نژاد پرستی ناب!
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت
- پست: 87
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۵:۵۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 206 بار
- سپاسهای دریافتی: 490 بار
نژاد پرستی ناب!
چون قافیه تنگ آید …
مطلبی که به احتمال زیاد اکثریت شما در فضای مجازی به آن برخوردهاید:
[BLOCKQUOTE]
اعراب به ما آموختند که آنچه را که میخوریم «غذا» بنامیم و حال آنکه در زبان عربی غذا به «پس آب شتر» گفته میشود. اعراب به ما آموختند که برای شمارش جمعیّتمان کلمهی «نفر» را استفاده کنیم و حال آنکه در زبان عربی حیوان را با این کلمه میشمارند و انسان را با کلمهی «تن» میشمارند؟ شما ۵ تن آل عبا و ۷۲ تن صحرای کربلا را به خوبی میشناسید. اعراب به ما آموختند که «صدای سگ» را «پارس» بگوییم و حال آنکه این کلمه نام کشور عزیزمان میباشد؟ اعراب به ما آموختند که «شاهنامه آخرش خوش است» و حال آنکه فردوسی در انتهای شاهنامه از شکست ایرانیان سخن میگوید. آیا بیشتر از این میشود به یک ملّت اهانت کرد و همین ملّت هنوز نمیفهمد که به کسانی احترام میگذارد که به او نهایت حقارت را روا داشتهاند و هنوز با استفادهی همین کلمات به ریشش میخندد. حداقل بیایید با یک انقلاب فرهنگی این کلمات و این افکار را کنار بگذاریم. به جای «غذا» بگوییم «خوراک»، به جای «نفر» بگوییم «تعداد»، به جای «پارس سگ» بگوییم «واق زدن سگ»، به جای «شاهنامه آخرش خوش است» بگوییم «جوجه را آخر پائیز میشمارند» و …
[/BLOCKQUOTE]
۱- در مورد غذا، همانطور که با [External Link Removed for Guests] متوجه میشویم، معنی اصلی این واژه، همان «خوراکی» است. گرچه با تلفظی متفاوت، معنی بول شتر هم میدهد. اما جدا از این قضیه و برای اطمینان بیشتر، پس از جستجوی واژهی غذاء به این نتایج در [External Link Removed for Guests]، [External Link Removed for Guests] و [External Link Removed for Guests] و [External Link Removed for Guests] رسیدیم. در همهی این موارد، اولین نتیجه همان طعام یا خوراکی بوده است.
اما جهت رفع هرگونه شبهه، مختصری از [External Link Removed for Guests] که خود را در وبلاگشان «کارشناس مسئول گروه عربی دفتر برنامهریزی و تألیف کتب درسی و پژوهشگر در زمینهی ریشهیابی نامها و واژهها» معرفی کردهاند:
«نخست باید بدانیم کلمهی غَذا در اصل عربی به صورت غِذاء بر وزن (فِعال) و هموزن نِساء تلفظ میشود ولی ما در فارسی به فتح حرف اوّل تلفظ میکنیم و البته ذال را نیز زاء میگوییم یعنی غَذا مینویسیم و غَزا تلفّظ میکنیم که شبیه غَزا به معنی جنگ میشود. اما خود غَذا در عربی کهن نه عربی امروزی بَولُ الجَمَل یعنی ادرار شتر است. ولی غذایی که ما فارسی زبانان میگوییم هرچند در نوشتار دقیقاً همان غذا به معنی ادرار شتر است ولی ما به گونهی دیگر تلفظ میکنیم. اصولاً در عربی و در هر زبان دیگر واژگان منسوخ بسیارند. یعنی واژههایی که به تاریخ سپرده شدهاند و امروزه کاربردی ندارند و تنها در متون کهن میتوان آنها را دید. پس اینکه برخی میگویند غَذا یعنی ادرار شتر سخنی کاملاً نادرست است. ما غِذاء را در فارسی غَذا خواندهایم و از این دخل و تصرفها در واژههای دارای ریشهی عربی بسیار است …»
۲- اما داستان استفادهی اعراب از واژهی «نفر» فقط برای حیوانات؛
[External Link Removed for Guests] این است که اعراب برای انسان، شتر و درخت خرما از واحد شمارش نفر استفاده میکنند. اما معنای آن. می توانید به [External Link Removed for Guests] مراجعه کنید که خوشبختانه معنای آن به انگلیسی را هم آورده است. در این فرهنگ نفر به معنایperson , gent آمده است.
