رژیم اسراییل با تاریخ قدس چه می کند (با نگاهی به اسناد یونسکو)

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 2132
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
محل اقامت: تهران
سپاس‌های ارسالی: 1980 بار
سپاس‌های دریافتی: 6841 بار
تماس:

رژیم اسراییل با تاریخ قدس چه می کند (با نگاهی به اسناد یونسکو)

پست توسط Mr.Amirhessam »

مقدمه:
اين روزها در اخبار شنيديم که رژيم اسرائيل با عملياتي غير مجاز و غير قانوني اقدام به حفاري و ساخت و ساز جديد در ضلع غربي مسجداالاقصي کرده است. در مقابل مجامع و رسانه هاي کشورهاي اسلامي به اعتراض برخاستند. از آنجا که يونسکو وظيفه حفاظت از ميراث جهاني ثبت شده را برعهده دارد، سفراي کشورهاي اسلامي – و از جمله اينجانب به سهم خود – در يونسکو فعال شدند و نامه هاي اعتراض آميز روانه اين سازمان شد. رياست محترم مجلس شوراي اسلامي ايران نيز طي نامه محکم و مستندي به مديرکل يونسکو، با استناد به مصوبات روشن بين المللي خواستار محکوميت اين عمليات و اقدام براي جلوگيري از آن شد.1 مديرکل يونسکو در تاريخ 8 فوريه 2007 طي بيانيه اي نگراني عميق خودرا درباره فعاليتهاي آغاز شده از سوي مقامات اسرائيل در محل شهر قديمي بيت المقدس که تحت حفاظت کنوانسيون حفاظت از ميراث فرهنگي و طبيعي جهان (1972) قرار دارد ابراز داشت و در اين خصوص نامه اي به نخست وزير رژيم اسرائيل نوشت. مديرکل در بيانيه خود با اشاره به ويژگي متمايز اين شهر آورده است که برهم زدن توازن ظريف بين نمادهاي سه دين توحيدي داراي کتاب مقدس به نوبه خود مخاطره بي حرمتي به عقايد مقدس آنها را درپي خواهد داشت و افزوده است که عمق مخاطرات چنين اقداماتي را در حال حاضر نمي توان پيش بيني کرد.

خلاصه ماجرا از اين قرار است که - بر اساس گزارش نمايندگي فلسطين در يونسکو - اسرائيليها صبح روز سه شنبه ششم فوريه 2007 عمليات انهدام يک تپه خاکي را که به باب المغاربه در ديوار جنوب غربي مسجدالاقصي منتهي مي شود آغاز کردند. اين تپه تنها جزء باقي مانده از باب المغاربة تاريخي است که در سال 1967 به منظور گسترش ميدان جلوي ديوار ندبه منهدم شد. بعدها به اين بهانه که باب المغاربه – که ورودي مخصوص بانوان به حرم قدس شريف است – در حال فروريختن است و ايمني ندارد آن را بستند و بدين ترتيب حتي از دسترسي کارشناسان به آن ممانعت کردند و از تعمير آن توسط موسسه وقف اسلامي که همواره متکفل امور قدس بوده است نيز جلوگيري کردند.

تپه تاريخي فوق الذکر تنها راه ورود به مسجد الاقصي در قسمت غرب و جزء لاينفکي از حرم است. اين مسير شامل پلي چوبي و دو اتاق متعلق به اوقاف اسلامي دوران اموي (661-750 م) است و جنبه ميراثي و تاريخي دارد. مقامات اسرائيل اعلام کرده اند که اين عمليات حفاري که آغاز کرده اند به مدت حداقل هشت ماه ادامه خواهد يافت. هدفشان اين است که با ساختن يک پل شيشه اي، ميدان براق يعني محوطه جلو ديوار ندبه را به مسجدالاقصي متصل کنند و براي اين کار دست به تخريب زده اند تا بتوانند ستونهاي نگاهدارنده اين پل را نصب کنند اما چنين وانمود مي کنند که اين اقدامات جنبه ترميم و بازسازي دارد.

