...:::جلوه هاي عرفان:::...
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت
- پست: 330
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۶, ۶:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3 بار
- سپاسهای دریافتی: 37 بار
- پست: 309
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵, ۹:۳۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 12 بار
- سپاسهای دریافتی: 70 بار
limo_torosh نوشته شده:به قول آيت الله مطهري صراط هاي مستقيم هر راهي رو که به دلتونه بريد اگه با دل بريد خود به خود صاف مي شه حتي اگه مسلمان نباشي.
راهيست راه عشق که هيچش کناره نيست ***** آنجا جز آنکه جان بسپارد هيچ چاره نيست
آره دوست من، درسته اما دلت کجاست؟
مشکل اینجاست که مرز جدائی بین دل و ذهن خیلی واضح نیست یعنی نمی تونی دقیق بگی آیا این ندای دلمه یا وسوسه ذهنم و نفسم...
اگه بتونی دقیقا بگی که چه حرفی حرفه دلته و چه حرفی حرف نفست، اونوقت میتونی هر راهی رو که دلت می خواد بری...

وقتی هنوز خورشید نبود، زمین و آسمون نبود وقتی اثر از خلقت و نشونی از کهکشون نبود، نفس نبود، صدا نبود، هوا نبود
خدا خودش تنها نشست، قصه عالم رو نوشت، از جنس عشق شهرکی ساخت، اسم اونو گذاشت بهشت، از آب و خاک و گل اون، پیکر آدم رو سرشت
خدا خودش تنها نشست، قصه عالم رو نوشت، از جنس عشق شهرکی ساخت، اسم اونو گذاشت بهشت، از آب و خاک و گل اون، پیکر آدم رو سرشت
- پست: 330
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۶, ۶:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3 بار
- سپاسهای دریافتی: 37 بار
- پست: 309
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵, ۹:۳۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 12 بار
- سپاسهای دریافتی: 70 بار
limo_torosh نوشته شده:آره اينجاست که ايمان به خدا عقل ما رو از کار ميندازه اگه بگه خودت رو از کوه بنداز پائين طوريت نميشه اگه ايمان داشت باشي خودتو پرت مي کني من اونقدر که بحرف خدا ايمان دارم به حرف ائمه هم ايمان دارم .
خوب این خیلی خوبه، ایمان به خدا عالیه و حتما هم خوب می دونی وقتی ادعای در برابر ذات الهی می کنی، محک می خوری...
ایمان به خدا هم ادعای کمی نیست...
موفق باشین
وقتی هنوز خورشید نبود، زمین و آسمون نبود وقتی اثر از خلقت و نشونی از کهکشون نبود، نفس نبود، صدا نبود، هوا نبود
خدا خودش تنها نشست، قصه عالم رو نوشت، از جنس عشق شهرکی ساخت، اسم اونو گذاشت بهشت، از آب و خاک و گل اون، پیکر آدم رو سرشت
خدا خودش تنها نشست، قصه عالم رو نوشت، از جنس عشق شهرکی ساخت، اسم اونو گذاشت بهشت، از آب و خاک و گل اون، پیکر آدم رو سرشت
- پست: 330
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۶, ۶:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3 بار
- سپاسهای دریافتی: 37 بار
جايگاه عرفان در قرآن چيست؟
حضرت آيت الله جوادي آملي حفظه الله : در عرفان چند مطلب اساسي داريم. اول اينكه عرفان علم حصولي (كه از راه تحصيل به دست آيد) نيست بلكه قسمت عمده آن از راه تهذيب و تزكيه نفس به دست ميآيد. آنجا كه ذات اقدس اله فرمود ”يُعَلّمُهُمُ الكِتابَ والْحِكْمَةَ ويُزكّيهِمْ“(١) بخش اول مربوط به فقه، اصول، حكمت و امثال اينها است و بخش دوم يعني يُزكّيهمْ مربوط به عرفان است. اگر كسي آينه جان را شفاف كند و بفهمد اين آينه را به كدام سمت بچرخاند، اسرار عالم در آينه وجودش ميتابد و به آنها پيميبرد.
حارثه بن مالك كه درسي نخوانده بود آمد حضور پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) و عرض كرد: من شب را صبح كردهام در حالي كه به مقام يقين رسيدهام. حضرت فرمود: هر چيز نشانهاي دارد، علامت يقين تو چيست؟ گفت گويا عرش خدا را ميبينم، بهشت را ميبينم، جهنم و زوزه اهل جهنم را ميبينم و ميشنوم، حضرت فرمود: «عَبْدٌ نَوّرَ اللّه قَلْبَهُ» بندهاي است كه خداوند قلب او را نوراني كرده است.
بحثهاي قرآني نشان ميدهد كه اگر كسي جان خود را شفاف كرد، يعني اهل دغل و شبهه و خيانت نبود، سليم الفطره بود و فهميد آينه جان را به كدام سمت بچرخاند، اسرار عالم را مييابد. گاه انسان آينه جانش را به طرف مار و گرگ و عقرب نگه ميدارد. خوب، اين آينه به جز گرگ و عقرب چيز ديگري نشان نميدهد. اينكه تقصير آينه نيست بالاخره بايد كسي باشد تا به انسان بگويد آينه را درست نگهدار.
خداوند در قرآن فرمود: ”كلاّ لَوْ تَعْلَمُون عِلْمَ اليَقينِ لَتَرَوُنّ الجَحيم“(٢) اگر اهل علم اليقين باشيد و صفاي ضمير داشته باشيد هم اكنون جهنم را ميبينيد. والاّ بعد از مرگ، كافر هم جهنم را ميبيند و ميگويد: ”رَبّنا اَبْصَرْنا وَسَمِعْنا“(٣).
