامک جنیدی و رابعه اسکویی اشاره کرد . و در این میان چهره های تازه ای هم به این عرصه اضافه شدند که اکثر آن ها دوام آنچنانی نیاوردند از جمله عارف لرستانی ، نیما فلاح (البته فقط در کارهای طنز کم رنگ شد) ، علی ابولحسنی ، جواد عابدی و... که از میان آن ها تنها دو نفر تا به امروز ماندگار شدند محمد رضا هدایتی و ساعد هدایتی و نکته مهم تر اینکه ساخت برنامه های روتین یا به اصطلاح نود شبی با کلنگ مهران مدیری به زمین کوبیده شد.که هنوز هم اینگونه برنامه ها از محبوبیت ویژه ای در بین مردم برخوردار هستند.البته طی این مدت مهران غفوریان نیز بیکار ننشست و با ساخت مجموعه شبانه این چند نفر دست به یک سنت شکنی عظیم زد و با حذف آیتم و ایجاد داستان های مرتبط شبانه اساسی ترین تغییرات را در طنز های شبانه بوجود آورد ولی با این حال نتوانست نظر مخاطبان تلوزیونی را با این برنامه به خوبی جلب کند . این شیوه طنز سازی ابتدا زیاد مورد استقبال قرار نگرفت و تنها دلیل آن استفاده نادرست غفوریان از موقعیت های بوجود آمده و کم تجربگی وی بود . روند آیتم سازی همراه با طرح داستان های کلی توسط مدیری با برنامه هایی مثل ببخشید شما ...!؟ و پلاک ۱۴ و با همان ریتم قبلی کارهای وی ادامه پیدا کرد تا زمانی که نود شب جلوی دوربین رفت . حالا دیگر مدیری هم آیتم سازی را کنار گذاشته بود و دیگر زمان مرگ اینگونه طنزها فرا رسیده بود . نود شب به جرأت تنها ساخته مدیری( البته تا به امروز ) بود که اقبال چندانی در جذب مخاطب به دست نیاورد و مدیری هم با تمام تلاشی که کرد به خاطر فضای غیر معمول ، خشکی و ناواردی بازیگران بزرگترین شکست کاری خود را متحمل شد. در اواخر دهه ۷۰ و روزگاری که دیگر هیچ کس به یک طنز ناب فکر نمی کرد بد ترین روزهای طنزپردازان ایران در حال رقم خوردن بود . در میان آن ها فقط مهران غفوریان بود که هر از گاهی با ساخت یک یا چند کار ضعیف پرونده کاری خود را سیاه تر از قبل می کرد که نمونه بارز آن کارهای حرف تو حرف و طبقه وسط بود. ذوق و سلیقه مردم تغییر کرده بود و دیگر کارهای آیتم چندان برایشان جذابیت گذشته های نه چندان دور را نداشت. ولی تابستان ۱۳۸۰ یکی از بهترین و شاید نادرترین اتفاقات برای بینندگان تلوزیونی و مخصوصاً علاقه مندان به برنامه های طنز رقم خورد . خبر از تولید و پخش مجموعه ای با نام زیر آسمان شهر به گوش میرسید و باز هم غفوریان! وقتی این اسم شنیده میشد کسانی که منتظر یک طنز ناب و تازه با ساختاری قوی بودند ناامید میشدند. ولی برخلاف انتظارها این مجموعه نه تنها مورد توجه قرار گرفت ، بلکه انقلابی در تولید برنامه های تلوزیونی ۹۰ شبی محسوب میشد که بینندگان تا به آن زمان ندیده بودند.حالا دیگر برنامه های طنز فقط به قشر خاصی از جامعه تعلق نداشت و پیر و جوان ، زن و مرد ، آن هم از طبقات مختلف ، بیندده اینگونه مجموعه ها شده بودند. قلم رضا عطاران و چیدمان درست بازیگران کار خود را کرده بود و زیر آسمان شهر به محبوب ترین مجموعه تلوزیونی تبدیل شده بود تا جایی که سود جویان هم روش کسب درآمد تازه ای را بوجود آوردند که تا به امروز ادامه پیدا کرده . تحولی عظیم درآغاز دهه ۸۰ رخ داده بود که باعث ساخته شدن آثاری ماندگار در تاریخ پر فراز و نشیب طنز تلوزیونی ایران شده بود.بعد از آن بود که نسل جدیدی از بازیگران و کارگردانان سازنده برنامه های طنز پا به میدان گذاشتند از جمله مهدی مظلومی ، رضا صفدری ، فتحعلی اویسی ، امیر جعفری ، سعید پیردوست ، سیروس گرجستانی ، رضا داودنژاد ، سحر ولدبیگی ، شقایق دهقان ، مریم سعادت ، علی صادقی ، هادی کاظمی و ... . بیش از پنج سال از این تحولات می گذرد و طی این سال ها کارهای زیبایی که هر کدام خاطره ای خاص را برای مخاطبان دیرینه اش رقم زده ساخته میشود .