اين عمليات در حالي صورت مي گيرد که مجموعه بافت قديم شهر بيت المقدس شامل آثار تاريخي متعلق به پيروان يه دين بزرگ توحيدي، در فهرست ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيده است و هرگون دخل و تصرف در آن غير مجاز است. حتي اخيرا نيز در قطعنامه شماره 7A.34 مصوب کميته ميراث جهاني در سي امين اجلاس آن در ويلنيوس ليتواني در ژوئن-ژوئيه 2006 موکدا از مقامات اسرائيلي خواسته شده که همه نقشه ها و اطلاعات مربوط به طرحهائي را که براي مرمت مسيرهاي منجر به حريم شريف و بناهاي جديد در سمت ديوار غربي حرم و اطراف آن دارند قبلا به مرکز ميراث جهاني يونسکو اطلاع دهند. تمامي کشورهاي عضو کنوانسيون ميراث جهاني و از جمله اسرائيل با متن قطعنامه مزبور موافقت کرده اند و براي حصول اين اجماع مذاکرات طولاني با نماينده اسرائيل در يونسکو در خصوص اين موضوع صورت گرفت که او هم پذيرفت.

اين اقدامات اسرائيل نه تنها نقض واضح ملاکهاي مندرج کنوانسيون 1972 يونسکو و کميته بين الدول ميراث جهاني است که خلاف حقوق بين الملل و قطعنامه هاي سازمان ملل متحد نيز هست که بر وضعيت قانوني و سياسي قدس بعنوان سرزمين هاي اشغالي فلسطين تاکيد مي کند و به مقامات اشغالگر اجازه هيچ گونه اقدام يکجانبه که منجر به تغيير وضع موجود شود را نمي دهد. موافقتنامه هاي ژنو و لاهه درباره مسئوليت نيروي اشغالگر نسبت به سرزمين هاي اشغالي در حين منازعه نيز در اين ميان نقض شده است.

علاوه بر اين در سال 2003 کنوانسيون مهم ديگري در باب حفاظت از ميراث معنوي مشترک بشر در يونسکو به تصويب رسيد و مي دانيم که قدس ظرف نمادين نگاهداري مجموعه اي از مواريث معنوي منحصر به فردي است که به همه پيروان اديان توحيدي تعلق دارد و از همين رو محافظت آن در مقابل هرگونه تخريب و تغيير هويت تاريخي و فرهنگي در واقع حفاظت از يک نماد معنوي براي اتحاد و صلح و برادري و همزيستي ميان پيروان سه آئين بزرگ توحيدي است.

به دنبال اين فشارها و اعتراضها، روز سه شنبه در رسانه هاي فرانسه از قول مقامات رژيم اسرائيل اعلام شد که اين اقدامات را متوقف کرده اند تا از مسلمانان بيت المقدس نيز در باب آن نظرخواهي شود. اما سفير فلسطين در يونسکو به من گفت که اين يک حيله تبليغاتي اسرائيل براي کاستن فشار افکار عمومي مسلمانان است چون آنچه که فعلا متوقف کرده اند ساخت و ساز آن دسترسي جديد است ولي حفاري و از ميان بردن آن آثار تاريخي دوران اسلامي همچنان ادامه دارد.


***


پس از ذکر اين مقدمه، آنچه مي خوانيد گزارشي کوتاهي است در باب وضعيت ميراث فرهنگي و طبيعي قدس که تحليل شخصي من نيست بلکه حاصل نگاهي است به اسناد سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو) که در فاصله سال هاي 1999 تا 2001 كه عضويت شوراي اجرايي يونسكو و 2001 تا 2003 كه رياست كنفرانس عمومي اين سازمان و 2003 تا 2005 كه رياست مجمع عمومي كنوانسيون ميراث جهاني را برعهده داشته ام، بيشتر در جريان آن قرار گرفته ام. هدف اين مقاله آن است که به طور مستند نشان دهد که آنچه امروز اتفاق مي افتد در واقع ادامه همان سياستي است که اسرائيليها سالهاست به بهانه هاي واهي در مسير تخريب و تغيير هويت تاريخي ميراث قدس در پيش گرفته اند که اين روزها به شکل بسيار خطرناک و تحريک آميزي تشديد شده است.


