رسانه های ترکیه از اتفاقی عجیب که هر روز در باغ وحشی در ازمیر ترکیه رخ می دهد ، خبر دادند.
به گزارش خبرگزاری تقریب به نقل از "مفکره الاسلام"، هر روز صدها تن از از مردم ترکیه ، در هنگام اذان صبح روبروی قفس شیری می ایستند تا صدایش را بشنوند که در آن زمان اسم خدا را بر زبان جاری می کند.
این در حالی است که بازدیدکنندگان از این اتفاق شگفت انگیز از آن فیلمبرداری و عکسبرداری می کنند و صدای او را ضبط می کنند تا جایی که تعدادی از آنها اقدام به فروش صدای شیر می کنند.
در این رابطه ريیس باغ وحش ازمیر در تصریحاتی ضمن اشاره به قدرت لایزال خداوندی در پیدایش چنین اتفاقی ، به این نکته اشاره کرد بعضی از مردم خواهان غذا دادن به شیر و لمس وی یا تمیز کردن قفس شیر و حتی نماز خواندن بروی، هستند.
قسمتی از فیلم را میتوانید در اینجا مشاهده کنید:
[External Link Removed for Guests]
/www.mobarezin.com/
-------------------
لينك اصلاح شد
JASON
جاری شدن اسم الله بر زبان یک شیر
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت
- پست: 2732
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۵, ۱۰:۳۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 12804 بار
- سپاسهای دریافتی: 4580 بار
جاری شدن اسم الله بر زبان یک شیر
[FONT=lucida grande, tahoma, verdana, arial, sans-serif] این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود,
[FONT=lucida grande, tahoma, verdana, arial, sans-serif]ور نه هیچ از دل بیرحم تو تقصیر
[FONT=lucida grande, tahoma, verdana, arial, sans-serif]ور نه هیچ از دل بیرحم تو تقصیر
-
- پست: 1086
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۸ آبان ۱۳۸۵, ۱۲:۳۸ ق.ظ
- محل اقامت: هرکجا هستم باشم آسمان مال من است ! ! !
- سپاسهای ارسالی: 103 بار
- سپاسهای دریافتی: 117 بار
من قصد جسارت به آقا کیارش رو ندارم ولی میخوام اینو بگم به اون آدم هایی که اینقدر ذوق زده شدن که چرا قرآن رو ول کردید یک شیر رو که اسم خرا رو آورده گرفتید؟
این هم مقاله ای از بازتاب
شيرالاسلام!
غضنفرها انواع و اقسامي دارند كه لابد نمونههاي سياسي، اقتصادي و ورزشي آنها را تا به حال به وفور ديدهايد. امروز در ادامه بحث غضنفرشناسي، به غضنفرهاي مذهبي ميرسيم و آنها عبارتند از كساني كه با مدد داستانهاي محيرالعقول، در صدد هستند تا مردم را مذهبيتر و ديندارتر كنند ولي در عمل باعث ريشخند و تمسخر خود و معتقداتشان ميشوند. يكي از نمونههاي اخير اين غضنفربازيها، ماجراي سگي بود كه در مشهد به حرم مشرف ميشد و گريه و زاري و درددل ميكرد. البته سگ مذكور كه خيلي هيجانآميز «انتخاب» شده بود، بعد از مدتي تقّش درآمد اما از آنجايي كه فعلا دور، دور گربهسانان است، نوبت به يك شير در باغ وحشي در تركيه رسيده است.
به تازگي يك سايت عربي «كاملا الغضنفر!» گزارش داده كه يك شير در باغ وحشي در ازمير تركيه اسم خدا را به زبان ميآورد و آنقدر ذكر خدا را تكرار ميكند كه حتي برخي از مردم خواهان نزديك شدن نماز خواندن بر وي هستند.
البته از آنجايي كه دفاع از همنوعان و همكاران به هر نحو، واجب و نشانه معرفت و مرام است، اينجانب «م.ف» (غضنفر طنزنويسها) پس از بازبيني فيلم يادشده بر روي اينترنت، ضمن تأييد اين ادعا، يادآوري ميكنم كه در ولايت ما به نوع ذكرگوييهاي شيرانه، «ليسيدن لب و لوچ» و به آن نوع اذان گفتنهاي شيرانه «نعره» ميگويند و از اين جهت اختلاف نظر، مثل همان داستان معروف عنب و انگور و ازم است كه لفظي است.
