اسرار پشت پرده انقراض عجیب امپراتوری روس تزار در 1917 میلادی

[nemo]

اسرار پشت پرده انقراض عجیب امپراتوری روس تزار در 1917 میلادی

جنگ جهانی اول و عنایت امام عصر عج به ایران

سرنگونی و قتل عام فجیع سلسله سلطنتی روس تزاری (خاندان رومانف و نیکولای دوم) در 1917 میلادی ، یعنی مدت کوتاهی پس از گلوله باران وحشیانه بارگاه مطهر
امام هشتم (علیه السلام) توسط قشون تزاری ، از حوادث مشهور و عبرت انگیز تاریخ بشمار میرود.توضیح این رویداد شگفت تاریخی ،و اسرار پشت پرده ان چنین است:


جسارت روس ها به بارگاه رضوی ع و رویاهای شگفت

5 سال پیش از جنگ جهانی اول ، برای کشورمان ، سالهایی بس سیاه و مصیبت بار بود: تاخت و تاز قشون روس و انگلیس ، و اعدام علما و ازادی خواهان ، از مسایلی بود که هر از گاه به اندک بهانه ای تجدید میشد و علاوه بر اشغال بخش هایی از ایران، قرارداد سرّی 1907 روس و انگلیس (تجزیه ایران به مناطق نفوذ)خصوصاً با تکمله ان در 1915 ،طناب دار استقلال و ازادی ایران را هر ان محکمتر می ساخت.به گزارش احمد سپهر ، منشی سفارت المان در تهران :در استانه جنگ جهانی اول
(1918-1914) کار مداخله بیگانگان در امور داخلی ایران به جایی رسیده بود که روسها در قزوین و تبریز و ...از مردم مالیات می گرفتند و مانع اعزام نمایندگان اذربایجان به مجلس شورای ملی می شدند و انگلیسی ها در مقابل وام محقّری ، گمرک بوشهر را تصّرف نموده عواید ان را تصاحب میکردند.گویی غبار مذلت بر سرتاسر ایران نشسته بود.مهمتر از همه ، جنایت فجیع روس ها (ربیع الثانی 1330 ق) در به توپ بستن گنبد مطهّر حضرت رضا علیه السلام بود که شرح جانسوز ان در کتبی چون حدیقة الرضویة نوشته محمد حسن ادیب هروی و منتخب التواریخ اثر حاج میرزا هاشم خراسانی امده است.عاشورای همان سال نیز روسها عالم بزرگ تبریز ، مرحوم ثقة الاسلام ، را همراه 10 تن دیگر در ملاء عام به دار کشیده بودندکه ماجرای ان را باید از تواریخ باز جست.

فجایع مزبور ، ایران را در موجی شدید از غم و اندوه فروبرد.عبدالله مستوفی می نویسد :شبها در زیرزمین زیر ساعت صحن حضرت عبدالعظیم ، جمعیت هزار نفری از مقدسین با ناله و ندبه نسبت به دولتین {روس و انگلیس} لعن و نفرین می
فرستادند.سحر قران سر می گرفتند ، خطیب جماعت دست به دعا بر می داشت ، از درگاه خداوند خذلان دولتین را استدعا می کرد.هزار صدا با حدّت بی نظیر امین می گفت ، مخصوصاً نسبت به روسها ، که حرم حضرت رضا سلام الله علیه را بمباران کرده بودند ، عداوت بی اندازه بود...

در چنان فضایی ، دو جبهه متفقین و متحدین ، جهان را عرصه جنگی بی امان ساختند و با شروع جنگ ، به طور طبیعی ، ناگهان سطح فشار و تحکّمات دو همسایه در کشورمان کاهش یافت.گویی دستی از غیب بیرون امد و در پاسخ به دعای دلسوختگان ایران ، از این زندان تیره (که به وسعت یک کشور بود) روزنه ای به هوای ازاد گشود!به گفته سپهر: برای نجات ایران راهی جز معجزه و کرامت به نظر نمی رسید. خوشبختانه این اعجاز به عمل امد و عفریت جنگ به شکل فرشته زیبایی در انظار هموطنان ما جلوه کرد.اولین تآثیر ان در رفتار وزیر مختار روس و انگلیس نسبت به رییس دولت علاء السلطنه نمودار ، و از شدت لحن امرانه انها کاسته شد.
خزانه دار بلژیکی _مرنار_که به اتکای حمایت دولتین اعتنایی به احکام نایب السلطنه و رییس الوزراء نداشت یکمرتبه از تخت فرعونی فرود امد.