***


همچنانکه در مقدمه اشاره شد، سالها پيش، قبل از آنكه دولت خودگردان فلسطين به وجود آيد، به پيشنهاد اتحاديه عرب و مباشرت وزارت اوقاف اردن، بافت قديم شهر بيت المقدس كه مسجدالاقصي و قبه الصخره و آثار تاريخي ديگري متعلق به مسيحيان و يا يهوديان را نيز در خود جاي داده است ، بر اساس كنوانسيون حفاظت از ميراث فرهنگي و طبيعي مصوب 1972 يونسکو، در فهرست ميراث جهاني يونسكو، و نيز به عنوان ميراث جهاني در معرض خطر، به ثبت رسيده است. ثبت يک اثر در فهرست ميراث جهاني به اين معني است كه ارزش آن، فراتر از تعلق به سرزمين يا ملتي خاص، جهاني است و ميراث مشترك همه بشريت محسوب مي شود و بنابراين لازم است برابر با ضوابط كميته ميراث جهاني از آن حفاظت و در مقاطع مختلف گزارشي از وضعيت آن به يونسكو داده شود. البته وضعيت حفاظت از آثار تاريخي و بافت قديم شهر بيت المقدس، به جهت شرايط خاصي كه مطرح است، معمولاً در قالب قطعنامه خاصي در اجلاس كنفرانس عمومي يونسكو كه عالي ترين مرجع حاكم بر اين سازمان است مورد بحث قرار مي گيرد.

بر اين روال، در بيست وهشتمين كنفرانس عمومي يونسكو در، 1995 قطعنامه اي در باب حفاظت از ميراث قدس به تصويب رسيده بود. به دنبال طرح گزارش مربوط به اين مصوبه در بيست و نهمين كنفرانس عمومي يونسكو، در 12 نوامبر 1997 قطعنامه ديگري3 به تصويب رسيد كه ضمن آن از مديركل يونسكو خواسته شد كه در همكاري با موسسه وقف اسلامي كه از دير باز توليت امور قبه الصخره و مسجد الاقصي و فضاي حرم شريف را بر عهده داشته است، مطالعات لازم را در خصوص مرمت و حفاظت قبه الصخره و مسجد الاقصي و آثار تاريخي مربوط به مذاهب سه گانه در قدس سازمان و سامان دهد و گزارش آن در دستور كار سي امين كنفرانس عمومي يونسكو در 1999 قرار گيرد. در اجراي اين تصميم و پيرو مصوبه اجلاس 156 شوراي اجرايي يونسكو4، مديركل وقت يونسكو، آقاي فدريكو مايور يك كارشناس برجسته بين المللي به نام پروفسور لئون پرسوير،5 استاد ممتاز تاريخ قرون وسطي و معاون پيشين دانشگاه سوربن و كارشناس و ارزياب پيشين شوراي بين المللي آثار و چشم اندازهاي تاريخي6 و رئيس كميسيون حفاظت از آثار تاريخي بوسني هرزگوين را براي تهيه گزارش در اين خصوص منصوب كرد و او در پايان ماموريت خود كه از تاريخ يكم تا دهم سپتامبر 1999 در بيت المقدس انجام گرفت، گزارشي فني و تخصصي به مدير كل ارائه كرد و مديركل پس از خواندن آن، آن را براي بحث و بررسي به سي امين كنفرانس عمومي يونسكو ارسال كــرد.

