شکست عاطفي بهايي است که بايد براي انسان بودن پرداخت !

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

ارسال پست
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 77
تاریخ عضویت: شنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۸ ق.ظ
تماس:

شکست عاطفي بهايي است که بايد براي انسان بودن پرداخت !

پست توسط mhdsoft »

به نام خدا

دوستان سلام -
ديده شده و شنيده شده که بسياري شکست هاي عاطفي خورده اند و مي خورند و شايد در حال خوردن است. عده اي براي پسر ها بر اين نظر هستند که شکست عاطفي - اولين نشانه ي بلوغ عاطفي يک پسر است. و صد البته دلايلي کاملا" منطقي دارد.
اول اينکه مرحله بلوغ عاطفي دختران قبل از سن 20 سالگي است و معمولا" تا 15 الي 16 سالگي به تکامل رسيده است و در اين زمان دختر در ميان خانواده است و احساساتي چون وابستگي شديد به مادر و يا خانواده براي او ايجاد مي شود. اما براي يک پسر که معمولا" برون گراييش بيشتر از دختر است ( يعني مشکلاتش را بيشتر سعي مي کند خودش حل کند ) شروع يک رابطه عاطفي ( در همان سنين 19 الي 22 سالگي ) درواقع شروع يک بلوغ عاطفي است. البته در اغلب پسرها اين بلوغ از همان دوران دبيرستان آغاز مي شود و در همان سنين 20 الي 22 سالگي به تکامل نهايي خود مي رسد.
متاسفانه - اگر به مانند دوران قديم - پسرها در اين سنين به کار مشغول بودند و يا حتي تشکيل خانواده مي دادند ( به مانند آنچه در قرآن کريم آورده شده است ) عمرا" مشکلاتي چون اعتياد و تمايلات کنترل نشده برايشان پيش مي آمده است.
اما به هر حال - همه ي روانشناسان اذعان دارند که اگر دختر چند سال از پسر کوچکتر باشد امکان شکست عاطفي طرفين کمتر مي شود - اما اکثرا" اين روزها بر طبق آنچه خودشان به آن رسيده اند ( چه متفکرانه ) همسن بودن را نشانه ي درک و هم صحبتي مي دانند ! اما نمي دانند که برخي از تمايلات در اين سنين بسيار متفاوت است - اما به هر حال اين حرف سند نمي باشد . چرا که به خيلي از شرايط بستگي دارد و در حالت کلي بيان شده است . اما در شرايط عادي قطعيت دارد.
براي مثال - روانشناساني چون فرويد و ... شايد :-( :-) بيان مي کنند که تصوير بدني جنس مونث تنها در دوره ي خاصي از حيات جنس مذکر برايش جدابيت دارد - مثلا" بين 20 الي 30 سال و تصوير چهره ي وي است که تا سالها براي او ماندگار است. اما براي من جالب است که اغلب خانمها در نوشته هاي خود و در انجمنها و يا هنگام مشاوره بيان مي کنند که عشق ما همان چند روز اول و يا چند ماه اول بود و بعد همه چيز عادي شد ! واقعا" که ! بعضي وقتها من در حيرت فرو مي روم که اين بشر واقعا" چيه !
براي درک اين موضوع به ماه مبارک رمشان توجه کنيد. پس از سحري تا هنگام افطار و مخصوصا" نزديک افطار که مي شود حسابي گرسنگي و تشنگي به ما فشار مي آورد اما همين که اذان گفته شد با خوردن يک ليوان شير و چند تکه خرما واقعا" گرسنگي يکدفع بر طرف مي شود و خيلي ها خودشان تعجب مي کنند. زندگي و عشق همين است - اگر همان خانمها فقط يک يا چند ماه به طور اتفاقي از شوهرشان دور شوند - چنان فشارهاي عاطفي را بايد تحمل کنند که روزي صدها بار آرزو مي کنند که اي کاش عاشق نشده بودند ! اي ول !
اما مراقب باشيد ! آقايون - بيش از حد محبت کردن گاهي نتيجه ي عکس مي دهد - خانمها موارد عاطفي را مانند قرص ويتامين ث حذب مي کنند و به راحتي مازاد آنرا دفع مي کنند - اما گاهي اوقات شايد ديگر نتوانند دفع کنند و بعضهايي گلوهايشان را فشار مي دهد و يک رنجش عجيب عاطفي پيدا مي کنند که نمي توانند بيان کنند - چون مي پندارند که دارند حقير مي شوند در جلوي محبت شما و شايد فرار کنند - من در مورد زن و شوهر صحبت مي کنم روابط عشقولانه سر انجام خاصي ندارد که آنرا هم توضيح خواهم داد. از اينرو اگر گاهي در زندگي مشترکتان دعو ا پيش مي آيد خوشحال باشيد زيرا يک واکنش طبيعي از طرفين براي متعادل کردن روابط است.اگر محبت مي کنيد بگذاريد طرف مقابل به روشي که خود مي داند به شما محبت کند و اگر فکر مي کنيد نمي تواند محبت کند به روش خاصي - شما به او بگوييد که چه روشي را مي پسنديد و يا به صورت غير مستقيم خوشحالي و احساسات خود را در مورد برخي مسايل بيان کنيد.
برخي از پسرهاي احمق و دختر هاي احمق تر فکر مي کنند که اگر مثلا" طرف مقابل مي گويد دوستت دارم نيايد آنها هم اين کلمه را به کار برند ( فقط و فقط به خاطر غرور مسخره اي که دارند ) ببخشيد اينقدر تند بر خورد کردم - زيرا - پسر ها و دختر هاي هم سن و سال و با اختلاف سني کم معمولا" دچار يک غرور مي شوند که نمي خواهند جلوي ديگري کم بياورند و خدا مي داند چه آتشي ايجاد مي شود در اين ميان. در دين عزيزمان اسلام آمده است هر کس کاري نيک در حق تو انجام داد - به چند برابر و يا به همان مقدار در حق او نيکي کن . کيه که بشنوه اين چيزا رو !؟
و اما در مورد سر انجام نداشتن روابط عشقولانه :
1- براي برخي دختر ها و پسرها يک جور رهايي موقت از مسوليت بزرگي به نام ازدواج است
2-براي برخي دختر ها و پسر ها صرفا" يک تجربه است
3-براي برخي از دخترها و پسرها به منزله اعلام استقلال است اما به محض اينکه به مرحله ي اجرايي خواستگاري رفتن و ... مي رسند - خدا به دادشان برسد که تازه مي فهمند از کجا خوردند و آزادي و ... همه کشک و تبديل شدن به دم کيشميش بجاي دن کيشوت ! :D

4-يکمکي با ديدن ديگران آدم به اين فکر مي افته که اون هم بره دنيال يک پسر يا يک دختر ديگه ( امان از دست اين شيطون بي شرم )
5-وقتي مشکلات زندگي مثل درس و کنکور زياد مي شه از اونجايي که در کنار هم نيستيد و حتي دست روي شونه هاي هم نيز نمي توانيد بگذاريد - دچار استرس بالا مي شويد و متاسفم که از همديگر پس از مدت بيش از حد خسته مي شويد.

مي خوا بحث را ادامه دهم - اما نمي شود - انشا الله در موقع ديگري
در پناه حق
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”