نظرسنجي:مرگ و زندگي انسان دست خداست يا خير؟

[RAHVAR]

MOHAMMAD_ASEMOONI گرامی سلام

ممنون بابت توضیحاتتون

منم تقریبا حرفهایی نزدیک به حرف های شما بهش گفتم ولی گفت اینا همش توجیه هستش گفت این خواسته من از مرگ برادرم هم برام سنگین بوده برآورده نشدنش


دوستم میگفت پس این آیه که خدا خودش فرموده چی میشه؟

بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. ۩۞۩ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ۩۞۩.

[SMH]

مرسی داداش MOHAMMAD_ASEMOONI
واقعا این همه اطلاعات و فصاحت سخن جای حسادت داره واسم
مرسی از اطلاعات کامل و دقیقی که دادید

در ضمن من فقط می خوام به یک نکته اشاره بکنم :


[HIGHLIGHT=#a5a5a5][FONT=Book Antiqua]هر که به درگاه ما مغرب تر است ///// جام بلا بیشترش می دهیم 
 

RAHVAR, برادر عزیزم شما هم فقط همین یک جمله شعر رو به دوستتون بگید

امیدوارم که این قضیه واسه دوستتون ادامه پیدا نکنه که عواقب بدی واسش داشته باشه

و امیدوارم که هرچی که خدا به صلاحش می دونه همون رو براش مقرر بکنه

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

RAHVAR,
سلام .
انسان حق داره این سوالها رو مطرح کنه .
اما اگر جواب قانع کننده ای پیدا نکرد و بگه خدا عادل نیست یا اصلاً خدائی نیست , کسی جز خودش ضرر نمیکنه .

مشکل عده ای از مردم اینه که فکر میکنند اومدند دنیا واسه مهمونی و خوش گذرونی !!!!
درد مردم اینه .


فکر نکنین بنده برِ گود نشستم میگم لنگش کن .
بنده خودم کلی آرزوی برباد رفته دارم
کلی بدبختی و مشکلات دارم
اگر اونها رو بیان کنم اونوقت متوجه میشین که به هیچ وجه جزءِ سبکبارانِ ساحلها نیستم .
اما به لطفِ خدایِ متعال درک کردم که آزمایش دنیا همه اش فشار و سختی هست حتی لحظاتِ خوش اون !!!!
چون خیلیها توی همون لحظاتِ خوش بود که بیچاره و بدبخت شدند .
یا ایدز گرفتند یا معتاد شدند یا تکه تکه شدند یا دار و ندارشون رو از دست دادند توی همون لحظاتِ خوش .
همه ی لحظات تلخ و خوش فقط فتنه هست .
فتنه که در قرآن هم ذکر شده , دو معنی داره
یکی از معنیهاش یعنی آزمایش
اما نه یک آزمایش معمولی
فتنه یعنی آزمایشی که اگر در اون قبول نشین نابود میشین
مثال :
به یک نفر یک بمب میدن و میگن باید خنثی بشه .
اگر نتونه تو این آزمایش قبول بشه بمب منفجر میشه و شخص نابود میشه .
به این میگن فَتنَه .
اما اگر برید امتحان فیزیک بدین و قبول نشدین میگن برو دوباره بیا امتحان بده یعنی نابود نمیشین پس این فتنه نیست .
خدا در قرآن میفرماید
اموالتون و اولادتون فتنه هست یعنی با اونها آزمایش میشین
اگر نتونین درست عمل کنین در مرحله ی دارائی ( هر چند کم باشه ) و مرحله ی پدری و مادری اونوقت از بازندگان زندگی دنیا میشین .
دوستتون یا هنوز به آزمایش بودنِ زندگیِ دنیا پی نبرده یا قوانین و مقرراتِ زندگی دنیا رو درست درک نکرده

کسی که این قوانین و مقررات رو درک کرده هـــــــرگز نمیگه خدایا چرا چنین شد ؟ خدایا چرا چنان نشد ؟

[A3eman]

