مشرق نيوز
نابرده رنجنشان داد که می شود قصه هایی را در قالب سریال گفت که ربطی به عشق و عاشقیهای هندی و فارسی باقی سریال های تلویزیون ندارد و به عروسی یا طلاق ختمنمی شود. گروه فرهنگی مشرق-سریال نابرده رنج دیشب بعد از کلی کش آمدن که در چند قسمت پایانی ،بالاخره تمام شد؛ آن هم با پایان بندی که تقریبا با اکثر قریب به اتفاقسریال های روتین صدا و سیما متفاوت بود و البته این تفاوت را باید به حسابنقاط قوت سریال گذاشت.
نابرده رنج از سریال های متوسط اما موفقتلویزیون محسوب می شود و در میان انبوه سریال های ضعیفی که به صورت فصلیبه خورد مخاطب داده می شوند و به ضرب و زور سوژه های تکراری فیلم فارسی درخانه های ایرانی و در ساعات شبانه جا باز می کنند برای خودش کار درخشانیدر کارنامه سریال سازی سیما ثبت شد.

اگرچه این سریال دارای ایرادات جدی خصوصا در بخش دفاع مقدسی اش بود که دربرخی سکانس ها منطق روایت را زیر سوال می برد، اما توانسته بود تا حدودزیادی از تیپ سازی گذر کرده و به معرفی شخصیت نزدیک شود. اسد و عماد دوشخصیتی هستند که اگر سکانس پایانی سریال، یعنی آن بخشی که در زمان حالروایت می شود را نادیده بگیریم، کاملا قابل باور خواهند بود؛ اگر چه فیلمنامه در ارائه جزئیات بیشتر و کنش و واکنش هایی که لایه های درونی شخصیتاین دو را معرفی کند ناتوان است، اما بر خلاف سریال های معمول سیما که بادیالوگ های تصنعی و شعاری تیپ های سیاه و سفید می سازند، آدم هایی واقعیتر را به نمایش گذاشت.
البته نباید فراموش کرد که انرژی داستان زمانیکه از شخصیت های اصلی کمی دور می شود کم کم ته کشیده و شخصیت های منوچهر،مرضیه و حتی جابر رو به ضعف می نهند. نکته دیگری که می توان در باره اینسریال به آن اشاره کرد بیشتر به پخش کننده و سفارش دهنده باز می گردد تاسازنده سریال. متاسفانه ارزیابی های وجبی در سازمان صدا و سیما باعث شدهاست تا آثاری که به خودی خود می توانند تبدیل به کارهایی با کیفیت خوب وقابل قبول شوند برای کسب جایگاه بهتر در ارزیابی و شاید پرداخت کش بیایندو ضعیف شوند. اضافه شدن پلان های کش دار و اضافه کردن به زمان سریال درستدر بخش هایی که باید به موجز گویی روی می آورد تنها سبب می شود مخاطب ازدیدن اثر خسته شده و میزان تمرکزش بر روی داستان اصلی کمتر شود این امر درچند قسمت پایانی سریال بسیار به چشم می خورد.
شاید بذرافشان می توانستبه طور کامل سکانس امروزی پایان سریال را به طور کامل حذف کند و داستان رادر همان دهه 60 به پایان برده و با اندکی تغییرات انرژی عاطفی انتهایسریال را حفظ کند.
به هر حال سریال "نابرده رنج" نمونه خوبی از سریالیروان و ساده برای گفتن قصه هایی است که به دلیل بد تعریف شدن تنه به شعارمی زنند. نابرده رنج نشان داد که می شود قصه هایی را در قالب سریال گفت کهربطی به عشق و عاشقی های هندی و فارسی باقی سریال های تلویزیون ندارد و بهعروسی یا طلاق ختم نمی شود.