بختك انسانها !

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 2833
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۳۸۵, ۱:۳۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 158 بار
سپاس‌های دریافتی: 747 بار

بختك انسانها !

پست توسط Leila »

آنچه كه مي خوانيد به معناي تصديق و درستي آن نيست، بلكه تنها اتفاقاتي است كه براي افراد مختلف افتاده و از لحاظ علمي و تجربي به آن پرداخته شده است.
(فلج به هنگام خواب) كه اغلب آن را با عنوان (بختك) ياد مي‌كنند، پديده‌اي است كه در تمامي فرهنگ‌هاي دنيا شنيده مي‌شود. بعضي‌ها معتقدند كه فضايي‌هاي مهاجم علت به وجود آورنده اين حالت فلج‌گونه هستند. در حالي كه ديگران شيطان و يا دست‌نشانده‌هاي او را عامل اصلي مي‌دانند.

خيلي‌ها هم معتقدند يك عجوزه پير بر روي قفسه سينه فرد خوابيده مي‌نشيند و شخص به هنگام بيدار شدن مي‌فهمد كه قادر به حركت نيست. اين‌كه چه موضوعي سبب مي‌شود اين عجوزه به سراغ انسان در حال خواب برود، به فرهنگ‌هاي ملل ارتباط دارد. تنها در دو دهه اخير و به ويژه در ده سال گذشته دانشمندان و محققان به فكر تحقيق درباره اين رويداد شايع افتاده‌اند و به نتايجي اندك رسيده‌اند.
(فلج به هنگام خواب) حالتي است كه در آن فردي كه در خواب است و يا تازه از خواب بيدار شده است متوجه مي‌شود كه نمي‌تواند حركت كند يا حرف بزند و فقط قادر است نفس بكشد و چشمانش را حركت دهد. در اين مرحله كه در حالت نيمه‌خواب و نيمه‌بيدار هستيد، ذهن هوشيار شما شروع به بيدار شدن كرده ولي هنوز بيدار نشده است. بنابراين شما اندكي هوشياري داريد. اين حالت كاملا زودگذر است و خيلي زود شما بيدار مي‌شويد و يا دوباره مي‌خوابيد.
فرد بعد از چند ثانيه و يا حداكثر يك دقيقه به وضعيت عادي باز مي‌گردد و قادر به حركت مي‌شود. محققان معتقدند پانزده درصد مردم حداقل يك بار در طول عمر خود اين وضعيت را تجربه مي‌كنند.
ولي گاهي وضعيت ترسناك‌ و انسان دچار اوهام مي‌شود. افراد بسياري گزارش داده‌اند كه در اين حالت شخص يا اشخاصي را در اتاق خود ديده‌اند يا حضور آنها را حس كرده‌اند و يا صدايشان را شنيده‌اند. همه آنها وجود نحسي را در كنار خود حس مي‌‌كرده‌اند كه قادر به ديدن او نبوده‌اند. انسان احساس مي‌كند كه اين وجود نحس درست بيرون حوزه ديد اوست و اگر فلج نبود و مي‌توانست سرش را اندكي بچرخاند، حتما آن موجود هولناك را مي‌ديد و اين موضوع بسيار دلهره‌آور است. گاهي فرد احساس مي‌كند تحت فشار است و دارد خفه مي‌شود. صداهاي پايي را مي‌شنود كه به او نزديك مي‌شوند و گاه صداي وز وز به گوش مي‌رسد.