زماني در عمره مفرده در حرم مطهر پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) روبروي حرم نشسته بوديم، جواني نزد من آمد و گفت حاجآقا قصهاي دارم ميخواهم با شما در ميان بگذارم، اجازه ميدهيد اين قصه را بگويم. گفتم: بفرماييد. گفت: من اهل فلان شهر ايران و آبميوهفروش هستم.براي اينكه آب ميوه خنك و گوارا باشد ما يك تكه يخ داخل ليوان مياندازيم، بعد آبميوه روي آن ميريزيم تا ليوان پر شود و به قيمت معمول ميفروشيم. آن تكه يخ كه قيمتي ندارد، ما تعهد كردهايم يك ليوان آب ميوه بدهيم صد ريال، مقداري از اين ليوان را آن تكه يخ اشغال ميكند و قاعدتاً از حجم آبميوه كاسته ميشود.
بعد گفت: من يك روز صبح كه آمدم مغازه در را باز كنم، ديدم قالبهاي يخي كه معمولاً صبح قبل از آفتاب ميآورند جلوي در ميگذارند شعلهور شده و آتش از اين يخها بلند است. فهميدم كه مشكل كجاست. و اين ناشي از غلّ و غش ما در فروش آب ميوههاست. بعد از آن رفتم ليوانهاي بزرگتري تهيه كردم و يخ داخل آن مياندازم و يك ليوان آب ميوه كامل را داخل ليوان بزرگتر ميريزم و به مشتري ميدهم. اين جوان در كنار قبر مطهر پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) بعد از اين جريان همين آيه را قرائت كرد: ”كلاّ لَوْ تَعْلَمُون عِلْمَ اليَقينِ لَتَروُنَّ الجَحْيم“(٤).خلاصه لقمه حرام آتش است. در سوره نساء فرمود: ”إنّ الذينَ يأكْلُونَ اَمْوالَ اليَتامي ظُلْماً إنّما يَأكْلُونَ في بُطُونِهِم ناراً“(٥)كساني كه اموال يتيمان را به ظلم ميخورند، همانا در حال خوردن آتشند.
ما درسي ميخواهيم كه فارغ التحصيلي نداشته باشد چون دشمن اصلي ما شيطان، فارغ التحصيل نميشود. تا زندهايم ما را رها نميكند ما هم تا زندهايم بايد درس بخوانيم. درسهاي حوزه و دانشگاه هم كه بالاخره بعد از ٢٠ ـ ٣٠ سال ملال آور است. درسي بايد خواند كه ملال را از بين ببرد و اين همان راه تهذيب نفس يا عرفان حقيقي است. پالايش كردن درون و مراقبت دائم داشتن راه عرفان است.
مرحوم كليني روايتي نقل ميكند به اين مضمون كه انسانهاي اولي خواب نميديدند. انبيا به آنها ميگفتند: حساب و كتابي هست و هركسي در برابر اعمالش مسؤول است ولي مردم باور نميكردند. كم كم رؤيا نصيب افراد بشر شد، پس از آن افرادي كه خواب ميديدند، بامداد حضور پيامبرشان ميرسيدند و ميگفتند: اينها چيست كه ما در خواب ميبينيم؟ پيامبرشان فرمود: اينها نمونههايي از آن چيزهايي است كه ما درباره بعد از مرگ ميگوييم. به هر حال راه تهذيب نفس بهترين راه عرفان حقيقي است و اختصاصي هم به درس خواندهها يا حوزه يا دانشگاه ندارد و ملالآور هم نيست.
…………………………………………………………………………
(١) سوره بقره، آيه ١٢٩.
(٢) سوره تكاثر، آيات ٥ ـ ٦.
(٣) سوره نساء، آيه ١٠.
(٤) سوره تكاثر، آيات ٥ ـ ٦.
(٥) سوره نساء، آيه ١٠.
************************************************************
امام صادق (ع) در حديثي به يونس بن ظيبان فرمودند :
« صاحبان خرد با تفکر عمل مي کنند تا محبت خدا را به دست آورند . همانا وقتي که قلب ، محبت را تحصيل نمايد و به آن نوراني گردد ، لطف سرازير مي شود . آن گاه او اهل فايده شده و بر اساس حکمت سخن خواهد گفت پس زيرک شده و با قدرت عمل مي نمايد و به طبقات هفتگانه آشنا مي شود .
هنگامي که به اين مرحله رسيد ، بر اساس لطف و حکمت و بيان يک حرکت و دگرگوني در تفکرات او پديد مي آيد و خواست و محبت خويش را در راه خالقش صرف مي نمايد . به اين ترتيب به مقام برتر دست پيدا کرده و خدا را با چشم دل مشاهده خواهد نمود و حکمت را به غير روش حکما ، علم را به غير راه علما و صدق را به غير شيوه صديقین به دست خواهد آورد ....
.... و کسانی که آن راه ( طریق ریاضت و خشوع و عبادت ) را می پیمایند ، یا موفق می شوند یا ناکام می مانند و اکثر آنها نا موفق خواهند بود ، چراکه حق خدا را رعایت ننموده و به اوامر وی ( به طور کامل) عمل نکرده اند . این صفت کسی است که حق شناخت و محبت او را بجا نیاورده است . پس مبادا فریب نماز و روزه و سخنان و علوم آنها را بخوری ! آنان درازگوشانی فراری هستند .... »
************************************************************
چگونه ميتوان بين اجتماع بود و زندگي معمولي داشت و خودسازي كرد؟
حضرت آيت الله جوادي آملي حفظه الله : جهاد اكبر و مبارزه با هوس و خيالات، كار آساني نيست. لكن قرآن كريم ما را به اين جهاد اكبر دعوت كرد: ”فَأمّا مَنْ اَعْطي وَاتَّقي وَصَدَّقَ بِالحُسْني فَسَنُيسّرهُ لِلْيُسْري“(١).اگر كسي اوايل، مشكلات را تحمل كند و مراقب خود باشد و محبوب والايي را انتخاب كند آنگاه به ديگران به چشم محبوب نگاه نميكند. اگر كسي قلبش به حبّ خدا مُتيّم بود و ديگران را به عنوان ابزار كار دانست كه خدمت به آنها فضيلت دارد، هرگز مشكلي در كارهاي اجرايي برايش به وجود نميآيد.