روش آسانتر هم استفاده از مترجم عربی به انگلیسی گوگل است. همانطور که در [External Link Removed for Guests] می بینید نفر به person ترجمه شده است
ضمناً «تن» واژهای پارسی است و مشخص نیست دوستان شایعه پرداز، چنین اطلاعات عجیبی را از چه منابعی کسب میکنند!
۳- چندی پیش تعدادی از مدعیان فرزندیِ کوروش، به صفحهی ولیعهد عربستان حمله کرده و برای تحقیر او و سایر اعراب، از ایشان خواسته بودند «پ چ ژ گ» را تلفظ کند! در تعدادی از به اصطلاح جُکهایی که برای اعراب ساخته شده هم این موضوع دستمایهی تمسخرشان قرار گرفته است. حالا تصور کنید در متن مذکور ادعا شده که اعراب برای تحقیر ایرانیان به ما آموختند به صدای سگ، پارس کردن بگوییم. سؤالی که اینجا پیش میآید این است که در همان مکتبی که این علوم به ایرانیان بیسواد و حرف گوش کن تدریس میشد، آموزگار تازی چگونه «پ» را تلفظ میکرده؟!
اینجا هم مختصری از [External Link Removed for Guests] در مورد تفاوت پارس با پاس (که لزوماً مورد تأیید ما نیست):
«واژهی پارس به معنی صدای سگ درست نیست. تلفظ درست این واژه به معنی صدای سگ “پاس” است که به نادرستی پارس آمده و جا افتاده است. وظیفهی سگ پاسداری و پاسبانی است و پاس کار اوست. سگ پاس میکند یعنی با صدایش دارد پاسبانی میکند. امروزه کردها (مثلاً کردهای فهلوی یا فَیلی) درست تلفظ میکنند و پارس نمیگویند. ئه و سه گه فره پاس ئه کا. یعنی آن سگ خیلی پاس میکند…» متن کامل:
۴- در انتهای متن هم افشاگری دیگری صورت گرفته: «اعراب به ما آموختند که شاهنامه آخرش خوش است.» حالا این دوستان چگونه فهمیدهاند که این ضربالمثل ساختهی اعراب بوده، جای بسی تأمل است. جالبتر اینکه این قشر هر جا که نام عرب بر زبانشان میآید، در ادامه از صفاتی چون سوسمارخور و بیسواد و انواع الفاظ رکیک دیگر استفاده میکنند؛ ولی در جای جای این متن از آموختن ایرانیان از تازیان سخن گفتهاند! اعرابی که این همه زشتی به ما آموختند، چرا خوردنِ سوسمار نیاموختند؟! گویی این یکی از دستشان در رفته! (فرض بر این گذاشته شده که به گفتهی آنان، سوسمار خوردن کار زشتی است)
بهر جهت می توانید داستان شکل گیری این ضرب المثل و مقصود از استفاده آن را در توضیحات دقیق در [External Link Removed for Guests] از دکتر سجاد آیدنلو بخوانید.
[External Link Removed for Guests]
مطلبی که به احتمال زیاد اکثریت شما در فضای مجازی به آن برخوردهاید:
[BLOCKQUOTE]
اعراب به ما آموختند که آنچه را که میخوریم «غذا» بنامیم و حال آنکه در زبان عربی غذا به «پس آب شتر» گفته میشود. اعراب به ما آموختند که برای شمارش جمعیّتمان کلمهی «نفر» را استفاده کنیم و حال آنکه در زبان عربی حیوان را با این کلمه میشمارند و انسان را با کلمهی «تن» میشمارند؟ شما ۵ تن آل عبا و ۷۲ تن صحرای کربلا را به خوبی میشناسید. اعراب به ما آموختند که «صدای سگ» را «پارس» بگوییم و حال آنکه این کلمه نام کشور عزیزمان میباشد؟ اعراب به ما آموختند که «شاهنامه آخرش خوش است» و حال آنکه فردوسی در انتهای شاهنامه از شکست ایرانیان سخن میگوید. آیا بیشتر از این میشود به یک ملّت اهانت کرد و همین ملّت هنوز نمیفهمد که به کسانی احترام میگذارد که به او نهایت حقارت را روا داشتهاند و هنوز با استفادهی همین کلمات به ریشش میخندد. حداقل بیایید با یک انقلاب فرهنگی این کلمات و این افکار را کنار بگذاریم. به جای «غذا» بگوییم «خوراک»، به جای «نفر» بگوییم «تعداد»، به جای «پارس سگ» بگوییم «واق زدن سگ»، به جای «شاهنامه آخرش خوش است» بگوییم «جوجه را آخر پائیز میشمارند» و …
[/BLOCKQUOTE]
۱- در مورد غذا، همانطور که با [External Link Removed for Guests] متوجه میشویم، معنی اصلی این واژه، همان «خوراکی» است. گرچه با تلفظی متفاوت، معنی بول شتر هم میدهد. اما جدا از این قضیه و برای اطمینان بیشتر، پس از جستجوی واژهی غذاء به این نتایج در [External Link Removed for Guests]، [External Link Removed for Guests] و [External Link Removed for Guests] و [External Link Removed for Guests] رسیدیم. در همهی این موارد، اولین نتیجه همان طعام یا خوراکی بوده است.
