فرهنگ لغت دانشجویی

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Major I
Major I
نمایه کاربر
پست: 352
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۳ دی ۱۳۸۵, ۶:۴۱ ب.ظ
محل اقامت: saboonat- kazamon
سپاس‌های ارسالی: 16 بار
سپاس‌های دریافتی: 62 بار
تماس:

فرهنگ لغت دانشجویی

پست توسط alenkita »

۱ - دانشگاه daneshgah : در سال هاي قديم به محل توليد علم گفته مي شد. محل گذراندن اوقات فراغت به شيوه اي با كلاس، نوع آزادش در همه جا قدرت رويش دارد (از جمله سر قله قاف)

۲- استاد ostad :دكتر، مهندس، با كلاس، با سواد، زحمت كش، خوب، شفت آلو، باقلوا و... (آخر ترم نزديك شده و من هم بايد به فكر نمره باشم!)

۳ - جزوهjozve :مطالبي كه هر پانزده سال يكبار"up to date" مي شوند، ديكته اي كه هر جلسه يك ساعت بايد دانشجو بنويسد. قانون هاي بدون استفاده در كشور و آينده دانشجو.

۴- امتحان ميان ترم emtehan miyan term :ضد حال وسط ترم، تقلب كردن در آن از تقلب در پايان ترم آسان تر است، برخلاف اسمش دقيقاً در وسط ترم انجام نمي گيرد، امتحاني كه آخر ترم قدر نمره از دست رفته اش را مي فهميد.

۵ - امتحان پايان ترم emtehan payan term : عذاب آخر سال، يادآور ضرب المثل "جان كندني را بايد كند" و داستان مورچه اي كه در طول سال براي زمستان دانه جمع مي كرد و ملخ او را مسخره مي كرد!
۶ - شب امتحان shab e emtehan : سخت ترين و كوتاه ترين شب سال، شبي كه در آن فرد تصميم مي گيرد از ترم آينده در طول ترم درس بخواند، اما فردايش فراموش مي كند.

۷ - تقلب taghalob :نوعي نوشدارو، شمشير دولبه، در صورت نداشتن عرضه توصيه نمي شود، در زمان هاي قديم عموماً روي كف دست يا يك كاغذ كوچك نوشته مي شد. اما امروزه با پيشرفت تكنولوژي به روشهاي ديگر انجام مي شود (كه چون بدآموزي دارد چاپ نمي كنيم!)

۸- دانشجو daneshjoo : متأسفانه معني اين يكي رو بعد از 4 سال حضور مستمر در دانشگاه هنوز نفهميدم!
New Member
پست: 19
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۱۰:۴۲ ب.ظ

پست توسط mohsen2000 »

واقعا كه گل گفتي
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”