شب يلدا ... شب يلدا ... شب يلداي دلتنگي !!!

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

ارسال پست
Major I
Major I
نمایه کاربر
پست: 383
تاریخ عضویت: جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۸۵, ۷:۱۴ ق.ظ
سپاس‌های دریافتی: 22 بار

شب يلدا ... شب يلدا ... شب يلداي دلتنگي !!!

پست توسط ae »

 آییـــــن شـــب یلــــدا  

گرد آمدیم:

شبچره ای بود و آتشی،

گفت و شنود و قصه و نقلی ز سیر و گشت ...

وقتی که برشکفت گل هندوانه، سرخ

در اوج سرگذشت

یلدا، شب بلند، شب بی ستارگی

لختی به تن طپید و به هم رفت و درشکست

با خانه می شدیم که گرد سپیده دم

بر بام می نشست



سیاوش کسرایی



یلدا برگرفته از واژه ای سریانی است و مفهوم آن « میلاد» است. ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر « میترا» می پنداشتند، و به همین دلیل این شب را جشن می گرفتند و گرد آتش جمع می شدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند.آن گاه خوانی الوان می گستردند و « میزد» نثار می کردند.
«میزد» نذری یا ولیمه ای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیین های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده ها و فرآورده های خوردنی فصل و خوراک های گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژه ای که آن را « میزد» می نامیدند، بر سفره جشن می نهادند.
و بازمانده این رسوم هنوز پابرجاست و به ویژه به وسیله خانواده های زرتشتی در ایران و هندوستان و سایر کشورهای جهان، تمام و کمال اجرا می گردد.
باوری بر این مبنا نیز بین مردم رایج بود که در شب یلدا، قارون ( ثروتمند افسانه ای) ، در جامه کهنه هیزم شکنان به در خانه ها می آید و به مردم هیزم می دهد، و این هیزم ها در صبح روز بعد از شب یلدا، به شمش زر تبدیل می شود، بنابراین، باورمندان به این باور، شب یلدا را تا صبح به انتظار از راه رسیدن هیزم شکن زربخش و هدیه هیزمین خود بیدار می ماندند و مراسم جشن و سرور و شادمانی بر پا می کردند .
مراسم تولد میترا به عنوان شبی مقدس همراه با آیین مهر« میترائیسم»، از طریق مانویان و نوافلاطونیان مشرق زمین، به اروپا رفت و پس از بسط و گسترش آیین مسیحیت، بسیاری از آداب و رسوم « کیش مهر» جذب آن شد و میلاد مهر، که به عقیده مهرپرستان منجی بشریت در پایان دنیا خواهد بود، به مسیح منتسب گشت و شب یلدا تبدیل شد به شب نوئل که در روز 25 ماه دسامبر جشن گرفته می شود و چند شب با شب یلدای ما فاصله دارد.
علامه محمد قزوینی در یادداشت های خود بر « برهان قاطع» چنین نوشته است:
« یلدا لغت سریانی است و در آن لسان همان کلمه میلاد عربی است که عبارت از زمان ولادت عیسی است.»
محمد علی تربیت در « تذکره دانشمندان آذربایجان» می نویسد:
« یلدا کلمه ای سریانی است به معنی میلاد عربی، چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می کرده اند، از این رو بدین نام نامیدند.»
دکتر محمد معین در حواشی برهان قاطع می نویسد:
« در قاموس سریانی به انگلیسی « پاین اسمیت» زوجه مرحوم « مرگلیوث»، عیناً یلدا را به معنی ولادت و میلاد تفسیر کرده...»
ابو ریجان بیرونی در « آثار الباقیه» می نویسد:
« و در شبی که روز بیست و پنجم این ماه بر آن مقدم است، به عقیده رومیان شب بیست و پنجم محسوب می شود و عید میلاد در آن روز است که عید میلاد مسیح باشد و عید یلدا»
پورداود در « یشت ها» می نویسد:

« باید دانست که جشن میلاد مسیح( نوئل) که در 25 دسامبر نثبیت شده ، طبق تحقیق محققان در اصل جشن ظهور میترا( مهر) بوده است که عیسویان در قرن چهارم میلادی آن را روز تولد عیسی قرار دادند.»
در ادبیات پارسی نیز برخی شاعران به رابطه تولد مسیح و یلدا توجه کرده اند ، از جمله، امیر معزی چنین سروده است:

