من چند روزی در مسافرت بودم و در خدمت دوستان نبودم
با توجه به فرارسیدن ایام نوروز لازم دونستم تاپیکی در باره مسافرت باز کنم و دوستان از سفر ها و خاطراتشون بگن. حتی اگه بشه دوستان از تجربیاتشون درباره مسافرت بگن و دوستان را درباره شهرها راهنمایی نمایند
اول از همه خودم درباره مسافرت پیش نوروزی که در این چند روزه رفتم میگم ان شاء الله دوستان هم همکاری نمایند و ادامه دهند.
مسافرت ما به استان حوزستان بود و از روز پنج شنبه 17 اسفند تا دو شنبه 21 اسفند
از شیراز به راه افتادیم در طی مسیر از شهرهای نور آباد گچساران بهبهان رامهرمز عبور کردیم و به اهواز رسیدیم
روز جمعه در کنار کارون بودیم و قایق سواری .......... جای شما خالی
جالب این بود از هر کی درباره آدرس سوال می پرسیدیم می گفتند دنبال من بیا........بسیار خونگرم بودند
بعد از ظهر به شوشتر و بازدید از سد گتوند رفتیم .
از اتفاقات جالب در شوشتر این بود که همین که به بالای منظره جالبی در شوشتر رفتیم و خواستیم از بالا منظره را تماشا نماییم برق آن منطقه قطع شد و ما بی نصیب ماندیم.
روز شنبه مسیر اهواز-شوش را پی گرفتیم جاده آن دو بانده بود و در دو طرف و وسط جاده درخت بود که بسیار تماشایی بود .
از نکات جالب توجه در این استان این بود که بعد از هر چند کیلومتر یک دستگاه تلفن کارتی در جاده بود که برق آن هم خورشیدی بود.
قبل از رسیدن به شوش به منطقه چغازنبیل رفتیم که دیدنی بود . در آن بیابان هم تلفن کارتی بود
به شوش که رسیدیم حرم دانیال نبی متاسفانه بسیار بسیار کثیف بود که حتی ما رغبت نکردیم در آنجا نماز بخوانیم

شاید یکی از دلایل آن روز اربعین بود
از انجا به دزفول و اندیمشک رفتیم کنار رود دز صفایی بود

نکته ای که در دزفول توجه مرا به خود جلب کرد این بود که مسیرهای عابر پیاده در خیابان دارای پنکه سقفی بودند.
شب را در اهواز ماندیم و یکشنبه به سوی آبادان ببخشید آبودان و شهر عبودان حرکت کردیم
ابتدا به شلمچه رفتیم و از شهدا یادی کردیم . خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند.
تقریبا شلوغ بود چون از دانشگاهها کاروانهای زیادی آمده بودند . از نکات جالب آن این بود که در جاهای مختلف اکو گذاشته بودند و صدای تیر و خمپاره و .... می آمد و اگر چشمانت را می بستی و گوش می دادی می دانستی که سربازان در جبهه ها چه کشیده اند .
بعد از ظهر یکشنبه رفتیم بازار ته لنجیها . هر چه از ته لنج مانده بود را می فروختند ...

از لاف گذشته آبادان شهر بسیار تمیز و جالبی بود به گونه ای که دوستم می گفت اگر روزی خواستم شهر دومم را انتخاب کنم جتما آبادان خواهد بود.
روز دوشنبه مسیر آبادان- شیراز را پی گرفتیم
ابتدا به بندر امام خمینی رفتیم متاسفانه ما را به اسکله راه ندادند و گفتند از ساعت 4 بعد از ظهر به بعد بازدید آزاد است. اگر خواستید بروید این نکته را مد نظر داشته باشید.
به پارک ساحلی آن هم رفتیم اما شنی نبود و جالب توجه نبود
از ماهشهر و هندیجان عبور کردیم و به بندر دیلم رسیدیم ساحل بسیار جالب و با صفایی داشت و تنی به آب زدیم کل سفر جاتون خالی بود اینجا بیشتر
به بندر گناوه رفتیم و بازار آن ..... بازار بسیار بزرگی بود و از خیلی از جاهای کشور برای خرید به اینجا آمده بودند . جداقل دو روز وقت نیاز است تا بتوانی بازار آن را کامل بگردی.
از بندر گناوه حرکت کردیم و از شهرهای براز جان و قائمیه و ... گذر کردیم و الحمدلله در ساعت یک و نیم بامداد سه شنبه به سلامت به شیراز رسیدیم.
ان شاء الله همه مسافرتها به سلامت باشد و همه مسافران سالم به وطن برگردند . آمین