…………………………………………………………………………
(١) سوره الليل، آيات ٦ ـ ٧.
حضرت آيت الله جوادي آملي حفظه الله : در عرفان چند مطلب اساسي داريم. اول اينكه عرفان علم حصولي (كه از راه تحصيل به دست آيد) نيست بلكه قسمت عمده آن از راه تهذيب و تزكيه نفس به دست ميآيد. آنجا كه ذات اقدس اله فرمود ”يُعَلّمُهُمُ الكِتابَ والْحِكْمَةَ ويُزكّيهِمْ“(١) بخش اول مربوط به فقه، اصول، حكمت و امثال اينها است و بخش دوم يعني يُزكّيهمْ مربوط به عرفان است. اگر كسي آينه جان را شفاف كند و بفهمد اين آينه را به كدام سمت بچرخاند، اسرار عالم در آينه وجودش ميتابد و به آنها پيميبرد.
حارثه بن مالك كه درسي نخوانده بود آمد حضور پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) و عرض كرد: من شب را صبح كردهام در حالي كه به مقام يقين رسيدهام. حضرت فرمود: هر چيز نشانهاي دارد، علامت يقين تو چيست؟ گفت گويا عرش خدا را ميبينم، بهشت را ميبينم، جهنم و زوزه اهل جهنم را ميبينم و ميشنوم، حضرت فرمود: «عَبْدٌ نَوّرَ اللّه قَلْبَهُ» بندهاي است كه خداوند قلب او را نوراني كرده است.
بحثهاي قرآني نشان ميدهد كه اگر كسي جان خود را شفاف كرد، يعني اهل دغل و شبهه و خيانت نبود، سليم الفطره بود و فهميد آينه جان را به كدام سمت بچرخاند، اسرار عالم را مييابد. گاه انسان آينه جانش را به طرف مار و گرگ و عقرب نگه ميدارد. خوب، اين آينه به جز گرگ و عقرب چيز ديگري نشان نميدهد. اينكه تقصير آينه نيست بالاخره بايد كسي باشد تا به انسان بگويد آينه را درست نگهدار.
خداوند در قرآن فرمود: ”كلاّ لَوْ تَعْلَمُون عِلْمَ اليَقينِ لَتَرَوُنّ الجَحيم“(٢) اگر اهل علم اليقين باشيد و صفاي ضمير داشته باشيد هم اكنون جهنم را ميبينيد. والاّ بعد از مرگ، كافر هم جهنم را ميبيند و ميگويد: ”رَبّنا اَبْصَرْنا وَسَمِعْنا“(٣).
زماني در عمره مفرده در حرم مطهر پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) روبروي حرم نشسته بوديم، جواني نزد من آمد و گفت حاجآقا قصهاي دارم ميخواهم با شما در ميان بگذارم، اجازه ميدهيد اين قصه را بگويم. گفتم: بفرماييد. گفت: من اهل فلان شهر ايران و آبميوهفروش هستم.براي اينكه آب ميوه خنك و گوارا باشد ما يك تكه يخ داخل ليوان مياندازيم، بعد آبميوه روي آن ميريزيم تا ليوان پر شود و به قيمت معمول ميفروشيم. آن تكه يخ كه قيمتي ندارد، ما تعهد كردهايم يك ليوان آب ميوه بدهيم صد ريال، مقداري از اين ليوان را آن تكه يخ اشغال ميكند و قاعدتاً از حجم آبميوه كاسته ميشود.
بعد گفت: من يك روز صبح كه آمدم مغازه در را باز كنم، ديدم قالبهاي يخي كه معمولاً صبح قبل از آفتاب ميآورند جلوي در ميگذارند شعلهور شده و آتش از اين يخها بلند است. فهميدم كه مشكل كجاست. و اين ناشي از غلّ و غش ما در فروش آب ميوههاست. بعد از آن رفتم ليوانهاي بزرگتري تهيه كردم و يخ داخل آن مياندازم و يك ليوان آب ميوه كامل را داخل ليوان بزرگتر ميريزم و به مشتري ميدهم. اين جوان در كنار قبر مطهر پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) بعد از اين جريان همين آيه را قرائت كرد: ”كلاّ لَوْ تَعْلَمُون عِلْمَ اليَقينِ لَتَروُنَّ الجَحْيم“(٤).خلاصه لقمه حرام آتش است. در سوره نساء فرمود: ”إنّ الذينَ يأكْلُونَ اَمْوالَ اليَتامي ظُلْماً إنّما يَأكْلُونَ في بُطُونِهِم ناراً“(٥)كساني كه اموال يتيمان را به ظلم ميخورند، همانا در حال خوردن آتشند.
ما درسي ميخواهيم كه فارغ التحصيلي نداشته باشد چون دشمن اصلي ما شيطان، فارغ التحصيل نميشود. تا زندهايم ما را رها نميكند ما هم تا زندهايم بايد درس بخوانيم. درسهاي حوزه و دانشگاه هم كه بالاخره بعد از ٢٠ ـ ٣٠ سال ملال آور است. درسي بايد خواند كه ملال را از بين ببرد و اين همان راه تهذيب نفس يا عرفان حقيقي است. پالايش كردن درون و مراقبت دائم داشتن راه عرفان است.
مرحوم كليني روايتي نقل ميكند به اين مضمون كه انسانهاي اولي خواب نميديدند. انبيا به آنها ميگفتند: حساب و كتابي هست و هركسي در برابر اعمالش مسؤول است ولي مردم باور نميكردند. كم كم رؤيا نصيب افراد بشر شد، پس از آن افرادي كه خواب ميديدند، بامداد حضور پيامبرشان ميرسيدند و ميگفتند: اينها چيست كه ما در خواب ميبينيم؟ پيامبرشان فرمود: اينها نمونههايي از آن چيزهايي است كه ما درباره بعد از مرگ ميگوييم. به هر حال راه تهذيب نفس بهترين راه عرفان حقيقي است و اختصاصي هم به درس خواندهها يا حوزه يا دانشگاه ندارد و ملالآور هم نيست.