اما جهت رفع هرگونه شبهه، مختصری از [External Link Removed for Guests] که خود را در وبلاگشان «کارشناس مسئول گروه عربی دفتر برنامهریزی و تألیف کتب درسی و پژوهشگر در زمینهی ریشهیابی نامها و واژهها» معرفی کردهاند:
«نخست باید بدانیم کلمهی غَذا در اصل عربی به صورت غِذاء بر وزن (فِعال) و هموزن نِساء تلفظ میشود ولی ما در فارسی به فتح حرف اوّل تلفظ میکنیم و البته ذال را نیز زاء میگوییم یعنی غَذا مینویسیم و غَزا تلفّظ میکنیم که شبیه غَزا به معنی جنگ میشود. اما خود غَذا در عربی کهن نه عربی امروزی بَولُ الجَمَل یعنی ادرار شتر است. ولی غذایی که ما فارسی زبانان میگوییم هرچند در نوشتار دقیقاً همان غذا به معنی ادرار شتر است ولی ما به گونهی دیگر تلفظ میکنیم. اصولاً در عربی و در هر زبان دیگر واژگان منسوخ بسیارند. یعنی واژههایی که به تاریخ سپرده شدهاند و امروزه کاربردی ندارند و تنها در متون کهن میتوان آنها را دید. پس اینکه برخی میگویند غَذا یعنی ادرار شتر سخنی کاملاً نادرست است. ما غِذاء را در فارسی غَذا خواندهایم و از این دخل و تصرفها در واژههای دارای ریشهی عربی بسیار است …»
۲- اما داستان استفادهی اعراب از واژهی «نفر» فقط برای حیوانات؛
[External Link Removed for Guests] این است که اعراب برای انسان، شتر و درخت خرما از واحد شمارش نفر استفاده میکنند. اما معنای آن. می توانید به [External Link Removed for Guests] مراجعه کنید که خوشبختانه معنای آن به انگلیسی را هم آورده است. در این فرهنگ نفر به معنایperson , gent آمده است.
روش آسانتر هم استفاده از مترجم عربی به انگلیسی گوگل است. همانطور که در [External Link Removed for Guests] می بینید نفر به person ترجمه شده است
ضمناً «تن» واژهای پارسی است و مشخص نیست دوستان شایعه پرداز، چنین اطلاعات عجیبی را از چه منابعی کسب میکنند!
۳- چندی پیش تعدادی از مدعیان فرزندیِ کوروش، به صفحهی ولیعهد عربستان حمله کرده و برای تحقیر او و سایر اعراب، از ایشان خواسته بودند «پ چ ژ گ» را تلفظ کند! در تعدادی از به اصطلاح جُکهایی که برای اعراب ساخته شده هم این موضوع دستمایهی تمسخرشان قرار گرفته است. حالا تصور کنید در متن مذکور ادعا شده که اعراب برای تحقیر ایرانیان به ما آموختند به صدای سگ، پارس کردن بگوییم. سؤالی که اینجا پیش میآید این است که در همان مکتبی که این علوم به ایرانیان بیسواد و حرف گوش کن تدریس میشد، آموزگار تازی چگونه «پ» را تلفظ میکرده؟!
