براي چيزهاي كم اهميت حرص نخوريد

[sara]

ما اغلب به خودمان اجازه مي دهيم بابت چيزهايي نگران شويم كه با بررسي دقيق تر، مي فهميم كه واقعاً چندان هم مهم نيستند. ما روي مسائل و مشكلات كوچك تكيه كرده و آنها را بيش از اندازه بزرگ مي كنيم. براي مثال، ممكن است راننده ناشناسي هنگام رانندگي ناگهان جلو ما بپيچد، ما به جاي آن كه اين مسئله را ناديده بگيريم و دنبال كارمان برويم، خود را متقاعد مي كنيم كه خشم ما موجه است و برخوردي خيالي در ذهنمان اجرا مي كنيم. بسياري از ما، به جاي آن كه موضوع را به راحتي فراموش كنيم حتي ممكن است بعدها اين حادثه را براي ديگران هم تعريف بكنيم.

چرا به جاي اين كار اجازه ندهيم كه راننده پي كار خود برود و در جاي ديگري تصادف كند؟ سعي كنيد براي اين شخص احساس همدردي داشته باشيد و يادتان باشد كه اين چنين عجله داشتنها چقدر خطرناك است. با اين شيوه مي توانيم تندرستي خود را حفظ كنيم و مشكلات ديگران را مشكل شخصي خود نگيريم.







نمونه هاي مشابه بسياري از"چيزهاي كم اهميت" هستند كه هر روز در زندگي ما رخ مي دهند. ما چه مجبور باشيم در صف منتظر بمانيم يا به انتقاد ناعادلانه گوش كنيم و يا بخش عمده كار را انجام دهيم، اگر ياد بگيريم كه نگران چيزهاي كوچك نشويم مزاياي فراواني برايمان در بر خواهد داشت . بسياري از مردم مقدار زيادي از نيروي زندگي خود را صرف" حرص خوردن براي چيزهاي كم اهميت" مي كنند به طوري كه به كلي فراموش مي كنند جاذبه و زيبايي زندگي را لمس كنند. وقتي كه خود را متعهد دانستيد در راستاي اين هدف كار كنيد در مي يابيد كه براي مهربانتر و ملايمتر بودن ، نيروي بسيار زيادي خواهيد داشت.

[sir.mohammad]

سارا خانم مگه بعضي ها ميزارن ؟