…………………………………………………………………………
(١) سوره بقره، آيه ١٢٩.
(٢) سوره تكاثر، آيات ٥ ـ ٦.
(٣) سوره نساء، آيه ١٠.
(٤) سوره تكاثر، آيات ٥ ـ ٦.
(٥) سوره نساء، آيه ١٠.

امام صادق (ع) در حديثي به يونس بن ظيبان فرمودند :
« صاحبان خرد با تفکر عمل مي کنند تا محبت خدا را به دست آورند . همانا وقتي که قلب ، محبت را تحصيل نمايد و به آن نوراني گردد ، لطف سرازير مي شود . آن گاه او اهل فايده شده و بر اساس حکمت سخن خواهد گفت پس زيرک شده و با قدرت عمل مي نمايد و به طبقات هفتگانه آشنا مي شود .
هنگامي که به اين مرحله رسيد ، بر اساس لطف و حکمت و بيان يک حرکت و دگرگوني در تفکرات او پديد مي آيد و خواست و محبت خويش را در راه خالقش صرف مي نمايد . به اين ترتيب به مقام برتر دست پيدا کرده و خدا را با چشم دل مشاهده خواهد نمود و حکمت را به غير روش حکما ، علم را به غير راه علما و صدق را به غير شيوه صديقین به دست خواهد آورد ....
.... و کسانی که آن راه ( طریق ریاضت و خشوع و عبادت ) را می پیمایند ، یا موفق می شوند یا ناکام می مانند و اکثر آنها نا موفق خواهند بود ، چراکه حق خدا را رعایت ننموده و به اوامر وی ( به طور کامل) عمل نکرده اند . این صفت کسی است که حق شناخت و محبت او را بجا نیاورده است . پس مبادا فریب نماز و روزه و سخنان و علوم آنها را بخوری ! آنان درازگوشانی فراری هستند .... »

چگونه ميتوان بين اجتماع بود و زندگي معمولي داشت و خودسازي كرد؟
حضرت آيت الله جوادي آملي حفظه الله : جهاد اكبر و مبارزه با هوس و خيالات، كار آساني نيست. لكن قرآن كريم ما را به اين جهاد اكبر دعوت كرد: ”فَأمّا مَنْ اَعْطي وَاتَّقي وَصَدَّقَ بِالحُسْني فَسَنُيسّرهُ لِلْيُسْري“(١).اگر كسي اوايل، مشكلات را تحمل كند و مراقب خود باشد و محبوب والايي را انتخاب كند آنگاه به ديگران به چشم محبوب نگاه نميكند. اگر كسي قلبش به حبّ خدا مُتيّم بود و ديگران را به عنوان ابزار كار دانست كه خدمت به آنها فضيلت دارد، هرگز مشكلي در كارهاي اجرايي برايش به وجود نميآيد.
…………………………………………………………………………
(١) سوره الليل، آيات ٦ ـ ٧.

- پست: 309
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵, ۹:۳۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 12 بار
- سپاسهای دریافتی: 70 بار
اللهم صل علي سيدنا محمدا الوصف و الوحي و الرساله و الحکمته و علي آله و صحبه و سلم تسليما 

وقتی هنوز خورشید نبود، زمین و آسمون نبود وقتی اثر از خلقت و نشونی از کهکشون نبود، نفس نبود، صدا نبود، هوا نبود
خدا خودش تنها نشست، قصه عالم رو نوشت، از جنس عشق شهرکی ساخت، اسم اونو گذاشت بهشت، از آب و خاک و گل اون، پیکر آدم رو سرشت
خدا خودش تنها نشست، قصه عالم رو نوشت، از جنس عشق شهرکی ساخت، اسم اونو گذاشت بهشت، از آب و خاک و گل اون، پیکر آدم رو سرشت
- پست: 330
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۶, ۶:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3 بار
- سپاسهای دریافتی: 37 بار
کار از اوني که فکر مي کردم راحتره :
در محضر يکي از عارفان اصفهان که مدت هاست در راه عرفان قدم بر مي دارد رفتم و در رابطه با اين شيوه از عرفان پرسيدم فقط يک چيز گفت انجام واجبات ترک محرمات
حدود يه 10-15 دقيقه اي باهاش حرف زدم فهميدم قدم اول عرفان فقط چهل شبانه روز انجام واجبات و ترک محرماته و روزه گرفتن از آداب اونه(نگرفتیم نگرفتی) البته اين فقط يک از روش هاي عرفانه که اگه عمري باقي باشه سعي مي کنم ما بقي روش ها رو هم بگم
دستور العملى از مرحوم مجلسى
عالم بزرگ و عارف ربانى ملا محمد تقى مجلسى رضوان الله تعالى عليه مى نويسد: آنچه اين بنده از دوران رياضت و خودسازى دريافته ام ، مربوط است به زمانى كه به مطالعه تفسير اشتغال داشتم . شبى در بين خواب و بيدارى حضرت محمد صلى الله عليه و آله را مشاهده كردم ، با خود گفتم : شايسته است در كمالات و اخلاق آن حضرت خوب دقت كنم .هر چه بيشتر دقت كردم عظمت و نورانيت آن جناب گسترده تر مى شد، به طورى كه نورش همه جا را فرا گرفت . در اين هنگام بيدار شدم ، به من الهام شد كه خلق رسول خدا قرآن مى باشد، بايد در قرآن بينديشم . پس هر چه بيشتر در آيه اى دقت مى كردم ، حقايق بيشترى نصيبم مى شد، تا اينكه يكدفعه حقايق و معارف فراوانى بر قلبم فرود آمد. پس در هر آيه اى كه تدبر مى كردم چنين موهبتى بر من عطا مى شد. البته تصديق اين مطلب براى كسى كه به چنين توفيقى دست نيافته دشوار بلكه عادتا غير ممكن است ، وليكن مقصود من راهنمايى و ارشاد برادران فى الله مى باشد.