اینجا هم مختصری از [External Link Removed for Guests] در مورد تفاوت پارس با پاس (که لزوماً مورد تأیید ما نیست):
«واژهی پارس به معنی صدای سگ درست نیست. تلفظ درست این واژه به معنی صدای سگ “پاس” است که به نادرستی پارس آمده و جا افتاده است. وظیفهی سگ پاسداری و پاسبانی است و پاس کار اوست. سگ پاس میکند یعنی با صدایش دارد پاسبانی میکند. امروزه کردها (مثلاً کردهای فهلوی یا فَیلی) درست تلفظ میکنند و پارس نمیگویند. ئه و سه گه فره پاس ئه کا. یعنی آن سگ خیلی پاس میکند…» متن کامل:
۴- در انتهای متن هم افشاگری دیگری صورت گرفته: «اعراب به ما آموختند که شاهنامه آخرش خوش است.» حالا این دوستان چگونه فهمیدهاند که این ضربالمثل ساختهی اعراب بوده، جای بسی تأمل است. جالبتر اینکه این قشر هر جا که نام عرب بر زبانشان میآید، در ادامه از صفاتی چون سوسمارخور و بیسواد و انواع الفاظ رکیک دیگر استفاده میکنند؛ ولی در جای جای این متن از آموختن ایرانیان از تازیان سخن گفتهاند! اعرابی که این همه زشتی به ما آموختند، چرا خوردنِ سوسمار نیاموختند؟! گویی این یکی از دستشان در رفته! (فرض بر این گذاشته شده که به گفتهی آنان، سوسمار خوردن کار زشتی است)
بهر جهت می توانید داستان شکل گیری این ضرب المثل و مقصود از استفاده آن را در توضیحات دقیق در [External Link Removed for Guests] از دکتر سجاد آیدنلو بخوانید.
[External Link Removed for Guests]
داشتن مغز دلیل قطعی بر انسان بودن نیست...!پسته و بادام هم مغز دارند...!برای انسان بودن باید شعور داشت...!!!!
- پست: 68
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۹:۰۴ ق.ظ
- محل اقامت: کویر
- سپاسهای ارسالی: 539 بار
- سپاسهای دریافتی: 442 بار
Re: نژاد پرستی ناب!
اعراب هنوز هم ایرانیان را مجوس یا آتش پرست می خوانند مگر نمی دانند که 1400 سال پیش اسلام آورده ایم یا شاید مسلمانی ما را قبول ندارند در هر صورت لقب مجوس و مواردی از این دست کاملا توهین آمیزند و هیچکدام از آنها را ایرانیان نساخته اند.
- پست: 756
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۷, ۱:۲۱ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4048 بار
- سپاسهای دریافتی: 2811 بار
Re: نژاد پرستی ناب!
شما حساب بکن مادامی که ننه بزرگ شما, بابابزرگ شما, همسایه شما, پولایی که تو این شرایط سخت زندگی, ذره ذره گذاشتند کنارو رو در کشوری فرومایه و پست به نام عربستان خرج کنند ما همچنان محکوم به فلاکت هستیم.
از میان تمام خرابی هایی که این نژاد به ما زد بزرگترین خیانت از نظر من همین بود که گفتم.
از میان تمام خرابی هایی که این نژاد به ما زد بزرگترین خیانت از نظر من همین بود که گفتم.
-
- پست: 317
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 236 بار
- سپاسهای دریافتی: 2645 بار
Re: نژاد پرستی ناب!


احتراما اگر امکان داره لطفا در ابراز نظرتون مقداری شفاف تر عمل کنید چون براساس تجربه باادبیات مبهم واحساسی بحث ها پیچیده و بی نتیجه میشه
به عنوان مثال
*معیارهای شما درمورد سنجش انحطاط یا تعالی یک نژاد چیه؟
*ایا فرهنگ عمومی یک قوم یا جامعه یا کشور در هرعصری فقط ازنژاد اون تاثیر می گیره؟
این موضوع که درگذشته افراد یک قوم ازنژادی خاص به ما ضربه هایی زدند (البته زاویه دید و بینش شمابرای من روشن نیست که دقیقا بشه گفت کجاباهم اشتراک و اختلاف نظرداریم) درمورد امروز ونحوه تعامل ما با امروزیان ان قوم چه وضعیتی را باید ایجاد کنه؟
*با درنظرگیری گرایش ناسیونالیستی شما تکلیف بینش دینی جهان شمول و جهانبینی الهی معتقدان به اسلام در این کشور چه باید بشود؟
(موضع خود را نسبت به انگاره های ایدئولوژی اسلامی درمورد مسئله نژاد مشخص بفرمایید)


-
- پست: 32
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۸, ۶:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 5 بار
- سپاسهای دریافتی: 47 بار
Re: نژاد پرستی ناب!