MOHAMMAD_ASEMOONI عزيز واقعا از دانش بالايي برخوردار هستيد و من هم مثل مجتبي خان به شما در اين زمينه احساس حسادت ميكنم
يه مسئله ديگه:اگر يك انسان در هند به دنيا بياد يك بودايي،در ايران به دنيا بياد مسلمان،اگر در اسرائيل به دنيا بياد يك يهودي و......
و اگر اسلام درب ورود به بهشت باشه پس يعني هيچ وقت يه مسيحي يا يهودي نميتونه وارد بهشت بشه چون خداوند اون در يك خانواده آمريكايي يا هندي قرار داده و با ديني كه در اون موقعيت جغرافيايي وجود داشته سازگار شده پس بايد گفت كه اين حق از طرف خداوند از او گرفته شده.
لطفا يك توضيح هم در اين مورد بدين

[SMH]

[MOHAMMAD_ASEMOONI عزيز واقعا از دانش بالايي برخوردار هستيد و من هم مثل مجتبي خان به شما در اين زمينه احساس حسادت ميكنم
يه مسئله ديگه:اگر يك انسان در هند به دنيا بياد يك بودايي،در ايران به دنيا بياد مسلمان،اگر در اسرائيل به دنيا بياد يك يهودي و......
و اگر اسلام درب ورود به بهشت باشه پس يعني هيچ وقت يه مسيحي يا يهودي نميتونه وارد بهشت بشه چون خداوند اون در يك خانواده آمريكايي يا هندي قرار داده و با ديني كه در اون موقعيت جغرافيايي وجود داشته سازگار شده پس بايد گفت كه اين حق از طرف خداوند از او گرفته شده.
لطفا يك توضيح هم در اين مورد بدين

A3eman, با سلام دوست عزیز
این که شما می فرمایید که این حق از اونها گرفته شده مطمئنا درست نیست
چون حتما در زندگی اون فرد فرصتی به وجود میاد که با دین اسلام آشنا بشه و پیگیر اون بشه
و در اینجا باید ذکر کنم اگر اون فرد با اون شرایط اگه به اسلام رو بیاره , به نظر شخصی بنده از من که توی جامعه ی اسلامی به دنیا اومدم و اون و قبول کردم , مقام و ارزش بالاتری داره

حالا شاید اینطور بگی که شاید اصلا با واژه ی اسلام و مسلمان آشنا نشده باشه و هیچ وقت به گوشش نرسیده باشه

در اینجا بازم به نظر شخصی بنده اگر ایشون سعی کنه که با عقل خودش خوب و بد رو تشخیص بده باز هم انسان مومن حساب میشه

همون طور که در داستان حضرت موسی در برخورد با چوپانی که داشت به شیوه خودش خدا رو ستایش می کرد .....
اون هم به همین صورته , البته این نظر شخصی بنده هست و اگر جایی اشتباه بود لطفا دوستان اصلاح بفرمایند

با تشکر

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

MOHAMMAD_ASEMOONI عزيز واقعا از دانش بالايي برخوردار هستيد و من هم مثل مجتبي خان به شما در اين زمينه احساس حسادت ميكنم يه مسئله
ديگه:اگر يك انسان در هند به دنيا بياد يك بودايي،در ايران به دنيا بياد مسلمان،اگر در اسرائيل به دنيا بياد يك يهودي و......و اگر اسلام درب ورود به بهشت باشه پس يعني هيچ وقت يه مسيحي يا يهودي نميتونه  وارد بهشت بشه چون خداوند اون در يك خانواده آمريكايي يا هندي قرار داده و با ديني كه در اون موقعيت جغرافيايي وجود داشته سازگار شده پس بايد گفت كه اين حق از طرف خداوند از او گرفته شده.

لطفا يك توضيح هم در اين مورد بدين

سلام
میبخشین دیر جواب دادم .
بنده تازه الان این مطلب رو دیدم .
1- یقیناً منظور شما از حسادت غبطه هست .
حسادت یکی از شش بیماریِ خطرناکِ دل هست که اگر کنترل نشه فرد رو تا هلاکتِ کامل و شکست در امتحانِ دنیا و نابودی پیش میبره .
حسادت به عربی یعنی تَمَنّي زَوالَ النِعمة للغیر
tamanni zawalel ne3ma lelgheyr
یعنی آرزو برای از بین رفتنِ نعمت برایِ دیگری .

