سخنرانيهاي آقاي دكتر عباسي
مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

- پست: 2132
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1980 بار
- سپاسهای دریافتی: 6841 بار
- تماس:

- پست: 2132
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1980 بار
- سپاسهای دریافتی: 6841 بار
- تماس:
سلام
۱- طبق نظر وزارت اطلاعات تاکنون تعداد ۴۰۰۰۰۰۰ (۴میليون )سی دی از سخنرانی ايشلن در کشور پخش شده است که نشان دهنده علاقمند بودن مردم به اين گونه مطالب است چراکه مدتهاست کسی اينطور صحبت نکرده و مردم تشنه اين گونه روحيه بخشی ها و اميد دادن ها هستند
۲- ريس جمهور(خاتمي) و ... از جناب دکتر شکايت رسمی کرده اند
۳-در کامنت قبلی يادم رفت اضافه کنم که همه هفته قبل از شروع کلاس ها حدودا از ساعت ۹:۳۰ فيلم های آموزنده مختلفی پخش می کنند
۴-وبلاگ بچه های قلم اقدام به قرار دادن فايل صوتی اين سخنرانی کرده است البته شنيدن کی بود مانند ديدن بخصوص در مورد اين سخنرانی که تصوير آنهم ديدنی است :
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
يا علی
۱- طبق نظر وزارت اطلاعات تاکنون تعداد ۴۰۰۰۰۰۰ (۴میليون )سی دی از سخنرانی ايشلن در کشور پخش شده است که نشان دهنده علاقمند بودن مردم به اين گونه مطالب است چراکه مدتهاست کسی اينطور صحبت نکرده و مردم تشنه اين گونه روحيه بخشی ها و اميد دادن ها هستند
۲- ريس جمهور(خاتمي) و ... از جناب دکتر شکايت رسمی کرده اند
۳-در کامنت قبلی يادم رفت اضافه کنم که همه هفته قبل از شروع کلاس ها حدودا از ساعت ۹:۳۰ فيلم های آموزنده مختلفی پخش می کنند
۴-وبلاگ بچه های قلم اقدام به قرار دادن فايل صوتی اين سخنرانی کرده است البته شنيدن کی بود مانند ديدن بخصوص در مورد اين سخنرانی که تصوير آنهم ديدنی است :
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
يا علی
زنده باد بهار...
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"

- پست: 1790
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۶ فروردین ۱۳۸۵, ۳:۴۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 8 بار
- سپاسهای دریافتی: 258 بار

- پست: 2132
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1980 بار
- سپاسهای دریافتی: 6841 بار
- تماس:
سعيد جان و پادشاه ممنون از لطفتون.
بله منظور از ريس جمهور اقاي خاتمي هست در پست قبلي ذكر كردم.
اقا سعيد قسمت دوم كدوم رو ميخواهي تمام مقالات كامله.
با تشكر
بله منظور از ريس جمهور اقاي خاتمي هست در پست قبلي ذكر كردم.
اقا سعيد قسمت دوم كدوم رو ميخواهي تمام مقالات كامله.
با تشكر
زنده باد بهار...
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"

- پست: 2132
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1980 بار
- سپاسهای دریافتی: 6841 بار
- تماس:
سخنرانی
حسن عباسي در همايش همبستگي با كوبا: بايد جبهه مقاومت جهاني را تشكيل دهيم
ملت كوچك كوبا پشت سر چهل كشور انقلابي ايستاد و فقر امروز كوبا ناشي از فشاري است كه جامعه استكباري به خاطر ايستادگي اين ملت بر آنان تحميل كرد... غربيها به خاطر اين كه كوباييها را تحقير كنند و بگويند كه همه مشكلات اين كشور به خاطر انقلابي بودنشان است، ميگويند كه بيشترين فحشا در اين كشور وجود دارد اما اروپا و آمريكا كه در تلويزيونهايشان هر ده دقيقه زنان فاحشه را تبليغ ميكنند، نميتوانند از اين حرفها بزنند
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، حسن عباسي تحليلگر مسائل استراتژيك عصر امروز در همايش جبهه مقاومت بينالمللي كه در دانشگاه تهران برگزار شد، با تقدير از مقاومت ملت كوبا در مقابل جبهه استكبار اظهار داشت: امروز ملتهايي كه ميتوانند در كنار هم براي مقاومت قرار بگيرند، متاسفانه پراكنده هستند.
وي با بيان اين كه امنيت بعضي از محيطها را بايد در بيرون جستجو كنيم، افزود: عدالت در درون مرزها محقق نميشود؛ مگر اين كه عدالت جهاني محقق گردد.
عباسي با بيان اين كه آمريكا هر سال كشورهايي از دنيا را تحريم ميكند و اين تحريمها به امضاي رئيس جمهورشان نيز ميرسد، گفت: آمريكاييها به خود اجازه ميدهند كه طرحهايي براي آينده كوباي پس از فيدل كاسترو، ونزوئلاي پس از چاوز و سوريه پس از اسد بدهند و حتي براي تجزيه ايران نيز طرح ميدهند، اما كافي است كسي طرح آينده آمريكا را اعلام كند تا بلافاصله به او اتهام تروريست بزنند؛ از اينرو امروز بايد جنبش دانشجويي جهان جرأت داشته باشد كه براي آينده آمريكا طرح بدهد؛ چرا ما براي تجزيه آمريكا طرح ندهيم.
وي ادامه داد: فيدل كاسترو كه امروز در بيمارستان بستري است، مربوط به نسل قبل رهبران انقلابي است و نسل جديد مثل چاوز و مورالس فرزندان او هستند و به همين گونه تبلور انقلابيون مسلمان نيز امروز در فردي به نام نصرالله تجلي پيدا ميكند.
اين تحليلگر مسائل استراتژيك با اشاره به انديشه امام حميني، جهان را به دو دسته مستضعف و مستكبر تقسيم كرد و اظهار داشت: وجه اشتراك همه ما از جمله ايران، كوبا، فلسطين، كره شمالي، سوريه و ونزوئلا استضعاف است.
وي با بيان اين كه ممكن است مسلمان مستكبر هم داشته باشيم، مصر، اردن وعربستان را از جمله مثالهاي مسلمان مستكبر عنوان كرد و خاطرنشان كرد: چاوز براي ما مردميتر و ضداستكبارتر است؛ چون در زمان حمله وحشيانه رژيم صهيونيستي به لبنان سفيرش را از اسراييل فراخوان كرد، اما همين مصر، اردن و عربستان به اولمرت نامه نوشتند و از او درخواست كردند كه حزب الله را از بين ببرد.
عباسي گفت: به عنوان شخصي آزاد كه وابستگي جناحي ندارم، از دولت و مردم كوبا كه در پرونده هستهاي از ايران حمايت كردهاند و از ونزوئلا كه با تمام وجود در آژانس بين المللي انرژي اتمي در حمايت از ايران ايستاد، تشكر ميكنم.
وي در ادامه سخنانش گفت: جهان استكبار ما را تك محصولي ميخواهد تا بتواند بر ما حكومت كند
و به همين دليل اكنون كه جهان استضعاف ميخواهد محصول ديگري همچون انرژي هستهاي را در اختيار داشته باشد، فقط مستضعفين در حمايت از ما ايستادهاند.
اين تحليلگر مسائل سياسي تصريح كرد: به نظر ما چگوارا عليرغم آنكه مسلمان نبود، اما يك آزاده بود.
وي با اشاره به برخي صحبتهايي كه مبني بر فقر ملت كوبا توسط غربيها مطرح ميشود، افزود: ملت كوچك كوبا پشت سر چهل كشور انقلابي ايستاد و فقر امروز كوبا ناشي از فشاري است كه جامعه استكباري به خاطر ايستادگي اين ملت بر آنان تحميل كرد.
عباسي ادامه داد: غربيها به خاطر اين كه كوباييها را تحقير كنند و بگويند كه همه مشكلات اين كشور به خاطر انقلابي بودنشان است، ميگويند كه بيشترين فحشا در اين كشور وجود دارد اما اروپا و آمريكا كه در تلويزيونهايشان هر ده دقيقه زنان فاحشه را تبليغ ميكنند، نميتوانند از اين حرفها بزنند.
اين تحليلگر مسائل استراتژيك با تاكيد بر ضرورت تحرك جبهه پايداري در براي هژموني غرب گفت: چندي پيش جنبش عدم تعهد در كوبا با تمام توان از موضع ايران دفاع كرد اما دوره جنبش غيرمتعهدها تمام شده و بايد يك جنبش غيرمتعهد جديد تشكيل شود؛ چون برخي از اعضاي همين جنبش همسو با امپراليسم آمريكا عمل ميكنند.
عباسي تمدن، امپراطوري،امپرياليسم و هژموني را چهار مرحله تشكيل استكبار عنوان كرد و با بيان استدلالهايي اظهار داشت: در سال 2035 در جهان 7 كشور در مركز ثقل قرار دارند كه از بين آنان فقط وضعيت سرمايه اجتماعي ايران است كه مناسب خواهد بود و قطعاً ونزوئلا نيز از آرژانتين و برزيل به سرعت پيش خواهد افتاد.
وي گفت: در آينده براي اداره جهان تنها كشورهايي كه امروز در جبهه مقاومت هستند، توانايي ايستادگي خواهند داشت؛ چون سايرين از نظر سرمايه اجتماعي با مشكلات اساسي مواجه هستند.
عباسي با اشاره به مثالهاي متعدد درباره سلطهگري آمريكا و خوي تجاوزكارانه دولتمردان اين كشور اظهار داشت: امروز براي آنان سخت است كه ببينند كشورهايي مثل ايران، ونزوئلا، كوبا، سوريه و كره شمالي از دستشان در رفته و اگر در مكزيك و نيكاراگوآ نيز طرفداران اين موج راي بياورند،حياط خلوت آمريكاييها نيز از دست خواهد رفت و آنان ديگر نخواهند توانست جلوي اين موج ايستادگي را كه حاصل چهل سال مقاومت ملت كوبا است، بگيرند.
وي با اشاره به جزييات پيروزيهاي غرور آفرين حزبالله افزود: حزبالله همينه اسراييل را شكست و حركت اين جنبش نتيجه مدل پيروزي ملت ايران بود.
اين تحليلگر مسائل سياسي با اشاره به اين كه كشورهاي استكباري همچون آمريكا و انگليس با دست اندازي به نقاط مختلف جهان خودشان را سر پا نگه داشتهاند، اظهار داشت: امپراطوري جهاني دست و پاي خودش را در كشور خود جمع كند تا ببيند آنوقت چقدر ميتواند شكم مردمش را سير نگه دارد.
عباسي پايههاي دكترين جنبش مقاومت جهاني را عدالت جهاني، آزادي جهاني و مردم سالاري جهاني عنوان كرد و افزود: بايد جبهه مقاومت جهاني را تشكيل دهيم تا با حاكم شدن عدالت جهاني حق مستضعفان محقق شود.
وي ماندن مردم كوبا و مقاومت در زير فشارهاي آمريكا را يك امداد الهي عنوان كرد و گفت: كوبا با 47 سال، ايران با 27 سال، كره با 53 سال، فلسطين با 60 سال و ساير كشورهاي مقاوم پيشگامان جبهه مقاومت هستند كه همه بايد در يك آرايش زنجيرهاي استكبار را تحت فشار قرار دهند.
وي اساسيترين راهكارهاي به چالش كشيدن آمريكا را توسط جبهه مقاومت جهاني انرژي، گمرك و مناسبات اقتصادي و تهاجم رسانهاي و اجتماعي عنوان كرد و با بيان اين كه ما نبايد در اين جبهه از آسيب شناسي يكديگر غافل شويم، اظهار داشت: يكي از اشكالات كوبا اين بود كه دين را كنار گذاشت و از پتانسيل مذهب براي مقاومت بيشتر استفاده نكرد كه دوستان كوبايي بايد در اين زمينه تلاش كنند.
عباسي ادامه داد: كوبا طرح استراتژيك بلندمدت براي خود اعلام نكرده كه بايد در اين زمينه نيز اقدام كند تا دوستانش در اين جبهه به آن كمك نمايند.
اين تحليلگر مسائل استراتژيك از كوبا خواست كه براي بقاي مدل اصيل زندگي خود مبارزه با مفاسد و جوانگرايي در سيستم اداره كشور اقدام كند.