ضمن آنكه اين مسئله عابد و زاهد شدن گربه را مرحوم عبيد زاكاني در مثنوي «موش و گربه» به نظم كشيده است و از اين جهت هم مشكل به خصوصي نيست. فقط درباره مسئله نماز خواندن و نزديك شدن به جناب شيرالاسلام دقت لازم را مبذول داريد كه به سرنوشت موشهاي داستان «موش و گربه» دچار نشويد. چراكه قربانا! شيرانا، وحشانا آدم سادهلوح خوردانا
این هم مقاله ای از بازتاب
شيرالاسلام!
غضنفرها انواع و اقسامي دارند كه لابد نمونههاي سياسي، اقتصادي و ورزشي آنها را تا به حال به وفور ديدهايد. امروز در ادامه بحث غضنفرشناسي، به غضنفرهاي مذهبي ميرسيم و آنها عبارتند از كساني كه با مدد داستانهاي محيرالعقول، در صدد هستند تا مردم را مذهبيتر و ديندارتر كنند ولي در عمل باعث ريشخند و تمسخر خود و معتقداتشان ميشوند. يكي از نمونههاي اخير اين غضنفربازيها، ماجراي سگي بود كه در مشهد به حرم مشرف ميشد و گريه و زاري و درددل ميكرد. البته سگ مذكور كه خيلي هيجانآميز «انتخاب» شده بود، بعد از مدتي تقّش درآمد اما از آنجايي كه فعلا دور، دور گربهسانان است، نوبت به يك شير در باغ وحشي در تركيه رسيده است.
به تازگي يك سايت عربي «كاملا الغضنفر!» گزارش داده كه يك شير در باغ وحشي در ازمير تركيه اسم خدا را به زبان ميآورد و آنقدر ذكر خدا را تكرار ميكند كه حتي برخي از مردم خواهان نزديك شدن نماز خواندن بر وي هستند.
البته از آنجايي كه دفاع از همنوعان و همكاران به هر نحو، واجب و نشانه معرفت و مرام است، اينجانب «م.ف» (غضنفر طنزنويسها) پس از بازبيني فيلم يادشده بر روي اينترنت، ضمن تأييد اين ادعا، يادآوري ميكنم كه در ولايت ما به نوع ذكرگوييهاي شيرانه، «ليسيدن لب و لوچ» و به آن نوع اذان گفتنهاي شيرانه «نعره» ميگويند و از اين جهت اختلاف نظر، مثل همان داستان معروف عنب و انگور و ازم است كه لفظي است.
ضمن آنكه اين مسئله عابد و زاهد شدن گربه را مرحوم عبيد زاكاني در مثنوي «موش و گربه» به نظم كشيده است و از اين جهت هم مشكل به خصوصي نيست. فقط درباره مسئله نماز خواندن و نزديك شدن به جناب شيرالاسلام دقت لازم را مبذول داريد كه به سرنوشت موشهاي داستان «موش و گربه» دچار نشويد. چراكه قربانا! شيرانا، وحشانا آدم سادهلوح خوردانا

-
- پست: 422
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۵, ۱۲:۰۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 50 بار
- سپاسهای دریافتی: 181 بار
مطلب خوبی از بازتاب بود.
متاسفانه خرافه پرستی زیاد شده است و دارند مردم را از راه درست به در می کنند.
حیف تاپیک "ارواح" که این قدر بحث علمی شده بود و مدیران قفل کردند و بعد اینجور تاپیکهای بی سر و ته مثل این (قصد توهین به کیارش جان را ندارم - فقط موضوع تاپیک را گفتم) ، چقدر هم طرفدار داره و هنوز هم تاپیک قفل نشده !
متاسفانه خرافه پرستی زیاد شده است و دارند مردم را از راه درست به در می کنند.
حیف تاپیک "ارواح" که این قدر بحث علمی شده بود و مدیران قفل کردند و بعد اینجور تاپیکهای بی سر و ته مثل این (قصد توهین به کیارش جان را ندارم - فقط موضوع تاپیک را گفتم) ، چقدر هم طرفدار داره و هنوز هم تاپیک قفل نشده !