اما غطبه یعنی آرزوی داشتنِ نعمتی که دیگری داره
یعنی ای کاش من هم داشتم

در مورد حسادت و سایر بیماریهای خطرناکِ دل در تاپیک توبه مطالبی درج شده و إن شاء الله اگر عمری باقی باشه مطالب بیشتری هم درج میشه .
topic-t71295.html
============================================
اما در مورد "به بهشت رفتن مسلمان"
یک سری اطلاعات بسیار زیادی هست که باید کنار هم چیده بشه تا بشه پاسخ سوال شما .
بنده مقداری از اونها رو در حدِ چیزهائی که میدونم درج میکنم :

بنده هیچ جای قرآن کریم ندیم که فقط مسلمان بهشتی هست
یا فقط مسیحی
یا فقط یهودی
اما آیات زیادی هست که خیلی واضح و روشن , شرایط قبولی در امتحانِ دنیوی و بهشتی شدن رو توضیح داده .
1- همه چیز در نزدِ خدایِ متعال درجات داره یعنی درجه بندی شده .
مثال :
خیلیها اگر کشته بشند شهید هستند اما مقامشون با هم برابر نیست .
کسی که با دزدی که به خانه اش دستبرد زده درگیر میشه و در دفاع از جان و مالِ خودش و ساکنین خونه کشته میشه شهید هست البته به شرطی که به خدا ایمان داشته باشه .
کسی هم که در میدان جنگ کشته میشه اگر مومن باشه شهید هست .
کسی که در حین انجام وظیفه یعنی در شغلش کشته میشه هم شهید هست اگر مومن باشه
کسی هم که در جهاد اکبر ( مبارزه با نفس اماره ) کشته بشه شهید هست .
اما درجات اینها با هم برابر نیست . شهید جهادِ اکبر بالاترین درجه رو داره در بین شهدا چون دوری از گناهان از هر کاری مشکل تر هست .
2- بهشت هم مثل دنیا هست .
ساکنان بهشت به یک اندازه از نعمتهای بهشت برخوردار نیستند .
هر کسی به اندازه تلاشش در دنیا پاداش میگیره .
یکی بهشتش به اندازه ماه هست
یکی زمین
یکی زحل
یکی منظومه ی شمسی
یکی بیشتر و یکی کمتر
اما چون قبل از ورود به بهشت دلهای همه ی بهشتیان از شش بیماری خطرناک دل پاک میشه , دیگه کسی در بهشت به دیگری حسادت نمیکنه . کسی طمع نداره به بیش از آنچه که داره . برای همین همه راضی و خرسند هستند و عداوت و دشمنی به وجود نمیاد .
3- در امتحان مدرسه , یک حداقل نمره در نظر گرفته شده برای قبولی ( 10) .
یک حداکثر هم هست (20)
ما بین این دو هم کلی درجات هست
12-12.5-14- 15.75-16-18.5 و غیره
کسی که 10 بشه معدلش قبوله
15 هم قبوله
20 هم قبوله
اما آیا به هم برابرند ؟ مسلماً نه .
قبولی در امتحانِ دنیا و بهشتی شدن هم یک حداقل نمره احتیاج داره یا در حقیقت یک حداقل شرط لازم داره .
این حداقلِ شرطِ لازم در قرآن کریم ذکر شده

إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا

سوره : النساء - آیه : 31
اگر از گناهان کبیره اجتناب کنین ( شرکِ به خدا - سرقت - زنا - شرابخواری - قمار - قتل ناحق و غیره ) در حالیکه به خدا ایمان دارید , گناهان کوچکِ شما را میبخشیم و از یکی از درهای بهشت وارد آن میشوید .

البته شرطِ مومن بودن در دو آیه قبلش بیان شده
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ ... تا میرسه به آیه ای که در بالا ذکر کردم .

یعنی مخاطب فقط مومنین هستند نه همه ی مردم چون نمیفرماید یا ایها الناس .
چون انسان کافر اگر هم کار نیک انجام بده فقط اجرش رو در دنیا میگیره و در آخرت نصیبی و سهمیه ای نداره ( آیه ی قرآن )
مثال :
یک کافر واکسنی کشف میکنه و جان میلیونها نفر رو نجات میده . مشهور میشه , جایزه نوبل بهش میدند , کلی پول گیرش میاد , پست و مقام بهش میدند , احترام خاصی بهش میذارند و غیره
اما اجر اصل کاری که در قیامت باید بگیره و خیلی خیلی ارزشمندتر از اجرهای دنیوی هست رو از دست میده چون هدفش همه چیز بوده جز خدا و رضای خدا و خدمت به خلق خدا
برای همین هست که خدای متعال به بازندگانِ امتحان دنیا رو خاسرین مینامد یعنی بازندگان چون بدجوری میبازند و اجر عظیمی رو از دست میدند .