حسن عباسي در همايش همبستگي با كوبا: بايد جبهه مقاومت جهاني را تشكيل دهيم
ملت كوچك كوبا پشت سر چهل كشور انقلابي ايستاد و فقر امروز كوبا ناشي از فشاري است كه جامعه استكباري به خاطر ايستادگي اين ملت بر آنان تحميل كرد... غربيها به خاطر اين كه كوباييها را تحقير كنند و بگويند كه همه مشكلات اين كشور به خاطر انقلابي بودنشان است، ميگويند كه بيشترين فحشا در اين كشور وجود دارد اما اروپا و آمريكا كه در تلويزيونهايشان هر ده دقيقه زنان فاحشه را تبليغ ميكنند، نميتوانند از اين حرفها بزنند
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، حسن عباسي تحليلگر مسائل استراتژيك عصر امروز در همايش جبهه مقاومت بينالمللي كه در دانشگاه تهران برگزار شد، با تقدير از مقاومت ملت كوبا در مقابل جبهه استكبار اظهار داشت: امروز ملتهايي كه ميتوانند در كنار هم براي مقاومت قرار بگيرند، متاسفانه پراكنده هستند.
وي با بيان اين كه امنيت بعضي از محيطها را بايد در بيرون جستجو كنيم، افزود: عدالت در درون مرزها محقق نميشود؛ مگر اين كه عدالت جهاني محقق گردد.
عباسي با بيان اين كه آمريكا هر سال كشورهايي از دنيا را تحريم ميكند و اين تحريمها به امضاي رئيس جمهورشان نيز ميرسد، گفت: آمريكاييها به خود اجازه ميدهند كه طرحهايي براي آينده كوباي پس از فيدل كاسترو، ونزوئلاي پس از چاوز و سوريه پس از اسد بدهند و حتي براي تجزيه ايران نيز طرح ميدهند، اما كافي است كسي طرح آينده آمريكا را اعلام كند تا بلافاصله به او اتهام تروريست بزنند؛ از اينرو امروز بايد جنبش دانشجويي جهان جرأت داشته باشد كه براي آينده آمريكا طرح بدهد؛ چرا ما براي تجزيه آمريكا طرح ندهيم.
وي ادامه داد: فيدل كاسترو كه امروز در بيمارستان بستري است، مربوط به نسل قبل رهبران انقلابي است و نسل جديد مثل چاوز و مورالس فرزندان او هستند و به همين گونه تبلور انقلابيون مسلمان نيز امروز در فردي به نام نصرالله تجلي پيدا ميكند.
اين تحليلگر مسائل استراتژيك با اشاره به انديشه امام حميني، جهان را به دو دسته مستضعف و مستكبر تقسيم كرد و اظهار داشت: وجه اشتراك همه ما از جمله ايران، كوبا، فلسطين، كره شمالي، سوريه و ونزوئلا استضعاف است.
وي با بيان اين كه ممكن است مسلمان مستكبر هم داشته باشيم، مصر، اردن وعربستان را از جمله مثالهاي مسلمان مستكبر عنوان كرد و خاطرنشان كرد: چاوز براي ما مردميتر و ضداستكبارتر است؛ چون در زمان حمله وحشيانه رژيم صهيونيستي به لبنان سفيرش را از اسراييل فراخوان كرد، اما همين مصر، اردن و عربستان به اولمرت نامه نوشتند و از او درخواست كردند كه حزب الله را از بين ببرد.
عباسي گفت: به عنوان شخصي آزاد كه وابستگي جناحي ندارم، از دولت و مردم كوبا كه در پرونده هستهاي از ايران حمايت كردهاند و از ونزوئلا كه با تمام وجود در آژانس بين المللي انرژي اتمي در حمايت از ايران ايستاد، تشكر ميكنم.
وي در ادامه سخنانش گفت: جهان استكبار ما را تك محصولي ميخواهد تا بتواند بر ما حكومت كند
و به همين دليل اكنون كه جهان استضعاف ميخواهد محصول ديگري همچون انرژي هستهاي را در اختيار داشته باشد، فقط مستضعفين در حمايت از ما ايستادهاند.
اين تحليلگر مسائل سياسي تصريح كرد: به نظر ما چگوارا عليرغم آنكه مسلمان نبود، اما يك آزاده بود.
وي با اشاره به برخي صحبتهايي كه مبني بر فقر ملت كوبا توسط غربيها مطرح ميشود، افزود: ملت كوچك كوبا پشت سر چهل كشور انقلابي ايستاد و فقر امروز كوبا ناشي از فشاري است كه جامعه استكباري به خاطر ايستادگي اين ملت بر آنان تحميل كرد.
عباسي ادامه داد: غربيها به خاطر اين كه كوباييها را تحقير كنند و بگويند كه همه مشكلات اين كشور به خاطر انقلابي بودنشان است، ميگويند كه بيشترين فحشا در اين كشور وجود دارد اما اروپا و آمريكا كه در تلويزيونهايشان هر ده دقيقه زنان فاحشه را تبليغ ميكنند، نميتوانند از اين حرفها بزنند.
اين تحليلگر مسائل استراتژيك با تاكيد بر ضرورت تحرك جبهه پايداري در براي هژموني غرب گفت: چندي پيش جنبش عدم تعهد در كوبا با تمام توان از موضع ايران دفاع كرد اما دوره جنبش غيرمتعهدها تمام شده و بايد يك جنبش غيرمتعهد جديد تشكيل شود؛ چون برخي از اعضاي همين جنبش همسو با امپراليسم آمريكا عمل ميكنند.
عباسي تمدن، امپراطوري،امپرياليسم و هژموني را چهار مرحله تشكيل استكبار عنوان كرد و با بيان استدلالهايي اظهار داشت: در سال 2035 در جهان 7 كشور در مركز ثقل قرار دارند كه از بين آنان فقط وضعيت سرمايه اجتماعي ايران است كه مناسب خواهد بود و قطعاً ونزوئلا نيز از آرژانتين و برزيل به سرعت پيش خواهد افتاد.
وي گفت: در آينده براي اداره جهان تنها كشورهايي كه امروز در جبهه مقاومت هستند، توانايي ايستادگي خواهند داشت؛ چون سايرين از نظر سرمايه اجتماعي با مشكلات اساسي مواجه هستند.
عباسي با اشاره به مثالهاي متعدد درباره سلطهگري آمريكا و خوي تجاوزكارانه دولتمردان اين كشور اظهار داشت: امروز براي آنان سخت است كه ببينند كشورهايي مثل ايران، ونزوئلا، كوبا، سوريه و كره شمالي از دستشان در رفته و اگر در مكزيك و نيكاراگوآ نيز طرفداران اين موج راي بياورند،حياط خلوت آمريكاييها نيز از دست خواهد رفت و آنان ديگر نخواهند توانست جلوي اين موج ايستادگي را كه حاصل چهل سال مقاومت ملت كوبا است، بگيرند.
وي با اشاره به جزييات پيروزيهاي غرور آفرين حزبالله افزود: حزبالله همينه اسراييل را شكست و حركت اين جنبش نتيجه مدل پيروزي ملت ايران بود.
اين تحليلگر مسائل سياسي با اشاره به اين كه كشورهاي استكباري همچون آمريكا و انگليس با دست اندازي به نقاط مختلف جهان خودشان را سر پا نگه داشتهاند، اظهار داشت: امپراطوري جهاني دست و پاي خودش را در كشور خود جمع كند تا ببيند آنوقت چقدر ميتواند شكم مردمش را سير نگه دارد.
عباسي پايههاي دكترين جنبش مقاومت جهاني را عدالت جهاني، آزادي جهاني و مردم سالاري جهاني عنوان كرد و افزود: بايد جبهه مقاومت جهاني را تشكيل دهيم تا با حاكم شدن عدالت جهاني حق مستضعفان محقق شود.
وي ماندن مردم كوبا و مقاومت در زير فشارهاي آمريكا را يك امداد الهي عنوان كرد و گفت: كوبا با 47 سال، ايران با 27 سال، كره با 53 سال، فلسطين با 60 سال و ساير كشورهاي مقاوم پيشگامان جبهه مقاومت هستند كه همه بايد در يك آرايش زنجيرهاي استكبار را تحت فشار قرار دهند.
وي اساسيترين راهكارهاي به چالش كشيدن آمريكا را توسط جبهه مقاومت جهاني انرژي، گمرك و مناسبات اقتصادي و تهاجم رسانهاي و اجتماعي عنوان كرد و با بيان اين كه ما نبايد در اين جبهه از آسيب شناسي يكديگر غافل شويم، اظهار داشت: يكي از اشكالات كوبا اين بود كه دين را كنار گذاشت و از پتانسيل مذهب براي مقاومت بيشتر استفاده نكرد كه دوستان كوبايي بايد در اين زمينه تلاش كنند.
عباسي ادامه داد: كوبا طرح استراتژيك بلندمدت براي خود اعلام نكرده كه بايد در اين زمينه نيز اقدام كند تا دوستانش در اين جبهه به آن كمك نمايند.
اين تحليلگر مسائل استراتژيك از كوبا خواست كه براي بقاي مدل اصيل زندگي خود مبارزه با مفاسد و جوانگرايي در سيستم اداره كشور اقدام كند.
زنده باد بهار...
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"

- پست: 2132
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1980 بار
- سپاسهای دریافتی: 6841 بار
- تماس:
رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز گفت: هر تعرضی به ایران بی تردید متلاشی شدن آمریکا را در پی خواهد داشت.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه فارس، حسن عباسی رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز که در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز سخن می گفت، با تحلیل سیاست های سلطه طلبانه آمریکا افزود: امروز سفارتخانه آمریکا در عراق پنج هزار کارمند دارد و این نشان می دهد که حکومت عراق عملاً در دست آمریکا است و دولت کنونی عراق صرفاً نمایشی از دموکراسی است.
این تحلیل گر سیاسی با یادآوری این که بیش از صد سال است که حکومت آمریکا تنها در دست دو حزب رد و بدل می شود، این امر را نمودی از « دموکراسی آمریکایی » دانست و اظهار داشت: جالب است که چنین کشوری امروز داعیه صدور دموکراسی به جهان را دارد.
عباسی آمارکشته شدگان در عراق را طی سه سال اخیر 650 هزار نفر عنوان کرد و افزود: تبعات روانی و آسیب های اجتماعی این میزان از تلفات مانع از آن خواهد شد که عراق تا سال های سال به ثبات، امنیت و توسعه دست پیدا کند.
رئیس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز مصائبی را که بر مردم عراق و فلسطین وارد می شود حق و سزاوار آنها دانست و گفت: این بدبختی ها نتیجه کوتاهی و ندانم کاری هایی است که مردم این سرزمین ها در گذشته انجام داده اند. اگر آن زمان که عقلا و دلسوزان داد می زدند که زمین های خود را به یهودیان نفروشید، فلسطینیان گوش می کردند، امروز وضعیتشان این گونه نبود.
عباسی با تأکید بر این که وی یهود را از صهیونیسم جدا نمی داند تصریح کرد: یهودیان در تمام تمدن های بزرگ دنیا نفوذ داشتند و جنایت ها و کشتارهای بزرگی را مرتکب شدند. ازجمله این تمدن ها هخامنشیان بود که به ویژه در زمان خشایارشاه تحت سلطه یهودیان بود.
وی افزود: امروز نیز خط قرمز آزادی بیان در امپراتوری آمریکا یهود است. شما در آمریکا به راحتی می توانید عکس رئیس جمهور این کشور را پاره کنید اما چیزی علیه یهود نمی توانید به زبان بیاورید.
این تحلیل گر سیاسی با ستایش از مقاومت حزب ا... لبنان، رمز پیروزی آنان را عمل به این توصیه امیرالمؤمنین در نهج البلاغه ارزیابی کرد که: « ذلیل شد امتی که با دشمنش در سرزمین خود بجنگد.»
وی با تصریح بر این که واقعه هولو کاست را کاملاً قبول دارد اظهار داشت: بررسی های ما در میان اسناد نشان می دهد که کشته شدن شش میلیون نفر در کوره های آدم سوزی صحت دارد و خود غرب مسیحی نیز بدان اعتراف کرده است.
عباسی تحمیل جنگ های صلیبی به مسلمانان و دو جنگ جهانی را محصول مسیحیت دانست و گفت: جالب است که مسیحیان این همه جنایت مرتکب شده اند و آنگاه مسلمانان را به خشونت وتروریسم متهم می کنند.
رئیس مرکز بررسی های دکترنیال امنیت بدون مرز در ادامه با انتقاد شدید از ایسم های مدرنیته گفت: بشریت اندیشه ای خطرناک تر، پیچیده تر و مهلک تر از مدرنیته ندیده است.
این پژوهشگر اموری چون س__ک____س، خشونت، قمار و شراب خواری را جلوه ها دنیای مدرن دانست و گفت: حضوراین عناصر را به روشنی می توانید در محصولات سینمایی غرب و از جمله هالیوود ببینید.
وی با اشاره به تلاش آمریکا برای گسترش اسلام ستیزی تصریح کرد: آنها چهار نفر از تشکل های دانشجو و چهار نفر از خانم های فیمینیست را دعوت می کنند تا علیه ایران صحبت کنند و بگویند بهتر است آمریکا به ایران حمله کند. غافل از اینکه اکثر این خانم های فیمینیست مشکل شخصیتی و خانوادگی دارند و اصولاً هیچ فیمینیستی را در جهان پیدا نمی کنید که مشکل شخصیتی نداشته باشد.