ایزد دادار مهر و کین تو گویی
از شب قدر آفرید و از شب یلدا

زان که به مهرت بود تقرب مومن
زان که به کینت بود تفاخر ترسا

همین شاعر در بیت دیگری چنین به شب یلدا اشاره کرده است:
تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است

تو شمع فروزنده و گیتی شب یلدا
سنایی نیز در باره ارتباط شب یلدا با تولد مسیح، چنین سروده است:

به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا

در ادبیات پارسی، شب یلدا کنایه از سیاهی و درازی گیسوان معشوقه، و هم چنین، استعاره ای بر بلندی و سیاهی شب دراز هجران و حرمان و جدایی بوده است. چند بیت شعر از چند شاعر پارسی گوی در باره شب یلدا در اینجا به عنوان نمونه هایی از تجلی شب یلدا در آینه شعر و ادبیات پارسی آورده ام:

روز رویش چو برانداخت نقاب شب زلف
گویی از روی قیامت شب یلدا برخاست - سعدی

نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست - سعدی

باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود – سعدی

صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید - حافظ

بیدار شو که در شب یلدای نیستی
در پرده است چشم تو را طرفه خواب ها - صائب

همه شب های غم آبستن روز طرب است
یوسف روز به چاه شب یلدا بیند - خاقانی

هست چون صبح آشکارا کاین صبوحی چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من - خاقانی

قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا – ناصر خسرو


کرده خورشید صبح ملک تو
روز همه دشمنان شب یلدا – مسعود سعد

شاهی که هول و کینه او بر عدوی ملک
تابنده روز را شب یلدا همی کند – مسعود سعد

نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
دود خشمش روز روشن را شب یلدا کند – منوچهری

روز پهلوی شب یلدا زند
خویش را امروز بر فردا زند – اقبال لاهوری

اشک خود بر خویش می ریزم چو شمع
با شب یلدا درآویزم چو شمع – اقبال لاهوری

چشم جان را سرمه اش اعمی کند
روز روشن را شب یلدا کند – اقبال لاهوری

يلدا شب عاشقان بيدل است. يلدا شبی ست گيسو فروهشته به دامان. يلدا شب گره زلف يار است:
معاشران گره از زلف يار باز كنيد
شبى خوش است بدين قصه اش دراز كنيد
يلدا شب ميانه عشق است. شب هاى دراز هجر و حرمان و فرقت به آخر رسيده و شب هاى كوتاه كام و وصل با سحرگاهان تابناك يگانگى در راه است. شب اعتماد بر الطاف كارساز است:
به جان دوست كه غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطاف كارساز كنيد.
يلدا شب عاشق و معشوق است، شب رمز و راز، شب ناز و نياز:
ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است
چو يار ناز نمايد شما نياز كنيد.
در اين شب هر كه به عشق نينديشد و از عشق زندگى نگيرد و از زندگى كام دل نستاند، مرده اى بيش نيست:
هر آن كسى كه در اين حلقه زنده نيست به عشق
بر او نمرده به فتواى من نماز كنيد!
يلدا شب بيداريست، شب دراز مهربانى، شب مهرباوران و مهرياران، شب مهر گستران و مهركاران...
میوه اصلی شب یلدا گل آتش است، آتش جاودانه، آتش خاموشی ناپذیر عشق، آتش تابناک مهربانی، آتش امید، آتش شوق و اشتیاق، آتش شورانگیز وصلت، آتش شفق گونه شفقت، و همه میوه های برگزیده سفره یلدا نماد و نشانه آتش است .