پس حداقل شرط برای گرفتن ویزایِ بهشت , ایمان به خدای یگانه و دوری از گناهانِ کبیره هست .
البته غُفران ( آمرزنده بودن ) خدا اونقدر وسیع هست که باز هم تبصره هائی برای این قانون قرار داده یعنی در شرایطی ارتکاب به گناه کبیره رو میآمرزه و میبخشه اما باز هم شرط و شروط داره .
4- طبق یکی از آیاتِ قرآن کریم , تنها گناهی که بعد از مرگ به هیچ عنوان آمرزیده نمیشه شرکِ به خدا هست
یعنی قبول نداشتنِ یگانگیِ خدا در خداوندی
یعنی انکار لا إله إلا الله
کسی که بمیره درحالیکه مشرک باشه دیگه کارش تمومه ( آیه قرآن کریم )
برای همین حدیث هست که پیامبر ص فرمود
کسی که آخرین حرفش قبل از قبض روح شدن لا اله الا الله باشه بهشتی هست اما یقیناً کسی هست که با نمره ی 10 قبول شده .
حالا ممکنه یکی بگه پس من میرم همه جرم و جنایتی انجام میدم و دستِ آخر میگنم لا اله الا الله و بهشتی میشم دیگه .
این هم خیال باطل هست چون خدا از باطن دلها آگاه هست و فریب دادن خدا یکی از غیر ممکنهای عالَم هستی هست .
5- در یکی از آیات قرآن کریم خدا میفرماید :
بهشت را کسی از ما به ارث میبرد که پرهیزگار باشه .
پرهیزگاری هم قبلاً توضیح دادم که یعنی اطاعت از خدا
6- برای رسیدن به بالاترین درجه ( نمره ) در امتحان دنیا به طور خلاصه این چند چیز لازمه :
ایمان به خدای یگانه
دوری از گناهان کبیره
دوری از گناهان صغیره
انجام عبادات ( نماز , روزه , خمس , زکات , احسان بوالدین , حج , عمره , صبر , گذشت , امید به رحمت نامتناهی خدا , یاد دادن , یاد گرفتن , بخشش , انفاق , جهاد اصغر , جهاد اکبر , ازدواج , کسب حلال , شرم و حیا , نظافت , طهارت , غسل , صله ی رحِم , رازداری , ایثار , خوش اخلاقی و ادب , ذکر خدا گفتن , به یاد خدا بودن , همبستری با همسر , رحم و مروّت , کمک به مستمندان , صدقه , نیکوکاری , نشر دین , دفاع از حق , شهادتِ حق , قضاوتِ عادلانه , انصاف , عدالت , امانتداری , برطرف کردن مشکلات مردم , مهربانی و محبت در جهت رضای خدا , اخلاص , درستکاری , وقت شناسی , وفای به عهد و پیمان , قرض الحسنه دادن , نشاط ( ضد تنبلی ) , پنهان کردن و کنترل خشم , تواضع و فروتنی , قناعت ( منظور قناعت به حلال هست نه قناعت به مقدار اندک ) , سخاوت , مهمان نوازی , مسواک زدن , استعمالِ بوی خوش و غیره
7- ثبت شدن اعمال خیر ( حسنات ) و ماندنِ اعمال خیر در کارنامه ی انسان این چند شرط رو لازم داره :
ایمان به خدای یگانه داشتن
پنهان کردنِ کار خیر تا حدِ امکان
درخواست نکردنِ چیزی برای انجام عمل خیر ( یعنی باید بدون تحقیر و تمسخر و تا حد امکان بی مزد باشه )
پشیمان نشدن از انجام کار خیر تا پایان زندگی یعنی نیّت برنگرده و تغییر نکنه .
8- شکی نیست که مسلمانِ مومن میتونه برتر از بقیه ی مومنین باشه اما مومنان دیگه هم اگر شرطهای لازم رو داشته باشند بهشتی هستند اما همونطور که قبلاً هم گفتم درجات و رتبه هاشون یکسان نیست و در نتیجه پاداششون هم در آخرت یکسان نیست .
9- در قرآن آیه ای هست که دال بر این هست که بعضی از بهشتیها فقط از روی ظن و گمان پیروی کردند و از گناهان دوری کردند و عبادات انجام دادند اما بهشتی شدند چون ظن و گمان هم بدون علم و دانش نمیشه یعنی اونها هم میدونستند اما یقین نداشتند .
این نوع ایمان از نوع تکیه بر احتمالات هست .
یعنی یه سری اطلاعات کسب"کردند که باعث شد شک کنند به اینکه خدائی هست و قیامتی هست و حسابرسی و پاداش و جزائی هست و حساب کردند که اگر این حرفها درست از آب در بیاد بدجوری ضرر میکنند . این بود که ایمان آوردند و از گناهان دوری کردند و عباداتی رو انجام دادند .

