عرفان ايراني در انديشه ماني وارتباط آن با مسيحيت

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 436
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۸۵, ۹:۱۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 484 بار
سپاس‌های دریافتی: 517 بار

عرفان ايراني در انديشه ماني وارتباط آن با مسيحيت

پست توسط vaispard »

ماني، پيام‌آوري بود كه ظاهرا آيين وي منشا الهي نداشت اما چنان فراگير شد كه زماني بر منطقه وسيعي از غرب امپراتوري روم تا هند و از مرزهاي چين تا عربستان گسترده شد.

نام ماني براي ما معمولا تداعي كننده پيامبر نقاشي است كه از مشهور‌ترين كتاب او، ارژنگ يا آردهنگ (Ardahang) امروزه اثري در دست نيست. پيام‌آوري كه ظاهرا آيين وي منشا الهي نداشت اما آن چنان فراگير شد كه زماني بر منطقه وسيعي از غرب امپراتوري روم تا هند و از مرزهاي چين تا عربستان گسترده شد.

پيروان كيش او در اوج عظمتش از سواحل اقيانوس آرام تا سواحل اقيانوس اطلس را در بر‌گرفته بودند و دين او دين رسمي دولت تركان اويغوري آسياي مركزي شد. ماني حتي موفق شد تا اندازه‌اي بر امپراتوري چين ميانه تاثير بگذارد. اين آيين بيش از 12 قرن دوام آورد و احتمالا عده‌اي از مانويان تا اوائل قرن بيستم نيز در چين وجود داشتند. تاثير آيين ماني بر برخي از فرقه‌هاي مسيحي در حوالي شمال ايتاليا و جنوب فرانسه و نيز در قوانين مذهب تائو Tao در چين به چشم مي‌خورد.
اين اندازه گسترش و دوام، در حالي كه اين آيين به جز مدتي كوتاه و در منطقه كوچكي، هيچ گاه از پشتوانه و قدرت حكومتي برخوردار نبود، مايه شگفتي است. آييني كه دستورات آن بسيار دشوار بوده، چه خصوصيتي داشته كه توانسته بود اين چنين در ميان مردم رسوخ كند؟

پژوهشگراني كه به بررسي دين ماني و زندگي خود وي پرداخته‌اند اين امر را بيشتر در شخصيت خود ماني و شيوه تبليغ وي جستجو مي‌كنند.

ماني در 14 آوريل (25 فروردين) 216 ميلادي در شمال بابل به دنيا آمد. در مورد محل تولد ماني اختلاف نظر زياد است اما ابوريحان بيروني محل تولد وي را ده مردينو (Mardinu) در ناحيه نهر كوتا (Nahr Kuta) در شمال بابل مي‌نويسد. خود ماني هم در قطعه شعري مي‌گويد: طلبه‌اي شاكرم، برخاسته از سرزمين بابل. پدر ماني، پتگ يا پاتگ (كه در متون عربي نام وي به صورت فاتق ضبط شده است) از تبار شاهان اشكاني و اهل همدان بود كه با زني با نام يهودي _ مسيحي مريم ازدواج كرد. مادر ماني با خانواده كمسركان از شاخه‌اي از خاندان شاهي اشكاني نسبت داشت.

پتگ از همدان به تيسفون، پايتخت اشكانيان، رفت و در آنجا به فرقه مغتسله (= كساني كه خود را مي‌شويند) پيوست كه گونه‌اي فرقه گنوسي و تعميد‌گرا بود. او به ادعاي خود در پي الهامي از گوشت خوردن و برخي رفتارها دست كشيد و به اتفاق فرزند چهار ساله‌اش، ماني، به ميان اعضاي فرقه رفت.