دستور رياضت و خود سازى عبارت از اين است كه :
1-سخنان بى فايده بلكه از غير ذكر خدا خوددارى كند.
2- استفاده از ماكولات و مشروبات و لباسهاى لذتبخش و منكوحات و منازل زيبا و راحت را ترك كند.
3- از معاشرت با غير اولياى خدا دورى جويد.
4- از خواب زياد اجتناب نمايد
5- ذكر خدا را با مراقبت كامل ادامه دهد. اولياى خدا، تداوم بر ذكر ( يا حى يا قيوم ! يا من لا اله الا انت ) را تجربه كرده و نتيجه گرفته اند. من نيز همين ذكر را تجربه نمودم ، وليكن ذكر من غالبا (يا الله ) است ، با خارج ساختن غير خدا از قلب و با توجه كامل به جناب خداى متعال .
البته آنچه بسيار مهم است ذكر خدا با مراقبت كامل مى باشد، و ساير امور به پاى ذكر نمى رسد. اگر اين عمل تا مدت چهل شبانه روز ادامه يابد، درهايى از انوار حكمت و معرفت و محبت بر سالك گشوده مى شود آن گاه به مقام فناء فى الله و بقاء الله ترقى مى كند.
در محضر يکي از عارفان اصفهان که مدت هاست در راه عرفان قدم بر مي دارد رفتم و در رابطه با اين شيوه از عرفان پرسيدم فقط يک چيز گفت انجام واجبات ترک محرمات
حدود يه 10-15 دقيقه اي باهاش حرف زدم فهميدم قدم اول عرفان فقط چهل شبانه روز انجام واجبات و ترک محرماته و روزه گرفتن از آداب اونه(نگرفتیم نگرفتی) البته اين فقط يک از روش هاي عرفانه که اگه عمري باقي باشه سعي مي کنم ما بقي روش ها رو هم بگم
دستور العملى از مرحوم مجلسى
عالم بزرگ و عارف ربانى ملا محمد تقى مجلسى رضوان الله تعالى عليه مى نويسد: آنچه اين بنده از دوران رياضت و خودسازى دريافته ام ، مربوط است به زمانى كه به مطالعه تفسير اشتغال داشتم . شبى در بين خواب و بيدارى حضرت محمد صلى الله عليه و آله را مشاهده كردم ، با خود گفتم : شايسته است در كمالات و اخلاق آن حضرت خوب دقت كنم .هر چه بيشتر دقت كردم عظمت و نورانيت آن جناب گسترده تر مى شد، به طورى كه نورش همه جا را فرا گرفت . در اين هنگام بيدار شدم ، به من الهام شد كه خلق رسول خدا قرآن مى باشد، بايد در قرآن بينديشم . پس هر چه بيشتر در آيه اى دقت مى كردم ، حقايق بيشترى نصيبم مى شد، تا اينكه يكدفعه حقايق و معارف فراوانى بر قلبم فرود آمد. پس در هر آيه اى كه تدبر مى كردم چنين موهبتى بر من عطا مى شد. البته تصديق اين مطلب براى كسى كه به چنين توفيقى دست نيافته دشوار بلكه عادتا غير ممكن است ، وليكن مقصود من راهنمايى و ارشاد برادران فى الله مى باشد.
دستور رياضت و خود سازى عبارت از اين است كه :
1-سخنان بى فايده بلكه از غير ذكر خدا خوددارى كند.
2- استفاده از ماكولات و مشروبات و لباسهاى لذتبخش و منكوحات و منازل زيبا و راحت را ترك كند.
3- از معاشرت با غير اولياى خدا دورى جويد.
4- از خواب زياد اجتناب نمايد
5- ذكر خدا را با مراقبت كامل ادامه دهد. اولياى خدا، تداوم بر ذكر ( يا حى يا قيوم ! يا من لا اله الا انت ) را تجربه كرده و نتيجه گرفته اند. من نيز همين ذكر را تجربه نمودم ، وليكن ذكر من غالبا (يا الله ) است ، با خارج ساختن غير خدا از قلب و با توجه كامل به جناب خداى متعال .
البته آنچه بسيار مهم است ذكر خدا با مراقبت كامل مى باشد، و ساير امور به پاى ذكر نمى رسد. اگر اين عمل تا مدت چهل شبانه روز ادامه يابد، درهايى از انوار حكمت و معرفت و محبت بر سالك گشوده مى شود آن گاه به مقام فناء فى الله و بقاء الله ترقى مى كند.