بختك در اتاق من
چند شب پيش براي نخستين بار در طول زندگي‌ام بختك را تجربه كردم. آن موقع نمي‌دانستم آن چه بود و اطلاع نداشتم كه اين اتفاق براي خيلي‌ها مي‌افتد. فرداي آن روز موضوع را با همكارم در ميان گذاشتم و او بود كه برايم توضيح داد بختك چيست. كنجكاوي من تحريك شد و به دنبال اطلاعاتي در مورد آن گشتم. وقتي در اينترنت داستان‌هايي درباره بختك خواندم، باورم نمي‌شد چون تقريبا همان چيزي كه براي من اتفاق افتاد، براي آنها هم رخ داده بود.
آن شب روي تختم دراز كشيده بودم و در عالم خواب و بيداري به محل كارم فكر مي‌كردم ولي ناگهان از خواب پريدم چون كسي يا چيزي مچ‌هايم را گرفت و كشيد. اول فكر كردم يكي از هم‌اتاقي‌هايم است كه مي‌خواهد شوخي كند اما وقتي سعي كردم برگردم تا ببينم چه كسي آنجاست (من روي شكم خوابيده بودم و صورتم به سوي ديوار قرار داشت) فهميدم كه اصلا نمي‌توانم تكان بخورم. كاملا فلج شده بودم. اين ترس‌آورترين احساسي بود كه تا به حال داشتم. بعد احساس كردم كسي با فشار بسيار بدنم را به بالش فشار داد. نمي‌توانستم نفس بكشم يا حرف بزنم. مي‌خواستم هم‌اتاقي‌ام را صدا كنم تا به كمكم بيايد ولي به جاي فرياد، ناله‌اي سوزناك و بسيار آهسته از دهانم خارج شد. ناله‌ام آنقدر آرام بود كه هيچكس نمي‌توانست آن را بشنود. صورتم آنچنان با فشار به تخت چسبيده بود كه فقط به يك چشم مي‌توانستم اطرافم را ببينم. نيمه ديگر صورتم درون بالش فرو رفته بود.
حس كردم نفسي گرم به گردنم خورد و صداي نفس‌هايي خرخر مانند به گوشم رسيد. مثل كسي كه روزي سه پاكت سيگار مي‌كشد و سينه‌اش خس‌خس مي‌كند. خدا را شكر نمي‌توانستم بويي را متوجه شوم (چون بيني‌ام در بالش فرو رفته بود) ولي احتمالا بوي خيلي بدي داشت. با خود گفتم اگر مي‌خواهم زنده بمانم بايد از آنجا بروم. با تمام وجودم سعي كردم با آن حالت فلجي كه ناگهان بر من مستولي شده بود بجنگم. بالاخره توانستم پايم را چند سانتي‌متر حركت دهم. وقتي پايم تكان خورد همه چيز ناگهان ناپديد شد و مرا رها كرد. وقتي بالاخره توانستم تكان بخورم از جايم پريدم و ديدم در اتاقم تنها هستم. از آن به بعد ديگر هيچ اتفاق خاصي نيفتاد.

نفس ترش بختك
بعد از اين‌كه چندين تجربه واقعي از بختك را خواندم تصميم گرفتم من هم داستانم را براي شما تعريف كنم. تخت من يك تخت بزرگ پرده‌دار است كه هر شب قبل از خواب پرده‌هاي تور آن را مي‌اندازم. من عادت دارم به روي شكم بخوابم. در آن شب خاص هم طبق معمول هميشه به روي شكم خوابيده بودم. تازه داشت خوابم مي‌برد كه ناگهان احساس كردم كسي در اتاقم است. احساس مي‌كردم او در گوشه اتاقم ايستاده و مرا تماشا مي‌كند و منتظر است. جرات نداشتم تكان بخورم، با خود گفتم شايد اگر تكان بخورم او مرا رها كند و برود. ولي اشتباه فكر مي‌كردم. به ناگاه حس كردم بويي ترش به مشامم خورد. ترسيده بودم. حتي الان هم كه دارم اين داستان را مي‌نويسم ترس بر من مستولي شده است. احساس بي‌پناهي مي‌كردم و حس مي‌كردم كم‌كم به من نزديك‌ و نزديك‌تر مي‌شود. سعي كردم فرياد بكشم، جيغ بزنم و يا هر كار ديگري كه ديگران را متوجه اين اتفاق شوم كند، ولي مثل اين بود كه به تخت بسته شده‌ام. ناگهان حس كردم جسمي بر پشتم پريد. به نظر نمي‌آمد خيلي بزرگ باشد. صداي جيغ بلندي در اتاق پيچيد و مجسمه اي كه بالاي تختم بود از ارتعاش صداي جيغ بر روي زمين افتاد و شكست. لحظه‌اي بعد همه چيز به حالت عادي بازگشت و سكوت برقرار شد. حالا ديگر مي‌توانستم دوباره حركت كنم. بلافاصله بلند شدم و روي تختم نشستم. هيچكس آنجا نبود ولي در كمال تعجب ديدم تور اطراف تختم بالا رفته و قسمتي از آن به طول 6 فوت پاره شده است. فرداي آن روز آن تور را برداشتم و آن را در آتش سوزاندم چون مي‌ترسيدم آن بختك منحوس دوباره بازگردد. بعد مقداري آب مقدس آوردم و به همه جاي اتاقم پاشيدم. اين بدترين تجربه‌اي بود كه در طول عمرم داشتم. بختك وحشتناك است واقعا وحشتناك. بدترين چيزي است كه آدم ممكن است با آن روبه‌رو شود من حتي روبه‌رو شدن با بختك را براي دشمنم هم نمي‌توانم آرزو كنم.