  زندگي طولاني تر مي  

شب يلدا هنگامى است كه زمين در مدار گردش خود به دور خورشيد در موقعيت ۲۷۰ درجه قرار مى گيرد. ايرانيان قديم با تقويم هاى خود زاويه ۲۳درجه انحراف محور زمين را در طول سال به كمك ساخت چهارتاقى ها اندازه گيرى كرده بودند. امروزه آثار ۳۰ عدد چهارتاقى باقى مانده از زمانهاى بسيار دور شناسايى و در كتاب «نظام گاه شمارى در چهار تاقى هاى ايران» معرفى شده اند.
روز بلند زندگى از دامان بلندترين شب، تولد مى يابد. فرهنگ كهن اين مرز و بوم به ساكنانش آموخته كه شب هاى دراز را با مهر و لبخند و شيرين كامى به سر رسانند و فرداى شب دراز به آفتاب كم رمق كوتاه ترين روز سال سلام بگويند و به ياد همديگر بياورند كه سال، بلندترين روز و روشنى هم دارد. همين اميد است كه شب يلدا را خاطره انگيزترين شب سال براى ايرانى ها كرده است. پس به يلدا سلام كنيم.
«يلدا» كلمه اى سريانى و به معنى ميلاد و تولد است.
مهر، ايزد فروغ، نگهبان پيمان، پشتيبان جنگيان و راستگويان و درستكاران در اين شب زاده مى شود و از روز بعد بر طول مدت روز (روشنايى) افزوده مى شود.
از زمانهاى بسيار دور و دورترين و تاريك ترين جاى تاريخ، از زمانى كه اولين اقوام آريايى به اين سرزمين آمدند، ايرانيان مهر و ناهيد (آناهيتا و ميترا) را به عنوان دو فرشته نزديك به خداوند نيايش مى كردند و احترام مى گذاردند. از نزديكى اين دو فرشته به خداوند همين بس كه در روز داورى «مهر» نزد خداوند نشسته و «آناهيتا» نيكوكارانى را كه از پل «چينوت» عبور نمايند مورد استقبال قرار مى دهد.
كاسپ ها از نخستين اقوام آريايى سفيدپوست با چشمانى كبود و موهايى بور هستند كه در دره سفيدرود و دلتاى آن (گيلان امروزى) ماندگار شدند و نام خود را به درياى شمال و منطقه دادند. قزوين نيز معرب كاسپين است. با گذشت زمان و تراكم جمعيت آنها به جاهاى ديگر كوچيدند. نامهاى كاشان (كاسيان)، كشف رود (در شاهنامه نام اين رود كاسپ رود آمده است) نيز از نام كاسپ است و همين طور نامهاى ديگر. مردمان كردستان، تات نشين هاى بلوك زهرا، آذربايجان، لرستان، بويراحمد و چهارمحال، جبال بارز و بسيارى ديگر از نواحى نيز كاسپ هستند و در ميان آنها چشم كبود با موهاى روشن زياد ديده مى شود. حتى امروز در رشت به مردمان با پوست روشن و چشم زاغ «كاس آقا» گفته مى شود كه همان كاسپ است. با گذشت زمان، كاسپ ها نيرومند شدند و بر منطقه وسيعى از جهان استيلا يافتند و تمدنهاى پيشرفته بزرگى را بنيان نهادند. تمدنهاى آبى (Hydraulic civilization) به نام آنها ثبت شده كه زيگورات، چغازنبيل، آسيابها و آبشارهاى شوشتر و قنوات، منتسب به آنها مى باشد. آنها معابد بسيارى به نام آناهيتا و پلهاى بزرگى بر روى رودخانه ها به نام او بنا كرده و وقف او نموده اند. پلهاى دختر بازمانده در سراسر ايران تماماً به نام آناهيتا است (آناهيتا فرشته پاكى، بركت، فرشته آبها و باران و بانوى شهر ايران بوده است).
شب يلدا، طولانى ترين شب سال، اول زمستان و هنگامى است كه زمين در مدار گردش خود به دور خورشيد در موقعيت ۲۷۰ درجه قرار مى گيرد. لازم به توضيح است كه در اول بهار و پاييز (زاويه صفر و ۱۸۰درجه) طول روز و شب مساوى، در زاويه ۹۰درجه (اول تابستان) بلندترين روز و در ۲۷۰درجه بلندترين شب سال است. ايرانيان قديم با تقويم هاى خود زاويه ۲۳درجه انحراف محور زمين را در طول سال به كمك ساخت چهارتاقى ها اندازه گيرى كرده بودند. امروزه آثار ۳۰ عدد چهارتاقى باقى مانده از زمانهاى بسيار دور شناسايى و در كتاب «نظام گاه شمارى در چهار تاقى هاى ايران» معرفى شده اند. بنابراين تقويم شمسى طبيعى ترين و ثابت ترين تقويم و گاه شمار است.
كاسپ ها، از ديرترين ايام تاريخ، شب يلدا را گرامى مى داشتند و جشن مى گرفتند. براساس اساطير ايرانى،مهر، ايزدنور در اين شب زاده مى شود و از روز بعد بر طول مدت روز و روشنايى افزوده مى شود (نمادى از شكست اهريمن). مهريان (پيروان كيش مهر)، خورشيد را نمادى از نيروهاى خداوندى مى دانستند و محترم مى شمردند و به رنگ طلوع خورشيد در صبحگاه و غروب آن در پسين دلبستگى داشتند.
از ميوه هاى اصلى در سفره يلدا هندوانه، انار و مركبات است. علت انتخاب اين ميوه ها تشابه رنگ آنها با رنگ خورشيد در سپيده دم و پسين است.