متن كامل اين گزارش در سند30 C/12 يونسكو آمده است. پروفسور پرسوير در اين سند رسمي گزارش كرده است كه شهر قديم بيت المقدس كه به ثبت جهاني رسيده، زنداني شهرسازي هاي عظيم حومه، به خصوص در بخش شرقي، شده است چندان كه هر كس پس از چند سال دوري به بيت المقدس بازگردد قبل از هر موضوعي متوجه تبديل منظر طبيعي اين اثر ثبت شده تاريخي مي شود. ساخت وسازهاي مختلف، بزرگراهها، برج ها و هتل سازي هايي كه در آن منطقه صورت گرفته است، هويت منظر شهر قدس را برهم ريخته در حالي كه بر اساس قوانين و مصوبات كميته ميراث جهاني، وقتي اثري به ثبت جهاني مي رسد حفظ منظر طبيعي و تاريخي آن نيز بخشي از حفظ اثر محسوب مي شود. او علاوه بر آنچه در غرب بيت المقدس از سال 1948 شروع شده و ادامه يافته است، به عنوان نمونه به طرح هاي توسعه در مقابل دروازه يافا متصل به دهكده داوود، طرح هاي بزرگ خانه سازي در دامنه شمال شرقي و جنوب شرقي از قبيل هتل هاي بزرگي كه در قسمت پائين خيابان Derech Schechem كه نزديك مقبره شاهان7 و كليساي سنت جورج سر به آسمان كشيده است اشاره مي كند و با انتقاد روشن و مستدل به دلايل كارشناسانه نتيجه مي گيرد كه اين ساختمان ها يك كمربند وسيع نامتناسب در حومه شهر مجهز به سيستم هاي ارتباطي ساخته است كه به طور فزاينده اي، به تدريج چشم انداز اوليه تاريخي شهر را دارد محو مي كند. بخش عمده منظر زيباي قدس به طرف شرق كه به طرف رود اردن امتداد داشت با اين شبكه ساختمان ها و بزرگراهها كه آن را احاطه كرده است عملاً نابود شده است. به تدريج شهر به سمت شرق گسترش يافته و منظر بيت المقدس تاريخي، ديگر آن شهر زيباي برافراشته در كناره صحرا نيست بلكه شهري است گم شده و زنداني در حصاري از شهرسازي هاي مدرن كه هيچ تناسبي با بافت تاريخي آن ندارد.

اين تغييرات كه از زمان تدي كولك8 شهردار اسبق بيت المقدس شروع شد، به صورت فعال در زمان جانشين او ايهود اولمرت9 (نخست وزير فعلي اسرائيل) نيز ادامه يافت. طراحان و شهرسازان اسرائيلي در طراحي اين برنامه ها شتاب مي كنند. او به عنوان مثال به نوشته هاي شماره 1998 نشريه جروزالم پست كه سياست هاي شهرداري بيت المقدس را منتشر مي كند اشاره مي كند كه نويسنده آن، امير سشيم10 است كه از 1984 تا 1994 مشاور رسمي شهرداري بوده است. پروفسور پرسوير روايت مي كند كه متخصصان فلسطيني و اسرائيلي در جريان صحبت هاي شخصي كه با او داشته اند همگي از مخاطراتي سخن مي گفتند كه پروژه بيت المقدس بزرگتر 11 براي چشم انداز تاريخي شهر ايجاد كرده است و آن را تقبيح مي كردند زيرا بسيار دشوار است كه اين بيت المقدس (سال 1999) را با "شهري که صحرا در او آرميده" يکي گرفت، وصف شاعرانه اي براي اين شهر کهن که در ترانه ساموئل تريگانو12 در سال 1983 بکار رفته بود. او از قول يكي از اسرائيلي هايي كه با او صحبت مي كرده نقل مي كند كه با روندي كه در تغيير هويت مكان هاي تاريخي حفاظت شده قدس در جريان است، به زودي وضعيت جاهايي مانند دره كيدرون و گهنا13 نسبت به شهر بيت المقدس مانند وضعيتي خواهد بود كه پارك مركزي و پارك فورت تيرون14 نسبت به نيويورك امروزي دارند، يعني مواريث طبيعي و فرهنگي در حصار رو به گسترش شهرسازي مدرن زنداني و بلعيده مي شوند. همان مخاطب، بدون زير سؤال بردن اعتبار قانون بيت المقدس كه در مجلس اسرائيل در تاريخ 30 جولاي 1980 درباره آن راي گيري شد، درباره عوارض مهلك سياست هاي شهرسازي كه منجر به خسارت هاي قطعي و جبران ناشدني به ارزش هاي ميراثي مي شود اظهار تعجب مي كند.