-
- پست: 422
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۵, ۱۲:۰۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 50 بار
- سپاسهای دریافتی: 181 بار
کیارش جان !
امیدوارم ناراحت نشده باشی. باید این مطلب را می گفتم. چون اگر قرار باشد از این تاپیکها در سایت زده بشود پس مدیران باید تاپیک ارواح را هم از حالت قفل شده در بیاورند.
ضمنا" از این لحاظر خرافه پرستی است که یک عده می خواهند بر این شیر هم نماز بخوانند. چه بدتر مثل جریان گوساله عامری می شود. این هست دسیسه صهیونیسم. ببینید از کجا می خواهد بر شما وارد شود. (منظورم از شما - جمع هست). بعضی از دوستان که ادعای ایمان دارند ببینید چقدر ایمانشان سست است که گول این حرفها را می خورند.
خداوند خود آگاه است.
امیدوارم ناراحت نشده باشی. باید این مطلب را می گفتم. چون اگر قرار باشد از این تاپیکها در سایت زده بشود پس مدیران باید تاپیک ارواح را هم از حالت قفل شده در بیاورند.
ضمنا" از این لحاظر خرافه پرستی است که یک عده می خواهند بر این شیر هم نماز بخوانند. چه بدتر مثل جریان گوساله عامری می شود. این هست دسیسه صهیونیسم. ببینید از کجا می خواهد بر شما وارد شود. (منظورم از شما - جمع هست). بعضی از دوستان که ادعای ایمان دارند ببینید چقدر ایمانشان سست است که گول این حرفها را می خورند.
خداوند خود آگاه است.
-
- پست: 3324
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 941 بار
- سپاسهای دریافتی: 1474 بار
- تماس:
zector محترم
ميشه مودب تر هم صحبت کنيم ، قولي که داديد فراموش نشه !
من نميدونم چرا تا موضوعي اينچنيني پيش مياد بعضي ها بلند ميشن و ميگن بجاي قران اومديد اين چيزها رو ميچسبيد ، درصورتيکه معلوم نيست خود طرف چندمرده حلاجه که تا همچين چيزهايي پيش ميايد سريعا مياد و ميگه قران و فلان و...
اصلا شما معني خرافه را ميدانيد ؟ من با کسانيکه که اين مسائل را بزرگ ميکنن و ازش ميخوان استفاده کنند کاري ندارم قطعا هر شخصي ميدونه که همچين کاري به هيچ وجه پسنديده نيست اما اين ماجرا هم مثل تمام رخدادهاي ديگر است و ميتواند در جاي خود مساله اي جالب و باعث تحير افراد شود ما که ديگه نميتونيم منکر عجايب شويم ! خب طبيعيه که افراد با شنيدن همچين خبري کمي جا ميخوردند و برايشان جالب است گرچه در اين مورد (شير) جاي کمي تامل بود و زيادي بزرگ و مهم جلوه داده شده.
پس چه اشکالي داره که اين حادثه رو ببينيم و مانند ساير امور از ان بگذريم و چه بسا کمي هم تفکر کنيم ، اما همين کارها باعث تخريب ميشود که ما هميشه نهي کنيم و فقط بگيم بابا بريد قران رو بچسبيد. درسته قران روي سر ما جاداره و ما تمام اعمالمون بايد بر اساس اون باشه شکي نيست اما در تمام دوران همچين چيزهايي وجود داشته کمااينکه روايت هم داريم تمام جنبندگان حتي درختان و... تسبيح خداوند متعال را ميگويند پس بازهم منافاتي وجود نداره که ما خرافات بودن را علم کنيم !
در زمان حضرت سليمان حيوانات با ايشان حرف ميزدند ، يا همين درختي که در قزوين وجود داره و روز عاشورا خون ازش بيرون ميايد (که واقعي هم هست)
پس اين مسائل وجود داره و تمام اينها در عرض هم قرار ميگيرند نه در طول !
حتي روي سخنم با اين مقاله بازتاب هست که زيادي پيازداغ رو زياد کرده ، بله همه ما اگاهيم که کسي نبايد اين وقايع رو علم کنه و از اين طريق حقانيت رو اثبات کنه و بنظر من هيچگاه شخصي پيدا نميشه که بخواد پشت شير نماز بخونه يا بخواد خودش رو به اون سگ بماله براي تبرک (سگ هميشه نجس هست و استثنا پذير نيست ، عقل که کمي کار کنه همه اين مسائل حله) اما ديگه اين برخورد هم بصورت غضنفر بازي اصلا درخور توجه و شايسته نيست.
