اسیدپاشی به آرامش مردم
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت
- پست: 696
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۰, ۱۲:۳۲ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1326 بار
- سپاسهای دریافتی: 2342 بار
- تماس:
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
آمنه بهرامی قربانی اسیدپاشی:
[External Link Removed for Guests]
قصاص نکردن فرد اسیدپاش از سوی من ظلم به دیگران بود اسم کتابم«چشم در برابر چشم» است.
آمنه بهرامی بخشش خود در مورد قصاص عامل اسیدپاشی خود را ظلمی به دیگران عنوان
کرد و گفت:من بارها به مدعیان دفاع از #حقوق_بشر گفتهام که شما را باید در سطل اشغال بریزند و درش را ببندند تا بوی تعفن حقوق بشر مورد ادعای شما دنیا را نگیرد.
قربانی اسیدپاشی سال 83 مهمان خبرگزاری فارس شد؛ در این روزها که اسیدپاشی سوژه اول رسانههای داخلی و خارجی است.
داستان او را که شنیدهاید: «آمنه بهرامی قربانی اسیدپاشی است که 12 آبان ماه سال 83 زندگی برای همیشه به روی وی تاریک شد. مجید خواستگار سمج این دختر دانشجو بود که در اقدامی کینهجویانه وقتی به خواسته خود نرسید، با اسید سر راه آمنه 27 ساله سبز شد و در یک لحظه نقشه شومش را اجرا کرد. با انتقال آمنه به بیمارستان مشخص شد که آسیب رسیده به چشمها و صورت به قدری زیاد است که قادر به دیدن تصاویر به صورت واضح نیست و با توجه به همین موضوع دختر جوان چند بار تحت عمل جراحی قرار میگیرد. اما این عملها به نتیجه نرسید و آمنه بهرامی با کمک خیرین برای عمل تخصصیتر به اسپانیا اعزام شد.
جراحیهای اولیه روی دختر جوان تا حدودی در یکی از چشمهای وی تأثیر گذاشت و با بازگشت 35 درصد بینایی به آن آمنه روحیه مناسبی پیدا کرد. اما این امیدواری تنها مدتی طول کشید و دختر قربانی دوباره همان اندازه بینایی را هم از دست داد.
آمنه بهرامی در ادامه پیگیر شکایت از خواستگار سمجش شد و بعد از کش و قوسهای زیاد توانست تأیید حکم قصاص چشمهای مجید را از دیوان عالی کشور را دریافت کند.
حکم قصاص مجید قرار شد 9 مردادماه سال 90 اجرا شود. اما چند ثانیه تا اجرای حکم قصاص چشم، آمنه بهرامی از کوری مجید گذشت کرد و در میان بهت و حیرت کادر پزشکی، مسئولان و خانوادهاش محل اجرای حکم را ترک کرد.
خواستگار اسیدپاش بعد از این مرحله دوباره در شعبه 71 دادگاه کیفری حاضر شد و این بار از جنبه عمومی جرم تحت محاکمه قرار گرفت و به زندان افتاد. اما طبق آخرین اخبار مجید موحدی بدون پرداخت دیه کامل به آمنه بهرامی از زندان آزاد شده است.»
فارس: خانم بهرامی ابتدا از نحوه درمان خود بگویید و اینکه پزشکان برای روند بهبودی شما چه روشهای درمانی را در پیش گرفتهاند و چقدر موفقیتآمیز بوده است؟
آمنه بهرامی: آخرین سفرم به بارسلون همین تابستان 93 بود که قرار بود پلک پایین چشم را عمل کنند و پروتز بگذارند چرا که برای بینایی آن هیچ کاری نمیشود انجام داد؛ فقط قرار بود از جنبه زیبایی آن را عمل کنند تا بتوان مژه و ابرو گذاشت که متأسفانه وقتی در بارسلون بودم از سفارت به من خبر دادند که هزینه شما قطع شده؛ بنابراین فقط ویزیت کرده و به ایران برگشتم.
برای صورت و دستهایم نیز عملهای متعددی پیشرو دارم؛ همچنین دود اسیدی که در گلویم رفته باعث شده نفس تنگیهای شدید بگیریم حتی برخی اوقات احساس میکنم دارم خفه میشوم. قرار بود در بارسلون یک عمل برای ریه هم داشته باشم که وقتی شنیدم مجید موحدی قرار است 17 شهریور آزاد شود همه را رها کردم و برگشتم.
فارس: دلیل قطع شدن هزینههای عمل جراحی چه بوده است؟
آمنه بهرامی: سفارت به من گفت که رئیس جمهوری قبلی به شما نامه داده بود که هزینهها پرداخت شود اما رئیس جمهور فعلی چنین تعهدی ندادهاند و تا زمانی که نامه جدید را نگرفتهای ما نمیتوانیم هزینهای را بپردازیم.
فارس: اقدامی برای گرفتن نامه از دولت جدید کردهاید؟
آمنه بهرامی: بله. من به دفتر رئیس جمهور فعلی رفتم اما به من گفتند از راههای دیگر پیگیری کن بنابراین در عید غدیر خم به دیدن رئیس جمهور اسبق رفتم تا شاید از طریق ایشان بتوانم رئیس جمهور را ملاقات کنم و از ایشان خواستم که در این زمینه سفارشات لازم را داشته باشند.
البته رئیس جمهور قبلی نیز اظهار لطف کردند و از دفترشان زمانی که من در بارسلون بودم با منزل ما تماس گرفتند که به دیدار من بیایند؛ وقتی من به ایران برگشتم تماس گرفته و اعلام کردم هر زمانی که آقای احمدینژاد مایل باشند یا من به حضورشان بروم یا ایشان به منزل ما تشریف بیاورند.
فارس: در دو هفته اخیر باز جامعه ایرانی شاهد اسیدپاشی بود اما این بار در اصفهان و 4 زن دیگر قربانی اسیدپاشی شدند؛ وقتی شما این خبر را شنیدید چه حسی داشتید؟
آمنه بهرامی: از خارج از ایران به من خبر دادند که 7 نفر قربانی اسیدپاشی شدند باورم نشد.
بعد از آن مطلع شدم یکی از این قربانیان به نام سهیلا در یکی از بیمارستانهای تهران بستری است به دیدنش رفتم و شرایطش خیلی وخیم بود. در آن لحظه همه شرایط خودم برایم زنده شد سهیلا دختر جوان 26 ساله و تک فرزند بود که حقوق میخواند و وقتی ماشین خود را کناری پارک کرده بود و در حال صحبت با مادرش بود قربانی اسیدپاشی شد.
اسید را به همان سمتی پاشیده بودند که با موبایل حرف میزد دستش آسیب کلی دیده بود؛ وقتی از ماشین بیرون میآید و کمک میخواهد متأسفانه مردم فکر میکنند دیوانه است؛ وقتی هم کمکش میکنند دوباره این دختر را بر روی همان صندلی که اسیدپاشی شده مینشانند و با این کار از قسمت کمر تا پایان را دوباره میسوزد و این نشان از عدم اطلاع کافی مردم در کمکرسانی به فرد حادثه دیده در زمینه اسیدپاشی است.
آمنه ادامه میدهد: وقتی مادر سهیلا برایم اینها را تعریف کرد دقیقاً لحظه سوختن خود را به یاد آوردم.
سرفه امان نمیدهد و آمنه مجبور به سکوت میشود.
با بغض در گلو میگوید: اسیدپاشی خیلی ناجوانمردانه است، فرد قربانی تمام سلولها و مویرگهایش میسوزد و هرگز ترمیم نمیشود.
من چیزهایی را که از دست دادهام که دیگر برنمی گردد؛ پوست صورتم به لطف پیشرفت پزشکی عوض شد و دکترای اسپانیا خیلی تلاش کردند که صورتم را برگردانند؛ دستم فلج شده بود و سلولهای آن را ترمیم کردند ولی متأسفانه بیناییام از دست رفت.
آمنه نفس تازه میکند و با دستمال گوشه چشمش را پاک میکند. رنگ و رویش پریده؛ به همان سالها برگشته و خاطرات تلخش را زیرورو میکند و میگوید: قیمت اسید ارزان است، راحت تهیه میشود و مجرم خیلی راحت میپاشد و میرود.
آمنه ادامه میدهد: در آن روزها یادم است که از درد بالا میآوردم معده درد شدید داشتم؛ چون روزه بودم از گرسنگی نمیتوانستم چیزی بخورم حتی یک قطره آب هم که دادند دو برابر آن استفراغ کردم.
وقتی از ملاقات سهیلا برگشتم روزهای گذشته را با خود مرور کردم و به مادرم گفتم که چه خوب شد آن روزها تمام شد؛ درست است چشمانم به من برنگشت اما آن روزهای سردرگمی، اضطراب و... تمام شد.
آمنه نفسی چاق میکند و میگوید: خوشحالم آن روزها گذشته؛ ولی دیگر از آن درد و رنجها و باندهایی که روی صورتم بود خبری نیست.
یادم هست نفس تنگی داشتم و نمیتوانستم درست نفس بکشم و مدام به خود میگفتم آمنه یک روز اینها تمام میشود و این باندها باز میشود؛ درست است سالم نشدم اما از دست باندها راحت شدم.
آمنه سکوت میکند و دوباره ادامه میدهد: سهیلا و امثال او تازه اول راه هستند و سختیهای زیادی را پیشرو دارند؛ تازه اگر بیپولی بگذارد و بتوانند بهترین پزشکان را نیز سر بیمار بیاورند باز هم باید گفت اسیدپاشی را نمیتوان هیچگونه جبران کرد چرا که هیچ راه و علاجی ندارد.
فارس: شما مجید را بخشیدید و در آن زمان گفتید که من کینهای نیستم آیا الان از این کار خود پشیمان نیستید؟
آمنه بهرامی: من وقتی بخشیدم تا آخر پیش رفته بودم و قصاص را گرفته بودم اما در آخرین لحظه فکر کردم که باید به خودم و خانوادهام نگاه کنم و اینکه چه چیزی به روح من آرامش میدهد.