عباسی این پرسش را مطرح کرد که چرا آمریکا در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان به مصر و اردن و عربستان اعتراض نمی کنند،گفت: آیا جز این است که این کشورها حکومت خود را در اختیار آمریکایی ها قرار داده ا ند و خطری برای او محسوب نمی شوند؟
وی با اشاره دوباره به حماسه حزب الله امروز نیز خط قرمز آزادی بیان در امپراتوری آمریکا یهود است لبنان در جنگ سی و سه روزه خود با اسرائیل تأکید کرد: حزب ا... لبنان تنها با چند هزار عضو این مقاومت را از خود بروز داد همان اگر از 35 میلیون جوان ایرانی حتی یک میلیون هم مثل حزب الله امروز نیز خط قرمز آزادی بیان در امپراتوری آمریکا یهود است باشند، هرگونه تعرض به ایران از سوی آمریکا به معنای بازکردن دروازه های جهنم خواهد بود.
یا حق
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه فارس، حسن عباسی رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز که در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز سخن می گفت، با تحلیل سیاست های سلطه طلبانه آمریکا افزود: امروز سفارتخانه آمریکا در عراق پنج هزار کارمند دارد و این نشان می دهد که حکومت عراق عملاً در دست آمریکا است و دولت کنونی عراق صرفاً نمایشی از دموکراسی است.
این تحلیل گر سیاسی با یادآوری این که بیش از صد سال است که حکومت آمریکا تنها در دست دو حزب رد و بدل می شود، این امر را نمودی از « دموکراسی آمریکایی » دانست و اظهار داشت: جالب است که چنین کشوری امروز داعیه صدور دموکراسی به جهان را دارد.
عباسی آمارکشته شدگان در عراق را طی سه سال اخیر 650 هزار نفر عنوان کرد و افزود: تبعات روانی و آسیب های اجتماعی این میزان از تلفات مانع از آن خواهد شد که عراق تا سال های سال به ثبات، امنیت و توسعه دست پیدا کند.
رئیس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز مصائبی را که بر مردم عراق و فلسطین وارد می شود حق و سزاوار آنها دانست و گفت: این بدبختی ها نتیجه کوتاهی و ندانم کاری هایی است که مردم این سرزمین ها در گذشته انجام داده اند. اگر آن زمان که عقلا و دلسوزان داد می زدند که زمین های خود را به یهودیان نفروشید، فلسطینیان گوش می کردند، امروز وضعیتشان این گونه نبود.
عباسی با تأکید بر این که وی یهود را از صهیونیسم جدا نمی داند تصریح کرد: یهودیان در تمام تمدن های بزرگ دنیا نفوذ داشتند و جنایت ها و کشتارهای بزرگی را مرتکب شدند. ازجمله این تمدن ها هخامنشیان بود که به ویژه در زمان خشایارشاه تحت سلطه یهودیان بود.
وی افزود: امروز نیز خط قرمز آزادی بیان در امپراتوری آمریکا یهود است. شما در آمریکا به راحتی می توانید عکس رئیس جمهور این کشور را پاره کنید اما چیزی علیه یهود نمی توانید به زبان بیاورید.
این تحلیل گر سیاسی با ستایش از مقاومت حزب ا... لبنان، رمز پیروزی آنان را عمل به این توصیه امیرالمؤمنین در نهج البلاغه ارزیابی کرد که: « ذلیل شد امتی که با دشمنش در سرزمین خود بجنگد.»
وی با تصریح بر این که واقعه هولو کاست را کاملاً قبول دارد اظهار داشت: بررسی های ما در میان اسناد نشان می دهد که کشته شدن شش میلیون نفر در کوره های آدم سوزی صحت دارد و خود غرب مسیحی نیز بدان اعتراف کرده است.
عباسی تحمیل جنگ های صلیبی به مسلمانان و دو جنگ جهانی را محصول مسیحیت دانست و گفت: جالب است که مسیحیان این همه جنایت مرتکب شده اند و آنگاه مسلمانان را به خشونت وتروریسم متهم می کنند.
رئیس مرکز بررسی های دکترنیال امنیت بدون مرز در ادامه با انتقاد شدید از ایسم های مدرنیته گفت: بشریت اندیشه ای خطرناک تر، پیچیده تر و مهلک تر از مدرنیته ندیده است.
این پژوهشگر اموری چون س__ک____س، خشونت، قمار و شراب خواری را جلوه ها دنیای مدرن دانست و گفت: حضوراین عناصر را به روشنی می توانید در محصولات سینمایی غرب و از جمله هالیوود ببینید.
وی با اشاره به تلاش آمریکا برای گسترش اسلام ستیزی تصریح کرد: آنها چهار نفر از تشکل های دانشجو و چهار نفر از خانم های فیمینیست را دعوت می کنند تا علیه ایران صحبت کنند و بگویند بهتر است آمریکا به ایران حمله کند. غافل از اینکه اکثر این خانم های فیمینیست مشکل شخصیتی و خانوادگی دارند و اصولاً هیچ فیمینیستی را در جهان پیدا نمی کنید که مشکل شخصیتی نداشته باشد.
عباسی این پرسش را مطرح کرد که چرا آمریکا در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان به مصر و اردن و عربستان اعتراض نمی کنند،گفت: آیا جز این است که این کشورها حکومت خود را در اختیار آمریکایی ها قرار داده ا ند و خطری برای او محسوب نمی شوند؟
وی با اشاره دوباره به حماسه حزب الله امروز نیز خط قرمز آزادی بیان در امپراتوری آمریکا یهود است لبنان در جنگ سی و سه روزه خود با اسرائیل تأکید کرد: حزب ا... لبنان تنها با چند هزار عضو این مقاومت را از خود بروز داد همان اگر از 35 میلیون جوان ایرانی حتی یک میلیون هم مثل حزب الله امروز نیز خط قرمز آزادی بیان در امپراتوری آمریکا یهود است باشند، هرگونه تعرض به ایران از سوی آمریکا به معنای بازکردن دروازه های جهنم خواهد بود.
یا حق
زنده باد بهار...
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"

- پست: 2132
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1980 بار
- سپاسهای دریافتی: 6841 بار
- تماس:

- پست: 2132
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1980 بار
- سپاسهای دریافتی: 6841 بار
- تماس:
قسمت اول
بسمالله الرحمن الرحيم
مجرى : دكترين امنيت داخلى آمريكا چه حوزههايى را دربرمىگيرد كه امروز به فكر تشكيل وزارت امنيت داخلى افتاده است؟
دكتر عباسى : امنيت داخلى در امور دكترينال ايالات متحده، سه حوزه عمده را در بر مىگيرد. ابتدا حوزه اطلاعاتى است. سپس حوزه انتظاماتى و در نهايت حوزه قضايى. تعامل اين سه حوزه با هم يك ماكروسيستم، يك سيستم كلانى را در نظام امنيت داخلى ايالات متحده رقم مىزند كه ترتيب و توالىاش، ابتدا از سيستمهاى اطلاعاتى شروع مىشود و بعد به سيستمهاى انتظامى و پليساش كه امور ديسيپلينالى را رقم مىزنند، منتج مىشود و در نهايت چنانچه از حدود قوانين عدول كند، بخشى كه اين موارد را كنترل مىكند، حوزه قضايى است كه سقف تعامل سيستم اطلاعاتى - انتظامى محسوب مىشود، لذا امنيت داخلى در ايالات متحده اين سه حوزه را به طور كامل و يكپارچه و يكجا در نظر مىگيرد.
مجرى : بخش اطلاعات را قاعدتاً FBIو CIAو بعضى نهادهاى ديگر انجام مىدهند.
دكتر عباسى : خير. در درون ايالات متحده، CIAخيلى نقش ندارد. CIA، يك سيستم اطلاعات مركزى براى بيرون از مرزهاى ايالات متحده است. در داخل، متولى اصلى سيستم اطلاعاتى به طور عمده FBI است. اين (Investigation(I از آن (Intelligence(I كه سازمان CIAاست، متمايز است. در ادبيات انگليسى ما سه مفهوم داريم، Intelligence ,InformationوInvestigation.
Investigation، تحقيقات استقرايى از جزء به كل است. Intelligence، تحقيقات و اطلاعات هوشمندى هستند كه از كل به جزء مىآيند. فرض كنيد در مورد اينكه اين كشور داراى فلان قدرت است يا آن كشور؟ اين حزب يا آن حزب؟ بحث خيلى كلى مىشود، اما وقتى تحقيقات مىآيد، Investigation مىشود. اطلاعات داخلى اين است كه يك مأمور آگاهى از يك تار مو، يك پرونده بزرگ را شفاف مىكند، لذا حوزهها متفاوت هستند. پس در هيچ كجاى دنيا براى امنيت داخلى، از Intelligenceاستفاده نمىكنند. اطلاعات داخلى در هر كشور، اطلاعات استقرايى است كه همان Investigation است و در ايالات متحده متولى آن FBI محسوب مىشود.
مجرى : در مورد گزارههاى دكترين قضايى توضيح بدهيد.
دكتر عباسى : تقريباً پيشرفتهترين و پيچيدهترين دكترين قضايى را ايالات متحده داشته است، حالا بايد ببينيم چه اتفاقى افتاده كه مجبور هستند وزارت امنيت داخلى راه بيندازند. در همه جاى دنيا، هم در حقوق بشر و هم در حقوق اديان، اصل بر برائت است، مگر خلافش ثابت شود. يعنى هيچ كس فى نفسه مجرم نيست، مگر خلافش ثابت شود. اما در نسبيت دكترين قضايى با امنيت داخلى، يك گزاره متناقضى وجود دارد. گفته مىشود كه اصل بر عدم برائت است مگر خلافش ثابت شود. يعنى سيستم انتظامى موظف است كه بدبين باشد، وقتى كه - فرض كنيد - يك افسرى، يك مأمور راهنمايى، يك پليس، جلوى اتومبيلى را مىگيرد و سلام نظامى مىدهد و كارت شناسايى مىخواهد. اين محترمانه دارد مىگويد از ديد من شما دزد هستيد و اين اتومبيل هم دزدى است. پس اصل اينجا بر عدم برائت است. اگر خلافش ثابت شد، زمانى است كه آن مدارك هويت خودش و آن اتومبيل را نشان مىدهد. اينجا طبق اين اصل - عدم برائت در سيستم امنيتى و انتظامى - در نهايت اين فرد را بايد بگيرد و تحويل مقام قضايى بدهد و مقام قضايى اصل را بر برائت مىگذارد - اين توازنى كه ايجاد مىشود، در واقع دكترين قضايى ايالات متحده اين را رقم مىزند.
مجرى : در خبرها بود كه آمريكا جستجوى وسيعى در مناطق ساحلى براى شناسايى كسانى كه از امكانات غواصى استفاده مىكنند آغاز شده است، براى اينكه هشدار داده شده است. احتمالا حوادثى با استفاده از اين امكانات صورت مىگيرد.
دكتر عباسى : اگر از اين راه وارد بشويم، چون بخش داشتن هواپيماهاى خصوصى، ماكروپلايتها و پاراگلايدرها كه امروز به عنوان وسايلى پرنده كه مرزها را درمىنوردند يك مصيبت است و آمريكا سراغ آنها رفته، يك بخش قضيه است و بحث سيستمهاى غواصى بخش ديگر قضيه است. تمام اينها در آينده جزء آن بخش محسوب مىشوند كه بايستى اصل بر عدم برائت باشد، مگر اينكه خلافش ثابت شود، لذا اين دو كفه ترازو را حتماً ما بايد در حوزه امنيت داخلى آمريكا، در دكترين قضايىاش در نظر داشته باشيم. يعنى در مرحله اول كه اصل بر عدم برائت است، وقتى پليس مىبيند كسى در حال ور رفتن با قفل يك منزل يا يك مغازه است - شايد خود صاحب آن خانه و مغازه باشد - ولى بايد تعارف و سلام عليك و احوالپرسى كند كه آيا كمك نمىخواهيد، در واقع من منظورم اين است كه شما دزد هستيد مگر اينكه خلافش ثابت شود. اين توازن امنيت داخلى را ايجاد مىكند. اينكه مىبينيم هر كس وارد خاك آمريكا مىشود، بسيارى از چهرههاى هنرى، فرهيختگان آنجا مىروند و اثر انگشت آنها برداشته مىشود - فرض كنيد در مورد ايرانىها يا در مورد بعضى از مليتها - اينها اصل را بر اين مىگذارند كه مثلاً هر كس از فلان مليتّت اينجا مىآيد، او در واقع تروريست است و اين در آنجايى كه اين مسئله نقطه مقابلش باشد، نفى مىشود.