و بنظر من حتي يک عده در اينگونه مواقع براي تخريب وارد گود ميشوند و ميگن ما بايد به قران بچسبيم دقيقا مثل کساني که ميگن ما حج نميريم چون پولش رو ميديم به فقرا ثوابش بيشتره !!!
سرتون رو درد اوردم... خلاصه در همه اين اتفاقات کمي تفکر انسان را ازهمه اين بحثها نجات ميده.
با تشکر
براي ادامه پيدا نکردن بحث با توجه به توضيحات دوستان تاپيک قفل ميشود.
ميشه مودب تر هم صحبت کنيم ، قولي که داديد فراموش نشه !
من نميدونم چرا تا موضوعي اينچنيني پيش مياد بعضي ها بلند ميشن و ميگن بجاي قران اومديد اين چيزها رو ميچسبيد ، درصورتيکه معلوم نيست خود طرف چندمرده حلاجه که تا همچين چيزهايي پيش ميايد سريعا مياد و ميگه قران و فلان و...
اصلا شما معني خرافه را ميدانيد ؟ من با کسانيکه که اين مسائل را بزرگ ميکنن و ازش ميخوان استفاده کنند کاري ندارم قطعا هر شخصي ميدونه که همچين کاري به هيچ وجه پسنديده نيست اما اين ماجرا هم مثل تمام رخدادهاي ديگر است و ميتواند در جاي خود مساله اي جالب و باعث تحير افراد شود ما که ديگه نميتونيم منکر عجايب شويم ! خب طبيعيه که افراد با شنيدن همچين خبري کمي جا ميخوردند و برايشان جالب است گرچه در اين مورد (شير) جاي کمي تامل بود و زيادي بزرگ و مهم جلوه داده شده.
پس چه اشکالي داره که اين حادثه رو ببينيم و مانند ساير امور از ان بگذريم و چه بسا کمي هم تفکر کنيم ، اما همين کارها باعث تخريب ميشود که ما هميشه نهي کنيم و فقط بگيم بابا بريد قران رو بچسبيد. درسته قران روي سر ما جاداره و ما تمام اعمالمون بايد بر اساس اون باشه شکي نيست اما در تمام دوران همچين چيزهايي وجود داشته کمااينکه روايت هم داريم تمام جنبندگان حتي درختان و... تسبيح خداوند متعال را ميگويند پس بازهم منافاتي وجود نداره که ما خرافات بودن را علم کنيم !
در زمان حضرت سليمان حيوانات با ايشان حرف ميزدند ، يا همين درختي که در قزوين وجود داره و روز عاشورا خون ازش بيرون ميايد (که واقعي هم هست)
پس اين مسائل وجود داره و تمام اينها در عرض هم قرار ميگيرند نه در طول !
حتي روي سخنم با اين مقاله بازتاب هست که زيادي پيازداغ رو زياد کرده ، بله همه ما اگاهيم که کسي نبايد اين وقايع رو علم کنه و از اين طريق حقانيت رو اثبات کنه و بنظر من هيچگاه شخصي پيدا نميشه که بخواد پشت شير نماز بخونه يا بخواد خودش رو به اون سگ بماله براي تبرک (سگ هميشه نجس هست و استثنا پذير نيست ، عقل که کمي کار کنه همه اين مسائل حله) اما ديگه اين برخورد هم بصورت غضنفر بازي اصلا درخور توجه و شايسته نيست.
و بنظر من حتي يک عده در اينگونه مواقع براي تخريب وارد گود ميشوند و ميگن ما بايد به قران بچسبيم دقيقا مثل کساني که ميگن ما حج نميريم چون پولش رو ميديم به فقرا ثوابش بيشتره !!!
سرتون رو درد اوردم... خلاصه در همه اين اتفاقات کمي تفکر انسان را ازهمه اين بحثها نجات ميده.
با تشکر

براي ادامه پيدا نکردن بحث با توجه به توضيحات دوستان تاپيک قفل ميشود.