این جملتون : کردها (مثلاً کردهای فهلوی یا فَیلی)
پهله ، پهلوی (فهلوی) و فیلی اسم قدیم لرستان امروزیه (منطقه قوم لر که قبل از اسلام به این نام بوده بعد از حمله اعراب مدتی هم عراق عجم بهش میگفتن و...) لطفا بیشتر دقت کنید
در مورد صدای سگ در زبان لری هم به صدای سگ پاس کردن میگن اشتراکات (از هرلحاظ فرهنگی و...) بین لر و کرد زیاده
در هرصورت عرب عربه
جالبه یکیشون میگفت ایرانیا بی تمدن بودن بعد حمله اعراب متمدن شدن (اکثرا اینجور فکر میکنن حتی اعراب خوزستان)
پهله ، پهلوی (فهلوی) و فیلی اسم قدیم لرستان امروزیه (منطقه قوم لر که قبل از اسلام به این نام بوده بعد از حمله اعراب مدتی هم عراق عجم بهش میگفتن و...) لطفا بیشتر دقت کنید
در مورد صدای سگ در زبان لری هم به صدای سگ پاس کردن میگن اشتراکات (از هرلحاظ فرهنگی و...) بین لر و کرد زیاده
در هرصورت عرب عربه
جالبه یکیشون میگفت ایرانیا بی تمدن بودن بعد حمله اعراب متمدن شدن (اکثرا اینجور فکر میکنن حتی اعراب خوزستان)
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
Re: نژاد پرستی ناب!
.m , توضیحاتت خیلی مبهمه ......
بهرحال غذا ادرار شتر معنی میده دیگه...... حالا این توضیحات اضافی نمیخاد....
در مورد حرف "پ" نوشته هات یکم بچه گانست.....تلفظ پ که چیزی نیست ...اعراب هم میتونن تلفظش کنند
بهرحال دفاعت خیلی ناشیانه ست
کم از اعراب خوردیم تو هم میری ازشون دفاع میکنی؟؟؟
بهرحال غذا ادرار شتر معنی میده دیگه...... حالا این توضیحات اضافی نمیخاد....
در مورد حرف "پ" نوشته هات یکم بچه گانست.....تلفظ پ که چیزی نیست ...اعراب هم میتونن تلفظش کنند
بهرحال دفاعت خیلی ناشیانه ست
کم از اعراب خوردیم تو هم میری ازشون دفاع میکنی؟؟؟
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
- پست: 1194
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۶ ب.ظ
- محل اقامت: يه گوشه كنار شيراز
- سپاسهای ارسالی: 1817 بار
- سپاسهای دریافتی: 2632 بار
- تماس:
Re: نژاد پرستی ناب!
1- کلمه غذا
با مراجعه ای آسان به یک لغت نامه عربی به فارسی متوجه خواهیم شد که غذا در عربی و فارسی به معنی آن چیزی است که انسان برای سیر شدن می خورد و هیچ کجا معنی به عنوان "پس آب شتر" برای آن نیست. 1
لازم به ذکر است غذا کلا واژه ای عربی است و خود آنها هم از آن به معنی مواد خوردنی یاد می کنند. از مشتقات دیگر آن می توان به تغذیه،اغذیه،مغذی اشاره کرد!
با مراجعه ای آسان به یک لغت نامه عربی به فارسی متوجه خواهیم شد که غذا در عربی و فارسی به معنی آن چیزی است که انسان برای سیر شدن می خورد و هیچ کجا معنی به عنوان "پس آب شتر" برای آن نیست. 1
لازم به ذکر است غذا کلا واژه ای عربی است و خود آنها هم از آن به معنی مواد خوردنی یاد می کنند. از مشتقات دیگر آن می توان به تغذیه،اغذیه،مغذی اشاره کرد!
- پست: 1194
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۶ ب.ظ
- محل اقامت: يه گوشه كنار شيراز
- سپاسهای ارسالی: 1817 بار
- سپاسهای دریافتی: 2632 بار
- تماس:
Re: نژاد پرستی ناب!