- پست: 330
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۶, ۶:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3 بار
- سپاسهای دریافتی: 37 بار
دستورالعملى از آيه الله حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى در رابطه با آداب خواب وخوابيدن
بارى سالك راه خدا را بعد از توبه ، لازم است در اول صبح مشارطه با نفس نمايد (يعنى با خويشتن شرط كند كه امروز تا وقت خواب نبايد از من گناهى سر بزند) مشارطه شريك و سهيم در اعزا و انفس (::عزيزترين و نفيس ترين ) سرمايه ها همانطور كه شريكى با شريك خود و سهيمى با هم سهم خود - كه در عزيزترين و نفيس ترين سرمايه ها شريك و سهيم است ، مشارطه مى كند - و در عرض روز تا وقت خواب مراقبت كامل نمايد و تمام اعضا و جوارح را مراقب و مواظب باشد كه بر خلاف شرطى كه در اول صبح با آنان نموده ، رفتار نكند و گناهى را مرتكب نشوند و در وقت خواب محاسبه كامل از تمام آنچه در اين مدت صرف كرده است و از وقتش و از قواى ظاهرى و باطنى و آنچه از نعمتهاى الهى در ان صرف كرده و يا مهمل گذاشته ، به عمل آورد و دقيقا به حساب خود برسد و همه اينها به قرارى كه علماى اخلاق نوشته اند، عمل نمايد، تفصيل آن را موكول به كتب اخلاق كه نوشته شده و واقعا هم خوب نوشته اند مى نمايم ، ولى به چند فقره اهم كه خيلى موثر است اشاره مى شود و آن اين است :
وقت خواب : انسان محاسبه خود را كرده و علاج خيانتهاى نفس را به قدر طاقت بر خودش لازم بداند و هيچ از اين محاسبه و علاج غفلت نكند و بايد اين عمل آن قدر تكرار شود كه براى او عادت شود و بدون محاسبه و درمان به خواب نرود و آنچه فعلا ممكن است از توبه ، تدارك بكند و آنچه تاخير لازم است عزم جدى بر آن داشته باشد و بداند حالا كه مى خوابد، خواب هم در واقع برادر مرگ است . صريح آيه مباركه است كه مى فرمايد:
الله يتوفى الانفس حين موتها و التى لم تمت فى منامها فيمسك التى قضى عليها الموت و يرسل الاخرى
(::خدا است كه جانها را به هنگام مرگشان مى گيرد و جانى را كه در حال خواب نمرد ه است پس آن را كه مرگش فرا رسيده نگاه مى دارد و ديگرى را به بدن باز مى فرستد تا وقت تعيين شده اش فرا رسد)
پس لازم است كه فى الجمله عده موت را نموده و آمادگى براى مرگ داشته باشد، از قبيل اينكه عهد ايمان خود را تجديد نموده و با طهارت (::وضو يا غسل يا تيمم ) روى به قبله و روى به قبله حقيقيه نموده ، به نام خدا و گفتن بسم الله الرحمن الرحيم وارد بستر شود. اعمالى را كه براى هنگام خواب وارد شده ، به قدر قوت به عمل اورده ، نفس و روح خود را به حضرت او جل جلاله تسليم نمايد. و از اعمال وقت خواب آنها را كه اهمتيت بيشترى دارند ترك نكند، كه عبارتند از: اينكه به هنگام دخول به رختخواب بسم الله الرحمن الرحيم را از قلب و لسان بگويد و ايه مباركه :
قل انما انا بشر مثلكم يوحى الى انما الهكم اله واحد فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و لا يشرك بعباده ربه احدا (83)
را و آيه مباركه :
آمن الرسول بما انزل اليه من ربه و المومنون كل آمن بالله و ملائكته و كتبه و رسله لا نفرق بين احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانك ربنا و اليك المصير لا يكلف الله نفسا الا وسعها لهاما كسبت و عليها ما اكتسبت ربنا لا تواخذنا ان نسينا او اخطانا ربنا و لا تحمل علينا اصرا كما حملته على الذين من قبلنا ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه اصرا كما حملته على الذين من قبلنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به واعف عنا و اغفرلنا و ارحمنا انت مولانا فانصرنا على القوم الكافرين (84)
را با تدبر بخواند و تسبيح حضرت زهرا (س ) و آيه الكرسى و سه بار و يا يازده بار سوره قل هو الله احد و سه دفعه يفعل الله ما يشاء بقدرته و يحكم ما يريد بعزته و ايه مباركه شهدالله انه لا اله الا هو و الملائكه و اولو العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم ان الدين عندالله الاسلام و ما اختلف الذين و اتوا الكتاب من بعد ما جائهم العلم بغيا بينهم و من يكفر بايات الله فان الله سريع الحساب (85) و اگر استغفارهاى مرويه و مطلق استغفار استغفرالله ربى و اتوب اليه هم بكند، خوب است و ملتفت باشد كه ممكن است خداوند جواد در همين خواب چنان كه براى انبيا و سايرين از اوليا و مؤ منين در حال خواب موهبتهاى عظيمه عنايت فرموده است به او عنايت هم فرمايد.
اى بسا معارف كه از روياها براى سالكين كشف شده و بسا مقامات كه از روياى انبيا (ع ) و ائمه (ع ) و بزرگان دين به سالك عنايت مى شود. اين عبد ذليل خيلى اميدواريهايم به بعضى روياهايى است كه در آنها حضرات معصومين (ع ) را زيارت كرده ام و مورد مرحمتهاى بزرگ واقع شده ام .
بارى بعد از خواندن اين آيه اگر حال فكرى برايش دست بدهد كه در حال فكر خوابش ببرد، زهى كرامت ، و الا مشغول ذكرى از اذكار بشود تا خوابش در حال ذكر ببرد، و اگر ذكر را در اواخر به نفسش بيندازد كه بين النوم و اليقظه (:: ميان خواب و بيدارى ) را كه اسان از حركت بيافتد نفس ياالله يا تنها لفظ جلاله الله را بگويد، خوب است ، اگر در اين حال خوابش ببرد بسا مى شود كه او خواب است ، ولى نفسش آشكارا ذكر مى كند كه گاه است بيدار هم مى شود.
خلاصه خودش را به سراسر وجودش تسليم حضرت او جل جلاله نمايد.
*******************************************************************************
استاد آيه الله حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى که يکي از عرفاي بزرگ به شمار مي ياد راه رسيدن به کمال انساني را به شکلي خيلي ساده و زيبا بيان مي کنه واقعا اگه صبح که از خواب پا ميشيم فکر کنيم که آخرين روز عمرمونه و تمام گناهانمون رو پاک کنيم و آماده مرگ بشيم و با وضو و رو به قبله بخوابيم با چه آسايش خيالي و بدون هيچ مزاحمت فکري چه لذتي از خواب مي بريم و تو اون خوابه که روياهاي صادقه شکل مي گيره و عنايتي به ما ميشه.