برپايه اساطير كهن، در شب يلدا، مهر، ايزدنور، در كوه البرز در يك غار از فروغ زاييده شده است. پس مهريان در غارها و يا جاهاى فروافتاده و گود(مهرابه) مهر را نيايش مى كردندو او را آگاه به همه اعمال و افكار مى دانستند. (آبه در زبان فارسى به معنى گود و فروافتاده است و درادبيات مذهبى اروپا به صورت abbey و abbe درآمده است.)

آيين مهر از طريق مبلغان، تجار و همچنين مردمان و سربازان اروپاى شرقى كه در مجاورت ايران مى زيستند و با آن آشنا شده بودند به اروپا و روم و يونان راه يافت به طورى كه به مدت بيش از ۳۵۰سال دين و آيين آن سرزمين شد. ايرانيان با تمام مهارتى كه در كار سنگ و سنگ تراشى داشتند، فرشتگان مورد احترام خود را در فكر و انديشه ساخته و آنها را نيايش مى كردند در حالى كه روميان و يونانيان از آنها مجسمه ساختند. تعداد مهرابه هاى (محل ستايش مهر) شناسايى و پيدا شده در اروپا (خصوصاً ايتاليا، اسپانيا، پرتغال، آلمان و رومانى) به مراتب بيش از ايران و هند است.
شب يلدا و تولد مهر (ميترا) نه تنها نقطه عطفى در موضوع گاه شمارى تقويم شمسى كه ثابت ترين تقويم هاست، بلكه از نظر تاريخى داراى چنان اهميتى است كه تمدنهاى اروپايى را تحت تأثير قرار داد. براى مثال: ماههاى رومى در طول سال موقعيت ثابتى نداشتند و مراسم و آيين وي?ه اى كه بايد در يك روز خاص انجام مى گرفت گاه به تابستان مى افتاد و گاه به زمستان. منجمين آنها پس از آشنايى با تقويم مهرى (شمسى، خورشيدى) گاه شمارى خود را اصلاح نمودند ولى فراموش كردند نام ماههاى خود را كه براساس شمارش بودند عوض كنند .

تولد مهر در شب يلدا، اولين شب شروع زمستان و ۲۱ـ۲۰ دسامبر است. تولد حضرت عيسى مسيح (ع) در ۲۵دسامبر است. در گذشته، تولد حضرت عيسى (ع) را در شب يلدا جشن مى گرفتند. در قرون اوليه ميلادى (احتمالاً در سال۵۲۵) و بر پايه مخالفت با آيين مهرى و تخريب مهرابه ها، گاه شمارى ميلادى به طور كامل عوض شد و امروزه نيز مذاهب و فرقه هاى مختلف آيين مسيحيت با چندروز اختلاف اين روز را جشن مى گيرند، ولى تعداد روزهاى سال آنها با تقويم مهرى مطابقت داده شد. پس از مخالفت با آيين مهر و مهريان، آنها سازمانهاى زيرزمينى و مخفيانه اى به وجود آوردند و به نام «بنايان آزاد» تا مدتها ساخت مهرابه هاى زيرزمينى را ادامه دادند و در خفا مراسم خود را به جا مى آوردند.
در تصاوير و كنده كاريهاى سنگى باقيمانده از زمانهاى بسيار دور، مهر (ميترا) را مى بينيم كه روى درخت كاج نشسته است. اين همان كاجى است كه در شب اول سال ميلادى آراسته مى شود و بر بالاى آن ستاره اى (چراغى، نورى) روشن مى شود كه نمايانگر خورشيد است. كاج و سرو در هنر وادبيات و مشرق زمين جايگاهى با شكوه دارند. در كنده كاريهاى مسين و پارچه هاى منقوش هنرهاى دستى ايران، كاج به صورت بته جقه ترسيم مى شود كه نوك آن شكسته و پايين افتاده است. ضمناً «مهر» هنگام كشتن گاو خشكسالى (اهريمن) كلاهى بر سر دارد كه دقيقاً به شكل بته جقه (ميوه درخت كاج) است. جالب آنكه همين كلاه در ميان كشيشان رتبه بالايى آيين مسيحيت به نام «ميتر» در مراسم وي?ه مورد استفاده است و حافظ مى گويد:

«ياد باد آنكه نگارم چو كله بشكستى»

در شب يلدا، مهر از ميان غنچه نيلوفر كه ماننده ميوه كاج است در غارى متولد مى شود. مهر دينان نيز در غار، مهر را ستايش مى كردند وچون غارها كم نور هستند شمع روشن مى كردند. در دشتها و نواحى پست كه غارى وجود نداشت سنگى بزرگ را به نشانه غار انتخاب مى كردند و مراسم ستايش مهر را درنزديكى همان سنگ انجام مى دادند و با گذشت زمان به مرور اين سنگها مقدس شمرده شدند.
آيين مهر چنان در اروپا نفوذ كرد كه هنوز هم (با توجه به از بين بردن مهرابه ها توسط مخالفين در قرون اولين ميلادى) نمى توان آثار آن را از بين برد. در اين آيين، نور و خورشيد سمبول نيروهاى خداوندى است. در اين مورد به اسامى ايام هفته تقويم ميلادى توجه شود:
در زبان فرانسه نيز روزهاى هفته داراى چنين معانى هستند مثل:

لونادى = لونا+دى = روزماه = دوشنبه

ماردى = مارس + دى = روز مارس = روز مريخ = سه شنبه

مركودى = مركو + دى = روز مركورى = روز عطارد (تير) = چهارشنبه


نام ميترا در زمان سانسكريت «ميتر» و در فارسى «ميترا» و يا «مهر» است. نامهاى مهرى، مرى، مريم، ماريانا، مريلا از يك ريشه اند. ضمناً بغداد نيز از دو كلمه «بغ» و «داد» درست شده است. «بغ» به معنى بيگ ، بك ، باى و بزرگ است كه صفت مهر است، پس بغداد به معنى خداداد (مهرداد) مى باشد. بغوس ارمنى شده بغ مهر ، الهه شادى است كه دريونان تبديل به باكوس گرديده و نام شهر باكو از باى + كوه است كه به معنى كوه ايزدمهر است.

از كارهاى بزرگ مهر كشتن گاو خشكسالى (نماد اهريمن) است. او گاو شرور آسمان (اهريمن) را در آسمان اسير و به روى زمين آورده برگرده او سوار شده و دشنه اى را در كتف گاو فرو مى برد. «سه قطره خون» از گردن گاو بر روى زمين مى چكد. يك قطره آن گندم، يك قطره آن انگور و قطره ديگر گياهان دارويى شفابخش را به وجود مى آورد. بدين ترتيب زمين بارور و حاصلخيز مى شود (به معنى روز جمعه در لاتين مراجعه شود) . وقتى نقشهاى گاو درمهرابه هاى قديمى اروپا به رنگ روشن (آبى كمرنگ ) پيدا شد، آنگاه پى بردند كه معنى كوه «كبودسوار» و در كردى «كوود سوار» چيست (سوار بر گرده گاو آبى ) و همين طور پيله سوار (سوار مقدس) در آذربايجان.

در آيين مهر، وقتى معاهده و قراردادى بسته مى شد، مهر برآن ناظر بود. زيرا مى دانستند، ميترا از كسانى كه عهد ببندند و نپايند، انتقام خواهد گرفت. در معاهده بزرگ، حلقه اى به عنوان يادآورى عهد و پيمان بين آنها رد وبدل مى شد. نقشهاى طاق بستان اين حلقه را به خوبى نشان مى دهد. در نقشهاى فروهر اين حلقه در دست چپ مغ قراردارد. بعدها اين حلقه در سرتاسر جهان به صورت حلقه عهد وپيمان بين دونفر كه ازدواج مى كنند، درآمد.