3- کلمه پارس
این کلمه نیز مشخصا واژه ای فارسی است که توسط برخی افراد برای صدای سگ استفاده می شود،در حالی که در کتاب های دوران دبستان نیز ما می خوانیم که صدای سگ را "واق واق سگ" گویند، بنابراین اگر کسی برای صدای سگ از کلمه ای غیر از واق واق کردن استفاده می کند باید مشکل را در خودش جستجو کند نه اعراب!
این کلمه نیز مشخصا واژه ای فارسی است که توسط برخی افراد برای صدای سگ استفاده می شود،در حالی که در کتاب های دوران دبستان نیز ما می خوانیم که صدای سگ را "واق واق سگ" گویند، بنابراین اگر کسی برای صدای سگ از کلمه ای غیر از واق واق کردن استفاده می کند باید مشکل را در خودش جستجو کند نه اعراب!
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
Re: نژاد پرستی ناب!
این حرفا پستی و بی فرهنگی اعراب در اون زمان و متمدن بودن ایرانیان رو انکار نمیکنه....
خیلی از ایرانیا امروزه ادعا دارن اگه عمر به ایران حمله نمیکرد ایران پیشفرت نمیکرد و اسلام بود که به ایران بال پرواز داد
خیلی از ایرانیا امروزه ادعا دارن اگه عمر به ایران حمله نمیکرد ایران پیشفرت نمیکرد و اسلام بود که به ایران بال پرواز داد
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
- پست: 1194
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۶ ب.ظ
- محل اقامت: يه گوشه كنار شيراز
- سپاسهای ارسالی: 1817 بار
- سپاسهای دریافتی: 2632 بار
- تماس:
Re: نژاد پرستی ناب!
چیزی که مهمه اینه که اسلام باعث رشد و تعالی شد....حمله عمر بن خطاب و فتح ایران هم تقصیر شاه آن زمان بود که حکومت های کوچک مرز نشین را برای قدرت بیشتر نابود کرد...حکومت هایی که همیشه سپر بلای ایران در برابر حملات به آن مرز ها بودند....فکر کنم یک تاپیک جامع در مورد این قضیه تو انجمن هست
پیشنهاد میکنم کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام رو بخونید تا برخی امور دستتون بیاد
در مورد پیشرفت هم باید بگم تنها ایرانیان در آن زمان پیشرفته و متمدن نبودند...حکومت های بابل..توران..رومیان و مصریان و حتی اقوام مایا هم تمدن داشتند...ولی امروزه چیزی از آنها نمانده جز ایران و توران که البته دست خوش تغییرات شدند....
قویترین هدف انسان ایدئولوژی مذهبی است نه ناسیونالیستی....شاه اسماعیل صفوی مذهب شیعه و دین اسلام مردم را یکپارچه کرد نه با ایرانی بودن خالی......در همه کشور ها اقوام مختلفی زندگی میکنند...در ایران هم همینطور...فارس و کرد و لر و ترک و بلوچ و ترکمن و غیره....
اگر قرار بر نژاد و حس ناسیونالیستی بود تا به حال هم سیستان جدا شده بود هم کردستان هم خوزستان هم آذربایجان....آنوقت از کل نژاد پارس که بدان میبالید فقط استان های فارس و اصفهان و کرمان و یزد میماند.....چیزی که این اتحاد را به وجود آورده دین است.....بهترین دینی هم که به برادری و برابری امر فرموده اسلام است
پیشنهاد میکنم کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام رو بخونید تا برخی امور دستتون بیاد
در مورد پیشرفت هم باید بگم تنها ایرانیان در آن زمان پیشرفته و متمدن نبودند...حکومت های بابل..توران..رومیان و مصریان و حتی اقوام مایا هم تمدن داشتند...ولی امروزه چیزی از آنها نمانده جز ایران و توران که البته دست خوش تغییرات شدند....
قویترین هدف انسان ایدئولوژی مذهبی است نه ناسیونالیستی....شاه اسماعیل صفوی مذهب شیعه و دین اسلام مردم را یکپارچه کرد نه با ایرانی بودن خالی......در همه کشور ها اقوام مختلفی زندگی میکنند...در ایران هم همینطور...فارس و کرد و لر و ترک و بلوچ و ترکمن و غیره....