بارى سالك راه خدا را بعد از توبه ، لازم است در اول صبح مشارطه با نفس نمايد (يعنى با خويشتن شرط كند كه امروز تا وقت خواب نبايد از من گناهى سر بزند) مشارطه شريك و سهيم در اعزا و انفس (::عزيزترين و نفيس ترين ) سرمايه ها همانطور كه شريكى با شريك خود و سهيمى با هم سهم خود - كه در عزيزترين و نفيس ترين سرمايه ها شريك و سهيم است ، مشارطه مى كند - و در عرض روز تا وقت خواب مراقبت كامل نمايد و تمام اعضا و جوارح را مراقب و مواظب باشد كه بر خلاف شرطى كه در اول صبح با آنان نموده ، رفتار نكند و گناهى را مرتكب نشوند و در وقت خواب محاسبه كامل از تمام آنچه در اين مدت صرف كرده است و از وقتش و از قواى ظاهرى و باطنى و آنچه از نعمتهاى الهى در ان صرف كرده و يا مهمل گذاشته ، به عمل آورد و دقيقا به حساب خود برسد و همه اينها به قرارى كه علماى اخلاق نوشته اند، عمل نمايد، تفصيل آن را موكول به كتب اخلاق كه نوشته شده و واقعا هم خوب نوشته اند مى نمايم ، ولى به چند فقره اهم كه خيلى موثر است اشاره مى شود و آن اين است :
وقت خواب : انسان محاسبه خود را كرده و علاج خيانتهاى نفس را به قدر طاقت بر خودش لازم بداند و هيچ از اين محاسبه و علاج غفلت نكند و بايد اين عمل آن قدر تكرار شود كه براى او عادت شود و بدون محاسبه و درمان به خواب نرود و آنچه فعلا ممكن است از توبه ، تدارك بكند و آنچه تاخير لازم است عزم جدى بر آن داشته باشد و بداند حالا كه مى خوابد، خواب هم در واقع برادر مرگ است . صريح آيه مباركه است كه مى فرمايد:
الله يتوفى الانفس حين موتها و التى لم تمت فى منامها فيمسك التى قضى عليها الموت و يرسل الاخرى
(::خدا است كه جانها را به هنگام مرگشان مى گيرد و جانى را كه در حال خواب نمرد ه است پس آن را كه مرگش فرا رسيده نگاه مى دارد و ديگرى را به بدن باز مى فرستد تا وقت تعيين شده اش فرا رسد)
پس لازم است كه فى الجمله عده موت را نموده و آمادگى براى مرگ داشته باشد، از قبيل اينكه عهد ايمان خود را تجديد نموده و با طهارت (::وضو يا غسل يا تيمم ) روى به قبله و روى به قبله حقيقيه نموده ، به نام خدا و گفتن بسم الله الرحمن الرحيم وارد بستر شود. اعمالى را كه براى هنگام خواب وارد شده ، به قدر قوت به عمل اورده ، نفس و روح خود را به حضرت او جل جلاله تسليم نمايد. و از اعمال وقت خواب آنها را كه اهمتيت بيشترى دارند ترك نكند، كه عبارتند از: اينكه به هنگام دخول به رختخواب بسم الله الرحمن الرحيم را از قلب و لسان بگويد و ايه مباركه :
قل انما انا بشر مثلكم يوحى الى انما الهكم اله واحد فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و لا يشرك بعباده ربه احدا (83)
را و آيه مباركه :
آمن الرسول بما انزل اليه من ربه و المومنون كل آمن بالله و ملائكته و كتبه و رسله لا نفرق بين احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانك ربنا و اليك المصير لا يكلف الله نفسا الا وسعها لهاما كسبت و عليها ما اكتسبت ربنا لا تواخذنا ان نسينا او اخطانا ربنا و لا تحمل علينا اصرا كما حملته على الذين من قبلنا ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه اصرا كما حملته على الذين من قبلنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به واعف عنا و اغفرلنا و ارحمنا انت مولانا فانصرنا على القوم الكافرين (84)
را با تدبر بخواند و تسبيح حضرت زهرا (س ) و آيه الكرسى و سه بار و يا يازده بار سوره قل هو الله احد و سه دفعه يفعل الله ما يشاء بقدرته و يحكم ما يريد بعزته و ايه مباركه شهدالله انه لا اله الا هو و الملائكه و اولو العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم ان الدين عندالله الاسلام و ما اختلف الذين و اتوا الكتاب من بعد ما جائهم العلم بغيا بينهم و من يكفر بايات الله فان الله سريع الحساب (85) و اگر استغفارهاى مرويه و مطلق استغفار استغفرالله ربى و اتوب اليه هم بكند، خوب است و ملتفت باشد كه ممكن است خداوند جواد در همين خواب چنان كه براى انبيا و سايرين از اوليا و مؤ منين در حال خواب موهبتهاى عظيمه عنايت فرموده است به او عنايت هم فرمايد.
اى بسا معارف كه از روياها براى سالكين كشف شده و بسا مقامات كه از روياى انبيا (ع ) و ائمه (ع ) و بزرگان دين به سالك عنايت مى شود. اين عبد ذليل خيلى اميدواريهايم به بعضى روياهايى است كه در آنها حضرات معصومين (ع ) را زيارت كرده ام و مورد مرحمتهاى بزرگ واقع شده ام .
بارى بعد از خواندن اين آيه اگر حال فكرى برايش دست بدهد كه در حال فكر خوابش ببرد، زهى كرامت ، و الا مشغول ذكرى از اذكار بشود تا خوابش در حال ذكر ببرد، و اگر ذكر را در اواخر به نفسش بيندازد كه بين النوم و اليقظه (:: ميان خواب و بيدارى ) را كه اسان از حركت بيافتد نفس ياالله يا تنها لفظ جلاله الله را بگويد، خوب است ، اگر در اين حال خوابش ببرد بسا مى شود كه او خواب است ، ولى نفسش آشكارا ذكر مى كند كه گاه است بيدار هم مى شود.
خلاصه خودش را به سراسر وجودش تسليم حضرت او جل جلاله نمايد.