10 - دوری از گناه و انجام عبادات اگر به این سه دلیل باشه برای خدا مقبول هست :
الف : به خاطر طمع به بهشت و لذتهای ابدیِ بهشتی
ب: به خاطر ترس از خشم و لعنت و عذاب خدا
ج : به خاطر عشق به خدا
خدا خودش انسان رو طوری خلق کرده که از رنج و عذاب متنفر هست و لذت و راحتی و آسایش و آرامش رو دوست داره .
برای همین هست که اطاعت از خدا برای رسیدن به لذتهای موعود ( وعده داده شده ) هم پاداش داره .
حرفِ آخر :
عدالتِ مطلقِ خدای عادل در سامانه ی آزمایش دنیا کاملاً نمایان و واضح و آشکار هست .
کسانی که ایراد میگیرند به این سامانه ی فوق پیشرفته و بی نقص , یا دانش کافی ندارند یا فراموش کرده اند یا از سر لجبازی بهانه گیری میکنند .
انسانها از نظر ایمان به خدای یکتا و ایمان آزمایش بودن زندگیِ دنیوی و ایمان به قیامت 5 دسته هستند
یا یقین دارند که درست هست
یا بیشتر شکّشان بر این هست که درست هست
یا اصلاً نمیدونند که درست هست یا غلط یعنی شکِ پنجاه پنجاه
یا بیشتر شکشان بر این هست که همه افسانه و قصه هست
یا یقین دارند که افسانه و قصه هست
یه عالمه حرفِ گفتنی , حیف که نیست وقتِ گفتنی
شاید وقتی دیگر إن شاء الله

[serat&mersad]

A3emanعزیز

[HIGHLIGHT=#ffff00][HIGHLIGHT=#ffff00]  [HIGHLIGHT=#ffff00][HIGHLIGHT=#ffff00].خير،خداوند هـيچ نقشي در زندگي انسان   

بهتربودگزینه دوم رواصلاح میکردید(چون من نتونستم به هیچ گزینه ای پاسخ بدم)

[HIGHLIGHT=#ffff00] .خیر!انسان داری اختیاراست ولی لازمه  (رسیدن به سعادت دنیاوآخرت)    ازفرمان  
 "وسعادت وشقاوت هرانسانی به دست خوداوست(انسان)" 

[حسين لاويو]