من موضوعی بودم که کل دنیا بر روی آن زوم کرده بود و انعکاس آن برای ایران و مردم ایران مهم بود؛ پس باید به دنبال حکمی میگشتم که بازدارنده باشد.
من قصاص را قبول دارم و هنوز هم به آن قائلم اما در آن لحظه بخشیدم با این شرط که دیه را بگیرم چرا که میدانستم مجید موحدی نمیتواند دیه را بپردازد و چون شرط کرده بودم که تا دیه را ندهد حق ندارد از زندان بیرون بیاید مطمئن بودم که در زندان برای همیشه باقی میماند چرا که هر سال بر میزان دیه افزوده میشود اما کارکرد دادگستری و ظلمی که بر من شد باعث شد که بفهمم بخش من بیفایده بوده و من امروز احساس پشیمانی میکنم.
فارس: خیلی از مدافعان حقوق بشر مثل دولت نروژ، بلژیک و انگلیس این حکم را حکم بربریت و غیر انسانی تلقی کردند به نظر شما امروز اگر برای اسیدپاشی حکم قصاص تعیین شود این حکم بربریت است؟
آمنه بهرامی: ما هیچ وقت برای دولت انگلیس یا هر دولت دیگری تعیین و تکلیف نمیکنیم اما متأسفانه آنها برای ما این کار را انجام میدادند؛ ما در ایران هستیم و طبق آداب و رسوم و فرهنگ و سنت خود تعیین میکنیم که چه حکمی برای کشور لازم است.
متأسفانه افرادی هستند که اعمال 1400 سال پیش را انجام میدهند پس اشکالی ندارد که قصاص که حکم 1400 سال پیش است برای آنها اعمال شود. اسیدپاشی در آن سالها نیز وحشیانه بود اما باید احکام 1400 سال پیش را بیاوریم، زنده کنیم تا بتوانیم جامعه را کنترل کنیم.
فارس: نظر شما در مورد قصاص یا اعدام چیست؟
آمنه بهرامی: همیشه با اعدام و قصاص موافقم اما در مورد این مدعیان حقوق بشر که این حکم را بربریت مینامند این را میدانم که زمانی از نظر سیاسی با یک کشور خوب هستند و با کشور دیگری بد.
من بارها به آنها گفتهام که شما را باید در سطل اشغال بریزند و درش را ببندند تا بوی تعفن حقوق بشر مورد ادعای شما دنیا را نگیرد.
من توی بارسلون از آنها کمک گرفتم حتی الان هم از سازمان حقوق بشر کمک میخواهم 10 سال است که در حال درمان هستم باید دولت اسپانیا به من کمک میکرد اما کمکی نکرد به سازمان حقوق بشر شکایت کردم هیچ کاری برایم نکردند فقط نشستهاند دور گود و حرف خودشان را میزنند.
خود من یک مورد حقوق بشریام پس چرا به من کمک نکردند اینها که ادعا دارند به بشریت کمک میکنند چرا به من کمک نکردند، چرا امروز من آمنه به خاطر نداشتن پول باید عمل جراحیام در بارسلون کنسل شود.
من از فاطمه مقدم که جزو سازمان حقوق بشر فرانسه است کمک خواستم به من گفت از دولت خودت کمک بخواه.
آمنه گلوی تازه میکند و با خشم میگوید حقوق بشر وجود ندارد.
از شیرین عبادی نیز کمک خواستم 7 میلیون تومان به صورت قرض تا خواهرم برای درمان در بارسلون کنارم باشد همان موقع شیرین عبادی جایزه صلح نوبل را برده بود به میزان یک میلیارد و 200 میلیون تومان.
7 میلیون برایش رقمی نبود تازه قرض هم بود اما گفت خانم ما پول اضافی نداریم خرج کنیم. بعد هم در صدای آمریکا گفته بود که آمنه از من 200 میلیون تومان خواسته بود.
آمنه به خاطر سرفههایش لحظهای سکوت میکند تا گلوی تازه کرده باشد و ادامه میدهد: وقتی شیرین عبادی به بارسلونا آمد و دید که قضیه من چقدر در آن کشور جنجالی است و رسانههای آنجا در این مورد فعال هستند در یک کانال اسپانیایی گفت خانم بهرامی را بیاورید تا من قانعاش کنم تا نبخشد.
من هم در پخش مستقیم گفتم: خانم تو چکارهای که من به خاطر تو نبخشم؛ تو همانی هستی که 7 میلیون تومان به من قرض ندادی بعد ادعا کردی که 200 میلیون از تو خواستهام حالا که دیدی چه سوژه جالبی هستم دست گذاشتی روی من؛ من همانی هستم که در ایران گمنام بودم و تو کمکم نکردی.
آمنه به سیاسیکاری دولتهای غربی اشاره میکند و میگوید: من کاندید جایزه صبر و شکیبایی سینگه یونسکو شدم اما در آخرین لحظه سه زن عرب که از نظر سیاسی فعال بودند جایزه را گرفتند؛ من در طول این سالها از این سازمانهای حقوق بشر چیزی ندیدم که بتوانم تأییدشان کنم.
فارس: آیا در زمانی که به دنبال قصاص مجید بودید ورزشکاران یا هنرمندان هم برای بخشش وی به سراغ شما امدند؟
آمنه: هنرمندان و ورزشکاران فقط دور و بر من بودند مثلا همان آقای علی دایی قرار بود به من کمک کند یا باشگاه راه اهن قرار بود به من کمک مالی کنند؛ مرا دعوت کردند و این همه با من عکس یادگاری گرفتند اما بعد از جلسه و زمانی که با انها تماس گرفتم و گفتم که کمک مالیتان چه شد گفتند ما پولی نداریم به شما بدهیم.
فارس: از بخشش مجید پشیمان نیستید؟
آمنه بهرامی: اگر دادگاه عادلانه بعد از بخشش من آن چیزی را که میخواستم اجرا میکرد پشیمان نبودم.
دادگاه دیه من را نداد با اینکه شرط من برای بخشش مجید پرداخت دیه بود و امروز من از بخشش خود پشیمان هستم به خاطر آنکه آن طور که فکر میکردم پیش نرفت و مجید موحدی بدون آنکه دیه کامل را بدهد از زندان آزاد شد.
بعد هم گفتند که عفو رهبری شامل وی شده اما بعد از پیگیریها فهمیدم که دفتر رهبری به آقای لاریجانی نامه داده است.
چرا که رهبری هیچ عفوی برای اسیدپاش قائل نمیشوند؛ ما هنوز داریم پیگیری میکنیم چرا که مجید موحدی به ناحق آزاد شده است و من احساس می کنم که این روندی که بعد از بخشش پیش رفت ظلم بزرگی در حق من بود.
وی با یادآوری روزهای گذشته میگوید: آن زمان که من حکم قصاص را خواستم درست یک سال شد که در ایران اسیدپاشی نبود اگر قصاص را اجرا میکردند شاید امروز این افراد نمیسوختند من خودم را مقصر میدانم اما مقصر اصلی را دادگستری میدانم.
فارس: اگر امروز به 3 سال قبل برگردید چه میکنید؟
آمنه بهرامی: قصاص میکنم. من به دادگستری گفتم مجید موحدی را برگردانید و دیه 600 و خوردهای (میلیون) مرا بدهید چرا که آن را برای درمانم لازم دارم اما اگر فکر میکنید قصاصش بازدارنده است قصاصش میکنم.
باید کسی که اسید میپاشد بداند که روزی همین اسید بر روی خودش پاشیده میشود باور کنید اگر فرد اسیدپاش این را بداند هرگز این کار را نمیکند.
سر قضیه خودم مجید موحدی 3 روز منتظر بود تا مرا ببیند و اسید بپاشد و فکر میکرد اعدام در انتظارش است و هرگز نمیدانست که قصاص میشود. وقتی هم فهمید قصاص تعیین شده التماس میکرد اعدامش کنند.
سرفههای بیامان صحبتهای آمنه را قطع میکند، آمنه میگوید: وقتی عصبانی میشوم سرفه به سراغم میآید سعی میکنم گریهام را کنترل کنم اما سرفه را نمیتوانم.
سرفهها تکرار میشود و از گوشه چشمش دوباره نم نم اشکها پدیدار میشود دوباره به همان روزها برمیگردد...
آن زمان که دچار حادثه شده بودم فکر میکردم یک ماهه خوب میشوم به مادرم گفته بودم به مادربزرگم چیزی نگوید اما بعد از 15 روز دیدم چشمم را از دست دادهام؛ چشمم دید داشت اما نمیدانستم که دارد از بین میرود.
در تعجب بودم که چرا دوستان و اقوام با دیدن من از حال میروند و غش میکنند تا اینکه دکتر به من گفت: « دخترم ناراحت نشو اگر تو امروز با چشم چپ نمیبینی یک روز علم آنقدر پیشرفت میکند که تو با آن چشم هم خواهی دید.»
از تعجب وا ماندم ؛دستم را به سمت چشم چپ بردم و آن لحظه فهمیدم واقعاً نمیتوانم ببینم. سعی کردم گریه نکنم و جلوی دیگران ضعف خود را نشان ندهم ولی از درون فرو ریختم.
بعد به خود گفتم اشکال ندارد چشم راستم که هست اما دو هفته بعد چشم راستم را هم از دست دادم. حالم بد بود. همه جا تاریک شده بود. اصلاً نمیخواستم به گذشته فکر کنم حتی دوستان دانشگاهم را نپذیرفتم گفتم آمنه روبهروی بیمارستان رسالت مرده است.
