كيارش نوشته شده:potpotpot, عزیز کانادا بودن من مساله ای هست که بنده از اون اول عضویتم در این انجمن بیان کردم و چیزی نیست که بخوام مخفی کنم![]()
شما از یک کار با سطج پایین اخراچ شدین حالا ربطش می دین به کل سیستم که چون شما اخراج شدین امنیت کاری نیست و .... یکی از آشنایان بنده با مدرک عالیه مهندسی ساختمان از آلمان که تو تهران خودش یه شرکتی داشت و مشاوره برچ سازی می کرد با اصرار بعضی اومد اینجا کاری نتونست پیدا کنه و مجبور شد بری تو کارخونه قالب سازی شیفت 12 ساعته کار کنه و نقد یعنی زیرمیزی کار میکردن و هیچ حق بیمه ای و ... نداشت ...جالا این بنده خدا بدون دلیلی یک هفته پیش آخر شیفت بهش گفتن نیاد دیگه سرکار !
هم در ایران هم در کانادا شغل های اینطوری هست و از بی کفایتی مسئولین هر دوکشور ناشی می شه و در اون بحثی نیست![]()
"عنی حقوق 400 هزار تومنی ، با 12 ساعت کار در روز !! بدون کوچکترین مزایا و بیمه ، و کمترین امنیت شغلی و بدون هیچ آینده ای ...."
شما پشت یه دخل نشسته بودی و کار بسیار راحتی داشتی ... می دونید 8 ساعت کار در یخچال تو خط تولید که باید دستهاتون سریعتر از روبات کار کنه و بر اثر نفس نفس زدنهاتون ماسک جلوی صورتتون کاملا خیس می شه و هیچ گونه مزایا و بیمه و ... هم ندارین ...تازه واسه 7 دلار در ساعت یعنی بیش از 3 دلار کمتر از حداقل حقوق قانونی !![]()
این توصیفاتی که بالا از کانادا فرمودین رو من دعا می کنم که شما از نزدیک تشریف بیارین و ببینید![]()
بحث من این نیست که کانادا بهتره یا ایران بهتره این رو واگذار می کنم به خود شما و ادارکتون وقتی که مسائل بالا رو از "نزدیک" دیدین.... بحث اینکه واسه نسل جوان ما کار سطح پایین عار شده !![]()
من اولین روزی که اومدم کانادا وارد کلاس ای اس ال دییرستانمون شدم که از همه کشورها اونجا بودند. اولین کاری اونجا با ما کردن این بود که بردن بیرون مدرسه و کلی از زمین آشغال جمع کردیم به طوریکه کمرم درد می کرد از اون موقع من هیچ وقت رو زمین اشغال نریختم و به ندرت می بینم کسی اشغال بریزه تو کانادا تو ایران که اومدم دیدم یه دخترخانم 20-30 ساله ورداشت اشغال کیکش رو انداخت تو جوب. جوب رو که نگاه کردم دیدم انقدر مردم اشغال ریختن که جوب به اون بزرگی گرفته بود و منظره ی وحشتناکی شده بود! طوری شده بود که تو ایران با دوستام می رفتم بیرون من همیشه خم می شدم و اشغال مردم رو جمع می کردم و تا سطل اشغالی می بردم. دوستام می گفتن ول کن شهرداری پس واسه چیه و سوپور واسه چی جقوق می گیره و منو دیوانه خطاب می کردن !!![]()
غرب شده واسه ایرانی ها یک مدینه فاضله ی خیالی شده که اونجا بهشته و اینجا بده وگرنه من تو ناسا کار میکردم الان ....
به نظرم لپ مطلب رو ادا کردید.....
آواز دهل شنیدن از دور خوش است