اگر قرار بر نژاد و حس ناسیونالیستی بود تا به حال هم سیستان جدا شده بود هم کردستان هم خوزستان هم آذربایجان....آنوقت از کل نژاد پارس که بدان میبالید فقط استان های فارس و اصفهان و کرمان و یزد میماند.....چیزی که این اتحاد را به وجود آورده دین است.....بهترین دینی هم که به برادری و برابری امر فرموده اسلام است
- پست: 1194
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۶ ب.ظ
- محل اقامت: يه گوشه كنار شيراز
- سپاسهای ارسالی: 1817 بار
- سپاسهای دریافتی: 2632 بار
- تماس:
Re: نژاد پرستی ناب!
این هم یه توضیح اضافه دیگر
آیا غذا در عربی به معنی ادرار شتر است ؟
نخست باید بدانیم کلمه ی غَذا در اصل عربی به صورت غِذاء بر وزن ( فِعال ) و هموزن نِساء تلفظ می شود ولی ما در فارسی به فتح حرف اوّل تلفظ می کنیم و البته ذال را نیز زاء می گوییم یعنی غَذا می نویسیم و غَزا تلفّظ می کنیم که شبیه غَزا به معنی جنگ می شود . اما خود غَذا در عربی کهن نه عربی امروزی بَولُ الجَمَل یعنی ادرار شتر است . ولی غذایی که ما فارسی زبانان می گوییم هرچند در نوشتار دقیقاً همان غذا به معنی ادرار شتر است ولی ما به گونه ی دیگر تلفظ می کنیم .اصولاً در عربی و در هر زبان دیگر واپگان منسوخ بسیارند .یعنی واپه هایی که به تاریخ سپرده شده اند و امروزه کاربردی ندارند و تنها در متون کهن می توان آن ها را دید . پس اینکه برخی می گویند غَذا یعنی ادرار شتر سخنی کاملاً نادرست است. ما غِذاء را در فارسی غَذا خوانده ایم و از این دخل و تصرف ها در واژه های دارای ریشه ی عربی بسیار است . مثلاً شَجاعة را ما شُجاعت تلفظ می کنیم . مستخدَم به فتح دال را مستخدِم به کسر دال می گوییم حال آنکه مستخدِم یعنی استخدام کننده .عنتر جوانمرد است ولی در فارسی بوزینه شده و حتی آن را اَنتَر می نویسیم .جَنوب را جُنوب می گوییم حال آنکه جَنوب است و کلمه ی جُنوب جمع جَنْب است به معنی پهلوها .تسلیة در عربی سرگرمی و شادی است حال آنکه در فارسی معنی دیگر می دهد . حقیر در عربی به معنی خوار و فرومایه است حال آنکه در فارسی برای فروتنی به کار می رود اما در عربی دشنام است .مار افعی می گوییم حال آنکه در عربی افعا خوانده می شود اما افعی می نویسند . زمانی ناجی غریق می گفتند که ناجی یعنی نجات یافته . البته حالا نجات غریق می می گویند که باید مُنجی غریق بگویند و یا مأمور نجات غریق . اما به هر حال این دست بردنها طبیعی است و منحصر به فارسی نیست . در عربی نیز اینگونه است . دولاب ما را گرفته اند و دولاب الهواء به معنی چرخ و فلک به کار می برند . کندک یا کنده ما را از زبان فارسی وارد زبان عربی کرده اند و خندق تلفظ کرده اند اما امروزه خندق را به سنگر می گویند . صدها مثال دیگر در این زمینه وجود دارد که علاقه مندان را دعوت می کنم کتاب استاد خسرو فرشید ورد به نام عربی در فارسی را بخوانند تا در این باره آگاهی کامل به دست آورند .
شتر / Camel 1
در ادامه مطلب از فرهنگهای عربی راجع به این واژه نیز اطلاعاتی در اختیار شما قرار می دهم .
كـ (القاموس المحیط)
كـ الغَذِیِّ والغَذَوِیِّ فی الكلِّ.
والغَذِیُّ، كغَنِیٍّ: السَّخْلَةُ
ج: غِذاءٌ.
والغِذاءُ، ككِساءٍ: ما به نَماءُ الجِسْمِ وقِوامُهُ. غَذاهُ غَذْواً وغَذَّاهُ واغْتَذَى وتَغَذَّى.
والغَذَا، مَقْصورَةً: بَوْلُ الجَمَلِ.