مجرى : دكترين انتظامى در آمريكا چگونه است؟
دكتر عباسى : تقريباً همه جاى دنيا - ولى عمدتاً اين مدل از آمريكا نشأت گرفته - يك دكترين باز و دووجهى، مثل همان سيستم قضايى وجود دارد كه تقريباً همه دنيا اين مدل را از دكترين آمريكايىها اقتباس كردهاند. به اين معنا كه يك پيشگيرى و يك پيگرد دارد. پيشگيرى خودش، سه بخش است: عمليات انضباطى، عمليات كنترلى و عمليات پيشگيرى. عمليات پيگرد هم سه بخش دارد: عمليات پيگيرى، عمليات مقابله و عمليات مبارزه. در پيشگيرى، بخش اول با سيستم راهنمايى و رانندگى است، ايجاد انضباط است، در جامعه طلب انضباط مىكند. بخش دوم كنترلى است. سيستمهاى اطلاعاتى پليس اعمال مىكنند، مثل گذرنامه. آنجايى كه صدور گواهينامه مىكنند و بخشهاى تشخيص هويت. گام سوم، مرحله پيشگيرى است كه كاركرد كلانترىهاست. در واقع يك كلانتر كارش اين است كه پيشگيرى از وقوع جرم بكند. وقتى جرم واقع شد - سرقت، ناامنى، قتل - مسئله پيگرد پيش مىآيد و ديگر بحث پيشگيرى موضوعيت ندارد. پيگرد آغاز كار است كه عمدتاً نيروهاى آگاهى دنبال مىكنند، يك گام بالاتر. مسئله از مسئله پيگرد جرم مىگذرد. بحث مقابله است، جرم سازمان يافته است. يك كسى به قتل رسيده و حالا ما پيگردش را در دستور كار مىگذاريم. مثلاً موارد مخدر، اين يك جرم سازمان يافته است. اينجا بحث مقابله موضوعيت پيدا مىكند. آخرين گام هم زمانى است كه بحث به عينيت مىرسد. مثلاً در بحث هواپيماربايى، پليسى كه در هواپيما هست و مقابله مىكند، اين ديگر كارش از مقابله خارج مىشود و مبارزه مىشود. پس 6 گام شد: انضباطى، كنترلى، پيشگيرى در بحث فاز اول يعنى پيشگيرى - پيگرد، مقابله، مبارزه در فاز پيگيرى.
نكتهاى كه هست در دو رنگ بودن لباس پليس در دنيا است كه اين هم از آمريكا آمده است. رنگ روشن در لباس پليس و در اتومبيل پليس، نماينده بحث پيشگيرى است و رنگ تيره، نماينده عمليات پيگرد است. هرقدر اتومبيلهاى پليس رنگشان تيرهتر و لباسهاى آن افراد تيرهتر باشد، رسته آنها، رسته مبارزه است. هرقدر لباس اينها روشنتر باشد يا بخشى از لباسشان روشن باشد، اينها حوزه عملياتشان بيشتر پيشگيرى است. از طريق فيلمهاى سينمايى هم اينها ديده مىشوند. فرضاً FBI كه كارش كاملاً پيگرد است، بعد مقابله و بعد مبارزه، عمدتاً لباسهايشان يك دست تيره است، يعنى لباسهاى سورمهاى دارند. در پليس آلمان اين رنگ سبز است و اتومبيلهايشان عمدتاً رنگ تيره دارند و لايه روشنش كمتر است. اما در خود پليس ايالتى - پليسهاى ايالتى چون بيشتر كارشان پيشگيرى است و انضباطى و كنترلى است - بيشتر از رنگهاى روشن استفاده مىشود. اين در مورد چراغ گردانهايشان هم صدق مىكند. لذا هرقدر روند تيره در رنگ لباس و رنگ اتومبيلها باشد، عمليات پيگرد موضوعيت دارد. به سرويسهاى عمليات ويژه پليس كه مىرسيم، اينها ديگر لباسهايشان كاملاً و يك دست تيره است. لذا اگر در اين دو حوزه عمده توازن بود، هرقدر در پيشگيرى - يعنى بخش انضباطى و كنترلى و پيشگيرى و پيش دستى - كوتاهى صورت بگيرد، طبيعتاً سيستم انتظامى آن كشور بايد برود به سمت مقابله و پيگرد و مبارزه. متاسفانه مسئولين ايالات متحده اين دكترين را كه اين مقدار ظرافت و زيبايى داشته است نتوانسته خوب عمل كنند، كه از مشكلات خاص فرهنگى است. لذا مىبينيم در زمان دولت كلينتون، مجوزى صادر مىشود براى استخدام صدهزار پليس بيشتر و زندانبانهاى بيشتر و ساخت زندانهاى بيشتر. مشخصاً در دانش پليس گفته مىشود كشورى در عمليات انتظامى موفق است كه پيشگيرى قوىترى داشته باشد، يعنى نظام كنترلى و انضباطى قوى، اما اگر رسيد به پيگرد، يعنى جامعهمان به جايى رسيد كه آحاد جامعهمان مجرم هستند و ما بايد پيگرد يا مقابله كنيم، اين نشان دهنده تبعات است. طبيعتاً نظام انتظامى سالم، نظام امنيت داخلى سالم، نظامى است كه 75 درصد در شق اول پيشگيرى باشد، 25 درصد پيگرد باشد. متأسفانه امروز، FBI حتى بر امور ايالتى سيطره دارد، چون در ايالتها و بيشتر امور انتظامى ايالتها دفتر دارد و ايالتها در دست پليس ايالتى است كه آن هم از يك كلمه عربى گرفته شده به نام شريف كه همين شريف عربى است و عمدتاً ريشه كلانترى كه ما در زبان فارسى مىگوييم، يعنى ريش سفيدتر، يعنى در واقع به جاى اينكه بگيرند و ببرند به قاضى تحويل بدهند، خودشان ريش سفيدى كنند، رتق و فتق كنند، اصلاً پليس از policy، از سياستگر مىآيد و به اين معنا مىبينيم كه به جاى اينكه توسط سيستم انتظامى سياست بشود، عمدتاً جرم از سوى آن جامعه آنقدر بالاست كه مجبورند يا به مرحله برخورد با اسلحه گرم توسط FBIبرسد يا اينكه بايد تحويل مقام قضايى بدهند.
مجرى : آيا چيز ديگرى، عنصر و نهاد ديگرى در ساختار امنيت داخلى وجود دارد و اصولاً ما شماى امنيت داخلى در آمريكا را چگونه مىتوانيم ترسيم كنيم؟
دكتر عباسى : تقريباً شناخته ترين چيزى كه مىشناسيم، FBI است. FBI با يك چهره بسيار مقتدرى به نام ادگار هوور كه حدود 50 سال اين سازمانِ عمده را يك تنه اداره كرد كه به عنوان قوىترين سازمان امنيتى دنيا شناخته شده است؛ FBI سيستم حفاظت اطلاعات ارتش آمريكا هم هست. FBI سيستم حفاظت اطلاعات سازمان CIA هم هست. يعنى آن كس كه سيستم اطلاعاتى CIA و حتى DIA را كنترل مىكند، FBI است. يعنى مأمورين FBI هستند كه تعيين مىكنند افراد در سازمان CIA جاسوس شدهاند يا نه. قدرت FBI يك قدرت بلامنازعى است كه در دنيا به هيچ وجه رقيب ندارد. اما اين يك تنه نيست، ماقبل اين، پليسهاى ايالتى هستند. آمريكا 21 لايه پليس دارد. پليس راه، پليس دريايى، پليس هوايى، پليس پست. آنچه كه تقريباً در آمريكا استثنايى است، وجود پليس پست است. حجم كار پستى در آمريكا زياد است. سرقتهاى پستى زياد مىشود، ناامنى از طرف بستههاى پستى ممكن است بمب باشد و اصلاً رشته پليسىاى به نام پليس پست دارند. در گام بعدى وارد سيستم تحقيقات فدرال مىشويم كه همان FBI است. از FBI كه كار عدول مىكند، دو سيستم مرزبانى و دريابانى را داريم. مرزبانى كه بين مرزهاى كانادا در زمين و مرز مكزيك مرزبانى مىكند. اين يك بخش امنيت داخلى است كه سرحدات ايالات متحده را پوشش مىدهد. در بُعد دريايى، ايالات متحده از دو سو به اقيانوس بزرگ راه دارد. يك گارد ساحلى دارد كه هم كوروت و هم فرى گيت دارد. فرى گيت براى نيروى دريايى بسيارى از كشورها، حكم رزمناو را دارد.
ادامه دارد
بسمالله الرحمن الرحيم
مجرى : دكترين امنيت داخلى آمريكا چه حوزههايى را دربرمىگيرد كه امروز به فكر تشكيل وزارت امنيت داخلى افتاده است؟
دكتر عباسى : امنيت داخلى در امور دكترينال ايالات متحده، سه حوزه عمده را در بر مىگيرد. ابتدا حوزه اطلاعاتى است. سپس حوزه انتظاماتى و در نهايت حوزه قضايى. تعامل اين سه حوزه با هم يك ماكروسيستم، يك سيستم كلانى را در نظام امنيت داخلى ايالات متحده رقم مىزند كه ترتيب و توالىاش، ابتدا از سيستمهاى اطلاعاتى شروع مىشود و بعد به سيستمهاى انتظامى و پليساش كه امور ديسيپلينالى را رقم مىزنند، منتج مىشود و در نهايت چنانچه از حدود قوانين عدول كند، بخشى كه اين موارد را كنترل مىكند، حوزه قضايى است كه سقف تعامل سيستم اطلاعاتى - انتظامى محسوب مىشود، لذا امنيت داخلى در ايالات متحده اين سه حوزه را به طور كامل و يكپارچه و يكجا در نظر مىگيرد.
مجرى : بخش اطلاعات را قاعدتاً FBIو CIAو بعضى نهادهاى ديگر انجام مىدهند.
دكتر عباسى : خير. در درون ايالات متحده، CIAخيلى نقش ندارد. CIA، يك سيستم اطلاعات مركزى براى بيرون از مرزهاى ايالات متحده است. در داخل، متولى اصلى سيستم اطلاعاتى به طور عمده FBI است. اين (Investigation(I از آن (Intelligence(I كه سازمان CIAاست، متمايز است. در ادبيات انگليسى ما سه مفهوم داريم، Intelligence ,InformationوInvestigation.
Investigation، تحقيقات استقرايى از جزء به كل است. Intelligence، تحقيقات و اطلاعات هوشمندى هستند كه از كل به جزء مىآيند. فرض كنيد در مورد اينكه اين كشور داراى فلان قدرت است يا آن كشور؟ اين حزب يا آن حزب؟ بحث خيلى كلى مىشود، اما وقتى تحقيقات مىآيد، Investigation مىشود. اطلاعات داخلى اين است كه يك مأمور آگاهى از يك تار مو، يك پرونده بزرگ را شفاف مىكند، لذا حوزهها متفاوت هستند. پس در هيچ كجاى دنيا براى امنيت داخلى، از Intelligenceاستفاده نمىكنند. اطلاعات داخلى در هر كشور، اطلاعات استقرايى است كه همان Investigation است و در ايالات متحده متولى آن FBI محسوب مىشود.
مجرى : در مورد گزارههاى دكترين قضايى توضيح بدهيد.
دكتر عباسى : تقريباً پيشرفتهترين و پيچيدهترين دكترين قضايى را ايالات متحده داشته است، حالا بايد ببينيم چه اتفاقى افتاده كه مجبور هستند وزارت امنيت داخلى راه بيندازند. در همه جاى دنيا، هم در حقوق بشر و هم در حقوق اديان، اصل بر برائت است، مگر خلافش ثابت شود. يعنى هيچ كس فى نفسه مجرم نيست، مگر خلافش ثابت شود. اما در نسبيت دكترين قضايى با امنيت داخلى، يك گزاره متناقضى وجود دارد. گفته مىشود كه اصل بر عدم برائت است مگر خلافش ثابت شود. يعنى سيستم انتظامى موظف است كه بدبين باشد، وقتى كه - فرض كنيد - يك افسرى، يك مأمور راهنمايى، يك پليس، جلوى اتومبيلى را مىگيرد و سلام نظامى مىدهد و كارت شناسايى مىخواهد. اين محترمانه دارد مىگويد از ديد من شما دزد هستيد و اين اتومبيل هم دزدى است. پس اصل اينجا بر عدم برائت است. اگر خلافش ثابت شد، زمانى است كه آن مدارك هويت خودش و آن اتومبيل را نشان مىدهد. اينجا طبق اين اصل - عدم برائت در سيستم امنيتى و انتظامى - در نهايت اين فرد را بايد بگيرد و تحويل مقام قضايى بدهد و مقام قضايى اصل را بر برائت مىگذارد - اين توازنى كه ايجاد مىشود، در واقع دكترين قضايى ايالات متحده اين را رقم مىزند.