براساس اين سند، هرچند نخست وزير اسرائيل در بيانيه 11 ژوئن 1999 خود آورده است كه اسرائيل شهرك هاي جديد در ساحل غربي نخواهد ساخت اما شهرك هاي موجود را نيز تخريب نمي كند، در عمل چنين نيست زيرا شبكه هاي شهرك هاي موجود همچنان در حال گسترش است و حتي به حريم مناطق حساس تاريخي نيز رسيده است. پروفسور پرسوير كه در تاريخ 9 سپتامبر شخصاً به Maale Adoumim رفته، مشاهده كرده است كه كارهاي ساختماني زيادي هنوز در جريان است و مي گويد تا آنجايي كه مطلع شده است، در بزرگترين شهرك يهودي نشين جديد كه در بيت المقدس شرقي ساخته شده، بيش از 60 هزار نفر را اسكان داده اند. استنباط او اين است كه آن برنامه ريزي شهري كه اسرائيلي ها عنوان بيت المقدس بزرگتر را به آن داده اند و بر آن اساس اين همه بزرگراه در اطراف اين شهر تاريخي را در دست احداث دارند در همين جهت و چارچوب پيگيري مي شود. گزارش معتقد است كه تغييراتي كه در تركيب اجتماعي قدس در حال وقوع است، تدريجاً دارد سازگاري ميان ساخت شهري و ميراث برجاي مانده در قدس قديم را تحت الشعاع قرار مي دهد و بر هم مي ريزد. به روايت اين سند، در سال 1999 هنوز در شهر قديم، تمايز سنتي و تاريخي ميان چهار ناحيه اصلي، ناحيه يهودي در جنوب شرقي، ناحيه ارامنه در جنوب غربي، ناحيه مسيحي در شمال غرب و ناحيه اسلامي در شمال شرق محسوس بود، اما آثار و تبعات ناخوشايند اين تحولات بر سازگاري ميان ساخت شهري جديد و اصالت ميراث شهر قديم، به تدريج دارد ويژگي هاي فرهنگي اين نواحي تاريخي را از ميان مي برد و استحاله مي كند.

براي نشان دادن تغييرات مهمي كه در بخش جنوب شرقي بيت المقدس پديد آمده است، سند 30 C/12 بعضي موارد را چنين ذكر مي كند: پس از انهدام بخش غربي بيت المقدس در سال 1967 و به دنبال آن توسعه مجدد ميدان جلوي ديوار ندبه15، بازسازي بخش يهودي بيت المقدس سناريويي بود كه در طول دهه 1970 در همه موسسات طراحي شهري در اسرائيل مورد بحث بود. نتيجه اين شد كه بازسازي همه جانبه ساختمان ها كه غالباً مرتفع و مشرف بر ساختمان هاي قديم ساخته شد، عملاً امكانات مرمت ساختمان هاي قديم را بسيار محدود كرد. اين موضوع قبلاً در كتاب كلاسيك Arieh Sharon معمار16 در باب طرح شهرسازي بيت المقدس منعكس شده است.

