بچه ام رو آزاد میزارم تا دوران دبیرستان هر آتشی میخواد بسوزونه بسوزونه. ولی بعد از دبیرستان نظامی وار باهاش برخورد میکنم
البته اگه تونستي جلوش واستي

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

هميشه هم حرف معلم رو تاييد مي کردم و مي کنم ولي تو ايران باعث شد که نصف کلاس بر عليه من بسيج بشوند
براي خشکانيدن ريشه من
ولي از اونجايي که با مدير و ناظم مدرسه هم رفيق بودم مبصر کلاس هم بودم در نتيجه ديکتاتوري 100 درصد بر عليه شون انجام مي دادم
يادم است که سوم راهنمايي بودم که نمي دانم اشتباهي بود چي بود که يکي از دوستانم رو به ناظم به عنوان مخلل امنيت کلاس معرفي کردم وقتي که برگشت منو تهديد کرد که انتقام سنگيني مي گيره
خدا به من رحم کرد که هفته بعد شهرسکونتمان را عوض کرديم.
هر وقت هم مشکلي پيش مي ياد خودم رو مي زنم به لابلدي زبان و نفهمي
تا نفسشون گرفته شه
مخصوصا سر جلسه امتحان خيلي جواب ميده 



Sardar نوشته شده:شما ها هر کاري که خواستيد با معلم هاي بدبخت کرديد ولي من هميشه با معلم هايم رفيقمهميشه هم حرف معلم رو تاييد مي کردم و مي کنم ولي تو ايران باعث شد که نصف کلاس بر عليه من بسيج بشوند
براي خشکانيدن ريشه من
ولي از اونجايي که با مدير و ناظم مدرسه هم رفيق بودم مبصر کلاس هم بودم در نتيجه ديکتاتوري 100 درصد بر عليه شون انجام مي دادم
يادم است که سوم راهنمايي بودم که نمي دانم اشتباهي بود چي بود که يکي از دوستانم رو به ناظم به عنوان مخلل امنيت کلاس معرفي کردم وقتي که برگشت منو تهديد کرد که انتقام سنگيني مي گيره
خدا به من رحم کرد که هفته بعد شهرسکونتمان را عوض کرديم.
![]()
اينجا هم با معلم ها سخت رفيق هستم و به خوش اخلاقي و ادب معروفمهر وقت هم مشکلي پيش مي ياد خودم رو مي زنم به لابلدي زبان و نفهمي
تا نفسشون گرفته شه
مخصوصا سر جلسه امتحان خيلي جواب ميده


به خدا پشيمونم (الان مي گيد توبه گرگ مرگه
)


Sardar نوشته شده:اي بابا يک اعتراف نامه کوچک بود که خودم الان دلم واسشون مي سوزه که چقدر حالشون رو مي گرفتمبه خدا پشيمونم (الان مي گيد توبه گرگ مرگه
)
یک بخش دیگر از اعتراف نامه دوران راهنمایی:
معلم ها به من اعتماد می کردند و برگه های امتحانی را جهت اصلاح در اختیار من قرار می دادند(حتی برگه خودم را) به خودم 20 می دادم به بقیه هم 0.25 هم اضافه نمی کردم هم که هیچ از بعضی ها عیب الکی هم می گرفتم![]()
![]()