به اين ترتيب، ماني با افكار آيين‌هاي عرفاني بين‌النهرين (ميانرودان) بزرگ شد. ماني به گفته خودش كه در گزارش ابن نديم و بيروني ضبط است، نخستين بار در دوازده سالگي پيام وحي را دريافت كرد و حامل پيام، روح همزاد او بود كه در متون فارسي ميانه مانوي نرجميك و در سرياني tauma (=توام، همزاد)خوانده مي‌شود. بار ديگر، در 24 سالگي وحي به وي نازل شد و اين بار دستور يافت تا به تعليم دين بپردازد. او نخست پدر و بعد بزرگان خانواده را به دين خود در آورد. سپس براي تبليغ دين خود به سفر پرداخت. يكي از ويژگي‌هاي تبليغ در آيين ماني آن بود كه در هر منطقه‌اي به زبان آن منطقه و به نحوي كه براي مردم آن منطقه قابل درك باشد، به تبليغ مي‌پرداخت. خود او در متني به زبان فارسي ميانه مي‌گويد: ديني كه من گزيدم، از ديگر دين‌هاي پيشينيان در ده چيز برتر و بهتر است. يك، آن‌كه دين‌هاي پيشين به يك شهر و يك زبان بودند. اما ديني كه من آوردم، در هر شهر و به هر زبان پيدا شود و در شهرهاي دور گسترش يابد.

همچنين ماني از عناصر اعتقادات بومي هر منطقه نيز وام مي‌گرفت. از اين‌رو، در اساطير مانوي نام‌هاي ايزدان ايراني با نقش‌هايي متفاوت تكرار مي‌شود، از قبيل: هرمز بغ، مهر ايزد، بهمن بزرگ، نريسه يزد.
همچنين عناصر مسيحي چون عيساي درخشان، شيث و حضرت عيسي مسيح (ع) كه ماني خود را ادامه دهنده راه وي مي‌خواند. ماني با تطبيق خود با اين دين، مي‌خواست غرب را متسخير كند، همان طور كه در شرق مبلغان آيين مانوي عناصري چند از آيين بودايي (از جمله اعتقاد به زادمرد يا تناسخ) را اقتباس كردند تا بهتر از سوي مردم بودايي پذيرفته شوند. آيين مانوي از همان آغاز به صورت آييني آميزه‌گرا (=عقيده به توحيد عقايد گوناگون) ظهور كرد. در اين آيين، تلفيقي آگاهانه از اعتقادات مسيحي و ايراني بر اساس اعتقادات باستاني بين‌النهرين در قالب اعتقادات عرفاني تعميدي صورت گرفته بود.
ماني همچنين يكي از ابزار مهم تبليغي خود را كتابت مي‌دانست، بر‌خلاف سنت شفاهي رايج در ايران. آثار اصلي مانوي كه متعلق به ماني شمرده مي‌شود، هفت اثر بود كه به زبان آرامي شرقي، زبان محلي ماني، نوشته شده بود:

اونجيلون زيندگ (انجيل زنده)، نيان زيندگان (گنج زندگي)، رسالات، رازان (اسرار)، كوان (غولان)، ديبان (= ديوان، نامه‌ها)، مزامير و نيايش‌ها.

همان‌طور كه مي‌بينيم نام يكي از آثار ماني، انجيل زنده است، از آن‌رو كه ماني خود را به منزله حواري مسيح و ادامه دهنده راه او مي‌دانست.
در نظر او، انجيل مسيحيان تحريف شده و انجيلي كه خود آورده بود، انجيل زنده بود.

اين هفت كتاب، كتاب‌هاي ديني مانوي به شمار مي‌آيد. افزون بر اين‌ها، ماني كتابي به فارسي به نام شاپورگان داشت كه به زبان فارسي ميانه (پهلوي) نگاشته و در آن چكيده عقايد خود را براي شاپور اول ساساني شرح داده بود. ماني به واسطه برادران شاپور، پيروز و مهرشاه كه به آيين ماني گرويده بودند، توانست سه بار به حضور شاپور شاه پذيرفته شود. ابن نديم در الفهرست اولين ملاقات آنها را در روز يكشنبه اولين روز ماه نيسان كه آفتاب در برج حمل بود، ذكر مي‌كند و مي‌نويسد اين تاريخ مصادف با روز تاجگذاري شاپور بود و ظاهرا در همين ملاقات، ماني شاپورگان را كه اوشين كتاب او و تنها كتابش به زبان فارسي ميانه است، تقديم شاپور مي‌كند. در منابع مانوي آمده كه شاپور سخت تحت تاثير پيام ماني قرار گرفت و به او اجازه داد آزادانه در سراسر ايران تبليغ كند و به اين ترتيب، ماني سال‌ها جزو ملازمان شاپور شد و حتي در لشكر‌كشي شاپور در جنگ با والرين، امپراتور روم، چونان كرتير موبد در كنار او بود، موبدي كه بعدها از دشمنان سرسخت ماني و موجب دستگيري و محاكمه وي شد.
كتاب ديگر ماني كفالايا يا سخنراني‌هاست كه مجموعه گفتارها و تا حدودي پيشگويي‌هاي ماني است.