تجربه طولاني
بعضي از افراد مدت‌هاي طولاني و حتي سال‌ها به طور مكرر اين تجربه هراس‌انگيز را تحمل مي‌كنند. به نمونه زير توجه كنيد: من بيست و هفت سال دارم و مدت دوازده سال است كه با اين اتفاق دست و پنجه نرم مي‌كنم. اوايل در اين حالت فقط قادر نبودم حركت كنم ولي كم‌كم احساس مي‌كردم كسي روي بدنم نشسته است و جلوي تكان خوردن مرا مي‌گيرد. مي‌خواستم جيغ بكشم يا حركت كنم ولي تنها ناله‌اي از دهانم خارج مي‌شد و حداكثر مي‌توانستم انگشتان پايم را تكان بدهم. دفعات اول فكر مي‌كردم خواب مي‌بينم و آنقدر مي‌ترسيدم كه مي‌خواستم به هر صورت ممكن خودم را از خواب بيدار كنم و بعد از بيدار شدن ساعت‌ها خوابم نمي‌برد.
حالا ديگر مي‌شود گفت كه به آن عادت كرده‌ام. گاهي دراز مي‌كشم و منتظر مي‌مانم ببينم چقدر مي‌توانم وجود نحس اين عجوزه را تحمل كنم ولي بايد بگويم اين احساس غيرقابل تحمل است. بعضي وقت‌ها مي‌گويم شايد خودم اين اتفاقات را در مغزم ساخته‌ام. ولي اين طور نيست، بختك واقعي است و تقريبا هر دو ماه يك بار به سراغم مي‌آيد. گاهي در يك شب فقط يك بار مي‌آيد و گاهي چندين بار.
اگر مي توانستيد خريدار باور باشيد، كدام باور از همه برايتان مفيد تر بود؟؟
Commander
Commander
پست: 3324
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 941 بار
سپاس‌های دریافتی: 1474 بار
تماس:

پست توسط Mohsen1001 »

Leila, خانوم

ممنون از فعاليت خوب شما ، لطفا در مقالات خود منبع را نيز ذکر فرماييد.
با تشکر :razz:
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 2833
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۳۸۵, ۱:۳۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 158 بار
سپاس‌های دریافتی: 747 بار

پست توسط Leila »

چشم جناب :-)
اگر مي توانستيد خريدار باور باشيد، كدام باور از همه برايتان مفيد تر بود؟؟
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 1420
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۵, ۹:۵۶ ق.ظ
محل اقامت: سرزمین تاریکی ها
سپاس‌های ارسالی: 1082 بار
سپاس‌های دریافتی: 869 بار
تماس:

فلج خواب -بختک

پست توسط gigi64 »

فلج خواب(sleep paralysis) به حالت ناتواني درانجام حركات ارادي حين خواب اطلاق مي شـود.فلج خواب يـك تـجربـه ي دلــهره آور و هراس انگيزمي بـاشد. فـلـج خـواب اغـلب اوقات هنگام بيدارشـدن از خـواب و يـا در مـوارد نـادر در لحظه ي بهخـواب رفتن رخ ميدهد. فلج خواب از چند ثانيه تاچـند دقيـقه بـه طـول مي انجامد. 25 تا 30 درصدجـمعيت كشـور حـداقل يكبار در طول زندگي خوداخـتـلال فلج خـواب را تـجـربه كرده اند. فلج خوابميتواند در هر سني روي دهد.

علايم فلج خواب:

1- ناتواني در حركت دادن تنه، دستها و پاها و صحبت كردن (فرد از فرط ترس ميخواهد فرياد بكشد و براي بيدار شدن تقلا ميكند، اما گويي تلاش وي بي نتيجه است).

2- فلج تمام و يا بخشي از عضلات اسكلتي ي بدن.

3- احساس خفگي و نزديك بودن زمان مرگ (گويي موجودي روي قفسه سينه ي شما قرار گرفته است).

4- وحشتزدگي و اضطراب.

5- توهمات خواب(hypnagogic hallucinations): به توهمات شنيداري، ديداري و لمسي ي رويا مانند اطلاق ميشود. احساس حضور يك انسان ديگر در اتاق، احساس فشردگي در قفسه سينه، ديدن سايه ي افراد، ديدن منبع نوراني، شنيدن صداي افراد، شنيدن صداي قدمهايي كه نزديك ميشوند، ديدن شبح، تجربه خروج از بدن، احساس شناور شدن در هوا، شنيدن صداي بازو بسته شدن درها.