پرسوير در اعلام نظر كارشناسي خود به مديركل يونسكو مي گويد: آنچه امروز (1999) مطرح است حفظ تماميت محله مسلمان نشين است كه تنها ناحيه بسيار وسيع و متراكمي است كه هنوز مجموعه بزرگراه ها و مجموعه ساختمان هاي قديمي را با هم در خود جاي داده است. رشد زياد جمعيت خانواده هاي مسلمان در سال هاي اخير كه احصاي كمي آن آسان نيست، شرايط زيستي نامساعدي براي آنها به وجود آورده است كه ممكن است چون گذشته بهانه اي به دست مسئولان اسرائيلي بدهد تا تحت شعار پاك سازي محله هاي كثيف17 شاكله و هويت اين محله ها را برهم بزنند، همچنان كه اين شعار در طول دهه 1970 اسباب توجيه تخريب هاي دلبخواه آنان بود.



در ميان مخاطرات زيادي كه محله مسلمان نشين شهر را تهديد مي كند، آشكارترين آنها ازدياد جمعيت و تغييرات سريع در تركيب اجتماعي آن است كه در اثر ايجاد ك به قول فلسطيني ها ـ كولوني هاي يهودي نشين پديد آمده است. يهوديان در جاي جاي بافت قديم محله مسلمان شهر، در حال احداث واحدهاي ساختماني با ارتفاع بيشتر هستند كه در بالاي آنها پرچم اسرائيل نصب شده و يك سيستم عبوري ميان آنها از بالا در حال ايجاد است كه اين خانه ها را اختصاصاً به هم مربوط مي كند و هويت تاريخي آن را برهم مي زند. خطر ديگري كه متوجه شهر قديم است فضاهاي بازي است كه احتمالاً يهوديان براي ساخت و سازهاي جديد به دنبال تصاحب آنها هستند. براي مثال، اين سند توجه ما را به منطقه حساس برج اللقلق18كه در ضلع جنوب شرقي ديوار سليمان واقع شده است جلب مي كند كه در 6 ماه مه، 1998 به وسيله تعدادي از ولگردان اسرائيلي اشغال شد كه مي خواستند يك شهرك يهودي نشين تاسيس كنند. اسرائيلي ها در جوي از يك تنش اجتماعي وسيع حفاري هايي را آغاز كردند كه تا تابستان 1999 ادامه يافت كه در اسناد شوراي اجرايي يونسكو ذكر آن رفته است.19 اما نتايج اين كاوش هاي باستان شناسانه هرگز منتشر نشد.

پروفسور پرسوير اين موضوع را طي نامه مورخ دوم ماه ژوئن 1998 به اطلاع مديركل يونسكو رسانيد20 و در نامه ديگري به تاريخ 9 جولاي 1998 به طور اضطراري تقاضا كرد كه يونسكو عكس العمل نشان دهد.21 پرسوير نظر داده است كه در اين شرايط شديداً آشفته، تاسيس ناحيه كوچك يهودي با عبادتگاه يا بدون عبادتگاه روي سايت برج اللقلق، هم تحريف تاريخ است و هم تحريك آميز. جمع بندي پرسوير اين است كه باستان شناسي و حفظ آثار باستاني در شهر قديم قدس و اطراف آن با رويكردي سياسي و نه باستان شناسانه ادامه دارد و معتقد است كه مشكلات برآمده از حفر تونلي كه مفصلا در اجلاسهاي شوراي اجرايي و كنفرانس عمومي يونسكو از سال 1996 مورد بحث بوده است هنوز هم (يعني در 1999) موضوعيت دارد و مقامات اسرائيلي نسبت به تصميم اجلاس 154 شوراي اجرائي يونسكو22 در باب دسترسي وايادولاروسا 23 به تونلي كه در امتداد ديوار غربي حرم شريف ايجاد شده توجهي نكرده اند.