با نگاهی به اسامی بالا به حضور هنرمندانی که پیش از آن نه تنها تجربه بازی کمدی نداشتند بلکه نقش هایی خشن را ایفاکرده بودند پی خواهید برد مثل فتحعلی اویسی و سیروس گرجستانی که ماندگار تر از بقیه شدند...!

طنز تلوزیونی انقدر در بین مردم نفوذ پیدا کرده بود که باعث جذب قشر خاصی از بازیگران در این عرصه شده بود.در این دوره زمانی چهره هایی هم حضور پیدا کرده بودند که قبلاً به تجربه هایی در این زمینه دست یافته بودند ولی با کارهایی که در این مقطع زمانی ساخته شد به شهرت دست یافتند مثل جواد رضویان با بازی در مجموعه پاورچین و حمید لولایی در زیر آسمان شهر۱ .طی این مدت کارهای ماندگاری از سوی طنز سازان از جمله مهران مدیری (که بهترین کارهای ساخته شده در مجموع به وی تعلق داشت) ساخته شد (مثل پاورچین و شب های برره ) که تا به امروز دیگر نظیر آن ساخته نشده است (که البته حضور فردی مثل پیمان قاسمخانی در این اتفاق مهم خیلی مشهود بوده است )و همچنین کارهایی هم ماندگار شده که به بدی از آن ها یاد میشود مثل زیرآسمان شهر ۳ ، بانکی ها وشبکه سه ونیم (با ساختار آیتمی) که افتضاح ترین آثار طنز روتین محسوب میشوند.قریب به ۶ سال است که مجموعه های طنز تلوزیونی که اکثراً هم روتین بودند روی آنتن رفتند وطی این مدت اتفاقات گوناگونی رخ داد.از آنجا که مجموعه های هفتگی فضای کار بیشتری دارند هنوز هم می توان به آن ها امیدوار بود ولی کارهای روتین به لبه پرتگاه نزدیک شده اند و اگر به فکر تغییر و تحولی در این زمینه نباشیم باید به فکر عواقب آن یعنی نابودی اینگونه کارها در بین مردم نیز باشیم. در این بین و ترافیک ساخت کارهای روتین سریالی ، پیر طنز ایران و یکی از بنیانگذاران طنز بعد از انقلاب هم دوباره به این جمع پر شور پیوست و با تلاش برای حفظ سنت های قدیمی خود دست به ساخت یک کار آیتمی به نام شبکه سه و نیم زد که نه تنها این کار مورد استقبال واقع نشد بلکه در معرض شدید انتقادات نیز قرار گرفت و در پایان در مردابی عمیق فرو رفت و ناپدید گشت و تبدیل به درس عبرتی برای سایرین شد ولی باز هم دیگران از این اتفاقاتی که برای پیر طنز ایران افتاد عبرت نگرفتند و با ساخت مجموعه ای غیر قابل تحمل و باز هم به صورت آیتمی به اسم فضانوردان(به کارگردانی پیمان قاسمخانی و سیامک انصاری ) اشتباهات غیرقابل انکاری را مجدداً تکرار کردند .

ولی با همه این ها برنامه های طنز تا به امروز هم پربیننده ترین برنامه های تلوزیونی بوده اند و امید به تحولی دیگر در این نوع برنامه ها همچنان وجود دارد.


ksabz