چند مشكل اجتماعي و ...... به نگاه طنز

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 2732
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۵, ۱۰:۳۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 12804 بار
سپاس‌های دریافتی: 4580 بار

چند مشكل اجتماعي و ...... به نگاه طنز

پست توسط كيارش »

خودآموز خوشبختي
من هرچقدر جمع و تقسيم مي‌كنم مي‌بينم مثل اين‌كه حق با دولت و كساني است كه معتقدند همه چيز رو به راه است و گراني نيست و مردم راضي و پولدار و در رفاهند. ببينيد ماجرا خيلي ساده است و با سه، چهار تا شاهد و قرينه، شما هم مي‌توانيد به طور كاملا مستدل به همين نتيجه‌اي برسيد كه من رسيده‌ام ديگر هي لازم نيست از اين‌كه بقالي سر محل، بيست سي درصد روي جنس‌هايش كشيده و تاكسي‌دارها نرخ‌ها را دو برابر كرده‌اند و اين جور چيزها، نتيجه‌هاي ناخوشايند و نادرست بگيريد و هي حرص بخوريد. اينها را رها كنيد در عوض به اين فكر كنيد كه وقتي ما اين‌همه كمك و وام(قطعا بلاعوض، عوض‌شان كجا بود بيچاره‌ها؟ خدا عوضتان بدهد!) به دولت‌هاي دوست و غير دوست مي‌دهيم، قطعا اوضاع دلاري‌مان خوب است و خزانه پر و پيمان. خب اين از اوضاع دلار.

حالا مي‌رسيم به اوضاع ريال كه وضعيت در آنجا بهتر است. به گزارش نيروي انتظامي در همين چند ماهي كه گذشت، عده‌اي از شهروندان عزيز، تنها چهار ميليارد تومان cd خريدند تا بدانند دقيقا در اتاق خواب يكي ديگر از شهروندان چه گذشته است! آيا مي‌توان باور كرد اوضاع ريالي مردم با چنين آماري خراب باشد؟ قطعا نه. خب اين هم از ريال. مي‌بينيد آدم چقدر راحت مي‌تواند به اين نتيجه برسد كه خوشبخت است و به ديگران هم «الهام» كند!

دانشگاه عجايب
فكر مي‌كنم به زودي بايد نام «دانشگاه اميركبير» را به «سرزمين عجايب» تغيير داد. جايي كه دانشجويان فرهيخته و طرفدار دمكراسي و سينه‌چاك آزادي بيان كه تا همين چندي پيش «زنده باد مخالف من» ورد زبانشان بود، عكس رئيس‌جمهور و از آن مهم‌تر، ميهمانشان را جلوي روي او آتش مي‌زنند و جايي كه اعضاي تشكل بسيجش كه بايد مصداق جوانمردي و گذشت و انسانيت باشند برمي‌داند عكس رفقا و همدانشگاهي‌هايشان را مي‌گذارند روي وب‌سايت رسمي‌شان، اگر سرزمين عجايب نيست، پس چيست؟

من كه هيچ تعجب نمي‌كنم اگر فردا خبر برسد در انتظامات اميركبير كيك و نوشابه مي‌فروشند و در بوفه اساتيد سؤال طرح مي‌كنند و خدماتي‌ها ممتحن هستند و دانشجوها از كارمندها امتحان مي‌گيرند... .
اتفاقا مي‌گويند قديم‌ترها هر كس مي‌رفته به اين دانشگاه مي‌گفته «عاليست... عاليست» كه همان را مي‌توان تبديل كرد به «آليس!... آليس!».

شيرالاسلام!
غضنفرها انواع و اقسامي دارند كه لابد نمونه‌هاي سياسي، اقتصادي و ورزشي آنها را تا به حال به وفور ديده‌ايد. امروز در ادامه بحث غضنفرشناسي، به غضنفرهاي مذهبي مي‌رسيم و آنها عبارتند از كساني كه با مدد داستان‌هاي محيرالعقول، در صدد هستند تا مردم را مذهبي‌تر و ديندارتر كنند ولي در عمل باعث ريشخند و تمسخر خود و معتقداتشان مي‌شوند. يكي از نمونه‌هاي اخير اين غضنفربازي‌ها، ماجراي سگي بود كه در مشهد به حرم مشرف مي‌شد و گريه و زاري و درددل مي‌كرد. البته سگ مذكور كه خيلي هيجان‌آميز «انتخاب» شده بود، بعد از مدتي تقّش درآمد اما از آنجايي كه فعلا دور، دور گربه‌سانان است، نوبت به يك شير در باغ وحشي در تركيه رسيده است.