سلام دوستان نازنین سال نو پیشاپیش مبارک ...
دوستان تا حالا کتاب پایان عمر کریون رو خوندین ..من پیشنهادم اینه حتما بخونین نظر حقیر اینه ارزش وقت گذاشتن و خوندن داره...اونم برای کسی که ذهن کنجکاوی داره و هر موضوع غیر منطقی ارضاش نمیکنه...در باب موضوع مطروحه اجازه میخوام فقط اشاره ای به منطق و باور خودم داشته باشم و دلخوش باشم اگر ایرادی تو نظرم هست دوستان بنده نوازی کنن و با نظرات و دیدگاه خودشون اونو به نقد بکشن که ممنوندارتون میشم...
ببینید همه ادیان شاهکله حرف و نظرشون شبیهه هم هستش و با عنایت به اینکه هر دینی تو یه منطقه جغرافیایی و اختلاف زمانی چندهزار ساله مطرح شده اونهم تو زمانیکه نوشتن و فاصله زمانی مثل امروز قابل دسترس نبوده ساده انگارانست فکر کنیم از اوهام شخص بتونه نشات بگیره..پس قبول کنیم همه ادیان منطقی یا مهم از طرف مرجعی قادر برای راهنمایی ما انسانها ارایه شده ...حالا باید ببینیم ظرفیت و فهم اون جامعه در اونزمان چقدر بوده...حالا اگر این رو بپذیریم لاجرم باید اذعان به یک قدرت برتر کنیم به اسم خدا...
خب ببینید نمیخوام بحث و به بیراه بره اما شنیدیم که بعضا میگن طبیعت مادر همه موجوداته و غیره...جوابشم با تعمق بیشتر تو ضمیر ناخوداگاهمون هست چراکه دیگه فهمیدیم طبیعت نمیتونه خالق چیزی باشه و هر علتی وابسته معلولی هست و میدونیم تا حالا اثبات نشده مثلا توی این چندهزار سال موجود جدیدی به وجود بیاد و بازهم مطمین هستیم طبیعت مهندسی خلقت بلد نیست...
خب اگر به این باور برسیم که انسان با همه موجودات جاندار از لحاظ جسمی و فیزیکی یکسان بوده و فرقش با اونا در تعقل و قوه ادراکشه که اونهم وجود خارجی نداره از ته دل به هدفدار بودن افرینش انسان پی میبریم...تنها موجودی که خالقه انسانه تنها موجودی که میتونه بر هرچیزی اثر بزاره و تحت فرمان خودش در بیاره انسانه...پس فهمیدیم که اگر توی همه دینها انسان رو بخشی جدا شده از کالبد خدا میدونن بی راه نیست و هر کاری که خدا میتونه بکنه انسان هم به نوعی میتونه..حالا اگر پذیرفتیم از روح خدا در ما عاریت هست پس انسان نمیتونه میرا باشه...اگر با مرگ همه چی تموم میشد پس اینهمه مهندسی در خلق انسان چه ارزشی داشت....
ایا تا حالا به این فکر کردیم شاید ما بارها و بارها به دنیا اومدیم و داریم کسب علم میکنیم تو کالبد انسانهای مختلف ....ببینید صد سال پیش ادمایی که زندگی میکردن مردن همشون دریغ از اینکه با واژه ای مثل کامپیوتر اشنا شده باشن اما بودن اونا زمینه خلق کامپیوترشد چرا فکر میکنیم همیشه انسانهای جدید دارن به وجود میان و خیلی ابلهانست فکر کنیم انسان یکبار فرصت زندگی داره...نمیدونم میتونم منظورمو برسونم یانه اما انسان یه روزی باید از زمین بره و کرات دیگه ای رو برای زندگی انتخاب کنه و همه کاینات رو به تسخیر خودش در بیاره ..بپذیریم ما هنوز اول راهیم و قراره کارای خیلی بزرگی انجام بدیم...
نهایت اینکه بحث در این رابطه زیاده اما اجازه بدین بازتاب این نوشتار رو از طرف شما دوستان ببینم بعد ادامه بدم..اما
لاجرم خدای رحیم و مهربون رو اینجوری میشه درک کرد.. غیر این وقتی میبینیم طرف ناقص بدنیا اومده و با بدبختی زندگی میکنه رحیم و مهربون بودن خدا بی مفهومه برامون...
توی همه دینها گفتن هر عملی عکس العملی داره و ما بازتاب رفتارمون رو خواهیم دید..خب اون بی وجدانی که توی سوریه سر مردمو به هر بهونه گردتاگرد میبره به نظر شما نباید تاون این زندگیشو بده..چرا انسان با خوبی کردن قلبا لذت میبره و با بدی کردن عکسش....
در اخر اینکه در اخر انسان راه خودشو پیدا میکنه و همه چی براش معنادار میشه ..این وعده خداونده...یاحق

[Solver]

به اعتقاد من،

دنیا جبر است، و تابعیت از آن اختیار.