ایرانی خسته از مظالم استعمار ، اینک نفسی تازه می کرد و در ان سخت سال فقر و ناداری ، خبر فتوحات المان در غرب و شرق برایش حکم نان و اب داشت!اوج این شادی نیز وقتی بود که رژیم تزاری با حملات برق اسای المان از خارج ، و شورش مردم از داخل از پا درامد و سلسله رومانف (که قرنها بر بخشی عظیم از جهان حکم رانده و خواب تسخیر ایران و ترکیه را می دید)با وضعی عجیب و عبرت انگیز که در تاریخ بی سابقه است ، تار و مار شد.و شگفت انکه ، نوید فروپاشی ان سلسله ، مدتها پیش از جنگ جهانی ، از سوی امام عصر و دیگر امامان علیه السلام کرارِاً به مظلومان کشورمان داده شده بود.اقا نجفی قوچانی ، شاگرد مشهور اخوند خراسانی پس از شروع جنگ جهانی و پخش خبر ان در نجف ، به منزل اخوند می رود و در انجا از پسر کوچک ایشان می شنود که وقتی در تهران بوده ، سید مقدسی برای وی نقل کرده است که شبی خواب می بیند :

((پیغمبر و حضرت رضا و حضرت حجت وارد شده بودند به منزل سید و سید احتراماً به پا ایستاده بود و پیغمبر نشسته بود و ان دو امام نیز در خدمت پیغمبر به پا ایستاده بودند. بعد حضرت رضا به پیغمبر شکایت از روس نموده که شیعیان ما از دست این خرس شمال در فشار هستند، تدبیری بفرمایید.پیغمبر فرموده بود چون امروزه مدیر دنیا حجة ابن الحسن است عرض شکایت به او بنمایید.حضرت رضا همان شکایت از روس را به حضرت حجت نمود.حضرت حجت گفت تا بیست ماه به من مهلت بده تا انکه تدبیر این کار تمام شود، و بعد از ان روس مضمحل گردد و حالا که این جنگ شروع شده سه ماه مانده که بیست ماه تمام شود و من یقین دارم که روس تا سه ماه دیگر مضمحل خواهد شد))

جالب ان است که محرّک پیشاوری (حکیم و شاعر برجسته ایران در عصر مشروطه) نیز در سرودن ابیات فراوان در مدح قیصر المان (ویلهلم دوم) ، خوابی بود که پس از حمله روسها به بارگاه رضوی ع دیده بود.در دیوان ادیب ، قصیده ای بلند در مدح قیصر وجود دارد که ((تجدید مطلع)) شده ، یعنی شاعر سرودن ان را ، در دو مرحله، به پایان برده است.دکتر اسد الله مبشری (نویسنده فقید و وزیر پیشین دادگستری جمهوری اسلامی) نقل می کرد:
زمانی که ارتش روسیه بارگاه مطهّر ثامن الاعمّه ع را اماج گلوله های توپ می سازد ، موجی از خشم و اعتراض در میان مردم به وجود امده و به ویژه بزرگانی چون ادیب پیشاوری که از درک و احساس عمیق فرهنگی برخوردار بودند و این عمل را بی حرمتی به ساحت ازادی و فرهنگ انسانی –الهی می شمردند، سخت اندوهگین می شوند.
شبانگاه ان دانشور ازاده ، امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام را در خواب می بیند که با اشاره به قیصر المان، می فرمایند:
انتقام مرا این مرد می گیرد.ادیب از خواب بر می خیزد و ان قصیده سترگ را (تا جایی که تجدید مطلع شده)می سراید و پس از چندی که جنگ جهانی اغاز ، و المان با حملات خود به روسیه ، شکست سختی به کشور تزار وارد می کند ، قصیده فوق را تجدید مطلع کرده و به پایان می رساند.(نقل از نواده دختری دکتر مبشری، جناب سید حسین مجتهدی)