فارس: به مجید هم فکر میکردید؟ اولین باری که بعد از حادثه او را دیدید چه کردید؟
آمنه بهرامی: سعی میکردم به مجید فکر نکنم به خودم میگفتم فقط به درمان فکر کنم تا روز دادگاه فرا برسد. در روز دادگاه یکی از خبرنگاران از مادرم درخواست کرد تا یکی از عکسهای قبل از حادثه مرا داشته باشد که مجید با خنده به مادرم گفت: « آن عکس را دیگر نشان ندهید چرا که دخترت آن شکلی نمیشود و باید با این قیافهاش عادت کنید.»
در آن لحظه من احساس کردم که مجید با قصاص به حقش میرسد چرا که فکر میکرد اعدام میشود.
فارس: به نظر شما باید مجازات اسیدپاش چه باشد؟
آمنه بهرامی: باید چشمهایشان را تخلیه کنند و اسید را بریزند در حلقومشان تا مردم صدای فریادهایشان را بشنوند؛ باور کنید اگر این کار را انجام دهند دیگر کسی جرأت اسیدپاشی ندارد و واقعاً کنترل میشود.
فارس: از امروز بگویید؛ بعد از این اتفاقات حالا چکار میکنید؟
آمنه بهرامی: سعی کردهام زبان اسپانیایی را یاد بگیرم تا نیاز به مترجم نداشته باشم چرا که پول آن را ندارم تا در ویزیت های پزشکی در کنارم باشد.
این روزها به این فکر میکنم که به خودم بیشتر اهمیت بدهم تا آسیب بیشتری نبینم. کتاب زندگیام با عنوان «چشم در برابر چشم» نوشته شده، مردم الان مرا میشناسند و قرار است فیلم زندگیام ساخته شود.
مدام برای خود امید و آرزو میتراشم تا به روزهای بد زندگیام فکر نکنم. میخواهم زبان انگلیسی هم یاد بگیرم تا بتوانم با مردم انگلیسیزبان هم صحبت کنم.
زندگی من با سختیها پیش میرود اما تأثیر مثبت بر مردم گذاشته است؛ به طوری که خانمی از آلمان برایم نامه نوشت که سرطانش خوب شده چرا که همواره به من و زندگی امروز من فکر میکرده است.
من آمنه امروز را دوست دارم؛ یک دختر نابینا ولی با تواناییهای جدید که تمام سعی و تلاش خود را میکنم تا جلو بروم و به جای آه و ناله سعی میکنم به فکر درمان و چاره باشم.
من همواره در این تلاشم که راههای جدید باز کنم امروز از خودم ناراضی نیستم فقط در مورد حکم قصاص احساس میکنم بخشش من ظلمی بود به دیگران.
فارس: آیا مطلبی مانده که بخواهید به آن اشاره کنید؟
آمنه: من تنها به یک نقل قول از مادر یک شهید اشاره میکنم که به من اصرار کرد تا این را به رسانهها بگویم.
این مادر شهید گفت: جوانانمان به جبهه نرفتند و شهید نشدند که قرار باشد دخترانمان به چنین سرنوشتی دچار شوند.
منبع : [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
قصاص نکردن فرد اسیدپاش از سوی من ظلم به دیگران بود اسم کتابم«چشم در برابر چشم» است.
آمنه بهرامی بخشش خود در مورد قصاص عامل اسیدپاشی خود را ظلمی به دیگران عنوان
کرد و گفت:من بارها به مدعیان دفاع از #حقوق_بشر گفتهام که شما را باید در سطل اشغال بریزند و درش را ببندند تا بوی تعفن حقوق بشر مورد ادعای شما دنیا را نگیرد.
قربانی اسیدپاشی سال 83 مهمان خبرگزاری فارس شد؛ در این روزها که اسیدپاشی سوژه اول رسانههای داخلی و خارجی است.
داستان او را که شنیدهاید: «آمنه بهرامی قربانی اسیدپاشی است که 12 آبان ماه سال 83 زندگی برای همیشه به روی وی تاریک شد. مجید خواستگار سمج این دختر دانشجو بود که در اقدامی کینهجویانه وقتی به خواسته خود نرسید، با اسید سر راه آمنه 27 ساله سبز شد و در یک لحظه نقشه شومش را اجرا کرد. با انتقال آمنه به بیمارستان مشخص شد که آسیب رسیده به چشمها و صورت به قدری زیاد است که قادر به دیدن تصاویر به صورت واضح نیست و با توجه به همین موضوع دختر جوان چند بار تحت عمل جراحی قرار میگیرد. اما این عملها به نتیجه نرسید و آمنه بهرامی با کمک خیرین برای عمل تخصصیتر به اسپانیا اعزام شد.
جراحیهای اولیه روی دختر جوان تا حدودی در یکی از چشمهای وی تأثیر گذاشت و با بازگشت 35 درصد بینایی به آن آمنه روحیه مناسبی پیدا کرد. اما این امیدواری تنها مدتی طول کشید و دختر قربانی دوباره همان اندازه بینایی را هم از دست داد.
آمنه بهرامی در ادامه پیگیر شکایت از خواستگار سمجش شد و بعد از کش و قوسهای زیاد توانست تأیید حکم قصاص چشمهای مجید را از دیوان عالی کشور را دریافت کند.
حکم قصاص مجید قرار شد 9 مردادماه سال 90 اجرا شود. اما چند ثانیه تا اجرای حکم قصاص چشم، آمنه بهرامی از کوری مجید گذشت کرد و در میان بهت و حیرت کادر پزشکی، مسئولان و خانوادهاش محل اجرای حکم را ترک کرد.
خواستگار اسیدپاش بعد از این مرحله دوباره در شعبه 71 دادگاه کیفری حاضر شد و این بار از جنبه عمومی جرم تحت محاکمه قرار گرفت و به زندان افتاد. اما طبق آخرین اخبار مجید موحدی بدون پرداخت دیه کامل به آمنه بهرامی از زندان آزاد شده است.»
فارس: خانم بهرامی ابتدا از نحوه درمان خود بگویید و اینکه پزشکان برای روند بهبودی شما چه روشهای درمانی را در پیش گرفتهاند و چقدر موفقیتآمیز بوده است؟
آمنه بهرامی: آخرین سفرم به بارسلون همین تابستان 93 بود که قرار بود پلک پایین چشم را عمل کنند و پروتز بگذارند چرا که برای بینایی آن هیچ کاری نمیشود انجام داد؛ فقط قرار بود از جنبه زیبایی آن را عمل کنند تا بتوان مژه و ابرو گذاشت که متأسفانه وقتی در بارسلون بودم از سفارت به من خبر دادند که هزینه شما قطع شده؛ بنابراین فقط ویزیت کرده و به ایران برگشتم.
برای صورت و دستهایم نیز عملهای متعددی پیشرو دارم؛ همچنین دود اسیدی که در گلویم رفته باعث شده نفس تنگیهای شدید بگیریم حتی برخی اوقات احساس میکنم دارم خفه میشوم. قرار بود در بارسلون یک عمل برای ریه هم داشته باشم که وقتی شنیدم مجید موحدی قرار است 17 شهریور آزاد شود همه را رها کردم و برگشتم.
فارس: دلیل قطع شدن هزینههای عمل جراحی چه بوده است؟
آمنه بهرامی: سفارت به من گفت که رئیس جمهوری قبلی به شما نامه داده بود که هزینهها پرداخت شود اما رئیس جمهور فعلی چنین تعهدی ندادهاند و تا زمانی که نامه جدید را نگرفتهای ما نمیتوانیم هزینهای را بپردازیم.
فارس: اقدامی برای گرفتن نامه از دولت جدید کردهاید؟
آمنه بهرامی: بله. من به دفتر رئیس جمهور فعلی رفتم اما به من گفتند از راههای دیگر پیگیری کن بنابراین در عید غدیر خم به دیدن رئیس جمهور اسبق رفتم تا شاید از طریق ایشان بتوانم رئیس جمهور را ملاقات کنم و از ایشان خواستم که در این زمینه سفارشات لازم را داشته باشند.
البته رئیس جمهور قبلی نیز اظهار لطف کردند و از دفترشان زمانی که من در بارسلون بودم با منزل ما تماس گرفتند که به دیدار من بیایند؛ وقتی من به ایران برگشتم تماس گرفته و اعلام کردم هر زمانی که آقای احمدینژاد مایل باشند یا من به حضورشان بروم یا ایشان به منزل ما تشریف بیاورند.
فارس: در دو هفته اخیر باز جامعه ایرانی شاهد اسیدپاشی بود اما این بار در اصفهان و 4 زن دیگر قربانی اسیدپاشی شدند؛ وقتی شما این خبر را شنیدید چه حسی داشتید؟
آمنه بهرامی: از خارج از ایران به من خبر دادند که 7 نفر قربانی اسیدپاشی شدند باورم نشد.
بعد از آن مطلع شدم یکی از این قربانیان به نام سهیلا در یکی از بیمارستانهای تهران بستری است به دیدنش رفتم و شرایطش خیلی وخیم بود. در آن لحظه همه شرایط خودم برایم زنده شد سهیلا دختر جوان 26 ساله و تک فرزند بود که حقوق میخواند و وقتی ماشین خود را کناری پارک کرده بود و در حال صحبت با مادرش بود قربانی اسیدپاشی شد.
اسید را به همان سمتی پاشیده بودند که با موبایل حرف میزد دستش آسیب کلی دیده بود؛ وقتی از ماشین بیرون میآید و کمک میخواهد متأسفانه مردم فکر میکنند دیوانه است؛ وقتی هم کمکش میکنند دوباره این دختر را بر روی همان صندلی که اسیدپاشی شده مینشانند و با این کار از قسمت کمر تا پایان را دوباره میسوزد و این نشان از عدم اطلاع کافی مردم در کمکرسانی به فرد حادثه دیده در زمینه اسیدپاشی است.
آمنه ادامه میدهد: وقتی مادر سهیلا برایم اینها را تعریف کرد دقیقاً لحظه سوختن خود را به یاد آوردم.
سرفه امان نمیدهد و آمنه مجبور به سکوت میشود.