اما مشهور‌ترين كتاب ماني آردهنگ است كه در فارسي ارتنگ و ارژنگ خوانده مي‌شود و سراسر تصويري است. ماني تمام اساطير مانوي، داستان آفرينش و اصول اعتقادي دين خود را در اين كتاب به تصوير كشيده است. ماني معتقد بود كه مطالب بايد به گونه‌اي بيان شود كه براي همه مردم قابل فهم باشد. كتاب آردهنگ را مي‌توان ابتكار ماني براي تكميل آموزش دين خود به توده مردم به خصوص كم سوادان و بي‌سوادان دانست. اين كتاب با توجه به شواهد و مدارك شاهكاري هنري بود از هنر خاص مانويان كه با كوچ آنان به چين بر هنر اين سر‌زمين تاثيراتي شگرف بر جاي گذاشت.

بعضي از كتاب‌هاي باقي مانده مانوي را مي‌توان مربوط به سده‌هاي ششم يا هفتم ميلادي دانست اما اغلب كشفيات متعلق به سده‌هاي هشتم و نهم ميلادي‌اند.

بنابراين، هيچ دست نوشته‌اي از خود ماني در دست نيست اما از قرائن چنين بر مي‌آيد كه كلمات او در نهايت دقت و مراقبت به ما رسيده است.

با آن‌كه تنها يك كتاب ماني مصور گفته شده اما در ساير كتاب‌ها نيز براي پرهيز از يكنواختي تزييناتي در حاشيه نوشته‌ها و حتي استفاده از رنگ‌هاي مختلف ديده مي‌شود.

همه اين نكات در مقبوليت دين ماني موثر بود و شايد بيش از همه، خود ماني كه در پس كلماتش رسالتي حس مي‌شد. او تعليماتش را با تسلطي طبيعي اظهار مي‌كرد و در برخوردهايش با شاهزاده‌هاي ساساني، حتي با خود شاهنشاه، نوعي و‌قار ذاتي و احساس حق داري موروثي ديده مي‌شد كه شايد از خون اشرافي او سرچشمه مي‌گرفت. قدرت و انعطاف‌پذيري او نيز شگفت‌انگيز بود. او به تمام مطالب احاطه داشت: تعليم، تسلي، تذكر و تنظيم. او همانقدر كه در نظر ما مبلغي زيرك و موفق است و تبليغاتش را از روي اصول صحيح پايه‌گذاري كرده، سازمان دهنده‌اي دقيق نيز هست كه بنيان مكتبش را محكم و ساده استوار كرده است. به همين دليل، در نظر ما شخصيتي غير‌عادي و جذاب پيدا مي‌كند.

از اين گذشته، در آن زمان به خصوص در منطقه خاورميانه، هنر شفا بخشي و معجزه از درجه بالايي برخوردار بود. هنري كه ماني از آن بي‌بهره نبود. او پزشكي توانا و حكيمي معجزه‌گر بود و اين توانايي خود مقبوليت بيشتري براي ماني به دنبال داشت. در مجموع مي‌توان گفت: ماني يكي از بزرگترين بنيانگذاران و سازمان دهندگان ديني بود كه دنيا به خود ديده است.

سرافراز وشادان بماني دوست

منابع:
بهار، مهرداد (1375). اديان آسيايي. تهران: نشر چشمه.
ويدن گرن، گئو (1377). دين‌هاي ايران. ترجمه منوچهر فرهنگ، ويراسته آرزو رسولي، تهران: آگاهان ايده.
ويدن گرن، گئو (1376)، ماني و تعليمات او. ترجمه نزهت صفا اصفهاني. تهران: نشر مركز
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”