تایید حکایات فوق را ، در رویای شگفت ایت الله العظمی اقا نجفی اصفهانی و نیز تفال جمعی از رجال تهران به مثنوی بازجست.عبدالحسین اورنگ ، از رجال عصر قاجار و پهلوی ، در یادداشت های خویش مربوط به پیش از جنگ جهانی اول می نویسد:
رجب 1332 قمری وارد اصفهان و مهمان صمصام السلطنه حاکم شهر شدیم.روز دوم ورود با خبر شدیم که قنسول روس که سابقاً قنسول تبریز ، و به دار زننده 11 نفر در غروب روز عاشورا {1330 ق} من جمله اقای ثقة السلام در تبریز بود.خدمت حاکم می اید بنده سخت مشتاق بودم که قاتل ثقة السلام را دیده باشم .مردی وارد شد خیلی کوتاه قامت و باریک . ساعتی بود و رفت و دو روز بعد همان قنسول در چاه مستراح افتاد و میان کثافت غوطه خورد و سزای او را هم در وقت مرگ دیدیم.

روز 18 رجب بنا بر سوابقی که با حضرت ...اقا نجفی {اصفهانی}... داشتم خدمت ایشان مشرف شدم ...{ضمن برخی انتقادات از اوضاع} فرمود...: در خواب دیدم به صحن حضرت رضا در مشهد وارد شدم.درب صحن ، کسی گفت که حضرت رضا علیه السلام میان صحن ایستاده است.من که وارد شدم به حضرت سلام نکردم و گفتم... {لفظی جسورانه} گنبد و بارگاهت را روسها به توپ بستند و میان حرمت سگ اوردند و هیچ نگفتی. حضرت فرمود قبول مصیبت و محن وظیفه ماست. گفتم این عوام شیعیان که وضع را می بینند عقیده شان سست می شود... مسؤل این کار کیست؟
حضرت فرمود برای این که عوام و شیعیان اعتقادشان سست نشود ، به شیری امر کردیم روسها را تنبیه و تادیب کند.من از خواب بیدار شدم و این کلمات را که گفتم ... از روی ب ادبی نبود بلکه از راه تعصب و غیرت دینی من بود.

بعد از بیدار شدن از خواب ، خودم... تعبیر کردم که ما ، رومی ها{ترکان عثمانی} ... را نجس العین نمی دانیم و شیر را نجس نمی دانیم.حضرت این رمی ها را مامور می کند و پوست از سر روس ها در می اورند ، برای جسارتی که انها نسبت به قبه و بارگاه حضرت نموده اند.لطف خواب فوق ، انست که بیننده موثق ان {اقای نجفی اصفهانی} ، سالها پیش از انقراض رژیم تزاری در گذشته و حتی شروع جنگ جهانی را ندیده بود! به نوشته اورنگ : 17 روز بعد از وفات اقای نجفی ، جنگ جهانی شروع شد و ... 4 ماه بعد از شروع جنگ ، دولت عثمانی هم وارد جنگ شد و عاقبت ، کار دولت روس خراب ، و خاندان سلطنتش بر باد رفت و قتل عام شدند و انقلاب کبیر روسیه شروع گردید و یک نفر از صاحب منصبان داخل مملکت روسیه و کسانی که در واقعه خرابی مشهد و بقعه متبرکه حضرت رضا علیه السلام اندک دخالتی داشتند زنده نماندند!

مخبر السلطنه هدایت نیز ، که به گسستگی از دین و روحانیت متهم است ، در ((گزارش ایران)) اش پس از اشاره به خواب اقا نجفی قوچانی و نوید امام هشتم (ع) به وی می گوید:در حقیقت انچه بر خانواده روس گذشت ، بر جریان عادی حمل نمی توان کرد. امپراتور روس را با زن و فرزند به سیبری بردند و همه را در حضور هم کشتند.در تاریخ قرینه ندارد.


منبع: روزنامه جام جم

[SORENA]

خیلی جالب و عجیب بود ، پس با این اوصاف باید شاهد انقراض حکومت سعودی هم باشیم که حرم امام هادی در عراق و بقیع رو خراب کردن