به تازگي يك خبرگزاري «تقريبا» غضنفر به نقل از يك سايت عربي «كاملا الغضنفر!» گزارش داده كه يك شير در باغ وحشي در ازمير تركيه اسم خدا را به زبان مي‌آورد و آنقدر ذكر خدا را تكرار مي‌كند كه حتي برخي از مردم خواهان نزديك شدن نماز خواندن بر وي هستند.
البته از آنجايي كه دفاع از همنوعان و همكاران به هر نحو، واجب و نشانه معرفت و مرام است، اينجانب «م.ف» (غضنفر طنزنويس‌ها) پس از بازبيني فيلم يادشده بر روي اينترنت، ضمن تأييد اين ادعا، يادآوري مي‌كنم كه در ولايت ما به نوع ذكرگويي‌هاي شيرانه، «ليسيدن لب و لوچ» و به آن نوع اذان گفتن‌هاي شيرانه «نعره» مي‌گويند و از اين جهت اختلاف نظر، مثل همان داستان معروف عنب و انگور و ازن است كه لفظي است.
ضمن آن‌كه اين مسئله عابد و زاهد شدن گربه را مرحوم عبيد زاكاني در مثنوي «موش و گربه» به نظم كشيده است و از اين جهت هم مشكل به خصوصي نيست. فقط درباره مسئله نماز خواندن و نزديك شدن به جناب شيرالاسلام دقت لازم را مبذول داريد كه به سرنوشت موش‌هاي داستان «موش و گربه» دچار نشويد. چراكه قربانا! شيرانا، وحشانا آدم ساده‌لوح خوردانا!


تخم‌مرغ‌دزدي
سردبير و دبير سياسي «ايرانيوز» به خار انتشار فيلم رقص و آوازي كه در حضور جناب رحيم‌مشائي، برگزار شده بود، بازداشت شدند. ما ضمن برائت شديد از اين كارها، با عنايت به اين باور قديمي كه اگر جلوي تخم‌مرغ‌دزد گرفته نشود، شتردزد مي‌شود، مصرانه خواستار مجازات كساني هستيم كه فيلم‌هاي عمومي افراد را منتشر مي‌كنند. نه اين‌كه بخواهيم آدم‌فروشي كنيم ها*، بلكه دلمان برايشان مي‌سوزد. الان اينها جوانند و فيلم حضور يكي از مسئولان در مجلس رقص و آواز را منتشر مي‌كنند اگر با آنها برخورد نشود، يك وقت ديديد در آينده مثل «بازتاب» شدند كه حتي فيلم حضور يك آدم خيلي مهم‌تري در مجالس خيلي باحال‌تري را هم منتشر كردند و حسابي خودشان را توي دردسر انداختند. از ما گفتن بود!


پاپنامه
آقاي احمدي‌نژاد به پاپ، رهبر كاتوليك‌هاي جهان، نامه نوشت. به نظر مي‌رسد با توجه به اين‌كه آقاي احمدي‌نژاد در نامه قبلي خود به بوش، ده‌ها صفحه در مورد وضعيت اديان جهان و مسيحيان و كاتوليك‌ها و اخلاق در غرب مطلب نوشته بود، احتمالا يك كپي از همان نامه گرفته شده و پس از لاك گرفتن و تصحيح نام گيرنده، به دست آقاي متكي داده شده باشد تا برساند به جناب پاپ. بيشتر از اين چيزي به نظر نمي‌رسد. هرچند كه احتمال آن‌كه در اين نامه به مسائل پرونده هسته‌اي، اشغال عراق، سرنوشت دارايي‌هاي بلوكه‌شده ايران در آمريكا، ماجراي تسخير سفارت، محور شرارت خواندن ايران از سوي آمريكا و نظاير آنها پرداخته شده باشد هم چندان دور از ذهن نيست!