غذا (لسان العرب)
الغِذاءُ: ما یُتَغَذّى به ، وقیل: ما یكونُ به نَماءُ الجِسْمِ وقِوامُه من الطَّعامِ والشَّرابِ واللَّبن، وقیل: اللَّبَنُ غِذاء الصغیر وتُحْفَةُ الكَبیرِ، وغَذاهُ یَغٌذُوهُ غِذاء.
آیا غذا در عربی به معنی ادرار شتر است ؟
نخست باید بدانیم کلمه ی غَذا در اصل عربی به صورت غِذاء بر وزن ( فِعال ) و هموزن نِساء تلفظ می شود ولی ما در فارسی به فتح حرف اوّل تلفظ می کنیم و البته ذال را نیز زاء می گوییم یعنی غَذا می نویسیم و غَزا تلفّظ می کنیم که شبیه غَزا به معنی جنگ می شود . اما خود غَذا در عربی کهن نه عربی امروزی بَولُ الجَمَل یعنی ادرار شتر است . ولی غذایی که ما فارسی زبانان می گوییم هرچند در نوشتار دقیقاً همان غذا به معنی ادرار شتر است ولی ما به گونه ی دیگر تلفظ می کنیم .اصولاً در عربی و در هر زبان دیگر واپگان منسوخ بسیارند .یعنی واپه هایی که به تاریخ سپرده شده اند و امروزه کاربردی ندارند و تنها در متون کهن می توان آن ها را دید . پس اینکه برخی می گویند غَذا یعنی ادرار شتر سخنی کاملاً نادرست است. ما غِذاء را در فارسی غَذا خوانده ایم و از این دخل و تصرف ها در واژه های دارای ریشه ی عربی بسیار است . مثلاً شَجاعة را ما شُجاعت تلفظ می کنیم . مستخدَم به فتح دال را مستخدِم به کسر دال می گوییم حال آنکه مستخدِم یعنی استخدام کننده .عنتر جوانمرد است ولی در فارسی بوزینه شده و حتی آن را اَنتَر می نویسیم .جَنوب را جُنوب می گوییم حال آنکه جَنوب است و کلمه ی جُنوب جمع جَنْب است به معنی پهلوها .تسلیة در عربی سرگرمی و شادی است حال آنکه در فارسی معنی دیگر می دهد . حقیر در عربی به معنی خوار و فرومایه است حال آنکه در فارسی برای فروتنی به کار می رود اما در عربی دشنام است .مار افعی می گوییم حال آنکه در عربی افعا خوانده می شود اما افعی می نویسند . زمانی ناجی غریق می گفتند که ناجی یعنی نجات یافته . البته حالا نجات غریق می می گویند که باید مُنجی غریق بگویند و یا مأمور نجات غریق . اما به هر حال این دست بردنها طبیعی است و منحصر به فارسی نیست . در عربی نیز اینگونه است . دولاب ما را گرفته اند و دولاب الهواء به معنی چرخ و فلک به کار می برند . کندک یا کنده ما را از زبان فارسی وارد زبان عربی کرده اند و خندق تلفظ کرده اند اما امروزه خندق را به سنگر می گویند . صدها مثال دیگر در این زمینه وجود دارد که علاقه مندان را دعوت می کنم کتاب استاد خسرو فرشید ورد به نام عربی در فارسی را بخوانند تا در این باره آگاهی کامل به دست آورند .
شتر / Camel 1
در ادامه مطلب از فرهنگهای عربی راجع به این واژه نیز اطلاعاتی در اختیار شما قرار می دهم .
كـ (القاموس المحیط)
كـ الغَذِیِّ والغَذَوِیِّ فی الكلِّ.
والغَذِیُّ، كغَنِیٍّ: السَّخْلَةُ
ج: غِذاءٌ.
والغِذاءُ، ككِساءٍ: ما به نَماءُ الجِسْمِ وقِوامُهُ. غَذاهُ غَذْواً وغَذَّاهُ واغْتَذَى وتَغَذَّى.
والغَذَا، مَقْصورَةً: بَوْلُ الجَمَلِ.
غذا (لسان العرب)
الغِذاءُ: ما یُتَغَذّى به ، وقیل: ما یكونُ به نَماءُ الجِسْمِ وقِوامُه من الطَّعامِ والشَّرابِ واللَّبن، وقیل: اللَّبَنُ غِذاء الصغیر وتُحْفَةُ الكَبیرِ، وغَذاهُ یَغٌذُوهُ غِذاء.