با بغض در گلو میگوید: اسیدپاشی خیلی ناجوانمردانه است، فرد قربانی تمام سلولها و مویرگهایش میسوزد و هرگز ترمیم نمیشود.
من چیزهایی را که از دست دادهام که دیگر برنمی گردد؛ پوست صورتم به لطف پیشرفت پزشکی عوض شد و دکترای اسپانیا خیلی تلاش کردند که صورتم را برگردانند؛ دستم فلج شده بود و سلولهای آن را ترمیم کردند ولی متأسفانه بیناییام از دست رفت.
آمنه نفس تازه میکند و با دستمال گوشه چشمش را پاک میکند. رنگ و رویش پریده؛ به همان سالها برگشته و خاطرات تلخش را زیرورو میکند و میگوید: قیمت اسید ارزان است، راحت تهیه میشود و مجرم خیلی راحت میپاشد و میرود.
آمنه ادامه میدهد: در آن روزها یادم است که از درد بالا میآوردم معده درد شدید داشتم؛ چون روزه بودم از گرسنگی نمیتوانستم چیزی بخورم حتی یک قطره آب هم که دادند دو برابر آن استفراغ کردم.
وقتی از ملاقات سهیلا برگشتم روزهای گذشته را با خود مرور کردم و به مادرم گفتم که چه خوب شد آن روزها تمام شد؛ درست است چشمانم به من برنگشت اما آن روزهای سردرگمی، اضطراب و... تمام شد.
آمنه نفسی چاق میکند و میگوید: خوشحالم آن روزها گذشته؛ ولی دیگر از آن درد و رنجها و باندهایی که روی صورتم بود خبری نیست.
یادم هست نفس تنگی داشتم و نمیتوانستم درست نفس بکشم و مدام به خود میگفتم آمنه یک روز اینها تمام میشود و این باندها باز میشود؛ درست است سالم نشدم اما از دست باندها راحت شدم.
آمنه سکوت میکند و دوباره ادامه میدهد: سهیلا و امثال او تازه اول راه هستند و سختیهای زیادی را پیشرو دارند؛ تازه اگر بیپولی بگذارد و بتوانند بهترین پزشکان را نیز سر بیمار بیاورند باز هم باید گفت اسیدپاشی را نمیتوان هیچگونه جبران کرد چرا که هیچ راه و علاجی ندارد.
فارس: شما مجید را بخشیدید و در آن زمان گفتید که من کینهای نیستم آیا الان از این کار خود پشیمان نیستید؟
آمنه بهرامی: من وقتی بخشیدم تا آخر پیش رفته بودم و قصاص را گرفته بودم اما در آخرین لحظه فکر کردم که باید به خودم و خانوادهام نگاه کنم و اینکه چه چیزی به روح من آرامش میدهد.
من موضوعی بودم که کل دنیا بر روی آن زوم کرده بود و انعکاس آن برای ایران و مردم ایران مهم بود؛ پس باید به دنبال حکمی میگشتم که بازدارنده باشد.
من قصاص را قبول دارم و هنوز هم به آن قائلم اما در آن لحظه بخشیدم با این شرط که دیه را بگیرم چرا که میدانستم مجید موحدی نمیتواند دیه را بپردازد و چون شرط کرده بودم که تا دیه را ندهد حق ندارد از زندان بیرون بیاید مطمئن بودم که در زندان برای همیشه باقی میماند چرا که هر سال بر میزان دیه افزوده میشود اما کارکرد دادگستری و ظلمی که بر من شد باعث شد که بفهمم بخش من بیفایده بوده و من امروز احساس پشیمانی میکنم.
فارس: خیلی از مدافعان حقوق بشر مثل دولت نروژ، بلژیک و انگلیس این حکم را حکم بربریت و غیر انسانی تلقی کردند به نظر شما امروز اگر برای اسیدپاشی حکم قصاص تعیین شود این حکم بربریت است؟
آمنه بهرامی: ما هیچ وقت برای دولت انگلیس یا هر دولت دیگری تعیین و تکلیف نمیکنیم اما متأسفانه آنها برای ما این کار را انجام میدادند؛ ما در ایران هستیم و طبق آداب و رسوم و فرهنگ و سنت خود تعیین میکنیم که چه حکمی برای کشور لازم است.
متأسفانه افرادی هستند که اعمال 1400 سال پیش را انجام میدهند پس اشکالی ندارد که قصاص که حکم 1400 سال پیش است برای آنها اعمال شود. اسیدپاشی در آن سالها نیز وحشیانه بود اما باید احکام 1400 سال پیش را بیاوریم، زنده کنیم تا بتوانیم جامعه را کنترل کنیم.
فارس: نظر شما در مورد قصاص یا اعدام چیست؟
آمنه بهرامی: همیشه با اعدام و قصاص موافقم اما در مورد این مدعیان حقوق بشر که این حکم را بربریت مینامند این را میدانم که زمانی از نظر سیاسی با یک کشور خوب هستند و با کشور دیگری بد.
من بارها به آنها گفتهام که شما را باید در سطل اشغال بریزند و درش را ببندند تا بوی تعفن حقوق بشر مورد ادعای شما دنیا را نگیرد.
من توی بارسلون از آنها کمک گرفتم حتی الان هم از سازمان حقوق بشر کمک میخواهم 10 سال است که در حال درمان هستم باید دولت اسپانیا به من کمک میکرد اما کمکی نکرد به سازمان حقوق بشر شکایت کردم هیچ کاری برایم نکردند فقط نشستهاند دور گود و حرف خودشان را میزنند.
خود من یک مورد حقوق بشریام پس چرا به من کمک نکردند اینها که ادعا دارند به بشریت کمک میکنند چرا به من کمک نکردند، چرا امروز من آمنه به خاطر نداشتن پول باید عمل جراحیام در بارسلون کنسل شود.
من از فاطمه مقدم که جزو سازمان حقوق بشر فرانسه است کمک خواستم به من گفت از دولت خودت کمک بخواه.
آمنه گلوی تازه میکند و با خشم میگوید حقوق بشر وجود ندارد.
از شیرین عبادی نیز کمک خواستم 7 میلیون تومان به صورت قرض تا خواهرم برای درمان در بارسلون کنارم باشد همان موقع شیرین عبادی جایزه صلح نوبل را برده بود به میزان یک میلیارد و 200 میلیون تومان.
7 میلیون برایش رقمی نبود تازه قرض هم بود اما گفت خانم ما پول اضافی نداریم خرج کنیم. بعد هم در صدای آمریکا گفته بود که آمنه از من 200 میلیون تومان خواسته بود.
آمنه به خاطر سرفههایش لحظهای سکوت میکند تا گلوی تازه کرده باشد و ادامه میدهد: وقتی شیرین عبادی به بارسلونا آمد و دید که قضیه من چقدر در آن کشور جنجالی است و رسانههای آنجا در این مورد فعال هستند در یک کانال اسپانیایی گفت خانم بهرامی را بیاورید تا من قانعاش کنم تا نبخشد.
من هم در پخش مستقیم گفتم: خانم تو چکارهای که من به خاطر تو نبخشم؛ تو همانی هستی که 7 میلیون تومان به من قرض ندادی بعد ادعا کردی که 200 میلیون از تو خواستهام حالا که دیدی چه سوژه جالبی هستم دست گذاشتی روی من؛ من همانی هستم که در ایران گمنام بودم و تو کمکم نکردی.
آمنه به سیاسیکاری دولتهای غربی اشاره میکند و میگوید: من کاندید جایزه صبر و شکیبایی سینگه یونسکو شدم اما در آخرین لحظه سه زن عرب که از نظر سیاسی فعال بودند جایزه را گرفتند؛ من در طول این سالها از این سازمانهای حقوق بشر چیزی ندیدم که بتوانم تأییدشان کنم.
فارس: آیا در زمانی که به دنبال قصاص مجید بودید ورزشکاران یا هنرمندان هم برای بخشش وی به سراغ شما امدند؟
آمنه: هنرمندان و ورزشکاران فقط دور و بر من بودند مثلا همان آقای علی دایی قرار بود به من کمک کند یا باشگاه راه اهن قرار بود به من کمک مالی کنند؛ مرا دعوت کردند و این همه با من عکس یادگاری گرفتند اما بعد از جلسه و زمانی که با انها تماس گرفتم و گفتم که کمک مالیتان چه شد گفتند ما پولی نداریم به شما بدهیم.
فارس: از بخشش مجید پشیمان نیستید؟
آمنه بهرامی: اگر دادگاه عادلانه بعد از بخشش من آن چیزی را که میخواستم اجرا میکرد پشیمان نبودم.
دادگاه دیه من را نداد با اینکه شرط من برای بخشش مجید پرداخت دیه بود و امروز من از بخشش خود پشیمان هستم به خاطر آنکه آن طور که فکر میکردم پیش نرفت و مجید موحدی بدون آنکه دیه کامل را بدهد از زندان آزاد شد.
بعد هم گفتند که عفو رهبری شامل وی شده اما بعد از پیگیریها فهمیدم که دفتر رهبری به آقای لاریجانی نامه داده است.
چرا که رهبری هیچ عفوی برای اسیدپاش قائل نمیشوند؛ ما هنوز داریم پیگیری میکنیم چرا که مجید موحدی به ناحق آزاد شده است و من احساس می کنم که این روندی که بعد از بخشش پیش رفت ظلم بزرگی در حق من بود.
وی با یادآوری روزهای گذشته میگوید: آن زمان که من حکم قصاص را خواستم درست یک سال شد که در ایران اسیدپاشی نبود اگر قصاص را اجرا میکردند شاید امروز این افراد نمیسوختند من خودم را مقصر میدانم اما مقصر اصلی را دادگستری میدانم.
