اوباما در مداری جدید در اطراف چین و ویتنام و هند

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1779
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۴ شهریور ۱۳۸۹, ۹:۱۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3435 بار
سپاس‌های دریافتی: 5874 بار

اوباما در مداری جدید در اطراف چین و ویتنام و هند

پست توسط shafagh »

امریکا که حربه تهدیدات نظامی اش علیه چین عقیم ماند و نتوانست از ان نمد کلاهی برای خود بسازد بر سر دو راهی " چکنم " گرفتار آمد اخیرا تا حدودی پا روی غرور خود گذاشته و به سیاست های مزورانه قبلی برای جذب قلوب چینی ها و همچنین متمایل کردن بیشتر ویتنام و هند به سمت کاخ سفید روی آورده است. البته این نکته را میدانم که چینی ها که شکوفا ترین اقتصاد دنیا را در دست گرفته اند و از همه نظر در موقعیت خوبی قرار دارند و نیازی هم به گرایش به سمت امریکا در خود نمی بینند، طی چند سال اخیر دست امریکا را خوانده اند و هوشیارانه حرکات و مقاصد ان را زیر نظر دارند و بعید می نماید که با سفر های تدلیس آمیز اوبا به این کشور و دراز کردن دست دوستی و همکاری به سمت مقامات چنینی کلاه سرشان برود اما در مورد ویتنام و هند قضایا چندان معلوم نیست هرچند که این دو کشور همانند چین و بصورت فعال نقش چندانی در مواضع و موقعیت های سیاسی و اقتصادی و نظامی شرق اسیا ندارند.

البته یکی از نکاتی که توجه مرا جلب کرد انکه اوبا اینبار هم مثل ابلیس چهره عوض کرده، لباس انساندوستی بتن نموده و ضمن حضور در تریبون عمومی این کشور در مورد خباثت ها و جنایت های امریکا علیه ویتنام و در جنگ ویتنام اظهار تاسف و پشیمانی کرده و قول داده است که برای خنثی سازی بمب های عمل نکرده امریکا در ویتنام آستین بالا بزند و انها را غیر فعال کند. لازم بذکر است جنگ بیست و چند ساله امریکا علیه این کشور بسیار کوچک جنگی نافرجام بود که امریکا با همه امکاناتش و حتی کمک گرفتن از نیروهای ویت کنگ ها که گرایش به غرب داشتند نه تنها نتوانست این کشور را اشغال کند بلکه بواسطه طولانی شدن جنگ و تلفات انسانی و صرف بودجه های کلانی که در ان جنگ داشت باعث سر و صدا و اعتراض مردم امریکا نسبت به سیاست ها ی غلط کاخ سفید شد که مخصوصا خانواده سربازان کشته شده امریکایی در ویتنام در راس معترضین بودند. در ان زمان ویتنام به چنان کابوس مرگ اوری برای امریکاییان مبدل شده بود که وقتی می خواستند کسی را به وحشت بیندازند می گفتند ترا به ویتنام می فرستند! فشارهای داخلی از یکسو و افتضاح سیاسی و اجتماعی حمله به ویتنام در مقابل افکار عمومی از سوی دیگر بالاخره سران کاخ سفید و سنا را بزانو در اورد و انها بی هیچ امتیاز و نتیجه ای و فقط با هدر دادن میلیارد ها دلار بودجه و بجا گذاشتن چند هزار امریکایی کشته و معلول و صرف زمان و نیروی فراوان، مجبور به ترک جنگ و عقب نشینی از مواضع ویتنام شوند. موضوع بقدری جدی و بحرانی بود که در اصل ترک مخاصمه امریکا علیه ویتنام را می توان به فرار از یک مخمصه بزرگ تشبیه نمود.

حالا و بعد از این سال ها با وجودی که ماهیت استکباری امریکا به هیچ وجه تغییر نکرده است و تنها استراتژی انها برای تسلط بر شرق اسیا از بعد نظامی به بعد سیاسی و تبلیغاتی تغییر یافته است، مجددا پرسه زدن عوامل کاخ سفید را حول و حوش ویتنام مشاهده می کنیم تا بلکه مثل ویروس بتوانند از درون بر این ملت و کشور حاکم شوند. در حالی که امریکا بایست بر طبق قوانین و موازین جهانی میلیاردها دلار خسارت و تاوان جنگی به کشور ویتنام بپردازد آقای اوباما در سایه منفعل بودن مسئولان و مجریان سازمان ملل به دولت ویتنام قول داد که در چند سال اینده! مبلغ 3 میلیون دلار! برای کمک به خنثی سازی بمب های عمل نکرده در ویتنام به انها بپردازد! این سخن رییس جمهور امریکا و مبلغ مذکور نه تنها تحقیر و تذلیل مقامات این کشور است بلکه اصلا در مقابل میلیاردها دلار خساراتی که امریکا بایست به ویتنامی ها بپردازد پشیزی هم ارزش ندارد ضمن انکه حتی خنثی سازی ان بمب ها به تنهایی برای ویتنامی ها چندین برابر این مبلغ بودجه لازم دارد.

هندی ها هم تمایلی به دست گذاشتن در دست امریکایی ها ندارند و شاید این هنوز تاثیراتی باشد که استقلال این کشور در گذشته بر خط مشی سیاست های فعلی انها گذاشته است. مسئولین این کشور همچنان سعی دارند ان وجهه را حفظ کنند و همچنان با تعدیل روابط در آشوب ها و فتنه هایی که امریکا عامل ان است وارد نشده و در سایه صلح و ارامش باقی بمانند. شاید چیز دیگری که مسولین کشور هند را نگران می کند انکه عدول از قانون اساسی این کشور در گرایش به امریکا خطر شورش و انقلابی جدید در هند را بوجود بیاورد که با شروع ان شاید دیگر عامل بازدارنده ای واقع نگردد.
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”