مجرى : در خبرها بود كه آمريكا جستجوى وسيعى در مناطق ساحلى براى شناسايى كسانى كه از امكانات غواصى استفاده مىكنند آغاز شده است، براى اينكه هشدار داده شده است. احتمالا حوادثى با استفاده از اين امكانات صورت مىگيرد.
دكتر عباسى : اگر از اين راه وارد بشويم، چون بخش داشتن هواپيماهاى خصوصى، ماكروپلايتها و پاراگلايدرها كه امروز به عنوان وسايلى پرنده كه مرزها را درمىنوردند يك مصيبت است و آمريكا سراغ آنها رفته، يك بخش قضيه است و بحث سيستمهاى غواصى بخش ديگر قضيه است. تمام اينها در آينده جزء آن بخش محسوب مىشوند كه بايستى اصل بر عدم برائت باشد، مگر اينكه خلافش ثابت شود، لذا اين دو كفه ترازو را حتماً ما بايد در حوزه امنيت داخلى آمريكا، در دكترين قضايىاش در نظر داشته باشيم. يعنى در مرحله اول كه اصل بر عدم برائت است، وقتى پليس مىبيند كسى در حال ور رفتن با قفل يك منزل يا يك مغازه است - شايد خود صاحب آن خانه و مغازه باشد - ولى بايد تعارف و سلام عليك و احوالپرسى كند كه آيا كمك نمىخواهيد، در واقع من منظورم اين است كه شما دزد هستيد مگر اينكه خلافش ثابت شود. اين توازن امنيت داخلى را ايجاد مىكند. اينكه مىبينيم هر كس وارد خاك آمريكا مىشود، بسيارى از چهرههاى هنرى، فرهيختگان آنجا مىروند و اثر انگشت آنها برداشته مىشود - فرض كنيد در مورد ايرانىها يا در مورد بعضى از مليتها - اينها اصل را بر اين مىگذارند كه مثلاً هر كس از فلان مليتّت اينجا مىآيد، او در واقع تروريست است و اين در آنجايى كه اين مسئله نقطه مقابلش باشد، نفى مىشود.
مجرى : دكترين انتظامى در آمريكا چگونه است؟
دكتر عباسى : تقريباً همه جاى دنيا - ولى عمدتاً اين مدل از آمريكا نشأت گرفته - يك دكترين باز و دووجهى، مثل همان سيستم قضايى وجود دارد كه تقريباً همه دنيا اين مدل را از دكترين آمريكايىها اقتباس كردهاند. به اين معنا كه يك پيشگيرى و يك پيگرد دارد. پيشگيرى خودش، سه بخش است: عمليات انضباطى، عمليات كنترلى و عمليات پيشگيرى. عمليات پيگرد هم سه بخش دارد: عمليات پيگيرى، عمليات مقابله و عمليات مبارزه. در پيشگيرى، بخش اول با سيستم راهنمايى و رانندگى است، ايجاد انضباط است، در جامعه طلب انضباط مىكند. بخش دوم كنترلى است. سيستمهاى اطلاعاتى پليس اعمال مىكنند، مثل گذرنامه. آنجايى كه صدور گواهينامه مىكنند و بخشهاى تشخيص هويت. گام سوم، مرحله پيشگيرى است كه كاركرد كلانترىهاست. در واقع يك كلانتر كارش اين است كه پيشگيرى از وقوع جرم بكند. وقتى جرم واقع شد - سرقت، ناامنى، قتل - مسئله پيگرد پيش مىآيد و ديگر بحث پيشگيرى موضوعيت ندارد. پيگرد آغاز كار است كه عمدتاً نيروهاى آگاهى دنبال مىكنند، يك گام بالاتر. مسئله از مسئله پيگرد جرم مىگذرد. بحث مقابله است، جرم سازمان يافته است. يك كسى به قتل رسيده و حالا ما پيگردش را در دستور كار مىگذاريم. مثلاً موارد مخدر، اين يك جرم سازمان يافته است. اينجا بحث مقابله موضوعيت پيدا مىكند. آخرين گام هم زمانى است كه بحث به عينيت مىرسد. مثلاً در بحث هواپيماربايى، پليسى كه در هواپيما هست و مقابله مىكند، اين ديگر كارش از مقابله خارج مىشود و مبارزه مىشود. پس 6 گام شد: انضباطى، كنترلى، پيشگيرى در بحث فاز اول يعنى پيشگيرى - پيگرد، مقابله، مبارزه در فاز پيگيرى.
نكتهاى كه هست در دو رنگ بودن لباس پليس در دنيا است كه اين هم از آمريكا آمده است. رنگ روشن در لباس پليس و در اتومبيل پليس، نماينده بحث پيشگيرى است و رنگ تيره، نماينده عمليات پيگرد است. هرقدر اتومبيلهاى پليس رنگشان تيرهتر و لباسهاى آن افراد تيرهتر باشد، رسته آنها، رسته مبارزه است. هرقدر لباس اينها روشنتر باشد يا بخشى از لباسشان روشن باشد، اينها حوزه عملياتشان بيشتر پيشگيرى است. از طريق فيلمهاى سينمايى هم اينها ديده مىشوند. فرضاً FBI كه كارش كاملاً پيگرد است، بعد مقابله و بعد مبارزه، عمدتاً لباسهايشان يك دست تيره است، يعنى لباسهاى سورمهاى دارند. در پليس آلمان اين رنگ سبز است و اتومبيلهايشان عمدتاً رنگ تيره دارند و لايه روشنش كمتر است. اما در خود پليس ايالتى - پليسهاى ايالتى چون بيشتر كارشان پيشگيرى است و انضباطى و كنترلى است - بيشتر از رنگهاى روشن استفاده مىشود. اين در مورد چراغ گردانهايشان هم صدق مىكند. لذا هرقدر روند تيره در رنگ لباس و رنگ اتومبيلها باشد، عمليات پيگرد موضوعيت دارد. به سرويسهاى عمليات ويژه پليس كه مىرسيم، اينها ديگر لباسهايشان كاملاً و يك دست تيره است. لذا اگر در اين دو حوزه عمده توازن بود، هرقدر در پيشگيرى - يعنى بخش انضباطى و كنترلى و پيشگيرى و پيش دستى - كوتاهى صورت بگيرد، طبيعتاً سيستم انتظامى آن كشور بايد برود به سمت مقابله و پيگرد و مبارزه. متاسفانه مسئولين ايالات متحده اين دكترين را كه اين مقدار ظرافت و زيبايى داشته است نتوانسته خوب عمل كنند، كه از مشكلات خاص فرهنگى است. لذا مىبينيم در زمان دولت كلينتون، مجوزى صادر مىشود براى استخدام صدهزار پليس بيشتر و زندانبانهاى بيشتر و ساخت زندانهاى بيشتر. مشخصاً در دانش پليس گفته مىشود كشورى در عمليات انتظامى موفق است كه پيشگيرى قوىترى داشته باشد، يعنى نظام كنترلى و انضباطى قوى، اما اگر رسيد به پيگرد، يعنى جامعهمان به جايى رسيد كه آحاد جامعهمان مجرم هستند و ما بايد پيگرد يا مقابله كنيم، اين نشان دهنده تبعات است. طبيعتاً نظام انتظامى سالم، نظام امنيت داخلى سالم، نظامى است كه 75 درصد در شق اول پيشگيرى باشد، 25 درصد پيگرد باشد. متأسفانه امروز، FBI حتى بر امور ايالتى سيطره دارد، چون در ايالتها و بيشتر امور انتظامى ايالتها دفتر دارد و ايالتها در دست پليس ايالتى است كه آن هم از يك كلمه عربى گرفته شده به نام شريف كه همين شريف عربى است و عمدتاً ريشه كلانترى كه ما در زبان فارسى مىگوييم، يعنى ريش سفيدتر، يعنى در واقع به جاى اينكه بگيرند و ببرند به قاضى تحويل بدهند، خودشان ريش سفيدى كنند، رتق و فتق كنند، اصلاً پليس از policy، از سياستگر مىآيد و به اين معنا مىبينيم كه به جاى اينكه توسط سيستم انتظامى سياست بشود، عمدتاً جرم از سوى آن جامعه آنقدر بالاست كه مجبورند يا به مرحله برخورد با اسلحه گرم توسط FBIبرسد يا اينكه بايد تحويل مقام قضايى بدهند.
مجرى : آيا چيز ديگرى، عنصر و نهاد ديگرى در ساختار امنيت داخلى وجود دارد و اصولاً ما شماى امنيت داخلى در آمريكا را چگونه مىتوانيم ترسيم كنيم؟
دكتر عباسى : تقريباً شناخته ترين چيزى كه مىشناسيم، FBI است. FBI با يك چهره بسيار مقتدرى به نام ادگار هوور كه حدود 50 سال اين سازمانِ عمده را يك تنه اداره كرد كه به عنوان قوىترين سازمان امنيتى دنيا شناخته شده است؛ FBI سيستم حفاظت اطلاعات ارتش آمريكا هم هست. FBI سيستم حفاظت اطلاعات سازمان CIA هم هست. يعنى آن كس كه سيستم اطلاعاتى CIA و حتى DIA را كنترل مىكند، FBI است. يعنى مأمورين FBI هستند كه تعيين مىكنند افراد در سازمان CIA جاسوس شدهاند يا نه. قدرت FBI يك قدرت بلامنازعى است كه در دنيا به هيچ وجه رقيب ندارد. اما اين يك تنه نيست، ماقبل اين، پليسهاى ايالتى هستند. آمريكا 21 لايه پليس دارد. پليس راه، پليس دريايى، پليس هوايى، پليس پست. آنچه كه تقريباً در آمريكا استثنايى است، وجود پليس پست است. حجم كار پستى در آمريكا زياد است. سرقتهاى پستى زياد مىشود، ناامنى از طرف بستههاى پستى ممكن است بمب باشد و اصلاً رشته پليسىاى به نام پليس پست دارند. در گام بعدى وارد سيستم تحقيقات فدرال مىشويم كه همان FBI است. از FBI كه كار عدول مىكند، دو سيستم مرزبانى و دريابانى را داريم. مرزبانى كه بين مرزهاى كانادا در زمين و مرز مكزيك مرزبانى مىكند. اين يك بخش امنيت داخلى است كه سرحدات ايالات متحده را پوشش مىدهد. در بُعد دريايى، ايالات متحده از دو سو به اقيانوس بزرگ راه دارد. يك گارد ساحلى دارد كه هم كوروت و هم فرى گيت دارد. فرى گيت براى نيروى دريايى بسيارى از كشورها، حكم رزمناو را دارد.
ادامه دارد
زنده باد بهار...
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"

- پست: 1790
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۶ فروردین ۱۳۸۵, ۳:۴۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 8 بار
- سپاسهای دریافتی: 258 بار

- پست: 2132
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1980 بار
- سپاسهای دریافتی: 6841 بار
- تماس:
مجموعه اي جديد از سخنراني هاي حسن عباسي(نخونيد ضرر كرديد)
پديده عروسك باربي
در روش هاي تعليم و تربيت، مهمترين و كليدي ترين عامل، بحث «الگو سازي» است. هر سن و هر جنس، الگوي خاص خود را بر مي تابد. در اين ميان مهمترين سن، دوران كودكي است. تربيت دوران كودكي توام با بهره گيري از الگوهاي خاص و ويژه اين دوران است. طبيعي است كه الگوهاي دوران كودكي به طور عمده از مولفه هاي عاطفي به جاي گزاره هاي عقلاني بهره مي برند. لذا رمز و رازهاي موجود در خيال پردازي هاي كودكانه، جايگزين گزاره هاي واقع گرايانه در تربيت بزرگسالان مي شود. مبتني بر اين اصل، استفاده از نماد حيوانات به صورت فانتزي، در انتقال مفاهيم آموزشي و تربيتي به كودكان، همواره مد نظر بوده است. به گونه اي كه امروزه بيشترين حجم توليدات فرهنگي مربوط به كودكان در زمينه انيميشن، كتاب، داستان، و اسباب بازي، به استفاده از نمادگرايي از حيوانات محدود مي شود.
در اين ميان دختر بچه ها انحصارا به عروسك علاقه مند هستند. اين علاقه نشات گرفته از عاطفه ويژه دختر بچه ها و همچنين به دليل قدرت برتر عروسك در ايجاد حس همزات پنداري و تفاهم خيالي با كودك است.