معیار عدالت نسبی است و به میزان جبر حاکم بر هر کس از اختیارش بازخواست می شود.

داشته ها و نداشته ها، جبر است. خواستن و نخواستن اختیار.

رمز نیک سرشتی در حرکت به سمت جبر و معمولا استفاده از اختیار برای گریز از جبر علت سر کشی و تباهی.

بیش از جبر خواستن همراه با خطر سقوط و کم از آن خواستن خالی ماندن ظرف است. بین این دو حفظ جانب احتیاط در کم خواستن است.


اما در مورد اجابت دعا،
در تفسیر دعا من نگاهی متفاوت دارم که البته مقبول خیلی ها نیست، اما به نظر من مراد از دعا چیز دیگریست نه درخواست کردن و من باطل می بینم این سبک دعا ها را،

چرا که خواستن بیانگر نداشتن و ضعف است. هر تقاضا و خواهش همراه است با ضعیف تر بودن و حذف خواسته ها موجبات قدرت و بزرگی. و میدانیم که انسان حرکتش به سمت کمال هست.

در احدایث و نصایح هم زیاد داریم در این موضوع مثل "آرزوهای خود را کوتاه کنید"، "غنی ترین شما بی نیاز ترین شما است نه ثروتمندترین شما" و ... که از امامان، بزرگان مذهبی و فلسفی مختلف بیان شده است.

[serat&mersad]

 .Abooaliاما در مورد اجابت دعا،
در تفسیر دعا من نگاهی متفاوت دارم که البته مقبول خیلی ها نیست، اما به نظر من مراد از دعا چیز دیگریست نه درخواست کردن و من باطل می بینم این سبک دعا ها را،چرا که خواستن بیانگر نداشتن و ضعف است. هر تقاضا و خواهش همراه است با ضعیف تر بودن و حذف خواسته ها موجبات قدرت و بزرگی. و میدانیم که انسان حرکتش به سمت کمال هست.M. 

M.Abooaliعزیز
در حدیث قدسی آمده:   به موسی فرمود: هر چه را که احتیاج داری از من بخواه حتی علف گوسفند و نمک طعامت  .{1}
امّا بهتر است وقتی بنده محتاج در مقابل خداوندی بی‌نیاز می‌ایستد و از او درخواست می‌کند، نعمت‌های بزرگ و ارزشمند بخواهد چرا که برای خداوند، اعطای نعمت هیچ زحمتی ندارد و کوچک و بزرگ آن نزد خداوند مساوی است.

از بزرگ‌ترین نعمت های الهی سلامتی و عافیت است: سلامتی دین و بدن، دنیا و آخرت.   چند خداوند بدون درخواست به بندگان خود سلامتی می‌دهد امّا باید با دعا کردن هم عافیت دین و آخرت خود را بخواهد و هم باعث بقای آن تا آخر عمر باشند، تا مبادا در طول زندگی این عافیت از بین برود و عاقبت انسان با بی‌دینی و ذلت دنیا و آخرت همراه باشد.  امام سجاد ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند:[HIGHLIGHT=#ffff00]خدایا طعم عافیت را تا آخر عمر به من بچشان. {2} و در دعایی که به دعای عافیت و شکر معروف است، می‌فرمایند: [HIGHLIGHT=#ffff00]خدایا بین من و عافیت در دنیا و آخرت جدایی مینداز. {3}

{1}شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 7، ص 32.
{2}صحیفة سجادیه، دعای 48.
{3}صحیفة سجادیه، دعای 23.

[Solver]

serat&mersad,

بحث بر سر تفسیر و مراد از خواستن و خواهش است.

طرح لزوم و یا قطعی بودن اجابت دعا به کدام یک نزدیک تر است؟
طلب بخشش یا مطالبه حق مخلوق از خالق

شما نهج البلاغه را مرور کن، همان خطبه های ابتداییش (دقیق حضور ذهن ندارم اما تک رقمی بود)، تا بهتر منظور بنده را از سو تفاهم در مورد تفسیرمان از دعا را متوجه شد.

هر چند من به تجربه شاهد مخالفت اکثریت با نظر خودم تو این مسئله بودم اما شما نیز خودت بررسی و تحلیل کن.

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام دوستان .
سوال :
برترين نعمتِ خدا چیست ؟