در آيين مهر براى رسيدن به نور حقيقت، هفت مرحله وجود داشت چهار مرحله اول دنيوى و سه مرحله بالايى عرفانى بودند.

در پايان مرحله چهارم و براى رسيدن به مرحله پنجم «چله» مى نشستند، زيرا معتقد بودند حداقل چهل روز طول مى كشد تا در سكوت روح صاف گردد. علامت خاص چله نشينى سبيلهايى با شارب بلند بود كه روى لبها را بپوشاند و مهر خاموشى بردهان باشد. در پايان مرحله هفتم شخص «پير» ، «پدر» و مقدس شمرده مى شد كه معادل آن padre و father است و دراين مقطع كه شخص پا به سن گذاشته بود حقيقت بر «پير» روشن و تمام وجود او از ايمان و نور لبريز مى گشت. هفت پيكر، هفت خوان وهفت شهر عشق ، هفت روز هفته و ... ريشه در هفت مرحله دارند. «پير» جانشين مهر در روى زمين و جايگاهى بسيار بالا داشته است.

و در آخر آنكه «مهر» پس از فراغت از كشتن موجود شرير(گاو خشكسالى، اهريمن) شام آخر (بگماز) را همراه با هفت تن از ياران خود (به نشان هفت فرشته از هفت مرحله آيين مهر) صرف نمود. به آنها نان و شراب (بركت و شادى ) داد، سپس بر كالسكه اى كه چهار اسب سفيد (و در بعضى از نقوش چهار گوزن) آن را مى كشيدند به آسمان عروج نمود. او به ياران خود گفت «وقتى كه اهريمن برهمه جا مستولى شود، آزاررسانى همه گير شود او به زمين باز خواهد گشت و به طور قطع براهريمن وخشكسالى پيروز خواهد گرديد، به پيروان خود آب زندگى خواهد داد، آتشى بدمنشان را خواهد بلعيد و اهريمن در اين جهانسوزى نابود خواهد شد» .

  :سایت دوستان

روی گل شما به سرخی انار
شب شما به شیرینی هندوانه
خندتون مانند پسته
و عمرتون به بلندی یلدا
شب یلدا مبارک

 
آنجا كه عشق فرمان مي دهد ، محال سر تسليم فرود مي آورد .
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1106
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۵, ۱۱:۱۲ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 176 بار
سپاس‌های دریافتی: 468 بار
تماس:

پست توسط Mehdi2224 »