عروسك، بالاترين نقش تربيتي را به ويژه در شكل دهي و پايه ريزي شخصيت دختران دارد. دختر بچه ها، زنان آينده هر ملت هستند و براي انحطاط هر ملت بايستي دختران و زنان آن ملت را منحط تربيت كرد؛ همانگونه كه براي اعتلاي هر ملت، بايستي دختران و زنان آن ملت را متعالي تربيت كرد. از اين منظر، نقش عروسك در تهاجم فرهنگي نقش بسيار برجسته است.
كمپاني «متل»
كمپاني متل در سال 1945، توسط زوج «هندلر» و «مت» در ايالت كاليفرنياي جنوبي آمريكا تاسيس شد. اين شركت، ابتدا قاب عكس توليد مي كرد و سپس به ساخت مبلمان خانه، و در نهايت به توليد اسباب بازي روي آورد.
متل و «ميكي ماوس»
كمپاني متل در 1955، براي تبليغ اسباب بازي ها در نمايش هاي تلويزيوني با كلوپ ميكي ماوس به همكاري پرداخت كه موجب دگرگوني ساختاري در تجارت اسباب بازي شد.
جهت گيري در عروسك سازي
در سال 1959، به دليل علاقه دختر «هندلر» به عروسك هاي كاغذي، اين شركت طرح ساخت عروسك را دنبال كرد كه منجر به عقد قرارداد براي دريافت امتياز عروسك آلماني «لي لي» شد.
عروسك «لي لي»
عروسك «لي لي»، در واقع بر گرفته از شخصيت و اندام و چهره يك زن خيابان گرد آلماني به همين نام بود. عروسك آلماني «لي لي» به عنوان يك قطعه كلكسيوني فقط به بزرگسالان به ويژه به كلكسيونرهاي اسباب بازي فروخته مي شد.
تغيير نژاد
كمپاني «متل»، امتياز عروسك «لي لي» را از آلمان خريد، و پس از تغييراتي، صورت بندي نژادي آن را به نژاد «آنگلوساكسون» همانند كرد و به توليد انبوه آن در آمريكا اقدام نمود.
تولد باربي
اين عروسك تغيير نژاد يافته ( به نژاد آمريكايي ـ انگليسي آنگوساكسون) باربي لقب گرفت. باربي، اسم خلاصه شده باربارا، دختر كوچك رئيس كمپاني متل يعني آقاي هندلر بود. باربي به زودي در صف اول اسباب بازي دختران در غرب قرار گرفت. در سال 1959 هر عروسك باربي به قيمت سه دلار فروخته مي شد؛ اما اكنون هر عروسك باربي اصل ساخت كمپاني متل 4500 دلار قيمت دارد.
از طراحي موشك ضد هوايي تا طراحي عروسك باربي
طراح تغييرات «باربي» در آمريكا در كمپاني «متل»، «جك رايان» است. وي قبل از آن در پنتاگون (وزارت جنگ آمريكا) طراح موشك هاي اسپارو و هاوك بود. شركت متل او را بخاطر تخصص و استعدادش در شناخت فرم هيكل زنان استخدام كرد.
شركت سهامي عام متل
در سال 1960، شركت «متل»، سهام خود را به فروش رساند و به سهامي عام تبديل شد. از 1963 تا سال 1965، ثروت كمپاني «متل» از 100 ميليون دلار به 500 ميليون دلار افزايش يافت.
تولد كن ( دوست پسر باربي)
در سال 1961، كمپاني« متل» عروسك «كن» را توليد كرد. اين عروسك پسري بود با لباس هاي شيك و موهاي قهوه اي با نامي بر گرفته از نام پسر آقاي هندلر(رئيس كمپاني متل). به اين ترتيب عروسك باربي صاحب يك دوست پسر شد.
بعدها در سال 1963، عروسك «ميچ» و در سال 1965، عروسك اسكيپر به جمع «كن» و« باربي» پيوستند.
دوستان زرد و سياه باربي
در سال 1968، كمپاني «متل» براي اينكه به باربي يك شخصيت تربيتي جهاني ببخشد، اقدام به ساخت و فروش عروسك هاي سياه و زردي نمود كه هيكل و اندام آنها كاملا همانند اندام باربي، ولي رنگ پوست و چهره آنها متفاوت است. عروسك دو رگه آفريقايي ـ آمريكايي براي كودكان سياه پوست در آمريكا و آفريقا كه به باربي سياهان معروف شد، با نام «كريستين» توسط كمپاني «متل» به بازار آمد. اين همه مسئله نبود؛ بازار بيش از يك ميلياردي زرد پوستان در آسيا و همچنين تربيت غربي دختران آنان، ضرورت نگاه فرهنگ غربي به آن عرصه را جدي ساخت. در سال 1990، «كي يرا» باربي ژاپني ها و چيني ها را ساخته و روانه بازار كرد. در كنار اين دوست زرد پوست باربي، دو سال قبل از آن (1988) ترزاي آمريكاي لاتين به جمع دوستان باربي پيوسته بود.
گسترش فعاليت هاي كمپاني متل
از 1965، سال كمپاني متل در راستاي تبليغ و ترويج باربي به ساخت و فروش اسباب بازي هاي جنبي و تكميلي آن پرداخت: اسباب بازي «ببين و بگو» در مهد كودك ها، خودروهاي مسابقه اي احتراقي، اسباب بازي هاي الكترونيكي، سرگرمي هاي ويدئوي خانگي، پازل ها و……
اساسنامه كودكان
در سال 1978، متاثر از شعار حقوق بشر رئيس جمهور وقت آمريكا، جيمي كارتر مبني بر بسط حقوق بشر در جهان، كمپاني متل با ديد بشر دوستانه!!؟ اساسنامه جهاني كودكان را تنظيم نمود كه به شكل قابل توجهي شركايي را به صورت غير انتفاعي در اتحاديه اي پيرامون اساسنامه مزبور ( از سراسر جهان) گرد آورد.
متل كمپاني چند مليتي
كمپاني آمريكايي متل، براي ترويج باربي در سال 1986، شركت «هنگ كنگي اراكو» را تاسيس كرد. در سال 1988 با كمپاني «والت ديسني» در جهت توليد و بازاريابي اسباب بازي ها و فيلم هاي شخصيت هاي عروسكي و كارتوني معروف والت ديسني در سراسر جهان، قرارداد همكاري منعقد نمود. همچنين در سال 1988، كمپاني «متل» كل سهام شركت اسباب بازي سازي فرانسوي اس. اي را خريد و در سال 19898شركت «كورجي تويز» انگليسي را تاسيس كرد. با توجه به گسترش نفوذ باربي، كمپاني متل در 1991 شركت «آويوا»، توليد كننده اسباب بازي هاي ورزشي را تاسيس كرد.
از اين پس به ترتيب:
- در 1992 تاسيس شركت هاي بين المللي از سوي متل.
ـ در سال 1993 جذب مجموعه محصولات «فيشر پرايز» (توليد كننده اسباب بازي پيش دبستاني) به مجموعه متل.
ـ در سال 1994، تاسيس شركت كرانسنكو براي توليد اسباب بازي هاي معروف باربي در انگليس، توسط متل.
ـ در سال 1995، تدوين مقررات حقوقي توليد و توزيع عروسك هاي بزرگ كاپچ كيدز توسط متل.
ـ در سال 1997، ادغام كمپاني اسباب بازي نايكو در متل.
ـ در 1997 خط توليد باربي دست به ساخت و عرضه يك عروسك معلول سوار بر ويلچر به نام «اسمايل» كرد.
ـ در سال 1998 خريداري كمپاني اسباب بازي سازي پرنده آبي از انگليس.
ـ در سال1998 توليد دختر مطلوب آمريكايي در دو مجموعه اول( مجموعه اول دختران7-3 ساله و مجموعه دوم دختران 12-7 ساله) شامل سليقه هاـ علايق ـ الزامات و….
كمپاني متل و هري پاتر
در سال 2000، كمپاني «متل» امتياز مجموعه بازي ها و فعاليت هاي سرگرم كننده پيرامون داستانهاي «هري پاتر» شامل: عروسك هاـ پازل هاـ خودروهاـ بازي هاي كامپيوتري ـ و فيلم هاي مربوط را ( با همكاري كمپاني سينمايي وارنر) خريداري نمود.
معاهده جهاني تي. اچ. كيو
در سال 2001، كمپاني متل به معاهده جهاني چاپ و انتشارات تي اچ كيو براي گسترش و نشر بازي هاي آموزشي و نرم افزارهاي توليدي خود با توجه به ذخاير كمپاني متل شامل باربيـ هاتوي ـ دختر آمريكايي ـ مچ باكس و فشير پرايز، به معاهده جهاني چاپ و انتشارات تي. اچ. كيو وارد شد.
فيلم هاي باربي
در سال 2001 عروسك «باربي» در اولين فيلم كامپيوتري خود به نام باربي در فندق شكن ظاهر شد. از آن پس تاكنون، تعداد قابل توجهي فيلم كامپيوتري، انيميشن، فيلم سينمايي، و مستهجن سكس در مورد باربي توليد شده است.
دوباره سازي باربي
در طي ساليان گذشته، باربي بيش از 500 بار در نقش ها و شخصيت هاي متفاوت عرضه شده است از آن جمله: پرستار، افسر پليس، آموزگار، پزشك، دندانپزشك، دامپزشك، خواننده موسيقي راك، ژيمناست، كارآگاه، افسر نيروي دريايي، افسر خلبان، مهماندار هواپيما، دزد، گدا و… كه اين شخصيت پردازي ها، براي كاركردهاي تربيتي اين عروسك است.
باربي و سياست
در طول 40 سال گذشته عروسك باربي فعال در عرصه سياست آمريكا بوده است. در طول انتخابات ايالتي و ملتي، باربي بسيار فعال است. در طول جنگ ويتنام، گرانادا، پاناما و در انتهاي جنگ سرد، باربي نقشهاي متفاوتي ايفا كرد.
در طول جنگ عراق و آمريكا در سال 1990، عروسك باربي با پوشش يونيفورم نظامي آمريكايي به تهييج افكار عمومي مردم آمريكا پرداخت. پس از واقعه 11 سپتامبر نيز باربي با پوشيدن يونيفورم نيروهاي نظامي ضد تروريست، با ايفاي نقش جديد خود به تهييج افكار عمومي پرداخت. تيتر آگهي هاي تبليغاتي باربي، براي نبرد ضد تروريسم اين بود: باربي ـ روح آمريكايي.
باربي و تعليم و تربيت
خانم «روت هندلر» همسر رئيس كمپاني متل دريافته بود همچنان كه فرزندش باربارا رشد مي كند، به شخصيت سازي و تقليد از بزرگسالان در رفتار با عروسكهاي كاغذي مي پردازد، بنابراين طرح ايده ابداع عروسك واقعي (سه بعدي) به ذهن او خطور كرد.
پس از ساخت باربي، تصميم بر اين شد تا مدل هاي گوناگوني از لباسها در اختيار كودكان قرار گيرد تا آنان بتوانند شخصيت دلخواه خود را در مدل هاي مختلف به باربي ببخشند. به مرور زمان باربي كاركرد مهمي يافت؛ باربي به دختران آموزش مي داد كه جامعه مدرن از آنها به عنوان يك زن چه انتظاري دارد.
كمر باريك و اندام كشيده باربي باعث شده است تا دختران نوجوان در غرب و ساير كشورها براي اينكه اندامشان شبيه باربي شود يا از الگوي باربي خيلي فاصله نداشته باشد، از خوردن غذا به اندازه كافي در سن رشد خود پرهيز كنند. لذا آمار حيرت آور سازمانهاي بهداشتي غرب از سوء تغذيه دختران غربي خبر مي دهد.
چون مطرح مي شد كه تركيب اندام باربي هيچگاه به هم نخواهد خورد، لذا در تربيت دختران براي اينكه در سنين بزرگسالي هيچگاه آبستن نشوند، در حفظ تناسب اندام آنان بسيار موثر بود. در دهه 90 ميلادي به دليل كاهش نرخ توليد مثل در غرب به ويژه در آمريكا، باربي براي تربيت دختران در آن زمينه وارد صحنه شد و در 1955 اين عروسك با يك جنين در شكم خود، به بازار عرضه شد تا دختران نوجوان با وضع حمل باربي به دست خود، اشتياق مادر شدن بيابند. امروزه اسكيپر كه خواهر كوچك باربي محسوب مي شود، بخشي از پاسخ به درخواست سياست گذاران فرهنگي براي بچه دار بودن باربي است.
