من خواب دیدم در منزلمان تنها بودم که زلزله آمد و یک آن زیر پایم خالی شد و افتادم زمین ولی اتفاقی برام نیوفتاد و جاییم درد نگرفت همین طور نشسته خودمو رسوندم به چهار چوب در که همسر میگفت جای امنیه موقع زلزله. یک آن صحنه عوض شد و من خومدمو تو همون حال منزل پدرم دیدم که زیر چارچوب اطاق پدرم نشسته بودم انگار به فواصل چند قدم دو تا چهار چوب دیگه هم پشت سر هم و جلوی چهار چوبی که من نشسته بودم وجود داشت که زیر اولین چهار چوب بعد از من دوست صمیمیم نشسته بود همین طور حرکت عقب و جلو زلزله ادامنه داشت که ساختما به سمت جلو یعنی حیاط خانه پدرم و به سمت ساختمان روبرویی به حرکت در آمد! من که خیلی ترسیده بودم به دوستم گفتم یا خدا دیگه کارمون تموم شد ! و با حرکتی شدید داخل آن ساختمان شدیم بطوریکه تمام شیشه های آن شکست و به داخل منزل پدرم و بالای سر ما پرتاب شد (کلا آن ساختمان خراب شد) ولی به ما اصابت نکرد بعد از اون دیدم روی خودم پتویی انداخته بودم و اونو تا روی سرم کشیده بودم و آماده حرکات بعدی زلزله بودم که از خواب بیدار شدم لطفا هرکی که میتونه و تعبیر خواب بلده خوابم رو تعبیر کنه ممنون میشم ازتون