 يلدا، شب زايش مهر

‌‌  هادي نيا

شب يلدا براي همه ما زيباترين يادگاري است از گذشته‌ها، درازترين شب سال و يكي از بزرگترين جشن هاي ايرانيان است. ايرانيان باستان بر اين باور بودند كه فرداي شب يلدا بادميدن خورشيد روزها بلندتر مي شوند و تابش نور ايزدي فزوني مي يابد. پس درازترين و تيره ترين شب سال طلوع خورشيد سپيده دم را انتظار مي كشد تا خود شاهد دميدن خورشيد باشد. يلدا برگرفته از واژه‌اي سرياني است و مفهوم آن ميلا‌د است. در آيين مهر هم شب يلدا را شب زايش مهر مي‌دانستند. چون در اين شب تاريكي شكست مي‌خورد و روشنايي پيروز و خورشيد زاده مي شود. به همين دليل اين شب را جشن مي گرفتند و گرد آتش جمع مي شدندوشادمانه رقص و پايكوبي مي كردند.باوري نيز در بين مردم رايج بود كه در شب يلدا، قارون در جامه كهنه هيزم شكنان به درخانه‌ها مي آيد و به مردم هيزم مي دهد و اين هيزم ها در صبح روز بعد از شب يلدا، به شمش زر تبديل مي شود. بنابراين باور، شب يلدا را تا صبح به انتظار از راه، رسيدن هيزم شكن بيدار مي ماندند و مراسم و جشن و سرور برپا مي كردند.آيين و جشن شب يلدا از گذشته تا به امروز در تمامي سرزمين كهن ايران برگزار مي شود كه در هر شهر به سبك و سياق مخصوص خود، اجرا مي شود. در اين شب زنان كرمانشاهي پوست آجيل شب يلدا را در آب روان مي ريزند تا سالي پر باران داشته باشند. در اردبيل رسم است كه مردم چله بزرگ را قسم مي دهندكه زياد سخت نگيرد و معمولا‌ گندم برشته، هندوانه و مغز گردو و نخودچي و كشمش مي خورند. در گيلا‌ن نيز مردم معتقدند كه هر كس در شب چله هندوانه بخورد در سراسر چله بزرگ و كوچك يعني زمستاني كه در پيش دارند سرما و بيماري بر آنها غلبه نخواهد كرد.يلدا را همچنين مي توان جشن و شب نشيني ها خانوادگي دانست. در اين شب خويشاوندان نزديك در خانه بزرگ خانواده گرد هم مي آيند. دختران و پسراني هم كه زندگي مستقل تشكيل داده اند، شب يلدا را در خانه خانواده خود به صبح مي رسانند. خوردني هاي ويژه شب يلدا، ميوه‌هايي چون هندوانه، انار، انگور و آجيل مخصوص وشيريني است كه هم جنبه نمادين دارند و هم نشانه بركت، تندرستي و شادكامي هستند. در ميان ميوه ها اناروهندوانه، به خاطر رنگ سرخي كه دارند و نشاني از روشنايي هستند از اهميت بيشتري برخوردارند. زيرا گل انار و هندوانه سرخ رنگ و به رنگ بامداد پيش از برآمدن خورشيد است. يكي ديگر از آيين هاي شب يلدا تفأل با ديوان حافظ است. مردم ديوان اشعار لسان الغيب را با نيت بهروزي و شادكامي مي گشايند و فال دل خويش را از او طلب مي كنند. يكي ديگر از رسم هاي اين شب نشستن به دور كرسي و گوش كردن به داستان هاي بزرگ خانواده است كه با هجوم وسايل ارتباط جمعي ديگر كهنسالا‌ن وظيفه انتقال اسطوره‌هاي ايراني رابه دوش نمي كشند و ديگر داستان هاي ننه سرما در زير كرسي گرم خانواده شنيده نمي شود. اما هنوز هندوانه ، آجيل، ديوان حافظ و همنشيني هاي شب يلدا پس از قرن ها ، گرمابخش بلندترين شب سال ما ايرانيان است.
Please Login or Register to see this code
 :smile: :smile: 
  یلدایی پر از مهر صمیمیت و صفا رو برای تمامی دوستان و اعضا آرزو میکنم . امیدوارم همواره سلامت و سرحال باشید
 

 :smile: :smile: 
Major I
Major I
نمایه کاربر
پست: 118
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۴ مهر ۱۳۸۵, ۲:۲۸ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 6 بار
سپاس‌های دریافتی: 5 بار

پست توسط amiraliof »

شب یلدا و عید قربان بر همگی شما مبارک :razz: :( :smile:

امیدوارم همه شبهای شما مثل شب یلدا پر از مهر و دوستی باشه :AA:
بهترين اخلاق: اعتدال
Major I
Major I
نمایه کاربر
پست: 383
تاریخ عضویت: جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۸۵, ۷:۱۴ ق.ظ
سپاس‌های دریافتی: 22 بار

پست توسط ae »