نگاهي به تحول لباسها و شخصيت باربي، بيانگر آن تحول اجتماعي است كه باربي در آن آفريده شده است. امروزه عروسك بزرگ باربي در هيكل يك دختر جوان حقيقي، براي مقاصد مستهجن در فروشگاه هاي غربي خريد و فروش مي شود. تعداد زيادي از هنرپيشه ها و خوانندگان زن غربي با صرف هزينه هاي زياد اندام و چهره خود را همچون باربي مي سازند تا مورد توجه عموم واقع شوند. امروزه باربي بر روي تمام وسايل مورد استفاده كودكان و نوجوانان اعم از لوازم التحرير، لوازم بهداشتي و آرايشي، پوشاك، اسباب بازي، لوازم تزئيني و… حك شده است و حتي خوردني هاي فانتزي كودكان مانند آدامس و شكلات نيز از حضور باربي بي نصيب نيستند. چه اينكه دخترها در سراسر جهان بايستي حضور مدل و الگوي غربي خود( باربي) را همواره در پيرامون خود حس كنند. مادران غربي مي پرسند؛ چرا دختران ما زودتر از آنچه كه بايد بالغ مي شوند؟ دليل اين بلوغ زودرس جنسي دختران ما در چيست؟
استراتژي فرهنگي آمريكا و باربي
از آنجا كه بيان دكترين فرهنگي آمريكا بر اومانيسم (بشر مداري به جاي خدا محوري)، ليبراليسم(اباحي گر)، سكولاريسم( عرفي انديشي و دنيا گرايي) و هدونيسم (لذت محوري) است، طبيعي است كه سياستمداران و استراتژيست هاي فرهنگي آمريكا تلاش نمايند تا از طريق شيوه و راهكارهاي مختلف، بنيان فرهنگي خود را تقويت، و آن را در آمريكا و در سراسر جهان بسط و تسري دهند. يكي از اين شيوه ها، تربيت دختران آمريكا و سراسر جهان با گزاره هاي فرهنگ آمريكايي است. لذا به عنوان بهترين و كارآمدترين راه، اگر دختران ساير ملت ها با «ارزش» هاي آمريكايي تربيت شوند، اين دختران، نقش همسران و مادران را در جوامع خودشان عهده دار مي شوند، لذا مبتني بر ارزش هاي آمريكايي، جامعه شان را اداره مي كنند و اين مهمترين كاركرد تهاجمي يك فرهنگ مهاجم است كه شهروندان، ديگر ممالك را با ارزش هاي خود بپرورانند.
اينگونه است كه باربي در استراتژي فرهنگي آمريكا واجد بالاترين تأثيرها و ارزش گذاري هاست. و در عرصه پدافند در برابر تهاجم فرهنگي عروسك باربي، مهمترين اقدام در گام نخست تبيين مخاطرات تربيتي و فرهنگي اين عروسك است. لذا هشدار بصيرت بخش در صدر اين اقدامات است.
مكانيزم تربيتي عروسك باربي
عروسك باربي بر خلاف ساير عروسكها تداعي كننده بچه نبوده و داراي چهره بچه گانه نمي باشد، بلكه يك زن بيست ساله آمريكايي با تمام مشخصات اندامي آن است كه با دقت فراوان طراحي و ساخته مي شود و با حضور تصاويرش در اكثر مايحتاج و ملزومات ضروري كودكان و نوجوان از قبيل لوازم التحرير، كيف، كفش، شكلات ها، ظروف، البسه، ساعت، وسايل شخصي و… كه به بيش از دهها هزار مورد موجود در بازار حتي بازار داخلي مي رسد، ملكه ذهني كودكان و نوجوانان گرديده و خود را به آنان تحميل و موجب خريد عروسك مي گردد. خريداران باربي با خريد يك عروسك كارشان تمام نشده و مجبورند تمام وسايل مكمل آن را از قبيل لباس خواب، وسايل حمام، مايوي شنا، لباس مهيماني، وسايل آرايش و… را كه همه ساله در چندين نوبت نيز تغيير مد داده، بازسازي و توليد مي شوند را تهيه و همواره آن را به روز نمايند. بديهي است مدل لباس باربي و تمام آنچه كه تحت عنوان متعلقات عروسك عرضه مي شود، مدل لباس و ساير وسايل مورد نياز دختران و زنان قرار گرفته و بدين صورت دختران مأنوس با اين عروسك با سليقه باربي ( يا به قول دقيقتر با سليقه و خواست يك زن آمريكايي) بزرگ شده و در زماني كه به سن انتخاب مي رسند، دقيقاً داراي سليقه اي همانند باربي (يا يك زن آمريكايي) مي باشند. بنابراين هر آنچه در تمدن غرب براي انحطاط بشر توليد و عرضه مي شود، قبلاً ذائقه و احساس نياز به آن را با هزينه مصرف كنندگان به وجود آورده اند پديده «باربي بيس» يكي از نمودهاي عيني در داخل كشور است كه متخصصان تربيتي و تغذيه داخلي با نگراني فراوان از طريق رسانه هاي جمعي در جستجوي راه حلي براي آن و اطلاع رساني به خانواده هاي ايراني براي پيشگيري و جلوگيري از گسترش آن هستند؛ در شرايطي كه در صفحه نيازمندي هاي روزنامه هاي صبح و عصر آگهي هاي بسيار فريبنده اي با عبارات اغفال كننداي دختران اين مرز و بوم را با وعده و وعيد فراوان به باربي شدن دعوت مي نمايند.
نبايد فراموش كرد كه تا اين لحظه، هيچ كشور و ملتي نتوانسته است در برابر باربي، رقيبي ماندگار و جدي بتراشد و در اين عرصه كاملاً شكست نخورده باشد كه از جمله «عروسك سندي» در انگليس مي باشد.
باشد كه عروسك هاي ملي “سارا“ و “دارا“ كه از نژاد آريايي و داراي فرهنگي ايراني ـ اسلامي مي باشند، بتواند خلا مزبور را پر نموده و در رقابتي سنگين و نفس گير، باربي را در رزمگاه تربيتي دختران جهان اسلام با شكست روبرو سازد.
[External Link Removed for Guests]
در روش هاي تعليم و تربيت، مهمترين و كليدي ترين عامل، بحث «الگو سازي» است. هر سن و هر جنس، الگوي خاص خود را بر مي تابد. در اين ميان مهمترين سن، دوران كودكي است. تربيت دوران كودكي توام با بهره گيري از الگوهاي خاص و ويژه اين دوران است. طبيعي است كه الگوهاي دوران كودكي به طور عمده از مولفه هاي عاطفي به جاي گزاره هاي عقلاني بهره مي برند. لذا رمز و رازهاي موجود در خيال پردازي هاي كودكانه، جايگزين گزاره هاي واقع گرايانه در تربيت بزرگسالان مي شود. مبتني بر اين اصل، استفاده از نماد حيوانات به صورت فانتزي، در انتقال مفاهيم آموزشي و تربيتي به كودكان، همواره مد نظر بوده است. به گونه اي كه امروزه بيشترين حجم توليدات فرهنگي مربوط به كودكان در زمينه انيميشن، كتاب، داستان، و اسباب بازي، به استفاده از نمادگرايي از حيوانات محدود مي شود.
در اين ميان دختر بچه ها انحصارا به عروسك علاقه مند هستند. اين علاقه نشات گرفته از عاطفه ويژه دختر بچه ها و همچنين به دليل قدرت برتر عروسك در ايجاد حس همزات پنداري و تفاهم خيالي با كودك است.
عروسك، بالاترين نقش تربيتي را به ويژه در شكل دهي و پايه ريزي شخصيت دختران دارد. دختر بچه ها، زنان آينده هر ملت هستند و براي انحطاط هر ملت بايستي دختران و زنان آن ملت را منحط تربيت كرد؛ همانگونه كه براي اعتلاي هر ملت، بايستي دختران و زنان آن ملت را متعالي تربيت كرد. از اين منظر، نقش عروسك در تهاجم فرهنگي نقش بسيار برجسته است.
كمپاني «متل»
كمپاني متل در سال 1945، توسط زوج «هندلر» و «مت» در ايالت كاليفرنياي جنوبي آمريكا تاسيس شد. اين شركت، ابتدا قاب عكس توليد مي كرد و سپس به ساخت مبلمان خانه، و در نهايت به توليد اسباب بازي روي آورد.
متل و «ميكي ماوس»
كمپاني متل در 1955، براي تبليغ اسباب بازي ها در نمايش هاي تلويزيوني با كلوپ ميكي ماوس به همكاري پرداخت كه موجب دگرگوني ساختاري در تجارت اسباب بازي شد.
جهت گيري در عروسك سازي
در سال 1959، به دليل علاقه دختر «هندلر» به عروسك هاي كاغذي، اين شركت طرح ساخت عروسك را دنبال كرد كه منجر به عقد قرارداد براي دريافت امتياز عروسك آلماني «لي لي» شد.
عروسك «لي لي»
عروسك «لي لي»، در واقع بر گرفته از شخصيت و اندام و چهره يك زن خيابان گرد آلماني به همين نام بود. عروسك آلماني «لي لي» به عنوان يك قطعه كلكسيوني فقط به بزرگسالان به ويژه به كلكسيونرهاي اسباب بازي فروخته مي شد.
تغيير نژاد
كمپاني «متل»، امتياز عروسك «لي لي» را از آلمان خريد، و پس از تغييراتي، صورت بندي نژادي آن را به نژاد «آنگلوساكسون» همانند كرد و به توليد انبوه آن در آمريكا اقدام نمود.
تولد باربي
اين عروسك تغيير نژاد يافته ( به نژاد آمريكايي ـ انگليسي آنگوساكسون) باربي لقب گرفت. باربي، اسم خلاصه شده باربارا، دختر كوچك رئيس كمپاني متل يعني آقاي هندلر بود. باربي به زودي در صف اول اسباب بازي دختران در غرب قرار گرفت. در سال 1959 هر عروسك باربي به قيمت سه دلار فروخته مي شد؛ اما اكنون هر عروسك باربي اصل ساخت كمپاني متل 4500 دلار قيمت دارد.
از طراحي موشك ضد هوايي تا طراحي عروسك باربي
طراح تغييرات «باربي» در آمريكا در كمپاني «متل»، «جك رايان» است. وي قبل از آن در پنتاگون (وزارت جنگ آمريكا) طراح موشك هاي اسپارو و هاوك بود. شركت متل او را بخاطر تخصص و استعدادش در شناخت فرم هيكل زنان استخدام كرد.
شركت سهامي عام متل
در سال 1960، شركت «متل»، سهام خود را به فروش رساند و به سهامي عام تبديل شد. از 1963 تا سال 1965، ثروت كمپاني «متل» از 100 ميليون دلار به 500 ميليون دلار افزايش يافت.
تولد كن ( دوست پسر باربي)
در سال 1961، كمپاني« متل» عروسك «كن» را توليد كرد. اين عروسك پسري بود با لباس هاي شيك و موهاي قهوه اي با نامي بر گرفته از نام پسر آقاي هندلر(رئيس كمپاني متل). به اين ترتيب عروسك باربي صاحب يك دوست پسر شد.
بعدها در سال 1963، عروسك «ميچ» و در سال 1965، عروسك اسكيپر به جمع «كن» و« باربي» پيوستند.
دوستان زرد و سياه باربي
در سال 1968، كمپاني «متل» براي اينكه به باربي يك شخصيت تربيتي جهاني ببخشد، اقدام به ساخت و فروش عروسك هاي سياه و زردي نمود كه هيكل و اندام آنها كاملا همانند اندام باربي، ولي رنگ پوست و چهره آنها متفاوت است. عروسك دو رگه آفريقايي ـ آمريكايي براي كودكان سياه پوست در آمريكا و آفريقا كه به باربي سياهان معروف شد، با نام «كريستين» توسط كمپاني «متل» به بازار آمد. اين همه مسئله نبود؛ بازار بيش از يك ميلياردي زرد پوستان در آسيا و همچنين تربيت غربي دختران آنان، ضرورت نگاه فرهنگ غربي به آن عرصه را جدي ساخت. در سال 1990، «كي يرا» باربي ژاپني ها و چيني ها را ساخته و روانه بازار كرد. در كنار اين دوست زرد پوست باربي، دو سال قبل از آن (1988) ترزاي آمريكاي لاتين به جمع دوستان باربي پيوسته بود.
گسترش فعاليت هاي كمپاني متل
از 1965، سال كمپاني متل در راستاي تبليغ و ترويج باربي به ساخت و فروش اسباب بازي هاي جنبي و تكميلي آن پرداخت: اسباب بازي «ببين و بگو» در مهد كودك ها، خودروهاي مسابقه اي احتراقي، اسباب بازي هاي الكترونيكي، سرگرمي هاي ويدئوي خانگي، پازل ها و……
اساسنامه كودكان
در سال 1978، متاثر از شعار حقوق بشر رئيس جمهور وقت آمريكا، جيمي كارتر مبني بر بسط حقوق بشر در جهان، كمپاني متل با ديد بشر دوستانه!!؟ اساسنامه جهاني كودكان را تنظيم نمود كه به شكل قابل توجهي شركايي را به صورت غير انتفاعي در اتحاديه اي پيرامون اساسنامه مزبور ( از سراسر جهان) گرد آورد.