*******************************************************************************
استاد آيه الله حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى که يکي از عرفاي بزرگ به شمار مي ياد راه رسيدن به کمال انساني را به شکلي خيلي ساده و زيبا بيان مي کنه واقعا اگه صبح که از خواب پا ميشيم فکر کنيم که آخرين روز عمرمونه و تمام گناهانمون رو پاک کنيم و آماده مرگ بشيم و با وضو و رو به قبله بخوابيم با چه آسايش خيالي و بدون هيچ مزاحمت فکري چه لذتي از خواب مي بريم و تو اون خوابه که روياهاي صادقه شکل مي گيره و عنايتي به ما ميشه.

- پست: 1637
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۶, ۱۱:۵۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 8092 بار
- سپاسهای دریافتی: 3732 بار
اين طور که پيداست شما دو نفر در رابطه با مسائل شرعي اطلاعات خوبي داريد . من ميخوام يک فروم در رابطه با مسائل شرعي در همين بخش ( ساير گفتگوها ) ايجاد کنم تا همه يعني هر کسي سوالي داره اونجا مطرح کنه . شما هم لطفا شرکت کنيد و به سوالها پاسخ بديد خيلي خيلي ممنون ميشم . البته من خودم چيزي سرم نميشه , انشا ا... که ديگران همکاري کنند . 

* * * جز ايران نباشد مرا نام ياد * * * * * * * * * که يزدان مرا زين سبب کام داد * * *
- پست: 15899
- تاریخ عضویت: جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴, ۷:۵۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 72687 بار
- سپاسهای دریافتی: 31680 بار
- تماس:
KH.I.A.2500 جان
توجه داشته باشيد مباحث ديني به اين شکل در انجمن مجاز نيست، لطفا قبل از هر کاري، يکبار قوانين سراسري انجمن رو مطالعه کنيد
توجه داشته باشيد مباحث ديني به اين شکل در انجمن مجاز نيست، لطفا قبل از هر کاري، يکبار قوانين سراسري انجمن رو مطالعه کنيد
زندگي صحنه يکتاي هنرمندي ماست هرکسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]
لطفا سوالات فني را فقط در خود انجمن مطرح بفرماييد، به اين سوالات در PM پاسخ داده نخواهد شد
- پست: 309
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵, ۹:۳۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 12 بار
- سپاسهای دریافتی: 70 بار
دوستان دقت کنند که ذکر "یا الله" ذکر گرم و سنگینی هست، این ترتیبی که توسط جناب آقای ملکی اتخاذ شده به دلیل آمادگی روحی و جسمی ایشون برای ادای ذکر هست وگرنه ممکنه کسی که برای اولین بار می خواد یه همچین روشی رو پیش بگیره، دچار مشکل جسمی بشه، از قبیل سردرد، دل درد و مشکلاتی ازین دست...
دوستان اگه می خوان ذکر بگن، بهتره با ذکرهای سبک شروع کنن تا بدنشون عادت کنه، به عنوان مثال صلوات برای شروع خیلی خوبه، اسماء حسنه الهی انرژی و فرکانس بالائی دارن و در طریقت هم وقتی سالک چندین سال ذکر های سبک گفت و بدن، نفس و روحش آماده شد، سراغ ذکرهای سنگین تر میره...
برای کنترل نفس وضوء داشتن خیلی موثره، یعنی دائم الوضوء بودن...
همچنین در هنگام غلبه نفس برای دفع شر شیطان از لفظ "اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" اگر استفاده بشه، بسیار موثره...
دوستان اگه می خوان ذکر بگن، بهتره با ذکرهای سبک شروع کنن تا بدنشون عادت کنه، به عنوان مثال صلوات برای شروع خیلی خوبه، اسماء حسنه الهی انرژی و فرکانس بالائی دارن و در طریقت هم وقتی سالک چندین سال ذکر های سبک گفت و بدن، نفس و روحش آماده شد، سراغ ذکرهای سنگین تر میره...
برای کنترل نفس وضوء داشتن خیلی موثره، یعنی دائم الوضوء بودن...
همچنین در هنگام غلبه نفس برای دفع شر شیطان از لفظ "اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" اگر استفاده بشه، بسیار موثره...

وقتی هنوز خورشید نبود، زمین و آسمون نبود وقتی اثر از خلقت و نشونی از کهکشون نبود، نفس نبود، صدا نبود، هوا نبود
خدا خودش تنها نشست، قصه عالم رو نوشت، از جنس عشق شهرکی ساخت، اسم اونو گذاشت بهشت، از آب و خاک و گل اون، پیکر آدم رو سرشت
خدا خودش تنها نشست، قصه عالم رو نوشت، از جنس عشق شهرکی ساخت، اسم اونو گذاشت بهشت، از آب و خاک و گل اون، پیکر آدم رو سرشت
- پست: 330
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۶, ۶:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3 بار
- سپاسهای دریافتی: 37 بار
البته من ذکر گفتن تو اين چهل روز را سفارش نمي کنم ولي اگه دلتون خواست مي تونيد همين اذکاري که دوست عزيزم dibas, جان فرمودند رو بگين يا ذکر استغفار رو (البته ذکر که مي گم منظورم به تعداد زياده که سفارش شده با وضو باشه)
منم یکیم مثل شما که یکیرو میخوام جواب سوالاتمو بده
من فقط مطالب سایت های دیگه رو کپی برداری کردم
KH.I.A.2500 نوشته شده:اين طور که پيداست شما دو نفر در رابطه با مسائل شرعي اطلاعات خوبي داريد . من ميخوام يک فروم در رابطه با مسائل شرعي در همين بخش ( ساير گفتگوها ) ايجاد کنم تا همه يعني هر کسي سوالي داره اونجا مطرح کنه . شما هم لطفا شرکت کنيد و به سوالها پاسخ بديد خيلي خيلي ممنون ميشم . البته من خودم چيزي سرم نميشه , انشا ا... که ديگران همکاري کنند .
منم یکیم مثل شما که یکیرو میخوام جواب سوالاتمو بده

من فقط مطالب سایت های دیگه رو کپی برداری کردم