تصورات غلط نسبت به فلج خواب و يا بختك:

آزار و اذيت توسط جن، شيطان، ديو و يا موجودات فرازميني، و يا اشتباه گرفتن آن با تجربه خروج از بدن.

علت ايجاد فلج خواب:

عوامل ژنتيكي، اضطراب و استرس، اختلال هراس و اختلال در نظم خواب را در پيدايش فلج خواب دخيل ميدانند.

مكانيسم ايجاد فلج خواب:

در طي خواب در مرحله ي حركات سريع چشم(REM)، يعني مرحله اي كه رويا بيني در آن روي ميدهد، مغز انتقال سيگنالهاي عصبي بسوي عضلات اسكلتي (به استثناي عضله ديافراگم و عضلات چشم) را مسدود و متوقف ميسازد، تا شما روياهاي خود را برون ريزي نكنيد (يعني مثلا وقتي خواب ميبيند در حال دويدن هستيد، از رختخواب بلند نشويد و شروع به دويدن نكنيد). هنگامي كه شما قصد داريد از خواب بيدار شويد، مغز مجدداً كنترل عضلات را به دست ميگيرد. اما گاهي اوقات قبل از اينكه مغز كنترل عضلات اسكلتي را بدست گيرد و عضلات از حالت فلج بودن خارج گردند، شما هشياري خود را باز مي يابيد. كه نتيجه ي آن احساس هراس آور فلج بودن بدنتان خواهد بود. نقطه ي مقابل اين عارضه زماني است كه برخي افراد هنگام رويا ديدن دستها و پاهاي خود را تكان ميدهند و يا در موارد شديد تر دچار خوابگردي ميشوند.

چه چيزهايي احتمال تكرار فلج خواب را افزايش ميدهند:

1-كساني كه بطور طاق باز و رو به پشت ميخوابند بيشتر به فلج خواب دچار ميشوند.

2-برنامه ي خواب نامنظم و محروميت از خواب.

3-افزايش استرس و اضطراب.

4-تغييرات ناگهاني در سبك و يا محيط زندگي.

5-مصرف قرصهاي خواب آور و آنتي هيستامينها.

چگونه هنگام تجربه فلج بدن خود را از اين وضعيت هراس آور خلاصي بخشيم:

1-سعي كنيد انگشتان دست و يا پاي خود را تكان دهيد.

2-چشمان خود را به شدت تكان دهيد، به دنباي آن پلكها و سر خود را.

3-سعي كنيد وضعيت خروج از بدن را در خودتان القا كنيد.

درمان فلج خواب:

فلج خواب يك اختلال خواب بي خطر است. تنها با رعايت اصول بهداشت خواب، خودداري از طاق باز خوابيدن و كاهش استرسها و هراسها ميتوان تكرار آن را به حداقل رساند. افرادي كه هفته اي يكبار به فلج خواب دچار ميشوند لازم است تحت درمان دارويي (مصرف ضد افسردگي ها) قرار گيرند.

[External Link Removed for Guests]
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 57
تاریخ عضویت: شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۴, ۱۲:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3 بار
سپاس‌های دریافتی: 12 بار
تماس:

پست توسط ORZ »

بسيار جالب بود :grin:
کسي را دوست داشته باش که قلب بزرگي داشته باشد
تا مجبور نباشي براي اينکه در قلب او جاي بگيري خودت را کوچک کني.
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 87
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۵, ۱۱:۰۲ ق.ظ
محل اقامت: همه جاي ايران زمين
سپاس‌های دریافتی: 2 بار

پست توسط KingArash »

دستت درد نکنه آقا خيلي عالي بود.
فقط فکر کنم کمي به مذاق دوستان عاشق متافيزيک و بالاخص صدا و سيما خوش نياد!! :::P
زنده باد ايران و ايراني تا ابد
Administrator
Administrator
نمایه کاربر
پست: 15899
تاریخ عضویت: جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴, ۷:۵۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 72687 بار
سپاس‌های دریافتی: 31681 بار
تماس:

پست توسط Mahdi1944 »

ORZ, hajarash,
لطفا براي تشکر از کليد سپاس استفاده کنيد :-o
زندگي صحنه يکتاي هنرمندي ماست هرکسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد


[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز

[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]

لطفا سوالات فني را فقط در خود انجمن مطرح بفرماييد، به اين سوالات در PM پاسخ داده نخواهد شد
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”