متل كمپاني چند مليتي
كمپاني آمريكايي متل، براي ترويج باربي در سال 1986، شركت «هنگ كنگي اراكو» را تاسيس كرد. در سال 1988 با كمپاني «والت ديسني» در جهت توليد و بازاريابي اسباب بازي ها و فيلم هاي شخصيت هاي عروسكي و كارتوني معروف والت ديسني در سراسر جهان، قرارداد همكاري منعقد نمود. همچنين در سال 1988، كمپاني «متل» كل سهام شركت اسباب بازي سازي فرانسوي اس. اي را خريد و در سال 19898شركت «كورجي تويز» انگليسي را تاسيس كرد. با توجه به گسترش نفوذ باربي، كمپاني متل در 1991 شركت «آويوا»، توليد كننده اسباب بازي هاي ورزشي را تاسيس كرد.
از اين پس به ترتيب:
- در 1992 تاسيس شركت هاي بين المللي از سوي متل.
ـ در سال 1993 جذب مجموعه محصولات «فيشر پرايز» (توليد كننده اسباب بازي پيش دبستاني) به مجموعه متل.
ـ در سال 1994، تاسيس شركت كرانسنكو براي توليد اسباب بازي هاي معروف باربي در انگليس، توسط متل.
ـ در سال 1995، تدوين مقررات حقوقي توليد و توزيع عروسك هاي بزرگ كاپچ كيدز توسط متل.
ـ در سال 1997، ادغام كمپاني اسباب بازي نايكو در متل.
ـ در 1997 خط توليد باربي دست به ساخت و عرضه يك عروسك معلول سوار بر ويلچر به نام «اسمايل» كرد.
ـ در سال 1998 خريداري كمپاني اسباب بازي سازي پرنده آبي از انگليس.
ـ در سال1998 توليد دختر مطلوب آمريكايي در دو مجموعه اول( مجموعه اول دختران7-3 ساله و مجموعه دوم دختران 12-7 ساله) شامل سليقه هاـ علايق ـ الزامات و….
كمپاني متل و هري پاتر
در سال 2000، كمپاني «متل» امتياز مجموعه بازي ها و فعاليت هاي سرگرم كننده پيرامون داستانهاي «هري پاتر» شامل: عروسك هاـ پازل هاـ خودروهاـ بازي هاي كامپيوتري ـ و فيلم هاي مربوط را ( با همكاري كمپاني سينمايي وارنر) خريداري نمود.
معاهده جهاني تي. اچ. كيو
در سال 2001، كمپاني متل به معاهده جهاني چاپ و انتشارات تي اچ كيو براي گسترش و نشر بازي هاي آموزشي و نرم افزارهاي توليدي خود با توجه به ذخاير كمپاني متل شامل باربيـ هاتوي ـ دختر آمريكايي ـ مچ باكس و فشير پرايز، به معاهده جهاني چاپ و انتشارات تي. اچ. كيو وارد شد.
فيلم هاي باربي
در سال 2001 عروسك «باربي» در اولين فيلم كامپيوتري خود به نام باربي در فندق شكن ظاهر شد. از آن پس تاكنون، تعداد قابل توجهي فيلم كامپيوتري، انيميشن، فيلم سينمايي، و مستهجن سكس در مورد باربي توليد شده است.
دوباره سازي باربي
در طي ساليان گذشته، باربي بيش از 500 بار در نقش ها و شخصيت هاي متفاوت عرضه شده است از آن جمله: پرستار، افسر پليس، آموزگار، پزشك، دندانپزشك، دامپزشك، خواننده موسيقي راك، ژيمناست، كارآگاه، افسر نيروي دريايي، افسر خلبان، مهماندار هواپيما، دزد، گدا و… كه اين شخصيت پردازي ها، براي كاركردهاي تربيتي اين عروسك است.
باربي و سياست
در طول 40 سال گذشته عروسك باربي فعال در عرصه سياست آمريكا بوده است. در طول انتخابات ايالتي و ملتي، باربي بسيار فعال است. در طول جنگ ويتنام، گرانادا، پاناما و در انتهاي جنگ سرد، باربي نقشهاي متفاوتي ايفا كرد.
در طول جنگ عراق و آمريكا در سال 1990، عروسك باربي با پوشش يونيفورم نظامي آمريكايي به تهييج افكار عمومي مردم آمريكا پرداخت. پس از واقعه 11 سپتامبر نيز باربي با پوشيدن يونيفورم نيروهاي نظامي ضد تروريست، با ايفاي نقش جديد خود به تهييج افكار عمومي پرداخت. تيتر آگهي هاي تبليغاتي باربي، براي نبرد ضد تروريسم اين بود: باربي ـ روح آمريكايي.
باربي و تعليم و تربيت
خانم «روت هندلر» همسر رئيس كمپاني متل دريافته بود همچنان كه فرزندش باربارا رشد مي كند، به شخصيت سازي و تقليد از بزرگسالان در رفتار با عروسكهاي كاغذي مي پردازد، بنابراين طرح ايده ابداع عروسك واقعي (سه بعدي) به ذهن او خطور كرد.
پس از ساخت باربي، تصميم بر اين شد تا مدل هاي گوناگوني از لباسها در اختيار كودكان قرار گيرد تا آنان بتوانند شخصيت دلخواه خود را در مدل هاي مختلف به باربي ببخشند. به مرور زمان باربي كاركرد مهمي يافت؛ باربي به دختران آموزش مي داد كه جامعه مدرن از آنها به عنوان يك زن چه انتظاري دارد.
كمر باريك و اندام كشيده باربي باعث شده است تا دختران نوجوان در غرب و ساير كشورها براي اينكه اندامشان شبيه باربي شود يا از الگوي باربي خيلي فاصله نداشته باشد، از خوردن غذا به اندازه كافي در سن رشد خود پرهيز كنند. لذا آمار حيرت آور سازمانهاي بهداشتي غرب از سوء تغذيه دختران غربي خبر مي دهد.
چون مطرح مي شد كه تركيب اندام باربي هيچگاه به هم نخواهد خورد، لذا در تربيت دختران براي اينكه در سنين بزرگسالي هيچگاه آبستن نشوند، در حفظ تناسب اندام آنان بسيار موثر بود. در دهه 90 ميلادي به دليل كاهش نرخ توليد مثل در غرب به ويژه در آمريكا، باربي براي تربيت دختران در آن زمينه وارد صحنه شد و در 1955 اين عروسك با يك جنين در شكم خود، به بازار عرضه شد تا دختران نوجوان با وضع حمل باربي به دست خود، اشتياق مادر شدن بيابند. امروزه اسكيپر كه خواهر كوچك باربي محسوب مي شود، بخشي از پاسخ به درخواست سياست گذاران فرهنگي براي بچه دار بودن باربي است.
نگاهي به تحول لباسها و شخصيت باربي، بيانگر آن تحول اجتماعي است كه باربي در آن آفريده شده است. امروزه عروسك بزرگ باربي در هيكل يك دختر جوان حقيقي، براي مقاصد مستهجن در فروشگاه هاي غربي خريد و فروش مي شود. تعداد زيادي از هنرپيشه ها و خوانندگان زن غربي با صرف هزينه هاي زياد اندام و چهره خود را همچون باربي مي سازند تا مورد توجه عموم واقع شوند. امروزه باربي بر روي تمام وسايل مورد استفاده كودكان و نوجوانان اعم از لوازم التحرير، لوازم بهداشتي و آرايشي، پوشاك، اسباب بازي، لوازم تزئيني و… حك شده است و حتي خوردني هاي فانتزي كودكان مانند آدامس و شكلات نيز از حضور باربي بي نصيب نيستند. چه اينكه دخترها در سراسر جهان بايستي حضور مدل و الگوي غربي خود( باربي) را همواره در پيرامون خود حس كنند. مادران غربي مي پرسند؛ چرا دختران ما زودتر از آنچه كه بايد بالغ مي شوند؟ دليل اين بلوغ زودرس جنسي دختران ما در چيست؟
استراتژي فرهنگي آمريكا و باربي
از آنجا كه بيان دكترين فرهنگي آمريكا بر اومانيسم (بشر مداري به جاي خدا محوري)، ليبراليسم(اباحي گر)، سكولاريسم( عرفي انديشي و دنيا گرايي) و هدونيسم (لذت محوري) است، طبيعي است كه سياستمداران و استراتژيست هاي فرهنگي آمريكا تلاش نمايند تا از طريق شيوه و راهكارهاي مختلف، بنيان فرهنگي خود را تقويت، و آن را در آمريكا و در سراسر جهان بسط و تسري دهند. يكي از اين شيوه ها، تربيت دختران آمريكا و سراسر جهان با گزاره هاي فرهنگ آمريكايي است. لذا به عنوان بهترين و كارآمدترين راه، اگر دختران ساير ملت ها با «ارزش» هاي آمريكايي تربيت شوند، اين دختران، نقش همسران و مادران را در جوامع خودشان عهده دار مي شوند، لذا مبتني بر ارزش هاي آمريكايي، جامعه شان را اداره مي كنند و اين مهمترين كاركرد تهاجمي يك فرهنگ مهاجم است كه شهروندان، ديگر ممالك را با ارزش هاي خود بپرورانند.
اينگونه است كه باربي در استراتژي فرهنگي آمريكا واجد بالاترين تأثيرها و ارزش گذاري هاست. و در عرصه پدافند در برابر تهاجم فرهنگي عروسك باربي، مهمترين اقدام در گام نخست تبيين مخاطرات تربيتي و فرهنگي اين عروسك است. لذا هشدار بصيرت بخش در صدر اين اقدامات است.
مكانيزم تربيتي عروسك باربي
عروسك باربي بر خلاف ساير عروسكها تداعي كننده بچه نبوده و داراي چهره بچه گانه نمي باشد، بلكه يك زن بيست ساله آمريكايي با تمام مشخصات اندامي آن است كه با دقت فراوان طراحي و ساخته مي شود و با حضور تصاويرش در اكثر مايحتاج و ملزومات ضروري كودكان و نوجوان از قبيل لوازم التحرير، كيف، كفش، شكلات ها، ظروف، البسه، ساعت، وسايل شخصي و… كه به بيش از دهها هزار مورد موجود در بازار حتي بازار داخلي مي رسد، ملكه ذهني كودكان و نوجوانان گرديده و خود را به آنان تحميل و موجب خريد عروسك مي گردد. خريداران باربي با خريد يك عروسك كارشان تمام نشده و مجبورند تمام وسايل مكمل آن را از قبيل لباس خواب، وسايل حمام، مايوي شنا، لباس مهيماني، وسايل آرايش و… را كه همه ساله در چندين نوبت نيز تغيير مد داده، بازسازي و توليد مي شوند را تهيه و همواره آن را به روز نمايند. بديهي است مدل لباس باربي و تمام آنچه كه تحت عنوان متعلقات عروسك عرضه مي شود، مدل لباس و ساير وسايل مورد نياز دختران و زنان قرار گرفته و بدين صورت دختران مأنوس با اين عروسك با سليقه باربي ( يا به قول دقيقتر با سليقه و خواست يك زن آمريكايي) بزرگ شده و در زماني كه به سن انتخاب مي رسند، دقيقاً داراي سليقه اي همانند باربي (يا يك زن آمريكايي) مي باشند. بنابراين هر آنچه در تمدن غرب براي انحطاط بشر توليد و عرضه مي شود، قبلاً ذائقه و احساس نياز به آن را با هزينه مصرف كنندگان به وجود آورده اند پديده «باربي بيس» يكي از نمودهاي عيني در داخل كشور است كه متخصصان تربيتي و تغذيه داخلي با نگراني فراوان از طريق رسانه هاي جمعي در جستجوي راه حلي براي آن و اطلاع رساني به خانواده هاي ايراني براي پيشگيري و جلوگيري از گسترش آن هستند؛ در شرايطي كه در صفحه نيازمندي هاي روزنامه هاي صبح و عصر آگهي هاي بسيار فريبنده اي با عبارات اغفال كننداي دختران اين مرز و بوم را با وعده و وعيد فراوان به باربي شدن دعوت مي نمايند.
نبايد فراموش كرد كه تا اين لحظه، هيچ كشور و ملتي نتوانسته است در برابر باربي، رقيبي ماندگار و جدي بتراشد و در اين عرصه كاملاً شكست نخورده باشد كه از جمله «عروسك سندي» در انگليس مي باشد.
باشد كه عروسك هاي ملي “سارا“ و “دارا“ كه از نژاد آريايي و داراي فرهنگي ايراني ـ اسلامي مي باشند، بتواند خلا مزبور را پر نموده و در رقابتي سنگين و نفس گير، باربي را در رزمگاه تربيتي دختران جهان اسلام با شكست روبرو سازد.
[External Link Removed for Guests]
زنده باد بهار...
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"




