فرق یک ایرانی و یک ژاپنی در چیست؟

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

ارسال پست
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 367
تاریخ عضویت: جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۸۵, ۵:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آبادان شهر خوبان- آبادان شهر خدا
سپاس‌های ارسالی: 10 بار
سپاس‌های دریافتی: 339 بار

فرق یک ایرانی و یک ژاپنی در چیست؟

پست توسط jamal_khodamam »

 تولد
یک فرد ژاپنی زمان تولدش دقیقا ثبت می شود. سال، ماه، روز، ساعت، دقیقه و حتی ثانیه تولدش. بچه ایرانی را چند ماه پس از اینکه به دنیا آمد و به قولی دندان درآورد برایش شناسنامه می گیرند. اگر پدر و مادر کودک اندکی حساب و کتاب سرشان شود روز و ساعت تولد فرزندشان را در حافظه نگه می دارند تا هنگام نوشتن شناسنامه به مامور مربوطه ثبت احوال بگویند. کودک باید شانس بیاورد، مامور تاریخ را اشتباهی وارد نکند!
دوران قبل از مدرسه
ژاپنی ها معمولا فرزند خود را نمی بوسند، زنان ژاپنی وقتی فرزندانشان را از شیر می گیرند اتاق خواب فرزندشان را از اتاق خواب خود جدا می کنند.
زنان ایرانی روزی هزار بار نه فقط فرزندان خود را می بوسند بلکه بچه شان را گاز هم می گیرند.
دوران مدرسه
دانش آموزان ژاپنی از همان آغاز دوران تحصیل در مدرسه یاد می گیرند کوله پشتی خود را هرچند هم که سنگین باشد خودشان به دوش بکشند. والدین بچه های ایرانی بار بچه های خود را برمی دارند مبادا بچه شان اذیت شود.
  دوران دانشگاه
دانشجویان ژاپنی برای ورود به دانشگاه شب و روز درس می خوانند. وقتی واردد دانشگاه شدند می روند دنبال فعالیت های غیر درسی از جمله فعالیت های ورزشی هنری. وقتی زمان فارغ التحصیلی فرا رسید دوباره شروع می کنند به درس خواندن.
  دانشجویان ایرانی وقتی وارد دانشگاه می شوند بمباران سیاسی می شوند. هر جا می روند اسم دکتر شریعتی ، عزت الله سحابی، دکتر مصدق، امیر کبیر، سعید حجاریان، ده نمکی، حسین شریعتمداری و … را می شنوند و از اینکه نمی دانند این ها کی هستن و از کجا آمده اند و چه می خواهند سرگیجه می گیرند.
دوران کار
دانشجوبان ایرانی خوب درس می خوانند به امید اینکه نمره خوبی کسب کنند و بتواند از یک دانشگاه خارج (ترجیحا آمریکا و کانادا) بورس بگیرند و برای همیشه بارشان را ببندند و بروند به دنبال بهشت گمشده شان.
دانشجویان ژاپنی بعد از فارغ التحصیل شدن یک دست کت و شلوار مشکی، یک پیراهن سفید می خرند. اگر پولش را داشته باشند یک کراوات هم می خرند اگر نه از دوستانشان قرض می گیرند تا برای امتحان مصاحبه شرکت به تن کنند.
دوران کارمندی
وقتی از کارمندان ایرانی سوالی را می پرسی بدون اینکه به چشمهای شما نگاه کنند و در حالیکه یا با همکارشان درحال گپ و خنده هستند یا به صفحه کامپیوتر زل زده اند و احتمالا در حال بازی کامپیوتری هستند جواب شما را می دهند. اگر جواب منفی باشد بدون اینکه به خود زحمت توضیح بیشتر بدهند فقط می گویند “نچ!”. اگر جواب مثبت باشد می گویند “یه نیم ساعت دیگر بیا الان سرم خیلی شلوغه!”
کارمندان ژاپنی تا شما را حالی نکنند دست از سر شما بر نمی دارند.
رانندگی
رانندگان ژاپنی از تنها چیزی که استفاده نمی کنند و درحالیکه در ماشین تعبیه شده است بوق است. رانندگان ایرانی با بوق رانندگی می کنند.
رانندگان ژاپنی به شدت فاصله ماشین خود با جلویی را رعایت می کنند، رانندگان ایرانی وقتی از ماشین جلویی که بعد از چندین بار بوق زدن کنار زده سبقت می گیرند چپ چپ به راننده ماشین بغلی نگاه می کنند.
عشق
ژاپنی ها عادت ندارند به هم بگویند دوستت دارم اما می فهمند که همدیگر را دوست دارند یا نه. اگر ایرانی ها روزی دو سه بار به هم نگویند دوستت دارم سوء تفاهم پیش می آید.
زندگی
یک ژاپنی بیشتر دوست دارد از خود زندگی لذت ببرد. خوردنی های لذیذ بخورد، جاهای دیدنی برود ببیند، فیلم جدید ببیند موسیقی جدید گوش کند. یک ایرانی بیشتر دوست دارد به معنای زندگی فکر کند تا خود آن. برای همین شعر می خواند، آنرا حفظ کرده و همه جا برای همه کس می خواند. پشت سرش در مورد معنا و فلسفه وجودی انسان هم توضیحاتی ارائه می دهد.
مرگ
یک ژاپنی وقتی از زندگی سیر می شود می رود خودکشی می کند. ایرانی اگر از زندگی سیر شود که حالا حالاها نمی شود، دق خود را سر دیگران خالی می کند.
 
به کودکان پابرهنهء شهرم،به شهداي خونين کفن آبادان،به غيرت جوانان غيور آبادانم،به عرق جبين کارگران زحمتکش شهر خدا......سوگند مي خورم که وامدار هيچکس نيستم به جز .......آبادان
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”