فارس: اگر امروز به 3 سال قبل برگردید چه میکنید؟
آمنه بهرامی: قصاص میکنم. من به دادگستری گفتم مجید موحدی را برگردانید و دیه 600 و خوردهای (میلیون) مرا بدهید چرا که آن را برای درمانم لازم دارم اما اگر فکر میکنید قصاصش بازدارنده است قصاصش میکنم.
باید کسی که اسید میپاشد بداند که روزی همین اسید بر روی خودش پاشیده میشود باور کنید اگر فرد اسیدپاش این را بداند هرگز این کار را نمیکند.
سر قضیه خودم مجید موحدی 3 روز منتظر بود تا مرا ببیند و اسید بپاشد و فکر میکرد اعدام در انتظارش است و هرگز نمیدانست که قصاص میشود. وقتی هم فهمید قصاص تعیین شده التماس میکرد اعدامش کنند.
سرفههای بیامان صحبتهای آمنه را قطع میکند، آمنه میگوید: وقتی عصبانی میشوم سرفه به سراغم میآید سعی میکنم گریهام را کنترل کنم اما سرفه را نمیتوانم.
سرفهها تکرار میشود و از گوشه چشمش دوباره نم نم اشکها پدیدار میشود دوباره به همان روزها برمیگردد...
آن زمان که دچار حادثه شده بودم فکر میکردم یک ماهه خوب میشوم به مادرم گفته بودم به مادربزرگم چیزی نگوید اما بعد از 15 روز دیدم چشمم را از دست دادهام؛ چشمم دید داشت اما نمیدانستم که دارد از بین میرود.
در تعجب بودم که چرا دوستان و اقوام با دیدن من از حال میروند و غش میکنند تا اینکه دکتر به من گفت: « دخترم ناراحت نشو اگر تو امروز با چشم چپ نمیبینی یک روز علم آنقدر پیشرفت میکند که تو با آن چشم هم خواهی دید.»
از تعجب وا ماندم ؛دستم را به سمت چشم چپ بردم و آن لحظه فهمیدم واقعاً نمیتوانم ببینم. سعی کردم گریه نکنم و جلوی دیگران ضعف خود را نشان ندهم ولی از درون فرو ریختم.
بعد به خود گفتم اشکال ندارد چشم راستم که هست اما دو هفته بعد چشم راستم را هم از دست دادم. حالم بد بود. همه جا تاریک شده بود. اصلاً نمیخواستم به گذشته فکر کنم حتی دوستان دانشگاهم را نپذیرفتم گفتم آمنه روبهروی بیمارستان رسالت مرده است.
فارس: به مجید هم فکر میکردید؟ اولین باری که بعد از حادثه او را دیدید چه کردید؟
آمنه بهرامی: سعی میکردم به مجید فکر نکنم به خودم میگفتم فقط به درمان فکر کنم تا روز دادگاه فرا برسد. در روز دادگاه یکی از خبرنگاران از مادرم درخواست کرد تا یکی از عکسهای قبل از حادثه مرا داشته باشد که مجید با خنده به مادرم گفت: « آن عکس را دیگر نشان ندهید چرا که دخترت آن شکلی نمیشود و باید با این قیافهاش عادت کنید.»
در آن لحظه من احساس کردم که مجید با قصاص به حقش میرسد چرا که فکر میکرد اعدام میشود.
فارس: به نظر شما باید مجازات اسیدپاش چه باشد؟
آمنه بهرامی: باید چشمهایشان را تخلیه کنند و اسید را بریزند در حلقومشان تا مردم صدای فریادهایشان را بشنوند؛ باور کنید اگر این کار را انجام دهند دیگر کسی جرأت اسیدپاشی ندارد و واقعاً کنترل میشود.
فارس: از امروز بگویید؛ بعد از این اتفاقات حالا چکار میکنید؟
آمنه بهرامی: سعی کردهام زبان اسپانیایی را یاد بگیرم تا نیاز به مترجم نداشته باشم چرا که پول آن را ندارم تا در ویزیت های پزشکی در کنارم باشد.
این روزها به این فکر میکنم که به خودم بیشتر اهمیت بدهم تا آسیب بیشتری نبینم. کتاب زندگیام با عنوان «چشم در برابر چشم» نوشته شده، مردم الان مرا میشناسند و قرار است فیلم زندگیام ساخته شود.
مدام برای خود امید و آرزو میتراشم تا به روزهای بد زندگیام فکر نکنم. میخواهم زبان انگلیسی هم یاد بگیرم تا بتوانم با مردم انگلیسیزبان هم صحبت کنم.
زندگی من با سختیها پیش میرود اما تأثیر مثبت بر مردم گذاشته است؛ به طوری که خانمی از آلمان برایم نامه نوشت که سرطانش خوب شده چرا که همواره به من و زندگی امروز من فکر میکرده است.
من آمنه امروز را دوست دارم؛ یک دختر نابینا ولی با تواناییهای جدید که تمام سعی و تلاش خود را میکنم تا جلو بروم و به جای آه و ناله سعی میکنم به فکر درمان و چاره باشم.
من همواره در این تلاشم که راههای جدید باز کنم امروز از خودم ناراضی نیستم فقط در مورد حکم قصاص احساس میکنم بخشش من ظلمی بود به دیگران.
فارس: آیا مطلبی مانده که بخواهید به آن اشاره کنید؟
آمنه: من تنها به یک نقل قول از مادر یک شهید اشاره میکنم که به من اصرار کرد تا این را به رسانهها بگویم.
این مادر شهید گفت: جوانانمان به جبهه نرفتند و شهید نشدند که قرار باشد دخترانمان به چنین سرنوشتی دچار شوند.
منبع : [External Link Removed for Guests]
به سوی میدانهای جنگ وجهادبشتابیدومرگ رادرآغوش بگیریدوآنرابفشاریدکه شهیدان راه خدارادرنزدخدامقامی بس بزرگ است.
ان الحسین مصباح الهدی وسفینه النجاه.
گرگ اجل یکایک ازاین گله می برد...این گله رانگرکه چه آسوده می چرد.
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
ان الحسین مصباح الهدی وسفینه النجاه.
گرگ اجل یکایک ازاین گله می برد...این گله رانگرکه چه آسوده می چرد.
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
- پست: 1062
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲, ۷:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 6153 بار
- سپاسهای دریافتی: 3146 بار
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
بنظرتون به چه دلیل مجید موحدی رو بدون اینکه دیه رو پرداخت کنه از زندان آزاد کردن؟
کسی میدونه ؟
کسی میدونه ؟
- پست: 1637
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۶, ۱۱:۵۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 8092 بار
- سپاسهای دریافتی: 3732 بار
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
سلام
ترحم بر پلنگ تیز دندان *** ستمکاری بود بر گوسفندان
ترحم بر پلنگ تیز دندان *** ستمکاری بود بر گوسفندان
* * * جز ايران نباشد مرا نام ياد * * * * * * * * * که يزدان مرا زين سبب کام داد * * *
- پست: 1062
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲, ۷:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 6153 بار
- سپاسهای دریافتی: 3146 بار
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
فرمانده کل ناجا:زنی مایع ظرفشویی روی صورتش ریخته بود ادعای اسیدپاشی می کرد!
سلامت نیوز: فرمانده نيروي انتظامي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص وقوع اسيدپاشي در شهرهاي ديگر از جمله تهران نيز گفت: ما در هيچ شهر ديگري چنين حادثهاي نداشتيم، در تهران نيز يک نفر اقدام به تهديداتي در اين رابطه کرده بود که دستگير شد. متأسفانه افرادي با انگيزه شوخي، ماجراجويي، آزار و اذيت و آب به آسياب دشمن ريختن، خيال مي کنند که ميتوانند فضاي ناامني را در کشور ايجاد کنند.
فرمانده نيروي انتظامي درخصوص انتشار تصويري از متهم احتمالي اسيدپاشي، گفت: با مشخصاتي که قربانيان و يا آنهايي که در معرض تهديد قرار گرفته بودند، از متهم تصويري ترسيم و تصوير نگاري کرده و آن را بررسي مي کنيم، اين عکسها تنها به عنوان سرنخ هستند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از پايگاه خبري پليس، سردار اسماعيل احمديمقدم در حاشيه همايش پدافند غيرعامل، در جمع خبرنگاران و در خصوص آخرين اقدامات صورت گرفته در ناجا در راستاي پدافند غيرعامل، اظهار داشت: خوشبختانه ما توانستهايم ادبيات پدافند غيرعامل را در نيروي انتظامي در قالب فعاليتهاي خود بوميسازي کنيم براي مثال در پاسگاههاي مرزي سعي کرديم بطوري غني سازي کنيم که در مواقع بحران کمترين آسيب به نيروها وارد شود.
وي ادامه داد: اين پاسگاهها بايد از نظر موقعيت، نقشه، مصالح و سيستمهاي هشداردهنده ايمني در سطح بالايي باشند؛ همچنين در شهرها نيز اگر حوادث طبيعي و غيرطبيعي رخ داد نبايد کلانتري ما اولين جايي باشد که امدادخواه باشد، بايد شرايطي وجود داشته باشد که اگر بحراني به وجود آمد اين واحد بتواند توانمند بوده و اين مسئله به طور کامل متناسب با اولويتها ما عملياتي شده است.
فرمانده ناجا خاطرنشان کرد: البته برنامه هاي پدافندي ما متناسب با اولويت ها است و در اين خصوص تهران را در اولويت قرار داده ايم؛ اگر سوخت و يا برق قطع شد و يا زلزلهاي اتفاق افتاد ابزارهايي وجود داشته باشد که بتوانيم آمادگي خود را تضمين کنيم، لذا برنامه مفصلي انجام شده است البته همه اينها در ابتداي راه قرار دارد.