خودآموز زندگي برفي
از آنجايي كه ابر و باد و مه و خورشدي و از اين چيزها هم با دولت‌ها و شهرداري‌هاي باكفايت ما اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب و تكنوكرات، سر ناسازگاري دارند، زمستان امسال هم با مقادير معتنابهي برف و بارندگي از راه رسيد تا چوب لاي چرخ دولت خدمتگزار بگذارد. از اين رو، محاصره در بين برف و يخبندان،‌امسال هم چون سال‌هاي گذشته، معمول است كه در همان راستا (راهنمايي‌هاي بلاعوض دوربرگردان) چند راهنمايي و توصيه كاربردي براي ادامه حيات در اين وضعيت ارائه مي‌شود:

1ـ به محض شروع بارش برف و باران، اگر در خيابان هستيد، فورا پاچه‌هاي شلوارتان را بالا بزنيد، چون تا ده دقيقه ديگر به بركت رعايت اصول شهرسازي، تمام معابر را آب خواهد گرفت.
2ـ اگر بارندگي تا ده دقيقه بعد تمام نشد، پياده به سمت مقصد حركت كنيد، چراكه از سايه سر نظارت دقيق سازمان تاكسي‌راني، در اين طور مواقع ت اكسي‌هاي خطي تبديل به تاكسي تلفني مي‌شوند.

3ـ اگر بارش برف و باران تا نيم ساعت بعد قطع نشد، فورا تماس‌هاي ضروري‌تان را بگيريد چراكه در چنين هوايي اگر ديگر نتوانستيد تماس تلفني برقرار كنيد، شركت مخابرات مسئول آن نخواهد بود (البته اصولا مخابرات، مسئول هيچ چيزي نيست اما در اين طور مواقع بيشتر مسئول نيست)!
4ـ اگر بارش تا يك ساعت ادامه پيدا كرد، فكر هرگونه سفر شهري و بين شهري را از سرتان بيرون كنيد چون اصولا خوب نيست با اين جاده‌هاي استاندارد و هواپيماهاي نو و مرغوب،‌آدم جان خودش را به خطر اندازد.

5ـ اگر بعد از دو ساعت برف همچنان مي‌باريد، هرچه سريع‌تر نفت، گازوئيل، چوب، كاغذ و هر چيز سوختني ديگر را تا آنجا كه ممكن است فراهم كنيد، چون به زودي گاز شهري شما دچار افت فشار خواهد شد و لوازم گرمايشي گازي شما از كار خواهد افتاد.
6ـ اگر برف دست‌بردار نبود و همه جا را سفيد كرد، مطمئن باشيد كه به زودي برق شما يا به علت قطع درختان و پارگي سيم‌ها و يا به دليل قطع گاز نيروگاه برق قطع خواهد شد. در اين هنگام به جاي ارتكاب گناهان بزرگي مثل بد و بيراه گفتن به مديران اجرايي كشور، دست به دعا برداريد و از خدا بخواهيد كه برف ديگر نبارد.

7ـ هميشه قرار نيست كه دعاهاي انسان مستجاب شود. به همين خاطر قبل از قطع آب كه به خاطر از كار افتادن پمپ‌هاي برقي و همين‌طور تلفن، هر كاري كه از دستتان برمي‌آيد بكنيد.
8ـ حالا يك شبانه‌روز است كه برف مي‌بارد. همه چيز قطع است و هيچ كاري از شما برنمي‌آيد. نه مي‌توانيد غذا بپزيد، نه حمام برويد، نه SMS بازي كنيدف نه تلويزيون تماشا كنيد و نه حتي «دوربرگردان»هاي «بازتاب» را بخوانيد. پس با فراغ بال به كوچه برويد، مشت‌هايتان را گره كنيد و شعار بدهيد: «...،...!»


[External Link Removed for Guests]
 [FONT=lucida grande, tahoma, verdana, arial, sans-serif]  این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود,    
  [FONT=lucida grande, tahoma, verdana, arial, sans-serif]ور نه هیچ از دل بی‌رحم تو تقصیر    
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”