در سال، 1999 مشكل ديگري در ارتباط با شروع مجدد كار مرمت روي سطوح پائيني مسجد الاقصي كه الاقصاي كهنه ناميده مي شود و موسسه وقف اسلامي عهده دار آن بود پديد آمد. آقاي ايسام اواد24 معمار مسئول حفظ الحرم الشريف از طرف موسسه وقف اسلامي، كاري را كه در خصوص مرمت آن حوزه شروع كرده در ماه آگوست 1999 به اتمام رسانيد كه البته در مقايسه با آنچه در سال 1997 در مورد اصطبل هاي سليمان25 انجام شده بود طرح كوچك تري بود. شيريني اين اقدام موفق موسسه وقف اسلامي با حادثه اي كه در اوايل آگوست اتفاق افتاد از كام ها رفت و خاطره تلخي برجاي ماند. آقاي اواد معمار حرم شريف، پنجره قديمي الاقصاي كهنه را كه با سنگ و خاك و مواد متفرقه بسته شده بود به طرف بخش جنوبي مسجد باز كرد اما بلافاصله پليس اسرائيل آن را به بهانه دلايل امنيتي مسدود كرد كه بر اساس اطلاعاتي كه مقامات وقف اسلامي در اختيار پروفسور پرسوير قرار دادند صرفاً بهانه بيش نبوده است زيرا پنجره اي كه اسرائيلي ها مسدود كردند، هم حفاظ آهني داشت و هم از روي زمين قابل دسترسي نبود. به نظر پرسوير نوع كاري كه در مرمت قصر اموي در زير مسجدالاقصي توسط اسرائيلي ها انجام شده نيز انگيزه سياسي داشته و روش هاي علمي در آن به كار نرفته است.

موضوع مرمت قصر اموي كه محوطه وسيعي در جنوب الحرم الشريف، پائين مسجد الاقصي را در بر مي گيرد پيش از اين هم در يونسكو مطرح شده بود. در ماه فوريه، 1995 به دنبال نامه مدير بخش ميراث فرهنگي يونسكو، پروفسور ريموند لومر26 كه قبل از پروفسور پرسوير نماينده و كارشناس بخش ميراث فرهنگي يونسكو در خصوص بيت المقدس بود و از طرف مديركل يونسكو ماموريت تهيه گزارشات منظم از وضعيت حفاظت از آثار تاريخي قدس را برعهده داشت، بازديدي از سايت به عمل آورد و اطلاعاتي را پيرامون كارهايي كه در چارچوب مصوبه اجلاس 147 شوراي اجرايي يونسكو27 صورت گرفته بود جمع آوري و گزارش كرد كه در آن از آنچه باستان شناسان و معماران اسرائيلي در مرمت و حفاظت قصرهاي دوران اموي كه در زير مسجدالاقصي قرار دارد و محوطه وسيعي به طرق جنوبي حرم شريف را شامل مي شود، انجام داده اند انتقاد كرده بود. انتقادهاي او در اسناد كنفرانس عمومي بيست و نهم يونسكو مندرج است.28 اين را هم بگويم كه مخاطراتي از اين دست، فقط ميراث اسلامي قدس را تهديد نمي كند كه ميراث تاريخي مربوط به مسيحيان را نيز بي نصيب نگذاشته است.

آنچه از اسناد و مباحث يونسكو در باب وضعيت حفاظت از ميراث فرهنگي قدس بر مي آيد البته مفصل تر و گوياتر از اين نكات است كه گفته شد، اما در فرصت كوتاه اين سخن، بيش از اين نمي گنجد. ارائه گزارش پروفسور پرسوير و مطرح شدن آن در كنفرانس عمومي يونسكو، اسرائيلي ها را بسيار عصباني كرد؛ چندان كه مشكلاتي در ترتيبات پذيرفتن هيأت كارشناسي يونسكو ايجاد كردند كه عملاً به تعطيل كار هيأت و نماينده مديركل انجاميد. از سال 2003 مرحله ديگري از تلاش يونسكو براي بررسي وضعيت ميراث فرهنگي و تاريخي قدس آغاز شده است كه شرح آن محتاج مجالي ديگر است.

[External Link Removed for Guests]
زنده باد بهار...
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”