احمديمقدم تأکيد کرد: در حوزه سايبري و ايمنسازي سامانههاي وسيعي که در اختيار داريم و ايمنيسازي در مقابل هکرها و مشکلاتي که در سازمانها به وجود خواهد آمد، تضمين بخش سوخت و انرژي دستگاهها و حوزههاي مختلف ديگر که شامل 50 عنوان ميشود و در نيروي انتظامي اقداماتي صورت گرفته شده است و يا در ابتداي راه قرار داريم؛ پدافند غيرعامل خوشبختانه امروز به متن فعاليتهاي ما وارد شده است و گستره مطلوبي در کشور پيدا کرده است.
وي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص آخرين تحقيقات مرتبط با حوادث اسيدپاشي در اصفهان نيز گفت: همچنان در حال بررسي موضوع و سرنخها هستيم و هنوز به نتيجه قطعي نرسيدهايم.
فرمانده نيروي انتظامي در پاسخ به سوالي درباره دستگيري مظنوناني در خصوص اين حادثه افزود: اگر کسي دستگير شود و اعتراف کند و ما در اين باره به قطعيت برسيم حتما به سرعت به رسانهها و افکار عمومي اطلاع رساني مي کنيم؛ ممکن است از هر کسي به موجب ظن و گمان تحقيقاتي صورت بگيرد اما به معناي اين نيست که اين افراد عامل اسيدپاشي هستند.
فرمانده نيروي انتظامي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص وقوع اسيدپاشي در شهرهاي ديگر از جمله تهران نيز گفت: ما در هيچ شهر ديگري چنين حادثهاي نداشتيم، در تهران نيز يک نفر اقدام به تهديداتي در اين رابطه کرده بود که دستگير شد. متأسفانه افرادي با انگيزه شوخي، ماجراجويي، آزار و اذيت و آب به آسياب دشمن ريختن، خيال مي کنند که ميتوانند فضاي ناامني را در کشور ايجاد کنند.
اين مقام ارشد انتظامي ادامه داد: ما حتي در اصفهان حادثهاي داشتيم که خانمي ادعا کرده بود مورد اسيدپاشي قرار گرفته، اما پس از تحقيقات از وي مشخص شد، مايع شوينده توسط اين فرد به روي خودش ريخته شده اما اين خانم براي جلب نظر ديگران و هياهو راه انداختن ادعاي اسيدپاشي کرده بود. اين مسئله انقدر پيچيده نيست که با انجام دادن دو سه حادثه در اصفهان کل مردم احساس ناامني کنند.
احمديمقدم گفت: ما در اصفهان فضا را تحت کنترل خود داريم تا حادثه ديگري اتفاق نيفتد و با قوت نيز به دنبال کشف مسئله هستيم اما منتظريم تا پرونده به پايان خود برسد.
وي در پاسخ به سوال ديگري درباره برخي آبپاشيها در تهران که به قصد آزار و اذيت انجام ميشود نيز گفت: اين مسئله نيز در قالب همان بحث قرار ميگيرد که برخي با ايجاد هياهو به دنبال ايجاد ناامني در جامعه هستند.
فرمانده ناجا در خصوص فراخوان تجمعات در واکنش به اسيدپاشي در اصفهان نيز گفت: هر تجمعي بايد با مجوز قانوني باشد و پليس به هيچ وجه اجازه تجمع غيرقانوني را نميدهد البته تمام اين تلاشها منشاء واحد دارد که به دنبال ترويج فضاي ناامني در کشور هستند. خوشبختانه هيچکدام از اين فراخوانها با اقبال چنداني روبرو نشده است.
فرمانده ناجا در پاسخ به سوال پايگاه خبري پليس، درخصوص انتشار تصويري از متهم احتمالي اسيدپاشي، تصريح کرد: با مشخصاتي که قربانيان و يا آنهايي که در معرض تهديد قرار گرفته بودند، از متهم تصويري ترسيم و تصوير نگاري کرده و آن را بررسي مي کنيم. اين عکسها تنها به عنوان سرنخ هستند و ما فعلا نميتوانيم در اين خصوص مطلبي را قطعي اعلام کنيم چرا که متهم در همه جا با چهره باز ديده نشده است و ما تمام سرنخها را دنبال ميکنيم و اميدواريم به زودي به نتيجه برسيم.
فرمانده نيروي انتظامي در پاسخ به سوال ديگري در رابطه با تلاش براي ايجاد ناامني در مناطق شرقي کشور نيز گفت: ما چيز جديدي در آنجا نداريم و حرف ها همان حرفهاي گذشته است. در اعترافات گروهک ريگي ديديد که به کدام سازمانها و دستگاههاي خارجي متصل هستند و ماموريت ميگيرند، گروه جيشالظلم نيز بازسازي شده همان گروهک سابق است و تلاش دشمن اين است که فضا را به سمتي ببرد که کشور ايران را که درمنطقه امن است ناامن جلوه دهد، زيرا جمهوري اسلامي ايران مورد حسد است و نميخواهند اين شرايط ادامه پيدا کند لذا اقدامات کوچکي را اين گروه در مناطق مرزي انجام ميدهند که با بزرگنمايي زياد روبرو ميشود.
فرمانده نيروي انتظامي در خصوص تشکيل شوراي عالي فضاي مجازي و تأخير برگزاري آن نيز گفت: جلسه اين گروه قرار بود تشکيل شود اما ظاهرا به دليل عدم آمادگي دستور کار، لغو شد اما کارگروههاي اين شورا و دبيرخانه در حال فعاليت هستند و حتي يکي از سران قوا نيز ميتواند به جاي رئيسجمهور آن را تشکيل دهد.
سلامت نیوز: فرمانده نيروي انتظامي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص وقوع اسيدپاشي در شهرهاي ديگر از جمله تهران نيز گفت: ما در هيچ شهر ديگري چنين حادثهاي نداشتيم، در تهران نيز يک نفر اقدام به تهديداتي در اين رابطه کرده بود که دستگير شد. متأسفانه افرادي با انگيزه شوخي، ماجراجويي، آزار و اذيت و آب به آسياب دشمن ريختن، خيال مي کنند که ميتوانند فضاي ناامني را در کشور ايجاد کنند.
فرمانده نيروي انتظامي درخصوص انتشار تصويري از متهم احتمالي اسيدپاشي، گفت: با مشخصاتي که قربانيان و يا آنهايي که در معرض تهديد قرار گرفته بودند، از متهم تصويري ترسيم و تصوير نگاري کرده و آن را بررسي مي کنيم، اين عکسها تنها به عنوان سرنخ هستند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از پايگاه خبري پليس، سردار اسماعيل احمديمقدم در حاشيه همايش پدافند غيرعامل، در جمع خبرنگاران و در خصوص آخرين اقدامات صورت گرفته در ناجا در راستاي پدافند غيرعامل، اظهار داشت: خوشبختانه ما توانستهايم ادبيات پدافند غيرعامل را در نيروي انتظامي در قالب فعاليتهاي خود بوميسازي کنيم براي مثال در پاسگاههاي مرزي سعي کرديم بطوري غني سازي کنيم که در مواقع بحران کمترين آسيب به نيروها وارد شود.
وي ادامه داد: اين پاسگاهها بايد از نظر موقعيت، نقشه، مصالح و سيستمهاي هشداردهنده ايمني در سطح بالايي باشند؛ همچنين در شهرها نيز اگر حوادث طبيعي و غيرطبيعي رخ داد نبايد کلانتري ما اولين جايي باشد که امدادخواه باشد، بايد شرايطي وجود داشته باشد که اگر بحراني به وجود آمد اين واحد بتواند توانمند بوده و اين مسئله به طور کامل متناسب با اولويتها ما عملياتي شده است.
فرمانده ناجا خاطرنشان کرد: البته برنامه هاي پدافندي ما متناسب با اولويت ها است و در اين خصوص تهران را در اولويت قرار داده ايم؛ اگر سوخت و يا برق قطع شد و يا زلزلهاي اتفاق افتاد ابزارهايي وجود داشته باشد که بتوانيم آمادگي خود را تضمين کنيم، لذا برنامه مفصلي انجام شده است البته همه اينها در ابتداي راه قرار دارد.
احمديمقدم تأکيد کرد: در حوزه سايبري و ايمنسازي سامانههاي وسيعي که در اختيار داريم و ايمنيسازي در مقابل هکرها و مشکلاتي که در سازمانها به وجود خواهد آمد، تضمين بخش سوخت و انرژي دستگاهها و حوزههاي مختلف ديگر که شامل 50 عنوان ميشود و در نيروي انتظامي اقداماتي صورت گرفته شده است و يا در ابتداي راه قرار داريم؛ پدافند غيرعامل خوشبختانه امروز به متن فعاليتهاي ما وارد شده است و گستره مطلوبي در کشور پيدا کرده است.
وي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص آخرين تحقيقات مرتبط با حوادث اسيدپاشي در اصفهان نيز گفت: همچنان در حال بررسي موضوع و سرنخها هستيم و هنوز به نتيجه قطعي نرسيدهايم.
فرمانده نيروي انتظامي در پاسخ به سوالي درباره دستگيري مظنوناني در خصوص اين حادثه افزود: اگر کسي دستگير شود و اعتراف کند و ما در اين باره به قطعيت برسيم حتما به سرعت به رسانهها و افکار عمومي اطلاع رساني مي کنيم؛ ممکن است از هر کسي به موجب ظن و گمان تحقيقاتي صورت بگيرد اما به معناي اين نيست که اين افراد عامل اسيدپاشي هستند.
فرمانده نيروي انتظامي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص وقوع اسيدپاشي در شهرهاي ديگر از جمله تهران نيز گفت: ما در هيچ شهر ديگري چنين حادثهاي نداشتيم، در تهران نيز يک نفر اقدام به تهديداتي در اين رابطه کرده بود که دستگير شد. متأسفانه افرادي با انگيزه شوخي، ماجراجويي، آزار و اذيت و آب به آسياب دشمن ريختن، خيال مي کنند که ميتوانند فضاي ناامني را در کشور ايجاد کنند.
