بعدی از تربیت اسلامی یعنی پاک شدن جامعه از یاغی و شرور

[shafagh]

البته تربیت اسلامی یک معنای وسیع و حتی بیکران دارد چنانکه میرسد به انسان کامل که هیچ قلم و زبانی قادر به توصیف ان نمی باشد. البته انسان کامل انبیاء و اولیاء خدا هستند. از این مراحل غیر قابل دسترس برای ما اانواع بشر معمولی که بگذریم حداقل تربیت اسلامی ان است که یک نفر ادم معتقد به توحید و نبوت ومعاد به یک خدمت مفیدی در جامعه مشغول باشد نان حلالی کسب کند و با ان زندگی خود و اهل و عیالاتش را بگرداند و دور خلاف های بزرگ و ایجاد ضرر و بلوا نباشد. بله بواقع حداقل تربیت اسلامی در قبال جامعه و درون جامعه معمول ما یک چنین چیز هایی است.

در جایی که تربیت اسلامی نیست مطمئنا طغیان و بیعدالتی و فساد و شرارت در یک عده از افراد تهی از اخلاق و رحمت و انسانیت پا گرفته و حتی در جامعه منتشر می شود. حالا من کاری ندارم که امریکا امروز مصدر همه و بلکه بزرگترین این بدی هاست اما در همین جوامع اسلامی هم که نگاه کنیم بدلیل نبودن چشمه های ناب تربیت اسلامی یا تعطیل ان و یا استحاله شده محتوای ان نیل به انسانیت و مقامات والای ان محقق نشده است. حتی در همین جامعه خودمان عده ای از افراد این نور هدایت دینی یعنی تربیت اسلامی در انها ثبوت نیافته و تبدیل به ادم هایی مضر و موذی می شوند که نمونه بزرگ انها گنده لات ها و سایر اراذل و اوباش و یا افرادی هستند که در مراتب اجتماعی بالاتر دست به اختلاس و پولشویی و چپاول های بزرگ مالی می زنند، در شهرها ومناطق مختلف زمین های عمومی را غصب می کنند، قاچاق های میلیاردی می کنند و خیلی کارهای دیگر که نه تنها بر خلاف تربیت اسلامی است بلکه مستوجب کیفر هم می باشد.

البته فکر نکنیم خلاف ها منحصر به همین ها هستند، همان افرادی که با بی اعتنایی به اصول انسانیت و قواعد شناخته شده اجتماعی با اتومبیل یا موتور سیکلت از چراغ قرمز عبور می کنند یا جلو اتومبیل های دیگر می پیچند و یا از فرعی با سرعت بیرون می ایند و باعث ناراحتی یا بروز خطر می شوند انها هم خلافکار هستند اما متاسفانه در جاهایی که پلیس حضور ندارد خلاف می کنند و متاسفانه تا انجا که بنده مشاهده کرده ام پلیس هم بیشتر به جرائم رانددگی در محل های ثابت مثل پارک ممنوع یا بستن کمربند تاکید دارد و در پی جستجو و یافتن این گونه رانندگان که خلاف عادت انها شده است نیستند تا اتومبیل انها را برای تنبه مدتی به پارکینگ انتقال دهد.

بهر حال همه این موارد ناشی از عدم تربیت اسلامی است زیرا که یکی از مهمترین ارکان این تربیت بزرگ و انسان ساز بار اوردن انسانهایی است که قلبا و باطنا مقید به رعایت اصول و مقررات اجتماعی باشند. البته از جهتی نباید فکر کرد در تربیت اسلامی تربیت فردی و تربیت اجتماعی دو اصل منفک و جدا از هم می باشد. تربیت اجتماعی مجموعه انعکاس های تربیت فردی است. اگر فردی منور از تربیت اسلامی شده باشد سلولی از کالبد یک جامعه اسلامی می باشد که بر اساس وظائف و تقیدات محوله عمل می کند و اگر تربیت اسلامی بواقع در او به صورت مجموعه ای از عادات غیر قابل تغییر در امده باشد ان فرد بطور خودکار در جامعه یک عنصر مفید و درستکار و غیر مضر خواهد بود.

باید توجه داشت که امر به معروف یک جزء مهم از اشاعه تربیت اسلامی است و انهم بشرطی که بجا و بموقع عمل شود و البته انسان احتمال اثر ان را بدهد که مطمئنا با رعایت این شرائط در اکثر مواقع مثمر به ثمر است. البته چه بهتر که این عمل محبوب خداوند را از اقوام و خویشان شروع شود. نماز یک معجزه ای است که اگر روح و قلب انسان را لمس کند محال است انسان را به سمت ارامش و اسودگی روح و دوری از طغیان و نارامی سوق ندهد. لذا خداوند که بزرگترین مصلح بشر است امر فرموده که دیگران هم به سمت این اعجاز اسمانی که هیچ چیز جایگزین ان نیست هدایت شوند. بنابراین امر به معروف یک رحمت بزرگ است برای دیگران.

نهی از منکر هم همینطور است و انهم رحمت است. و البته انهم بایست بنحو احسن و بجا و بموقع بیان شود باز البته بشرطی که احتمال اثر ان باشد که در اکثر مواقع اگر عاقلانه و با سیاست هدایت و نجات فرد بنا بر حکمت اظهار شود مثمر به ثمر است.