دوست شدن با جنس مخالف خوب یا بد؟؟؟

[pedmehr]

کنترل غریزه تعریفی معتدل تر از سرکوب غریزه هست و مطمئن باشید مانور دادن با کلمات اصل قضیه رو عوض نمیکنه .
دوستی با جنس مخالف دارای اهداف و مطالباتی مشخص هست ( عاطفی , جنسی , روانی ... ) . پس دوستی های معمولی که بین زن و مرد شکل میگیره اگر این نوع مطالبات و اهداف درش جایی نداشته باشند یک نوع دوستی اجتماعی هست تا معاشرت با جنس محالف ! و من فکر کنم این نوع دوستی مقصودِِ این بحث نیست .

سئوال مشخص هست, آیا انسان خارج از چارچوب قانونی و مدنی ازدواج حق رابطه ای ( اخلاقا و قانونا قبل از ازدواج ) با مطالبات عاطفی و جنسی داره یا خیر .


نیاز به معاشرت با جنس مخالف طبیعی و مطلوب هست و به نظر من هیچ احساس ترس, گناه و اشتباهی هم نباید به نوجوانان و جوانان القاء و اعمال بشه. اینکه ما بخوایم فقط رابطه ای رو مقبول بدونیم که فقط و فقط به ازدواج ختم بشه هم کاملا غیر منطقی و نا ممکن هست .

اینکه وجود روابط قبل از ازدواج به بهبود وضعیت زناشویی در آینده منجر میشه یا خیر هم بحث دیگریست . ( به نظر من که این رابطه ها باعث سست تر شدن ازدواج ها میشه اما این موضوع رو نمیونیم مستقیما بسط بدیم به ناگوار بودن دوستی با جنس مخالف )

به هر جال اصل قضیه ی ازدواج هم پیروی یک هدف هست : ارضاء غرایز مختلف انسان .
ازدواج صرفا یک وسیله برای رسیدن به مطلوبات انسانی , اخلاقی و اجتماعی هست نه یک هدف عالی. در واقع ازدواج معلول یک علت هست و اون هم وجود امیال جنسی , روانی و ... به جنس مخالف در بشر .

نتیجتا اینکه اگر در این بحث به فکر سرکوب یا کنترل غرایز بشری باشیم در واقع علت تمامی این مطالب رو زیر سئوال بردیم .

از نظر من سرکوب و کنترل غزائز انسانی در شرایطی که میشود چارچوب های قانونی و اخلاقی حفظ بشه کاری بیهوده و با مضراتی زیاد هست .

[Solver]

سرکوب خیر .. کنترل اما ...

شرایطی که میشود چارچوب های قانونی و اخلاقی حفظ بشه

آیا قرار است با ورد و جادو حفظ شود ؟ خوب کنترل باید شود دیگر ....

حفظ منابع طبیعی » کنترل

حفظ منافع بین الملل » کنترل

حفظ امنیت » کنترل | هم کامپیوتر | هم جامعه | هم یک بازی فوتبال ... می گویند داور بازی از کنترلش خارج شده!

بنابراین، فکر کنم شما واژه ها را قدری تغییر ماهیت دادید، حفظ کردن که همان کنترل کردن است دیگه ...

مگر غیر از این است نوشیدنی های الکلی و مصرفش در دین ما به کل و حتی در جوامع غرب بیش از حدش ناپسند است؟ دلیلش چیست؟ از دست دادن کنترل!

پس این نشات گرفته از اعتقادات ما و یا تعصبات نیست دوست من، نبود کنترل روی هر موضوع خانمان سوز است ... حالا فرق غرب با ما در اینجاست که شما هنگام رانندگی در جاده خاکی یک جور کنترل می کنید و در جاده آسفالت یک جور ...

اول و آخر این بحث اما از نظر همان کلید واژه " پنهانی نبودن" است که خودش بهترین کنترل کننده است. البته در اکثر موارد وگرنه بله هستند کسانی که آب از سر گذشته هم بشوند، اما در همان غرب نیز شاهدش هستیم همواره در حال پنهان کاری روابط جنسی قبل از ازدواج خود هستند ... پس یک جای کار میلنگد ...

مگر انسان از افشای کاری که صحیح و مفید بوده هراسان میشود؟ این منطق است دیگر، هر چند از دین استخراج شده، اما واقعا جوابی براش وجود نداره! جز اینکه گفت حتما اون کار ناشایست بوده که انسان میل به پنهان کردنش دارد. یا میخوان ریا نشود؟

این جهان شمول است / حداقل اینقدر از فرهنگ دیگر کشورها اطلاع داریم، در اونجا نیز با همه ادعا های پیشرفت و ما را جهان سومی خواندن این مسائل هست و موضوع نصف فیلم های هالیودیو سریال های داخلی کشورهای خودشان همین مسائل است هنوز!

فقط خوب دروغ می گویند به خودشان و یکدیگر و در کشور ما نیز کم کم داره باب میشود این دروغ گفتن های از هراس تائید نشدن دروغ های خودمان به دیگران!

[pedmehr]

حرکت در چارچوب نیاز به کنترل نداره . همانطور که کنترلی در انتخاب سرعت خودرو توسط راننده در محدوده مجاز نیست .

روابط با جنس مخالف هم اگر در چارچوب مدنی ,اخلاقی و انسانی باشه نیاز به کنترل نداره .

بنده از تعریف و کنترل چارچوب روابط صحبت میکنم نه کنترل خود روابط . سطح روابط هم تا وقتی که آثار سوء قانونی و اجتماعی نداشته باشه باید به خود اشخاص سپرده بشه نه به مراجع به اصطلاح قانونی

مگر انسان از افشای کاری که صحیح و مفید بوده هراسان میشود؟ این منطق است دیگر، هر چند از دین استخراج شده، اما واقعا جوابی براش وجود نداره! جز اینکه گفت حتما اون کار ناشایست بوده که انسان میل به پنهان کردنش دارد. یا میخوان ریا نشود؟

بله قبول دارم که در اکثریت این امتناع وجود داره , امااین یک نتیجه گیزی غلط هست به نظر من , اینکه به این دلیل که اکثریت انسان ها شرم به بازگو کردن پیش زمینه روابط خود دارند پس اون روابط رو باید مطلقا ناشایست ببینیم نتیجه گیری عجولانه ایست. این قضیه دلیلش میتونه نوع پرورش, تاثیر سنت و فرهنگ والدین , نگاه جامعه و ... باشه .

حتی اگر این بحث رو فقط از پنجره ی فطرت انسانی بخوایم ببینیم مطمئنا قبول دارید در آرمان های اخلاقی انسان ها تنوع وجود داره و این امتناع از بازگو کردن روابط در تمام فرهنگ ها و سنت های طول تاریخ وجود نداشته . ما حتی قبایلی داشتیم و داریم که پلی گامی ( چند شریکی ) یک ارزش درشون محسوب میشه !