اين مقام ارشد انتظامي ادامه داد: ما حتي در اصفهان حادثهاي داشتيم که خانمي ادعا کرده بود مورد اسيدپاشي قرار گرفته، اما پس از تحقيقات از وي مشخص شد، مايع شوينده توسط اين فرد به روي خودش ريخته شده اما اين خانم براي جلب نظر ديگران و هياهو راه انداختن ادعاي اسيدپاشي کرده بود. اين مسئله انقدر پيچيده نيست که با انجام دادن دو سه حادثه در اصفهان کل مردم احساس ناامني کنند.
احمديمقدم گفت: ما در اصفهان فضا را تحت کنترل خود داريم تا حادثه ديگري اتفاق نيفتد و با قوت نيز به دنبال کشف مسئله هستيم اما منتظريم تا پرونده به پايان خود برسد.
وي در پاسخ به سوال ديگري درباره برخي آبپاشيها در تهران که به قصد آزار و اذيت انجام ميشود نيز گفت: اين مسئله نيز در قالب همان بحث قرار ميگيرد که برخي با ايجاد هياهو به دنبال ايجاد ناامني در جامعه هستند.
فرمانده ناجا در خصوص فراخوان تجمعات در واکنش به اسيدپاشي در اصفهان نيز گفت: هر تجمعي بايد با مجوز قانوني باشد و پليس به هيچ وجه اجازه تجمع غيرقانوني را نميدهد البته تمام اين تلاشها منشاء واحد دارد که به دنبال ترويج فضاي ناامني در کشور هستند. خوشبختانه هيچکدام از اين فراخوانها با اقبال چنداني روبرو نشده است.
فرمانده ناجا در پاسخ به سوال پايگاه خبري پليس، درخصوص انتشار تصويري از متهم احتمالي اسيدپاشي، تصريح کرد: با مشخصاتي که قربانيان و يا آنهايي که در معرض تهديد قرار گرفته بودند، از متهم تصويري ترسيم و تصوير نگاري کرده و آن را بررسي مي کنيم. اين عکسها تنها به عنوان سرنخ هستند و ما فعلا نميتوانيم در اين خصوص مطلبي را قطعي اعلام کنيم چرا که متهم در همه جا با چهره باز ديده نشده است و ما تمام سرنخها را دنبال ميکنيم و اميدواريم به زودي به نتيجه برسيم.
فرمانده نيروي انتظامي در پاسخ به سوال ديگري در رابطه با تلاش براي ايجاد ناامني در مناطق شرقي کشور نيز گفت: ما چيز جديدي در آنجا نداريم و حرف ها همان حرفهاي گذشته است. در اعترافات گروهک ريگي ديديد که به کدام سازمانها و دستگاههاي خارجي متصل هستند و ماموريت ميگيرند، گروه جيشالظلم نيز بازسازي شده همان گروهک سابق است و تلاش دشمن اين است که فضا را به سمتي ببرد که کشور ايران را که درمنطقه امن است ناامن جلوه دهد، زيرا جمهوري اسلامي ايران مورد حسد است و نميخواهند اين شرايط ادامه پيدا کند لذا اقدامات کوچکي را اين گروه در مناطق مرزي انجام ميدهند که با بزرگنمايي زياد روبرو ميشود.
فرمانده نيروي انتظامي در خصوص تشکيل شوراي عالي فضاي مجازي و تأخير برگزاري آن نيز گفت: جلسه اين گروه قرار بود تشکيل شود اما ظاهرا به دليل عدم آمادگي دستور کار، لغو شد اما کارگروههاي اين شورا و دبيرخانه در حال فعاليت هستند و حتي يکي از سران قوا نيز ميتواند به جاي رئيسجمهور آن را تشکيل دهد.
- پست: 1062
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲, ۷:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 6153 بار
- سپاسهای دریافتی: 3146 بار
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
KH.I.A.2500 نوشته شده:سلام
ترحم بر پلنگ تیز دندان *** ستمکاری بود بر گوسفندان
سلام
گفتی
- پست: 486
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۸۵, ۳:۵۸ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 4873 بار
- سپاسهای دریافتی: 2877 بار
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
سلام و درود به دوستان
فکر نمیکنم کسایی که اصفهان نبودن بتونن درک کنند چه خفقان و رعب و وحشتی تو شهر وجود داشت!
اینطور که شنیدم حدود 14 نفر مورد اسیدپاشی قرار گرفتن که چون آسیبشون زیاد نبوده اعلام نشده. البته احتمال اینکه شایعه باشه هم زیاده.
مثلا میگفتن یکی از دخترهای یه دبیرستان مطرح، بهش اسید پاشیده شده و یک روز مدرسه تعطیل شده، در حالی یکی از معلمای اون مدرسه این خبر رو تکذیب کرد.
این این اخبار درست یا غلط، جو سنگینی ایجاد کرده که باعث شده شبهای شلوغ اصفهان، خلوت و مخوف بشه. طوری که مردم جرات مهمونی رفتن هم نداشتن!
بدتر از همه افرادی که با پاشیدن اب و ترسوندن مردم، منجر به مرگ چند نفر شدن. به اینصورت که به راننده اب پاشیدن و راننده از ترس زده به گارد ریل و ضربه مغزی شده. واقعا تاسف باره.
البته اول هفته که هنوز اصفهان بودم کمی امنیت و زندگی عادی تو شهر ایجاد شده بود خدا رو شکر.
ولی هنوز ترس از موتور و موتور سوار وجود داره...
فکر نمیکنم کسایی که اصفهان نبودن بتونن درک کنند چه خفقان و رعب و وحشتی تو شهر وجود داشت!
اینطور که شنیدم حدود 14 نفر مورد اسیدپاشی قرار گرفتن که چون آسیبشون زیاد نبوده اعلام نشده. البته احتمال اینکه شایعه باشه هم زیاده.
مثلا میگفتن یکی از دخترهای یه دبیرستان مطرح، بهش اسید پاشیده شده و یک روز مدرسه تعطیل شده، در حالی یکی از معلمای اون مدرسه این خبر رو تکذیب کرد.
این این اخبار درست یا غلط، جو سنگینی ایجاد کرده که باعث شده شبهای شلوغ اصفهان، خلوت و مخوف بشه. طوری که مردم جرات مهمونی رفتن هم نداشتن!
بدتر از همه افرادی که با پاشیدن اب و ترسوندن مردم، منجر به مرگ چند نفر شدن. به اینصورت که به راننده اب پاشیدن و راننده از ترس زده به گارد ریل و ضربه مغزی شده. واقعا تاسف باره.
البته اول هفته که هنوز اصفهان بودم کمی امنیت و زندگی عادی تو شهر ایجاد شده بود خدا رو شکر.
ولی هنوز ترس از موتور و موتور سوار وجود داره...
آشنایان ره عشق درین بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
- پست: 585
- تاریخ عضویت: شنبه ۹ مهر ۱۳۹۰, ۷:۴۸ ب.ظ
- محل اقامت: iran
- سپاسهای ارسالی: 3296 بار
- سپاسهای دریافتی: 2088 بار
- تماس:
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
mahshid-banoo نوشته شده:سلام و درود به دوستان
فکر نمیکنم کسایی که اصفهان نبودن بتونن درک کنند چه خفقان و رعب و وحشتی تو شهر وجود داشت!
اینطور که شنیدم حدود 14 نفر مورد اسیدپاشی قرار گرفتن که چون آسیبشون زیاد نبوده اعلام نشده. البته احتمال اینکه شایعه باشه هم زیاده.
مثلا میگفتن یکی از دخترهای یه دبیرستان مطرح، بهش اسید پاشیده شده و یک روز مدرسه تعطیل شده، در حالی یکی از معلمای اون مدرسه این خبر رو تکذیب کرد.
این این اخبار درست یا غلط، جو سنگینی ایجاد کرده که باعث شده شبهای شلوغ اصفهان، خلوت و مخوف بشه. طوری که مردم جرات مهمونی رفتن هم نداشتن!
بدتر از همه افرادی که با پاشیدن اب و ترسوندن مردم، منجر به مرگ چند نفر شدن. به اینصورت که به راننده اب پاشیدن و راننده از ترس زده به گارد ریل و ضربه مغزی شده. واقعا تاسف باره.
البته اول هفته که هنوز اصفهان بودم کمی امنیت و زندگی عادی تو شهر ایجاد شده بود خدا رو شکر.
ولی هنوز ترس از موتور و موتور سوار وجود داره...
سلام
یهتره شما فکر خود را مشغول این شایعات نکنی تا جایی ک من دیدم بعد از اون هشت مورد دیگه حادثه ای رخ نداد (منابع شخصی.....) و باقی دیگه شایعه هستند . البته شایعه ها تا 21 مورد اسید پاشی هم پیش رفت ک البته باید بگم همه ( ضربه مغزی راننده_ سکته دختره تو شاهین شهرو_ اسید پاشی یک گروه تو شهرکرد و....) شایعه هستند بعد از رسانه ای شدن این قضیه دیگه موردی رخ نداد
البته اون اول انقد خفقان بود (4 5 روز اول) ک ترس از موتور سوار ک هیچی ! دانشگاها هم (البته دانشجوها) رفتند تو فکر تعطیلی ک البته درسته جایی تعطیلی رسمی نشد ولی خیلی ها (اکثرا دختر) مدرسه یا دانشگاه نرفتند مخصوصا وقتی ک فهمیده شد طرف بی جهت این کارو کرده ولی الان بیش از 1 هفته شهر کاملا در حالت عادی است شایعه ها هم دیگر خیلی کم شدند
اگه خدا بخواد او شخص 100% روانی هم دستگیر می شود و در وسط زاینده رود یا نقش جهان یک سطل اسید ریخته می شود رو سرش با قطره چکان هم جالبه باید امتحان کرد(البته نطر شخصیه)
و آنهایی که بر بلندای آسمان
پرواز تا بینهایت را
بر قلب آسمان
تا ابد در اوج گرفتن
بر بلندای آسمان نامت ایران
پرواز تا بینهایت را
بر قلب آسمان
تا ابد در اوج گرفتن
بر بلندای آسمان نامت ایران
- پست: 1637
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۶, ۱۱:۵۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 8092 بار
- سپاسهای دریافتی: 3732 بار
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
سلام و درود به همگی
اگر بخواهیم با دلیل و مستند حرف بزنیم، اسیدپاشی به صورت سریالی کمتر از 3 - 4 مورد بوده ولی اگر منبع حرف هایمان فیس بوک و BBC و VOA و امثال این ها باشد حتماً می دانید روزی 2-3 مورد اسید پاشی داریم!!!