مطالبی راجع به هندوانه

1-ويكي‌پدياي فارسي مي‌گويد هندوانه با نام علمی Citrulus vulgaris از خانواده سرشناس Cucurbitaceae است.
2-هندوانه همانند عضو ديگر خانواده‌اش بيشتر آب است.از يك قاچ هندوانه صد گرمي 92 گرم آن آب است.
3-به‌ تعبير قديمي‌ها هندوانه جز سردي‌هاست. بنابراين مدر و تقويت كننده معده است.
4- انجمن قلب آمريكا به خاطر داشتن آنتي اكسيدان، هندوانه را به آنها كه سلامت قلب برايشان مهم است توصيه كرده است.
5-‎ اسپانيا، مكزيك‎ و آمريكا‎ سه‎‎‎ صادركـننـده نخست‎ هندوانه در جهانند.
6- براي اولين بار در ايران هندوانه مكعبي تابستان امسال به توليد انبوه رسيد .
7- خوردن هندوانه به باور ايراني‌ها باعث مي‌شود سرماي زمستان به تن آنها تاثیری نداشته باشد و تابستان هم تشنه نمانند.
8- ميوه هندوانه در 96 كشور جهان به عمل مي‌آيد.
9- جهانگردها و ماجراجوهاي اوليه از هندوانه به عنوان قمقمه استفاده مي‌كردند.
10- ترشي هندوانه يك ترشي يوناني است و اولين بار در تاريخ دستور درست كردن ترشي هندوانه از يونان به آمريكا رفته است.
11- در جريان يك مذاكره سياسي در رم يك نفر هندوانه‌اي به طرف دموستنس فرمانده وقت رم پرت مي‌كند. او هندوانه را روي سرش مي‌گذارد و مي‌گويد: متشكرم اين كلاه‌خود خوبي براي جنگ با فيليپ مقدوني است!
12- هزار و دويست نوع هندوانه در دنيا وجود دارد.
13- اولين هندوانه‌اي كه در تاريخ ثبت شده به 5 هزار سال پيش در مصر باستان برمي‌گردد.
14- در نقاشي‌هاي مكزيك هندوانه يك عنصر نسبتاً هميشگي است و معمولا با مفهوم مرگ در ارتباط است.
15- در تاريخ آمريكا دوست داشتن هندوانه را به دلايل نژادپرستانه چيز خوبي نمي‌دانستند چون هندوانه ميوه محبوب سياه‌پوست‌ها بوده است.
16- جناح چپ افراطي حزب سبزها به هندوانه مشهورند.چون سياسيون معتقدند آنها مثل هندوانه ظاهرشان سبز است و درونشان قرمز (سوسياليستي) است.
17- سال 1990 بيل كارسون يك كشاورز آمريكايي با پرورش دادن هندوانه‌اي به وزن 262 پاوند اسمش را در كتاب ركوردهاي گينس ثبت كرد.
18- هندوانه براي سلامتي يك ميوه ايده‌آل است چون كلسترول ندارد كه باعث چاقي شود و سرشار از ويتاممين‌هاي A-B6 و C است.
19- همه قسمت‌هاي هندوانه خوردني هستند حتي پوست و تخمه آن.
20- كلمه watermelon (هندوانه)ببراي اولين بار در سال 1615 در فرهنگ لغات انگليسي ثبت شده است.
21- پزشكان مخصوصا ابن سينا از قديم الايام براي معالجه بيماري هاي كليه نقرس و بواسير از هندوانه استفاده مي كردند.
22- ايران با توليد 2 و 9 دهم‎ ميليون تن‎‎ هندوانه‎‎ و خربزه در سال ‎ 2004 چهارمين توليدكننده‎‎ اين‎‎ دو محصول‎ در جهان شناختـه شد.
23- در قرن دهم ميلادي هندوانه به چين رفت و از آن به بعد ميوه محبوب چشم بادامي‌هاي چيني و ژاپني شد.
24- هندوانه يك ميوه بومي آفريقايي است و صحراي كالاهاري سرزمين اصلي اين ميوه است.
25- جان اورتون تاريخ نويس معتقد است برده‌هاي آفريقايي هندوانه را با خود به آمريكا برده‌اند.
26- تا سال 1940 هندوانه در بازارها فروخته نمي‌شد و علاقه‌مندان به ميوه مجبور بودند براي خوردن هندوانه دست به كشت آن بزنند.
27- مي‌گويند جورجيا پايتخت هندوانه دنياست.
28- در حادثه‌اي بي‌سابقه گير كردن هندوانه‌ در زير پدال ترمز يک كاميون موجب كشته و زخمي شدن ۳۱ تن در كامبوج شد.
راننده ی كاميون که در حال رانندگي قصد هندوانه خوردن داشت ناگهان تکه ای هندوانه از دستش رها شد و به زير پدال ترمز افتاد.
29- رييس جمهوري تركمنستان با صدور فرماني برگزاري جشن خربزه! را به عنوان يكي از محصولات مهم و ملي تركمن‌ها در سال 1994 تصويب كرد و از آن سال به بعد اين جشن همه ساله در دومين يكشنبه ماه آگوست (مرداد ماه ) برگزار مي‌شود.
30- هندوانه‌اي كه انتخاب مي‌كنيد بايد سنگين، براق، متقارن باشد.هندوانه خوب نبايد رد و ترك داشته باشد.سنگين تر از اندازه‌اش به نظر برسد و محل تماسش با زمين زرد مايل به كرم باشد
آنجا كه عشق فرمان مي دهد ، محال سر تسليم فرود مي آورد .
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”