طنز : نامه به يک بي نظير بوتو

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 432
تاریخ عضویت: جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۸۵, ۸:۱۹ ب.ظ
محل اقامت: mr_grimi2@yahoo.com
سپاس‌های ارسالی: 9 بار
سپاس‌های دریافتی: 23 بار

طنز : نامه به يک بي نظير بوتو

پست توسط grimi »

ابراهيم رها
سلام مرحومه بي نظير بوتو.
خدا رحمتت کند اما با وجود اينکه دستت از دنيا کوتاه است من نمي توانم همراه اين دلسوزي هاي رايج بشوم و جهت تنوير همه جاي افکار عمومي بايد در اين نامه عرض کنم که تو يک آدم اهل دموکراسي و اينجور بي تربيتي ها بودي و اينها کار درستي نبود.من اطلاع واثق دارم که يک شاعري در مورد تو گفته بود «چشم خمار هزار هزار ديدم/ صورت زيبا بي شمار ديدم/ رهزن دل قطار قطار ديدم/ اما تو بهترين بودي بي نظيرم دلپذير.» و اين ابيات نشان مي دهد که يا آن شاعر يک آدم گمراه دموکراسي طلب و جامعه مدني و راي مردم و آزادي چيز خوبيست و... اينها بوده يا تو يک مشکلي داشته يي که چون مرده يي با اين بخش دوم عجالتاً کاري ندارم.ببين بي نظير بوتو اين درست نبود، اين اصلاً درست نبود که تو پيش از انتخابات هي اين ور بروي سخنراني کني، آن ور بروي سخنراني کني و هي بحث هاي انتخاباتي کني و هي از آزادي و دموکراسي حرف بزني و طفلک اين دوست ما پرويز مشرف هم هي هيچي نگويد. خب بي نظير، تو که اينقدر اصرار داشتي که در مورد اين چيزهاي ناپسند و ضدارزشي صحبت کني طبيعي بود که سر به سلامت نمي بري و از قديم هم گفته اند راه کج به منزل نمي رسد.مرحومه مغفوره بي نظير بوتو جان، از همان بالاها خوب گوشت را باز کن ببين چه مي گويم. راستش من امروز مي خواستم اين نامه را به يک طنزنويس عزيز بنويسم که گفتند ننويس و تو هم مردي و ديدم احساس مسووليت در تمام اعضا و جوارح بنده وول مي خورد تا نسبت به مرگ تو مردم را آگاهي بخشي کنم،
خب معلوم است وقتي صفايي فراهاني در برنامه نود آن حرف ها را مي زند و آقاي خاتمي هم در سفر کرمان از جايزه دولت به منتقدان دلسوز به شدت انتقاد مي کند، تو هم بايد تاوان حرف هاي مشابهت را - حالا چهار قدم آن طرف تر- پس بدهي. الکي که نيست. هي شما آدم هاي مشکوک و دموکراسي و غربزده و آزادي و خاک توسري و...، بياييد براي خودتان سخنراني هاي انتخاباتي کنيد و يک سري حرف هاي ناپسند و به شدت، روم به ديوار، بي ادبانه را بين مردم ترويج کنيد بعد تاوانش را نپردازيد؟ به قول شاعر «چي خيال کردي داداش؟» که البته کلمه داداش در مورد تو موضوعيت ندارد، اما در کل دارد، داردها، اين تلاش هاي تو و امثال تو براي آنکه ديگر در اين حوالي از اون بالا کفتر نيايه، تلاش هاي مذبوحانه است که گاهي نتيجه اش مي رود توي چشم آدم، دوست داشتم ضارب تو منفجر نمي شد و بعد از يک مدتي هم صاف صاف توي خيابان براي خودش گز مي کرد تا تو و امثال تو بفهميد نبايد حرف هاي بي تربيتي و گمراه کننده بزنيد. ديگر بيشتر از اين براي مرده، آن هم زن، نامه نوشتن جايز نيست. اينها را نوشتم که فکر نکني من هم مثل بقيه گول دموکراسي و اين خزعبلات را مي خورم. فاتحه،

منبع : اعتماد
به خدا نگو مشكلي بزرگي دارم ; به مشكل بگو خدايي بزرگ دارم!
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”