تلاش برای تعطیل کردن دانشگاه ها و ایجاد تجمع و جوسازی و از این قبیل کارها هم که کاملاً پیداست از کجا خط می گیرند. کار به جایی رسیده که دیگر پیرزن ها هم ناز می کنند و ادعا می کنند می ترسیم مورد اسید پاشی واقع شویم!!
مردم اگر بخواهند گوششان را به BBC بدهند باید منتظر وقایعی باشند که در گذشته هم رخ داده. وقایع تأسف باری مثل کپ کردن جلوی در مرغ فروشی ها برای خرید و انبار کردن مرغ در خانه هایشان و یا زنبیل گذاشتن و تشک انداختن پشت در صرافی ها برای خریدن دلار و...
جامعه ای که اینقدر شایعه پذیر باشد از هر حادثه کوچک و بزرگی یک بحران برای خودش می سازد. در حوزه پدافند غیر عامل باید مردم را در رابطه با اجرای عملیات روانی دشمنان آگاه کرد. رسانه ها در این آگاه سازی مسئولند.
اگر بخواهیم با دلیل و مستند حرف بزنیم، اسیدپاشی به صورت سریالی کمتر از 3 - 4 مورد بوده ولی اگر منبع حرف هایمان فیس بوک و BBC و VOA و امثال این ها باشد حتماً می دانید روزی 2-3 مورد اسید پاشی داریم!!!
تلاش برای تعطیل کردن دانشگاه ها و ایجاد تجمع و جوسازی و از این قبیل کارها هم که کاملاً پیداست از کجا خط می گیرند. کار به جایی رسیده که دیگر پیرزن ها هم ناز می کنند و ادعا می کنند می ترسیم مورد اسید پاشی واقع شویم!!
مردم اگر بخواهند گوششان را به BBC بدهند باید منتظر وقایعی باشند که در گذشته هم رخ داده. وقایع تأسف باری مثل کپ کردن جلوی در مرغ فروشی ها برای خرید و انبار کردن مرغ در خانه هایشان و یا زنبیل گذاشتن و تشک انداختن پشت در صرافی ها برای خریدن دلار و...
جامعه ای که اینقدر شایعه پذیر باشد از هر حادثه کوچک و بزرگی یک بحران برای خودش می سازد. در حوزه پدافند غیر عامل باید مردم را در رابطه با اجرای عملیات روانی دشمنان آگاه کرد. رسانه ها در این آگاه سازی مسئولند.
* * * جز ايران نباشد مرا نام ياد * * * * * * * * * که يزدان مرا زين سبب کام داد * * *
- پست: 1062
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲, ۷:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 6153 بار
- سپاسهای دریافتی: 3146 بار
- پست: 316
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۰, ۱۰:۱۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2097 بار
- سپاسهای دریافتی: 2074 بار
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
جامعه شایعه پذیره برای اینکه "صدا و سیمای میلی" تا زمانی که اعتراضات گسترده در اصفهان صورت نگرفت کوچکترین خبری در این مورد مخابره نکرد. وقتی مجامع و تریبون های رسمی و مستند خبری رو پوشش ندهند یا جهتدار پوشش بدهند؛ مشخصه که منابع غیر رسمی و شایعه مهمترین منبع مردم عادی میشه.
در ضمن وفتی صدا و سیمای میلی در این مورد سکوت میکنه تنها دو فرضیه رو به ذهن هر کسی میرسونه:
1- احتمالا به صلاح نیست که در مورد این حادثه یا عاملینش صحبت بشه
2-یا برای صدا و سیمای میلی مهم نیست که چه بر سر مردم اومده یا خواهد آمد
که هر دوتاش جای تاسف داره.
در ضمن وفتی صدا و سیمای میلی در این مورد سکوت میکنه تنها دو فرضیه رو به ذهن هر کسی میرسونه:
1- احتمالا به صلاح نیست که در مورد این حادثه یا عاملینش صحبت بشه
2-یا برای صدا و سیمای میلی مهم نیست که چه بر سر مردم اومده یا خواهد آمد
که هر دوتاش جای تاسف داره.
-
- پست: 252
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲, ۶:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 588 بار
- سپاسهای دریافتی: 899 بار
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
برخی کاربران هم مشخصا در چنین مواردی سعی دارن از اب گل الود استفاده کنن و به صدا و سیما حمله کنن
بابا مگه تو اصلا رسانه ملی نگاه میکنی؟؟ از 24 ساعت 48 ساعت جلوی ماهواره نشستی.خب تقصیر صدا و سیما نیست که خیلی ها این شبکه ها را نگاه میکنن ولی به دلیل خارجی بودن منبع هزینه های اینها بهشون اعتماد ندارند وکسی به حرف های صد من یه غاز شبکه های اونور ابی ارزشی قائل نمیشه.با این حرفها بی بی سی . وی او ای و من و شما وانها و....مقبولیتی پیدا نمیکنن!!حالا باز مدام حرفهای تکراری را تکرار کنید!!
بابا مگه تو اصلا رسانه ملی نگاه میکنی؟؟ از 24 ساعت 48 ساعت جلوی ماهواره نشستی.خب تقصیر صدا و سیما نیست که خیلی ها این شبکه ها را نگاه میکنن ولی به دلیل خارجی بودن منبع هزینه های اینها بهشون اعتماد ندارند وکسی به حرف های صد من یه غاز شبکه های اونور ابی ارزشی قائل نمیشه.با این حرفها بی بی سی . وی او ای و من و شما وانها و....مقبولیتی پیدا نمیکنن!!حالا باز مدام حرفهای تکراری را تکرار کنید!!
- پست: 1637
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۶, ۱۱:۵۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 8092 بار
- سپاسهای دریافتی: 3732 بار
Re: اسیدپاشی به آرامش مردم
سلام به همگی
بهتر است با هم رو راست باشیم! من می دانم چرا برخی تلاش دارند اخبار مربوط به این حادثه را اینقدر پررنگ و بزرگنمایی کنند و شما نیز خیلی بهتر از من دلیلش را می دانید!
لطفاً یک بار به صفحه حوادث روزنامه هایی که اخبار و حوادث ناگوار را پوشش می دهند نگاهی بیندازید تا متوجه شوید روزانه چه تعداد حوادث بد اتفاق می افتند که تنها برخی از آن ها به صورت گزینشی در صفحه حوادث روزنامه ها چاپ می شوند. اصلاً قرار نیست تمام این گونه اخبار از تلویزیون پخش شوند وگرنه یک جو ناآرام در جامعه پدید می آید.
اگر قرار باشد پوشش خبری یک واقعه منجر به ایجاد رعب و وحشت بیهوده و هرج و مرج در جامعه شود، چنین اخباری از رسانه های صوتی و تصویری پخش نمی شود.
اگرچه من خودم نسبت به صدا و سیما زیاد انتقاد دارم ولی باید به این نکته هم توجه داشت که تلاش صدا و سیمای داخلی انجام کار خبر رسانی با هدف ایجاد فضای آرامش و امنیت است ولی تلاش رسانه های بیگانه فارسی زبان، خبر رسانی با هدف بر هم زدن این آرامش و القای حس ناامنی به مردم و عصبی کردن جامعه است. لذا من به هیچ عنوان دو فرضیه شما را قبول ندارم و فکر می کنم دلیل عدم پوشش رسانه ای این اخبار هر چیزی می تواند باشد به جز فرضیه های شما که بیشتر بوی سیاست زدگی و بدبینی می دهند.
بهتر است با هم رو راست باشیم! من می دانم چرا برخی تلاش دارند اخبار مربوط به این حادثه را اینقدر پررنگ و بزرگنمایی کنند و شما نیز خیلی بهتر از من دلیلش را می دانید!
لطفاً یک بار به صفحه حوادث روزنامه هایی که اخبار و حوادث ناگوار را پوشش می دهند نگاهی بیندازید تا متوجه شوید روزانه چه تعداد حوادث بد اتفاق می افتند که تنها برخی از آن ها به صورت گزینشی در صفحه حوادث روزنامه ها چاپ می شوند. اصلاً قرار نیست تمام این گونه اخبار از تلویزیون پخش شوند وگرنه یک جو ناآرام در جامعه پدید می آید.
اگر قرار باشد پوشش خبری یک واقعه منجر به ایجاد رعب و وحشت بیهوده و هرج و مرج در جامعه شود، چنین اخباری از رسانه های صوتی و تصویری پخش نمی شود.
اگرچه من خودم نسبت به صدا و سیما زیاد انتقاد دارم ولی باید به این نکته هم توجه داشت که تلاش صدا و سیمای داخلی انجام کار خبر رسانی با هدف ایجاد فضای آرامش و امنیت است ولی تلاش رسانه های بیگانه فارسی زبان، خبر رسانی با هدف بر هم زدن این آرامش و القای حس ناامنی به مردم و عصبی کردن جامعه است. لذا من به هیچ عنوان دو فرضیه شما را قبول ندارم و فکر می کنم دلیل عدم پوشش رسانه ای این اخبار هر چیزی می تواند باشد به جز فرضیه های شما که بیشتر بوی سیاست زدگی و بدبینی می دهند.
* * * جز ايران نباشد مرا نام ياد * * * * * * * * * که يزدان مرا زين سبب کام داد * * *